2014-09-04 ساعت 10:56
(2013-12-28 ساعت 10:33)artam2 نوشته:سلام امیر مهاجر عزیز(2013-12-28 ساعت 07:44)kɪŋ نوشته: جای دوستان خالی با آرش عزیز (آچی) ۵ روز رفتیم ونکوور کانادا.
نکاتی به نظرم میرسه که بد نیست اینجا برای شما هم بگم.
دفعه قبل که رفتم ونکوور ۳ سال پیش بود. از ایران به عنوان ویزیتور وارد کانادا شدم (اول تورنتو).
مردم تورنتو، شهری که از خیلی جهات نماینده کاناداست، به نایس بودن معروفند. مثلا وقتی تنتون به تن اونها میخوره، اگر فرصت کنید زودتر از اون شخص بهش بگید sorry، بلا فاصله او هم به شما میگه sorry. یه جورایی انگار معذب شده و احساس گناه میکنه که باعث شده شما بهش بگید ساری! خلاصه خیلی نایس هستند.
اما همونطور که هر چیزی تو این دنیا قیاسیه و مطلق نیست و قتی در مقام مقایسه بر میایم میبینیم که واژههای توصیفی تغییر میکنند، در این مورد هم نایس بودن مردم تورنتو یک جور دیگه تعبیر میشه. سه سال پیش، من ۲۰ روز تورنتو بودم و بعد از شب سال نو برای مدت دو هفته وارد ونکوور شدم. ونکوور از نظر آب و هوایی اصلا نمونه خوبی برای کانادا نیست. هر جا اسم کانادا میاد آدم یاد برف و کولاک و یخبندون میفته. اما ونکوور بسیار هوای معتدل و لطیفی داره. چه در زمستان و چه در تابستان.
اما مردم ونکوور رو اینقدر نایس دیدم که در مقایسه، به نظرم اهالی تورنتو خیلی هم عصبی اومدند! حالا این اتفاق یکبار دیگه تکرار شد! اینبار در مقایسه ونکوور و سیاتل (یا دقیقتر بگم محدوده سیاتل)
توی این سفر با توجه به اینکه با جنبههای جدیدی از زندگی در آمریکای شمالی آشنا شده بودم، متوجه تفاوتهایی شدم که به شما میگم:در مجموع این ایالت رو خیلی بهتر از ونکوور کانادا دیدم.
- آب و هوای ونکوور کم و بیش شبیه اینجا است و میشه گفت کمی سردتره. اینجا رو من خیلی بیشتر دوست داشتم.
- پوشش گیاهی بطور ملموسی کمرنگ تر از واشنگتنه. دقیقتر بخوام بگم محیطهای جنگلی در اکثر جاهای واشنگتن (به جز خود سیاتل) بسیار بیشتر دیده میشه و تو دلشون مناطق مسکونی و اتوبانها و مغازهها قرار دارند. اما توی ونکوور حتی جاهای خالی از سکنه هم پیدا میشد که عاری از جنگل باشه. بعنوان یک نمونه درختان «سرو غربی» (western cedar tree) که در منطقه ما همه جا هیست تقریبا، توی ونکوور فقط تو پارکها و جنگلها هست. و محیطهای غیر جنگلی بیشتر از اینجاست. این درختهای خاص خیلی بلندند. بعضیهاشون به ۷۰ متر هم میرسند و قطر تنه اونها در روی زمین به ۴ متر هم میرسه.
- ساکنین ونکوور وقتی باهاتون صحبت میکنند خیلی محکم و به ظاهر بی احساس حرف میزنند. حتی اگر جملاتشون پر از گریتینگ و حرفهای نایس باشه. من نرمش و آرامش بیشتری توی صحبت کردن آمریکاییهای اینجا دیدم. این طرز صحبت کردن به تورنتو و جاهای دیگر کانادا که من دیدم هم خیلی شباهت داره.
- توی رانندگی بسیار مردم ایالت واشنگتن صبور و احترام گذار ترند. خیلی پیش میاد که من یه جایی میخوام برم و سرعتمو خیلی کم میکنم یا استاپ میکنم و پشت سریهام معطل میشن. توی کانادا بلافاصله بوق میزنند. یا اگر راهنما بزنی که لاین عوض کنی بهت راه نمیدن و سعی میکنند ازت عبور کنند. البته در این مورد مثل رانندگان در ایران، خطر نمیکنند و تا جاییکه بی خطره این کارو میکنند. در حالیکه تو ایالت واشنگتن کمتر پیش آمده که عصبی شدن و بی حوصلگی رانندهها رو ببینم. یا به محض اینکه راهنما میزنم میبینم ماشین کناری سرعتشو کم کرده و راه رو برام باز میکنه. یک دوستی به من گفت اینها به خارجیها حساسند و وقتی میبینند پلاک ماشینت مال کانادا نیست باهات لج میکنند!
[align=center]
سلام امیر مهاجر عزیز
خیلی وقته که منتظر نظرات شما در مورد سیاتل( البته بعد از ورودتون) هستم و با توجه به شناخت کمی که از شما دارم این را می دانم که شما تا نسبت به موضوعی اطمینان کافی نداشته باشید آن را بیان نمی کنید،به همین دلیل خواهش میکنم بیشتر برای ما از سیاتل بگویید.
با تشکر فراوان
من از صفحه اول این تاپیک رو تا همین جا بطور کامل خواندم و بطور دقیق یادداشت برداری کردم. از مطالب شما و همچنین مهتاب عزیز بسیار بسیار استفاده کردم. بنظرم گرم شدن و راه اندازی این تاپیک و شهر سیاتل مدیون شما دو نفره و البته دوستان دیگر . به زودی با تجربیاتی که از این مطالب کسب کردم من هم مطالبی را ارائه خواهم کرد.
شماره کیس:2015AS4xxx
تاریخ رویت قبولی:سوم می 2014, سفارت:ابوظبی , تعداد افراد کیس : ۴ نفر , مصاحبه:20 اپریل، ویزا:23 جون(خودم و بچهها) و 22جولای(خانمم)، ورود به آمریکا(آتلانتا - آلفرتا): 18 سپتامبر 2015
تاریخ رویت قبولی:سوم می 2014, سفارت:ابوظبی , تعداد افراد کیس : ۴ نفر , مصاحبه:20 اپریل، ویزا:23 جون(خودم و بچهها) و 22جولای(خانمم)، ورود به آمریکا(آتلانتا - آلفرتا): 18 سپتامبر 2015