کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفر به ترکیه برای مصاحبه: تور، هتل، بلیط و ...
(2010-11-14 ساعت 23:13)success نوشته:  سلام دوستان

كسي مي دونه كه بانك چند يورو و چند دلار روي بليط هر كسي مي دهد؟ مي خواستم بدونم با توجه به دلار يا يورويي كه بانك مي دهد و با توجه به نرخ برابري دلار و يورو با لير تركيه آيا به صرفه هست كه بجاي دلار براي سفر به تركيه يورو تهيه نماييم؟ البته منظورم غير از پول مربوط به سفارت مي باشد.

موفق باشيد

دوست خوبم
سلام
دلار 2000 تا میدن و یورو هم که با بازار فرق نداره
ضمناً ماشین رو هم گرفتم :-)
شماره : 2011AS00009xxx
تاریخ نامه قبولی: April 28, 2010
کنسولگری: Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: May 28, 2010
تاریخ کارنت شدن کیس: Sep 10,2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 9 اکتبر
تاریخ مصاحبه: 30 نوامبر Smile
تاریخ دریافت کلیرنس: 25 فوریه 2011 (85 روز)
جمع تقریبی هزینه ها: تا حالا 2.5 میلیون حدوداً
تشکر کنندگان: success
دوستان عزیز
سلام
:-)
برای بار سوم می پرسم
من 30 نوامبر مصاحبه دارم و 5شنبه 25 نوامبر برابر 4 آذر سنه 1389 میرم آنکارا
از دوستان مهاجرسرایی کسی همراه نیست ؟ :-)
بنده وکیلم؟
:-)
(2010-11-12 ساعت 20:57)User نوشته:  سی نوامبر عازم هستید؟ موفق باشید و پیروز!
در جدول 2011 دوستانی که اون تاریخ مصاجبه دارند مشخص میشه! یک نگاهی بنداز شاید بعضی از دوستان اون تاریخ مصاحبه داشته باشند!

سلام
نه 30 نوامبر مصاحبه دارم.
25 نوامبر میرم. تا 2 اکتبر (فعلاً)
دنبال هم سفر میگردم. :-)
فردا یا پس فردا دیگه بلیط و هتل رو اوکی میکنم.
شماره : 2011AS00009xxx
تاریخ نامه قبولی: April 28, 2010
کنسولگری: Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: May 28, 2010
تاریخ کارنت شدن کیس: Sep 10,2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 9 اکتبر
تاریخ مصاحبه: 30 نوامبر Smile
تاریخ دریافت کلیرنس: 25 فوریه 2011 (85 روز)
جمع تقریبی هزینه ها: تا حالا 2.5 میلیون حدوداً
تشکر کنندگان:
(2010-11-14 ساعت 17:06)inekoee نوشته:  سلام

منم دارم میرم 21.11.201فرداشم مصا حبه دارم .بدون مدارک پزشکی.تا ببینیم چی پیش میاد

سلام
منم 22 نوامبر مصاحبه دارم،شما کدوم هتل میرین؟؟
تشکر کنندگان:
سلام منم اومدم دينم و به مهاجرسرايهاي گل ادا كنم.
داستان ما هم شبيه بقيه دوستان گل مهاجرسرايي ست و من زياده گويي نمي كنم (DSmile
من و همسرم چهارشنبه 10 نوامبر مصاحبه داشتيم كه 2 روز قبلش كارهاي پزشكي و انجام داديم ودر روز مصاحبه و بعد از سوگند و انگشت نگاري يه مصاحبه خيلي كوتاه داشتيم و از مافقط راجع به شغل و رشته تحصيليمون سوال كردن و ما بدون كليرنس ويزامون رو گرفتيم . براي همه از ته قلب آرزوي موفقيت مي كنم . مرسي از همه عزيزاني كه ما رو راهنمايي كردن پيروز باشيد........................................................
تشکر کنندگان: javidk ، satusa ، frozen mind ، behzadb57 ، shamim ، 1979SAM ، AmericanHamid ، Linspire ، saeed_highway ، elnaz295
(2010-11-15 ساعت 02:19)sani نوشته:  سلام منم اومدم دينم و به مهاجرسرايهاي گل ادا كنم.
داستان ما هم شبيه بقيه دوستان گل مهاجرسرايي ست و من زياده گويي نمي كنم (DSmile
من و همسرم چهارشنبه 10 نوامبر مصاحبه داشتيم كه 2 روز قبلش كارهاي پزشكي و انجام داديم ودر روز مصاحبه و بعد از سوگند و انگشت نگاري يه مصاحبه خيلي كوتاه داشتيم و از مافقط راجع به شغل و رشته تحصيليمون سوال كردن و ما بدون كليرنس ويزامون رو گرفتيم . براي همه از ته قلب آرزوي موفقيت مي كنم . مرسي از همه عزيزاني كه ما رو راهنمايي كردن پيروز باشيد........................................................

سلام دوستان من یک پیشنهاد دارم بیاییم یک جدول دیگه تشکیل بدیم از کسانی که یک ضرب ویزا گرفتن ببینیم چه شرایطی داشتن(رشته تحصیلی مدرک شغل اصلا چه شرایطی این عزیزان داشتن که یک ضرب گرفتن)شرایط آن ها رو کنار هم قرار بدیم ببینیم چه چیزهایی مهم است به چه کسانی کلیرنس میخوره به چه کسانی نمی خوره و چرا؟این جوری شاید بتونیم اطلاعاتی راجب کلیرنس در بیاریم یا حتی برای خودمون این موضوع رو پیش بینی کنیم و خودمون رو از همه نظر(روحی و ...)آماده کنیم این موضوع به درد همه میخوره آیندگان شما ...Big Grin
تشکر کنندگان: sani
(2010-11-15 ساعت 02:19)sani نوشته:  سلام منم اومدم دينم و به مهاجرسرايهاي گل ادا كنم.
داستان ما هم شبيه بقيه دوستان گل مهاجرسرايي ست و من زياده گويي نمي كنم (DSmile
من و همسرم چهارشنبه 10 نوامبر مصاحبه داشتيم كه 2 روز قبلش كارهاي پزشكي و انجام داديم ودر روز مصاحبه و بعد از سوگند و انگشت نگاري يه مصاحبه خيلي كوتاه داشتيم و از مافقط راجع به شغل و رشته تحصيليمون سوال كردن و ما بدون كليرنس ويزامون رو گرفتيم . براي همه از ته قلب آرزوي موفقيت مي كنم . مرسي از همه عزيزاني كه ما رو راهنمايي كردن پيروز باشيد........................................................

دوست عزیز؛بهتان تبریک میگم ولی شما موردی رو در مشخصاتتان داشته اید که محل نگرانی خودتان و برخی از دوستان بود که اگر ذکر میکردید دوستان عزیزی رو از نگرانی خارج میکردید و اونهم دیپلم کار و دانش تان بود که در ارسال 771 صفحه 52 تایپیک سوالات مطرح شده برندگان 2011 خودتان بابتش ابراز نگرانی کرده بودید.
" سلام دوستان لطفا كمك كنيد:
من فوق ديپلم دارم از دانشگاه آزاد و دبيرستان كامپيوتر خوندم رشته كاردانش همون طور كه مي دونيد ما پيش دانشگاهي نداريم يعني 3 سال دبيرستان داريم و سپس دانشگاه . در پستهايي كه خوندم مدرك دبيرستان و پيش دانشگاهي مي خوان ولي طبق قانون ايران ما كه كاردانش هستيم پيش دانشگاهي نگذرونديم مي خواسنم ببينم مشكلي پيش نمياد؟ و من براي فرستادن مداركم به سفارت بايد فقط ترجمه بفرستم يا اصلشم لازممممممممممم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسي از همهههههههههههههههههه.............. "
خوب اینم یه خبر خوب برای عزیزانی که دیپلم کار و دانش دارن و نگران دیپلم 11 ساله بودن.

نمی توانیم کاری بکنیم مرغان غم بالا سرمان پرواز نکنند ولی می توانیم کاری بکنیم که روی سرمان آشیانه نسازند. . .
تشکر کنندگان: satusa ، javidk ، frozen mind ، peyman74 ، success ، alirezagh
سلام برهمه دوستان مهاجرسرا که با اینکه هیچ وقت همدیگه رو ندیدیم اونقدر به هم دوطلبانه کمک کردیم که هیچ کدوم از اعضاء حتی بعد از تموم شدن مراحل مهاجرتشون از این محیط دل نمیکنن و ارتباطشون رو با هم ادامه میدن.
داستان آشنایی من با مهاجرسرا از اونجایی شروع میشه که وقتی نامه مصاحبه برام اومد و فهمیدم که یک سری واکسن رو باید در ایران بزنم تصمیم گرفتم که در اینترنت آدرس انستیتو پاستور رو سرچ کنم.توی یکی از لینکها توی صفحه گوگل دیدم که یک سری توضیحات اضافی هم داده شده.روی اون لینک کلیک کردم و این شد که منم عضوی از این خانواده دوست داشتنی شدم.اونقدر توی تاپیکهای مهاجرسرا بالا و پایین میکردم و اونقدر میخوندم که وقتی به خودم میومدم میدیدم دو سه ساعته که پای اینترنت هستمRolleyes.
با اینکه کیس من لاتاری نیست و IR1 هستش ولی تصمیم گرفتم که هر اونچه رو که دیدم و تجربه کردم با همه دوستان عزیز در میون بزارم تا شاید بتونم احساس کنم که منم به بقیه بچه های گل ماجرسرا کمکی کرده ام.سعی میکنم از توضیح مکررات بپرهیزم و نکات مهم از دید خودم رو به دوستان ارائه کنم.
1.تهیه کارت بین المللی واکسن:
اگر بخوام چیزی اضافه بر اونچه که تا بحال دوستان گفته اند رو بگم اینو میتونم متذکر بشم که خانم دکتری که در انستیتو پاستور تجریش مسئول تهیه کارت واکسن هستن فوق العاده دقیق و آگاه هستن و اگر شما خواسته ای از ایشون داشته باشین از هیچ کمکی فروگذار نمیکنن.من خودم فقط یک بار واکسن هپاتیت زده بودم و ایشون تاریخهای واکسنها رو طوری تنظیم کردن که همه چیز با هم جور در بیاد.
2.تهیه بلیط:
قبل از گرفتن بلیط شاید چند صد بار وب سایتهای رزرو بلیط رو زیرو رو کردم و به همه قیمتها و تاریخها آشنا شدم.یک موردی که باید بگم اینه که من هر وقت به آژانسهای مختلف زنگ میزدم اونها واژه ای به نام( ارزونترین کلاس پروازی) رو بکار میبردن که من متاسفانه فکر میکردم منظور همون کلاس اکونومی هستش.بخاطر همین هم توجهی نکردم و برای آنکارا پرواز ترکیش ایرلاین رو خریدم.که البته قیمتش 290,000 تومن بود و حدود 40,000 تومن از بقیه پروازهای خود ترکیش لاین و ایران ایر ارزونتر بود.وقتی وارد فرودگاه شدم تازه معنی این ارزونترین کلاس پروازی رو فهمیدم.پرواز من با یکی از شرکتهای هوایی منشعب از ترکیش لاین به اسم Onodolu Jet بود که واقعا هواپیمای کهنه و سرویس دهی فوق الهاده بی کیفیتی داشت و همونطور که یکی از دوستان هم اشاره کرده بودن موقع فرود در آنکارا فوق آلعاده لندینگ بدی داشت و من که خواب بودم از شدت ضربه نشستن هواپیما از خواب پریدم و چند تا خانوم هم یه جیغ خفیف زدن.
خلاصه موقع تهیه بلیط حتما به این واژه مهم (ارزونترین کلاس پروازی) خیلی دقت کنید.
3.هتل:
من از تهران هتل دنیز آتلانتا رو رزرو کرده بودم ولی یک روز مونده به پرواز نظرم عوض شد و به هتل ارگن زنگ زدم و با شبی 30 دلار یک اتاق اجاره کردم.هتل ارگن و کلا همه هتلهای کیزلای به سفارت و مطب دکتر اونگان خیلی نزدیکن ولی توصیه میکنم برای مصاحبه از تاکسی استفاده کنین تا استرس دیر رسیدن رو نداشته باشین.
هتل ارگن یک هتل دو ستاره با صبحانه ای قابل قبول بود.اتاقش تمیز بود ولی فضا و نمای هتل خیلی کهنه و قدیمی هستش و راهرو هاش هم که بی نهایت تاریک.حمام اتاق قابل قبول بود و با اینکه خیلی خیلی کوچیکه آب گرم در 24 ساعت شبانه روز مهیاست.چیزی که از این هتل منو به خودش جذب کرد اینترنت وایرلسش بود که هم مجانیه هم سرعتش فوق العاده خوبه.سرعت دانلودش چیزی نزدیک 200kb/s هستش.اینو میگم چون دوستانی که هتل رویال بودن گفتن با اینکه چهار ستاره بوده ولی نه مجانی بوده نه کیفیت اینترنت خوبی داشته.
4.مدیکال:
این رو باید بگم که از برکات این سفر, آشنایی با یک زوج متین و مهربان (روزبه و هنگامه عزیز) بود که بزرگواری کردن و من رو که همسرم همرام نبود بین خودشون پذیرفتن و کل سفر اونقدر خاطره انگیز شد که مطمئنم این دوستی پایدار خواهد موند.از اینجای سفرنامه به بعد دیگه من تنها نیستم و منظورم از ما سه تا, (بابک,روزبه,هنگامه)هستشBig Grin.
ما که جزو آخرین ها بودیم و آخر از همه از مطب اومدیم بیرون.کلا چیز خاصی برای گفتن نداره.اول آزمایش خون برای سیفلیس و cell count و بعدم عکس قفسه سینه.
عصر هم که وقت معاینه بود باز هم دیر رسیدیم و منشی خانم دکتر یک دقیقه دعوامون کرد.ما آخرین مراجعه کننده ها بودیم و اون چیزی که از خانم دکتر اونگان دیدیم نکته منفی نداشت.به هیچ کدوم از ما واکسن نزد و وقتی من گفتم که پزشک هستم فوق العاده احترام گذاشت و تحویل گرفت.ولی در اون مدتی که اونجا بودیم متوجه شدیم که ظاهرا دوتا دکتر اونگان هستش و اینکه به کدومشون برخورد کنید تابع یک سری از متغیرهاست که مهمترینش شانس شماستCool
5.مصاحبه:
با اینکه صبح زود از خواب پا شدیم و من سر ساعت 7.45 دم در هتل ددمان که روزبه و هنگامه عزیز اقامت داشتن بودم و حتی تاکسی هم گرفتیم,وقتی به سفارت رسیدیم با یک کلونی از جمعیت مواجه شدیم و طبق عادت معمول نفر آخر شدیم.صف Immigration Applicant سمت چپ و مخالف سمت باجه نگهبانی سفارته.هوا سرد بود و تا بتونیم وارد سالن بشیم شاید دو ساعت سر پا بودیم.
نکته خیلی مهم اینه که حتما آخرین Tax Return اسپانسرتون رو به همراه داشته باشین.اون خانم دورگه که همه از اخلاقش تعریف میکردن از شانس ما اون روز اونق بود و نمیشد باش حرف زد.
توی سالن مصاحبه هم کلا حدود یک ساعت نشسته بودیم تا شماره ما اعلام بشه برای انگشت نگاری و مصاحبه.
خود مصاحبه شاید پنچ دقیقه هم طول نکشید و چند تا سوال پیش پا افتاده و تمام.فقط اینو بگم که تا پرونده منو باز کرد دیدم که برگه آبی روی پرونده هستش و آخر مصاحبه آفیسر به من تحویلش داد.البته اون برگه چند سوالی رو به من ندادن ولی روزبه و هنگامه اون برگه رو هم دریافت کردن.اون روزی که مصاحبه ما بود کلا دو نفر بدون کلیرنس تونستن ویزا بگیرن و بقیه همه رفتیم در انتظار Administrative Process.
6.غذا:
اصلا به فکرش نباشین.اونقدر رستوران و اونقدر تنوع در غذا هستش که اگر هر روز سه جای مختلف هم غذا بخورین بازم جای نرفته زیاد دارین.پیشنهاد من در فست فودها KFC هستش که آخر همین کوچه هتل ارگن هشتش و انصافا هم حجمش و هم کیفیتش از McDonald وBurger King بهتر وبیشتره.در Slow Food ها هم که انتخاب زیاد دارین.از دونر کباب تا اسکندر کباب و جوجه کباب و... .
یک نکته هم بگه که حتما تجربه نوشیدن قهوه و منشقات اونو در کافه های Star Bucks از دست ندین که خاطره ای به یاد موندنیه.جای دیگه ای توی آنکارا استار باکس نرین که هیچ کدوم به خوبی همین استار باکسی که کنار فروشگاه کالینز توی خیابون آتاتورکه نیست.

7.خرید:
ببینین همه چیز به جیب شما و ارادتون برای خرید بستگی داره!ما به پیشنهاد آقای محمد توسط همین تهران تراول با 15 دلار برای هر نفر به یکی از مراکز خرید در حومه آنکارا رفتیم که انصافا جای خوبی برای خرید بود.برندهای خوب مثل Mango و Mavi حراج کرده بودن و انصافا اگه اهل خرید و گرفتن لباس و کادو هستین بهترین جا همینجاست.توی شهر هم که بهترین مغازه برای خرید فروشگاه
LC WALKIKI و Collin's هستش که همه جای آنکارا شعبه داره و هم قیمتاش خیلی مناسبه هم کیفیتش.مثلا شلوار جینی که من توی تهران خریدم 50,000تومن اونجا 24,000 تومن بود.اگر خیلی برند باز هستین خیلی به آنکامال دل خوش نکنین که اگه توی همین تهران برین پاساژ تندیس تجریش و مثلا یه بوت Timberland رو بخرین 250,000 تومن اصلا ضرر نکردین!من خودم آدم برند بازی بودم و از من بدتر هنگامه عزیز که فوق العاده وسواس در انتخاب لباس داشت,جمیعا با این اتفاق نظر رسیدیم که آنکامال جای خرید نیست.درسته که بهترین مارکهای دنیا اونجا مغازه دارن ولی انصافا نمیارزه! حالا خود دانیCool
8.سینما:
این موضوع رو نوشتم چون مطمئنم هیچ کسی تا حالا امتحانش نکرده.از بچگی عاشق این بودم که فیلمی که الان توی همه جای دنیا رو اکران هستش رو منم بتونم برم سینما ببینم.منتها به هزاران دلیل که همه بهش واقفیم توی ایران از این تفریح محرومیم.بخاطر همین بود که تا رسیدم آنکارا از اینترنت لیست فیلمها و مکان سینما ها رو سرچ کردم و از اونجایی که میدونستم قسمت دوم فیلم Paranormal Activity الان رو اکران هستش یک سینما که یک کوچه پایین مسجد کچاتپه هستش رو انتخاب کردم و یک شب سه تایی رفتیم.جای همه خالی قیمت بلیط نفری 13 لیر شد و کلی هم ترسیدیمWinkبه همه خوره های فیلم توصیه میکنم مدتی رو که توی آنکارا هستن حتما فیلمهای مورد علاقشون رو امتحان کنن.تجربه جذابی خواهد بود.

9.مکانهای تفریحی:
ببینید جا برای رفتن زیاده از تور قونیه نفری 70 دلار تا آرامگاه آتاتورک.ما نتونستیم هیچ کدوم رو بریم که قرار گذاشتیم وقتی برای پیک آپ برمیگردیم حتما بریم اونجا ها رو ببینیم.مسجد کچاتپه جای قشنگیه و زیرش یک فروشگاه بزرگ با قیمتهای مناسب هستش.

10.متفرقه:
ما از این آقای پوریا راهواری و آقای محمد چیز بدی ندیدیم.من خودم شاهد بودم برای کاری که روزبه داشت آقای راهواری چقدربا موبایلش به اینور اونور زنگ زد و چقدر پیگیری کرد بدون اینکه پولی بخواد یا حتی منتی بزاره.به نظر من خوب یک خانم یا آقای مسنی که انگلیسی هم بلد نیست و پاهاشم درد میکنه خوب به همچین آدمهایی برای انجام کارهاش نیاز داره,نه؟
به ساعت برگشتتون به تهران دقت کنید.ساعت Check Out اکثر هتلها 12-1 بعد الظهره و شما باید حساب کنید که اگه مثلا با ترکیش برمیگردین و ساعت پروازتون 11 شبه باید چیزی حدود 7 ساعت تو لابی بشینید و اگه هم خواستین برین بیرون وسایلتون رو به رسپشن بسپارین.این برای خانواده هایی که بچه دار هستن آزار دهندست.

کلام آخر:
به خودتون استرس الکی ندین که اصلا نمیارزه.از مدت حضورتون در آنکارا نهایت استفاده رو ببرین و تفریحاتی رو که تو ایران به سختی انجام میدین,در آنکارا بدون استرس انجام بدین و لذت دوچندان ببرینWinkاگر با همسرتون میاین با هم دو تایی به بار برین به سونا و استخر برین و همه کارهایی که تو ایران دوتایی نمیشه انجام داد, دوتایی انجام بدین و لذت ببرین.Smile
به امید موفقیت همه دوستان گرامی
باقی بقایتان
باشد که باشید


[font=Trebuchet MS]شماره کیس:****ANK2009
تاریخ مصاحبه:17 آبان
تاریخ کلیرنس:21 دی
تاریخ عزیمت:24 آوریل
عزیمت به:Saint Louis,Missouri

[/font]
سفرنامه دوم من به آنکارا برای دریافت ویزا

خب، بالاخره بعد از نزدیک به دو ماه شماره کیس ما توی سایت اعلام شد و من این بار تنها راهی آنکارا شدم. سفرنامه اولم را در تاپیک "سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا" (http://mohajersara.com/showthread.php?ti...9#pid71949) نوشتم که نمی دانم چرا قفل شده است. در هر حال به قصد گرفتن بلیط ایران ایر به قیمت 480 هزار تومان داشتم به آزانس مسافرتی می رفتم که گفتند همین الان هواپیمایی ترکیش بلیط با قیمت 420 تومان دارد، بگیریم؟ که گفتم شک نکنید! خلاصه بلیط ما شد ترکیش ایرلاین ساعت 6 صبح، البته بعد از رفتن به فرودگاه متوجه شدم درواقع با شرکت "آنادولوجت" داریم پرواز می کنیم که ظاهراً یکی از زیرمجموعه های ترکیش ایرلاینه. در هر حال بعد از یک پرواز با تاخیر ولی آرام و مطمئن با هواپیمای بوئینگ 737 این شرکت، – برخلاف تجربه bbboys1981 عزیز در سفرنامه بالا- صبح روز یکشنبه وارد آنکارا شدم. از تهران هتل رزرو نکرده بودم: تنهایی، فصل غیرتوریستی و ساعت مناسبی که می رسیدم و ... از جمله دلایل این تصمیمم بود، از تجربه سفر قبلی برای مصاحبه و سفرنامه های دوستان در مهاجرسرا مطمئن بودم جای مناسبی پیدا می کنم. در یکی از سفرنامه ها از خط اتوبوسی ذکر شده بود که تا چهارراه کیزیلای می رفت، تا از فرودگاه بیرون اومدم سراغشو گرفتم، جلوی اتوبوسای هاواش ایستاده بود، خط 442، از پول خوردهای باقی مونده از دفعه قبل با لذت! 3.75 لیر به راننده پرداخت کردم و سوار شدم، این خط اتوبوس مسیر طولانی دایره واری طی می کنه و دوباره بر می گرده به خود فرودگاه، یعنی مثل نوار موبیوس سر و ته نداره و هر ایستگاهی که سوار شی می تونی دوباره برگردی و توی همون ایستگاه پیاده بشی، ایستگاه های زیادی داره و زمان بیشتری طول می کشه تا به مقصد برسی اما پول مناسبی که پرداخت می کنی به همه اینا می ارزه، غیر از فرودگاه در راه آهن مرکزی آنکارا هم ایستگاه داره برای همین آوردن بار و چمدون توی اتوبوس کاملاً متعارف و معموله، در این دوباری هم که من سوارش شدم صندلی های خالی زیادی برای نشستن داشت

خلاصه سرتونو درد نیارم بعد از حدود سه ربع ساعت در ایستگاه کیزیلای از اتوبوس پیاده شدم و برای گرفتن هتل راه افتادم توی کوچه پس کوچه های اون جا، دنبال یه جای ارزون بودم که در عین حال تمیز و امن باشه، اولین هتل ارزون بود (شبی حدود 60 لیر برای اتاق یه تخته) اما تمیز نبود و از همه بدتر با راهروهای تنگ و آسانسور زاقارت و چهره های غیر دوستانه رسپشن و کارکنانش بیشتر به این مسافرخونه های مافیایی شبیه بود. دومی و سومی هم همین طور، دیگه داشتم نا امید می شدم و به خودم فحش می دادم که چرا قبلاً هتل نگرفتم و می خواستم سر کیسه رو شل کنم و برم همون هتل هیوستونی که دفعه قبل به اتفاق خانم و بنده زاده اقامت داشتیم که چشمم به یه کافی نت افتاد و ناگهان تصویر زیبای سایت مهاجرسرا – که ایشالا قربونش برم! - پیش چشمم مجسم شد. وارد سایت شدم و در یکی از سفرنامه ها به هتل "اوزیل هان" برخوردم که پیشنهاد دهنده ازش اعلام رضایت کرده بود. خوشبختانه لینک سایت هتلو هم گذاشته بود: http://ozilhanotel.com.tr/homepage.html
پس بدون معطلی آدرسو از توی سایت یادداشت کردم و پرسون پرسون خودمو بهش رسوندم. بعد از بازدید اتاق ها متوجه شدم "اوزیل هان هتل" همون گمشده ای بود که دنبالش می گشتم. نشونیش اینه: آتاتورک بولواری، آکای جاده سی، یعنی تقریباً بین چهارراه کیزیلای و سفارت آمریکا. (طبق گفته خود سایت 500 متر تا کیزیلای، 400 متر تا سفارت آمریکا) سربالایی خیابون آکای رو که پیاده بالا بری سمت راست هتل ددمان معروف واقع شده و سمت چپ می رسی به مسجد کجاتپه معروف، خیابونای اطراف هتل هم مملو از خوابگاه دانشجویی، رستوران، بار، کلوپ شبانه و امثالهمه. هتل با هیچ معیاری شیک به حساب نمیاد، ولی تمیز و امنه، رفتار کارکنانش هم بسیار دوستانه و مودبانه است. پر از ایرانی هم هست، در هر ساعت از شبانه روز که از لابی رد بشی هموطنان گرامی رو مشغول رسیدگی به مشکلات عالم و کائنات مشاهده می کنی!

دو گونه اتاق استاندارد و لوکس در این هتل وجود داره که من یک عدد اتاق بزرگ لوکس در طبقه آخر – هفتم، با چشم انداز زیبایی از شهر- گرفتم از قرار شبی چهل و هشت دلار، و راضی هم بودم، هرچند که وایرلس داخل اتاق یه روز در میون قطع می شد (وایرلس لابی همیشه برقرار بود) ، یه روز تا ظهر آب گرم نداشتیم، و از صبحانه آنچنانی خبری نبود، ولی به نسبت پولی که پرداخت کردم می ارزید و راحت بودم. وقتی حساب می کنم می بینم مهاجرسرا تا همین جا فقط از نظر مالی کلی به نفعم کار کرده، خلاصه می خواستم یادآوری کنم قدر این سایتو بدونیم همگی.

فرداش یعنی دوشنبه ساعت 12 جلوی در سفارت بودم، هرچند قرار بر این بود که ساعت 13 اون جا باشیم، اما گفتم زودتر برم ضرری نداره، و البته هیچ فایده هم نداشت جز این که با چند نفر از دوستانی که روز مصاحبه با هم آشنا شده بودیم، دوباره دیدار کردیم، از جمله آقای مسنی که من در سفرنامه قبلیم هم ازش گفته بودم، اون موقع ایشون جلوی سفارت عکس یادگاری انداخته بود و نزدیک بود به عنوان قوم و خویش بن لادن حالشو جا بیارن، سرگذشت این آدم بسیار جالبه، اجازه می خوام به عنوان یه قصه فرعی، روزشمار دریافت ویزای ایشونو بنویسم که خیلی آموزنده است!:
در روز مدیکال تست ایشون مشکوک به سل تشخیص داده می شه، برای همین تا چند روز از صبح تا بعد از ظهر درگیر آزمایش خلط و عکس و اونگان و اورانگوتان و از این حرفا میشه
روز مصاحبه صبح ساعت هفت جلوی سفارت عکس یادگاری می اندازه، یهو چند نفر می ریزن می گیرنش و می برن داخل، بازرسی بدنی و چک مدارک و تلفن به هتل و ... خلاصه با من بمیرم تو بمیری ولش می کنن اما تقریباً جزو آخرین نفرها وارد سفارت و مصاحبه میشه و کلی مدارک جدید ازش می خوان
برای مصاحبه دوم دوباره کلی مدرک دیگه ازش می خوان، به هر بدبختی تهیه شون می کنه، فرداش که به سفارت مراجعه می کنه هوای آنکارا به هم ریخته بوده و بارون و تگرگ و طوفان و ... خلاصه به هر بدبختی وارد میشه اما باز یه مدرک دیگه ازش می خوان
دوباره فرداش از میون طوفان و تگرگ و سیل و زلزله و ... می ره دم سفارت و می خواسته وارد سفارت بشه که می فهمه روز تعطیلیه در ترکیه، فردای همون روز هم یه روز ملی در آمریکا بوده و سفارت تعطیل بوده، فردا و پس فرداش هم شنبه و یکشنبه بوده، خلاصه دوشنبه – یعنی روزی که من دوباره باهاش برخورد کردم – بعد از چند بار تغییر بلیط برگشت و تمدید هتل، ناسزاگویان اومده بود و می گفت اگه این بار هم ازش ایراد بگیرن بهشون فحش می ده و میاد بیرون و از خیر ویزا می گذره!
ساعت 13 که ما برگه آبی بدستان رو به صف کردن، دیگه ایشونو ندیدم که چطور وارد سفارت شد، من خودم مشکلی نداشتم و مثل اون دفعه بعد از بازرسی و صدای تلق تلق های معرف درها وارد شدم، شماره ام خونده شد و پاسپورت ها رو تحویل دادم، فقط یادآوری کردم چون مهلت پاسپورت ها داشت تموم می شد (5 ماه باقی مونده بود) من عوضشون کردم، آیا باید پاسپورت های قبلی رو هم تحویل بدم؟ که گفت نمی خواد و با این برگه برو یو پی اس، پست از من 42 لیر بابت سه تا ویزا گرفت، من یادآوری کردم درواقع دو تا پاسپورته و پسر من توی پاس همسرمه، که گفت فرقی نمی کنه و توی این برگ نوشته 3 نفر، اون موقع واقعاً نفهمیدم چرا داره از من مبلغ اضافه می گیره، اما بعداً که جناب یو پی اس اومد هتل متوجه شدم مبلغ اضافه رو بابت پرونده پسرم گرفتن، دو روز بعد از تحویل مدارک یعنی چهارشنبه، پست با ویزاها اومد، یادم رفت بگم یکی از مزیت های این هتل اینه که نزدیک اداره یو پی اس قرار گرفته برای همین مامور پست تقریباً اولین جایی که میاد این جاست. ایرانی های زیادی منتظر ویزاهاشون بودن که وقتی مامور پست اومد همگی دنبالش راه افتادن و مثل جوجه هایی که دنبال مادرشون می رن باهاش تو لابی این ور اون ور می رفتن، طبیعتاً هر کسی که ویزاش اومده بود به شیوه خودش ابراز خوشحالی می کرد و بقیه هم لب و لوچه شون آویزون می شد، نکته جالب پوشه زرد دربسته پرونده من بود که فکر کنم خودش چهار پنج کیلویی وزن داشته باشه، به نظرم هرکاری از بدو تولد انجام دادم اینا جمع کردن و توی پوشه گذاشتن!
خوش بختانه پست خیلی به موقع رسیده بود چون من همون شب بلیط برگشت داشتم، دوباره رفتم چهارراه کیزیلای و با پرداخت 3.75 لیر سوار همون خط اتوبوس شدم ( 442 یا به زبون خودشون اتوبوس هوالیمانی یعنی فرودگاه) و به فرودگاه رفتم. دفعه قبل که ما خانودگی برای مصاحبه اومده بودیم، کلی خرید کرده بودیم که به دوتاشون برگه تکس فری داده بودن. من که دیدم فرصت دارم گفتم بذار برم اینا رو بگیرم، دفتر تکس فری گفت بیست لیر بهتون پرداخت می کنیم اما باید آفیسر مربوطه برگه ها رو مهر کنه، حالا آفیسر کجاست؟ طبقه زیر همکف، یه دونه از این پلیس های بیلمز انگلیسی ندان، برگه های تکس فری به نام خانوم من بود که گفت خودش باید باشه، منم الکی گفتم بالاست، گفت برو بگو بیاد، گفتم اینا این پاسپورتشه، اینم پاسپورت منه، لطفاً برگه ها رو مهر کن وقت نداریم، گفت نه می خوام ببینمش! من که دیدم قضیه داره بیخ پیدا می کنه گفتم درواقع اون الان همراه من نیست و تهرانه، گفت پاسپورتش پس پهلوی تو چی کار می کنه؟! می خواستم بگم آخه تو رو سنه نه، زن منه می خوام پاسپورتش پهلوم باشه، اما نگفتم! چون می دونستم این کار غیر قانونیه، سعی کردم براش جریان ویزا رو توضیح بدم ولی مگه می فهمید، خلاصه وسط جر و بحث ما که کم کم صداهامون هم بالا رفته بود، چند تا پلیس دیگه ریختن تو اتاق و این آقای آفیسر جریان رو بلند بلند براشون توضیح داد، وسط حرفاش هم از سر خشم به من نگاه هایی می انداخت، اونا هم انگار یه هو یه تروریست بین المللی کشف کردن با تاسف سر تکون می دادن و پاسپورت های ما رو دست به دست می دادن و زیر و بالاشو چک می کردن، جالبه که هر کدوم هم به شیوه بازجویی این سوالو تکرار می کردن که الان همسرت کجاست؟ حالا هر چی من می خوام به انگلیسی توضیح بدم قضیه ویزا ها رو مگه به گوش کسی می رفت، آخر سر به یکی از این پلیسا که خانوم بارداری بود و یه کم هم انگلیسی حالیش می شد گفتم آقا جان! به جان همین کره خرت، خر ما از بچگی دم نداشت! من تکس فری مکس فری اصلاً نخواستم، نوش جون صنایع پوشاک ترکیه، این پاسپورتای ما رو بده بریم سر خونه زندگیمون، اونم که فکر کنم یه لحظه با خانوم من همذات پنداری کرده بود که "آخه، الان منتظر شوهر و ویزای آمریکاشونه" رفت و با بقیه صحبت کرد و پاسپورتای ما رو گرفت و خلاصه مشکل حل شد. با پله برقی ها که داشتم بالا می اومدم با خودم قرار گذاشتم دیگه هرگز سراغ تکس فری نرم و در هیچ فرودگاهی به هیچ دلیلی دروغ نگم!

به گیت خروجی پرواز که رسیدم، همون آقای مسن پرماجرای جلوی سفارتو دیدم، پرسیدم "ویزاتونو گرفتین" گفت "آره، شما چی؟" "منم آره" "خب خدا رو شکر"
توی تهران که به زمین نشستیم منم خدا رو شکر کردم، چون با اون شانسی که این همسفر ما داشت همه اش منتظر بودم هواپیما سقوط کنه، و به نظرم خیلی مضحک می شد اگه آدم با سه تا ویزای آمریکا در جیب سقوط کنه.
ضمن تشکر از bbbboys قسمت مربوط به هتلهای ایشون رو تصحیح کنم که هتل رویال هم اینترنت مجانی دارزه هم سرعت خوبی داره
تشکر کنندگان: rayan.s ، bbboys1981 ، emankh101 ، peyman74 ، success
(2010-11-15 ساعت 19:26)shamim نوشته:  ضمن تشکر از bbbboys قسمت مربوط به هتلهای ایشون رو تصحیح کنم که هتل رویال هم اینترنت مجانی دارزه هم سرعت خوبی داره

عذر میخوام.شاید من به دقت گوش نکرده باشم.ولی یادمه که گقتن راضی نبودن از اینترنتش.شاید اتاقشون بد جایی بوده.


[font=Trebuchet MS]شماره کیس:****ANK2009
تاریخ مصاحبه:17 آبان
تاریخ کلیرنس:21 دی
تاریخ عزیمت:24 آوریل
عزیمت به:Saint Louis,Missouri

[/font]
تشکر کنندگان:
سلام
منم امشب میرم و دوشنبه 22 نوامبر مصاحبه دارم ،هتل هیلتون میرم!
انرژی +++++++ یادتون نره!!!!!D:
تشکر کنندگان: emankh101 ، hasti_banoo ، R.F ، free_free ، bbboys1981 ، saman33 ، SNAGHIAN ، هموطن ، success ، usa ، laili ، shamim ، rayan.s ، megaholding ، behzadb57
(2010-11-17 ساعت 19:48)negin65 نوشته:  سلام
منم امشب میرم و دوشنبه 22 نوامبر مصاحبه دارم ،هتل هیلتون میرم!
انرژی +++++++ یادتون نره!!!!!D:

به سلامتی انشاا..

از هتل هیلتون و خیابونهای اطرافش لذت ببرید. بودن در این هتل برای من خاطره خیلی خوبی بود. سرویس عالی، کارکنان مهربان و مودب، اتاقهای شیک با تمام امکانات ، محیط دوست داشتنی و ...

فقط چند نکته رو برای کسانی که می خوان هیلتون آنکارا اقامت داشته باشن عرض کنم که بد نیست بدونید:

1- معمولا مسواک و خمیر دندان رو در سرویس بهداشتی نمی بینید. اگر همراه ندارید حتما با شماره 9 که مربوط به room service هست تماس بگیرید تا براتون بیارن. رایگانه و هزینه ای دریافت نمی کنن.

2- علاوه بر minibar ، بخشی هم در هر اتاق هست که کتری برقی، آب معدنی، انواع چای کیسه ای ، انواع قهوه فوری و کافی میت هست. تو برگه ای که کنار این هاست نوشته complimentary یعنی پیشکشی ، پس با خیال راحت مصرف کنید بدون نیاز به پرداخت هزینه. آب معدنی ها تا 2 تا مجانی است. یک آب معدنی بزرگ روی میز آینه هست که اون رایگان نیست.

اتاقها مجهز به safe box هست. همچنین اتو و میز اتو در کمد اتاق هست. ساعت زنگ دار هم داره پس نیازی به بردن این وسایل ندارید.

3- برای استفاده از اینترنت باید ساعتی 10 لیر پرداخت کنید که قاعدتا گرونه. بهترین راه اینه که برای این منظور از هتل که بیرون آمدید مستقیم به خیابان ایران ( همراستای تونالی هیلمی) بیاین، تقریبا کمی بعد از پارک کنار مطب دکتر اونگان ، کافه استارباکس. اینجا می تونید هم از خوردن قهوه ها و بستنی های خوشمزه لذت ببرید هم به رایگان اینترنت استفاده کنید.

4- اگر به امید خدا ویزا گرفتین و قرار شد منتظر یو پی اس باشید، از فردا بعد از ظهر روز دادن پاسپورت به سفارت، سایت یو پی اس رو چک کنید که اگر کد رهگیری شما ظاهر شد، می تونید برای فردا ظهرش منتظر مامور یو پی اس باشید. بهتره دو روز بعد از سفارت حدودا از ساعت 10 صبح تا ظهر در لابی هتل منتظر باشید. هیلتون از اولین هتلهایی است که ماموران یو پی اس اونجا میرن. روزی که من و دو همسفر دیگه منتظر بودیم، ویزای ما اومد اما همسفرانی که همزمان سفارت رفته بودیم و قبض یو پی اس گرفتیم ولی ددمان اقامت داشتند، متاسفانه مجبور شدن بلیطشون رو تمدید کنند چون مامور یو پی اس اون روز به هتل ددمان نرفته بود !

5- هتل هیلتون fitness room خوب و مجهزی داره. اگر فرصتشو داشتید استفاده کنید.

6- خیابون تهران که هتل هیلتون داخلش هست ، جزو محلات بسیار خوب آنکاراست. هتل چسبیده به سفارت ایرانه که نمای بیرونیش قشنگه. خیابونهای اطراف هم بسیار زیبا ، تمیز و آرامه. حتما پیاده روی تو سربالای ها و سرازیری های این خیابونها رو از دست ندین.

7- صبحانه هتل بسیار مفصله. اما برای نهار و شام ، خیابونهای اطراف پر از کافه و رستوران و فست فودهای خوبه. رفتن به منقل کباب (mangal kebab ) و خوردن اسکندرکباب رو فراموش نکنید! مک دونالد و برگر کینگ هم هست که البته ترجیحا با غذاهای خوشمزه ترکی بهتره سراغ اونها نرید. یک توصیه دیگه هم دارم، در خیابون آکای، به چهارراه هتل ددمان که رسیدید، سمت مخالف هتل ددمان وارد خیابونی میشین که رستوران ایرانی شبهای تهران ( اگر اسمشو اشتباه نکنم) هست. کمی بعد از این رستوران ، مقابلش و نبش چهارراه بعدی یک رستوران کوچک هست که بیشتر از فضای بیرونش استفاده می کنند. فکر کنم کافه cirac اسمش هست. ظاهرش خیلی معمولی است. ولی منوی فوق العاده ای برای سالادهای منحصر به فردش داره که یک غذای کامل محسوب میشه. حتما امتحان کنید ! البته انواع عذاهای دیگه رو هم داره. یادتون باشه به گارسونها بگید که می خواهید از اینترنت استفاده کنید. پسورد وایرلس رو در اختیارتون می ذاره و می تونید هر چقدر بخواهید اونجا باشید و از سالادها و اینترنت سریعش لذت ببرید (:-)

8- هتل هیلتون بر خلاف معمول که ساعت 1 پذیرش مسافر داره، اگر زودتر هم برسید بهتون اتاق میده و لازم نیست صبر کنید. من ساعت 10 صبح رسیدم و اتاقم رو بلافاصله تحویل گرفتم.

9- بعد از استراحت اولیه تشریف ببرید به قسمت پذیرش و به متصدی بگین که می خواین عضو کلاب افتخاری هیلتون بشین. Hilton Hhoners همون برنامه مشابه milage شرکتهای هوایی است که با هر بار اقامت براتون امتیاز ثبت می کنن و به درجه ای که برسید، اقامت رایگان، اینترنت رایگان و .. رو بهتون میدن. اما در ابتدای کار به محض عضو شدن که رایگان هم هست، اولین امتیازش بهتون تعلق می گیره. اون هم روزنامه است که صبح به صبح به دستگیره اتاقتون آویزون می کنند. این برنامه در تمام هتلهای هیلتون دنیا وجود داره و نوبت بعد که هر جا تشریف ببرید ، هم تخفیف می گیرید، هم زودتر اتاق بهتون میدن، هم دیرتر می تونید checkout داشته باشید و خیلی مزایای دیگر.

خوش بگذره و موفق باشید




تشکر کنندگان: R.F ، bbboys1981 ، vroom ، Linspire ، satusa ، loveusa2010 ، MOHSEN8766 ، javidk ، usa ، GBUSA ، هموطن ، success ، emankh101 ، mehdi_behzadi ، megaholding ، rayan.s ، laili ، saman33 ، alirezagh
سلام به همه دوستان خوب

سوالي در زمينه بردن يا نبردن لپ تاپ داشتم. من دو سال پيش يك سفر كاري به استانبول داشتم . روز آخر كه اتاق را تحويل دادم چون پروازم شب بود وسايلم را در هتل گذاشتم ولي مسئول هتل گفت كه لپ تاپ را نمي توني اينجا بگذاري و مجبور شدم آنرا در طول روز با خودم همه جا ببرم و كلي خسته شدم چون اتفاقا اون روز كلي هم خريد كردم . مي خواستم ببينم شما هم با اينطور مشكلي مواجه شديد كه نتونيد لپ تاپ را در هتل بگذاريد؟

با تشكر
درد من تنهایی نیست؛ بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت؛ بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند...... گاندی

كيس نامبر:2011As4800
تاريخ مصاحبه:2 دسامبر(انكارا)
تاريخ كلير:23 دسامبر
تشکر کنندگان:
(2010-11-19 ساعت 22:36)success نوشته:  سلام به همه دوستان خوب

سوالي در زمينه بردن يا نبردن لپ تاپ داشتم. من دو سال پيش يك سفر كاري به استانبول داشتم . روز آخر كه اتاق را تحويل دادم چون پروازم شب بود وسايلم را در هتل گذاشتم ولي مسئول هتل گفت كه لپ تاپ را نمي توني اينجا بگذاري و مجبور شدم آنرا در طول روز با خودم همه جا ببرم و كلي خسته شدم چون اتفاقا اون روز كلي هم خريد كردم . مي خواستم ببينم شما هم با اينطور مشكلي مواجه شديد كه نتونيد لپ تاپ را در هتل بگذاريد؟

با تشكر

من ددمان بودم و اصلا همچین مشکلی نبود و از صبح تا شب هم که بیرون بودم لپتاپ توی اتاق ولو بود!
نگران نباش دویت عزیز
موفق باشی
تشکر کنندگان: success
دوست عزیز
اگر در هتل خوبی اقامت داشته باشی همچین مشکلی اصلا" وجود نداره.اما هتل های دو یا سه ستاره رو نمیدونم.
موفق باشین
تشکر کنندگان:




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان