کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
تا حالا پشیمون شدید از رفتن؟
شهلای عزیز، دوری از خانواده میتونه سخت ترین چیز روی دنیا باشه! حتی اگر دنیا زیر و رو بشه و همه ی سختی های دنیا روی سر آدم خراب بشه، باز هم آدم خستگی ناپذیر به جنگش میره. اما دوری از خانواده باید انگیزه ی شما را برای مقابله با مشکلات و آوردن فرزندتون بیشتر کنه! امیدوارم هرگز امید خودتون را از دست ندهید. ویزای دانشجویی برای زبان معمولا نمیدن. و این را اکثر دوستان میدونند. شما باید رشته ی قابل توجه ای را اپلای کنید و پذیرش بگیرید، مثل ادامه ی تحصیل برای مهندسی برق و رشته های امثال این ها، که این رشته ها به مدرک زبان تافل برای دانشگاه های آمریکا نیاز داره با نمره ی قابل قبول. با ویزای توریستی هم اگر بتونن ایشون تشریف بیارند، توی فرودگاه براشون مدت را مشخص میکنند که نهایت 6 ماه هست، که افسر CBP مشخص میشه. در این صورت نمیتوانند بیشتر از این زمان در خاک ایالات متحده بمانند. امیدوارم راهی پیدا بشود و پسر شما هم به شما بپیوندد.
با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیزم.
[/quote]
مرسی عزیزم بخاطر دلداری اینشالله تافل بگیره از یک دانشگاه پذیرش میگیرم ولی شما مطلبی نوشتید که برام سوالی پیش آورد الان ویزای که به مامان من دادن 6 ماهه هست؟ ( جمعه عصر تحویل میگیرن ) اگر مامانم 5 ماه دیگه بیاد که هوا بهتر بشه وارد فروردگاه که بشن 6 ماه اعتبار براش میزنن یا شش ماه از جمعه شروع میشه و اگر بعد از پنج ماه بیاین باید یکماه بمونن و برگردن ؟ ممنون

شاید قسمت نبود با پرواز دوشنبه ایروان رفته بودند که بعلت نقص فنی بعد سه ساعت پرخیدن تو اسمان و خالی گردن بنزین تو فرودگاه مهر اباد نشسته بود . همین که زنده هست خدا را شکر میکنم .
تعداد کیس : 4 نفر
ارسال مدارک : 91/4/21
نامه دوم :1 آذر   مصاحبه: 21 دی
کلیرنس :12/1 تحویل پاس : 12/14
صدور ویزا : 12/17 دریافت ویزا برای 3 نفر : 12/21
ورود آمریکا 92/2/2
پورتلند اورگان Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: mohammad.maleki ، pari pariaaa
(2014-10-30 ساعت 07:42)شهلا 1346 نوشته:  مرسی عزیزم بخاطر دلداری اینشالله تافل بگیره از یک دانشگاه پذیرش میگیرم ولی شما مطلبی نوشتید که برام سوالی پیش آورد الان ویزای که به مامان من دادن 6 ماهه هست؟ ( جمعه عصر تحویل میگیرن ) اگر مامانم 5 ماه دیگه بیاد که هوا بهتر بشه وارد فروردگاه که بشن 6 ماه اعتبار براش میزنن یا شش ماه از جمعه شروع میشه و اگر بعد از پنج ماه بیاین باید یکماه بمونن و برگردن ؟ ممنون

شاید قسمت نبود با پرواز دوشنبه ایروان رفته بودند که بعلت نقص فنی بعد سه ساعت پرخیدن تو اسمان و خالی گردن بنزین تو فرودگاه مهر اباد نشسته بود . همین که زنده هست خدا را شکر میکنم .

درود بر شما،
مدت اقامت ویزای مادر شما در فرودگاه، در خاک آمریکا توسط افسر CBP مشخص خواهد شد. ایشون سوال هایی میپرسند که با استناد به جواب ها مدتی نهایتا 6 ماه در نظر می گیرند. از زمان دریافت ویزا مادر شما 3 ماه مهلت دارند تا وارد خاک ایالات متحده بشوند. در غیر اینصورت ویزای ایشون باطل خواهد شد.
برای امنیت پرواز هم اگر با پرواز های خارجی استفاده کنند امنیت بیشتری داره، اما مبلغ بیشتر و اتلاف وقت و خستگی را روی دست آدم میگذارد. چون مثلا Aeroflot مستقیم نداره، میره مسکو و بعد ایروان. پروازهای ایرلان های خارجی حداقل 10 ساعت طول میکشه به ایروان، به دلیل یک توقفی که دارند.
با آرزوی موفقیت برای شما.
If you want something in your life you've never had
you'll have to do something, you've never done

پاسخ
تشکر کنندگان: شهلا 1346 ، mohammadg846 ، lighter ، vahid.vp ، pari pariaaa
خدا وکیلی غم غربت آدم و پیر میکنه اما من خودم وقتی تصمیم قطعی گرفتم به رفتن حتما دلایل محکمی داشتم پس اون دلایل و یک جا مینویسم که هرروز بخونم و یادم نره.
در ثانی من نظرم اینه تا زمانی که از این ور آب نری اون ور آب نمیتونی درک کنی مهاجرت چیه و چجوریه.
گور بابای دنیا
هرکی که امریکا آرزوی شادی و سلامتی براش دارم و هر کی که توی ایرانه ایشالا هر چه زودتر خوبی و خوشی نسیبش بشه
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش....
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش....
از بس که دست میگزم و آه میکشم، آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش
پاسخ
(2014-01-21 ساعت 22:41)rs232 نوشته:  با تشکر از شهلای عزیز بابت ورود به مباحث روانشناسی در جهت پربار شدن مباحث مهاجرتی در زمینه پشیمانی.
با سلام به دوستان . آرش عزيز ، اين مبحث ادم را ياد " شهر قصه "بيژن مفيد مي اندازه ، كه هر كسي فيل قصه رو يك جوري مي ديد . ولي امان از شهري كه در آن آب نباشه ، هوا در طول سال فقط 2 يا 3 روز مطلوب باشه واميدواري هم .......... بايد با آن شهر چه كرد . ولي خوب خيلي سخته . از صفر شروع كردن واقعا سخته ولي دوست دارم نوه ام بگه اگه پدر بزرگ اينهمه سختي رو تحمل نمي كرد من الان در جاي بدنيا امده بودم كه فقط مي توانستم به زيارت بروم .
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، ofrfar ، Danoosh ، maria2000 ، vahid.vp ، tabassom ، ریحانا
بچه هایی که " کار " رو یکی از سختی های مهاجرت میدونن !!
به نظر من درست نیست . توی فقط ایرانه که عادت کردیم به کار نکردن . وگرنه همه جای دنیا باید 8 ساعت رو کار کرد و یکی از دلایل پیشرفت مملکتشون هم همینه
PD: 22AUG2008 - Category: F2B - ارسال مدارک 04MAY2015 - ارسال دوباره و کسری مدارک 06JUL2015 - مصاحبه:  14Sep2015 - ویزا : یکضرب

همسر: F2A -
PD: April 20 2016 - interview April 2018 - waiting for AP 
لطفا بجای پیام جدا برای تشکر،  از دکمه ی تشکر استفاده بفرمایید  متشکرم
پاسخ
[/quote]بابك عزيز سلام با كلام ات كاملا موافقم از قديم در مملكت ما گفتن يكسال بخور نان و تره بقيه اش و بخور نان و كره ............ در مثل مناقشه نيست پسرم . بايد در موقعيت زمان و مكان بوجود آمدن اين مثال مي بوديم تا قضاوت درستي بكنيم . يا مي گويند ( گناهش به گردن اولين راوي ) يك پرستار استراليايي آرزوهاي افراد دم مرگ ( يا حسرت ها ) را بشرح دسته بندي كرده .
1 - كاش جرات اش را مي داشتم كه انجوري زندگي كنم كه مي خواستم نه اونجوري كه ديگران ازام توقع داشتن .
2 - كاش اينقدر سخت كار نمي كردم .
3 - كاش شجاعت اش را داشتم كه احساساتم را با صداي بلند بگويم
4 - كاش روابط با دوستانم را حفظ مي كردم .
5 كاش مي توانستم شادتر زندگي كنم .
البته من ، مورد 2 را اينطوري دوست دارم . كاش توان سخت كار كردن را مي داشتم . شاد و موفق باشيد .
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
پاسخ
تشکر کنندگان: taherifar ، babak.n
(2014-11-29 ساعت 15:24)مير منصور نوشته:  يك پرستار استراليايي آرزوهاي افراد دم مرگ ( يا حسرت ها ) را بشرح زیر دسته بندي كرده :
1 - كاش جرات اش را مي داشتم كه انجوري زندگي كنم كه مي خواستم نه اونجوري كه ديگران ازام توقع داشتن .
2 - كاش اينقدر سخت كار نمي كردم .
3 - كاش شجاعت اش را داشتم كه احساساتم را با صداي بلند بگويم
4 - كاش روابط با دوستانم را حفظ مي كردم .
5 كاش مي توانستم شادتر زندگي كنم .
البته من ، مورد 2 را اينطوري دوست دارم . كاش توان سخت كار كردن را مي داشتم . شاد و موفق باشيد .

منم با سخت کارکردن موافقم... ولی به شرطی که نتیجه اش رضایت شغلی رو بهمراه داشته باشه...
مثل این آقا که در عین سخت دویدن، خوشحال و راضی هم هست:

[عکس: 864a140eb754.png]
یک روز، بر گونه‌ی این خاك بوسه ميزنم، بالای سرش یک یادداشت می‌گذارم و می‌روم:
آنچنان زیبا خوابیده‌ بودی که دلم نیامد بیدارت کنم…
پاسخ
تشکر کنندگان: مير منصور ، jojo_hami ، maria2000
میشه یه عکسم از وضعیت الان این ور آب بزارید؟ از بابت درک عمق مطلب میگم :-)
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش....
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش....
از بس که دست میگزم و آه میکشم، آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش
پاسخ
تشکر کنندگان: مير منصور
من شخصیتا جوری هستم که به خانوادم خیلی وابسته بودم. این روزا که نزدیک رفتنمه همش دلم میخواد یه افکاری بیارم تو مغزم که جلوی گریه ام را بگیره....گاهی میگم کاش پدر و مادرم اینقدر مهربون و از خود گذشته نبودن تا من اینقدر دوسشون نداشتم.....تنها امیدم به اینه که یکی دو سال دیگه بیام توی این تاپیک و هوووورررررا بکشم از اینکه لیاقت زحمات اونا را داشتم و تونستم توی آمریکا به جایگاهی که میخوام برسم. تنها در این صورته که روانم آروم میشه...خدایا توکل به تو
خدایا چنان کن سرانجام کار ، تو خشنود باشی و ما رستگار.....
پاسخ
تشکر کنندگان: m.ghoreishi ، مير منصور ، shadi79 ، behi.v ، pari pariaaa ، aram_hpanahi ، afshin007x
(2014-11-29 ساعت 22:27)jojo_hami نوشته:  من شخصیتا جوری هستم که به خانوادم خیلی وابسته بودم. این روزا که نزدیک رفتنمه همش دلم میخواد یه افکاری بیارم تو مغزم که جلوی گریه ام را بگیره....گاهی میگم کاش پدر و مادرم اینقدر مهربون و از خود گذشته نبودن تا من اینقدر دوسشون نداشتم.....تنها امیدم به اینه که یکی دو سال دیگه بیام توی این تاپیک و هوووورررررا بکشم از اینکه لیاقت زحمات اونا را داشتم و تونستم توی آمریکا به جایگاهی که میخوام برسم. تنها در این صورته که روانم آروم میشه...خدایا توکل به تو
دوست عزیز اینو به این خاطر میگم چون متوجه شدم از نظر وابسته بودن و حسی نصبت به خانواده وجه تشابح زیادی داریم. بعنوان کسی که قبل از قبولی در لاتاری تجربه غربت در اروپا رو دارم بهت میگم که انسانهای موفق تا زمانی که ریسک نکردن موفقیتی عایدشون نشد پس اگه واقعا طالب موفقیتی یا علی
اگه نه که بشین تو خونه و همون روال قدیمو ادامه بده که ضررش کمتره .
تمام نکات منفی که انگیزه مهاجرت برات به وجود اوردن رو لیست کن و هر چند وقت یکبار نگاهی بهشون بنداز تا فراموش نکنی که به چه دلیل تصمیم به مهاجرت گرفتی.
به موفقیتهای ایندت به نکات مثبتی که میتونه برات رغم بخوره فکر کن و اینم بدون دنیا خیلی کوچیکه و در عصر ارتباطات سختیهای غربت خیلی کمتر شده و به لطف تکنولوژی میتونی هر روز رو با خانوادت باشی.
2015AS45## ●● Yerevan ●● Interview 20 April
بازمانده 2015 بجرم خدمت در سپاه
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، behjat ، Danoosh ، مير منصور ، jojo_hami ، shadi79 ، pari pariaaa
سلام دوستان
آمدن و ماندن در اینجا بستگی به این داره که چقدر در کشور خودتون سختی کشیدید.
برای من شخصا زندگی با تمام دردسراش اینجا می ارزه به جهنمی که پر از دروغه و زندگی ها با دروغ جریان داره
ورود به امریکا: اکتبر2014







پاسخ
تشکر کنندگان: Danoosh ، sib 24 ، jojo_hami ، shadi79 ، aram_hpanahi
همه مشکلات اینوره آب درست اما از اونور همین غم غربتش بگو چه کنیم.لامصب توی یه قاره دیگه ای که هیچیزش به تو تعلق نداره.یه لحظه از خودت میپرسی خدایا من اینجا چکار میکنم؟کی طرف حسابش منم؟کی طرف حسابمه؟یک سری سوالات رگباری میریزه توی قلبت که دوست داری بلند ترین جیغت و بکشی.
وای خدا تن و بدنم لریزید Sad
ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش....
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش....
از بس که دست میگزم و آه میکشم، آتش زدم چو گل به تن لَخت لَخت خویش
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، sib 24 ، jojo_hami ، maria2000
(2014-11-30 ساعت 10:46)hedyhoney نوشته:  همه مشکلات اینوره آب درست اما از اونور همین غم غربتش بگو چه کنیم.لامصب توی یه قاره دیگه ای که هیچیزش به تو تعلق نداره.یه لحظه از خودت میپرسی خدایا من اینجا چکار میکنم؟کی طرف حسابش منم؟کی طرف حسابمه؟یک سری سوالات رگباری میریزه توی قلبت که دوست داری بلند ترین جیغت و بکشی.
وای خدا تن و بدنم لریزید Sad
این ازون وجوه مهاجرته که با مرور زمان بیشتر و بدتر هم میشه ! Sad
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: hedyhoney ، jojo_hami ، moqadam ، maria2000
کسی که مهاجرت میکنه - بخصوص بعد از حدود ۲۰ -۲۵ سالگی - به نظر من یه بخشی رو توی زندگی از دست خواهد داد. بخشی که خاطرات آدم رو میسازن، خوب یا بد. کسی که مهاجرت میکنه دیگه خاطره ای نخواهد ساخت. زندگی آرام و یکنواختی رو طی خواهد کرد. وقتی که ازش میپرسن چه خبر، چیکار میکنی و جواب میده هیچی، عین حقیقت رو داره میگه. چون توی این جامعه بزرگ نشده و رشد نکرده، برخوردش با آدمها و محیط اطراف خیلی عمیق و حسی نخواهد بود. این برای ما که عادت کردیم طوری زندگی کنیم که انگار وقت اضافه فوتباله، یاس فلسفی میاره.

میدهم من مالیات به اوباما   -----   با لبی خندان، نه با افسوس و آه
مالیات بر درآمد، مالیات مستقیم  ----  تا دهد پاسپورت آبی او به ما

پاسخ
تشکر کنندگان: shadi79 ، maria2000 ، pari pariaaa
سلام.
من 5 سال پیش از ایران به کانادا مهاجرت کردم . دلتنگ شدم ولی پشیمون نشدم هیچ وقت. حالا قرار هست از کانادا به امریکا مهاجرت کنیم احتمالا به بوستون و من پر از استرسم. ایشالا که بدون پشیمونی باشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: sce ، hedyhoney ، jojo_hami ، taherifar ، mohammadg846 ، maria2000 ، مير منصور ، kasrafo ، rbrb-2015 ، amirma




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان