ارسالها: 2,339
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
102
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
گلبانو جان
تولدت مبارک. روی رابطه زن و شوهری خیلی باید کار کرد که به کمال برسه. این کار هم به همت و صبوری و دانش و خیلی چیزهای دیگه دو طرف ارتباط داره.
تو سهم خودت رو به بهترین نحو انجام بده و اینجوری حداقل نصف قضیه حل شده هست.
موفق و پیروز باشی.
ارسالها: 87
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوست عزیزم گلبانو جان. با تاخیر تولدت را بهت تبریک میگم
عزیزم اینجور اتفاق ها و دلخوری ها توی همه روابط هست. یکمی زمان میبره با رفتارهای هم اشنا بشید و بقولی قلق همدیگه دستتون بیاد.
این احساس تنهایی هم به همه ماهایی که تازه اومدیم دست میده. من هم بعضی روزها حس میکنم که تنهاترین آدم روی زمینم
سعی کن به نکته های مثبت رابطتون فکر کنی عزیزم. و بدون که تنها نیستی.
نوع ویزا: k1 (نامزدی)
اولین اقدام:2010/sep/25
مصاحبه: 13 ،جولای 20۱۱ - آنکارا
مدت زمان کلیرینس: ۱۲ روز
کلیر: ۲۵ جولای 2011
تاریخ گرفتن ویزا: ۱۹ آگست 2011
طول مدت پروسه :۱۰ ماه
و خدایی که در این نزدیکیست . . .
.
ارسالها: 14
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام
حدود 1 سالی میشه که با ویزای نامزدی اومدم امریکا و روزی هزاران بار برخودم لعنت میفرستم بابت این انتخابم!!! باور کنید راه برگشتی ندارم وگرنه تا الآن برگشته بودم. از این زندگی بدم میاد زندگی که یه چیزی مجبورت کنه بایستی و ادامه بدی یه چیزی که مجبورت کنه همیشه کوتاه بیای... خستم... خیلی خسته
کاش قبل از اومدنم چندماهی با همسرم در ایران زندگی میکردم اونوقت میفهمیدم که ماهیچ جنبه مشترکی نداریم... کاش قبل از اومدنم به تفاوت های فرهنگیمون فکر میکردم... کاش کاش و کاش...
توی این یک سال افسردگی حاد گرفتم طوری که بارها به خودکشی فکر کردم... یعنی راه حل های من اول خودکشی اگه نشد برگشت به ایران...
دریغ از یه دوست که باهاش دردل کنم... تصمیم گرفتم بیام توی مهاجرسرا بنویسم
اینقدر ذهنم درگیره که نمیدونم چی بنویسم...
فقط میخوام برای دوستانی که با ویزای نامزدی و ازدواج بیان بگم که خواهشا همه جوانب را بسنجن... متاسفانه شروع زندگی و مهاجرتمون باهم مشکلات را صدچندان میکنه
من شاید اگه ایران ازدواج میکردم هم مشکلاتی داشتم اما نه به این شدت... یا حداقل اونجا خانوادم را داشتم که پشتوانم باشن اما حالا...
خستم خیلی خسته... دلم یه خواب ابدی میخواد...
ارسالها: 90
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
خانم رويا،جوابتون كاملا غلطه.حتى از خارج از آمريكا هم ميشه درخواست داد.زمان ما كل پكيج رو خودمون به يه سرويس سنتر ميفرستاديم و كسايى كه از خارج از خاك آمريكا درخواست ميدادن پكيجشون رو بايد ميفرستادن به csc.شوهر من از ژاپن پكيج رو فرستاد
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-05-28 ساعت 10:37
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-05-28 ساعت 16:34 توسط shahishervin.)
سلام خدمت تمام دوستان
من تازه اول راهم خواستم یه خورده راهنماییم کنید
1. من مجردم و 30سالمه . خانم 50 سالشه و سیتیزن آمریکاست و 13سال پیش از همسرش جداشده . تازه وکیل گرفته و تازه تو مقدمات کاریم.
ویزای ازدواج اقدام کنیم بهتره یا نامزدی ؟
چه کارایی باید انجام بدم . میگن باید خیلی مدارک داشته باشی تا ثابت کنی که واقعا دوسش داری و ازدواجمون واقعیه و سوری نیست . چطور باید مدارک جمع کنم . بریم ترکیه عکس و فیلم بگیریم خوبه ؟ یه جشن هم بگیریم .؟ خودمون 2تایی باشیم یا باید اقوام هم باشن ؟ منظور عکس دسته جمعی باید باشه یا 2نفری؟
ما قصد داریم که تو ترکیه ازدواج کنیم . در اصل میخوایم ویزای ازدواج اقدام کنیم . به اختلاف سنی گیر نمیدن ؟ جدیداً من قانونشون رو نمیدونم اما دوست من چند سال پیش رفته با اینکه خانمه 20سال ازش بزرگتر بود . ببخشید واقعاً
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-05-30 ساعت 16:17
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-07-17 ساعت 00:30 توسط الهه سابق.)
حق با شماست. واقعا حق با شماست. من که دارم با ویزای ازدواجی میرم هم همش داره تن و بدنم میلرزه. زندگی توی یه کشوری که اونور کره زمینه و مثل یه دریا میمونه که آدم توش گم میشه. اینطور که شنیدم متاسفانه اصلا اونجا نمیشه روی هموطنامون هیچ حسابی کرد. یعنی من فکر میکنم حالا که دارم میرم اونجا در واقع دارم خیلیییی چیزارو از دست میدم. نه دوستی نه خانواده ای. نه یه هموطن که آدم دلشو بهش خوش کنه و بگه اینور دنیا غریب نیفتادم. بدتر اینکه من حس میکنم با آمریکاییها هم نمیتونم ارتباطی داشته باشم. اونا توی یه دنیای دیگه هستن. توی جوی هستن که من ازش هیچ درکی ندارم. سبک زندگی دارن که با زندگی 30 ساله ای که من تا حالا داشتم هیچ تشابهی نداره. فکر کنم اونجا خیلی تنها باشم.
راستش من خیلی مخالف رفتن به آمریکا هستم ولی چکار کنم که بخاطر شوهرم مجبورم. یه چشمم اشکه یه چشمم خون. تنها چیزی که اونجا خواهم داشت شوهرمه و دیگر هیچ.
نمیدونم چرا انقدر همه دلشون میخواد برن آمریکا؟ اصلا چه فکری میکنن آدما با خودشون؟
آمریکا بهشته ولی واسه آمریکاییها. نه واسه ماها که مهاجریم. نمیخوام موج منفی بدم ولی خداوکیلی شماها چند نفر مهاجرو میشناسید که از زندگیشون راضی باشن؟ بخدا خیلیاشون روی برگشتن ندارن.
بله، درسته، آمریکا سرزمین فرصتهاست. ولی برای آدمای خاص نه هرکسی. مثلا واسه یه هنرمند یا یه مخترع یا دانشمند یا یه کارآفرین خلاق که ایده های فوق العاده ای داره ولی اینجا به دلیل شرایط و قوانین جامعه نمیتونه به ایده هاش جامه عمل بپوشونه. خوب طبیعتا این آدم وقتی بره توی یه کشوری مثل آمریکا میتونه اونجا ایده هاشو پیاده کنه و کلی هم خریدار داره. ولی آدمای معمولی مثل من آمریکا رفتن چه سودی واسشون داره؟ واقعا چی بدست میارم؟ اینجا واسه خودم یه آدم نسبتا موفق هستم، خانواده و دوستانمو دارم و از همه مهمتر به هرحال با همه بدیهایی که اینجا داره ولی قلق جامعه و شرایط زندگی توی اینجا دستم اومده و میتونم اوضاع رو مدیریت کنم. ولی توی یه جای دیگه دنیا من واقعا چکار دارم؟
نمیفهمم. بدبختانه شوهر عزیزم هم حرفای منو درک نمیکنه. چه میشه کرد. خودمو سپردم به دست تقدیر دیگه....
توصیه خواهرانه من به شما دخترای گل اینه که توروخدا تجدید نظر کنید. ببینید اونجا چه برنامه ای دارید؟ آره اونجا آرامش خیلی بیشتر از ایرانه، مردم تفریح دارن، کلاب میرن، بار میرن، حجاب ندارن و ... ولی اگه واقعا شما فقط بخاطر این چیزا دارید میرید بدونید که واقعا باید توی تصمیمتون تجدید نظر کنید یا حداقل یه چشم انداز روشن از آیندتون توی اونجا واسه خودتون ترسیم کنید که بدونید واقعا اونجا قراره چه برنامه ای داشته باشید.
موفق باشید
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
رویا جان خیلی متاسفم. نمیدونم چی بگم. خیلی ناراحت شدم، خیلی.....
اگه عقدت نکنه که باید برگردی، عقدت هم بکنه آیا میتونی 2 سال دیگه باهاش زندگی کنی تا گرین کارتت دائمی بشه؟ توروخدا بشین خوب فکراتو بکن. اگه مطمئنی که انتخابت اشتباه بوده، هرچه زودتر تمومش کن. نباید که آدم تا آخر عمر تاوان یه اشتباهو بده. این حرفت که میگی روی برگشتن به ایرانو ندارم، قبول ندارم عزیزم. بالاخره چی؟
بشین خوب فکر کن. ببین واقعا اشتباه کردی یا هنوز امیدی هست؟
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 90
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آقا يا خانم khabalooى عزيز شما چرا بيخودى ترس به دل مردم ميندازى؟طرف ايشون سيزده ساله طلاق گرفته و اين اولين كيس ويزاشون توى سيزده سال گذشته براى ازدواج بوده،برخورد قانونى باهاشون نميشه چون ازدواج با يه فرد جوون تر خلاف قانون نيست.اون دوست شما لابد ازدواجش صورى بوده،گند كارش دراومده.ما فرض رو بر اين ميگيريم كه ازدواج ايشون واقعيه.البته اينو بايد به اين دوست عزيز گفت كه اگر كارشون واسه لاپشونيه،نكنن بهتره چون به ريسكش نميارزه.ولى در كل اگر ازدواجشون واقعى باشه هيچ مشكلى پيش نمياد.تازه وكليشون هم اگر وكيل درست و حسابى باشه بايد كاراى مدارك رو خودش بكنه
ارسالها: 206
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
رتبه:
9
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
امیدوارم مشکل دوستان برطرف بشه.ولی کاش آدما از قبل فکر همه چیزو بکنن.از همین جا به دوسته خوبم golbano سلام میکنم امیدوارم همیشه موفق باشی دوست خوبم.
همیشه دلتنگ پدر ومادر.....