کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
با سلام به همه دوستان
این هم سفر نامه من با اینکه کمی دیر شده و البته سفرنامه های دوستان به اندازه کافی مفید بوده است. البته سفرنامه یک قسمت دیگر هم خواهد داشت که بعد از سفر به آمریکا و ورود به این کشور خواهد بود:
شرایط کیس من:
1 نفر ، دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد مهندسی معدن و سابقه کار در شرکتهای مشاور خصوصی و نیمه دولتی و البته سربازی معاف.
سفر اول به ابوظبی:
همانطور که قبلا هم در پست هام اشاره کردم با وجود اینکه کیس نامبر من پایین بود و قاعدتا باید در همان اول پروسه مصاحبه میرفتم بدلیل دیر ارسال کردن فرم بر مبنای تجربه سالهای قبل سورپرایز شدم و استرس زیادی را تحمل کردم تا 22 آوریل که زمان مصاحبه تعیین شد و البته تغییر کرد از آنکارا به ابوظبی. البته این مشکل عقب افتادن زمان مصاحبه را خیلی از دوستان داشتند که اولین تجربه الکترونیکی شدن فرم DS-260 بود و امیدوارم تجربه خوبی برای بچه های سالهای بعد باشه پس اولین و مهمترین نکته: لطفا فرم DS-260 را با دقت و بدون ایراد و در اسرع وقت پر کنید و ارسال کنید.
برای من شروع پروسه از همان زمان اعلام قبولی در قرعه کشی بود ، با اینکه هنوز پاسپورت من کمتر از یکسال اعتبار داشت اما اولین کار تعویض پاسپورت بود تا در صورت سفر به آمریکا حداقل در کوتاه مدت نیازی به تمدیدش نباشه، قدم دوم انجام واکسیناسیون بود به شکلی که تا آذر ماه کلیه واکسن ها را زدم بخصوص چند نوبتی ها رو و البته بعد که متوجه شدم زمان مصاحبه من بعد از ایام نوروز خواهد بود ، مطابق آن برنامه ریزی کردم و ترجمه مدارکی که لازم بود را از بهمن ماه شروع کردم و در 3 نوبت تا آخر اسفند تمام کردم، لازم میدونم اشاره کنم من کمی محکم کاری کردم و علاوه برمدارک ضروری برای ترجمه و تحویل به سفارت چون دانشجو بودم گواهی اشتغال به تحصیل و ریز نمراتم را هم ترجمه کردم علاوه بر مدارک دوره های قبلی و البته با اینکه یک گواهی موجود حساب از بانک مسکن معادل 50 میلیون تومان داشتم سعی کردم سند آپارتمان و قولنامه کامپیوتری که جدیدا بنگاه ها صادر می کنند و در آن قیمت ملک درج شده را ترجمه کنم ، همینطور گواهی عدم سوء پیشینه هرچند که هیچکدام لازم نشد و به همین دلیل تا حاضر شدن این مدارک ترجمه مدارک من 2 ماه و در چند نوبت طول کشید.
به محض قطعی شدن زمان مصاحبه بلیط رفت و برگشت ماهان تهیه کردم برای 18 تا 24 آپریل به دبی که با هزینه ویزا حدود 1050000 تومان شد و چون آژانسی که بلیط را ازش تهیه کردم از آشنایان بود ، قرار شد در صورتی که ویزا رو یکضرب بگیرم تلفنی برام با یک هزینه در حدود 50000 تومان تاریخ برگشت را تغییر بدهد. از پرواز ماهان واقعا راضی بودم با کمترین تاخیر و یک پرواز خوب نسبت به سفر دوم با ایران ایر. در فرودگاه دبی هم یک سیم کارت اتصالات با شارژ خریدم برای تماسها. خوب شانسی که آوردم در ابوظبی اقوامی دارم لذا نیازی به اقامت در هتل نبود هرچند که تحقیق کردم و دیدم هم از لحاظ قیمت ، کیفیت و هم نزدیکی به سفارت هتل نووتل ابوظبی مناسب هست.
در مورد ابوظبی باید بگم طبیعتا به اندازه دبی جای تفریحی و فروشگاه نداره ولی وقتی ابوظبی رو نسبت به 10 سال پیش مقایسه میکنیم ، معلوم میشه که با یک سرعت بالایی داره خودش را به دبی میرسونه بخصوص از زمانی که دبی در سالهای 2007 و 2008 دچار بحران مالی شد، هرچند که اصولا فلسفه این شهر با دبی متفاوت هست، پر از ادارات دولتی، سفارتخانه ها و انواع شرکتها بخصوص شرکتهای فعال در بخش نفت و گاز. شهری است که از مجموعه ای از جزایر تشکیل شده است و از مکان های دیدنی این شهر جزیره یاس که شامل فراری ورلد و پارک آبی میشه به همراه یاس مال که واقعا بینظیره و البته سینمای VOX در طبقه آخر YAS MALL را از دست ندید بخصوص 4 بعدی و سالن GOLD را. البته در همین جزیره فروشگاه بزرگ IKEA هم فراموش نشه البته فروشگاههای دیگه مثل Abu dhabi Mall هم هست. نکته قابل ذکر این هست که قرار است در آینده نزدیک برای این شهر هم مترو داشته باشیم و البته علاوه بر فرودگاه فعلی ابوظبی ، فرودگاه جدیدی هم داره ساخته میشه و البته پروژه نمایشگاه EXPO2020 که بین دبی و ابوظبی هست. تفاوت اصلی ابوظبی نسبت به دبی ، سرسبزی و درخت کاری بیشتر هست ، این موضوع را کاملا در اتوبان بین این دو شهر از زمانی که وارد محدوده ابوظبی بشوید متوجه خواهید شد و این بخاطر تاکید بی اندازه خلیفه ابوظبی هست ، هرچند که آبیاری این درختان واقعا یک مشکل بزرگ هست. نکته جالبه دیگر اینکه به من شهرکهایی را نشان دادند که گفته میشه خلیفه ابوظبی خانه های آن را مجانی به افراد کم بضاعت ساکن در ابوظبی داده و البته به پولدار ها هم زمین مجانی تا خودشان خانه هایشان را بسازند البته فقط اعراب. مسجد شیخ زاید و ساحل کورنیش را هم فراموش نکنید و البته KHALIFA PALACE رو که نمایی طلایی داره و گرانترین هتل شهر هست، تمام نمای داخلی آن ورقه طلا کار شده ، در لابی هتل از شما بصورت رایگان با قهوه در فنجان های طلایی رنگ پذیرایی میکنند و جالب تر دستگاه خودکار برای فروش طلاجات!!
حیف بود که در مورد ابوظبی صحبت نکنم اما پروسه من در ابوظبی :
18 آوریل که شنبه بود وارد دبی شدم و به اتفاق فامیل گرامی که زحمت کشیدند و من را از دبی به ابوظبی آوردند در میان راه نیم نگاهی هم به شهر دبی انداختم. روز یکشنبه 19 آوریل برای آزمایشات پزشکی به NMC ابوظبی رفتم ، با اینکه وقت گرفته بودم با ایمیل برای 9:45 صبح از دکتر SHETTY اما هم یکساعتی معطل شدم و هم اینکه دکتر شتی نبود و دکتر جوزف من را معاینه کرد پس اصلا روی این وقت گرفتن ها حساب نکنید و صبح اول وقت برید تا کارتون بموقع انجام بشه ، کلا در بین بیمارستان های ابوظبی یکی از بی کیفیت ترین هاست ولی به هر حال چاره ای نیست. به این دلیل که تمام واکسن ها به علاوه تست آبله مرغان را انجام داده بودم ، هیچ واکسنی نزدم و معاینات و آزمایشات روتین انجام شد. جواب آزمایشات من عصر روز 20 آوریل حاضر بود و با خیال راحت ایام به تفریح و با اقوام بودن گذشت تا روز مصاحبه.
من بدلیل اینکه دانشجوی کارشناسی ارشد بودم و البته سابقه کار در شرکت نیمه دولتی هم داشتم با وجود اینکه سربازی معاف شده بودم 50-50 احتمال کلیرنس میدادم ولی با اینحال باز بدون استرس رفتم به سمت سفارت ، صبح روز 22 آوریل هوای ابوظبی کاملا دگرگون شد، ابری و مه آلود با نم نم باران به شکلی که در صف جلوی در سفارت کمی هم سر و صورتم خیس شد ولی جالب بود در یک منطقه خشک و کویری. به هر حال حدود ساعت 8:30 وارد سالن اصلی شدم که بسیار شلوغ بود و چون خیلی از هموطنان احتمالا از ساعت 7 صبح آنجا بودند ، حدود 10 نفری از من جلوتر بودند . وقتی که متوجه میشوند ایرانی هستید شما را به صندلیهای انتهایی سالن هدایت میکنند که روبروی شما باجه های مخصوص برای مصاحبه به زبان فارسی هست و این طرف سالن هم پر از عرب ، پاکستانی و ملیت های دیگر. سالن خیلی شلوغ بود و بخصوص سر و صدای بچه ها. حدود ساعت 10 نوبت من شد برای تحویل مدارک ، من مدارک را مرتب در یک کیف مخصوص پاپکو که دارای دیوایدر بود گذاشتم ، اول مدارک اصلی را به همراه ترجمه ها دادم و منتظر شدم ببینم آیا مدارک فرعی که در بالا اشاره کرده بودم را از من میخواهند که نخواستند. به هر حال این مدارک شاید در آمریکا بدرد من بخورند. البته خانم منشی که مدارک را میگرفتند که نمی دانم ایرانی یا هندی بودند و فارسی هم صحبت میکردند خیلی جدی بودند بر خلاف مصاحبه کننده که خیلی Friendly بود. بعد از آن رفتم و 330 دلار را پرداخت کردم و منتظر شدم تا نوبت انگشت نگاری بشه، متاسفانه خانم آفیسر سیاه پوست که این کار را انجام میداد هرچقدر تلاش کرد موفق نشد انگشتان دست چپ من را اسکن بکنه ، با اینکه با یک دستمال مرطوب مخصوص هم دستم را تمیز کردم اما نشد که نشد تا به من گفت که برو بشین تا چند دقیقه بعد دوباره تلاش کنیم، همینطور که منتظر بودم تا برای انگشت نگاری مجدد دست چپم برم ، دومین سوربرایز را در این پروسه شدم، شماره من برای مصاحبه خوانده شد، یک خانم جوان آمریکایی بسیار خوش برخورد که به فارسی صحبت میکرد از من خواست تا مجدد همانجا دست چپم را روی اسکنر بزارم برای انگشت نگاری ، اینبار انجام شد اما به من برگشت و گفت که در ضمن شما سوگند خوردی که اینهم سورپرایز سوم چون من انتظار داشتم که دستم را بالا ببرم به هر حال با یک تیر دو نشان زده شد. ابتدا کل مدارک من را برگرداند به غیر از پاسپورت و اما سوالاتی که پرسید:
1- آیا اقوامی در آمریکا دارید؟ که من داشتم چون آدرسی که داده بودم آدرس اقوام بود.
2- لیسانست چی هست و در چه رشته ای درس میخونی؟
3- کار شما چی هست حتی نپرسید که محل کارت کجاست؟
کلا سوالاتی که پرسیده میشه بر پایه اظهارات شما هست و بس. خیلی کوتاه در عرض 2 یا 3 دقیقه ، بعد پاسپورت من را برگرداند و با لبخند به من گفت که کیس شما نیاز به چک بیشتر داره 2 ، 3 یا 4 ماه ؛ من هم تشکر کردم و میخواستم برم که سورپرایز چهارم اتفاق افتاد ، به من گفت در ضمن متاسفانه در گزارش پزشکی شما اشتباهی رخ داده ، لطفا این رو ببر به بیمارستان بده اصلاح کنند و ساعت 2 بعد از ظهر امروز برای من برگردون.
خوب من کمی حالم گرفته شده بود بابت کلیرنس هرچند خودم را آماده کرده بودم براش اما حالا دوباره باید تاکسی میگرفتم و میرفتم nmc ، اینکار را کردم و هرچقدر هم پرسیدم که مشکل چی هست ، دستیار دکتر که او هم مثل دکتر هندی یا پاکستانی هست فقط عذر خواهی کرد، بعد مدارک پزشکی را بردم و تحویل خانم مصاحبه گر دادم و آنجا دوباره به من تاکید کرد که سایت را چک کن و هر موقع کلیر شدی بیا و ویزا رو بگیر. تردد چند باره من به سفارت در اونروز باعث شد که نگهبان ها کاملا من رو بشناسن و موقع خروج از من پرسید مشکلت حل شد که گفتم بله. واقعیت این هست که فضای خوب سفارت و برخورد مناسب کارکنان بخصوص مصاحبه کننده و اطمینان خودم باعث شد که با امیدواری هرچه تمام منتظر کلیر شدن باشم تا اینکه بعد از حدود 70 روز کلیر شدم ، هرچند که قبول دارم دوران خوبی نیست.
سفر دوم ابوظبی:
نامه کلیر و اعلام سایت سفارت 2 جولای بود ، عجب روزی بود برای من هر چند که من آپدیت طلایی را 23 ژوئن خورده بودم اما به نظر میاد به خاطر مشکلاتی که در صدور ویزا و سیستم های کامپیوتری همه سفارتخانه ها وجود داشت اعلام کلیری به عقب افتاده بود. ویزای امارات اینبار 2 روزه حاضر شد با اینکه ویزا عادی بود شاید چون ماه رمضان بود و حجم مسافر کمتر ضمن اینکه باید بگم در پرواز رفت تقریبا نصف هواپیما خالی بود ، من واقعا نمیفهمم افرادی که در این ماه، توریستی میروند دبی پیش خودشون چی فکر می کنند!!!! اینبار 5 جولای که یکشنبه بود و استثنائا سفارت تعطیل بود پرواز رفت و بصورت کاملا ریسکی 10 جولای یعنی جمعه برگشت ، پرواز هم چارتر یعنی اگر ویزا حاضر نمیشد باید میرفتم دبی نمایندگی ایران ایر که پشت هتل مسکو هست و حدود 200 درهم میدادم برای تغییر بلیط برگشت به هرحال این ریسک را کردم.
دوباره همون موارد قبلی و منزل فامیل عزیز ، فقط تنها نکته منفی اینبار پرواز چارتر ایران ایر بود که درسته که رفت و برگشت 450 تومان شد اما حدود 6 ساعت تاخیر در پرواز رفت و 2 ساعت تاخیر در برگشت واقعا عالی بود اونهم ایران ایر ، هواپیما ملی امیدوارم حالا که تحریمها برداشته میشه وضع ناوگان هوایی ما هم خوب بشه. سفر دوم به ماه رمضان خورد ، اول بگم که اگر عربها روزه میگیرند واقعا روزه میگیرند خیلی جاها از ساعت 2 به بعد تعطیل هست حتی در مال ها هم بعضی فروشگاه ها تعطیل میکنند تا بعد افطار اما با این حال باز بعضی رستوران های خاص و بار هایی هستند که پرده های سیاهی روی ویترینشون کشیدن و به خارجیها و کسانی که روزه نیستند سرویس میدهند مثل Jones the grocer که اگه اشتباه نکنم استرالیایی هست ، این رو گفتم چون اونجور مواقع واقعا لازم میشه البته بعضی فست فود ها هم بیرون بر دارند.
چون ماه رمضان بود سفارت هر روز ساعت 12 ظهر پاسپورت ها رو تحویل میگرفت و در هر روزی هم اگر ویزا حاضر میشد تحویل میداد پس این یک امتیاز ویژه بود. من فردای روز ورودم یعنی دوشنبه 6 جولای رفتم و پاس رو تحویل دادم. سفارت خلوت بود ، فکر کنم بعضی کارمندان خارجی بخاطر ماه رمضان برمیگردند کشورهایشان هر چند که سفارت بعد از ظهر ها اصولا خلوت تر هست و شما آفیسر کمتری می بینید . باز هم همان خانم منشی جدی. پاسپورت من را گرفت با پرینتی که از ایمیل و سایت سفارت مبنی بر آماده شدن ویزا گرفته بودم. به من گفت تو برگه آبی نوشته باید گزارش مدیکال بیاری . من گفتم نه گزارش مدیکال من مشکل داشت و من همون روز بردم و اصلاحش کردم.
خوب من از ایرانیهای قبل از خودم پرسیدم و برای آنها نوشته بود تحویل ویزا هفته بعد 13 جولای که برای من یعنی یک شوک بزرگ، وقتی دیدم داره تاریخ تحویل ویزا رو توی فرم مخصوص مینویسه ازش خواهش کردم که لطفا ویزا من رو این هفته به من بدهید چون من 10 جولای بلیط برگشت دارم و ایشون هم قبول کرد و توی فرم نوشت 9 جولای یعنی پنجشنبه ولی گفت قطعی نیست. به هر حال برگشتم و دوباره چند روزی را در ابوظبی خوش گذروندم. البته کیس من به تاریخ 7 جولای ایشود شد در سایت ceac و خیال من راحت شد که تا پنجشنبه ویزا من آمادست. روز پنجشنبه هم با فرمی که به من داده بودند برای دریافت ویزا ارزشمند در پاسپورتم مراجعه کردم و پاسپورت را به همراه پاکت زرد رنگ در بسته دریافت کردم. میدونم که لحظه خیلی شیرینی هست اما به خودتون مسلط باشید و حتما یادتون باشه که مشخصاتتون رو در ویزا چاپ شده در پاسپورت چک کنید تا اگر مغایرتی بود همونجا اطلاع بدهید ، بعد که خیالم راحت شد آمدم بیرون و یک نگاهی به حیاط سفارت انداختم و تمام.
ببخشید که طولانی شد، امیدوارم مفید بوده باشد. قسمت دوم سفرنامه را هم که سفر به آمریکا هست در آینده نزدیک براتون در سایت خواهم گذاشت.

شماره کیس : ---1 ارسال فرم ٢٦٠ : سپتامبر، تعداد افراد كيس : ١ نفر، تاريخ مصاحبه : ٢٢ آوريل 2015 ، محل مصاحبه : آنكارا ⬅️ ابوظبي
آپديتها : ٢٢، ٢٣، ٢٤ آوريل - ٢٣ ژوئن - 1 جولای
اعلام کلیر در سایت سفارت 2 جولای 2015
دريافت ويزا : ٩ جولاي 2015
مقصد : كاليفرنيا
اولین ورود به آمریکا : 18 سپتامبر 2015
تشکر کنندگان: saboteur ، HERMES7 ، laleht ، behdadK ، miyu ، Iaccept ، p00ya2001 ، victor2016 ، nora-nora ، ریحانا ، ebrahim1e ، nara ، parastoo23 ، Rira_1982
به نام خدا

نکته کنکوری :
حالوحوصله نداری آیتم 5 و 6 و (نکات که شاید یادم رفت لابلای حرفام بنویسم )رو فقط بخون
دلایل نوشتن سفرنامه :
1- وظیفه 2- ادای دین 3- کمک ب آیندگان 4- ذکر نکات شاید مفید! 5- یادگاریBig Grin
راسی من اصن فکرشم نمیکردم یه روز پام ب این تاپیک باز بشه خدا قسمتتون کنه D
شرایط کیس :
مجرد
ارشد مهندسی مکانیک
معاف
2 سال سابقه کار پتر و شیمی پا لا یشگاهی نیر و گاهی

1. ثبت نام و قبولی:
سال 2013 بود و تو خوابگاه نشسته بودیم که دوستم گف بچه ها بیاین لاتاری ثبت نام کنیم و ما فامیلامون با لاتاری رفتن انورو ... که ماهم خو انجام دادیم (اون رفیقم هر جا هس ایشالا موفق باشه س.ج)
اون سال ک نشد و سال 2014 هم کانفرمیشن گم شد واصن یادم رفت.
تا سال 2015 ک همکارم گف مهندس لاتاری یادت نره و ....
روز 14 می 2014 بود ک ب همون همکارم گفتم داداش برا منم چک کن ک چک کردو دید بعلهههههههههه
ایشالا هرجا هست موفق باشه چون تا الان فقط خودش میدونه (ب این میگن رفیق)
دیگه عصر همون روز افتادم تو نت ک ببینم داستان چیه ک بهترین سایته دنیا یعنی مهجرسرارو کفش کردمو ....

2- نکات مهم
1-به هیچ کسی نگین حتی نزدیکترین دوستتون و فمیلیتونBig Grin
2-چون لاتاری یه قماره و بیش از 90% از عهده ی شما خارجه => نمونه داستان کارنتی امسال که تا 7650 کارنت کردنو کلی از رفقای گلمون مثل Alirezash و alikh عزیز کارنت نشدن Sad ایشالا خدا یه جا بهتر بهشون حال میده ...
3- ب چیزایه شامسی ب عنوان یه فانو و سرگرمی نگاه کنین به خصوص لاتاری!!!


3- انجام مراحل اولیه تا زمان مصاحبه

واکسنا :
واکسن ک هیچی نزده بودم و کارتو ایناهم نداشتم
رقتم پاستور سفارتو پرسید ک گفتم آنکارا بودم زدم ابوظبی و بعد اون خانم دکتره برام نوشت هر چی لازم بود
برا تست آبله رفتم آزمایشگاه فروردین ک خود پاستور بهم معرفی کرد و 20 تومن پول تست آنتی بادی دادم برا mmr هم رفتم درمانگاه بهگر مترو آزادی دونوبت به فاصله یه ماه هر نوبت 35 چوق و بقیه واکسنارم همون پاستور میزنه
یادم نیست فک کنم دیفتری کزاز بهم یه بار یا دوبار زدن ولی خانم دکتره سه نوبت برام تو کارت واکسن نوشت گفت ننویسم دکتر شوکولآت خفتت میکنه تو nmc دبی
نهایتم رسیده اینارو بردم برام زدن تو کارت واکسن
صدور کارت واکسن 55 چوق!
کلا واکسنام 200 تومن بیشتر نشد

مدارکی ک من ترجمه کردم :

1- شناسنامه- کارت ملی- کارت معافیت
2- اصل دیپلم و پیش با ریز نمره همه ب هم منگنه شده فقط با مهر مترجم
3- مدارک موقت لیسانس و ارشد (دلو زدم ب دریا البته از خیلی دوستان سوال کردم تو خصوصی ک با اصل دیپلم و پیش ومدرک موقت لیسانس یا ارشد رفته بودن مصاحبه و یه ضربم گرفته بودن و مشکلی پیش نیومده بود، اصلشو آزاد نکردم چون نزدیکه 10 تومن مایه میخاس!)
ولی اگه پول داشتم آزاد کرده بودم تو بلاد ک ف ر بیشتر ب کار میومد!
من آگوست 2014 مدارک ترجمه کردم شما میتونین یه ماه قبل مصاحبه ترجمه کنید مهم نیست اصلا
یه چیزی حدود 400 تومن پوله ترجمه دادم ک 210 تومنش الکی بود !


4-کارنت شدن گرفتن بلیط و هتل و رفتن به مصاحبه

تاریخاش ک تو امضا مشخصه

برای بلیط
بعد اینکه سایت ماهان عضو شدم بلیط سیستمی رفت و برگشت گرفتم 799 چوق، ورود : یک شمبه 12 اپریل با پرواز 11:40 صبح (اواخر فروردین) خروج : جمعه 17 با پرواز ساعت 14:30 ظهر، سیستمی ام گرفتم ک اگه یه ضرب شدم بتونم چنج کنم ک نیاز نشد D
ساعت 3 تقریبا دبی بودم و بعد از رفتن به هتل و تحویل اتاق نهایت 5 تو nmc بودمو تا 7:30 عصر کارم طی شد
همون موقع ک نامه دوم اومد بلیطو گرفتم و زمانی ک نزدیک رفتن همینجوری چک کردم دیدم 100 تومن گرونتر شده!
رفت و برگشتم به فرودگاه با ماشین خوذم رفتم 5 روز پارکینگ سرپوشیده فکر کنم شماره 1 یا 2 سرپوشیدس یادم نیس! 63 تومن پول پارکینگ شد
جمعه ها مترو دبی تا 1:30 ظهر تعطیله من با تاکسی رفتم از ایستگاه الاتحاد تا فرودگاه 17 درهم

برا هتل
تو سایتای بریم سفر و الی گشت گشتم هتلای در حد 2 و 3 ستاره
نهایت هتل al jawaher metro گرفتم برا 5 شب با صبونه 917 تومن از الی گشت ک 50 تومن ارزونتر از بریم سفر بود ولی وقتی رفتم هتل 50 درهم (هر درهم 900 تومن) ازم تکس گرفت بعد فمیدم اونقدراهم زرنگ نیسم
ولی سایت بریم سفر نوشته همین ک بوک کنی تمومه دیگه و هیچ پولی نباید به هتل بدی
هتل کلا بد نبود تمیز بود البته تو اتاق فقط با مترو Union یا الاتحاد کمتر از 2 دیقه فاصله داشت اینترنتم یوزر پس بهم داد ک کلا 15 مگ بود برا 5 روز!!! صوبونه برا ما بچه های پایین شهر خوب بود ولی اگه شما کلاستون بالاسBig Grin بعید میدونم ستیسفای بشین D

nmc
چیز خاصی نداره
رفتم اونجا گفتم برا مدیکال گرین کارت بلاد ک ف ر اومدم
یه برگه داد پر کردم
سه تا آدرس میخاس آدرسای ایران، دبی، بلاد ک ف ر و اسم و فامیلو ..
5 تا عسک یادم نیس ولی فک کنم 6*4 بود
فک کنم هزینه ام 525 درهم شد
کف nmc یه سری گرین لاین هست اونا میتونه بهتون کمک کنه برا پیدا کردن اتاق متاقا البته پرستاره بهتون میگه
اول قد و وزنو چشمو ... ک فک کنم الکی بو همش بعد x - ray بعد خون میدی و آخرم میری پیش شوکولا یکم انگلیسی با اکسنته ... تحویلت میده میفمه ک ملتفت نمیشی شروع میکنه فارسی سلیس ازت سوال میکنه و نهایتم میگه ساکسو (جورابو! ) در بیار برو رو تخت بعد پردرو میکشه و یکم قلقلک میده و یه چیزایرو چک میکنه و ...D تماممممم
بعد میگه برو پس فردا ظهر ساعت یک یا عصر ساعت 7 بیا جوابو بگیر

رفتن ب سفارت
برا رفتن به سفارت با *** هماهنگ کردم ساعت 4 به رسپشن هتلم گفتم خاب موندم بزنگ ک لامصب سر 4 شروع ک زنگ زدن
*** خودش نبومد اون روز یه شوفراش فرساده بود آدم باحالی بو آقا *** با یه کیا سراتو 1600!
تو کف فورد گذاشتمونD
اون روز من بودم با یه خانمه میانسال و پسرش از اون موقع ک نشس تو ماشین شروع کرد سیگنال نگتیو دادن ما اگه شکم داشتیم اپ میخوریم مطمئن شدم ک رو شاخشه با انرژی ک از کائنات داره میاد
ساعت 6 رسیدیم و من اولین نفر بودم
7:30 فنو زدن من یخ کردم، بعد مامورا اومدن ب صف شدیم ک بریم تو گف بهم مشتی این چیه! گفتم تبلت گف نمیشه دیگه رفتم بدم مامورا ک نشسته بودن برام نگر دارن ک قبول نکردن و رفتم رانندمون بنده خدار بیدار کردم بهش دادم
بدو بدو برگشتم دیدم شدم 4 امین نفر و شماره 603 بهم رسید!
شماره مهاجرتیا از 600 شروع میشه و غیر مهاجرتیا 300
کرایمم 150 درهم دادم

5-تو سفارت و مصاحبه :
نصفه اونا ک تو پروازم بودن فمیدم برنده لاتاری بودن
نشتیم تا شمارمون بیاد بالا و بعد رفتم برا تحویل مدارک
گفت هر چی میگم بده گ ی تی خوش اخلاقهBig Grin و محل کارو پرسید و سربازی رفتی یا نه !
مدرک تحصیلی رو گف بده فقط دیپلم و پیشو گرفتو گف اگه اصل ارشد داری بده گفتم ندارم گفت همون دیپلم و پیش کافیه
بعد فرمه پرداخت 165 دلارو بهم داد گف بشین و به خودم گفتم ولکام تو یو اس عی چون ب یه پسرا ک مثه من بود ولی سربازی داش نداده بود!
بعد انگشت نگاری ک روتینه

حالا مصاحبه
اون خانمه ک با من بود رفت تو اومد با دو تا اپ خوگشل (البته اونم با من کلیر شد و دقیقا تو یه روز ایشو شدیم، از همینجا بهش تبریک میگم هر جا هس)
بعد یه خانم ک فیزیک خونده بود اونم فک کنم از نوع اتمیش رفت تو با برگه صورتی اومد ک من کف کردم!!!
گفتم چی خوندی گف فیزیک، گفتم ارشد یا لیسانس گف ارشد فک کنم، گفتم دولتی یا آزاد گف دولتی گفتم من اگه جایه آفیسر بودم بهت اپ میزدم
گف خودارو شکر جاش نیستی
(آخه روز قبلش یه هم رشته هاش ک دوست عزیزمون هست تو همین مهاجرسرا اپ خورده بود! البته خیلی زود کلیر شد این دوستمون)
فک کنم ب خاطر این ک سابقه کار نداش یه ضرب شد
بعد یه پسر مجرد رف ک سربازیش نیرو دریایی ارتش بود و با اپ اومد بیرون (اونم با کلیرا 2 جولای کلیر شد)
بعد من رفتم تو
سلامو و گودمورنینگو داستانا بعد قسم و بعد سوالآ
sتیو
اولش گفت بشین نترس اینجا خطرناک نیسSmile
گف چ کار میکنی
گفتم مهندس مییکانیکمD
گفتم دقیقا؟
گفتم کارگرا و تکنسینا ک کار میکنن وا میسم بالا سرشون گند نزنن ، مهندس تعمیرات!
گیج زد گفتم ریپیر اند مینتننسBig Grin
گفت اوکی
مجردی ،گفتم اره
ازدواج گفتم یه شب خاب دیدم زن گرفتم صب پا شدم صدقه دادم DDD (شوخی کردم گفتم نه)
سربازی گفتم ن
چقد پول داری ۷۲ ملیون معادل 26000 تا
شرکت دوباره پرسید!
ب انگلیسی گفتم، حس میکردم تو گوگل جایی سرچ میکرد!Big Grin
گفت کجاس ...
در ضمن اصلا یادش رف بنده خدا من از یکی از تاپ ترین دانشگاه های تهران فوق لیسانس گرفتم و تز ارشدم چی بوده و ... (فک کنم کاره خدا بودD)
بعد پاس با برگه آبی و جمله معروفه 3 یا 4 ماه دیگه چک کن
منSad Sتیو Big Grin
(بنده خدا از بیماری سیسچکو اینا خبر نداش! گفت 3 ماه تو ماشین تو راه برگش کیسو زدم دیدم از ردی شده اپ)
قبل از این که برم پیش sتیوم سه تا آیت الکرسی خوندم و 14 معصومو 124K پیغمبرو ریویو کردم! (اعتقاداته دیگه کاریش نمیشه کردD)
بعد از کلیرنس خوردن (البته اگه معاف باشین و خدمت م ق د س نرفته باشین) شما ب شدت قاط میزنین و حداقل باید سه چار بار بخورین به درو دیوار ک کاملا طبیعیه و اگه نزنین باعص برین دکتر - اگه سربازیم داشته باشین ک 90% باید ready باشین و راحتتره
این که کاشکی اینو میگفتمو کاشکی اونو اینجور میگفتمو حالا چی میشه ک اینو گفتمو ... یه مش فکر و خیال عبس ک ب هیچ دردی نمیخوره!
اوستا کریم بخاد کلیرین
اینم یه خاطره از عواقب اپ : تو را برگش وقتی رسیدیم دبی به آقا کر یمی گفتم منو ایستگاه ابوبکر بغ دا دی پیاده کن بنده خدا خوف ورش داشت

6-کلیری :
بعد از برگستن کوچ کردم تاپیک دوست داشتنی کلیرنس و منتظر موندم و با هر هورایی امیدوارتر میشدم
تا اینکه آقا رضای2015 گله گلاب 4 روز قبل از سفارت کلیری منو بهم اعلام کرد
(واقعا دمش گرم)
نهایت 29 جون ایمیل خوشگلرو گرفتم
نکات که شاید یادم رفت لابلای حرفام بنویسم :
1- نکته اولی ک گفتم :ب کسی نگین (اگه خیلی سختتونو تو خودتون بریزین ب کسی بگین ک بدونین واقعا رفیقتونه و از شکستتون خوشحال و یا سرزنشتون نمیکنه و امتحانشو پس داده)
2- سیم کارت اتصالات گرفتم تو فرودگاه فک کنم 100 درهم سرم کلا گذاش 55 تا شارژ ریخ توش ک من نمیتونستم چجوری نتشو فعال کنم و همش سوخ تا اینکه داش رضا 2015 گل بهم گفت DP رو اس مس بزن به 1010 بهت 50 مگ نت میده یه روزه 5 درهم!
برا کنسل کردنشم C DP رو بفرستین به 1010
3- کارت مترو ام ک سیلور بگیرین 25 درهمه فک کنم
من فک کنم 60،70 درهمم شارژش کردم
4- من نقشه ابوظبیو برا SYGIC دان کردم بدردمم خورد
5- این نرم افزارارم از پلی استور گرفتم بعضیاش ب کارم اومد
DUBAI AIRPORT- ABU DHABI PHONE NUMBER - BOOKING.COM- MEDCARE- DUBAI DOCTORS- TRIPADVISER- ETISALAT- DUBAI PHONE NUMBER - DUBAI SIM TOOL - ETISALAT UAE - DOWNTOWN DUBAI
6-از تاکسی فقط برای رفتن به فرودگاه استفاده کردم
تاکسیاشونم سقفاش 4 تا رنگ مختلف داره ولی فرقشو من نفمیدم ولی یه برگه رو دره مترو بود ک توضیح داده بود من نخوندمش
7-غذاهاش حال نکردم کلن و دو با از فروشگاه WAITORES تو دبی مال خرید کردم آبمیوه و شیرو پنیرو نونو انگورو میوه و ... کلا این 5 روز گیاه خار بودم شبا هم نون پنیر انگور میزدمD چ حالی میداد
برا خریدم تو دبی مال و امارات مالو اینا ک فقط نیگا میکردم D یخته برا بچه خاهرام اینا از DAY TO DAY لباس خریدم برا سوغاتی ک انصافا نسبت به قیمتش عالی بود جنسو کیفیتش
روبرو ایستگاه الاتحاد دی تو دی خیلی خوبی داره (کلا تو دبی زیادن) قیمت 90 درصد اجناسشم 10 درهمه
8- برا گرفتن هتل خودتونو اسیر نکنین 4، 5 روز به جایی بر نمیخوره (البته اگه مجردین تازه من میخاستم برم پیش علی هندی ک به خاطر بحث امنیتو ایناش یخته ترسیدم)
تو سایت TRIPADVISER میتونین امتیاز هتل با کامنتا مسافراشم بخونین ، مفیده
9- حتما آبنما موزیکاله دبی مال برین از 7 شب هر نیم ساعت یه آهنگ ایرانی عمه ریکایی عربی ... میزاره تا 11:30
10- سعی کنین برین تو مغازه ها صحبت کنین و با توریستا گپ بزنینو فینگلیش بلغور کنین اگه مثه منه زبانتون
11- سفرنامه ها 75 % مثله همن اگه حوصله و وخ ندارین حداقل دو سال سفرنامه ها مربوط به سفارتتون رو فقط قسمت مصاحبشو بخونین، مفیده
12- سعی کنین یه دفترچه داشته باشین و نکاتی ک ب نظرتون فنی هستو نمیدونین بنویسین از هر موضوعی
من خودم از اسکرین شات تبلت استفاه میکردم
13- خواهشن خواهشن خواهشن ریلکس باشین
افیسر هر چی ندونه حداقل دو واحد بادی لنگوئج یا بادی تاک پاس کرده
چنتا اپه زبان بدن از بازار برا اندروید دان کنید یا کتاب PDF آلن پیز ببینین داستان چیه!
مثلا موقع مصاحبه سرو کلرو نخارونین یا با دماغو گوش ور نرین دستارو قفل نکنین D راحت و عادی بشینین مثه من
14- شاید باورتون نشه بزرگترین دقدقه من برا مصاحبه نوع لباسو ریشو سیبیلو اینا بودد D ک شب مصاحبه طی یک عملیات انتحاری کله ریشو سیبیلو باد برد ب طوری ک شوفر ملی کآ بهم میگف 18 سالت شده لباسم شیک و خیلی خیلی راحت بود
حالا کرواتو پاپیونو ... اینا برا من ک سخته شمارو نمدونم!
15- تویه سفارت خودتون باشین خونسرد و با وقار
16-موقع مصاحبه اگه زن و شوهر هستین با هم هماهنگ باشین از قبل و تو حرف همدیگه پابرهنه ندویین
17- از کلمات قلمبه سلمبه موقع مصاحبه استفاده نکنین!!!
مثلا استقراره نرم افزارهای ...(طرف نرم افزار اندروید برا بازار درست میکنه ) دیزاین سازه های هیدرولیکی ... (طرف مثلا عمران آب خونده) طراحی برای صنایع مختلف .... (میدونین ک ما صنعت د ف ا ع یم ! )داریم ...
سعی کنین کارتونو جنرال و با کمک کلمات روتین توضیح بدین خیلی پیچیدش نکنین
18- بعد از AP خوردن سه جارو باید کلا چک کنین برا ابوظبی البته اینو میگم :
- سایت سفارت ABUDHABIIVO.NET که با زدن کیستون به صورت 2015ASXXXX
میتونین بفهمین ک سفارت کیستونو شناخته یا نه! از من ک 18 روز بعد مصاحبه با ایمیل تازه شناخت
- سایت ceac.state.gov ک یه بار 7 شب (برای آپدیت شدن توسط سفارت ) و یه بار 7 صبح چک کنین (برای آپدیتای عمه ریکا)
- ایمیلی ک تو فرم ds260 زدین
کلیری من با ایمیل بهم اعلام شد.
19-برا آدرس عمه ریکا از یکی از برندگان 2013 ب نام آقا محسن کمک گرفتم و زدم تو 260 ، دمش گرم
20- من پاسو پیکاپ کردم ولی استرس داره یه کم ولی خوب اگه خودم میخاستم برم حداقل یه هفته مرخصی میخاست و چقدر هزینه ی بیخودی اونم تو ماه رمضون ک هیچی نمیشه تو دبی آزادانه خورد
هزینه تقریبا 80% میاد پایین با پیکاپ
اگه چیز جدیدی یادم اومد براتون اضاف میکنم فیلن ایناروو بخونین
در ضمن مهمترین نکته و رمز موفقیت تو تمام مراحل لاتاری و زندگی اینه ک ب یاد خدا باشینRolleyes هواتونو داره
از این ک اینجور با فارسی دربوداغون نوشتم عذر میخام
از همینجا از تمامی دوستان ک منو تو این پروسه همراهی و کمک کردن ممنونممممممم خودشون میدونن ک نامبردنه تک تکشون محاله و غیر ممکن ولی خودشون میدونن کیارو میگم
ولی سه نفری ک همه فک کنم با من موافقن ک واقعا تکن دوستای گلمون رضا2015 و RADWIN و BEHDADK عزیز هستن، ک بنده ب شخصه بشون مدیونمو دوس دارم ی روزی بتونم دلگرمیآ و کمکاشونو جبران کنم
یا علی مدد دوستان
برای تمامی دوستانم آرزوی کلیری و ویزا یه ضرب دارم
در ضمن اگه اشتباه راهنمایی کردم جایی تو متن لطفا پیام خصوصی بدین اصلاح کنم
پنشمبه 24 تیر 94

اگه دیدی دوکمه تشکر راضیت نمیکنه جهنموضرر رتبه بده Big Grin(رتبه خونم اومده پایین)
2015AS4$$$-Abu Dhabi←Ank-Ds260:14Jul2014-Curr:9Feb-Case:One-Sec Lett:24Feb-Int:15Apr
Up:19,20,21,29Apr,19May,23Jun,29 Jun,1267Jul
Clear:29 Jun-Visa:14 Jul-Entrance:Soon-Distination:WA

خدا خیرش بدهRolleyes، کلیرآ کلیک کنند، پلیز

چک ویزا امارات

سفرنامه




سلام با توجه به اینکه من از سفرنامه های دوستان عزیز خیلی استفاده کردم و فکر میکنم همه موارد مهم سفر رو با جزییات کامل و کاربردی بیان کرده اند خواستم فقط چند مورد رو تاکید کنم:
1) زمان گرفتن کارت مترو معمولا فروشنده به شما نول کارت قرمز رنگ میدهد که برای یک سفر با مترو هست و قیمت ان گرانتر از نول کارت خاکستری است. در صورتی که با پرداخت هزینه کمتر می توانید نول کارت خاکستری خریداری نمایید و در مسیرهای مختلف با یک کارت و صرف هزینه بسیار کمتر از ان استفاده نمایید.
2) کپی تمام صفحات پاسپورت برای سفارت موردنیاز نیست و فقط صفحه اول ضروری است.
3) هیچ کیفی به غیر از کیف حاوی مدارک را به همراه خود داخل سفارت نمی توانید ببرید.
4) هزینه بلیط هواپیما از کیش به دوبی و ابوظبی بسیار کمتر است و برای سفر از تهران به کیش هم با پروازهای لحظه اخری گاهی با 50 هزارتومان هم میتوانید بلیط تهیه نمایید البته به جز تعطیلات رسمی که قیمت بلیط پایین نمی اید.
5) حتما قبل از رفتن به سفارت مراحل چک این هتل و خریداری سیم کارت را انجام دهید، چون در صورت تحویل پاسپورت به سفارت هتل به هیچ وجه حتی با نامه سفارت یا کپی برابر با اصل پاسپورت شما را پذیرش نمی کند.
6) درصورتی که برنامه ریزی دقیق داشته باشید حدفاصل دوبی تا ابوظبی را می توانید به راحتی با اتوبوس (25 درهم) یا تاکسی (50 درهم) انجام دهید.
7) تاریخ انقضای ویزای امریکا که از سفارت ابوظبی صادرمی شود همان تاریخ انقضای مدیکال است نه 6 ماه پس از تاریخ مصاحبه.
8) در ماه رمضان صدور ویزا یک روز پس از تحویل پاسپورت به سفارت انجام شد
با عرض پوزش از تاخير ، من هم ميخوام سفرنامه ام را جهت استفاده ديگر همقطاران بنويسم . قبل از هر چيز بسيار ناراحت شدم از اينكه در اين ماه كارنتى نداشتيم ، و به اين تعداد از دوستان فقط ميتوانم بگويم همينكه مثل جامانده هاى ٢٠١٤ نشديد جاى شكرش باقيست ، زندگى ادامه داره ، و اما بعد
سفرنامه رو به چند بخش تقسيم ميكنم و در هر بخش فقط نكات مهم ( البته از نظر خودم ) رو مينويسم چون اينقدر سفرنامه هاى كامل و جامعى نوشته شده كه اگه بخوام كامل بنويسم تكرار مطالب ميشه و خسته كننده
بخش اول : برنده شدن در لاتارى
مثل همه از اينكه تو لاتارى برنده شده بودم هم خوشحال و هم شوكه شده بودم . من حدود ده دوازده بار تا اون موقع شركت كرده بودم ، ولى چيزى كه منو شوكه كرد اين بود كه تو دوره هاى قبلى دخترم ( تنها فرزند ما ) تو ليست من بود ولى اين سرى چونكه بالاى ٢١ سال شده بود خودشو جداگانه ثبت نام كرده بودم . حالا من برنده شده بودم با همسرم ولى دخترم تو ليست ما نبود و خودش هم برنده نشده بود . نميدونستم اين چه معنى ميده ، اينهمه سال شركت كرده بودم اما اون سالى كه دخترم تو ليست ما نبود برنده شده بوديم . به هر حال ما همگى تصميم گرفتيم كه تا آخرش بريم حتى اگه چند سالى طول بكشه تا ما بتونيم دخترمونو بياريم پيش خودمون ، با اين استدلال كه اگه ما موفق به گرفتن ويزا بشيم ميتونيم پايگاه خوبى باشيم واسه دخترمون اونور آب....
بخش دوم : قبل از مصاحبه
با شماره كيس بالاى شش هزار و مقايسه اون با كيسهاى ٢٠١٤ احتمال ميداديم كه تو اوريل ٢٠١٥ نوبت ما بشه واسه مصاحبه پس وقت زيادى داشتيم براى واكسيناسيون و ترجمه مدارك و همچنين تقويت زبان . واكسيناسيون و ترجمه مدارك رو كامل با راهنمايى هاى مهاجرسرا و دكتران محترم بخش بين الملل موسسه پاستور تجريش انجام داديم ولى راستشو بخواهيد تو تقويت زبان بنا به دلايلى موفق نبوديم . يكى اينكه با سريع خواندن شماره كيس ها در ماه اول ( تا ٢٥٠٠ ) و لاكپشتى رفتن در ماههاى بعدى تا حدودى نااميد شده بوديم . و ديگرى گرفتارى كارى من و همسرم بود. اما من به شما پيشنهاد ميكنم كه حتماً حتماً اين مورد رو جدى بگيريد . همونطور كه نوشتم كارنت شدن ما خيلى طول كشيد و تو ماه مى كارنت شديم و بعد از حدود ده روز نامه دوم اومد و وقت مصاحبه نهم جولاى بود. يه نكته رو بگم ، من فرم DS260 رو ١٢ آگوست كانفيرم كرده بودم و بنا به استدلال ديگر همقطاران در مهاجرسرا منتظر بودم كه بصورت منطقى حدود يك ماه بعد از كارنتى منتظر نامه دوم باشم ولى به موقع ( بعد از ده روز ) نامه دوم جايگزين نامه اول شد. ميتونم اينطور استدلال كنم كه KCC به ماه هاى آخر كه نزديك ميشه موتورشو قويتر ميكنه. مراحل بعد از نامه دوم هم گرفتن بليط ، ويزا و هتل بود كه همگى رو توسط الى گشت انجام دادم چون هم آشنا اونجا داشتم و هم ديدم اكثر همقطاران توسط اين آژانس كارهاشون رو انجام دادند. بليط رو واسه ٤ جولاى گرفتم هشت صبح، با NMC سه چهار بار مكاتبه كردم و درخواست وقت براى بعدازظهر ٤ جولاى كردم ، NMC يه بار جواب داد كه هنوز نوبت دهى واسه ماه رمضان باز نشده و اول ماه رمضان پيگيرى كن ، در جواب ايميل دوم هم گفت واسه ماه جولاى هنوز نوبت دهى باز نشده !! و اول جولاى پيگيرى كن ! ديدم اون موقع خيلى ديره واسه همين سه چهار روز بعد يه ايميل ديگه زدم و فقط ايندفعه تاكيد كردم كه ما از ايران هستيم ، ايندفعه نوبت ما رو تاييد كرد. هتل رو بنا به پيشنهاد الى گشت يه پنج ستاره تو شيخ زايد گرفتيم با صبحانه ( ملينيم پلازا ) كه هتل خوبى بود. بليط برگشت رو واسه دهم جولاى گرفتيم بصورت سيستمى و با الى گشت هماهنگ كرديم اگه يه ضرب بوديم بليط و هتل رو واسمون تمديد كنه ، از تصميم خودم راضيم با اينكه واسه تعويض بليط يه چيزى حدود سيصد تومن براى سه نفر پرداخت كردم ، ولى اينطور فكر ميكنم كه اگه كلير خورده بودم پول چهار شب هتل بعد از مصاحبه سوخت ميشد. با پرواز ماهان صبح چهارم جولاى به سمت دبى پرواز كرديم ، ترانسفر در فرودگاه منتظر ما بود و چون عجله داشت نگذاشت سيم كارت اتصالات رو از فرودگاه بگيرم ، و سيمكارت رو با ١٥ درهم بيشتر از يه فروشگاه نزديك هتل ٦٥ درهم خريدارى كردم . چند بار شارژ ٢٥ درهمى و ٥٠ درهمى خريدارى كردم هم واسه تلفن و هم واسه بسته هاى اينترنت ولى به شما پيشنهاد ميكنم كلاً قيد اينترنت رو با خط اتصالات بزنيد چون خيلى گرون در مياد و زودتر از اونى كه فكر ميكنيد تموم ميشه، واسه ارتباط با ايران واتس اپ ، وايبر، فيس تايم و... نه صوتى و نه تصويرى عمل نميكنه و فقط ميتونى چت كنى ولى برنامه ايمو اون هم باكمك VPN ! كار ميكنه ولى پيشنهاد ميكنم از حالت صوتى اون عمل كنيد اگه از اينترنت خط موبايل استفاده ميكنيد. سرعت اينترنت تو دبى خيلى خوبه هم تو هتل و هم تو مال ها شما اينترنت داريد . تو هتل يا روى اتاقه يا بايد روزانه خريدارى كنيد و توى مال ها شما ميتونيد واى فاى خودتون رو فعال كنيد با اين شرط كه حتماً يه شماره خط موبايل دبى رو داشته باشيد و با ريجستر كردن خود، واى فاى فعال ميشه با سرعت بالا ، مجانى ، ما تو اكثر مالها چت ويدويى داشتيم . بعد از تحويل اتاق و يه استراحت كوچك به NMC رفتيم ، مراحل NMC با راهنمايى مليكا خانم كه در اونجا با ايشان آشنا شديم براحتى انجام شد بدون اينكه واكسن اضافه اى بزنيم و با مليكا خانم هماهنگ كرديم براى ترانسفر سفارت و خود ايشان زحمت گرفتن نتيجه مديكال رو هم كشيدند و روز مصاحبه نماينده ايشان به ما تحويل دادند. به نظر من ايشان كاملاً قابل اطمينانند و اطلاعاتشان چه در مورد NMC و چه در مورد سفارت بالا ميباشد. از ايشان كمال تشكر را دارم . مدارك براى مديكال همانهايى هست كه ديگر همقطاران گفتند و چيز اضافه اى از ما نگرفتند . تا روز مصاحبه ( پنج شنبه ) كار ديگرى نداشتيم و وقتمان را جهت خريد و گشت و گذار در شهر ميگذرانديم . يه كار جالب به پيشنهاد دخترم دو سه روز مانده به مصاحبه انجام ميداديم و آن تمرين مصاحبه دادن بود. بدين صورت كه اكثر سوال هايى كه آفيسر در مصاحبه ها سوال كرده بود و در سفرنامه هاآمده بود توسط دخترم از ما سوال ميشد و ما جواب ميداديم ، بدينصورت كمى استرس روز مصاحبه را كاهش ميداديم . روش خوبى بود و به ما جواب داد.
بخش سوم : روز مصاحبه
با هماهنگى *** خانم ساعت ٤.٥ صبح تو لابى هتل بوديم و شخصى از طرف ايشان دنبال ما آمدند بنام آقا *** . به همراه ايشان به سمت ابوظبى حركت كرديم و در ماشين ما خانم TOOSI هم بودند كه همان روز مصاحبه داشتند . تو صف مهاجرتى ها ما نفر چهارم بوديم ، نفر اول و دوم مهاجرتى غير لاتارى ، نفر سوم خانم TOOSI( لاتارى ) و ما ، بعد از ما هم يك زوج جوان لاتارى بودند. از اين جمع فقط زوج جوان بعد از ما يكيشان كلير خورد ، بقيه و ما يك ضرب بوديم ، از ديگران اطلاعى ندارم . مداركى كه تحويل دادم : نامه دوم - فرم DS260 هر دو نفر - گذرنامه هر دو نفر بهراه كپى از صفحه اصلى - ترجمه شناسنامه هر دو نفر بهمراه كپى الصاق شده - ترجمه كارت ملى هر دو نفر بهمراه كپى الصاق شده - ترجمه كارت معافى بهمراه كپى الصاق شده - ترجمه ديپلم دوازده ساله فنى مربوط به ده شصت بهمراه كپى الصاق شده - ترجمه ريز نمرات سه سال آخر هنرستان بهمراه كپى الصاق شده - ترجمه سند ازدواج بهمراه كپى الصاق شده در دو نسخه - گواهى تمكن مالى از بانك پاسارگاد كه حدود دو هفته قبل از مصاحبه از بانك گرفته بودم - ترجمه سند ملكى بهمراه كپى الصاق شده - عكس دو قطعه - پاكت جواب NMC البته بدون XRAY - براى هر نفر ٣٣٠ دلار . اصل مدارك همراهم بود اما فقط از من اصل مدرك ديپلم ، اصل شناسنامه و اصل سند ازدواج را خواست كه در زمان مصاحبه آفيسر آنها را به ما برگرداند . مدارك اضافى بهمراه ترجمه كه همراهم بود اما نه من تحويل دادم و نه درخواست شد : مدارك دوره هاى كوتاه مدت گذرانده بعد از ديپلم ، چند سابقه كار مربوط به سالهاى دور و برگه عدم سوء پيشينه و CV يا همان رزومه بصورت لاتين. نكته : فقط مدارك اصلى رو تحويل بديد و اگه درخواست مدرك اضافى كرد ارائه بديد ، اول مدارك نفر اصلى رو ميخواد و بعد همراهان همه را يك جا تحويل ندهيد ، مدارك رو تو يه Expanding File جا بديد و واسه هر بخش اون يه ليبل بزنيد تا پيدا كردنش راحت باشه ، موقع تحويل مدارك انگشت نگارى و تحويل پول سعى كنيد سوال رو با سوال جواب نديد و لبخند را حتماً حتماً فراموش نكنيد ، موقع تحويل مدارك بدقت گوش بديد كه چى ميگه و چى ازتون ميخواد چون اگه بخواد تكرار كنه حتماً يه تيكه بهتون ميندازه ، ترجمه سند ملكى رو جزء مدارك اصلى تحويل دادم و ايشان هم گرفتند ولى به اين معنا نيست كه حتماً بايد باشه ! . و اما زمان مصاحبه شد و ما هر دو وارد اتاق شديم ( البته با لبخند ) آفيسر ما خانمى خوش برخورد و خنده رو بود، اول از ما خواست كه يك بار ديگه انگشت نگارى انجام بديم اينبار فقط چهار انگشت دست چپ ولى بعدش گفت كه اين به معنى قسم خوردنتونه كه هرچى نوشتيد و ميخواهيد بگوييد صحيح ميباشد، كه اينجا من در مورد تغيير شماره تلفن توى آمريكا گفتم كه گفت باشه مهم نيست ، سپس درخواست كرد كه بيشينيم و اون مدارك اصلى رو كه همكارش گرفته بود بهمون برگردوند، از من كه نفر اصلى بودم سوال كرد ميخواى برى آمريكا پيش كى و من جواب دادم بعد سوال كرد شغلت چيه كه من جواب دادم و گفت بيشتر توضيح بده و من بيشتر توضيح دادم ، سوال كرد كه سربازى رفتى ؟ گفتم خير ، گفت چرا؟ گفتم معاف شدم ، بازم گفت چرا؟ و من گفتم پزشكى ، كه گفت باشه از همسرم هم سوال كرد كه شغلت چيه كه ايشان گفتند ، بيشتر توضيح خواست كه توضيح دادند و همين ، يه برگه صورتى داد كه توش تاريخ سه شنبه هفته ديگه بود و گفت با ويزاى شما موافقت شد و شما ميتونيد وارد خاك ايالت متحده بشيد. من فكر ميكردم كه سوال پيچم كنه ، فكر ميكردم ... اما هيچكدوم از اينها نبود و ويزا رو گرفتيم .
نكات آخر
** خوش رو بودن و لبخند رو هيچوقت فراموش نكنيد ( اون تمرين مصاحبه دادنو كه يادتونه )
*** آقايان متاهل توجه داشته باشيد كه هميشه حق تقدم با خانم هاست ، ميدونم كه همه رعايت ميكنيد ولى بهتره يه چند روز قبلش تمرين كنيد كه خدايى نكرده فراموش نكنيد. توجه داشته باشيد كه تو سفارت و بيرون سفارت همه رفتارامون اسكن ميشه
***من شغلم آزاده و هيچوقت شغل دولتى نداشتم ( خواستم از قلم نيفته )
*** حتماً از ايران كپى رنگى گذرنامه دقيقاً هم سايز خود گذرنامه فقط از صفحه مشخصات همراه خود داشته باشيد چون اگه خواستيد بعد از مصاحبه هتل عوض كنيد لازم ميشه
اگه پرنويسى ! كردم به خوبى خودتون ببخشيد خواستم واسه همقطاراى اين دوره و دوره هاى بعد يه كمك كوچك كرده باشم.
اين تازه اول راهيه كه شروع كرديم ، هيچكس از آينده خودش خبر نداره، ولى با اميد و تلاش پيش ميريم تا آينده مون رو بهتر كنيم ، واسه ما هم دعا كنيد تا هر چه زودتر بتونيم دخترمون رو پيش خودمون بياريم ( البته بعد از اينكه رفتيم )
همگى موفق باشيد. اواخر تير ماه نود و چهار
شماره كيس : ***۶ - رويت قبولى ۷ مى - افراد كيس : ٢ نفر - ارسال فرم 12جولاى -،كارنت 12 مى - نامه دوم : بيست مى بود كه دوم جون باز شد!! مصاحبه : نهم جولاى - سفارتخانه : ابوظبى - ويزا : يكضرب Big Grin - مقصد : مريلند - ورود : اواخر نوامبر - سوشیال : یک هفته بعد از ورود - گرین کارت : برای همسرم ۶۵ روز بعد از ورود و برای نفر اصلی هنوز منتظرم!!
می روم جایز نیست ....من رفتم.

خواستم ننویسم دیدم نمی شه من توی مهاجرسرا سفرنامه نداشته باشم.هر چند که به درد دوستانی که می رن مصاحبه دیگه نمی خوره ولی شاید به درد دوستان سال های بعد بخوره...کلا مهم اینه که من عاشق نوشتنم پس باید می نوشتم.
ماجرای قبولی من هیچوقت فراموش شدنی نیست لحظه لحظه ی اون شب را یادمه و همیشه توی ذهنم هم می مونه.
من و همسرم سه سال قبل هم شرکت کرده بودیم ولی قبول نشدیم.سال 2013 دقیقا سالی بود که پسرم هم به جمع ما اضافه شده بود و فرم را برای سه نفرمون پر کردیم.پس این قبولی من نبود قبولی پسرم بود.توی سال هایی که گذشت ما سه بار تا مرز رفتن از ایران پیش رفتیم 2 بار استرالیا و آخریش هم آلمان که نشد.بار آخر ما تمام زندگی را فروختیم.وقتی نشد هم کلا زدیم به بی خیالی و شروع و ساختن یک زندگی جدید.دوباره تمام وسایل زندگیمون را از نو چیدیم.تا اینکه همه می گفتن نتایج لاتاری را امشب اعلام می کنن.خونه ی پدر همسرم بودیم اضطراب عجیبی داشتم.یه حسی بهم میگفت که قبول شدم ولی به حرفش گوش نمی کردم.همسرم در حال چک کردن سایت بود.بهش گفتم لطفا برای همه را چک کن مال من را آخر سر.وقتی هیچکس قبول نشده بود نا امید مشخصات من را وارد کرد و با تمام ناباوریمون دیدیم که بله من قبول شدم.همون لحظه جیغ کشیدیم و همدیگرو بغل کردیم.
از اون روز زندگی ما یه جور دیگه ای رقم خورد و در مورد قبولی هم فقط درجه یکامون خبرداشتن.همه ی وقتم را گذاشتم توی مهاجرسرا و از اطلاعات دوستان عزیزم استفاده کردم.تا اینکه بلاخره شماره ی ما توی بولتن اعلام شد.همه ی مدارک و اطلاعات پزشکیمون کامل بود فقط می موند بلیط و هتل و ویزا.همه را از الی گشت گرفتم.ما دبی ساکن شدیم .پروازمون ماهان بود و هتل ویلا روتانا که خیلی از هتل راضی بودیم.همه چیز توی زمان مشخص خودش انجام شد مصاحبه ی ما سه شنبه بود و من می دونستم که جواب مدیکال پسرم 5 روز زمان می بره.ولی خوب دو روز بیشتر زمان گذاشتیم 1 روز قبل از مدیکال و 1 روز قبل از مصاحبه.روز مدیکال قبل از ساعت 9 اونجا بودیم و کل مراحل 2 ساعت زمان برد.پسرم 3تا واکسن زد . کل هزینه ی مدیکال شد 2450 درهم.برای جواب هم یکشنبه ساعت 8 شب به nmc رفتیم و پاکت ها را تحویل گرفتیم.روز مصاحبه با م ل ی ک ا هماهنگ کرده بودیم از قبل که راننده اش را فرستاده بود.ما آخر سر سوار شدیم توی ماشین یه خانم و آقا بودن که از دوستان مهاجرسرا هستن.و یه آقای تنها که خانوادشون آمر یکا هستن و برای ویزای خانوادگی اقدام کرده بودن.لاکی نامبر ما 604 بود.اول مدارک را تحویل دادیم به همون خانم ایرانی معروف سفارت.بعد واریز پول و در آخر هم انتظار برای مصاحبه.نفر اول مصاحبه هم همون خانم آقایی که از دوستان مهاجرسرا هستن و پسرشون هم آمر یکا زندگی می کنن آقا چک خوردن خانم یک ضرب. نفر دوم همون آقایی بودن که حتی همسرشون آمر یکا هستن.ایشون چک خوردن.سوم خانواده ای که از شیراز اومده بودن و 4 نفر بودن ویزای خانوادگی ولی هر 4 نفر چک خوردن.چهارم آقای محسن که توی مهاجرسرا قبلا باهاشون صحبت کرده بودم و می دونستم همون روز مصاحبه دارن ایشون هم چک خوردن.امیدوارم همه ی دوستان زود زود کلیر بشن و همدیگرو اونجا ببینیم.بعد از این همه چک استرس من دو چندان شده بود ولی خودم را جمع و جور کردم گفتم هر چی که می خواد بشه بشه اصلا مهم نیست.شماره ی ما روی تابلو اعلام شد و به اتاق 12 رفتیم.خانم زیبا و شیرینی پشت شیشه بودن.با صدای تقریبا بلند سلام کردم و با لبخند نشستیم.پسرم توی بغلم خوابیده بود.همسرم هم کنارم نشست.
-خانم شما الان چکار می کنید؟؟
-از موقع به دنیا اومدن پسرم توی خونه هستم.
-قبل کار می کردید؟
-بله
-کجا؟
و از همسرم فقط 3تا سوال پرسید.
_شغلتون چیه؟ _تا حالا کار دولتی داشتید؟_سربازی رفتید؟
و اما دوباره من.خانم شما دقیقا توی اون شرکت چکار می کردید؟آیا شرکت شما دولتی بوده یا نیمه دولتی؟
وقتی براش توضیح دادم متوجه نشد.گفت چند لحظه صبر کنید و از پشت شیشه بلند شد و رفت و بعد از چند دقیقه با اون خانم ایرانی برگشت. و ایشون دوباره همون سوالهای آفیسر را تکرار کردن.من هم سایت شرکت را بهشون دادم و اسم مدیر عامل را .بعد هم شروع کردن با هم پچ پچ کردن.و خانم ایرانی رفت و دوباره آفیسر نشست روی صندلی.و کاغذی که سایت شرکت روش بود را جلوش گذاشت.
بعد هم گفت من با اینکه شما قبلا چکار می کردید کاری ندارم من می خوام بدونم که شرکت شما با دولت در ارتباط بوده یا نه.کلا بیخیال بودم.همون لحظه همسرم اجازه خواست که وارد بحث بشه.بعد هم براشون توضیح داد و من هم کاملترش کردم.البته تمام این زمان با لبخند گذشت.هم آفیسر هم ما.بعد همسرم گقت الان کاملا متوجه شدید؟ که گفت بله.همون موقع کارت صورتی را آورد بیرون و داد به ما و گفت 5شنبه بیاید و ویزاتون را بگیرید.
گفتم هر 3تامون گرفتیم؟با لبخند گفت بله.
و با صورت شاد اومدیم بیرون.کلی همه ی دوستان نگران شدن چون مصاحبه ی ما دقیقا به اندازه ی همون 4 تا مصاحبه ی قبلی زمان برد.
روز شلوغی از سفارت ابوظبی بود و کیس های زیادی اومده بودن. و می دونم بعد از ما هم چندتا از دوستان یه ضرب گرفتن.پنجشنبه ظهر هم همسرم رفت سفارت و پاسپورتها را آورد.ویزای ما 4 ماه و نیم اعتبار داره.ما ساعت 10 شب پرواز برگشت داشتیم و بلیط را من از قبل خریده بودم.احتمال می دادم که ویزا دو روزه آماده بشه.ساعت 4 و نیم هم اتاق را تحویل دادم و توی لابی منتظر برگشتن همسرم شدم.فوری هم رفتیم فرودگاه تا به ترافیک نخوریم.
از همه ی دوستان که توی این 1 سال و چند ماه تمام اطلاعاتشون را در اختیار همه گذاشتن تا با آرامش تمام کارها انام بشه ممنونم.و برای همه ی دوستان منتظرم آرزو می کنم که زود زود ویزاشون را بگیرن و همه با هم یه زندگی جدید را شروع کنیم.
این هم از این ولی کلاغه هنوز به خونش نرسیده تا مرحله ی بعد که می شه سفرنامه ی آمر یکا که تا 2 یا 3 ماه دیگه اون را هم می نوسیم.

در من آنکه ماند تویی آنکه رفت من.
کیس: **66/ رویت قبولی 2 May /سفارت : ابوظبی /مصاحبه:July 28/ویزا یک ضرب /مقصد: دالاسCool

در من آنکه ماند تویی ,آنکه رفت من.




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان