کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
واقعا از دوستانی که حقایق و نه اونچه که بعضی ها دوست دارند بشنوند را بیان میکنند صمیمانه تشکر میکنم. دوستان خواهش میکنم تجربیات خودتون در مورد سفر و نکات را یک مقدار ریز تر بیان کنید. مثلا نحوه پیدا کردن آدرس، چگونگی برخورد بهتر در سفارت ، پیگیریاسپورت ، اگر جایی انگلیسی بلد نیودند چه کنیم و ...
تشکر کنندگان: tamanna ، HOMAYON53 ، maaref ، tata63
بازم سلام به همه دوستان گل مهاجر سرایی،

هر چی‌ خواستم صبر کنم که وقتی‌ برگشتم براتون سفر نامه بنویسم طاقت نیاوردم،و هم اکنون من و لبتاپم از سقف آویزون شدیم از خوشحالی و بماند که لب‌تاپ هم هم جوگیر شده هی‌ گیر‌های الکی‌ میده،فکر کنم بوی نو شدن شنیدهBig Grin,گفتم شاید اینجوری بهتر بتونم دینمو به سیت ادا کنم،اگر این پست غلط املائی زیاد داره ببخشید چون از سایت بهنویس دارم تبدیلش می‌کنم.

خوب همون طوری که گفتم سفر من خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که بخوام در مورد روندش چیزی بنویسم،من فقط می‌خوام یک سری نکاتی‌ را بگم که به راحت تر بودنتون تو سفر کمک کنه.

اول از همه میریم سراغ بحث تلفن،همهٔ دوستان راهی‌ مختلفی‌ را برای ارزون تر شدن گفتن،ولی‌ من امروز می‌خوام یه راه بهتون بگم که از همه کم هزینه تر هست:دوستانی که هتلشون اینترنت رایگان داره بهترین راه این هست که اگر آشنایی در خارج از کشور دارن یک ID در SKYPE بسازن و بگن براشون پول بریزن توش که بتونن زنگ بزنن،اس‌ام‌اس هم که باهاش بدین تعقیبن ۵۰ تومن در میاد پاتون،

مان روزی که واسه مدیکال رفتم به یک آژانس برخورد کردم که یک سری راهنمایی‌ ازشون گرفتم به همراه یک سری بروشور که ۱۰ $ برام هزینه برداشت که فقط ۳ صفش به درد میخورد که من اینجا براتون گذاشتمش،ولی‌ خوب این ۳ صفحه خیلی‌ خوب هست و خیلی‌ به درد بخور هست،که به محض اینکه برگشتم به صورت pdf و نسخه با کیفیت ترشو براتون میزارم،بهتون توصیه می‌کنم حتماِ حتما بخونیدشون،

از ادمین‌های سایت هم تقاضا می‌کنم این ۳ صفحه را یک جای سر دست تر برای دوستان بزارن،که همه بتونن استفاده کنن.

برای خرید ظاهراً اینجوری که من پرسیدم همه میگم از kizilayi خرید نکنید بهتر هست و از anka mall خرید کنید الانم واسه دوستایی که میخوان بیان بهترین فصل خرید هست(مخصوصاً برای دوستان مارک باز) و تمام فروشگاها %۷۵ حراج زدن.

و اما یک نکته واسه روز مصاحبه،

بعضی‌ از دوستان از برخورد بد افیسر‌ها گله کرده بودن،که من واقعا چنین چیزی ندیدم،و بسیار بسیار خوش برخورد بودن،

حتا یکیشون بود که یک آقایی بود هرکی‌ میرفت پیشش نمیدونم براشون جوک میگفت یا چی‌؟؟؟همش هی‌ میخندیدن و هی‌ شوخی‌ میکرد با همه که من هی‌ خدا خدا میکردن که مصاحبم با اون بیفته که نیفتاد،و یک خانمی بود که خوش برخورد بود اونم خیلی‌ ولی‌ خوب یه کم جدی تر از اون آقاهه،که خدارو شوکر اونم بهم یک ضرب ویزا داد و بد از سر جاش بلند شد و بهم تبریک گفت.

در مورد زبان انگلیسی باید بگم که بعضی‌ جاها واقعا کار راه بنداز هست ولی‌ تو خیابون معمولان کاری از پیش نمیبره چون ترکا وضع زبانشون خیلی‌ خراب اینجا هرچی‌ می‌پرسی‌ ترکی‌ جواب میدان و کم پیش و بیشتر باید سعی کنی با زبون ایما و اشاره حالیشون کنی‌،و کم پیش میاد که یکی‌ پیدا کنی‌ که خوب بتونه انگلیسی صحبت کنه

و نکته آخر:یک آقا پسر ایرانی‌ اومده بودن اونجا که کیسشون reject شد،و اون آقاهه هم خیلی‌ سعی‌ میکرد بهش دلداری بده ولی‌ در نهایت گفت از دست من کاری بر نمیاد امیدوارم که سالهای آینده ببینمتون،و دلیش هم این بود که این آقا آخرین مدرک تحصیلیشون دیپلم هنرستان بود و دانشجو بود ولی‌ دیگه هیچ مدرکی‌ نداشت،یعنی‌ آخرین مدرکش دیپلم هنرستان بود،دوستانی که این شرایطو دارن حتما دنبال یک سابقه کار خوب بگردن

خوب اینم از سفر نامه من ببخشید اگر کوتاه بود ولی‌ امیدوارم مفید واقع شده باشه

اینجا الان ساعت ۸:۰۰ pm به وقت آنکارا هست و منم الان می‌خوام برم به سلامتی همهٔ ممل امریکایی‌های گل مهاجر سرایی و ویزای خودم یک beer بزنم

حتما فایل‌های پیوست شده را مطالعه کنید...

با آرزوی موفقیت برای همهٔ دوستان


فایل‌های پیوست پیش‌نمایش تصاویر

CASE NUMBER:33xxxBig Grin

, What you believe from bottom of your heart will come true
دوستان اگه یه دی.سکو ایرانی تو آنکارا میشناسید برای من آدرس بگذارید.
شماره کیس: *****2011AS
کنسولگری: آنکارا
تاریخ مصاحبه: AUG/4
تاریخ اخذ ویزا :من یکضرب ویزا گرفتم ،همسرم برگه آبی
تاریخ کلیر همسر:sep/27Rolleyes
تشکر کنندگان: vahidvm60 ، آرتين ، behzad7
دوستان معمولا چند روزه ups ویزا ها رو میاره؟
شماره کیس: *****2011AS
کنسولگری: آنکارا
تاریخ مصاحبه: AUG/4
تاریخ اخذ ویزا :من یکضرب ویزا گرفتم ،همسرم برگه آبی
تاریخ کلیر همسر:sep/27Rolleyes
تشکر کنندگان: California ، آرتين
خوب نوبت نوشتن سفرنامه من شد! اول تشكر ميكنم ازهمتون به خاطر اينكه من كلي از اطلاعاتمو در مورد مصاحبه و آنكارا از سفرنامه هاي شما متوجه شدم، ممنونم
همين طور از mitr.p كه شماره عباس رو به ما داد مرسي عزيزم
همين طور farnaz82 كه خيلي كمكم كرد

نامه برنده شدن من مال مي 2010 بود كه پسر... همسايمون برداشته بودش جاي بنده! و آپريل 2011 تازه نامه به صورت جوييده شده به دست من رسيد و فرصت ارسال فرم خيلي كم بود براي همين يه سري اشتباهات توي فرمم پيش آمد از جمله اينكه سال ازدواجمون و سال فارغ تحصيلي و كارم رو همه رو يك سال اشتباه زده بودم كه از قرار چندان مهم نيست حالا ميگم چرا و همين طور مادرم سيده كه چون ما هيچوقت نمي نوشتيم! منم ننوشته بودم ولي همشون رو درست كردمو با يه نامه به همراه بقيه مدارك فرستادم آنكارا

ما روز 31 آگوست يعني همين يكشنبه پرواز داشتيم كه متأسفانه پروازمون با 4 ساعت و 15 دقيقه تأخير پريد! ديگه همه اشكشون درآمده بود! ولي خوب با خيليا آشنا شدم از كيس نامزدي و دانشجويي گرفته تا لاتاري! خيلي هم سفر دومشون بود و براي گرفتن ويزا آمده بودن
ما براي هتل به هر آژانسي زنگ ميزديم نسبت به عباس قيمت پرت ميداد! بنابراين با سبك سنگين كردن همه مسائل اعم از هتل و رفت وآمد از فرودگاه تا هتل، رفتن به دكتر و سفارت ترجيح داديم با عباس هماهنگ كنيم كه خيلي خيلي هم از كارمون راضي هستيم! يعني عباس عالي بود از نطر ما! به هرحال هر كي يه اخلاقي داره به نظر من به اطمينان و آرامشش خيلي مي ارزيد! و يه سري چيزهاي ديگه كه در طول سفرنامه اشاره ميكنم! براي هتل هم مارو برد هتل سگمن كه واقعاً هتل تميزي بود، اينترنت رايگان هم داشت، فقط شب اول اسپيليتش خيلي بد كار كرد كه اونم همسرم گفت آمدن درستش كردن و ديگه مشكلي نداشتيم! آرايشگاه هم داره كه من براي براشينگ ازش استفاده كردم فقط چون صبح خيلي زود آمد 5 لير بيشتر گرفت كه بازم به پول ايران زياد نبود!
در مورد انگليسي بلد نبودن تركها هم بايد بگم من اصلاً فكر نمي كردم اوضاع اينقدر خراب باشه! فكر ميكردم مثل من زياد وارد نيستن! Big Grin يعني در حد اعداد هم چيزي نمي دونن! هيچي! فقط با پانتوميم! يكي از خانوما رفته بود داروخونه قرص سردرد ميخواست بعد از كلي پانتوميم بهش شامپو ضد شوره داده بودن!!! Smile)))
وقت آرايشگاه و همه اينا همش با علامت و اشاره، بنده خداها هيچي انگليسي بلد نيستن ولي خيلي مهربونن و تا جايي كه بتونن كمك ميكنن! حتي يه دفعه از يه نفر ما سؤال پرسيديم متوجه نميشد با موبايلش زنگ زد دوستش كه انگليسي بلد بود تا با همسرم صحبت كنه!
بگذريم
در مورد مديكال بايد بگم ما هيچ كاري نكرديم همه كارهارو خود عباس انجام ميداد و فقط مارو وقتي احتياج بود صدا ميزد،( و چون خودش تركه خيلي بهتر از ليدر تورها هستش) آزمايش خون و عكس قفسه سينه رو هم دو نفر 95 دلار شد! و معاينه نفري 70 دلار كه براي ما واكسن هم نزد و گفت كارتتون تكميله! يه اتفاق جالب هم اين بود كه ماهايي رو كه عباس برده بود خانوم دكتر اونگان ديد و ويزيت كرد! ولي بقيه رو اونگان داشت ميديد! Big Grin
ازتون بيماري هارو مي پرسه و خودكشي و تتو وصرع، سرطان و فشار خون و.....چيز خاصي نداره معاينش!
جوابشم فرداش آماده شد.
و اما مصاحبه من روز چهارشنبه كه مصاحبه داشتيم تو خود تركها آدمي كه با دمپايي آمده باشه هم ديدم، منظم بودن خوبه ولي فكر نميكنم خيلي نوع لباس اهميت داشته باشه در هر صورت همسرم كت و شلوارو كراوات پوشيده بود منم شوميز( پيراهت آستين سه ربع زنونه ) و شلوار پارچه اي!
دم در بعد از اينكه كيفم از ايكس ري رد شد، شروع كرد كه تو كيفت مموري داري؟؟ گفتم نه! گفت هارد؟ گفتم نه! گفت: كول ديسك! گفتم : نه يه دفعه يادم آمد كه تو زيپ كيفم كول ديسكت بوده و من يادم رفت تحويل بدم كه عرض خواهي كردم گفتم يادم رفته بود و دادم بهش كول ديسكو، خلاصه هيچي ازين قبيل همراهتون نباشه! زياد هم معطل نشديم چون سومين مطاحبه بوديم! خانومي كه مدارك رو تحويل ميگرفت يقيناً ايراني بود! شناسنامه، كارت ملي، سند ازدواج، كارت معافيت همسرم رو ازش پرسيدم نميخواين كه گفت نه! مدرك تحصيلي من رو هم گرفت! ولي ترجمشو نخواست! و صورت حساب بانكي
داخل سالن كه نشستيم شمارمون نمايش داده شد كه يه خانوم بسيار بداخلاق بود كه همين خانوم دفعه بعد پول رو هم ازما گرفت! خيلي گوشت تلخ بود، طوري كه همسر من هنوز شوخي ميكنه ميگه شبها ياد اين خانومه مي يوفتم خوابم نميبره! Big Grin  خلاصه بگذريم بهم گفت ترجمه ديپلمتو بده كه گفتم ترجمه ديپلممو همراهم ندارم! دوباره گفت ديپلم ديپلمتو ترجمشو بده! گفتم الان همراهم نيست! يه دفعه فهميدم منظورش مدركمه و خدارو شكر سريع ترجمه مدركمو بهش دادم! به اشتباه فكر ميكردم منظورش ديپلم دبيرستانه!
بعد از اين شمارمون اعلام شد درواقع نمايش داده شد براي انگشت نگاري كه مسئول مربوطه خيلي خوش اخلاق بود و با همسرم هم شوخي كرد! و بعد از اون هم همون افيسر بداخلاق پول رو گرفت! ودر آخر شمارمون اعلام شد براي مصاحبه كه در كمال تعجب خيلي از ما سؤال پرسيد ولي خيلي دوستانه، يعني حرف زدنمون بيشتر شبيه گپ بود و خيلي هم گفت و خنديد! همون آفيسر معروف كه ريشش آنكارد شده هستش و بعضيا بهش ميگن ريش قرمزي آفيسر مصاحبه ما بود كه همه مصاحبه رو اينجا براتون مي نويسم!
اول سلام و احوال پرسي و خوش آمد گويي بود!
بعدش گفت من يه سري جمله هارو ميگم شما تكرار كنيد كه من قبل از خوردن قسم گفتم من فرمهامو اصلاح كردم و براتون فرستادم! گفت كجاش!؟ يه نگاه به فرم زير دستش كردم ديدم همون فرم آپريل كه اولين بار زده بودم براشون دستشه!!!! دوباره گفتم من فرمهاي جديد رو براتون فرستادم با يه نامه روش! گفت: لطفاً بگو اشتباه چي بوده؟!
من: سال ازدواجمون 2005 بود اشتباه 2004 خورده! كه سريع درستش كرد، گفتم سال تحصيل و كار هم اشتباه بوده كه اصلاً و اسم مادرم! كه اين كلمه رو كه گفتم سريع سرش رو بلند كرد و نگاهم كرد كه گفتم سيده ....هست، سيد موروثيه من ننوشته بودم كه خودش درست كرد و دوباره من گفتم من فرمهارو اصلاح كردم و با يه نامه براتون فرستادم!!!
آفيسر: يه لحظه بزاريد من چك ميكنم! كه شروع كرد با كامپيوترش كار كردن كه من ديگه نمي ديدم چيكار ميكنه! يه دفعه گفت: بله بله اينجاست! من نديدم! درستش كردم!
دوباره آمد قسمو شروع كنه كه من گفتم عذرخواهي كردم و گفتم يه چيز ديگه هم بگم كه خندش گرفته بود گفتم نامه اي كه سفارت انكارا برام فرستاده تولد همسرم به جاي 12 مارس ، زده شده 11 مارس!
آفيسر با خنده: تبديل تاريخ شما به تاريخ ميلادي خيلي آشغاله!!!!! 
اين حرفش باعث شد ما خندمون گرفت و وقتي خنده مارو هم ديد ديگه قهقهه زد! گفت آره اينا مهم نيست! پيش مياد!
ديگه بعدش قسم رو گفت كه خيلي با دقت هم به صورت همسرم هم من نگاه ميكرد!
آفيسر: شما الان چيكاره اي؟؟
من: در حال حاضر خانه دار
آفيسر: توي فرم خوندم كار ميكرديد، چيكاره بوديد؟؟
من: منشي
آفيسرك چرا منشي؟؟ گرافيك خوندي، چرا منشي بودي؟؟
من:كاري كه ميخواستم گير نيوردم
آفيسر: آها! بازار اين رشته تو ايران خرابه!؟
من: كلاً بازار هر كاري تو ايران خرابه!
آفيسر سر اين حرف من دوباره كلي خنديد!

من تو سفرنامه ها خوندم اكثراً از كيس اصلي سؤال مي پرسن ولي براي من از همسرم هم سؤال پرسيد كه
آفيسر رو به همسر: شما چيكار ميكني؟؟ يه ذره توضيح بده!
همسرم: من...............هستم
آفيسر يه جوري نگاه كرد كه يعني متوجه نشده! دوباره همسرم بيشتر توضيح داد و باز كرد موضوعو كه گفت مرسي بعدش گفت: شما سربازي رفتي؟؟ همسرم: خير من معاف شدم
آفيسر: معافيت چي؟؟ همسرم:معافيت پزشكي آفيسر با خنده: شما خيلي سالميد! چطور پزشكي؟؟
همسرم: از اون سال خريد ممنوع شد، پدر من براي پسر اون سرهنگ يه كاري انجام داده بود، اونم يه دفعه افيسر پريد تو حرف همسرم: اونم شمارو معافيت پزشكي كرد؟؟ همسرم: بله و دوباره كلي دوتايي سر اين موضوع خنديدن! و آفيسر همين طور كه مي خنديد گفت اين اتفاق گاهي مي يوفته!
اين همون چيزي بود كه من ميترسيدم براشون قابل درك نباشه كه تو تاپيك سؤالها هم مطرحش كردم، كه شكر خدا كاملاً باهاش آشنا بود و حتي رنگ كارتهارو هم مي دونست!
دوباره شروع كرد به نوشتن يه سري چيزها تو كامپيوتر كه ما نمي ديديم و انگار يه دفعه يادش امده باشه رو به من گفت: راستي! شما براي چي ميخواين بريد امريكا من: براي زندگي و ادامه تحصيل
آفيسر: چه خوب!
آفيسر رو به من : شما تا حالا امريكا رفتي؟؟
من: نه!
آفيسر: كسيو داري؟؟
من: الان كسيو ندارم، ديدم داره همين طور نگاهم ميكنه، ادامه دادم كه عمم اونجا بود ولي الان ايرانه( پدرم هم اونجا بود كه من نگفتم چون مال قبل تولد من بودش)
آفيسر: مشكلي نيست
دوباره يه سري تايپ كرد و از توي پرونده ما نه از يه ميز ديگه برگه آبي رو آورد و گفت : شما مداركتون كامله، هيچ مشكلي نيست! فقط به من يه آدرس بديد دفعه بعد كه يكيتون براي گرفتن ويزا آمد!
من: من الان كسيو امريكا ندارم آفيسر: مشكلي نيست، من فقط يه آدرس ميخوام كه همكارم وقتي وارد آمريكا شديد ازتون آدرس ميخواد! براي كارت هاي سبزتون! مي تونيد آدرس يه هتل يا مسافرخونه رو بدي! اصلاً مهم نيست!
مصاحبه ما اين بود، من حتي جمله هاي آفيسر و خودمون رو هم دقيقاً عين همون براتون نوشتم!
ما اسپانسر نداشتيم كه باز هم ازمون نخواست! سند خونه و... نداشتيم فقط حساب بانكي كه اونم زياد نبود نزديك 30000دلار بود
فكر كنم به جوونيمون رحم كرد! Big Grin البته فعلاً كه چيزي دستمون نيست! 
و چيز ديگه كه ما استنباط ميكنيم اينكه قرار بوده ويزامونو همون موقع بده چون كارت آبي توي پرونده ما نبود و از يه ميز ديگه برش داشت! فقط هم گفت دفعه بعد يه آدرس بياريد، فرم يا ..... هم ديگه نخواست! ولي چي شده، آيا حساسيت شغلي همسرم كه از اول هم عباس گفت شغلش براي اينا مهمه و چك ميخوريد باعث شد يا هر چي ديگه نمي دونم شايدم اشتباه كنم! در هر صورت ما الان به جمع منتظران پيوستيم! 

• هر چيزي كه به نظرم مهم بود براتون نوشتم اميدوارم به دردتون بخوره
• به خانومهايي كه حجاب دارن بايد بگم من روز مصاحبه خانوم محجبه هم ديدم، البته ترك بود
• براي خريد هم مي تونيد اطراف ميدون كيزيلاي رو بگرديد و هم مجتمع آنكامال كه من اين دومي رو تأييد ميكنم چون هم جنساش خوب بود و هم مارك هايي مثل زارا و مانگو و ماوي و .... خيلياي ديگه حراج واقعي خورده بودن و خيلي عالي بودن، ولي كلاً روي شيشه همه مغازهاشون الكي نوشته ايندريم! يعني تخفيف كه اطراف ميدون كيزيلاي خيلي از مغازه ها حراج نبودن ولي اين كلمه روي شيشه نوشته شده بود.
• طبقه چهارم آنكامال يك عالمه رستوران داره! از جمله مك دونالد و kfc كه واقعاً هم خوب بود، مك دونالد دور ميدون كيزيلاي هم هست!
• براي رفتن به آنكامال، اول بايد خودتونو به ميدون كيزيلاي برسونيد، سوار متروي رنگ قرمز كه با حرف M مشخص شده بشيد و ايستگاه چهارمش akkapru پياده شيد، همون جاست!
• براي تلفن به ايران هم ما از كارت تلفن استفاده كرديم!
• يه ذره دقت كنيد خيلي سريع مسيرهارو ياد مي گيريد
• راستي ما بليط برگشتمون يكشنبه بود كه ايران اير براي جا به جا كردنش نفري 50 دلار گرفت!!

روز مصاحبه: 2011-Aug-03 آنكارا
تاريخ كلير: Sep-07-2011
تاريخ دريافت ويزا:Cool Sep-13-2011
سلام دوستان
الان بيش از 10 روزه كه تو آنكارا گير افتاديم.يه نقص مدرك داريم كه بايد اصلش از ايران برامون بفرستن.
خواهش ميكنم اگه كسي از دوستان براي روز يكشنبه 16 مرداد،(7 آگوست) مي خواهد با پرواز ساعت 5 عصر ايران اير به مقصد آنكارا، به آنكارا تشريف بياورد لطف كند و به من پيام دهد تا خانواده ام مدارك را تحويل ايشان دهند تا به دست من برسد و بعد از 2 هفته بالاخره تكليفمان معلوم شود.
منتظر پاسخ شما دوست عزيز هستم.
متشكرم
تشکر کنندگان: tata63 ، tamanna ، coming soon ، mim ، maaref
(2011-08-06 ساعت 13:47)Ehaqiqi نوشته:  سلام دوستان
الان بيش از 10 روزه كه تو آنكارا گير افتاديم.يه نقص مدرك داريم كه بايد اصلش از ايران برامون بفرستن.
خواهش ميكنم اگه كسي از دوستان براي روز يكشنبه 16 مرداد،(7 آگوست) مي خواهد با پرواز ساعت 5 عصر ايران اير به مقصد آنكارا، به آنكارا تشريف بياورد لطف كند و به من پيام دهد تا خانواده ام مدارك را تحويل ايشان دهند تا به دست من برسد و بعد از 2 هفته بالاخره تكليفمان معلوم شود.
منتظر پاسخ شما دوست عزيز هستم.
متشكرم

دوست عزيز
بهتر نبود به جاي اينكه اين همه منتظر باشي كسي بياد مي گفتي خانواده برات با DHL مي فرستادند. حداكثر 2-3 روزه مي رسد. فكر كنم اينجوري چندين برابر هزينه اقامت اضافي پرداخت كرده ايد.
تشکر کنندگان: tata63 ، frozen mind ، REZA1390 ، tamanna ، coming soon ، mim ، California ، maaref ، ali.narooei
به نام خدا و با سلام خدمت همه ی شما عزیزان
من چند ساعتی میشه که عضو رسمی این سایت شدم. اما از همون لحظه ای که در لاتاری 2011 قبول شدم مرتب این سایت را بازدید می کردم و از اطلاعات اون استفاده می کردم. قبل از این که من هم راجع به کیسم و نحوه ی مصاحبه در سفارت چیزی بنوسیم لازم می دونم موردی را خدمت شما عزیزان اعلام کنم . اون هم اینه: "من دست شما عزیزان (مدیران و اعضا) را 1000 بار می بوسم" چرا که با خوندن اطلاعات شما من تقریبا با هیچ مشکلی مواجه نشدم. از همون پارسال گام به گام مطالب مربوط به هر تاپیک را به دقت خوندم؛ مثلا در اولین گام نحوه ی ارسال مدارک به KCC، سپس ترجمه ی مدارک، سپس....، و در نهایت سفرنامه ی آنکارا و مدیکال چک و مصاحبه. عالی بود عزیزان عالی. من اصلا آدمی نبودم که بخوام تو سایتی عضو بشم و کامنت بذارم. ولی این نهایت بی انصافی بود که این همه شما به من کمک کنید و من بدون این که حتی از شما تشکر کنم راهی آمریکا بشم.
عزیزان من این جا تازه واردم و نمی دونم چگونه اطلاعاتی نظیر Case number و... را وارد کنم. به زودی سفرنامه ی خودم را که 2 روز پیش انجام شد براتون می نویسم.
هزاران هزار بار ازتون ممنونم. نمی دونید که چقدر کارمو راحت کردین شماها. اصلا نیازی به وکیل و دلال و ... نیست نیست نیست نیست. همه ی عزیزان را توصیه می کنم فقط مطالب این سایت رو به دقت بخونین همین. فعلا بای. برکی گردم.
(2011-08-06 ساعت 15:02)Iranian نوشته:  به نام خدا و با سلام خدمت همه ی شما عزیزان
من چند ساعتی میشه که عضو رسمی این سایت شدم. اما از همون لحظه ای که در لاتاری 2011 قبول شدم مرتب این سایت را بازدید می کردم و از اطلاعات اون استفاده می کردم. قبل از این که من هم راجع به کیسم و نحوه ی مصاحبه در سفارت چیزی بنوسیم لازم می دونم موردی را خدمت شما عزیزان اعلام کنم . اون هم اینه: "من دست شما عزیزان (مدیران و اعضا) را 1000 بار می بوسم" چرا که با خوندن اطلاعات شما من تقریبا با هیچ مشکلی مواجه نشدم. از همون پارسال گام به گام مطالب مربوط به هر تاپیک را به دقت خوندم؛ مثلا در اولین گام نحوه ی ارسال مدارک به KCC، سپس ترجمه ی مدارک، سپس....، و در نهایت سفرنامه ی آنکارا و مدیکال چک و مصاحبه. عالی بود عزیزان عالی. من اصلا آدمی نبودم که بخوام تو سایتی عضو بشم و کامنت بذارم. ولی این نهایت بی انصافی بود که این همه شما به من کمک کنید و من بدون این که حتی از شما تشکر کنم راهی آمریکا بشم.
عزیزان من این جا تازه واردم و نمی دونم چگونه اطلاعاتی نظیر Case number و... را وارد کنم. به زودی سفرنامه ی خودم را که 2 روز پیش انجام شد براتون می نویسم.
هزاران هزار بار ازتون ممنونم. نمی دونید که چقدر کارمو راحت کردین شماها. اصلا نیازی به وکیل و دلال و ... نیست نیست نیست نیست. همه ی عزیزان را توصیه می کنم فقط مطالب این سایت رو به دقت بخونین همین. فعلا بای. برکی گردم.

دوست عزيز شما اطلاعاتتو براي آقاي فري فري ارسال خصوصي كن.
شماره كيس : 2011AS39xxx
تاريخ مصاحبه: 12 سپتامبر 2011
تاريخ ورود: 19 بهمن 1389- ورود از فرودگاه دالاس
تلاش تلاش تلاش. فقط همین.


تشکر کنندگان: satusa ، tata63 ، tamanna ، zohreh36 ، coming soon ، California ، maaref ، vida.k
در مورد سفرنامم يه چيزيو يادم رفت بنويسم اونم اين بود كه ما با ماشين خودمون رفتيم فرودگاه و ماشين در پاركينگ يك كه دقيقاً زير سالن فرودگاهه گذاشتيم كه شبي 4800 كرايشه و سر پوشيده هستش! و به نسبت تاكسي هاي فرودگاه خيلي خيلي مناسب تره
پاركينگ 2 و 3 روبازه و فاصله داره از سالن فرودگاه و ممكنه اتفاقي كه براي يوزر افتاد، براي شما هم خداي نكرده پيش بياد!

روز مصاحبه: 2011-Aug-03 آنكارا
تاريخ كلير: Sep-07-2011
تاريخ دريافت ويزا:Cool Sep-13-2011
تشکر کنندگان: frozen mind ، tamanna ، alirezamk ، farnaz82 ، shahrooz59 ، California ، vahidvm60 ، REZA1390 ، maaref ، ali.narooei
با سلام مجدد
سفرنامه ی من،

1- توضیحات کلی:
ما (من و همسرم) در تاریخ 31 جولای از تهران (فرودگاه امام) به آنکارا پرواز داشتیم. ساعت حرکت 17:15 عصر بود که ما در ساعت 21:30 عملا پرواز کردیم و حول وحوش ساعت 23 در فرودگاه آنکارا بودیم. خیلی راحت اتوبوس های فرودگاه به تعداد فراوان مسافران را تا مرکز شهر (ایستگاه Ulus) و همچنین تا ترمینال مسافربری (اتوبوس هایی که شما رو به شهرهای دیگر منتقل می کنند) آماده هستند. عزیزان هرموقع شب دیر هنگام و صبح زودهنگام رسیدید اتوبوس هست اصلا نگران نباشید. قیمتش هم برای هر نفر 10 لیر هست اگر هم لیر ندارین دلار آمریکا را می تونین بدین اصلا آدم های بدذاتی نیستند که بخوان پول بیشتری ازتون بگیرن. من 4-5 سال پیش ترکیه بودم و مقداری پول اونجا همرام بود ولی!!! اون پولو قبول نکردن چون پولاشون عوض شده بود. ما نفری 7 دلار در نتیجه 14 دلار دادیم. در ایستگاه Ulus پیاده شدیم چون هتلمون تقریبا نزدیک بود. از اونجا یه تاکسی گرفتیم 5-6 دقیقه ای دم درهتل بودیم 8-7 لیر دادیم به تاکسی. بنابراین سعی کنین از فرودگاه تا مرکز شهر رو با اتوبوس بیاین خیلی با صرفه است (خیلی با صرفه تر از ایران) و بعد از مرکز شهر اگه خواستین تاکسی بگیرین. چون اینجا تاکسی ها تاکسی متر دارن و شما نمی تونین باهاشون چونه بزنین سر قیمت (تا یادم نرفته خیلی راحت می تونین هنگام خرید از برخی مغازه ها تخفیف هم بگیرین). هتل ما جای خوبی بود در مرکز شهر یعنی Kizilay. خیلی راحت بودیم چون تا میومدیم بیرون به همه چی دسترسی داشتیم. حتی سفارت و مطب دکتر بهمون خیلی نزدیک بود. اگه میخواین خیلی صرفه جویی کنین حتی میتونین پیاده به این دو مکان خودتونو برسونین (البته از میدان Kizilay). اما با اتوبوس نفری 2 لیر میگیرن و دم در مطب و یا سر خیابان منتهی به سفارت شما رو پیاده می کنن.

2- آزمایشات پزشکی:
روال کار خیلی راحت بود. تقریبا همان چیزایی که دوستان قبلی گفتن درست بود. ولی یکی از عزیزان (فکر کنم tata) گفته بود که با اون دلال کارشون راحت تر پیش رفت. در مورد ما هم (که اصلا دلالی مارو همراهی نیمکرد) بی نهایت روتین پیش رفت. و ما اولین نفری بودیم که تست خون، عکس از سینه و .. ما تموم شد. ضمنا دکتر هم به دقت هم من و هم همسرم رو چک کرد. هیچ کدومون واکسن اضافی نزدیم و جوابش هم فرداش آماده بود. تنها چیزی که دوست دارم بگم این بود که نه منشی های دکتر و نه خود دکتر از نظر شخصیتی آدمای خوبی نبودن. اخمو، بداخلاق و تا حدودی بی ملاحظه.

3- مصاحبه:
روز مصاحبه تقریبا بسیار شبیه به آنچه که دوستان قبلی به خصوص tata گفتن بود. در وهله ی اول دم در سفارت صف های گرین کارتیها را جدا می کنن. پاس ها رو ازشون میگیرن و میبرن با لیستی که تو دستشون هست و مربوط به اسامی افراد اون روز هست چک می کنن و بهتون میگن که وارد سفرات شین البته از شما بازدید (گاهی بدنی) به عمل میاد. بهتره که اصلا اون روز وسایل اضافی نظیر دوربین، موبایل و ... همراهتون نباشه خیالتون خیلی راحته اینجوری. سپس خانومی مدارک رو از شما تحویل می گیره میگره میخواین مصاحبه فارسی باشه با انگلیسی؟ برهمین اساس هم به شما یک شماره میده و میگه اگه هر کدوم از این مدارکها را دو هفته قبلش به صورت پست و "اصلی" فرستادین دیگه نیازی نیست که اصلی اون رو بدین. اما کارت پایان خدمت، کارت ملی، قباله ی ازدواج، شناسنامه ها ور باید بدین. در مورد عکش خانوم ها اگر عکس باحجاب داریدو حتما باید گوش های شما نمایان باشد، ما موردی را مشاهده کردیم که با مشکل مواجه شد. وارد سالن انتظار می شین ظرفیتش 87 نفر (صندلی) هست. طوری صندلی ها رو چیدن که پشت شما به 7-8 باجه ی مصاحبه کننده می افته، و شما نمی تونین افراد مصاجبه شونده رو ببینین مگر این که سرتون و بچرخونین به پشت که معمولا چهره ی خوبی نداره (بخصوص اینکه دوربین های دارن شما رو می بینن). در این سالن 3 بار شماره ی شما خونده (نشون داده )می شه: یک بار برای انگشت نگاری (ابتدا 4 انگشت چپ، بعد 4 انگشت راست و بعد هم 2 انگشت شست). مرتبه ی دوم دادن پول برای هر نفر دقیقا 819 دلار و مرتبه ی سوم مصاحبه. فرد مصاحبه کننده ی ما هم همون پسر ریش قرمزی بود که tata63 گفته بود. تقریبا همون سوال ها، همون شوخی ها و جالب تر از همه اینکه موضوع معافیت همسر tata رو به من گفت و اینکه چطور معافی گرفتCool (حالا اگه تاتا خواستی بهم بگو بهت خصوصی میگم). سوالات زیادی از ما پرسید. منی که تا قبل از اون فکر می کردم زندگی حدود 10 سال در خارج، اخذ مدرک دکتری از معتبرترین دانشگاه های دنیا، سابقه ی کارهای علمی، سفرهای مکرر اروپا و آمریکا منو از سد کلیرنس میگذرونه تازه فهمیدم که اشتباه می کردم و تمام این مواردی که گقتم سبب شد تا من هم به جمع عزیزانی بپیوندم که منتظر باید بمونن. یک برگه ی آبی!! حالم گرفته شد و بهش گفتم گفت اصلا نگران نباش این یک فرایند اداری است و گفت"با توجه به نزدیک شدن ماه سپتامبر تلاش ما برای دادن جواب به شما دوچندان خواهد شد." ضمنا بهم گفت که تا فردای روز مصاحبه یک پرشسنامه ی 9 سوالی بهت ای میل میشه که اونا رو هم تو و هم همسرت پر کنین و به همرا CV هاتون برای ما بفرستین. پرسش نامه ها پرشدند (اگه می خواین بهتون می دم هیمنجا)، CV ها هم آماده اند. فقط یک درخواست ! عزیزانی که این پرسشنامه رو پرکردن می تونن تجربه ی خودشون به ما هم منتقل کنن؟ ممنون می شم.

در آخر ترک ها خیلی آدمای خوبی اند خیلی، اصلا فکرشو نمی کردم که این قدر مهربون باشن (فقط از مسولان مطب اعم از منشی ها و دکتر اصلا خوشم نیومد)

با آرزوی موفقیت برای شما
(2011-08-06 ساعت 16:38)Iranian نوشته:  ضمنا بهم گفت که تا فردای روز مصاحبه یک پرشسنامه ی 9 سوالی بهت ای میل میشه که اونا رو هم تو و هم همسرت پر کنین و به همرا CV هاتون برای ما بفرستین. پرسش نامه ها پرشدند (اگه می خواین بهتون می دم هیمنجا)، CV ها هم آماده اند. فقط یک درخواست ! عزیزانی که این پرسشنامه رو پرکردن می تونن تجربه ی خودشون به ما هم منتقل کنن؟

دوست عزیز، ضمن تشکر از سفرنامه شما. دو لینک زیر اطلاعات خوبی درباره نحوه پر کردن فرمهای 9 سوالی در بر داره که بخش زیادیش حاصل زحمات hasti_banoo، از مدیران محترم سایت میباشد.
http://mohajersara.com/showthread.php?ti...3#pid83803
http://mohajersara.com/showthread.php?tid=2604&page=19
تشکر کنندگان: frozen mind ، alirezamk ، coming soon ، aghdam ، tamanna ، maaref ، mim ، ali.narooei ، nima.nabizadeh
(2011-08-06 ساعت 13:56)satusa نوشته:  
(2011-08-06 ساعت 13:47)Ehaqiqi نوشته:  سلام دوستان
الان بيش از 10 روزه كه تو آنكارا گير افتاديم.يه نقص مدرك داريم كه بايد اصلش از ايران برامون بفرستن.
خواهش ميكنم اگه كسي از دوستان براي روز يكشنبه 16 مرداد،(7 آگوست) مي خواهد با پرواز ساعت 5 عصر ايران اير به مقصد آنكارا، به آنكارا تشريف بياورد لطف كند و به من پيام دهد تا خانواده ام مدارك را تحويل ايشان دهند تا به دست من برسد و بعد از 2 هفته بالاخره تكليفمان معلوم شود.
منتظر پاسخ شما دوست عزيز هستم.
متشكرم
دوست عزيز
بهتر نبود به جاي اينكه اين همه منتظر باشي كسي بياد مي گفتي خانواده برات با DHL مي فرستادند. حداكثر 2-3 روزه مي رسد. فكر كنم اينجوري چندين برابر هزينه اقامت اضافي پرداخت كرده ايد.

سلام و ممنون از توجهتون
صحبت شما درسته ولي سفارت از روز اول به ما نگفت كه چي مي خواد و قضيه از چه قراره وگرنه همين كارو ميكرديم.بزودي در سفرنامه ام به اتفاقاتي كه برامون افتاد اشاره ميكنم.

سلام دوستان عزيز
بالاخره نوبت من شد تا سفرنامه ام رو براي شما عزيزان بنويسم شايد بعضي از دوستان بتوانند از آن استفاده كنم.در ابتدا از مسولين محترم سايت پربار مهاجر سرا تشكر ميكنم كه الحق و الانصاف كمك بسيار بزرگي به ما كردند.
سعي ميكنم خلاصه بنويسم و فقط نكاتي رو كه فكر ميكنم مهم هستند بگم.
در مورد آزمايشات مديكال
• نوبت گرفتن فقط بايد اينترنتي باشد چون روزي كه شما براي مديكال مراجعه ميكنيد و برگه پرينت نوبت رو از شما ميگيرند اون رو به همراه ساير مدارك درون پاكت قرار ميدهند تا ببريد سفارت.
• نياز نيست حتما كارت واكسن بين المللي از پاستور تجريش ببريد از همون شهر خودتون بگيريد كافيه.هرچند ما هم اطمينان نكرديم و با هزار مصيبت 2 بار تا تهران رفتيم.يكي از دوستاني كه با ما بود كارتش رو از همون شيراز گرفته بود و دكتر ازش قبول كرد.درضمن واكسن آبله مرغان هم نزده بود و وقتي به دكتر گفته بود در بچگي گرفتم ازش قبول كرده بود.
• اگر به هر دليلي قرص اعصاب يا آرامبخش استفاده ميكنيد به دكتر بگوييد استفاده نميكنم.در آزمايش خون تست نميشود.
• چون كارت واكسن كامل بود نفري 47.5 دلار براي عكس و آزمايش خون و 70 دلار براي معاينه.
نحوه مسافرت
ما روز سه شنبه با اتوبوس تهران آنكارا به مقصد آنكارا حركت كرديم.نفري 85000 تومان از شرگت گيتي سير يا گيتي پيما.درست يادم نيست.اولش به ما گفتند اتوبوس VIP هست و با امكانات كامل ولي جاي دشمنتون خالي.اتوبوس بسيار بدي بود.صندلي هاش زير پايي نداشت و تا آنكارا پاهاي من مثل كيسه بوكس ورم كرد.رفتار راننده و كمك راننده هم بسيار بسيار زشت و بي ادبانه بود.سيگار هم ميكشيدند.
يكي از دوستان هم با اتوبوس شركت همسفر اومده بود و راضي نبود.اگه بليط ديدار سير متعلق به مترو تركيه گيرتون بياد خيلي بهتره وصندلي هاش مونيتور داره و 24 تايي هست.البته ما نرفتيم فقط شنيديم.يكي از دوستان چند روز پيش با اين اتوبوس ها راهي شد اگه خبري گرفتم براتون ميزارم.
مصاحبه.
مصاحبه ما روز سه شنبه 2 آگوست بود و ما پنجشنبه قبل از اون براي مديكال رفتيم.جمعه جواب گرفتيم و 3 روز انتظار كشيديم براي روز مصاحبه.
از مسائل حاشيه اي مثل بيخوابي شب قبل از مصاحبه و غيره كه بگذريم صبح ساعت 7 به زور اقاي شوهر رو از تخت خواب بيرون كشيديم و ساعت 8 صبح دم در سفارت بوديم.
همسرم با كت و شلوار و كراوات و صورت اصلاح شده من هم با مانتوو روسري البته شيك و مرتب.
خلاصه رفتيم تو .من كه هم گرسنه بودم چون صبحانه نخوردم و هم خيلي خوابم مي امد يه چرتي زدم. بعد از كلي انتظار كه شماره هاي قبل و بعد از مارو اعلام كرد شماره ما ظاهر شد و رفتيم براي انگشت نگاري.
از من انگشت نگاري كرد ولي از همسرم نگرفت.تا يادم هست بگم كه من برنده هستم.بعد هم فقط از من پول گرفت نه شوهرم.ما به چيزي شك نكرديم و براي مصاحبه رفتيم .به زبان فارسي بود و يه خانم بود.كه بد نبود و كمي خشك و رسمي بود.
به هردومون گفت قسم بخوريد و فرمهاي منو داد تا امضا كنم.
ازم پرسيد چكاره اي گفتم بيكار و خانه دار.گفت قبلا جايي كار ميكردي گفتم بله ولي 1.5 سال پيش تموم شد.گفت كجا بود گفتم بيمارستان و همينظور پرسيد بيمارستانتون عمومي بود يا خصوصي. و از شوهرم پرسيد كه سربازي رفتي گفت نه و پرسيد كارت چيه؟گفت شركت خصوصي دارم.در ضمن رشته من مهندسي كامپيوتر بود و همسرم مهندسي برق.
خلاصه يه دفعه همه اين ها رو گذاشت كنار و گفت شما يه نقص مدرك داريد.نقص مدرك ما هم طوري بود كه نشان ميداد ما موقع ثبت نام اشتباه كرده ايم و گفت طبق قانون ،من كيس شما رو باطل اعلام ميكنم!!من مثل اسفند رو آتش پريدم بالا و گفتم نه من هيچ اشتباهي نكردم و براش توضيح دادم.كمي قانع شد و برگه زشت صورتي رو امضا نكرد.
و اما نقص مدرك ما
من به دلايل خصوصي نميتونم دقيقا بگم نقص مدرك ما چي بود ولي با توجه به كيس خودمون و يه كيس ديگه مواردي رو كه به نظرم مياد ذكر ميكنم.
اگر در ثبت تاريخ ازدواج در سند ازدواج با شناسنامه ها مغايرتي وجود داشته باشه يا اينكه قبل ازدواج كرده و طلاق گرفته ايد و همچنين اگر فرزندي داريد كه حضانت او در اختيار شما هست يا نيست و.... براي همه اينها بايد از دادگاه مدرك و نامه رسمي همراه با ترجمه بياوريد وگرنه براحتي رد ميشويد!!!!
خلاصه ما گفتيم از اين جريان اطلاعي نداشتيم و شما هم قبلا هيچ اشاره اي نكرده ايد و اون بنده خدا هم واقعا آدم با انصافي بود و حرف من رو قبول كرد.به من گفت ما از همسرتون انگشت نگاري نكرديم و پول نگرفتيم تا اگر كيس شما باطل شد شما پول بيخودي نداده باشيد و ضرر نكنيد.
به ما برگه آبي داد و در قسمت "وغيره"نوع نقص مدرك رو نوشت و گفت هر وقت مدرك رو آورديد ادامه پروسه انجام ميشه.
ما با حالتي مملو از شادي به خاطر كليرنس نخوردن و غم چگونگي فراهم كردن مدرك برگشتيم هتل.
با پدرم تماس گرفتيم و ايشان مدرك مربوطه را از منزل ما پيدا كردند و برامون اسكن و ايميل كردند.پرينت رو برديم به يكي از دارالترجمه هايي كه خود سفارت گفته بود.
اولش براي يه برگ A4 40 ليره و بعد 60 ليره خواست.در آخر هم گفت من اصل مدرك رو لازم دارم و اين كارو نميكنم.بريد پيش بيژن.
بيژن يه دلاله كه دفترش روبروي سفارته.برديم پيش اون و گفت فردا بيايد.جالب اينجاست كه فردا با پرداخت 50 دلار وقتي مهر دارالترجمه رو ديديم مشاهده كرديم مهر همون دارالترجمه اي رو داره كه از ما قبول نكرد!!!!!!!!!
ساعت 1 تا 1:30 دقيقه كساني كه برگه آبي دارند ميتونند برن تو سفارت.اين بار به شوهرم اجازه ندادن بياد تو و گفتند اگر لازم شد آفيسر زنگ ميزنه دم در و ما ايشون رو راه ميديم تو.من رفتم و از همون خانم ايراني يك شماره گرفتم و نشستم خيلي خلوت تر از صبح بود.شماره ام كه اومد رفتم پشت باجه.يه خانم زشت موقرمز و چشم آبي بود كه انگليسي حرف ميزد.
برگه مدرك و پاسپورت و برگ آبي رو گرفت و برگ سفيد يو پي اس رو بهم داد و گفت برو. نميدونيد چه حالي داشتم.بهش گفتم پس همسرم چي ميشه.گفت مگه اون هم ميخواد با شما بياد آمريكا؟گفتم بله ما با هم ميريم. ايشون مصاحبه نشده و پول هم نداده.گفتش برو بنشين تا نوبتت بشه.بعد از چند دقيقه اسم منو تو بلند گو خواندند.تا برگشتم ديدم 2 نفر مثل رستم دستان پشت شيشه ايستادند و واقعا ترسيدم ازشون.
اون يكي كه كمي فارسي ميدونست گفت اين مدرك قبول نيست بايد يه مدرك ديگه بياري و اصلش باشه نه كپي در حاليكه آفيسر روز قبل گفته بود هرمدركي كه ادعاي شما رو ثابت كنه و كپي هم قبوله.
خلاصه من بيچاره هاج و واج مونده بودم چكار كنم.هرچه اصرار كرده قبول نكرد و در آخر بي انصاف برگ يو پي اس رو ازم پس گرفت و دوباره برگ ابي بهم داد ولي از اون وحشتناكتر اينه قسمت كليرنس رو هم تيك زده بود.البته اينو وقتي از سفارت اومدم بيرون ديدم.
به من نگفت برو از فلان تاريخ سايت رو چك كن و... فقط گفت اصل مدرك رو بيار.
دست از پا دراز تر از سفارت اومدم بيرون وشوهر بيچارم به خيال اينكه اومدم دنبالش تا بريم و مصاحبه بده دويد پيشم ولي تا حال نزار منو ديد همه چيزو فهميد!!
ديگه دير شده بود و تو ايران دادگاه و همه جا تعطيل شده بود .موند براي روز بعد.پدر بيچارم با هزار بدبختي و اين در اون در زدن بالاخره مدركي رو كه ميخواستم از دادگاه گرفت.حتما ميتونيد حدس بزنيد با اين سيستم مزخرف و بي حساب و كتاب دادگاه چه كار سختي بود.ما هم اين جا اوقاتمون تلخ و هر دو به شدت نگران و پريشان كه به قول معروف" نكنه رفتيم ابروش رو درست كنيم زديم چشمشم كور كرديم!!!" و با كليرنس چه كنيم؟؟؟
روز پنجشنبه خانواده هر كاري كردند و به هر مبلغي راضي شدند تا دو صفحه مدرك رو يه دارالترجمه آماده كنه و برامون ايميل كنه تا ما با دست پر بريم سفارت نشد كه نشد.
ولي ما از رو نرفتيم .دوباره براي سومين بار رفتيم دم در سفارت.اين بار خلوت بود و كسي به كسي نبود و كنترل نميكردند.
من هم از فرصت استفاده كردم و شوهرم رو صدا زدم تا بياد با هم بريم داخل.
رفتيم داخل و اون خانم ايراني يه شماره داد.
تا رفتيم داخل شمارمون رو اعلام كردند.براي انگشت نگاري.اين بار يه خانم بور جوان بود كه وقتي خواست انگشت نگاري كنه گفتم من انجام دادم و نوبت شوهرمه.گيج شد و شماره رو در سيستم زد تا وضعيتمون رو ببينه.
اين رو هم تا يادم نرفته بگم ما احتمال داديم سفارت همه مدرك ما رو بطور كامل نخونده باشه چون موردي كه مد نظر اونها بود رو داشت.ما هم با اين احتمال خواستيم دوباره امتحان كنيم و هم اينكه اگه كليرنس خوردم مطمئن بشم و برگرديم ايران.
خوشبختانه وقتي سيستم رو چك كرد فهميديم كليرنس نخورديم و همون نقص مدركه.اين بار اون خانم مهربون مدرك رو كه اينبار با مداد زير عنوان مورد نظر خط كشيده بوديم رو به همراه پاس و برگ آبي ازمون گرفت و دوباره كارت يو پي اس داد.اين بار ميخواستم تا ازم پسش نگرفتند در برم!!!گفت كه بسته شما يا با ويزا مياد يا با نقص مدرك مجدد و ما باز بدون هيچ نتيجه از سفارت دست خالي برگشتيم و 3 روزه منتظره يو پي اس هستيم.البته پاس من هنوز در سفارته و تحويل مامور يو پي اس نشده.
نمي دونيد چقدر سخته انتظار و اين همه بيم و اميد تو اين چند روزه چقدر آزارمون ميده.
امشب قراره مدارك از ايران برسه تا فردا صبح دوشنبه بريم ببينيم چه خبره و چه خوابي برامون ديدن.برامون دعا كنيد تا بزودي و دل خوش براي هميشه از اين شهر كسل كننده بريم.دلم براي كوير تفديده زاينده رود كه يه زماني رود خانه بود تنگ شده.
و اما بعد....
بعد از مرثيه سوزناك مصاحبه بريم سر وقت باقي ماجرا
هتل ما اوزيلهان هست.هرچند تلفني من و همسرم جداگانه رزرو كرده بوديم ولي چيزي ثبت نشده بود!ولي اتاق دادند.استاندارد دابل براي 2 نفرشبي 54 دلار اون موقع كه ما اومديم اوج گرما بود و نتونستيم تحمل كنيم.در قسمت نوساز دابل لوكس گرفتيم 70 دلار با كولر.رسپشن هاي هتل بد نبستند ولي خوب هم نيستند از هر موقعيتي مي خوان استفاده كنند تا ايراني رو تحقير كنند كه همسرم يكيشون رو محكم سرجاشون نشوند.متاسفانه چون به يو پي اس آدرس اوزيلهان رو داديم مجبوريم بمانيم.ولي نسبت به بيوك ارشان خيلي خيلي خوبه.اونجا بوي نم و نا از بيرون هتل هم استشمام ميشه و اتاقهاش واقعا يه سوناي بد بو هست.
ما خريد زيادي نكرديم كه بتونم آدرس بدم.فاروم رفتيم با اتوبوس 263 .از هتل كه ميايد بيرون و ميريد سر خيابو به سمت كيزيلاي پايين ميرويد.فكر ميكنم يه خيابان پايين تر از خيابان هتل باشه.يه پل هوايي عابر پياده داره و سر خيابون يه تابلوي تبليغات مك دونالد هستش.با اتوبوس 2 لير ميديد ميرويد فاروم.قيمتهاش خوبه.
آنكامال و پانورا نرفتم.
براي صرفه جويي و خريد مواد غذايي ميتونيد از فروشگاهاي زنجيره اي با نام BiM استفاده كنيد.يكيش نزديك اوزيلهانه.از هتل ميايد بيرون.سمت چپ رو ميريد بالا.ار يه پل زير گذر رد ميشيد.خيابان سمت راست حدود 100 متر بالا ميرويد.فروشگاه مسلمانهاست و اجناس ارزان تر است.
براي ميوه و سبزي با كيفيت بسيار خوب و قيمت خيلي پايين(البته نسبت به ساير مغازه هاي ميوه فروشي) فروشگاهSOYKAN .از هتل سمت چپ ميريد بالا.سر خيابان باز ميريد سمت چپ به طرف رستوران شبهاي تهران.رستوران را ردميكنيد .چند متر پايين تر سمت راست خيابان يه مغازه با نام SOYKAN ميبينيد كه پله رو به پايين داره.قيمت هاش خيلي مناسبه.مثلا هلو كيلويي 1750 هندوانه 500 و انگور 1000 تومان.البته اجناس ديگري هم داره.
يه مورد ديگه اينكه ما چند شب پيش براي نماز مغرب رفتيم مسجد كجاتپه .(خيابان روبروي رستوران شبهاي تهران) ديديم مردم صف كشيدند براي افطاري.ما هم رفتيم ايستاديم.
اذان را كه گفتند صف شروع به حركت كرد.صف به طرف زير ساختمان مسجد حركت ميكردووارد سالني شديم.يك سيني يك بار مصرف غذا برداشتيم .در انجا به ترتيب يك ليوان دوغ پاستوريزه، يه بطري اب معدني، يه بسته كوچك حلواارده، 2 عدد نان،سوپ ،برنج و چند قليه بزرگ گوشت خوشمزه به ما دادند.بعد وارد يه سالن غذا خوري بزرگ به گنجايش حدود 1000 نفر شديم.غذا رو خورديم و طرف ديگه بيرون اومديم.واقعا غذاش عالي بود.مخصوصا براي ما ايراني ها كه اين چند روز مرديم از بي برنجي و همش غذاي بي برنج خورديم.
از اين جمعيت شايد تعداد انگشت شماري براي نماز درون مسجد بروند.اصلا كاري ندارند كه مسلمان باشد يا نباشد با حجاب يا بي حجاب.همه آزادند(خوش به حالشون!!)يه نكته جالب اينكه حتي غير مسلمانها و كساني كه روزه نبودند تا وقتي كه اذان ندادند لب به غذا نزدند و احترام گذاشتند.
وقتي من از مسجد بيرون آمدم همسرم داشت به يه خانم ايراني بي حجاب كه در اين زمينه روي تركها رو سفيد كرده بود راهنمايي ميكرد كه ميتونه بي حجاب داخل بره و اون جا لباس مناسب براي نماز !!!هست.در اين حين يه آقاي ترك اومد گفت ايراني؟گفتيم بله.وكلي حرف زد و درد دل كرد.فارسي رو خوب ميفهميد ولي نمي تونست جواب بده.گفت كه هتلهاي اين منطقه خيلي گرونند و در منطقهULUS اولوس هتل هاي زياد با قيمت پايين هست.گفت نزديك كيزيلاي هست و ما هم پياده راه افتاديم ولي اشتباه كرديم بايد با اتوبوس ميرفتيم.
خلاصه به ميدان اولوس رسيديم.واقعا راست گفته بود.پر از هتل بود با قيمت هاي خيلي پايين تر.ما يه هتل مثل اوزيلهان پيدا كرديم با همون امكانات شبي 35 دلار!!!!
هتلي بود با اتاقهايي به مراتب شيك تر و بهتر از ددمان شبي 70 دلار كه همين اتاق رو ددمان شبي 130 يورو ميده. اسمش تا جايي كه يادمهogulturk hotel بود .خلاصه اگه وقت بزاريد و بريد اون منطقه ضرر نميكنيد.
ما اگه آدرس يو پي اس رو اوزيلهان نداده بوديم يك ثانيه نمي مونديم.فقط به نظر من يه عيب داره اونم اينه كه از سفارت دوره و نميشه پياده رفت بايد نفري 2 لير بديدكه اونم اگه كسي كارش طبق روال معموله و مثل ما هر روز نياز نيست 2 بار اين مسير رو بره و برگرده باز هم خيلي به صرفه هست.
ديگه هر چي فكر ميكنم مورد ديگه اي به نظرم نميرسه كه بگم.اگه مطلب جديدي پيداكردم بهتون ميگم.
اميدوارم كه بتونيد از مطالبي كه براتون نوشتم استفاده كنيد و همتون بدون دردسر اون ويزا خوشگله رو بگيريد.






(2011-08-07 ساعت 14:49)Ehaqiqi نوشته:  سلام دوستان عزيز
بالاخره نوبت من شد تا سفرنامه ام رو براي شما عزيزان بنويسم
ایشالا که به زودی میاید با ویزای 4ضرب (یکضرب که نیست دیگه) Big Grin
تشکر کنندگان: alirezamk ، AmericanHamid ، tamanna ، aghdam ، Ehaqiqi ، maaref ، tata63 ، Zoso ، farnaz82 ، REZA1390




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان