سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[farnaz.f]

با سلام
من دیروز نامه دوم رو دریافت کردم که توش ساعت مصاحبه رو 10:30 اعلام کرده ولی یک هفته قبل با ایمیل از سفارت پرسیده بودم که ساعت 8 رو اعلام کرده بود و تو پست قبلیم گفته بودم اما نکته جالب اینکه امروز از سفارت ابوظبی با خونه ما تماس گرفتن و گفتن "ساعت اعلام شده قبلی یعنی 10:30 اشتباه است و ساعت جدید 8 صبح میباشد" . میخواستم بدونم برای بقیه بچه ها هم این اتفاق افتاده ؟
به نظر من ساعت 8 جدی شده ! ولی حالا نمیدونم ساعت چند از دبی باید راه بیفتیم تا ساعت 8 بدون دردسر اونجا باشیم ؟
اگه کسی اطلاع داره خوشحال میشم راهنمائیم کنه
با تشکر.

براي يكي ديگه از بچه ها هم اين اتفاق افتاده اگر اشتباه نكنم برايfarnaz f

بله درسته به منم زنگ زدند که 8 مصاحبه دارم!نمیدونم کی باید اونجا باشم.
arisa-mohammad عزیز مصاحبه شما کی هست؟

[arisa-mohammad]

مصاحبه ما هشتم جون (سه شنبه)ساعت 8 صبح
شما چطور؟

[indmehdi]

بالاخره بعد از کلی دیرکرد، الان فرصت کردم مصاحبمو بصورت خلاصه بنویسم.
شب 10 می 2010 با پرواز ایران ایر با دوستم رفتیم دبی. به محض رسیدن به هتل، از خستگی خوابیدیم.
هتل من سمیرامیس (توی خیابون رقه) بود که سه ستاره هستش. البته زیاد جالب نبود و بیشتر به مسافرخونه شبیه بود!
دقیقاً پشت هتل ما و به فاصله 100 متر، «کلینیک میدایست» هستش. دوستان مواظب باشند، چون این کلینیک هم گرونتر میگیره و هم روز بعد جوابو میده. البته اینو بچه های قبلی گفتند.
اطراف این خیابون(رقه یا Rigga) هتل زیاد هست که دیلمون، تاج بالاس و Mayfair بهتر هستند.
این خیابون به پلیکلینیک (بولی کلینیک) و سیتی سنتر نزدیکه و شما میتونید پیاده گز کنید تا در هزینه هاتون صرفه جوئی کنین. البته با تاکسی هم هزینتون خیلی کمتر میشه.
کروکی پلیکلینیک را بعداً میکشم و میذارم. حواستون باشه، حتماً پاسپورت رو از هتل بگیرید.
همونطور که بچه ها گفتند، 650 درهم هزینه مدیکال میشه. (مدارک لازم: پاسپورت + نامه دوم + دو قطعه عکس + کارت واکسیناسیون + پول + خودتون! )
روز «11 می» رفتم مدیکال و تا ظهر کارم تموم شد. بقیه روز + فرداش رفتم دنبال خوش گذرونی.
ساعت 6 صبح روز پنجشنبه 13 می 2010 رفتم مصاحبه. از دم هتل یه تاکسی گرفتم برای ایستگاه اتوبوس بر دبی. 15 درهم هزینه تاکسیتون میشه. 20 درهم هزینه اتوبوس و دو ساعت توی راه هستین. میتونین به راننده بگین که میخواین برید سفارت تا خودش پیادتون کنه. اما برای اطمینان باید ایستگاه «کارفور» پیاده شین.
سفارت توی خیابون «السفارات» هستش.
بعد از همه مراحلی که دوستان دیگه گفتند، وارد سالن مصاحبه شدم. شماره 14!
اعلام شماره روی کانتر 8. دادن مدارک (مدرک تحصیلی، شناسنامه، اصل پاسپورت، نامه دوم، جواب آزمایشات مدیکال، عکس {یک قطعه}، مدارک مالی {من اسپانسر نداشتم و مانده حساب بانکی به ارزش 33 میلیون تومان برده بودم} + فیش پولی که همونجا پرداخت میکنی به مبلغ 2869 درهم). پرسید کسی رو امریکا نداری؟ گفتم چرا، ولی نمیتونه اسپانسرم بشه. چون قبلاً اسپانسر دو نفر شده. گفت خب بشین تا دوباره شمارت بیفته روی تابلو.
نشستم و بعد از حدود 45 دقیقه دوباره شمارم اعلام شد. کانتر 7.
یه دختر امریکایی بود. گفت قسم بخور، گفتم اشکال توی فرمم دارم. گفت چی؟ گفتم مدرک پیش دانشگاهی رو قید نکردم. گفت اشکال نداره. قسم بخور، خوردم یه لیوان آبم روش!
گفت امضاء کن، کردم. بعد از انگشت نگاری، سوالات شروع شد. همش معمولی بود به جزء خدمت سربازی. گفت چرا معاف شدی، گفتم چون برادرم توی جنگ کشته شد!
رفت و برگه آبی رو آورد. خیلی خورد توی ذوقم. انتظار داشتم بدون کلیر ویزا بگیرم. اما دیگه چاره ای نداشتم جزء گرفتن برگه بدون چون و چرا! گفت از 6 هفته دیگه سایت رو چک کنین. منم اومدم بیرون.
اونروز یکی دیگه از بچه های لاتاری به اسم سینا هم بود که بدون کلیر ویزا گرفت. ایشون دانشجو بود و سربازی هم نرفته بود. اگه این نوشته رو میخونه دوباره از همینجا بهش تبریک میگم.

خلاصه بعد از اینکه از سفارت اومدم بیرون، یه تاکسی گرفتم واسه ایستگاه اتوبوس ابوظبی. هزینه اش حدود 15 درهم شد. دوباره با اتوبوس (هزینه 15 درهم) برگشتم دبی. تا عصر اعصابم خورد بود و خوابیدم. تا بیدار شدم اعصاب خوردیم تموم شد و رفتیم خوش گذرونی و اون چند روز رو خیلی حال کردیم. الانم در خدمت شما هستم. اگه سوالی بود در خدمتم.

[bluelady]

سلام، لطفا يكي كمك كنه،
من رفتم مصاحبه و برگشتم، با وجودي كه دلار براي هزينه ويزا با خودمون برده بوديم ولي چون در سفارت هيچ كس به ما نگفت پول بريزيم به حساب و ما هم fbiچك خورده بوديم ،پولي به حساب نريختيم، يادمون رفت
حالا چه كار كنيم ،نكنه به خاطر اينكه پول نداديم بهمون ويزا ندن

[farzad101]

سلام، لطفا يكي كمك كنه،
من رفتم مصاحبه و برگشتم، با وجودي كه دلار براي هزينه ويزا با خودمون برده بوديم ولي چون در سفارت هيچ كس به ما نگفت پول بريزيم به حساب و ما هم fbiچك خورده بوديم ،پولي به حساب نريختيم، يادمون رفت
حالا چه كار كنيم ،نكنه به خاطر اينكه پول نداديم بهمون ويزا ندن

سلام

به نظر من اين مسئله مهمي نيست اينو با يك اي ميل به سفارت بگين و بگين كه پول رو هنگام دريافت ويزا پرداخت مي كنيد .

اين تقصير آفيسر است كه چك نكرده و رسيد پرداخت پول رو از شما نخواسته وگرنه شما چه مي دونين كه كي بايد پول رو پرداخت كرد

ما وقتي كه مداركو تحويل داديم خود اون فرد به ما گفت كه در اين مرحله برين پول رو پرداخت كنين و رسيد رو گرفت و اين كارو برا شما انجام نداده يعني سوتي داده !

چاكريم

[setareh]

سلام بالاخره نوبت به سفرنامه ما هم رسید. ببخشید که دیر شد. من روز 2 شنبه ساعت 10:30 مصاحبه داشتم که 4شنبه شب به سمت دبی پرواز کردیم. 5شنبه صبح رفتیم پلی کلینیک که چون ساعت 10 به بعد رفته بودیم نوبت من خیلی عقب افتاد پس بهتر بچه ها ساعت 9 انجا باشن درسته پرستار ساعت 10 می یاد ولی خوب شما نفر اول خواهید بود.
بعد از عکس برداری قفسه سینه و گرفتن خون و اندازه گیری قد و وزن نوبت به معاینه دکتر رسید و یه واکسن سه گانه کزاز، دیفتری، سیاه سرفه و واکسن نوبت اول سرطان رحم تزریق شد و کل هزینه مدیکال 1300 درهم شد. منم از همون شب تب و لرزم شروع شد و فرداشو که جمعه بود کلا خواب بودم. حالا یا واکسنا زیادی قوی بود یا من ضعیف بودم.
خلاصه روز 2 شنبه فرارسید و من به همراه برادرم ساعت 7:45 راه افتادیم به سمت ابوظبی و ساعت 9 اونجا بودیم و من با دیدن یه صف طولانی که همه گرین کارتی بودن شوکه شدم. بعد از 4 سری که مردم می رفتن تو سفارت تازه نوبت ما شد و رفتیم تو. اگه یادتون باشه من مشکل تاریخ تولد داشتم که 2 سال اشتباه بود. باجه اول چک کردن نامه دوم و دادن شماره، باجه دوم که یه افیسر هندی بود اولین سوالی که از من پرسید این بود که تاریخ تولد واقعیت چیه؟ منم که کلی هول شده بودم همش می گفتم من میل زدم به kcc مکاتبه کردمو این حرفا. اونم گفت اینارو فراموش کن فقط تاریخ تولد واقعیتو بگو منم گفتمو مدارکو گرفت. فرم های مالیاتی 1040 سالهای 2008 و 2007 و پس داد ولی کپی و اصل 2009 رو گرفت به اضافه فرم I134 . رفتم نشستمو بعد از حدود 1 ساعت شمارم واسه مصاحبه اعلام شد. آفیسر یه خانم فکر می کنم هندی بود که کاملا فارسی صحبت می کرد. پرسید اقای فلانی که اسپانسرت چه نسبتی باهات داره؟ کجا زندگی می کنه؟ شما هم میری پیش اون؟ الان کار می کنی؟ گفتم آره ترجمه نامشم دارم گفت بده .قسم خوردیمو انگشت نگاریو و گفت به نظر من داری راست می گی و همه چی اوکی و تمام. ولی نامه آبی رو داد دستم. حالا من داشتم از تعجب شاخ درمی آوردم که این چرا از تاریخ تولدم هیچی نگفت. آخرش خودم گفتم می شه یه سوال بپرسم گفت بپرس گفتم مشکل تاریخ تولد من حل شد؟ گفت آره مشکلی نیست داری راست میگی. وای من دیگه داشتم از خوشحالی دیوونه می شدم. مصاحبم تموم شدو و اومدم بیرون. از خوشحالی گریه می کردم. بعد از یک سال استرس و دلهره بالاخره تموم شد و ما هم رفتیم تو نوبت کلیر. من شنبه هفته بعدش رفتم واکسن نوبت دومم رو گرفتم که 650 درهم دیگه پول دادم. بچه ها من می خوام از همتون بابت همه چی تشکر کنم که توی این یک سال واقعا فقط با کمک شما تونستم تا اینجا بیامو و موفق بشم. می خوام یه تشکر مخصوص هم از علیرضا، سراوین، gmah ،افسانه و الیزا جان بکنم که واقعا کمکاشونو هیچ وقت فراموش نمی کنم و آرزو می کنم همیشه موفق باشن.

[afsan2010]

ستاره
يك دنيا خوشحالم كه مشكل سال تولدت حل شد.من خودم وقتي فكرش را مي كردم كه دو سال تولدت اشتباه شده نفس ام را حبس مي كردم و سعي مي كردم بهش فكر نكنم.وقتي يك نفر از بچه ها به خاطر اشتباه سال تولد رد شده بود خيلي نگران بودم.خدا را شكر

[gilat]

قسمت دوم:
ساعت مصاحبه من 1030 بود پس از دو ساعت صرف وقت در اتوبوس ساعت 1040 به سفارت رسيدم
1-خانمي كه مدارك ميگرفت فقط اصل گواهي بانكي وترجمه سند خونه روازمن گرفت بقيه مداركو كپي( ترجمه شناسنامه- صفحه اول شناسنامه-ترجمه مدرك ليسانس)گرفت هيچ مدرك ديگه اي هم نگاه هم نكرد
2-بعداز گرفتن مدارك شماره نوبتم به يه باجه ديگه اي افتاد يه خانم امريكايي سياهپوست بود اصلا فارسي بلد نبود گفت قسم بخور گفتم فرم 230 ميخوام اصلاح كنم رفت همون دختر ايراني مسئول تحويل مداركو آورد واسط من شد و او گفت نميخواد اصلاح كني دست راستو بيار بالا قسم بخور ما هم كه دستپاچه شده بوديم دست چپ آورديم بالا گفت نه دست راستو بيار خلاصه بعد از خوردن قسم چند سوال كرد سربازي رفتي تاريخش كي بوده؟ جواب دادم چند بار تو لاتاري شركت كردي بجاي سه يا چهار بار گفتم دو بار و كجاي امريكا ميري كه جواب دادم وبعدش هم خانم مترجم ايراني گفت پرونده شما هيچ نقصي نداره سياهپوسته هم يه برگ آبي گذاشت تو كف دست ما و تانك يو معروفو گفت وما هم فلنگو بستيم ضمنا من برنده لاتاري هستم ونه انواع ويزاهاي ديگه.

[farzad101]

دوستان عزيزم
مجبورم اين چند خط رو بنويسم .
لطفا براي سفرنامه تون كمي بيشتر وقت بذاريد و نكاتي رو كه فكر ميكنين مهمه حتما بنويسيد
به نظر من همانطور كه از تجربيات ديگران استفاده مي كنيم وظيفه داريم ما هم تجربياتمونو كامل به ديگران منتقل كنيم . فقط تصور كنين اگر همه سرسري رد مي شدند و نكات مهم رو نمي گفتن اونوقت آيا ما مي تونستيم استفاده كنيم ؟
buelady عزيز منتظر بقيه سفرنامه شماهم هستيم و همينطور بقيه عزيزاني كه مصاحبه داشتن و يا در موارد ديگر تجربه دارن .

بخصوص تجربيات ما به برندگان 2011 هم كمك زيادي مي كند

چاكريم
فرزاد

[mohamad.n]

با سلام
من دیروز نامه دوم رو دریافت کردم که توش ساعت مصاحبه رو 10:30 اعلام کرده ولی یک هفته قبل با ایمیل از سفارت پرسیده بودم که ساعت 8 رو اعلام کرده بود و تو پست قبلیم گفته بودم اما نکته جالب اینکه امروز از سفارت ابوظبی با خونه ما تماس گرفتن و گفتن "ساعت اعلام شده قبلی یعنی 10:30 اشتباه است و ساعت جدید 8 صبح میباشد" . میخواستم بدونم برای بقیه بچه ها هم این اتفاق افتاده ؟
به نظر من ساعت 8 جدی شده ! ولی حالا نمیدونم ساعت چند از دبی باید راه بیفتیم تا ساعت 8 بدون دردسر اونجا باشیم ؟
اگه کسی اطلاع داره خوشحال میشم راهنمائیم کنه
با تشکر.

براي يكي ديگه از بچه ها هم اين اتفاق افتاده اگر اشتباه نكنم برايfarnaz f

به منم تلفن کردن 10:30 بودم گفت 8 بیا
, fv

[mohamad.n]

سلام بچه ها, ببخشید که دیر دارم خبر میدم. یعنی فکر کردم شاهین گفته بهتون. من هم متاسفانه بهم کلیر خورد. فکر می کنم به این خاطر که یارو حال نکرد که من راستشو گفتم که به هر حال باید برم سربازی. نمی دونم شاید فکر کرد کاسه ای زیر نمی کاسمه. این جالبه که فکر کنم می خواست بهم ویزا بده ولی وقتی اینو گفتم رفت و بعد 5 دقیقه با برگه آبی برگشت!!!
به هر حال گوره پدرشون.

سلام. امیدوارم زودتر مشکل ویزات حل بشه.
منم شرایطم دقیقاً مشابه شماست از نظر سربازی و هفته آینده ابوظبی مصاحبه دارم. هنوز نمیدونم چه جوابی به این سوالش بدم. مثلاً بگم تا چند ماه دیگه معاف میشم به دلیل سن پدرم (دروغِ)؟!! هیچ پیشنهادی داری دکتر؟
ممنون

[Ashkan78]

من فقط یه توصیه بهت می کنم و اون اینه که در مورد معافیت به دلیل سن پدر دروغ نگی.

سال تولد پدرت رو دقیق دارن، توی همه سفارت های آمریکا در کشورهایی که ایرانی ها زیاد می رن، وابسته نظامی شون قوانین نظام وظیفه ایران رو دقیق تر از خود اداره نظام وظیفه ایران می دونه. از ما گفتن...

نتیجه گیری اخلاقی: هر چند در مورد بهتر بودن ابوظبی یا آنکارا بین علما اختلاف هست، اما ثابت می شه که برای کسانی که مشکل خروجی به دلیل سربازی دارن، آنکارا خیلی بهتره.

توصیه بشر دوستانه: اگه می خواید بحث سربازی رو ادامه بدید، ازتون خواهش می کنم در تاپیک مربوط به سربازی و مشکل خروج این کار خوب رو انجام بدید.

سلام بچه ها, ببخشید که دیر دارم خبر میدم. یعنی فکر کردم شاهین گفته بهتون. من هم متاسفانه بهم کلیر خورد. فکر می کنم به این خاطر که یارو حال نکرد که من راستشو گفتم که به هر حال باید برم سربازی. نمی دونم شاید فکر کرد کاسه ای زیر نمی کاسمه. این جالبه که فکر کنم می خواست بهم ویزا بده ولی وقتی اینو گفتم رفت و بعد 5 دقیقه با برگه آبی برگشت!!!
به هر حال گوره پدرشون.

سلام. امیدوارم زودتر مشکل ویزات حل بشه.
منم شرایطم دقیقاً مشابه شماست از نظر سربازی و هفته آینده ابوظبی مصاحبه دارم. هنوز نمیدونم چه جوابی به این سوالش بدم. مثلاً بگم تا چند ماه دیگه معاف میشم به دلیل سن پدرم (دروغِ)؟!! هیچ پیشنهادی داری دکتر؟
ممنون

[mohamad.n]

[quote='Ashkan78' pid='52964' dateline='1274996293']
من فقط یه توصیه بها می کنم و اون اینه که در مورد معافیت به دلیل سن پدر دروغ نگی.

سال تولد پدرت رو دقیق دارن، توی همه سفارت های آمریکا در کشورهایی که ایرانی ها زیاد می رن، وابسته نظامی شون قوانین نظام وظیفه ایران رو دقیق تر از خود اداره نظام وظیفه ایران می دونه. از ما گفتن...


توصیه بشر دوستانه: اگه می خواید بحث سربازی رو ادامه بدید، ازتون خواهش می کنم در تاپیک مربوط به سربازی و مشکل خروج این کار خوب رو انجام بدید.

[quote='mohamad.n' pid='52962' dateline='1274995764']


به نظرم تاپیک "مشکل خروج" هرچند مربوطه به این موضوعِ، ولی سوالِ من در مورد مراحل بعد از خروج و سفر به امارات و مصاحبه میشه که مسائل مربوطه تو همین تاپیک مطرح شده...
به هرحال ممنون از توصیه هات

[farnaz.f]

مصاحبه ما هشتم جون (سه شنبه)ساعت 8 صبح
شما چطور؟

من 3 هفته دیگه باید برم براتون پیام خصوصی هم گذاشتم دوست عزیز بخونید لطفا

[sam_hash]

سلام بچه ها, ببخشید که دیر دارم خبر میدم. یعنی فکر کردم شاهین گفته بهتون. من هم متاسفانه بهم کلیر خورد. فکر می کنم به این خاطر که یارو حال نکرد که من راستشو گفتم که به هر حال باید برم سربازی. نمی دونم شاید فکر کرد کاسه ای زیر نمی کاسمه. این جالبه که فکر کنم می خواست بهم ویزا بده ولی وقتی اینو گفتم رفت و بعد 5 دقیقه با برگه آبی برگشت!!!
به هر حال گوره پدرشون.

سلام. امیدوارم زودتر مشکل ویزات حل بشه.
منم شرایطم دقیقاً مشابه شماست از نظر سربازی و هفته آینده ابوظبی مصاحبه دارم. هنوز نمیدونم چه جوابی به این سوالش بدم. مثلاً بگم تا چند ماه دیگه معاف میشم به دلیل سن پدرم (دروغِ)؟!! هیچ پیشنهادی داری دکتر؟
ممنون

اینی که من گفتم همیشه راستشو بگین جز تو سفارت امریکا، بیشتر یه شوخی بود. توصیه من اینه که خیلی با اعتماد به نفس راستش رو بگین. البته اگه اصلا سئوال کرد!