2015-02-21 ساعت 22:49
آقای یامی فقط جنبه اقتصادی را در نظر گرفت و کاملا صحیحه. البته بنظر من خیلی آیتمهای دیگر هم مطرح میشه.
من شخصا میگم وقتی تک تک سلولهای بدن آدمیزاد عوض میشن دلیلی نداره به مرور زمان هدف - فکر و برنامه های آینده زندگی آدم عوض نشه ... هر روز زندگی داستان جدیدی برای آدمها ایجاد میکنه... مسیر زندگی – هدفها و پلن عوض میشه...
فرضا اینجا من مشکل هزینه ندارم تقریبا هزینه ها با همسرهست. مشکل زبان هم ندارم. اما ساختار ناجور و روستائی – مرده بودن شهر و اقتصاد- نبودن کارمناسب ( حتی خود آمریکائیهای فارغ التحصیل بیکاری می کشند) و.... باعث شده بعد از یکسال به این نتیجه برسم اگر به گذشته برمیگشتم هرگز وارد این وادی نمیشدم. مهاجرت برای روحیات من اشتباه بود.
بنظرم برای افرادی که تخصص آکادمیک و کار مناسبی دارند (خصوصا در رشته های پزشکی دارند که بعد از مدتها دودچراغ خوردن و کشیک شب و ...بالاخره در سن بالا به ثبات میرسند) مهاجرت کار جالبی نیست... عوضش می بینم افرادی که در سن پائین یا بدون مدرک تحصیلی با تجربه کارهای فنی اینجا آمدند خوب راضی هستند.
دیدم فوق عمران باخانواده آمده..درسته یک کاری پبدا کرده و از جیب نمیخورد.. ولی تصور کنید فردی تو ایران خانواده 15-20 کارگر کارمند را نون میداده.. برای خیلیها کار درست کرده بود... سرپرستی پدرمادرپیر و رسیدگی به خیلی اهداف مادی و معنوی روحیه اش را ارضا میکرده... روزگار خوبی داشته. البته هرگز حس خوبی نخواهد داشت
این بیقراری و حس سرگشتگی از قدیم تو آدمها بوده و بنظرم بد نیست کسی که دوست داره بیاد از نزدیک ببینه و بعد تصمیم بگیره... همانطور که خودم خیلی راهنمائیها شنیدم ولی باورم نمیشد تا آمدم و از نزدیک تجربه کردم...توصیه میکنم هزینه ای برای آمدن نشه که بعدا دلخور بشید...روش لاتاری و ویزای توریستی ودانشجویی... برای تجربه میصرفه... مدل سرمایه گذاری که اصولا سودده نیست... کلا ماجرای مشکوکی هست و طبق تجربه ای که داشتم بیشتر افراد رژیم هستند که قبل از اینکه همپیاله ها دخلشون را بیارن باید حرص زیادی را کنار بذارن و فلنگ را ببندند. تازگیام که آمارشون سربه فلک گذاشته ماشالا...(البته موارد درست و واقعی هم هست)
در مورد برگشت مهاجرین هم نمیدونم چطور میشه آمار درستی بدست آورد ولی دوستی که پارالگال کار میکند از آمار بالای افرادی صحبت میکند که بعد تمام شدن وایت پس هرگز برنگشتند یا آمار افرادی که اینجا یا ایران هستند بنوعی اپلای کردند ولی هرگز پرونده را تا مصاحبه دنبال نکردند وقضیه را رها کردند... صحبتش خلاصه میشه تو رکود و کسادی شدید کار دفترشان...
نه مملکت خودمون آن تصویری را داره که بعضیا ترسیم میکنند ...نه اینجا... فقط موظب باشید بهای زیادی بابت این تجربه ندهید... امیدوارم حرفام منفی بافی و دلسرد کردن حساب نشه
من شخصا میگم وقتی تک تک سلولهای بدن آدمیزاد عوض میشن دلیلی نداره به مرور زمان هدف - فکر و برنامه های آینده زندگی آدم عوض نشه ... هر روز زندگی داستان جدیدی برای آدمها ایجاد میکنه... مسیر زندگی – هدفها و پلن عوض میشه...
فرضا اینجا من مشکل هزینه ندارم تقریبا هزینه ها با همسرهست. مشکل زبان هم ندارم. اما ساختار ناجور و روستائی – مرده بودن شهر و اقتصاد- نبودن کارمناسب ( حتی خود آمریکائیهای فارغ التحصیل بیکاری می کشند) و.... باعث شده بعد از یکسال به این نتیجه برسم اگر به گذشته برمیگشتم هرگز وارد این وادی نمیشدم. مهاجرت برای روحیات من اشتباه بود.
بنظرم برای افرادی که تخصص آکادمیک و کار مناسبی دارند (خصوصا در رشته های پزشکی دارند که بعد از مدتها دودچراغ خوردن و کشیک شب و ...بالاخره در سن بالا به ثبات میرسند) مهاجرت کار جالبی نیست... عوضش می بینم افرادی که در سن پائین یا بدون مدرک تحصیلی با تجربه کارهای فنی اینجا آمدند خوب راضی هستند.
دیدم فوق عمران باخانواده آمده..درسته یک کاری پبدا کرده و از جیب نمیخورد.. ولی تصور کنید فردی تو ایران خانواده 15-20 کارگر کارمند را نون میداده.. برای خیلیها کار درست کرده بود... سرپرستی پدرمادرپیر و رسیدگی به خیلی اهداف مادی و معنوی روحیه اش را ارضا میکرده... روزگار خوبی داشته. البته هرگز حس خوبی نخواهد داشت
این بیقراری و حس سرگشتگی از قدیم تو آدمها بوده و بنظرم بد نیست کسی که دوست داره بیاد از نزدیک ببینه و بعد تصمیم بگیره... همانطور که خودم خیلی راهنمائیها شنیدم ولی باورم نمیشد تا آمدم و از نزدیک تجربه کردم...توصیه میکنم هزینه ای برای آمدن نشه که بعدا دلخور بشید...روش لاتاری و ویزای توریستی ودانشجویی... برای تجربه میصرفه... مدل سرمایه گذاری که اصولا سودده نیست... کلا ماجرای مشکوکی هست و طبق تجربه ای که داشتم بیشتر افراد رژیم هستند که قبل از اینکه همپیاله ها دخلشون را بیارن باید حرص زیادی را کنار بذارن و فلنگ را ببندند. تازگیام که آمارشون سربه فلک گذاشته ماشالا...(البته موارد درست و واقعی هم هست)
در مورد برگشت مهاجرین هم نمیدونم چطور میشه آمار درستی بدست آورد ولی دوستی که پارالگال کار میکند از آمار بالای افرادی صحبت میکند که بعد تمام شدن وایت پس هرگز برنگشتند یا آمار افرادی که اینجا یا ایران هستند بنوعی اپلای کردند ولی هرگز پرونده را تا مصاحبه دنبال نکردند وقضیه را رها کردند... صحبتش خلاصه میشه تو رکود و کسادی شدید کار دفترشان...
نه مملکت خودمون آن تصویری را داره که بعضیا ترسیم میکنند ...نه اینجا... فقط موظب باشید بهای زیادی بابت این تجربه ندهید... امیدوارم حرفام منفی بافی و دلسرد کردن حساب نشه