ارسالها: 41
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2014
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اقا من دیگه دلم نمیخاد برم آمریکا اصلا منصرف شدم
دلم میخاد مدیر باشم
از اون مدیر خفن ها بود که یه دو روز همه را برده بود تو لک
تازه تا مدیر شدم باور کنید این تاپیک و قفل نمیکردم از بس
که شما دوس داشتنی هستید.
البته همتونو دوست دارم مخصوصا مدیرا رو
قسمت آخر از ترس گوانتانامو بود!!!!
ارسالها: 749
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
53
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
شبتون گرین کارتی
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه
ارسالها: 158
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2013
رتبه:
29
تشکر: 0
7 تشکر در 1 ارسال
2015-04-26 ساعت 00:22
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-04-26 ساعت 00:24 توسط rezijon.)
اقا پیروز ایدتون قشنگه مخصوصا اگه همه توی یه شهر دور هم جمع بشن، البته اونایی که برنده میشن اینقدر درگیری و فکمر میاد سراغشون و از هر ثانیه کلی میخان استفاده کنن، به امید قبولی همه دوستان مهاجرسرایی
دوستان خبری از علی رضا گیتار نیست، جاشون خالیه اینجا
2017 ؟
ارسالها: 749
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
53
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
چرا اینقدر خلوت ؟؟؟ دستکم یه کانت داونی بذارین دلمون شاد بشه و یا یه عکس از سیاتل
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه
ارسالها: 878
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
2015-04-26 ساعت 01:09
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-04-26 ساعت 01:11 توسط khatarnak.)
خدا یا ایین شبهای حساس را بر من اروم کن
ارسالها: 878
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
31
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
مبارک باش برای ما هم دعا کن
ارسالها: 749
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
53
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2015-04-26 ساعت 01:15
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-04-26 ساعت 01:18 توسط someonelikeyou.)
بازم سفر نامه
من شغلمو عوض کردم !!! نمیدونم ارتقا پیدا کردم یا پسرفت کردم اما خودم راضیم الان میخام یه مدت کوتاهی هوم کلینر بشم خدایی اندازه مدیر فروش یه شرکت درآمد داره حتی تا روزی صد و چهل دلار تازه انعام جداس
نمیدونم واقعا نمیدونم چطور باید به زندگیم نگاه کنم من تو ایران یه شغل رسمی داشتم و عنوانی ولی زندگی نمیکردم بعد ازینکه دوران دانشگام تموم شد تا وقتی که از ایران رفتم سرجمع شش تا دوست نداشتم زندگی نمیکردم حتی اگه واسه تفریح جایی میرفتم لذت نمیبردم این سالهای آخر هبچوقت از ته دل نخندیدم ولی حالا میرم خونه مردمو تمیز میکنم که تو ایران بهش میگن نوکری ولی حالا از تعطیلاتم لذت میبرم ازینکه توگروه شش نفرمون هستم خوشحالم با اینکه این خارجیا مخصوصا ساموئل لهجه غلیظی دارن و گاهی حرفاشونوکامل نمیفهمم ولی درکشون میکنم به جوکاشون از ته دل میخندم
آره اینجام دلتنگی هست واسه خانواده ولی اونام زندگی خودشونو دارن
الان داره یه بارون ریزی میزنه من اومدم کنار ساحل با موبایل دارم تایپ میکنم جای همتون خالی
سیاتل یه جاییه که باید هر روز توش عاشق شد عاشق هوا دریا عاشق خیابونای پر نور تو شبای شلوغش عاشق مردمی که مث ما پیچیده نیستن مث آب زلالن البته نه همشون!!! عاشق اینکه دلهره ندارن باید عاشق شددددد
میخام برم به سارا پیشنهاد بدم یه شب شام دو نفره بریم بیرون
پس تا فردا شب
برنده خوش شانس
مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه