کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))
تشکر کنندگان:
(2010-04-23 ساعت 20:19)nnazi_2005 نوشته:  درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))

دوست عزیز
شماره و آدرس پلی کلینیک:
0097142959444
Alwahda building
Above ibn Sina Phrmacy , Opp. to new Dubai Islamic Bank , Deira- Dubai - UAE
به زبون خودمون :
1- روبروی سیتی سنتر ساختمان الوحده بالای داروخانه ابن سینا
2- عکسو همون جا میگیرن یک آقای هندی میگیره
3-از صبح برین سه ساعت اونجا کار دارین اگه 9 برین 12 کارتون تمومه و جوابو می گیرین
4- پنجشنبه بازه از 9 تا 2 بعداز ظهر من تو چندتا پست قبل عکسی که از ساعت کارش گرفتم رو ضمیمه کردم ببینین لطفا. جوابتون اونجا هست شنبه تا چهارشنبه کاملا بازه فقط جمعه تعطیله ولی توصیه می شه روز پنجشنبه برین
میشه با خودشون تلفنی صحبت کنید
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
تشکر کنندگان: hamed_gh ، kavoshgarnet ، kianoush ، nnazi_2005
سلام دوست عزیز
1- 2959444-04
2- بله عکس در خود مطب انجام میشه
3-بله جواب رو همون روز میده (واسه من 20 دقیقه بعد داد ! )
4-پنج شنبه تا ساعت 2 ظهر هستند
5- بله شنبه هم بازه . من خودم شنبه رفته بودم
موفق باشید
(2010-04-23 ساعت 20:19)nnazi_2005 نوشته:  درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))
تشکر کنندگان: farzad101 ، kianoush ، nnazi_2005
(2010-04-23 ساعت 21:08)farzad101 نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 20:19)nnazi_2005 نوشته:  درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))

دوست عزیز
شماره و آدرس پلی کلینیک:
0097142959444
Alwahda building
Above ibn Sina Phrmacy , Opp. to new Dubai Islamic Bank , Deira- Dubai - UAE
به زبون خودمون :
1- روبروی سیتی سنتر ساختمان الوحده بالای داروخانه ابن سینا
2- عکسو همون جا میگیرن یک آقای هندی میگیره
3-از صبح برین سه ساعت اونجا کار دارین اگه 9 برین 12 کارتون تمومه و جوابو می گیرین
4- پنجشنبه بازه از 9 تا 2 بعداز ظهر من تو چندتا پست قبل عکسی که از ساعت کارش گرفتم رو ضمیمه کردم ببینین لطفا. جوابتون اونجا هست شنبه تا چهارشنبه کاملا بازه فقط جمعه تعطیله ولی توصیه می شه روز پنجشنبه برین
میشه با خودشون تلفنی صحبت کنید

جناب فرزاد خان شما احیانا قبلش وقت گرفته بودین؟
و اینکه من 5شنبه مصاحبه دارم و می خوام 3شنبه برم و ظهر میرسم. همون 3شنبه بعد از ظهر می تونم برم دیگه؟
I make my own luck

شماره کیس: 2010AS00016xxx
دریافت نامه قبولی: جولای 2009
کنسولگری: ابوظبی
ارسال فرمهای سری اول: 14 آگوست 2009
کارنت شدن کیس: بولتن آپریل 2010
دریافت نامه دوم: 11 آپریل 2010
مصاحبه: 20 می 2010
دریافت کلیرنس: 14 سپتامبر 2010 (118 روز)



تشکر کنندگان:
(2010-04-23 ساعت 21:12)sam_hash نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 21:08)farzad101 نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 20:19)nnazi_2005 نوشته:  درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))

دوست عزیز
شماره و آدرس پلی کلینیک:
0097142959444
Alwahda building
Above ibn Sina Phrmacy , Opp. to new Dubai Islamic Bank , Deira- Dubai - UAE
به زبون خودمون :
1- روبروی سیتی سنتر ساختمان الوحده بالای داروخانه ابن سینا
2- عکسو همون جا میگیرن یک آقای هندی میگیره
3-از صبح برین سه ساعت اونجا کار دارین اگه 9 برین 12 کارتون تمومه و جوابو می گیرین
4- پنجشنبه بازه از 9 تا 2 بعداز ظهر من تو چندتا پست قبل عکسی که از ساعت کارش گرفتم رو ضمیمه کردم ببینین لطفا. جوابتون اونجا هست شنبه تا چهارشنبه کاملا بازه فقط جمعه تعطیله ولی توصیه می شه روز پنجشنبه برین
میشه با خودشون تلفنی صحبت کنید

جناب فرزاد خان شما احیانا قبلش وقت گرفته بودین؟
و اینکه من 5شنبه مصاحبه دارم و می خوام 3شنبه برم و ظهر میرسم. همون 3شنبه بعد از ظهر می تونم برم دیگه؟
سلام
من وقت نگرفته بودم ولی زنگ زدم و به منشی گفتم من بچه دارم و سه شنبه مصاحبه دارم جه زمانی بیام بهتره که گفت شما یکشنبش بیایید
ولی تاریخ ندادم خلاصه وقت نمی خواد
من فکر کنم سه شنبه بعد از ظهر مشکلی نیست و ساعت 5 برین ساعت 8 کارتون تموم میشه
بچه ها دارم سفرنامه تایپ میکنم ولی یه چیز فوری بگم اونم اینه که پول سفارت رو حتما به دلار و خرد آماده کنین و بدین
ما شب قبلش تبدیل به درهم کردیم و دادیم که 160 درهم به ضررمان شد به دلیل نرخ تبدیل سفارت
سفارت با دلار میگیره یا درهم یا کردیت کارت
نفری 775 دلار میگیره که این ثابته ولی درهمش با نرخ درهم تغییر می کنه
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
تشکر کنندگان: sam_hash ، honareirani ، nnazi_2005 ، اليزا ، hamed_gh
ممنون از دوستان که راهنمایی کردن.
دوستان نرخ پول ریختن به سفارت برای همه با هر نوع ویزا یک قیمته؟یا این775 دلار فقط مال مصاحبه لاتاریه؟
میخوام بدون کسی که ویزا خانوادگی اقدام کرده یعنی 12 سال پیش براش از امریکا اقدام شده و همه کارهاش در امریکا انجام شده باید برای مصاحبه پول واریز کنه؟با تشکر پیشاپیش
تشکر کنندگان:
(2010-04-23 ساعت 22:51)nnazi_2005 نوشته:  ممنون از دوستان که راهنمایی کردن.
دوستان نرخ پول ریختن به سفارت برای همه با هر نوع ویزا یک قیمته؟یا این775 دلار فقط مال مصاحبه لاتاریه؟
میخوام بدون کسی که ویزا خانوادگی اقدام کرده یعنی 12 سال پیش براش از امریکا اقدام شده و همه کارهاش در امریکا انجام شده باید برای مصاحبه پول واریز کنه؟با تشکر پیشاپیش

سلام
خیر نرخ اونافرق داره و کمتره
ویزای لاتاری یه هزینه اضافی هم داره . من نامه دومم رو ندارم دادم سفارت ! فکر کنم بچه ها راهنمایی کنن یا جوابتون رو تو تاپیکهای دیگر پیدا کنین در تاپیکهای مربوط به مهاجرت از طریق خانوادگی
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
تشکر کنندگان: nnazi_2005
(2010-04-23 ساعت 22:51)nnazi_2005 نوشته:  ممنون از دوستان که راهنمایی کردن.
دوستان نرخ پول ریختن به سفارت برای همه با هر نوع ویزا یک قیمته؟یا این775 دلار فقط مال مصاحبه لاتاریه؟
میخوام بدون کسی که ویزا خانوادگی اقدام کرده یعنی 12 سال پیش براش از امریکا اقدام شده و همه کارهاش در امریکا انجام شده باید برای مصاحبه پول واریز کنه؟با تشکر پیشاپیش

دوست عزیز بله باید پول واریز کنه ولی نه به اندازه ی ویزای لاتاری..
من توی کلاس زبانم یک خانم ایرونی هست که از طریق پسرش اومده و میگفت برای گرفتن ویزا 300 دلار داده بودند....حالا اگه خواسته باشید ازشون میپرسم و بهتون میگم.

برای نظم انجمنها بهتره بقیه ی بحث رو بریم توی این تاپیک دنبال کنیم:
http://mohajersara.com/showthread.php?tid=2252&page=144
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
تشکر کنندگان: hasti_banoo ، nnazi_2005
بیا ری اهورا مزدا

بخش اول سفرنامه

مقدمه
این سفرنامه را تقدیم می کنم به موسس و بانی وب سایت مهاجرسرا و تمامی عزیزانی که با دل و جان از خود مایه و وقت گذاشته و از لذت راهنمایی و اشتراک دانسته ها و تجربیات خود با دیگران برخوردار شده اند و بنده به شخصه دست تمامی آنان را که یک ایرانی واقعی هستند به دور از اعتقادشان می بوسم و امیدوارم با نوشتن این سفرنامه ذره ای از دینی که نسبت به آنان داشته ام را ادا کرده باشم . باشد که اهورا مزدا خدای بزرگ به آنها شادی و تندرستی ببخشد.
قبلا عذرخواهی میکنم اگر مجبور شدم به علت کمی وقت کمی از سفر نامه رو حذف کنم شاید بهتره و کمتر هم وقت شمارو بگیره به هر حال این بخش اول که تونستم تایپ کنم . برو بریم .
معرفی::
ما یک خانواده چهار نفری هستیم . من مهندس صنایع و در یک شرکت مهندسی کار می کنم و خانمم لیسانس فیزیک و دبیر دبیرستان است .با یک پسر 6 ساله و دختر 16 ساله . پدر و مادرم و تنها خواهرم سیتی زن و در آمریکا زندگی میکنند و برای اقامت ما هم اقدام کرده بودند و لی چون فعلا دوست نداشتیم ایران را ترک کنیم دعا می کردم هر چه دیر تر کارمان درست شود و شایدهمینجوری 5 سال دیگر گرین کارت می گرفتیم و در عین حال گاهی از سر تفریح لاتاری را هم پر می کردیم ! راستی ما زرتشتی هستیم . حالا چرا اینو میگم نمی دونم !! شاید بخاطر اینکه کسانی که این سفرنامه رو می خونن شرایط مارو بهتر بدونن! Rolleyes
شرح حال :
حدود ما ه جولای پارسال بود که نامه اول به دستمان رسید و به نام خانمم بود به من که سر کار بودم زنگ زد و اول کمی شک کردیم ولی وقتی متن را خواند یقین کردم که درست است و همسرم در لاتاری گرین کارت برنده شده . به هیچ کس غیر از پدرو مادرم نگفتیم و خیلی برامان ناآشنا بود پر کردن فرمها حدود یک ماه وقت گرفت و تازه وقتی فرستادیم مهاجرسرا را با جستجو در اینترنت پیدا کردم و عضو شدم . اول آنکارا را برای مصاحبه انتخاب کرده بودیم ولی به علت اینکه با دوبی بسیار آشنا بودم و بارها سفر کرده بودیم با ای میل تقاضا کردم که به ابوظبی تغییر یابد که انجام شد.
بلافاصله پس از کارنت شدن به کی سی سی ای میل زدم و تاریخ مصاحبه که 20 آپریل 2010 بود را دریافت کردیم و با توجه به این که سه شنبه بود به پلی کلینیک زنگ زدم و در مورد مدت زمان انجام آزمایشات با توجه به اینکه بچه داشتیم سوال کردم که پاسخ این بود که روز یکشنبه باید برای آزمایش پزشکی برویم پس برنامه ریزی کردیم که صبح یکشنبه آزمایشات را انجام دهیم و بلیط را برای شب شنبه 28 اردیبهشت گرفتیم که شب استراحت کنیم و صبح اول وقت برویم پلی کلینیک.
جهت هتل هم هتل Novotel که یک هتل چهار ستاره است و درست با پلی کلینیک 300 متر فاصله دارد و من بر حسب کارم در ماموریتهام دو مرتبه آنجا بوده ام را انتخاب کردیم و از خواهرم که آمریکا است خواستم که وجه هتل را با کردیت پرداخت کند . خلاصه بلیط و یزا و هتل انجام شد

نکته : هزینه هتل هرشب 140 دلار و بلیط ایران ایر هر نفر 237 هزار تومان و ویزا شد نفری 85 هزار تومان

شروع سفر :

قبل از را افتادن به سمت فرودگاه یکبار دیگر مدارک لازم جهت مصاحبه را با چک لیستی که درست کرده بودم چک کردم و همه مدارک را در یک فولدر پاپکو که خیلی جالب بود و انگار برای همین کار درست شده بود و 8 تومان خریده بودم قرار دادم و در یک کوله پشتی گذاشتم که همیشه همراهم باشد خلاصه همه چیزمان بود!!
با توجه به اینکه پرواز ساعت 7 بود ساعت سه و نیم بعدازظهر حرکت کردیم به سمت فرودگاه تا با در نظر گرفتن ترافیک آن ساعت به موقع برسیم که خوشبختانه از مسیر تونل توحید و نواب رفتیم و ترافیک نبود . به محض رسیدن به فرودگاه براحتی بار ها را تحویل دادیم چون زو د رسیدیم و ابتدای پذیرش مسافر بود. پس از عبور از گیت پاسپورت و مرز هوایی وارد سالن ترانزیت شدیم جایتان خالی از آن چای و کیک های ارزان قیمت ! خوردیم و با اینترنت تو مهاجر سرا با یکی دو تا تبریک و پاسخ بساط را جمع کردیم و از گیت شماره 21 سوار هواپیما شدیم . وقتی سوار شدیم اتفاق جالبی افتاد و آن این بود که صندلی من 21A بود و به علت تشابه با شماره گیت که 21 بود و روی کارت بوردینگ درج شده بود کلیه هموطنان گرامی لطف داشتند و یکی یکی می آمدند و به من می گفتند که این صندلی ماست!! خلاصه برای حدود سی چهل نفر تو ضیح دادم که این شماره گیت است و شماره صندلی کمی آنطرفتر نوشته شده !! البته بنده خیال ندارم آی کیو کسی را زیر سوال ببرم ولی قبلا این اتفاق برایم نیفتاده بود !! جالب اینکه قبل از اینکه برسیم هم کسی جایمان نشسته بود و داشت برا خودش با کمال راحتی آهنگ گوش می داد !!!با همان استدلال ! Shy این هم از مزیت های سفر کردن با ایران ایر بود. پرواز ساعت هفت و نیم با کمی تاخیر حرکت کرد.
بگذریم قبل از پرواز کلی به پسرم از مزیت های ایران ایر گفته بودم چون می گفت بابا این چرا از این بازیها نداره و یه کمی هم قراضه است !! و گفته بودم که تو ایران ایر یا جوجه کباب یا چلو کباب می دن و غذاش خیلی بهتر از پرواز اماراته ضمن اینکه بالاخره ایرانیه دیگه !! البته یه آقاهه اون جلو نشسته که گاهی چش غره میره ولی خیلی کاری نداره !
خلاصه پس از پرواز و گرفتن ارتفاع و ثابت شدن وضعیت دیدیم مهماندارها تشریف آوردند و شرو ع کردن به پرت کردن غذاهای آماده !! یه تکه سینه مرغ یه شامی و یک ناگت مرغ ! از همون غذای معروف ایرانی خبری نبود فکر کنم بدلیل تحریم ها اونا هم وارد نمی شه !! و اون سوالای معروف که سون آپ می خوری یا کوکا ؟ و بعد به شما زمزم میدن !!! که من گفتم سون آپ و همومن زمزم لیمویی عزیز بود .درست همزمان با غذا خوردن هم کادوی اسباب بازی بجه ها رو دادن که تکلیف خو د را انجام داده باشن ! حالا بیا به بچه بگو بجای بازی بیا غذاتو بخور !!
خلاصه من دیگه بیشتر از پرواز نمی نویسم ولی ماجرایی بود، سرتان درد می گیرد. نفر بغلیمان هم که کفشهایش را کنده بود و عطر دل انگیزی در طول سفر به مشام می رسید !!
فرودگاه دوبی
پس از رسیدن .به فرودگاه دوبی اول رفتیم برای اسکن چشم که کسانی که ویزا دارند باید قبل از چک پاسپورت و ویزا انجام دهند ماموران محترم اسکن چشم هم که ماشالله با چشمانشان خانمها را کاملا اسکن می نمایند!! به خانمم گفت که این پسر شماست ؟ و این دختر شماست ؟ چقدر خوش تیپن مثل خود شما !! کلی هم به دخترم گیر داد و صحبت کرد . خلاصه پس از اسکن چشم ، و پس از صف طولانی پاسپورت وارد دوبی شدیم و در سالن چمدانها از فروشگاه نوشابه های مبتذل خریدیم که استرس رو با خوردن اینها از یاد ببریم و اگر هم ویزا دادن جشن بگیریم !! چمدانها هم بلا فاصله آمد و با یک تاکسی ون ظرف 5 دقیقه به هتل رسیدیم حدود ساعت 11 شب بود دیگه برای اینکه هزینه مدیکال را پرداخت کنیم نیاز بود که همین شب درهم بخریم رفتیم سیتی سنتر که پیاده دو سه دقیقه راهه تا این هتل و صرافی اش باز بود .
دیگر خیلی خسته بودیم برگشتیم هتل . بابت غذای عالی ایران ایر هم کمی معده ام ترش کرده بود خلاصه شب را خوابیدیم و صبح ساعت 8 با صبحانه عالی هتل شرو ع کردیم که بسیار عالی و شیک است و چند تا عکس هم در تاپیک عکسهای کاربران گذاشتم اگر کسی در این هتل اقامت می کند حتما با صبحانه بگیرد و از دست ندهد میوه جات انواع پنیر و سوسیس و بیکن و ..... جایتان خالی.

آزمایش پزشکی :

پس از صبحانه با عجله کن عجله کن های من ساعت 9 دم در پلی کلینیک بودیم ولی کمی دیر تر در را باز نمود یک خانم خارجی هم جلوتر از ما آمده بود که پاسپورتش را نیاورده بود و با کلی غرغر رفت و ما شدیم نفر اول . خانم منشی گفت که کار ما مجموعا 3 ساعت طول می کشد و باید تا ساعت 12 آنجا باشیم ما هم که جاره ای جز اطاعت نداشتیم و نشستیم . این خانم منشی محترم پاسپورتها و نامه دوم و سابقه واکسن ها را گرفت و شرو ع کرد به پر کردن فرمهای ما و کارکنان که دو نفر دیگر بودند نیز خمیازه کشان آمدند و شرو ع کردند . عکس ریه که یک آقای هندی می گرفت و باید لباس بالا تنه را در بیاوری و ایستاده عکس بگیری البته خانمها با یک لباس مخصوص ولی زیرش چیزی نباید باشد .
اون یکی خانم هم هی صدا میزد وخون می گرفت و مدارک واکسن ها و فشار خون و قد را چک میکرد و از ما پایین فرمها امضا می گرفت و به من گفت که با توجه به واکسنهایی که زدی باید زن و شو هر هر کدام دو و اکسن دیگر یعنی سیاه سرفه و مننژیت را بزنیم و دخترم علاوه بر اینها باید واکسن سرطان گردن رحم را هم بزند (قیمت این یکی 650 درهم بود و برای خانمهای 18 تا 28 میزنن ولی نمی دانم چرا به دختر 16 ساله من زد ) .پس از این عملیات ساعت حدود ده و نیم آقای دکتر سلیمان النیال که اهل سوریه است تشریف آوردند . بعد ما را صدا زد هر چهار نفر با هم وارد شدیم بسیار خو ش برخورد و شوخ بود از خانمم که برنده اصلی بود شروع کرد همان سوالات معروف را میکرد و او هم جواب می داد سابقه غش ؟ بیماری قند؟ سابقه عمل جراحی؟ سابقه بیماری قلبی ؟ تیرویید ؟ اقدام به خودکشی ؟ دوروبر اتاق هم پر بود از عکسهای مختلف از عکس کودکی خودش تا عکس با بشار اسد و امیر دوبی همراه با گواهی ها و افتخارات مختلف و گواهی who is who .
خلاصه پس از اینکه خانمم روی تخت خوابید با گوشی نفس را چک کرد و با دست تیروییدش را معاینه کرد . خودش واکسن را زد سپس نوبت من بود که به سوالات پاسخ دادم و و قتی گفتم سابقه عمل جراحی نداشتم گفت درو غ میگی چون ختنه شدی !!! و یک عمل جراحی است ! عکس قفسه سینه مان را هم که میدید به قلبمان اشاره کرد و گفت این قلب مامان است که عاشق باباست و قلب بابا را که نشان داد گفت این یکی عاشق همسایه است !!

یرای دخترم و پسرم هم همین سوالات و معاینه تکرار شد و فقط پسرم واکسنی نخورد ولی دخترم که سه تا واکسن داشت تا سه روز از درد می نالید و فحش می داد (البته به من!) معاینه ها که تمام شد دکتر گفت که واکسن سرطان گردن رحم دو تا تکرار دارد و تکرار بعدی یک ماه است و ما بهتر است واکسن دوز بعدی را بخریم و داخل یخ به تهران ببریم و خودمان بزنیم و دوز بعدی شش ماه بعد است و در آمریکا میزنید که ما هم همینکار را کردیم و داخل یخ خریدیم و به تهران آوردیم و خلاصه من به عمرم اینقدر هزینه واکسن نداده بودم !!

بعد که بیرون آمدیم منشی گفت تا آماده شدن نتیجه آزمایش خون باید صبر کنیم و جواب را بگیریم که ما چون هتل نزدیک بود گفتیم میرویم و عصر می آییم جواب را می گیریم خلاصه ساعت 11:45 رفتیم هتل .
عصر جهت گرفتن پاسخ مراجعه کردم و پاکت دربسته که عکسها هم داخلش بود را تحویل گرفتم و از منشی تشکر کردم و گفتم ما یک وب سایت داریم و در آنجا همه از شما تعریف می کنند و منشی گفت که از بعضی از مراجعین ایرانی شنیده که یک کلینیک ایرانی هست که فقط برای معاینه 950 درهم می گیره .
خلاصه هزینه ما چهار نفر با احتساب آن واکسن گران کلا شد 3100 درهم که با واکسن دوز بعدی که خریدم شد 3750 درهم .

نکته : شماره و آدرس پلی کلینیک برای دوستان :

0097142959444

Alwahda building
Above ibn Sina Phrmacy , Opp. to new Dubai Islamic Bank , Deira- Dubai – UAE

برای پسر 6ساله ام که فقط معاینه داشت و عکس و واکسن نداشت فقط 300 درهم گرفتند
خلاصه ما نزدیک 1 میلیون تومان هزینه واکسن و معاینه دادیم که به نظر من دیگر اسپانسر و گواهی تمکن مالی معنی برای گرفتن ویزا ندارد همینکه این هزینه ها را می دهی یعنی تمکن مالی داری !!
با گرفتن پاسخ مدیکال ما کم کم آماده شدیم برای مصاحبه پس فردا . امروز که مهاجرسرا را چک می کردم دیدم بچه ها اکثرا کلیرنس خوردن و ابوظبی مثل اینکه بنا را گذاشته بر ایراد گرفتن حالا ببینیم چه می شود . دو سه مرتبه دیگر هم وب سایتو چک کردم بچه ها لطف کرده بودن و روحیه داده بودند که بسیار با ارزش است و تشکر کردم سعی کردم در مورد واکسن به بچه ها نتیجه را بگویم
شب رفتیم سیتی سنتر و برای اینکه سوراخهای واکسن و دردش یادمان برود یه کت شلوار پیرکاردین که تخفیف 75 درصد خورده بود خریدم و خانم و بجه ها هم حسابی خرید کردن و شب زودتر خوابیدیم که ساعت 7 با خانم ملیکاکه قبلا شمارش رو بچه های مهاجرسرا داده بودند قرار داشتیم که بیاید دنبالمون . جهت پرداخت پول سفارت شب در صرافی دلار را تبدیل به در هم کردیم صرفی اینقدر خوشحال شد که یه لیوان بهمون کادو داد !!
در حالی که این کار اشتباهی بود و بعدا فهمیدیم این درهمی که در نامه دوم نوشته درست نیست و مقدارش با نر خ تبدیل ارزهر روز فرق می کنه و اگر نفری 775 دلار بدهیم بهتر است خلاصه ما 160 درهم به ضررمون شد ما نفری 2896 در هم دادیم در صورتی که در نامه نوشته بود 2745 درهم (حالا هی به ما میگن قسم بخور که هر چی نوشتی درسته !!)Big Grin
خلاصه پس از گرفتن درهم ها از صرافی آنرا در کیف کمری خانم گذاشتیم و با گرفتن بستنی رفتیم به هتل که بخوابیم . پس از صرف بستنی یکدفعه متوجه شدیم که کیف کمری حاوی پول نیست و شرو ع کردیم به گشتن اتاق و اصلا اثری از کیف نبود آخر تمام پولمان در آن کیف بود و دیگر چیزی نداشتیم ساعت 11 شب بود و صبح زود برای مصاحبه باید میرفتیم . دیگر دست و پایم میلرزید باور نمی کردم همه چیز اینطور خراب شود با این همه برنامه ریزی آخر من ساعت 11 شب تو دوبی 3500 دلار از کجا بیاورم . صبح زود پرداخت کنم ؟ چه کسی باور می کند ؟ از بس مردم تقلب کرده اند چه کسی باور می کند؟ مغزم دیگر کار نمی کرد . خانمم گفت پاشو برو مسیری که آمدیم را ببین شاید جایی افتاده . پیش چشمم تمامی داستان به سرعت گذشت اینهمه تلاش هفت هشت ماه ، واکسن ها ، ترجمه ، معاینات ، مهاجرسرا ، و غیره همه تمام شد چون خانمم همیشه حواسش جمع تر از من بود دیگر باور کرده بودم که حتما کیف گم شده همه جا را گشتیم چمدانها پشت مبلهای اتاق و .... نا امید ماامید بودیم که یکدفعه دست کردم پشت چمدان و دیدم زمانی که در چمدان را یاز کرده ام کیف افتاده پشت چمدان !!! فقط یه ده دقیقه ای نشستیم تا حالمان دوباره عادی شود !! این را نوشتم که بگویم در شرایط استرس ممکن است چیزی جلوی چشم باشد ولی آنرا نبینیم !! حالا دیگر باید می خوابیدیم که صبح زود ساعت 5 بیدار شویم و چون هتل ساعت ششو نیم صبح صبحانه می دهد بخوریم و ساعت 7 صبح با خانم ملیکا راه بیفتیم به سمت سفارت
شب را به هر صورتی بود سر کردیم و صبح خود به خود ساعت چهارونیم بیدار شدم و همگی ساعت 6 بیدار بودیم ، خانم ملیکا ساعت شش و پانزده دقیقه زنگ زد که ما خواب نمانیم و گفت که پایین منتظرمان است ساعت شش و نیم جهت صبحانه عال هتل رفتیم و ساعت 7 حرکت کردیم .


سفر به ابوظبی

اتومبیل شاسی بلند کادیلاک ( شبیه پرادو ) بود جادار که فقط ما بودیم و بصورت دربستی ما چهار نفر را میبرد ( نفری 130 درهم ) که جمعا 520 درهم برای رفت و برگشت دادیم . البته جا برای دو نفر دیگر هم هنوز بود . خلاصه راه که افتادیم تازه دیدم که خانم ملیکا دارد دنبال پمپ بنزین می گردد !! تا بنزین بزند یاد وسواس خودم افتادم که قبل از هر سفری یا زمانی که باکم کمی خالی میشد شب دیر وقت هم که شده می رفتم و باک را پر می کردم که صبح با استرس روبرو نشوم ! به هر حال پس از جستجوی بسیار سر راه وارد یک پمپ بنزین شدیم .

ادامه در چند روز آینده .....
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
فرزاد جان سفرنامه ات عالی بود و باور کن مدت ها بود که اینقدر نخندیده بودم. تازه باورم شده که سایت مهاجر سرا علاوه بر ارائه اطلاعات مفید چه دوستان خوبی نصیبمون کرده. راستی میدونستی که نویسنده خوبی هستی و تو آمریکا درآمد نویسنده های خوب از مهندس ها بیشتره
لطفا شماره ملیکا را هم در ادامه سفرنامه ات بنویس برامون
تشکر کنندگان: farzad101 ، ساسان ، mh_hshk ، r.bazargan
(2010-04-24 ساعت 20:37)گاتا نوشته:  فرزاد جان سفرنامه ات عالی بود و باور کن مدت ها بود که اینقدر نخندیده بودم. تازه باورم شده که سایت مهاجر سرا علاوه بر ارائه اطلاعات مفید چه دوستان خوبی نصیبمون کرده. راستی میدونستی که نویسنده خوبی هستی و تو آمریکا درآمد نویسنده های خوب از مهندس ها بیشتره
لطفا شماره ملیکا را هم در ادامه سفرنامه ات بنویس برامون
سلام
ممنون گاتای عزیز و تشکر از همه دوستان ادامه را قول می دم تا سه شنبه تقدیم کنم . همینکه شما عزیزان را شاد کنم و یا با انتقال تجربیاتم ذره ای از دوباره کاری و یا هزینه دوستانم کم کنم خود بخود پاداشم را گرفته ام چرا که باور دارم :
"خوشبختی از آن کسی است که از او به دیگران خوشبختی رسد "Smile
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
تشکر کنندگان: payman R ، sam_hash ، drkamrani1 ، m.memari ، ساسان
ادامه سفرنامه :

بله دوستان وارد پمپ بنزین شدیم که قربان صدقه پمپ بنزینهای خودمان رفتم که با ماشین که وارد می شوی باک هر طرف که باشد بنزین می زنیم بعضی مواقع آنقدر شیلنگ را می کشیم که کش می آید خلاصه چون باک ماشین خانم ملیکا طرف مخالف بود مجبور شدیم صفی که ایستاده بودیم را عوض کنیم و دوباره تو صف بغلی بایستیم تا در جهت موافق بنزین بزنیم حالا حرص و جوش ته دلم را ببینید که ساعت هفت و نیم است و ما باید 10 حتما سفارت با شیم !!
راستی یادم رفت بگویم که صبح که می خواستیم راه بیفتیم من پوشه مدارک را برداشتم که برویم که یکدفعه خانم ملیکا گفت پاسپورتها رو برداشتین ؟!!! واقعا جالب بود چون اصلا حواسمون به این مدرک مهم نبود و هی لیست مدارک ترجمه شده را نگاه میکردیم یعنی واقعا بگم اگر خانم ملیکا نبود ما بدون پاسپورت می رفتیم خوب برگردیم سر پمپ بنزین پس از بنزین زدن تازه پسره شرو ع کرد تمیز کردن شیشه ماشین و با آهستگی تمام و خونسردی اینکار هم تمام شد و بسلامتی حرکت کردیم به سمت ابوظبی . راستی اونایی که از صدای مرضیه خوششون میاد حتما با خانم ملیکا برن که کل آهنگهارو تا ابوظبی گوش بدن و دوره کنن !!!Wink البته من آهنگهایی که دوست داشتم رو موبایلم داشتم و لی بچه ها ی این دورو زمونه رو که میشناسین اگه بذارن لباس به تنتون باشه شانس اوردید همه چیز آدمو می گیرن موبایل من هم مستثنی نبود و یه تعارف زدیم که رفت !!Sad
جاده نسبتا خوبی بود و البته حجم ماشینها هم کم نبود بین راه یک هتلی ساخته بودند بصور دوار (یک چرخ و فلک را تصور کنید ) که خانم ملیکا هم برایمان توضیح می دادند. بچه ها روی پای من خواب رفته بودند و خانمم صندلی جلو با راننده صحبت می کرد . می گفت که این جاده حساب کتاب ندارد و اگر تصادفی رخ دهد بسیار ترافیک می شود و راه بسته می شود و یکدفعه هم برای مسافری که داشته این پیش آمده و دیر رسیدن به سفارت.
یه نکته جالب اینکه که از زمانی که وارد مرز ابوظبی میشوید رنگ آسفالت تغییر می کند و کمی دون دون قرمز در آسفالت هست که رنگ آسفالت به قرمزی میزند و تا ابوظبی ادامه دارد.
ساعت حدود 9 صبح بود که به ابوظبی وارد شدیم و بعد از حدود 10 دقیقه روبروی سفارت بودیم . سفارت درست در ابتدای شهر واقع شده و در کنار چند سفارتخانه دیگر مثل یمن و عربستان است . ساختمان مثلثی شکلی دارد که قبلا بچه ها ازش عکس گرفته و در سایت گذاشته اند و من می خواستم اینکارو بکنم که تا گفتم خانم ملیکا رنگ از روش پرید و گفت اصلا این کار را نکن و خیلی خطرناک است ما هم که هیچ ریسکی را قبول نمی کردیم عکسی ننداختیم .
روبروی سفارت پیاده شدیم و چند قدم پیاده رفتیم تا به محل صف و انتظار رسیدیم افراد در صفوف جدا روی صندلی های مو جود زیر سایه بان نشسته بودند یک طرف برای ویزای تحصیلی و معمولی و یک طرف برای ویزای اقامت نشسته بودند ما چون جا نبود در صف ویزای معمولی نشستیم . در ورودی کمی با این صف فاصله داشت و دو نگهبان هندی آنجا بودند جلو رفتم و به یکیشان گفتم که ما برای ویزای اقامت هستیم حالا باید چکار کنیم گفت که بشین من خودم میآیم چک میکنم و حواسم به نوبت افراد هست . من هم رفتم نشستم و موبایل را دادم پسرم که آهنگ سوسن خانم را گوش دهد تا آرام باشد و بهانه نگیرد . هوا هم بر خلاف انتظار بسیار بهاری بود و نسیمی می وزید و من انتظار گرمای بیشتری را داشتم . البته یک کولر متحرک ( پرتابل ) مثل پنکه هم بود که خاموش بود و معلوم بود در زمان گرما از این استفاده می شود و افراد تو صف خنک می شوند .

ورود به سفارت آمریکا :

افراد تو صف پس از چک شدن پاسپورت توسط این نگهبان و چک وسایل توسط نگهبان دوم به ترتیب وارد میشدند . حدود 10 دقیقه که گذشت ما را هم صدا کردو پاسپورت ما را که چک کرد هول شدم دستم خورد به هدفون موبایلم و از جاش بیرون آمد و آهنگ سوسن خانم با صدای بلند پخش می شد از هولم نمی توانستم قطعش کنم پس از یه یک دقیقه ای با بدبختی و در حالی که نگهبان روبروی ایستاده و مرا نظاره می کرد قطعش کردم( خند ه حاضرین ) میگم همان موقع به ذهنم رسید اگه یک کلیپ برای این آهنگ با افراد حاضر در صف هم درست می کردیم بد نبود ها!!! بخصوص با این نگهبان جدی !Big Grin
خلاصه پس از چک پاسپورت نگهبان دوم به ما گفت که وسایل خود را درون کیفتان بگذارید با باتوم مخصوص چک شدیم و وارد ساختمان شدیم بلافاصله کیفمان را از زیر دستگاه رد کردیم و از گیت بازرسی مثل فرودگاه رد شدیم و دوباره با باتوم ما را چک کردند !! فقط مدارک را گذاشتند ببریم تو .

پس از طی یک مسیر که دو طرف پوشیده از شمشادهای بلند بود وارد سالن اصلی شدیم که همانطور که بچه ها قبلا گفته بودند مثل سالن بانک می ماند و حدود11 تا باجه دارد . تا وارد شدیم نگهبان ما را به سمت باجه صندوق که درست در سمت چپ در ورودی قرار داشت هدایت کرد . خانم آمریکای بسیار خوش برخورد که حسابی سلام علیک کردیم و نامه دوم ( دعوت به مصاحبه ) را از زیر شیشه رد کردیم و دید و یک شماره به ما داد ( شماره 10 بودیم ) و گفت بفرمایید بشینید ما صداتان می کنیم . جا زیاد بود و رفتیم یه جا تو ردیفهای آخر پیدا کردیم و نشستیم . سالن نسبتا بزرگی بود که باجه ها در سمت چپ در و از بغل صندوق شرو ع می شدند و به ترتیب بغل هم بودند و در سمت رو برو هم صندلیها دو ردیف دو ردیف روبروی هم بودند و ردیف ها با با جه ها نود درجه زاویه داشتند یعنی اگر می خواستید باجه ها را ببینید باید سرتان را به پهلو می گرداندید . در دو گو شه بالای سالن دو تلویزیون ال سی دی قرار داشت که کانل وی او ای انگلیسی را پخش می کرد . دو تا تابلوی دیگر هم بود که شماره اعلام شده و شماره باجه مربوط به آن شماره را نشان می داد . البته هر باجه خودش با بلند گوهم شماره را صدا می زد . یک گوشه سالن هم یک پسری که بعد فهمیدم بنگلادشی است چای و قهوه و چند تا چیپس کوچک و کیک مافین می فروخت که طبق توصیه بچه ها تا تمام نشده جند تا شیرشکلات و آب میوه و کیک ازش خریدم و آوردم که بچه ها بخورند . به دستشویی هم سر زدم در مردانه دو تا دستشویی بود یکی فرنگی و یکی ایرا نی . Smile
برای شستن دست هم در کنار آینه دستشویی دستورالعمل داده بود که چطور دستها را بشوریم و بعد شیرآب را با دستمالی که دستمان را خشک کرده ایم ببندیم .Shy

تحویل مدارک :

بعد از گذشت حدود 20 دقیقه شماره ما را هم صدا کرد و رفتیم به باجه 9 . یک آقای با ریش ! شبیه همین برادر های خودمان ! بود که زیاد هم به آمریکایی ها نمی خورد فکر کنم عرب بود و شروع کر د به تحویل گرفتن مدارک من هم که مدارک رو برای هر نفرمان در کاور جداگانه همراه با دو عکس گذاشته بودم رو تحویل دادم . از خانمم که برنده اصلی بود شرو ع کرد اول گفت کپی پاسپورتها که شو که شدم گفتم کپی پاسپورت در مدارک ذکر نشده بود و من ندارم یه نچ و نوچی کرد و شرو ع کرد، اصل ترجمه ها را برداشت و کپی ها را پس داد و اصلا هم کاری به اصل مدارک نداشت . آزمایش مدیکال ، ترجمه شناسنامه و کارت ملی ، سند ازدواج ، مدرک دیپلم ، مدرک لیسانس ، گواهی کار که به انگلیسی بود و ترجمه نکرده بودیم و هیچ مهر وزارت خارجه و دادکستری هم نداشت ، گواهی تمکن مالی بانک پارسیان ، به ترجمه سند منزل که رسید گفت این چیه ؟ گفتم این " سند منزل است و جزو دارایی فردی " است . فرم گواهی تمکن مالی بانک پارسیان هم به مبلغ 100 هزار دلار بود.
بعد پوشه دیگری برداشت و مدارک مرا تحویل گرفت و بعد مدارک پسر و دخترم برای هرکدام پوشه جداگانه و روی هر کدام یک چک لیست وجود داشت که جلوی مدارکی که بود رو تیک میزد و پایینش امضا کرد که چک کرده است . از ما پرسید که برای مصاحبه با زبان انگلیسی مشکلی ندارید که گفتیم مشکلی نیست و بالای فرم مان نوشت English بعد گفت حالا نوبت پرداخت است .

یک فرم کاغذی به ما داد که رویش مبلغ را نوشته بود و یهویه چیزایی یادم افتاد که یکی از بچه ها قبلا نوشته بود که مبلغ درهم حتما آن چیزی نیست که در نامه ذکر شده و حتی دلیلش این هم نیست که مبلغ افزایش یافته و دلیلش تفاوت نرخ تبدیل دلار به در هم است که در زمانی که آن نامه دوم نوشته و تایپ شده کمتر بوده و حالا بیشتر شده . پایین فرم پرداخت نوشته بود که مبلغ را می توانید به دلار ، درهم و یا با کردیت پرداخت نمایید . به هرحال همانطور که نوشتم اگر به دلار می دادیم حدودا جمعا 160 درهم به نفعمان بود.

خلاصه گفت تشریف ببرید صندوق و پرداخت کنید ودوباره با قبض پرداخت شده برگردید اینجا . ما هم پول را کامل و با پول خرد پرداخت کردیم خانم صندوقدار که همان خانم خوش اخلاقی بود که شماره را داده بود داشت بال در می آورد و کلی تشکر کرد که پول را درست دادیم .
با قبض پرداخت شده برگشتیم به باجه و به ما گفت که بنشینید صداتون می کنن .

رفتیم نشستیم و پسرم هم با اسباب بازی هایی که در کف سالن روی یک موکت گذاشته بودند بازی می کرد که لگو های چوبی بود و یگ سری کتاب داستانهای انگلیسی مختلف ، که واقعا کار خوبی بود و بچه سرگرم شد .همینطوری که منتظر بودیم هم مرتب باجه ها شماره ها را صدا می کردند چند تا هنوز داشتند مدرک می گرفتند و چند تا مصاحبه می کردند . مصاحبه در همان سالن و پشت همان باجه ها انجام میشد و از پشت شیشه و باید سعی می کردیم که حرفها را خوب بفهمیم . در همین حین چند تا خانواده و اشخاص مصاحبه می شدند من دو نفر را دیدم با برگه سبز و یک خانواده را دیدم که برگه آبی گرفتند و خیلی خوشحال بودند مثل اینکه من به هیچ چیزی بغیر از برگه سبز فکر نمی کردم . ما که نشسته بودیم بعضی از صحبتهای مصاحبه آنان را می شنیدیم مثلا بعضی ها فرم اسپانسر ایراد داشت ، بعضی ها می گفتند ما فردا با ای میل می فرستیم و غیره .

پس از حدود یه چهل دقیقه ای انتظار حدود ساعت یازده و نیم ما را صدا زد و همانطور یکه قبلا بچه ها نوشته اند بصورت اتفاقی صدا می زد و نه به ترتیب شماره شاید دلیلش این بود که بعضی افراد که می خواستند فارسی مصاحبه شوند باید صبر می کردند تا باجه مذبور خالی شود.

مصاحبه :

خلاصه ما صدا شدیم . شماره ده به باجه هفت ، همان عددی که دوست دا شتم !!یعنی هفت . خانم آمریکایی لاغر اندام آمریکایی حدود 45 ستاله با مو های قهوه ای نسبتا کوتاه و چشمان سبز (ببخشید س.ب.ز !!) . و سعی می کرد صمیمی و خوش اخلاق جلوه کند و لبخند بزند ! و جالب اینکه اینهایی که مصاحبه می کنند ویا مدارک میگیرند ایستاده هستن و صندلی ندارن !!
اول از ما خواست که قسم بخوریم که هر چی که نوشته ایم توی فرمها حقیقت و درست است راستش دلم میخواست یه بار دیگه فرمارو بخونم و بعد قسم بخورم و دو دل بودم که یهو جو گیر شدم و دستمو مثل بقیه بالا بردم و قسم خوردم ، آخر ما از فرمایی که فرستاده بودیم هیچ کپی نداشتیم و نمی دونستم اگر اشتباهی داره البته 99 درصد اطمینان داشتم ولی به هر حال قسم خوردیم و بعد انگشتان هر دو دستمان را اسکن کرد اول جهار انگشت هر دو دست رو روی دستگاه گذاشتیم و بعد شصت دو دست را ، به پسر کوچکم گفت I am sorry ! تو خیلی کوچیکی !!
خلاصه تو این سفر از اسکن دست و چشم و غیره گذشتیم کاش یه دستگاهی بود کل بدنمان را اسکن می کردیم ویه دفعه جزو مدارک می گذاشتیم !! شوخی کردم . خانم کنسول محترم به انگلیسی از خانمم شرو ع کرد پرسید
بالاترین مدرک تحصیلی ات چیه که گفت لیسانس فیزیک از دانشگاه ....... و آنرا تایپ کرد
س : شغل شما چیه ؟ ج : دبیر فیزیک س: در چه مقطعی درس می دهی ج: دبیرستان
س: خصوصی یا دولتی ج : خصوصی ، ما اقلیت هستیم و اصولا زیاد در اداره های دولتی کار بهمون نمی دن
س: در آمریکا کجامیری کدام ایالت ؟ ج : تگزاس س: چرا ؟ج : مادرو پدر شوهرم آنجا هستند
بعد یهو شرو ع کرد به گشتن مدارک فکر کنم به خودش گفت این پدر و مادر شوهرت چرا اسپا نسر شما نشدن و پس فرم اسپانسر کجاست ؟ خودمو آماده کردم که توضیح بدهم ما می خوایم رو پای خودمون باشیم و اسپانسر نمی خوایم تازه ما باید اسپانسر اونا بشیم و ما که بی سواد نیستیم که اونجا انگل اجتماع باشیم من کلی گواهی از هزار جا دارم و از موسسه مدیریت پروژه آمریکا هم مورد تایید هستم که بنده خدا اصلا هیچی نگفت که من چیزی بگم !!
نوبت به من رسید پرسید شغل شما چیست که گفتم و گفت شرکت خصوصی و یا دولتی که گفتم خصوصی .
س: چه تاریخی سربازی رفتی ؟ ج : یه کم زدم رو سرم و فکر کردم تاریخ شمسی یادم بود ولی میلادیش یادم نبود و گفتم توی فرم که نوشتم بیست سال پیش بوده ( حالا همه انارو با انگلیسی لهجه آمریکایی صحبت می کنم و تو دلم گفتم چیه می خوای منو تست کنی تاریخ که جلوته تو فرمه !) گفت آهان
س: تو سربازی چیکار می کردی ؟ ج: کار دفتری تو بیمارستان
و همه اینارو تند تند تایپ میکرد و از بچه ها هم هیچی نپرسید که دخترم با لهجه کار درستش جواب بده و خودشو تخلیه کنه !بیچاره کلی می خواست پز بده که نشد !! ! فکر کنم گفت این بچه ها که ماستشونو می خورن و کاری ندارن !!
بعد بلافاصله گفت که مدارک شما تکمیله ( یعنی اصلا تاملی نکرد و بررسی نکردو انگار قبلا دیده بود ) و ادامه داد : "ولی" ( اینو که گفت یه دفعه دستم رو رو پیشونیم مالیدم و یه فوتی کردم و نفسم را خالی کردم که یعنی فهمیدم می خوای چی بگی ) به من اشاره کرد و گفت ویزای شما نیاز به یک مرحله اداری داره که باید انجام بشه و من نمی تونم بگم که چقدر طول می کشه ممکنه از دو هفته تا چند ماه طول بکشه ولی اگه بخواین قول بدم نمی تونم قول بدم ولی از دو هفته تا دو ماه شاید طول بکشه و چون قیافه درهم مارو دید گفت ولی خبر خوب اینه که ویزای خانم و بچه ها حاضره و می تونم همین الان پرینت بگیرم و فردا بیاید بگیرید !! ( تغییری در قیافه ما ندید !!) و خیلی سعی داشت که دلداری بده و جوری می گفت که انگار مجبوره این کار انجام بشه ! و به نظر من همینطور هم بود و زمانی که آومد برای مصاحبه انگار از قبل همه چیزو آماده کرده بود . این رفتارش رو خانمم هم تایید کرد و نظر اونم همین بود .
خلاصه گفت شما دو راه دارید اگر می خواهید ویزای خانم و بچه ها روالان بدم و فردا بیاید بگیرید و شما خودت بعدا هر وقت شماره تونو تو سایت دیدی بیایی جداگانه ویزا رو بگیرید .اگر شمار ه تون تو سایت بود یک روز یکشنبه پاسپورت را بیاورید و روز پنجشنبه با ویزا تحویل بگیرید یا اینکه می توانید صبر کنید و باهم بگیرید که در هر دو صورت لازم نیست خود شما دوباره بیاید و یک نفر امین شما هم می تواند پاسپورتها را بیاورد و تحویل دهد و تحویل بگیرد . ( منم یه حوری بهش نیگا میکردم که یعنی حا لا باهات قهرم که ویزا ندادیو باید از دلم در بیاریو ....)
خلاصه ما گفتیم که صبر می کنیم تا با هم بگیریم . گفت به هر حال این ریسک وجوددارد که اگر مرحله اداری بیشتر از 30 سپتامبر 2010 طول بکشد کیس شما باطل شود و البته خوشبختانه هنوز خیلی مانده و و قت داریم که ما هم قبول کردیم و گفتیم صبر می کنیم . گفت پس چون می باید دلیلی برای پرینت نگرفتن ویزای خانم و بچه ها در برگه آبی ذکر کند دلیلش را مینویسد " موجود نبودن پاسپورت" که هر زمان پاسپورت موجود بود برویم و ویزا را بگیریم .
برای من هم جداگانه یک برگه آبی داد و در آن ذکر شده که مرحله اداری می بایست انجام شود

بازگشت به دوبی:

خداحافظی کردیم و حدود ساعت 11:45 دقیقه از سفارت بیرون آمدیم و چون احتمال کلیرنس رو می دادیم خیلی ناراحت نشدیم و آمادگیشو داشتیم که همه اینهارو مدیون دوستان مهاجرسرا و اطلاعاتی که از آنان گرفتیم هستیم .
بیرون سفارت خانم ملیکا منتظر مان بود و برایش تعریف کردیم و سوار شدیم و به سمت دوبی حرکت کردیم . در را ه در مورد قیمت هتل تو دبی و رزرواسیون سوال می کردیم که خانم ملیکا می گفت همه این کارارو انجام می دهد اگه بخواهیم حتی گفت که آژانسهایی رو می شناسد که پاسپورتها رو در تهران تحویل می گیرند و ویزا رو می گیرن و دوباره بهمون تحویل میدن . بنابراین اگر نخواستیم دوباره خودمون بیایم می تونیم اینکارو بکنیم یا اگر با یک فرد امینی پاسپورت را به دست ایشون برسونیم می تونه اینکارو برامون بکنه و البته هزینش رو می گیرن .

. حدود ساعت 2:30 بعد از ظهر جلوی هتل بودیم . و 520 درهم را پرداخت و خداحافظی کردیم .

این چند روزه هتل هم پر شده بود از انگلیسی ها و آلمانی ها و لهستانی ها مثل اینکه با بسته شدن فرودگاههای اروپا اینا هم مجبور بودن تو دوبی بمونن تا باز بشه . خلاصه استخر که دیگه جا نداشت و پر بود از این انگلیسی ها از صبح تا شب تو استخر بودن و ول نمی کردن برعکس ایرانی ها که می رن خرید اینا تو استخر و جلوی آفتاب بودن . از صبح زود می آمدند تختهارو می گرفتن که کسی نگیره و تا شب تونجا می موندن . دفعه قبلی من تو ماه رمضان این هتل بودم و خیلی خلوت و عالی بود . اینقدر تمیز است که کفش برق می زند و آب استخرش آدم را هوس می اندازد که یک شیرجه ای بزنی .
خوب کم کم به ا نتهای سفرنامه می رسیم . ببخشید پر حرفی کردم و البته مجبور شدم به دلایل مختلف بخشی از سفرنامه رو حذف کنم . امیدوارم که تونسته باشم کمکی کرده باشم .

چند نکته دیگر :

1.در دوبی آزمایشات پزشکی راحتتر انجام می گیره بخصوص اونایی که بجه دارن و راه تا ابوظبی هم خیلی نیست که آدم خسته بشه 150 کیلومتره و ماشینا عالیه حتی اتوبوساش هم عالیه . من شخصا خوشحالم که مصاحبمون تو ابوظبی بوده .
2.استفاده از خدمات شخصی که تجربه داره مثل ملیکا خانم بسیار بهتره و از ریسک کم میکنه چه بسا اگر ایشون نبود ما پاسپورت رو تو هتل جا می گذاشتیم
3.برای مدارکتون چک لیست درست کنید و اونارو در پوشه های مجزا برای هر نفر جدا بگذارید همین که منظم هستید برای خودتون هم خوبه .
4.با وضعیت ظاهری مرتب و تمیز برین مصاحبه و آگر زبانتون خوب نیست زمان تحویل مدارک بگین که می خواین فارسی مصاحبه کنین .
5.گرچه نباید استرس به خود راه بدبد ولی همین ورود به ساختمان سفارت و مصاحبه استرس میاره و دست خود آدم نیست من خودم تاپ تاپ قلبم رو می فهمیدم قبل از اینکه صدامون بزنن.
6.اگر خیلی می خواهید نزدیک روز مصاحبه وجهت آزمایش بروید حتما از پرواز امارات که تاخیر کمتری داره استفاده کنید . البته اگر از نظر هزینه مشکلی ندارید یا اینکه دور روز جلوتر برین.

7. و تلفن خانم ملیکا در دوبی برای عزیزان 00971503861006


تندرست و شاد و پیروز و سربلند باشید .
شماره کیس : 2010AS00013XXX
کنسولگری:ابوظبي
تاریخ ورود به آمریکا : 20 اگوست 2010
دوست گرامي سلام
سوال. مگر سفارت آمريكا در ابوظبي دلار هم قبول مي كند. آخر همه جا تو پست ها و در نامه دوم كه دوستان زحمت كشيده اند و attach كرده اند در پائين نامه نوشته هزينه ها در سفارت فقط به درهم . سوال اينه كه ممكنه از كسي دلار قبول كنند ؟ ممنون ميشوم پاسخ بدهيد.
با تشكر - ارادتمند
(2010-04-23 ساعت 22:13)farzad101 نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 21:12)sam_hash نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 21:08)farzad101 نوشته:  
(2010-04-23 ساعت 20:19)nnazi_2005 نوشته:  درود
سریعا" سریعا"
دوستان عزیز که توی سفر نامه شون گفتن که برای انجام آزمایشات به پلی کلینیک روبروی سیتی سنتر که بالای داروخانه ابن سینا هست رفتن ازشون خواهش می کنم به سوال های من پاسخ بدن :

شماره تلفن این پلی کلینیک؟
عکس قفسه سینه رو هم همون جا انجام میدن ؟اگه نه آدرس جایی که انجام میدن کجاس به اضافه تلفن؟
جواب همش رو از صبح تا ظهر می دن؟
پنج شنبه ها ساعت کارش کی هست؟
(در سفر نامه ها خوندم شنبه ها هم باز هست)درسته؟

((در توضیحات هم باید بگم که یکی از اقوام برای ویزای خانوادگی داره میره و روز مصاحبه یک شنبه اس و چون تعطیلی داره می خواد بدونه چه زمانی باید دبی باشه.تا بهتون به همه کار هاش برسه.*به امید من داره می ره ها راهنماییم کنید من همه راهنمایی ها رو از مهاجر سرا کردم اگه یکیش این ور اون ور شه سرم به باد می ره ها:d))

دوست عزیز
شماره و آدرس پلی کلینیک:
0097142959444
Alwahda building
Above ibn Sina Phrmacy , Opp. to new Dubai Islamic Bank , Deira- Dubai - UAE
به زبون خودمون :
1- روبروی سیتی سنتر ساختمان الوحده بالای داروخانه ابن سینا
2- عکسو همون جا میگیرن یک آقای هندی میگیره
3-از صبح برین سه ساعت اونجا کار دارین اگه 9 برین 12 کارتون تمومه و جوابو می گیرین
4- پنجشنبه بازه از 9 تا 2 بعداز ظهر من تو چندتا پست قبل عکسی که از ساعت کارش گرفتم رو ضمیمه کردم ببینین لطفا. جوابتون اونجا هست شنبه تا چهارشنبه کاملا بازه فقط جمعه تعطیله ولی توصیه می شه روز پنجشنبه برین
میشه با خودشون تلفنی صحبت کنید

جناب فرزاد خان شما احیانا قبلش وقت گرفته بودین؟
و اینکه من 5شنبه مصاحبه دارم و می خوام 3شنبه برم و ظهر میرسم. همون 3شنبه بعد از ظهر می تونم برم دیگه؟
سلام
من وقت نگرفته بودم ولی زنگ زدم و به منشی گفتم من بچه دارم و سه شنبه مصاحبه دارم جه زمانی بیام بهتره که گفت شما یکشنبش بیایید
ولی تاریخ ندادم خلاصه وقت نمی خواد
من فکر کنم سه شنبه بعد از ظهر مشکلی نیست و ساعت 5 برین ساعت 8 کارتون تموم میشه
بچه ها دارم سفرنامه تایپ میکنم ولی یه چیز فوری بگم اونم اینه که پول سفارت رو حتما به دلار و خرد آماده کنین و بدین
ما شب قبلش تبدیل به درهم کردیم و دادیم که 160 درهم به ضررمان شد به دلیل نرخ تبدیل سفارت
سفارت با دلار میگیره یا درهم یا کردیت کارت
نفری 775 دلار میگیره که این ثابته ولی درهمش با نرخ درهم تغییر می کنه
تشکر کنندگان:
درود بر همه عزيزان
مي گم با توجه به مصاحبه آقا فرزاد، از همه همان روز مصاحبه پول مي گيرن؟منظورم اوناييه كه كليرنس خورده بهشون.
ممنونم
تشکر کنندگان:
(2010-04-27 ساعت 08:54)javan134 نوشته:  درود بر همه عزيزان
مي گم با توجه به مصاحبه آقا فرزاد، از همه همان روز مصاحبه پول مي گيرن؟منظورم اوناييه كه كليرنس خورده بهشون.
ممنونم
دوست عزيز !
درسته ! شما قبل از مصاحبه بايد پول بپردازيد ! چه كليرنس بخوريد چه نه ! حتي اگه كيسي رد بشه هم اين پول قابل برگشت نيست .
موفق باشيم Tongue
شماره کیس: 10XXX
تاریخ دریافت نامه قبولی:jun .2009
کنسولگری:ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:jul,2009
تاریخ کارنت شدن کیس : Jan-2010
تاریخ ورود به آمریکا :8 نوامبر 2010

مالکیت آسمان را به نام کسانی نوشته اند که به زمین دل نبسته اند!
تشکر کنندگان:




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان