کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
(2010-06-15 ساعت 01:20)balot نوشته:  
(2010-06-15 ساعت 00:44)dr4mir نوشته:  
(2010-06-13 ساعت 11:20)Jav3 نوشته:  از آنکارا به همه سلام!
ما امروزصبح رسیدیم. پرواز ترکیش . هتل رویال
میخوایم یه خورده اطراف رو شناسایی کنیم.
تابعد

دوست عزيز هتل رويال چطور بود؟ از لحاظ دسترسی به سفارت، پزشك و اينترنت.ممنون

در ضمن منم از جزيره بهشت گرفتم.آخه بدك نبود قيمتش Sad
دسترسی به سفارت خیلی خوبه،شاید به 5 دقیقه هم نرسه پیاده رویش،به پزشکی هم همینطور،از رو نقشه میتونین پیداش کنین واز خیابان تونلی یا از بلوار آتاتورک برین،فکر میکنم حدود 10 دقیقه پیاده روی داشته باشه،اینترنت هم داره که رایگانه،اگه خودت هم لپ تاپ ببری میتونی از اینترنت وایرلسش
استفاده کنی،اگه آدم کارش گیر بیفته اونوقت میفهمی جزیره بهشت چه فرقی با دیگران داره،برای مدیکال هم اصلا پول نده به پوریا،خودت برو کاراتو انجام بده،هیچ مشکلی هم نداره،از رو همون کارت جزیره بهشت دقیقا میتونی آدرس ها رو پیدا کنی

متوجه منظورتون هستم. با اين هم كه گفتيد پول اضافی برای مديكال نديد كاملا موافقم.بالاخره اين همه واسه ويزا می رن اونجا از پسش بر ميان ديگه.

براتون آرزوی موفقيت دارم.
خودم :
2010AS20583
ويزا بی ويزا Sad
اينم جزييات قضيه

سينا :
AS20126###
كنسولگری : آنكارا
فرمهای اوليه : Aug 2011
كارنت : Oct 2011
فرمهای مصاحبه : Oct 2011
مصاحبه : 23Nov11
ويزا : 24Nov11
تشکر کنندگان: balot ، mary joon
سلام به همه
اين هم سفرنامه من به آنكارا :
قسمت 1

ساعت پرواز من بامداد يكشنبه 6 جون ساعت 5:40 بود (تركيش اير). من براي اينكه يك همسفر داشته باشم، برادرم رو با خودم بردم تركيه.
ساعت 2 شب به سمت فرودگاه امام حركت كرديم و حدود 2:45 اونجا بوديم. بعد از انجام امور متداول ( كارت پرواز و ... ) سوار هواپيما شديم و پرواز سر ساعت انجام شد. در هواپيماي ما به نظر ميومد بيشتر افراد خارجي باشن، اما تعدادي هم ايراني در هواپيما بود كه به تدريج در روزهاي بعد فهميدم براي گرين كارت، ويزاي دانشجويي و ... اومدن آنكارا.

حدود 2 ساعت و بيست دقيقه بعد رسيديم آنكارا. فرودگاه محيط خوبي داشت. بعد از مهر خوردن پاسپورتها كه حدود 10 دقيقه طول كشيد، از سالن فرودگاه خارج شديم. اتوبوسهاي هاواش جلوي در سالن منتظر مسافران بودند و نيازي به پياده روي نبود. من به انگليسي از يكي از راننده ها پرسيدم براي رفتن به منطقه مركزي شهر كدوم اتوبوس رو بايد سوار بشم؟ و نقشه رو نشونش دادم. راننده هم فقط گفت سيتي سنتر و يه جوري نشون داد كه همه ميرن مركز شهر.
ما هم سوار شديم و بعد از 15 دقيقه كه اتوبوس نسبتا پر شد، يك نفر اومد و بليط داد و نفري 10 لير گرفت.
بعد از عبور از مناطق نسبتا سرسبز خارج شهر و آپارتمانها و ويلاهاي حومه شهر، به ايستگاه آخر رسيديم و پياده شديم.
در اونجا من دقيقا نميدونستم كجاي شهر هستيم و شرق و غربمون كجاست. عده زيادي با لباسهاي يك شكل به سمتي در حركت بودند كه من اول فكر كردم كارمند يا كارگر جايي هستن. بعد گفتم حتما تماشاگر يك مسابقه كشتي يا .. هستن. اما در نهايت فهميديم ميتينگ تبليغاتي يك حزب سياسي اونجا در حال برگزاريه كه اينا دارن ميرن اونجا.
ما هم رفتيم ببينيم چه خبره. يك نفر سخنراني ميكرد. مردم جمع شده بودن. فروشندگان دوره گرد هم در حال فروش سيميت ( نان معروفي در تركيه شبيه دونات بزرگ يا يك لايه كنجد )، ساندويچ، صدف و آبليمو و .. بودن.

بعد از يه نيم ساعتي كه خسته شديم، من با بررسي نام خيابونها موقعيت خودمون رو پيدا كردم و از ايستگاه متروي ULUS با مترو به سمت Kizilay حركت كرديم ( نفري حدود 2 لير )
Kizilay پياده شديم و بقيه راه رو با اينكه نسبتا طولاني بود (20 دقيقه پياده) پياده رفتيم. بعد از پيدا كردن هتل ازيلهان و ورود به اون، من فهميدم كه برگه رزرو هتل رو جا گذاشتم. سعي كردم به روي خودم نيارم و به سمت رسيپشن هتل رفتم و گفتم كه من يه اتاق براي سه روز رزرو كرده بودم. رسيپشن كه آدم بداخلاقي بود، گفت ساعت تحويل 12 است ( گفتار دو طرف به انگليسي)
چون ساعت تركيه 1.5 ساعت از ما عقبتره، هنوز خيلي زود بود ( اون موقع تازه ساعت 9 بود )
يه تعداد ايراني هم در لابي نشسته بودن كه من با هيچ كدوم حرفي نزدم. نيم ساعت اونجا نشستيم و ديديم نميشه تا 12 تحمل كرد. بنابراين تصميم گرفتيم به كافي نت نزديك هتل بريم. البته همه ساكها رو با خودمون برديم. وقتي از هتل بيرون اومديم بارون خيلي شديدي گرفت، كه چون كافي نت كمتر از 50 متر تا هتل فاصله داشت زياد خيس نشديم. كلا در طول 3 روز كه در آنكارا بوديم، يكدفعه بارونهاي تند به مدت يك ساعت يا بيشتر ميباريد.
حدود 1 ساعت در كافي نت وقت گذرونديم، كار كردن با كيبورد تركي يه كم سخت بود. جاي i فرق داره. حرف i بدون نقطه در كيبورد هست و جاي @ هم فرق داره. نميدونم چرا بعضي سايتها هم اونجا باز نميشه. البته فيسبوك و سايتهاي معمولي خوب مار ميكرد. بعد از اون، نيم ساعت هم مغازه هاي اطراف رو بررسي كرديم كه چون يكشنبه بود، نمايندگيهاي تركسل تعطيل بودن.
دوباره به هتل برگشتيم، يك ساعت عذاب آور در لابي نشستيم و ساعت 11:50 رفتم به سمت رسيپشن كه اتاق رو تحويل بگيرم، طرف با عصبانيت خفيفي گفت ساعت 12 Sad
10 دقيقه بعد رفتم و گفتم الان ساعت 12 است. اينبار با عصبانيت كمي بيشتر طرف گفت، 10 دقيقه صبر كن، تا اتاق رو تميز كنن Sad
همونجا جلوي طرف وايسادم تا ديگه طول نده. حدود 12:15 اتاق رو تحويل داد.
اتاق در طبقه 3 بود، نماي خوبي نداشت كه برام مهم نبود، اما كولر هم نداشتSad البته تنها شانس ما اين بود كه اون 3 روز هواي آنكارا خيلي خنك بود. اولش يه كم حالگيري بود، اما كم كم فكر كردم كه زياد هم بد نيست.
در يخچال ما تعدادي نوشيدني از انواع غير الكلي و الكلي قرار داشت كه به هيچ كدوم دست نزديم و از بيرون آب و ليموناد خريديم.
دمپايي هم نه در اتاق و نه در دستشويي وجود نداشت كه عذاب بزرگي بود.

بعد از ظهر رفتيم شهر رو بگرديم. دوباره بارون شديد گرفت، اما شهر حس و حال خوبي داشت. كلا آنكارا شهر خيلي كوچيكيه و نسبتا تميز. پر از تاكسي. پر از رستوران و كافه. شهر معمولا خلوته، برعكس رستورانها كه پر از آدمه. كمي شهر رو گشتيم و بعد از ظهر براي ناهار رفتيم رستوران منقل كباب اسكندر كه حس خوبي داشت و غذاش هم خوب بود.

فرداي اون روز يعني صبح دوشنبه من بايد ميرفتم دكتر و سه شنبه هم وقت مصاحبه در سفارت داشتم كه خيلي ها ميگفتن چرا اينقدر دير اومدي و ...
كلا افراد اونجا زياد غر ميزنن. ميگن اينجا بده، غذاها بده و ... اما به نظر من همه چي خوب و آروم بود و مشكل خاصي وجود نداشت (البته اگه هتل با كيفيت تري بريد بهتره، ولي در همين هتل هم معضل بزرگي نبود)

-- ادامه در قسمت 2 ---
[font=Verdana]Don't worry ... Be Happy[/font] Cool

شماره کیس: 2010AS00017xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی: 2009 , July 01
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2009 , August 01
کنسولگری: Ankara
تاريخ كارنت شدن: 2010 June
تاريخ دريافت نامه دوم : 2010 , 08 May
دوست عزیز ممنون از سفرنامه خوبتون.

دوستان اگه در اتاقتون دمپایی یا مسواک نبود باید به روم سرویس بگین براتون بیارن.
اینم ترجمه هاشون:

دمپایی - تَرلیک terlik
حوله - حاولو havlu
مسواک - دیش فرچاسه diş fırçası
خمیر دندون - دیش ماجونو diş macunu
زیرسیگاری - کول تاولاسه kül tavlase
لیوان - بارداک bardak
کبریت - کیبریت kibrit
دستمال - مِندیل mendil
سشوار- ساچ کوروتما ماکینه سی - saç kurutma makinesi
شامپو - شامپوان şampuan
نرم کننده مو - ساچ کرِمی saç kremı (کرم مو)

به سرویسی هم که در داخل یخچال بصورت یکسری نوشیدنی ارائه میشود مینی بار گفته میشود.
شماره کیس:2010AS000022xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:28July 2009
تاریخ ارسال فرمهای سری اول : 18/08/2009
تاریخ کارنت شدن کیس : JUNE 2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 2010 /Aug 4
تاریخ مصاحبه: 2010 /july 14
تاریخ دریافت کلیرنس: 36days ) - 19 Aug )
کنسولگری: Ankara
ورود به آمریکا : ۱ اکتبر
(2010-06-15 ساعت 00:44)dr4mir نوشته:  دوست عزيز هتل رويال چطور بود؟ از لحاظ دسترسی به سفارت، پزشك و اينترنت.ممنون

در ضمن منم از جزيره بهشت گرفتم.آخه بدك نبود قيمتش Sad

سلام ببخشید که دیر جواب دادم. جوابی که balot عزیز دادن کاملا درسته. تا سفارت کمتر از 400 متر و تا دکتر کمتر از یک کیلومتر. موقعیت خوبی داره. اتاقهاش جمع و جور ولی تمیزن. یه خورده سیستم خنک کننده ش خوب کار نمیکنه (البته به نظر خانمم که خیلی گرمایی هست!) برخورد کارمنداش هم خوبه. اینترنت وایرلسش هم روبراهه. شما مصاحبهتون کیه؟ اگه تا هفته دیگه صبر کنین سفرنامه م رو کامل و با جزئیات مینویسم
فعلا
Impossible n'est pas français!
تشکر کنندگان: balot ، dr4mir ، mary joon ، Farshid22 ، Eskandari ، aadine
(2010-06-15 ساعت 08:46)ساشا نوشته:  دوست عزیز ممنون از سفرنامه خوبتون.

دوستان اگه در اتاقتون دمپایی یا مسواک نبود باید به روم سرویس بگین براتون بیارن.
اینم ترجمه هاشون:

دمپایی - تَرلیک terlik
حوله - حاولو havlu
مسواک - دیش فرچاسه diş fırçası
خمیر دندون - دیش ماجونو diş macunu
زیرسیگاری - کول تاولاسه kül tavlase
لیوان - بارداک bardak
کبریت - کیبریت kibrit
دستمال - مِندیل mendil
سشوار- ساچ کوروتما ماکینه سی - saç kurutma makinesi

به سرویسی هم که در داخل یخچال بصورت یکسری نوشیدنی ارائه میشود مینی بار گفته میشود.
ممنون ساشا ی عزیز
دوستان قدر این پست ها رو بدونید و قبل از رفتن به انکارا یه مقدار تمرین کنید و چند تا لغت مهم رو یاداشت کنید . جواب میده
ایکاش انگلیسی رو هم میشد به همین راحتی یاد گرفت. . .
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
 

نشویل - تنسی : جایی که من زندگی‌ می‌کنم ، شهری کوچک ، با هزینه‌های متوسط ، وضعیت کار بد نیست 
تشکر کنندگان: ساشا ، Shahoo52 ، afsan2010 ، balot ، lottery ، mary joon ، new king ، Eskandari ، aadine
قبل از رفتن معمولا آدم یه کمی استرس داره،ولی وقتی میری اونجا میبینی که که چقدر راحت کارا پیش میره و هیچ مشکلی نداره،
فقط برای مدیکال و سفارت باید سعی کنی سر وقت یا زودتر بری که زیاد اونجا معطل نشی
موفق باشید
تشکر کنندگان: Jav3 ، sanaz2010 ، ساشا ، Shahoo52 ، farzad24 ، pouya.pouya ، mary joon ، Farshid22 ، aadine ، Eskandari ، honareirani
(2010-06-15 ساعت 09:08)Jav3 نوشته:  
(2010-06-15 ساعت 00:44)dr4mir نوشته:  دوست عزيز هتل رويال چطور بود؟ از لحاظ دسترسی به سفارت، پزشك و اينترنت.ممنون

در ضمن منم از جزيره بهشت گرفتم.آخه بدك نبود قيمتش Sad

سلام ببخشید که دیر جواب دادم. جوابی که balot عزیز دادن کاملا درسته. تا سفارت کمتر از 400 متر و تا دکتر کمتر از یک کیلومتر. موقعیت خوبی داره. اتاقهاش جمع و جور ولی تمیزن. یه خورده سیستم خنک کننده ش خوب کار نمیکنه (البته به نظر خانمم که خیلی گرمایی هست!) برخورد کارمنداش هم خوبه. اینترنت وایرلسش هم روبراهه. شما مصاحبهتون کیه؟ اگه تا هفته دیگه صبر کنین سفرنامه م رو کامل و با جزئیات مینویسم
فعلا

ممنونم.من حدودا يك ماه ديگه مصاحبه دارم.
خودم :
2010AS20583
ويزا بی ويزا Sad
اينم جزييات قضيه

سينا :
AS20126###
كنسولگری : آنكارا
فرمهای اوليه : Aug 2011
كارنت : Oct 2011
فرمهای مصاحبه : Oct 2011
مصاحبه : 23Nov11
ويزا : 24Nov11
تشکر کنندگان: Jav3 ، mary joon ، Farshid22 ، aadine
ادامه سفرنامه
قسمت 2

صبح روز دوشنبه ميخواستم زود از خواب بيدار شم، اما نشد و ساعت 8:30 بيدار شدم. بعد از خوردن صبحانه در هتل ازيلهان، به سمت مطب دكتر اونگان حركت كردم. از خيابون آكاي كه به بلوار آتاتورك ميرسي، در ضلع مقابل ميشه سوار تاكسي يا اتوبوس شد و به سمت پايين بلوار حركت كرد. اين نقطه همون ميدان آتاتورك با يك نماد نسبتا مينيمال شبيه منشوره كه از سه وجه اون آب ميريزه.
طبق نقشه، به نزديكي مطب دكتر اونگان رسيدم، اما براي پيدا كردن مطب چند دقيقه اي اون منطقه رو گشتم. مطب اونگان در يك فرو رفتگي شبيه پاساژ قرار داره، براي همين با اينكه من دقيقا اونجا بودم، اما يه كم طول كشيد تا مطب رو پيدا كنم.

بعد از ورود به مطب و مشاهده ايرانيان فراوان، پيش منشي رفتم و گفتم فردا مصاحبه دارم و براي مصاحبه اومدم. اون هم گفت يك عكس بده و يك فرم رو پر كرد و يك برگه داد و گفت كه به طبقه 5 برم. در طبقه 5 ، تمام صندليها توسط هموطنان پر شده بود. برگه رو به منشي اون قسمت دادم و گفت 47.5 دلار يا 75 لير + كيس نامبر. بعد از پرداخت پول و گرفتن برگه، در سالن منتظر موندم. نيم ساعت بعد اسمم رو خوندن و از من آزمايش خون گرفتن كه درد نداشت. محل آزمايش خون قسمتي از همون سالن انتظاره كه با پارتيشن جدا شده، اما كلا مطب بزرگيه و اتاقهاي زيادي داره.
بعد از آزمايش خون، منتظر موندم تا عكس قفسه سينه بندازم. چون مطب خيلي شلوغ بود، حدود 1 ساعت طول كشيد تا نوبت من بشه. در اين مدت ميتونيد با ايرانيان ديگه به بحث و تبادل نظر درباره سطح زندگي، نوع ويزا، وضعيت ايران و چلوكباب حرف بزنيد تا يك ساعت سپري شه.
خلاصه بعد از يك ساعت اسم من خونده شد و رفتم در اتاق مخصوص، پيراهن رو درآوردم، چونه رو در چونه دون گذاشتم و قفسه سينه رو به دستگاه چسبوندم و عكس گرفته شد.
در اين مرحله كار ما با طبقه 5 تمومه و ميتونيم به طبقه 2 ( همون منشي اول ) مراجعه كنيم.
منشي گفت كه ساعت 3 بيا. ساعت بين 12 و 1 بود. من هم فكر كردم در اين 2 ساعت فقط ميشه يك رستوران ديگه رو امتحان كرد. بنابراين به رستوران 49 (روبروي منقل كباب اسكندر ) رفتم.
اين رستوران هم غذاهايي شبيه رستوران منقل كباب داره، اما هويت غذاها و طرح صندليها و حال و هواي رستوران كمي به سمت فست فود ميل كرده. مثلا در رستوران منقل كباب، در كنار بيشتر كبابها، پياز و جعفري و سبزي و ... بود، در اينجا سيب زميني سرخ كرده . بعد از خوردن غذا به سمت دكتر راه افتاديم، اما يكدفعه بارون خيلي شديدي گرفت و چون چتر نداشتيم، و تمام لباسها و كيف و مداركمون داشت خيس ميشد در يك پاساژ پناه گرفتيم. بارون كه قطع شد با عجله به سمت اونگان حركت كرديم و حدود 3:15 رسيديم اونجا. منشي گفت 130 دلار بده و منتظر باش (قبلش هم كه يادتونه 47.5 دلار يا 75 لير خواسته بود) در اين مدت من يك جوون ايراني كه تركي بلد بود و قبلا باهاش در مطب آشنا شده بودم رو دوباره ديدم و ازش خواستم كه بپرسه ببينه نميشه جواب من رو همون روز بدن؟ چون فردا صبح مصاحبه داشتم. اون هم پرسيد و جواب منفي بود.
ايرانيهايي كه اونجا بودن ميگفتن 100 دلار به فلاني بده كارت رو راه بندازه و كلا در هراس بودن. اما من قبول نكردم و گفتم مشكلي پيش نمياد. اين رو هم مديون دوستاني هستم كه در اين سايت در اين باره اطمينان داده بودن.

عده زيادي اونجا نشسته بودن، هر چند دقيقه يكبار دكتر مهمت اونگان از اتاق ميومد بيرون و يك پرونده برميداشت و اسم يك نفر رو صدا ميكرد. دكتر مهمت اونگان يك آدم با هيكل متوسط ميانساله ( حدود 50 سال به نظر مياد ) كه موهاي كمي بلند و فر داره.
بالاخره نوبت من شد. رفتم تو نشستم روي صندلي. يك سري سوال كرد. سن ... بيماري ... سابقه جراحي ... حساسيت خاص ... كه همه در حد بله و خير بود.
بعدش گفت روي تخت دراز بكش. يك دقيقه معاينه كرد و در آخر گفت روي صندلي بشين و يك واكسن زد (من كارت واكسن بين المللي از انستيتو پاستور گرفته بودم و قبلش داده بودم )
بعدش كار من تموم شد و اومدم بيرون. منشي گفت فردا ساعت 3 بيا.

ما هم (من + برادرم) به سمت آرامگاه آتاتورك راه افتاديم. تا kizilay ‌با تاكسي كه حدود 7 لير شد و از kizilay تا maltepe با مترو كه نفري كمتر از 2 لير. ار اون ايستگاه هم پياده تا آرامگاه حدود 10 دقيقه.
دم در ورودي آرامگاه، بروشور توضيحات اون مكان رو گرفتيم و وارد شديم ( بازديد از اين مكان رايگان است )
از در ورودي محوطه تا ورودي آرامگاه حدود 15 دقيقه پياده روي بايد كرد كه محيط سرسبز و قشنگي داره. همچنين ميتونيد از ميني بوسهاي اونجا براي طي اين مسير استفاده كنيد.
بازديد از اين مكان 2 ساعت طول كشيد كه چون خارج از حوصله اين مطلبه توضيح نميدم. بعد از تجديد ميثاق با آرمان‌هاي آتاتورك از همون مسيري كه اومده بوديم برگشتيم و كمي در خيابونهاي اطراف قدم زديم. فردا صبح وقت مصاحبه من در سفارت آمريكا بود.

-- ادامه در قسمت 3 --
[font=Verdana]Don't worry ... Be Happy[/font] Cool

شماره کیس: 2010AS00017xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی: 2009 , July 01
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2009 , August 01
کنسولگری: Ankara
تاريخ كارنت شدن: 2010 June
تاريخ دريافت نامه دوم : 2010 , 08 May
تشکر کنندگان: mina_s ، kianoush ، pouya.pouya ، sam_hash ، sanaz2010 ، balot ، farzad24 ، Jav3 ، mary joon ، ساشا ، new king ، Farshid22 ، Eskandari ، aadine ، Nilmah ، m.memari ، honareirani ، R.F
سلام به هم دوستان
ما فردا صبح مصاحبه داریم. محتاج دعاها و انرژی مثبت همه هستیم!
ایشالا هرچی خیر هست پیش بیاد.
Impossible n'est pas français!
تشکر کنندگان: Ashkan78 ، seravin ، kianoush ، maryamjay ، Farshid22 ، alif ، mina_s ، fairwall ، Eskandari ، ساشا ، aadine ، Hamid55 ، hamed_gh ، R.F ، m.memari ، honareirani
برات بهترين ها رو آرزو مي كنم [عکس: 63.gif]

اميدوارم فردا اين ريختي از مصاحبه برگردي[عکس: 69.gif]

(2010-06-16 ساعت 00:02)Jav3 نوشته:  سلام به هم دوستان
ما فردا صبح مصاحبه داریم. محتاج دعاها و انرژی مثبت همه هستیم!
ایشالا هرچی خیر هست پیش بیاد.
قرعه كشي 2010 خاطره شد ...
تشکر کنندگان: kianoush ، Farshid22 ، ساشا ، aadine ، Jav3
(2010-06-16 ساعت 00:02)Jav3 نوشته:  سلام به هم دوستان
ما فردا صبح مصاحبه داریم. محتاج دعاها و انرژی مثبت همه هستیم!
ایشالا هرچی خیر هست پیش بیاد.

نگران نباش. آسونتر از اون چيزيه كه فكرش رو بكني.
[font=Verdana]Don't worry ... Be Happy[/font] Cool

شماره کیس: 2010AS00017xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی: 2009 , July 01
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2009 , August 01
کنسولگری: Ankara
تاريخ كارنت شدن: 2010 June
تاريخ دريافت نامه دوم : 2010 , 08 May
تشکر کنندگان: aadine ، Jav3
Smile 
(2010-06-16 ساعت 00:02)Jav3 نوشته:  سلام به هم دوستان
ما فردا صبح مصاحبه داریم. محتاج دعاها و انرژی مثبت همه هستیم!
ایشالا هرچی خیر هست پیش بیاد.

سلام؛
مطمئن باشید که همه مون براتون دعا می کنیم که هر چه
سریعتر و بی دغدغه تر دست پر برگردین.

از الان ویزاتون مبارک باشه!Smile
تشکر کنندگان: azin ، aadine ، Jav3
سلام به همه دوستان .یک توصیه دارم .از بردن تلفن همراه +خط ایران جدا خودداری کنید چون مثل من مجبور هستید 90000 تومان پول رو جهت رومینگ پرداخت کنید اون هم بعد از 3 ماه . در ضمن به فکر گرفتن سیم کارت ترک هم نباشید اصلا به درد نمیخورد فقط پولتان از دست میره . بهترین راه گرفتن تلفن کارت هست که خیلی به صرفه هست.از ما گفتن.
تشکر کنندگان: Ashkan78 ، aadine ، ساشا ، Jav3 ، mina_s ، kianoush ، pouya.pouya ، hassan2 ، honareirani ، sanaz2010 ، jalaldaiy
(2010-06-16 ساعت 10:54)alii نوشته:  سلام به همه دوستان .یک توصیه دارم .از بردن تلفن همراه +خط ایران جدا خودداری کنید چون مثل من مجبور هستید 90000 تومان پول رو جهت رومینگ پرداخت کنید اون هم بعد از 3 ماه . در ضمن به فکر گرفتن سیم کارت ترک هم نباشید اصلا به درد نمیخورد فقط پولتان از دست میره . بهترین راه گرفتن تلفن کارت هست که خیلی به صرفه هست.از ما گفتن.

من که طاقت نياوردم از موبايلم هم استفاده کردم. اما ديروز کارت تلفن هم خريدم. هنوز نمي دونم چند دقيقه ميشه باهاش حرف زد. اما بهم گفتن با کارت ده ليري 10-12 دقيقه ميشه صحبت کنم.
قبل از این که شروع کنم به گفتن از سفرم می خواهم از بچه های این جا تشکر کنم که با استفاده از راهنمایی های مفیدشان توانستم تا این جای کار را بدون دریافت نامه ی دوم پیش ببرم. به خاطر خواندن سفرنامه ها هیچ جا برام نا آشنا نیست اگرچه اولین بار است که می بینمشان.دنیا دنیا از بچه هایی که این جا کمک و راهنمایی کردن سپاسگزارم و براشون سلامتی و پیروزی آرزو دارم.
و اما سفرنامه:
برای یک شنبه 13 جون با ایران ایر بلیط گرفتم. دو ساعت و نیم قبل از پرواز فرودگاه بودم. دم در خانمی که حجاب را کنترل می کرد گیر داد که آستین ات رو بده پایین. منم که اصلا تو این عالما نبودم و به خاطر جنس لباسم آستینم یه ذره و فقط یک ذره از مچم رفته بود بالاتر تا یک ساعت بهش فحش های بد بد می دادم. خلاصه در چشم بر هم زدنی بار را تحویل دادم و کارت پرواز گرفتم. از همون خانم هم پرسیدم کجا باید عوارض رو پرداخت کنم که راهنمایی کرد. دوتا باجه ی بانک ملی تو سالن هست که سمت راستی ها عوارض رو میگیرن. 50 هزار تومان و یک فیش آماده بهتون میدن. سمت چپی هم مثلا نوشته فروش ارز اما لیر نداشت.
تا ساعت 4 تو همین سالن موندم و بعد از اعلام وارد سالن ترانزیت شدم.تو این مرحله از یک گیت رد شدم که یک افسر ایرانی گذرنامه و برگه ی عوارض و بلیط را چک می کرد. برخوردش در اندازه ای مودب بود که تعجب برانگیز بود. تو فضایی که از این جماعت کمتر ادب و احترام دیده می شه. اون جا یه عالمه فروشگاه شیک و پیک داشت و احتمالا همه چیز هم گرون. یه صرافی هم بود که ازش لیر گرفتم. با این که هیچ تابلویی تاخیر برای پرواز آنکارا اعلام نکرده بود تازه بیست دقیقه به پنج ما رو فرستادن تو سالن اصلی ترانزیت که از اون جا باید اتوبوس سوار می شدیم تا هواپیما. بالاخره ساعت 5 که پرواز بود تازه شروع کردن به سوار کردن و در نتیجه بیست دقیقه ای تاخیر داشتیم. قبل از این که سوار هواپیما بشیم به اندازه ی کافی تو گرما تو اتوبوس در بسته نگهمون داشتن که صدامون در بیاد. تو هواپیما هم که حسابی گرم بود و ایر کاندیشن جواب کارو نمی داد. مهماندارا هم که طبق معمول به ازای هر بار رد شدن بهت تنه می زدن بدون عذر خواهی. پذیرایی هم یک وعده غذای سرد و البته بدمزه بود و یک بار میوه. البته یکی از همون مهماندارا خودکارشو داد به من که از همون جا نوشتن رو شروع کنم چیزی یادم نره.
تو آسمون ترکیه هوا ابری بود و تو یه چاله های هوایی به قدر کافی تن و بدنمون لرزید از تکون تکونای طیاره روسی.
تو فرودگاه آنکارا که خیلی خلوت بود ده دقیقه ای طول کشید که چک شدیم. و بعد خیلی سریع بارمون تحویل شد. به محض خروج از این سالن هم که من راهنمام رو دیدم و دیگه زحمتی نداشتم. من به این دلیل راهنما گرفتم که اولین سفر خارجی ام بود. ترکی اصلا بلد نیستم و قبلن ها خیلی از این جا می ترسیدم از بس بد شنیده بودم. و انجام درست کارهام با توجه به این که دومین باری بود که این شانس بهم داده می شد خیلی برام اهمیت داشت. اول می خواستم یه همراه بیارم با هزینه ی خودم. در نهایت به این نتیجه رسیدم نصف مخارج این کارو به یک آشنای محلی بدم خیلی منطقی تره و الان کاملا راضی هستم.
خلاصه اومدیم هتل الیت پالاس. شبی 65 دلار. اینترنت وایرلس برام خیلی مهم بود که به راهه. صبحانه اش هم خوبه. درسته که خیلی اوکازیون نیست اما در مجموع خوب است. تو مرکز شهره و به سفارت و مطب دکتر هم خیلی نزدیک است. اطراف هم پر از رستوران و باره. بین خیابونای آتاتورک و تونالی است پس به مراکز خرید هم نزدیکه. این اطراف پر از هتل و مهمانخونه است.سعی می کنم حداقل اسمهاشون رو یادداشت کنم که اگر کسی خواست رزرو کنه بتونه تو اینترنت اطلاعات امکانات و قیمتش را در بیاره و راحت تر تصمیم بگیره.
دیروز هم برای آزمایش های پزشکی رفتم. عکس و آزمایش خون 47 دلار. که 100 دلاری دادم باقی اش رو لیر پس داد. بعد از ظهر هم که چشممون به جمال دکتر اونگان معروف روشن شد. دوتا منشی داشت که یکی شون که جوان تره مهربونه و کمی انگلیسی میدونه. اون یکی خیلی جدی است و به زحمت دو تا کلمه انگلیسی به کار می بره ولی رئیس اونه. اون جا پاسپورت و کارت واکسن رو میدی و منتظر می شی صدات کنن. ده دقیقه ای که گذشت خانم مهربونه منو صدا کرد که برم تو. اما خانوم جدیه گفت نه و اول دو سه تا از هموطناشو فرستاد. بالاخره من رفتم. دکتر انگلیسی و فارسی درهم حرف می زد. اول سوال های معمول از قد و وزن و مریضی هایی که گرفتی و نگرفتی و واکسن هایی که زدی و نزدی و اهل مشروب و دود و دوا هستی یا نه. و بعد معاینه و تنفس عمیق و ضربه به شکم و تمام. نه بعدش واکسن آبله مرغون که اصلا حس اش هم نکردم و بعد امضای فرم و تحویل پاسپورت و بعدهم که برام آرزوی موفقیت کرد. اومدم بیرون اما همون منشی جدی بدون رعایت نوبت نیم ساعتی معطلم کرد تا پول ویزیت رو بگیره و امضای فرم. جواب ها رو هم قراره امروز سه بعد از ظهر بدن. اگه راهنما داشته باشین به اونم تحویل میشه در غیر این صورت باید با پاسپورت مراجعه کنید و جواب را بگیرید.این جا هم 130 دلار پرداخت کردم.
دیروز یه سر هم تا در سفارت رفتم ببینم شرایط چه طور است. ساعت 12.5 بود. یک عده فشرده جلوی در بودن و یه عده هم اطراف پراکنده بودن. یه آقایی از تو سفارت اومد بیرون و چیزای گفت که بعد جمعیت دوتا صف شدن. سمت راستی ها تو ظل آفتاب ایستادن و سمت چپی ها تو سایه ی نزده ها و درخت های سفارت ایستادن. سمت راستی ها ی بیچاره گرین کارتی ها بودن و چپی ها ویزای دانشجویی. هوا هم حسابی گرم بود و لباس رسمی مثل کت پدر صاحبش رو در میاره. از یک گذشته بود که کم کم ملت وارد سفارت شدن. آنقدر ایستادم تا بالاخره یه دختر جوان که برگه ی سفید گرفته بود اومد بیرون و گفت تا سه روز دیگه ویزام میاد. گفت راحت برخورد می کنند و ویزا میدن. اگه مدارکتون کامل باشه هیچ مشکلی نیست. و گفت کسانی که قبل و بعد از من هم بودن ویزاشونو گرفتن. یعنی همون برگه ی سفید رو که تا چند روز دیگه ویزاشون میاد. خیالم راحت تر شد و برگشتم هتل.
تا این جای کار می توانم بگم: آنکارا شهر خوب و آرومیه. هواش مثل شمال است وقتی که خنک است. البته آفتاب وسط روزش اذیت می کنه. مردم مودب و محترمی داره. مثلا اگه می خواهی از وسط یه عده آقا فرق نمی کنه پیر یا جوون رد بشی نیازی نیست خودتو جمع و جور کنی. اونا بنا ندارن بهت تنه بزنن بنابرای خودشون می کشن کنار و خودشونو جمع می کنند. عین ایران خودمون.
ندونستن زبان ترکی هم حداقل تو خوردن تا الان برام مشکلی ایجاد نکرده با این که بیشتر ترک ها هم انگلیسی نمی دونن. غذاهاشون فوق العاده خوشمزه است در مقایسه با غذاهای ما.خیابونای این اطراف تنگ و ترشه و برای همین هم بیشترشون یک طرفه است. از خط کشی هم همون طوری که بچه ها گفته بودن خبری نیست. وضعیت آسفالت خیابون و پیاده رو ها هم به مراتب بدتر از تهران بعد از عمو قالیباف است. عصر ها خیابونا به مراتب شلوغ تر از طول روزه اما ترافیک چندانی نداره. بیشتر گیر کردن ماشینا تو هم به خاطر تنگ بودن خیابوناست. این جا هم راننده ها خیلی به هم گیر میدن و البته همیشه یک سر این غز زدنا هم راننده تاکسی هان. ضمنا این جا پر از ایستگاه های تاکسی. از نرخ هاشون خبر ندارم چون هنوز از شعاع اطراف هتل دور نشدم.
با یک خانم ایرانی ساکن دالاس هم پرواز بودم که دیروز تو مطب دکتر دیدمش. قرار شد شنبه و یک شنبه که اونا با لیدر تورشون میرن شهر رو ببینن منم باهاشون برم. از هزینه اش خبری ندارم اما اگه به اندازه صرفه جویی که تو واکسن هام که ایران زدم بشه ارزشش را دارد. ضایع است که برگردم ایران و بگم شهر و ندیدم. خودم هم که نه تنهایی صفا می کنم نه جراتشو دارم و نه البته حال و حوصله اش رو.
خودم فکر می کنم نوشته ام خیلی طولانیه و غیر مفید اما اگه فقط یک نفر تایید کنه بعد از سفارت هم ادامه اش میدم!
هزینه هام هم تا این جا:
670.000 تومان که 347.000 تاش بلیط است و مابقی ترجمه ی مدارک و دو سری دی اچ ال و هزینه واکسن های ایران.
180 دلار هزینه های آزمایشگاه و پزشکی
روزی 10 تا 20 لیر هم هزینه ی غذا می کنم.
2010
------------------------------
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
سلام مصاحبه ما تمام شد.
بسیار راحت بود. اصلا نفهمیدیم چی شد!!
دقیقا همونطور که دوستان تو سفرنامه ها نوشتن. انگشت نگاری, پول, قسم و مصاحبه در حد 1 دقیقه. آخر سر هم برگ آبی با تیک چک امنیتی گفت یک تا دو ماه آینده سایت رو چک کنیم.
ممنون از دعا و انرژی مثبت همه تون!
اینو بگم که من سربازی رفتم (ارتش-امریه) و من و خانمم تو شرکت دولتی کار میکنیم. اسپانسر هم نداشتیم, یه گواهی از بانک پارسیان 35 میلیون و یه وکالتنامه سوری (شاید هم صوری!!)
به هر حال حس بعد از کنکور رو داریم. سبک و رها.
از راهنماییهای دوستان در سایت مهاجرسرا بسیار ممنونیم.
ایشالا سفرنامه رو مفصل می نویسیم.
Impossible n'est pas français!
تشکر کنندگان: mohsen324 ، lottery ، اليزا ، Eskandari ، aadine ، ساشا ، mina_s ، hamed_gh ، yas ، kianoush ، sam_hash ، Nilmah ، hasti_banoo ، WIKIMAN ، farzad24 ، R.F ، io7o ، alif ، pouya.pouya ، fairwall ، Shahoo52 ، m.memari ، honareirani




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان