ارسالها: 51
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-08-16 ساعت 18:10
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-16 ساعت 18:12 توسط maryam58.)
سلام به همه همراهان مهاجرسرایی
مرسی از کسی که ایده گذاشتن این تاپیک رو داد. چون من هر وقت مثل الان که کم می اوردم و می خواستم کمی درد دل کنم، میرفتم تو تاپیک کلیرنس و صدرا از دستم عصبانی میشد و پست هام رو پاک میکرد.
هی خدا، همین امروز به satusa کلی دلداری دادم به خیال خودم، ولی الان خودم درب و داغونم.
آدم تو این دوره انتظار به همه چی کم کم شک میکنه، شما ها در جریان نیستید که من و همسرم بالاخره با چه بدبختی خودمون رو به مصاحبه رسوندیم، هفت خوان رستم رو رد کردیم، با هزار آیا و اگر و ای کاش رفتیم مصاحبه، داستانش از حوصله جمع خارجه، همش فکر میکنم خدایا یعنی من باید چه شکلی فکر کنم و رفتار کنم که بتونم به این ماجرا انرژی مثبت بدم. از صبح که میرم سر کار صفحه مهاجرسرا رو باز میکنم، ایمیلمو باز میکنم، صفحه سفارتو هم باز میکنم، یه ربع کار میکنم بعد میرم این 3 تا رو به ترتیب چک میکنم. دچار وسواس فکری شدم کاملا، هی میرم میگم امروز زبان میخونم فرداش میگم نه امروز راجع به کارم میخونم که اگه رفتیم راحتتر برم سر کار، بعد فکر میکنم نه اگه رهاش کنی خودش درست میشه، به خودم میگم به زندگی معمولیت ادامه بده اگه خدا بخواد درست میشه، من که اصلا به دعا و دین و این مسائل کاری ندارم وقتی sare دعا میذاره با بدبختی خودم و راضی میکنم که حداقل یه بار از روش بخونم، بعد میبینم که خوب هر کاری کنم دعا خوندن تو کتم نمیره نصفه ولش میکنم میرم دوباره سایت و چک میکنم. رسما کم آوردم دوستان. امروز دیگه انقد قاطی کرده بودم با خودم فکر میکردم من هی میگم خدایا خدایا نکنه سر کاریم؟؟؟ فکر کن به خدا هم شک کردم. میبینم که باید برم به یه روانشناس خودمو در اسرع وقت معرفی کنم. همون خدایی که نمیدونم تهش برامون چی در نظر گرفته خودش یه کاری میکنه. من خسته شدم.
غصه هم خواهد رفت ، به حباب لب یک رود قسم وبه کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت / غصه هم خواهد رفت ،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ، لحظه را در یابیم ، باور روز برای گذر از شب کافیست
یار تنهایی من با من گفت: هر کجا لرزیدی، از سفرترسیدی، تو بگو از ته دل، من خدا را دارم... من خدا را دارم
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
4 تشکر در 1 ارسال
2011-08-16 ساعت 20:18
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-16 ساعت 20:27 توسط frozen mind.)
قبل از هر چيز بايد اعتراف كنم كه دوران انتظار براي دريافت كليرنس سخت ترين دورانه. من خودم 64 روز منتظر كليرنس بودم و وقتي هم كه اومد، ويزا بولتن لعنتي عقبگرد كرد و كيس ما از كارنت بودن خارج شد و هنوز بعد از گذشت 9 ماه از مصاحبه، كارنت نشده و ممكنه 9 ماه ديگه از اين به بعد طول بكشه تا كارنت بشه و تازه اعتبار كليرنسم تا اون موقع منقضي شده و بايد تجديد بشه! جالبه بدونين كه زندگي من از 3 ماه قبل از مصاحبه در حالت standby قرار داره، نقل مكان كرديم به يك جاي كوچك، خيلي از وسايلمون هنوز توي كارتنه، دخترم در حسرت اتاق خواب مستقل خودشه، غرغرهاي همسرم كه دلش نمي خواد مهاجرت كنه، سنم داره ميره بالا و افسوس مي خورم كه چرا در دهه سي عمرم نيستم، به خاطر كوتاه شدن دور دوم اف بي آي چك مجبوريم از هرگونه مسافرت خارج از كشور اكيدا اجتناب كنيم ...
اوايل خيلي تحت فشار عصبي بودم، اما حالا تا حدودي به خودم مسلط شدم و تونستم براي خودم برنامه ريزي كنم. اوايل فكر مي كردم مهاجرت تنها راه پيش روي منه، اما حالا مي بينم افق ديدم تغيير كرده و مي بينم مهاجرت براي من همه چيز و تنها راه نيست. اگر نرفتم يا رفتم و نتونستم بمونم، با بليت دوسره اي كه از تهران مي گيرم، برميگردم ايران و زندگي قبليمو با مقداري تغيير ادامه ميدم. ديگه مهم نيست ديگران چي فكر مي كنن، من كار خودمو مي كنم.
حكايت زندگي من شده مثل اون كسي كه تمام عمرشو سر به زير بود و چند دلاري پول پيدا كرد، اما دهها طلوع و غروب زيباي خورشيد و زيبايي هاي طبيعت رو از دست داد. به خاطر مهاجرت فرصتهاي زندگي زيادي رو از دست دادم و دارم از دست ميدم. دستم به خرج كردن نميره چون به خودم ميگم اين پولا «اونجا» به دردم مي خوره، اما اگر نرفتم يا اونجا موندني نشدم، بر مي گردم و تلافي مي كنم! زندگي با شكست در مهاجرت تموم نميشه، بلكه پوست ميندازه و نو ميشه و مسير تازه اي پيدا مي كنه: اگر بخواهيم و اراده كنيم!
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان در انتظار کلیرنس.
می خواهم یک چیزی را به شما بگویم که از من بشنوید و به خاطر بسپارید. وقتی که نام مهاجرت برای اولین بار بر زبان شما جاری می شود, بلاتکلیفی نیز به همراه آن آغاز می شود. اگر از من بپرسید که پایان بلاتکلیفی چه زمانی است هیچ پاسخ مناسبی برای شما نداریم. آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما کلیر می شوید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما ویزا می گیرید و پای خود را به امریکا می گذارید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما گرین کارت و سوشیال سکوریتی و گواهینامه رانندگی خودتان را دریافت می کنید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما در امریکا کار پیدا می کنید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما پس از گذشت پنج سال در امریکا سیتیزن می شوید و پاسپورت امریکایی می گیرید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که شما پانزده سال در امریکا کار می کنید و یا به سن بازنشستگی می رسید؟ آیا پایان بلاتکلیفی زمانی است که بچه های شما در امریکا بزرگ شوند و سر و سامان بگیرند؟
من هر مهاجری را در هر مقطعی از مهاجرت دیدم همیشه برای یک چیزهایی بلاتکلیف بود و نمی دانست که آخرش چکار خواهد کرد. این مسئله یک راه حل قطعی و دائمی ندارد پس بیایید از همین الآن با مشکل بلاتکلیفی کنار بیایید و به آن عادت کنید اگرنه خیلی زود یاتاقان می سوزانید.
مهاجرت از نظر من بد نیست ولی یک مهاجر همیشه بلاتکلیف باقی می ماند و احساس می کند که خانه به دوش است.
با آرزوی موفقیت برای شما
ارسالها: 141
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-08-17 ساعت 11:13
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-17 ساعت 11:59 توسط آرتين.)
سلام به همه همسفران عزیز و با محبت
به نظر شما صبر با تحمل فرق داره؟کدومش بهتره؟کدومش نتیجه بهتری داره؟خوشحال میشم نظرات یا تجربیات خودتونو بنویسید ، تا ما هم از تجربه شما استفاده کنیم.
Visa: 28 . Sep . 2011
رفتن همیشه رسیدن نیست ... ولی برای رسیدن، باید رفت ...
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
4 تشکر در 1 ارسال
(2011-08-16 ساعت 22:10)free_free نوشته: بنظر من این تاپیک خیلی تاپیک قشنگیه
ماها بیش از یکسال تو مهاجرسرا و با هم بودیم ... الان که دلنوشته های دوستانم رو اینجا میخونم احساس میکنم که بهتر میتونم حسشون کنم و بهشون نزدیک تر بشم.. خودمو خیلی نزدیکتر به همه احساس میکنم ....
زیادی نزدیک نشو دیگه! از الآن آمریکایی رفتار کن: به اندازه یک دست از دیگران فاصله بگیر!
(پست موقت)
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 871
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Oct 2009
رتبه:
45
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
2011-08-19 ساعت 03:10
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-19 ساعت 03:14 توسط hvm.)
کاش اجازه داشتم HVM عزیز رو به شما معرفی کنم و مرتبه علمی ایشون رو بگم، در این صورت قطعا پاسخ شما به گونه دیگه ای می بود ...
[/quote]
دوست عزيز اول سلام
بنده در خصوص كنكور مثال زدم ، يكبار ديگه مطلب رو بخونين تا متوجه بشين كه منظورم سطح علمي يا ساير سطوح ايشون نيست
رتبه علمي ايشون هر چي كه باشه ، نمي تونه دليل موجهي براي برخي اظهار نظرها باشه كه مثلاً كي سي سي گوشش نمي شنوه يا اينكه آمريكا دعا مي خواد يا نمي خواد يا اينكه عوارض جانبي داره و ... و خيلي چيزاي ديگه كه نظرات شخصي ايشون هست
كما اينكه رتبه علمي خود من هم پائين نيست و ... بگذريم
در وحله اول قبل از رتبه علمي ، من براي ايشون ارزش انساني قائلم و به نظرات ايشون هم احترام مي ذارم ، همونطور كه نظر خودم برام محترمه
راستيتش اين آخرين كامنتي هست كه راجع به اين مساله مي ذارم و اصلاً مايل نيستم اين بحث رو ادامه بدم ، من براي بچه ها دعا گذاشتم كه بخونن و اين ايام باقيمونده رو با آرامش بيشتري طي كنن ، اما گوئي اينطور نشده و برخي ناخواسته اين بحث رو چالشي مي كنن
توصيه مي كنم فقط يكبار معني دعا رو بخونين ، به نظر من بهترين شيوه صحبت با خدا در قالب اين دعا و ساير دعاهاست كه به آرامش بيشتر كمك مي كنه
انشاء الله كه موفق باشين و زودتر كات آف ديت شما هم سپري بشه
[/quote]
دعا کنید عزیزم
اما لطفا اینجا را به مفاتیح الجنان تبدیل نکنید
من نیز به جای دعا خالصانه آرزو میکنم همه دوستان کلیر شوند
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
ارسالها: 1,110
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
46
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-08-19 ساعت 10:13
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-19 ساعت 17:56 توسط rayan.s.)
دوران کلیرنس و قبل مصاحبه بهترین زمان برای رو راست بودن با خود است! باید بدونیم کی هستیم؟ کجا می خوایم بریم؟ و چرا می خواییم بریم؟ از نظر من بزرگترین مشکل اینه که به خودمون دروغ بگیم! تعارف نیست واقعیت اینه که 50-60 درصد افرادی که گرین کارت می گیرند موفق به اخذ پاسپورت نمیشوند!!! فراموش نکنیم که برنده اصلی در پروسه لاتاری کسی که بتونه پاسپورت بگیره و کسی که ویزا بگیره و بعد یه مدت اومدن و رفتن موفق به اخذ پاسپورت نشه مطمئنا" از کسی که ویزا نگرفته بدشانس تره! و حتما" هزار بار به بد شانسی خودش نفرین می فرسته و دعا میکنه که کاش ویزاش نمی اومد!!! پس قدر این لحظات را بدانید و به سوالات فوق صادقانه جواب بدید و فراموش نکنید که برندگان لاتاری که روی بزرگی خدا و شانسشان حساب باز کرده بودند در بین اون 50-60 درصد حتما" جایگاهی ویژه دارند!
پس اگر ویزاتون نیومد بدونید از 50-60 درصد ما که گرین کارتمان را گرفتیم خوش شانس ترید!!!
نمی توانیم کاری بکنیم مرغان غم بالا سرمان پرواز نکنند ولی می توانیم کاری بکنیم که روی سرمان آشیانه نسازند. . .
ارسالها: 139
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2011-08-19 ساعت 12:34
(آخرین تغییر در ارسال: 2011-08-19 ساعت 12:43 توسط California.)
(2011-08-17 ساعت 11:13)آرتين نوشته: سلام به همه همسفران عزیز و با محبت
به نظر شما صبر با تحمل فرق داره؟کدومش بهتره؟کدومش نتیجه بهتری داره؟خوشحال میشم نظرات یا تجربیات خودتونو بنویسید ، تا ما هم از تجربه شما استفاده کنیم.
به نظرم صبر و تحمل یکیه
ولی یه چیزی داریم به اسم صبر و حِلم که مرتبه حِلم از صبر بالاتره
حلم اینکه آدم اصلا با سختی ها و مشکلات و مصیبتها ناراحت نشه یا خشمگین نشه این یعنی آرامش و سکون داشتن حتی تو سخت ترین مهلکه ها
ولی صبر اینه که انسان با وجود این که سختی میکشه یا خشمگین میشه سختی ها را تحمل میکنه و خشمش را فرو میخوره
ظاهرا پس از ادعیه حالا نوبت مباحث عرفانیه
راستی اگه به شب قدر اعتقاد دارید امشب (19 رمضان) شب تعیین مقدرات
شب دوم قدر (21 رمضان) شب تایید و شب سوم قدر (23 رمضان) شب امضا شدن اونهاست پس این شب ها را از دست ندید حتی به الکی بیدار موندن
بیدلی در همه احوال خدا با او بود *** او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد !!!
خدایا شکرت!