ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به همه آقا یک سوال خیلی ذهنمو مشغول کرده .میخوام بدونم واسه کارای گرین کارت مثل سفارت و مصاحبه و ... میشه همراه برد؟؟واسه گرفتن گرین کارت چی؟؟ چند نفر میشه بریم؟ عذر میخوام سوالم مسخره بود ولی خب چیکار کنم دیگه سواله!!!
ارسالها: 614
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2013
رتبه:
79
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام آرش جان؛
بابا نمی گی دل حاجیت کوچیکه... یه سری به ما بزن بابا ستاره سهیل شدی... مرسی از حضور گرمت آرش، پاراگراف آخرت هم اشکمو درآورد هم منو به خنده انداخت... مرسی
ارسالها: 388
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
رتبه:
22
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
(2014-12-18 ساعت 15:56)galiver نوشته: سلام به همه آقا یک سوال خیلی ذهنمو مشغول کرده .میخوام بدونم واسه کارای گرین کارت مثل سفارت و مصاحبه و ... میشه همراه برد؟؟واسه گرفتن گرین کارت چی؟؟ چند نفر میشه بریم؟ عذر میخوام سوالم مسخره بود ولی خب چیکار کنم دیگه سواله!!!
فکر کنم به خاطر مشکل زبان داری اینو میگی توی سفارت که همه فارسی حرف میزنن پس راحت باش فکر کن رفتی یه شرکت ایرانی و داری مصاحبه انجام میدی که قبولت بکنن یا نه . برای گرین کارت هم اونا از قبل ادرست رو میگیرن (یا وقتی وارد فرودگاه امریکا شدی ) و گرین کارت رو با پست ویژه براتون میفرستن پس این مشکل هم حل شد .سوالتون هم مسخره نبود خود من دقیقا همین سوال ها رو یکسال پیش داشتم.
اولش سخته اما خودت رو نباز باهاش بجنگ
ارسالها: 68
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2015
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام به همه دوستان مهاجر سرا مخصوصاً اقا ارش و ميخواستم اولين نفر در سال 2015 باشم و به ارش خان بابت تمام پست هاى كه كمك عظيمى به ما كه قصد مهاجرت داريم ميكند تشكر كنم [emoji6][emoji6]
ارسالها: 106
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
15
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام.اگه آقا آرش رو پیدا کردید سلام ما رو هم برسونید.4 5 سالی هست خبری نیست ازشون.امیدوارم هرجا هستن در بهترین موقعیت ها در زندگی باشن
کیس نامبر:2015as3xx
California
ارسالها: 160
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
30
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-01-26 ساعت 22:15)bahreini.ehsan نوشته: .4 5 سالی هست خبری نیست ازشون.امیدوارم هرجا هستن در بهترین موقعیت ها در زندگی باشن
فکر میکنم منظورتون ماه هست دیگه ؟
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش***بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم***آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود ***گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
ارسالها: 106
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
15
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2015-01-27 ساعت 03:38)DELPHI5 نوشته: (2015-01-26 ساعت 22:15)bahreini.ehsan نوشته: .4 5 سالی هست خبری نیست ازشون.امیدوارم هرجا هستن در بهترین موقعیت ها در زندگی باشن
فکر میکنم منظورتون ماه هست دیگه ؟
دقیقا
کیس نامبر:2015as3xx
California
ارسالها: 312
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
53
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
واقعا عالی بود.
حتما اینجا لازم بود از آقا آرش تشکر کنم و ازشون بخوام که بیشتر به مهاجرسرا سر بزنن و بازم برامون بنویسن البته میدونم سرتون شلوغه و وقت ندارین ولی ما با نوشته های شما خودمون رو تقریبا تو همون وضعیتی که شما نوشتی تجسم میکنیم و فکر میکنیم واقعا تو آمریکاییم
ارسالها: 43
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اقای آرش نوشته هات مفید بود و استفاده کردم - ممنون
ارسال مدارک 11 می 2015 به USCIS , دریافت رسیپت نامبر 21 می و 22 جون approved دریافت ایمیل کیس نامبر 3 اگوست - وقت مصاحبه 18 نوامبر آنکارا
Follow your dreams , don't give up
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
باز هم قرعه کشی سالانه گرین کارت تمام شد و خوش شانس تر ها در این زمینه مشخص شدند. بسیاری هم که شب ها با خیال زندگی در امریکا به بستر می رفتند با اعلام نتایج و دیدن آن پیام معروف شما انتخاب نشدید حالشان گرفته شد. البته نمی خواهم داغ شما را تازه کنم ولی واقعا حق دارید که حالتان گرفته باشد. خوب این روزنه امید هم خیلی باریک است و رسیدن به آن شانس زیادی می خواهد. من همیشه وقتی که می دیدم یک نفر دارد بر مبنای شانس و قرعه کشی برای من رویاپردازی می کند و برنامه می چپیند یک دسته ورق بازی جلوی او می گذاشتم و می گفتم که یک برگ خاص را مشخص کن و بعد از میان ورق ها آن را بیرون بکش. بعد آن بنده خدا چندین بار تلاش می کرد و به آن برگ مورد نظر نمی رسید. سپس من می گفتم که احتمال بیرون آمدن ورق مورد نظر تو حدود یک به پنجاه است. حالا آن قرعه کشی که تو داری در مورد آن برنامه چینی می کنی یک به چند است؟ بله واقعیت این است که دوستانی که برنده شده اند خیلی خوش شانس هستند و من و شما که هیچ زمانی در هیچ جایی برنده نشده ایم شانسمان ایراد خاصی ندارد و به قول معروف بهتر است به گیرنده های خود دست نزنیم.
آنهایی هم که قبول شده اند هنوز گیج هستند و نمی دانند که چه اتفاقی افتاده است و دارند با خودشان و دیگران کلنجار می روند تا بتوانند این رخداد را برای خود هضم کنند. وقتی که یک نفر در چنین قرعه کشی برنده می شود حالت های روحی عجیب و غریبی به او دست می دهد که ممکن است قبلا آن را تجربه نکرده باشد. ترکیبی از شادی و غم و نگرانی و دلشوره و گیجی و ترس او را محاصره می کنند و حتی خودش هم نمی داند که با خودش چند به چند است. این هم طبیعی است و تا زمانی که شما به امریکا نیایید و مستقر نشود و کار پیدا نکنید و پنج سال هم از اقامت شما نگذرد این احساسات متناقض همچنان یار صمیمی شما باقی خواهند ماند. خوب واقعیت این است که ما همیشه مهاجر هستیم و بسیار کم پیش می آید که یک نفر مهاجر حتی تا آخر عمر خود هم احساسات خودش را نسبت به زادگاهش از دست بدهد. من سال دیگر دارم وارد دهمین سال اقامتم در امریکا می شوم و با این که از زندگی خود راضی هستم ولی در پس زمینه مغزی من ایران همچنان دارد ویراژ می دهد. با این حال ما آدم هایی هستیم که در دنیای واقعی زندگی می کنیم و سر و کارمان با اعداد و ارقام است و مجبور هستیم که بر پایه منطق تصمیم بگیریم و زندگی کنیم.
حتی یک منطق چپ و چول نیمه کاره هم کافی است تا آدم بتواند به جواب این سوال برسد که آیا زندگی در ایران کار بهتری است و یا زندگی در امریکا کار بهتری است. برای نظرخواهی و تصمیم گیری در مورد زندگی خود هم به سراغ تقی و نقی و شمسی کوره نروید. زمان استفاده از آن کوه های تجربه دیگر به سر آمده است و همه برای یافتن پاسخ های خود به سراغ گوگل می روند نه ریش سفید محله شان. اگر هم کسی شما را نصیحت می کند از روی احترام سری تکان بدهید و بگویید بله شما درست می گویید ولی بعد کار خودتان را بکنید. الآن انسان بهتر و موفق تر کسی است که حرف گوش نکند و نصیحت های صد من یک غاز دیگران را از یک گوش بشنود و از یک گوش دیگر در بدهد. خود من یکی از آدم های حرف گوش نکن روزگار هستم و هر تاریخچه روشنی که در زندگی خود دارم را هم مدیون همین حرف گوش نکردن هستم. البته استفاده کردن از تجربه دیگران بسیار خوب و مفید است ولی به شرط این که خودتان آن را ارزیابی کنید و بدانید که آیا کسی که آن تجربه را به شما می گوید مش رمضان است یا استیون هاوکینگ. ولی خوب در مجموع به خاطر وفور حرف مفت همان بهتر است که شما خودتان در مورد هر چیز تحقیق کنید و به نتیجه برسید.
اگر کسی در مورد آمدن به امریکا از من سوال کند می گویم که حتما این شانس را امتحان کند. علت آن هم در یک سوال بسیار ساده خلاصه می شود که آیا از زندگی خود در جایی که هستید رضایت دارید که جواب آن در ایران خیر بود و در امریکا آری است. البته به شرطی که شما یک تعریف مشخصی از رضایت داشته باشد و شرایط آن را به مرور زمان تغییر ندهید. بعضی ها مثل دروازه بان هایی هستند که در بازی فوتبال برای گل نخوردن دروازه را به دوش می گیرند و آن را با خود به اطراف می برند. در حالی که اگر شما بخواهید گل را در بازی فوتبال تعریف کنید مجبور هستید که دروازه یکسان و ثابتی داشته باشید تا بتواند معیار سنجش شما باشد. بعضی ها وقتی که در ایران هستند می گویند که اگر من یک ماشین خوب و یک خانه خوب و یک آزادی نسبی داشته باشم از زندگی خود راضی خواهم بود ولی وقتی که به امریکا می آیند و به تمام و یا بخشی از خواسته های خود می رسند تعریف رضایت از زندگی هم برای آنها عوض می شود و می گویند که مثلا اگر دولت امریکا به کشورهای امریکای لاتین زور نگوید و یا مثلا مالیات کم بگیرد آن وقت من از زندگی خود راضی هستم. مشکل همان ضعف حافظه تاریخی است که در ما ایرانیان حتی به تاریخ زنگی خودمان هم قد نمی دهد تا یادمان باشد که چه وضعیتی داشته ایم و خواسته هایمان از مهاجرت چه بوده است.
برای من که در یک خانواده کم بضاعت در محله ای مثل نظام آباد بزرگ شده ام چه شانسی به غیر از آمدن به امریکا وجود داشت تا بتواند من را به خواسته های خودم از زندگی برساند. امریکا من را به تمام رویاهایی رساند که حتی خودم هم از فکر کردن به آنها خنده ام می گرفت. زندگی در کنار آب و داشتن قایق و ماشین و خانه خوب و حتی پیدا کردن یک همسر بسیار خوب را فقط مدیون آمدن خود به امریکا هستم. من از اول می دانستم که از زندگی خود چه می خواهم و برای همین تکلیفم با خودم روشن بود و در جهت رسیدن به آن خواسته ها هم به امریکا آمدم. گلاب به رویتان بقیه چیزها دیگر افاضات فدوی است. شما هم بهتر است قبل از این که اقدام به مهاجرت کنید خواسته هایتان را از زندگی خود مشخص کنید و حتی آن را در جایی بنویسید که یادتان نرود. اگر احیانا یکی از خواسته های شما فدا شدن در راه وطن و یا مثلا بسط و گسترش فرهنگ هزاران سالیانه ایرانی است حالا چه کاری است که خودتان را از مرکز آن دور کنید و به جای دیگری بروید که نشانه ای از آن فرهنگ ایرانی اصیل در آن وجود ندارد و یا مجبور باشید که برای جان دادن در راه وطن دوباره یک بلیط طیاره بخرید و پس از ساعت ها انتظار خودتان را به آنجا برسانید. یادتان نرود که آرزوی عاشق همیشه این است که در کنار معشوق خود بماند حتی اگر مجبور باشد که سخت ترین شرایط را تحمل کند. ولی اگر تصمیم گرفته اید که به امریکا مهاجرت کنید یعنی این که شما زندگی بهتر را به بودن در وطن خود ترجیح داده اید پس سعی کنید تمرکز خود را بر روی همان چیزی بگذارید که خودتان انتخاب کرده اید.
به هر حال برای شما در هر کجای این کره خاکی که هستید آرزوی موفقیت و شادی در زندگی دارم.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 509
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
105
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
به به آرش خان عزیز
قدمت روی چشم برادر ، منور فرمودی
چه افتخاری که بلافاصله بعد از شما پست بذاریم
خارج از تعارف درصد بسیاری از جذابیت مهاجر سرا مربوط به پست های شماست
کاش وقت داشتی و حالا پس از سالها با دیدگاه جدید برامون مطلب مینوشتی
هر جا هستی خدا به همراهت
شماره کیس: 2015AS4XXX
دریافت ویزا : همسر و پسرجان روز مصاحبه ---- خودم 13 جولای
کلیرشدن خودم : کمتر از 100 روز
نکته ی کنکوری سربازی : س پ ا ه
ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
(2015-05-23 ساعت 21:45)rs232 نوشته: ترکیبی از شادی و غم و نگرانی و دلشوره و گیجی و ترس او را محاصره می کنند و حتی خودش هم نمی داند که با خودش چند به چند است. این هم طبیعی است و تا زمانی که شما به آمریکا نیایید و مستقر نشود و کار پیدا نکنید و پنج سال هم از اقامت شما نگذرد این احساسات متناقض همچنان یار صمیمی شما باقی خواهند ماند.
آرش جان سلام
یعنی آتیشم زدی ,
داداش یه سری هم به تایپیک "آمریکا از خیال تا واقعیت " بزن
برو بچّ روحیه میخوان
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست