سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا

[كاميلا]

با سلام و عرض ادب خدمت تمامي اعضاي سايت
بنده نيز به نوبه خود مرحله پر استرس مصاحبه رو گذراندم و از اونجايي كه شخصيت بسيار نكته سنج و ريزبيني دارم سعي كردم در سفرنامه ام همه جزئيات رو مطرح كنم و اميدوارم به درد دوستان بخوره.
قبل از سفر:
به محض كارنت شدن كيس نامبرم هر روز از صفحه اي كه نامه اول رو هم دريافت كرده بودم پيگير نام هدومم شدم. ضمنا با توجه به تاخير اپديت شدن نامه بنده هم به kcc‌و هم به سفارت ايميل زدم. البته قبل از ايميل با سفارت تماس گرفتم ولي هربار به سخنگوي اتوماتيك وصل ميشد و يكبار هم كه موفق شدم تماس بگيرم بهم گفتند كه بايد در ساعت معيني زنگ ميزدم بين 4:30 تا 5:30 تماس ميگرفتم. بعد از اين به سفارت از طريق ايميل موجود در سايت خود سفارت ايميلي زدم و زمان مصاحبه ام رو جويا شدم و بهم جواب امد كه خودشان ايميل خواهند زد.
نتيجه اينكه مثل من خودتون رو اذيت نكنيد به محض اماده شده نامه دوم و اپديت شدن صفحه شامل نامه دوم، خودشون ايميل ميزنند كه بريد و اون صفحه رو چك كنيد.
با امدن نامه دوم و مشخص شدن زما ن مصاحبه ام كه 12 جون بود سريعا از طريق سايت دكتر اونگان تعطيلات رسمي تركيه رو در اوردم تا ببينم كه بليط رو چه زماني بگيرم.12 جون روز سه شنبه ميشد و اينبار هم فكر اين كه چه روز يبايد برم تا به كارهاي مديكال برسم و از طرفي زيادي در انكارا نمانم ذهنم رو درگير كرد.به منشي دكتر اونگان زنگ زدم و به اپراتور گفتم منشي اونگان رو وصل كنه. بهش گفتم كه مصاحبه ام سه شنبه هست و بچه هم نداريم و اينكه اگه شنبه بيام كافيه و جواب داد بله.بنابراين همون روز بلافاصله 50 روز قبل از روز پرواز از تركيش بليط ها رو تهيه كرديم. چون ما در شهرستانيم پرواز مستقيم به انكارا نبود و مجبورا براي صبح جمعه ساعت 5:30 اقدام به خريد بليط كرديم اول استانبول و با 2 ساعت فاصله استانبول به انكارا.هر نفر 282500 تومان تموم شد.
در اين مدت كارهاي نهايي كارت واكسن رو انجام داديم.
كارت واكسن:
كارتم رو از انستيتو پاستور تهران گرفتم . قبل از رفتن تمام واكسن ها رو در شهرستان تزريق كرده بودم هپاتيت رو 2 مرحله زده بودم و به مرحله سومش يك ماه و نيم مانده بود كه از هلال احمر پرسيدم گفتند ميشه زودتر تزريق كنم و من وهمسرم هر دو يك ماه و نيم زودتر دور سوم هپاتيت رو زديم. واكسن mmr رو تلفني از پاستور پرسيده بودم و گفته بودند براي من كه30 سالمه يكبار بايد بزنم و ما هم رفتيم به مركز بهداشت و رايگان mmr و dt رو تزريق كرديم دقيقا يك ماه مانده به وقت دكتر. همون روز رفتيم مننژيت رو هم در هلال احمر تزريق كرديم نفري 36000 تومان. هپاتيت هم نفري 7500 تومان داده بوديم. رفتيم تست انتي بادي هم داديم كه مال من مثبت ولي مال همسرم منفي در اومد با اينكه ايشون هم ابله مرغان گرفته بودند و جاش هم كاملا معلوم بود.نفري 16500 با دفترچه بيمه.خلاصه همه چي رو جمع كرديم رفتيم پاستور تهران و ساعت 10 دقيقه به 8 با مترو رسيديم اونجا. خيلي خلوت بود و اولين نفر ساعت 8:05 دقيقه به محض اومدن دكتر رفتيم داخل.ايشون ما رو به اتاق ديگري فرستاندند كه براي كارت بين الملل 10000 تومان و ويزيت هم حدودا 3700 تومان داديم و كارت روگرفتيم.
ضمنا انفلوانزا رو هم تزريق كرده بوديم درست يك ماه مونده به مصاحبه 13500 تومان.البته حتما پاسپورت رو بايد موقع دريافت كارت واكسن بين الملل همراه داشته باشيد.
ليستي براي سفر تهيه كردم كه چند صفحه بود.در يك صفحه ليست مدارك در صفحه بعد ليست داروهاي لازم و در صفحه اي ليست وسايل شخصي رو نوشتم تا چيزي فراموشم نشه.
هتل
از اونجايي كه بچه هم نداريم و ميخواستيم با هزينه كمتر سفر انكارا رو تموم كنيم deepshostel‌رو در نظر گرفتيم و زنگ زدم قيمت پرسيدم گفتن 70 ليره هر شب براي اتاق دابل.مشكل اين بود كه اتاق ها حمام نداشتند و حمام مشترك بود كه همسر بنده اعتراض كردند كه نميشه.(ضمنا من اين هاستل رو رزرو نكرده بودم وگرنه حتما بايد كنسلش كنيد اگه نظرتون عوض بشه)
خلاصه از سفرنامه يكي از دوستان با منطقه ulus‌در انكارا اشنا شدم و از اينترنت چند تا هتل پيدا كردم و از suna هتل قيمت كردم كه 70 لير گفت البته با حمام داخل اتاق و صبحانه.و گفت اتاق خالي دارند و نيازي به رزرو نيست.
كار اخرمون هم تهيه دلار و ليره بود كه طبق حساب و كتابهامون مقدارش رو تعيين كرده بوديم.
زياد سرتون رو به درد نيارم و ميرم به روز پرواز . ساعت 4:30 در فرودگاه بوديم و كارت پرواز رو گرفتيم و ارز هم چون ما امسال گرفته بوديم ديگه بهمون ندادند.
دقيقا سر ساعت 5:30 هواپيما حركت كرد بدون ذره اي تاخير.صبحانه رو داخل هواپيما خورديم و حدودا دو ساعت و نيم بعد در استانبول بوديم. تا ما بيايم خروجي مون رو پيدا كنيم كه از هر كي هم سوال ميكرديم كسي درست و حسابي راهنمائيمون نميكرد زمان پرواز دوم فرا رسيد و سوار شديم و با 3 دقيقه تاخير پرواز كرديم به سمت انكارا.حدود 11:15 در انكارا از هواپيما پياده شديم البته به وقت انكارا. حساب كرديم ببينيم ايا ميشه همون روز برسيم و بريم به دكتر كه گفتيم بريم اگه رسيديم كه هيچ نرسيديم هم نهايتش اينه كه جاي مطب رو ياد ميگيريم.لازم به ذكره كه ما براي شنبه وقت داشتيم و جمعه رفتيم به سمت مطب.
در خروجي فرودگاه انكارا سمت راست پياده حركت كرديم اول اتوبوس هاي havas‌(هاواش) بودند بعد تاكسي ها بعد هم اتوبوس ego كه به 442 معروفه از هر كي بپرسين هم ميگن كجا وايسادن.سوار ego شديم و نفري 5/5 لير داديم گفتيم ميخوايم بريم كولوپارك.و اون هم گفت بايد در كيزيلاي پياده بشيم و ماهم گفتيم بهمون بگه چون نميشناسيم.به محض پياده شدن از اتوبوس رفتيم خيابان مقابل و تاكسي به سمت لابراتوار دوزن duzan) گرفتيم كه 3 دقيقه اي رسيديم و 7 لير شد. با چمدان ها رفتيم مطب ديديم درش بسته است ولي يكي اونجا بود كه گفت رفتن سيگار بكسن و تا 10 دقيقه ميان.همسرم رفت پايين دنبالش و ديدم منشي رو اورده.منشي پرسيده بود وقت قبلي دارين كه همسرم هم گفته بود خانمم گرفته و اصلا ديگه از من نخواست.لازمه تاكيد كنم ما 12:15 رسيديم ولي بلافاصله منشي ما رو فرستاد طبقه 3 ازمايش و عكس از قفسه سينه شد 95 دلار كه پرداخت كرديم اومديم پيش منشي كه گفت بريد ساعت 5:30 براي معاينه بيايد و كارت واكسن و پاس هم همراهتون باشه. ضمنا همون اول از ما پاس ها و 2 تا عكس هم گرفت.
ساعت 5:30 كه رسيديم به مطب .اول همسرم و بعد من رفتم داخل.در ابتدا يك نگاه خيلي اجمالي به كارت واكسنم انداخت و هيچي نپرسيد.بعد رو ي تخت دراز كشيديم و صداي قلب و بعد هم پشت رو معاينه كرد و با انگشتش هم ضربه خيلي ارومي به دو طرف شكم و واسلام. حواسم بود كه اگه بره سراغ واكسن بگم من ابله مرغان گرفتم كه اصلا نرفت سراغ واكسن و به محض تموم شدن معاينه هم بهم گفت تامام يعني تمام شد. خوشحال شدم كه واكسن نخوردم. بعد هم روي صندلي نشستم و چند تا سوال پريسد قد و وزن كه دقيقا با ذكر رقم اعشارش گفتم. چون شنيده بودم اگه خودش اندازه بگيره پول بابتش ميگيره. بعد در مورد سيگار و بيماري خاص سوال كرد و همچنين پرسيد ايا در بدنم نشان يا علامت خاصي دارم كه به همه جواب نه دادم.البته با من تركي حرف ميزد.اومديم كه هزينه رو پرداخت كنيم گفت 140 دلار دو نفر ولي كارتون تموم نشده بريد طبقه پايين و دوباره خون بديد تا ثابت بشه راست ميگيد كه ابله مرغان گرفتيد. ما هم با ناراحتي رفتيم خون داديم كه من اونجا از خانمه پرسيدم ايا ازمايش من رو قبول نداريد كه واضح گفت چون در پاستور روي برگه واكسن كلمه positive v رو نوشته بايد اينجا تست بديد .براي هر نفر 7/62 لير پرداخت كرديم و گفتند دوشنبه ساعت 3 بيايد و جواب رو بگيريد. كه معلوم شد من نيازي به واكسن ندارم ولي براي همسرم 70 دلار گرفتند و ابله مرغان رو زدند. بلافاصله هم جوابها رو داخل پاكت بهمون دادن كه يك كپي با يك cd و نتيجه ازمايش ابله مرغان هم با منگنه به پاكت وصل شده بود كه اونها مال خودمون بودند و cd رو بايد در اولين ورود به امريكا تحويل بديم.
هتل:
بعد از تمام شدن كارمون در روز اول در مطب كه چمدان ها هم همراهمون بودند سوار اتوبوس شديم(چند قدم پائين تر از مطب دكتر) به ulus رفتيم.از ميدان هيكل(heykal) كه رد شديد پر از هتل هست ما شروع كرديم به پرس و جو از هتل ها كه شبي 90 لير گفتند.نهايتا وارد هتل تاج شدم وپرسيدم چقدر ميشه كه گفت 90 لير گفتم 5 شب تا 7 شب قراره بمونيم و تخفيف بده كه با 70 لير موافقت كرد. هتل 2 ستاره با صبحانه كه صبحانه شامل چاي و تخم مرغ و سوسيس و كالباس و دو نوع زيتون و گوجه و خيار و دو نوع پنير و شكلات صبحانه و كره و مربا.ضمنا ما هر روز فلاكسمون رو همون جا پر ميكرديم با اب جوش و در اتاق چايي داشتيم .بيرون چايي خيلي گرونه مخصوصا اگه در يك جاي درست و حسابي بخورين مال ما يكبار شد 5/3 لير كه واقعا گرونه.
روز مصاحبه ساعت 6:45 بيدار شديم و رفتيم يه چايي خورديم و من هم از استرس هيچي نخوردم فقط يه لقمه درست كردم و گذاشتم در كيفم و با اتوبوس به سمت سفارت راهي شديم كه روز قبلش محلش رو شناسايي كرده بوديم. اتوبوس درست در چند قدمي خيابان سفارت نگه ميداره . چند قدم پياده رفتيم و يك در بزرگ ديديم كه طبق گفته دوستان ميدونستم اون در نيست و با كمي جلوتر رفتن تقريبا يك پيچي هست كه تا ميپيچيد ميبينيد بله مردم صف وايسادن .خودمون رو رسونديم اونجا و در سف سمت راست ايستاديم كه مال اقامتي ها بود و سف سمت چپ مال توريستي ها.قبل از ما يك افسر خانم پاسها رو جمع كرده بود و يه عده رو داخل فرستاده بود.البته ما 8:30 دم در سفارت رسيديم. هر چند دقيقه افسره ميومد و ويزاهاي توريستي كه همگي ترك بودند رو ميفرستاد داخل حدودا ساعت 9 پاسهاي ما رو جمع كرد و بعد از 5 دقيقه با خوندن اسمها ما رو به داخل هدايت كرد. در كيفم موبايل داشتم كه گرفتن و بهم يك شماره دادن. در حياط كه جلوتر ميرفتيم يك اتاق چسبيده به سالن مصاحبه بود كه با هر بار باز شدن در يك نفر ميرفت داخل و يك خانم ازش مدارك اصلي رو ميگرفت. از ما شناسنامه ها و پاس ها و اخرين مدرك و 2 تا عكس و سند ازدواج رو گرفت و داخل پاكن بزرگي گذاشت و پرسيد فارسي يا انگليسي و ما فارسي رو انتخاب كرديم. رفتيم داخل سالن ديديم پره .به زور دو تا صندلي گير اورديم و نشستيم.تا ساعت 11:30 از شماره ما خبري نبود تا اينكه اولين بار در ظاهر شد و رفتيم براي انگشت نگاري .لازمه بگم حتما به تلوزيوني كه اونجا هست دقت داشته باشيد چون مثالا انگشت نگاري رو به صورت يك فيلم نشون ميده.بعد از چند لحظه دوباره شماره اعلام شد و 660 دلار رو پرداخت كرديم و اومديم نشستيم تا اينكه بار سوم شماره ظاهر شد و رفتيم براي مصاحبه.اول قسم كه من يك اشتباه در فرمها داشتم و گفتم داد اصلاح كردن بعد گفت سوگند ميخوريد هرچي كه نوشتيد و الان ميخواهيد بگيد همگي واقعيته و ما گفتيم بله .
سوالها عبارت بودن از:
تا حالا امريكا رفتين؟خير
شاغل هستين؟ بله كجا؟....
شغلتون چي بود؟.....من تدريس هم داشتم در دانشگاه.
دقيقا بگو چي تدريس كردي؟............
همه رو نام ببر؟........
تخصصتون چيه؟........
قبلا هم كار كرديد؟بله
كجا؟ شغلتون چي بوده؟.......
در امريكا ميخواهيد با مدرك مهندسي برق كار كنيد؟خير ميخوام پرستار بشم.
چه خوب.
از همسرم هم خيلي مختصر:
شغلتون چيه؟........(خصوصيه)
سربازي كجا بودين و چيكار ميكردين؟
امريكا ميخواين چيكار كنين؟
كجا ميرين؟ پيش فاميلمون
و نهايتا گفت مدارك شما كامله و فقط يك سري كارهاي اداريتون مونده بعد از 3 4 هفته سايتمون رو چك كنين و هر وقت شمارتون اعلام شد يكيتون ميتونه بياد و پاسها و اين برگه ابي رو بياره و ويزا ها رو بگيره.
چند نكته مهم: اخرين مدرك من فوق ليسانس بود و چون وام داشتم اصل مدركم رو نداشتم و فقط گواهي موقت رو داشتم كه همون رو دادم ترجمه كه مهر مترجم نزدند و فقط مهر دارالترجمه زدند و من براي محكم كاري ريزنمراتم رو هم دادم ترجمه البته با مهر مترجم رسمي كه اصلا در حين مصاحبه صحبتي از مدركم نكرد و حتي اصل ريزنمره رو هم نخواست.
من اسپانسر نداشتم و دو تا گواهي بانكي به فاصله 4 روز از هم از بانگ پاسارگار داشتيم يكي به مبلغ 27000 دلار و يكي به مبلغ 22000 دلار كه ميترسيدم بگه چرا با فاصله اينها رو از بانك گرفتين كه حتي يك كلمه هم راجع بهش چيزي نپرسيد.ضمنا يك سند اپارتمان هم ترجمه كرده بوديم و فرستاده بوديم كه من كلا موقع دادن اصل مدارك وقتي ازم مدارك مالي خواست گفتم قبلا فرستاديم و يادم رفت اصل سند رو بدم كه باز از من افيسر اصل سند رو نخواست.
دوستاني كه به فكر اين هستن چي بپوشن دقت كنن اصلا مهم نيست.همهئ جور ادمي بود .خود افيسرها كه مال ما هر سه شون خانم بودن اصلا رسمي نپوشيده بودن.يكيشون يك پيراهن استين حلقه اي با يقه گرد باز و يكيشون هم يك بلوز خيلي معمولي و اون يكي هم يك تاپ با يك بلوز استين بلند نخي پوشيده بود.مراجعه كننده ها هم خانمها از تاپ و شلوار گرفته تا پيراهن تابستاني و كوتاه از بالاي زانو(نه ديگه كوتاهتر) و اقايون هم از كت وشلوار و كراوات گرفته تا اسپورت (تيشرت با شلوار لي يا كتان) بودن كه كت شلواري واقعا خيلي كم بود مخصوصا تو اين گرما.
ضمنا حسابي خريد كردم از نوع ارزونش ولي ديگه انگشتم بي حس شد.دوباره براتون مينويسم.
تقديمي ناقابل در مقابل محبت دوستان همسفرم.
--------------------------------------------------------------------------------
ضمنا ما برگشت رو هم زميني اومديم اگه سوالي بود در خدمتم.همچنين بعد از رسيدنم ايميل اومد كه رزومه هم ميخوان و يه نصف روزي هم براي اون وقت گذاشتم و فرستادم.

[ETnakhausetelefonien]

سلام
اخرين سفرنامه منه دوستان. به نظرم از اين به بعد بريم به ٢٠١٣ي ها كمك كنيم. خودمون ديگه فقط بايد به تاپيك هاي كليرنس و تجربه سفر به امريكا سر بزنيم. ايشاله هر روز خبراي خوبي از تاپيك كليرنس بشنويم.
حمل و نقل فرودگاه:
١- ترانسفر با هماهنگي عباس ليدر يا ساير ليدرها كه بايد از تهران هماهنگ بشه حدودا نفري ٢٠ تا ٣٠ لير
٢- استفاده از تاكسي كه تا كيزيلاي ٧٠ لير ميشه جلوي در ترمينال سوار ميكنن
٣- اتوبوس havas كه جلوي ترمينال سوار مي كنه و تا ترمينال خودش كه نزديك كيزيلاي هستش ميبره. قيمتش نفري ١٠ ليره. از اونجا بايد يه تاكسي بگيريد و بين ١٢ تا ١٥ لير بديد بريد هتلهاي اطراف كيزيلاي.
٤ اتوبوس ego كه از در ترمينال اومديد بيرون ٢٠٠ متر پياده روي داره قيمتش هم نفري ٥.٥ ليره و تا خود كيزيلاي ميره. فقط جابجايي بار باهاش يه كمي سخت تر از هاواش ه.
حمل و نقل شهري :
كيزيلاي محل تقاطع دو خط مترو انكاراس كه خط قرمز اسمش metro وخط سبز اسمش ankarayه. بليط دو سفره رفت و برگشت نفري ٣.٥ ليره. البته بليطهاي ٥ و ١٠ سفره هم داره كه خيلي ارزونتر نميفته. تا ١٢ شب رو مطمينم كار مي كنه.
براي رفتن به انكامال خط قرمز روسوار شين و ايستگاه چهارم كه اسمش akkopruه جلوي در انكامال پياده شين. كيزيلاي اولين ايستگاه خط قرمزه و مشكلي تو جهت بندي پيدا نمي كنين.
براي رفتن به مقبره اتاتورك خط سبز رو سوار شين. از كيزيلاي خط سبز رو در دو جهت ميشه سوار شد. در جهت asti سوار شين و ايستگاه سوم كه اسمش tandoganه پياده شين. از اونجا ٣٠٠ متر پياده راهه. جهت رو سوال كنين. سر راسته.
كرايه تاكسي انكامال و مقبره اتاتورك از كيزلاي حدود ٢٠ ليره.
كرايه اوت لت acityavr حدود ٤٠ تا ٥٠ ليره. پيشنهاد مي كنم تا انكامال رو با مترو بريد بعد براي acityavr تاكسي بگيريد.
خريد:
مالهاي معروف يكيش همون چهارراه كيزيلايه بنام kizilay avr
يكيش ankamallه كه از بقيه بزرگتره
يكيش هم acityavrه كه اوت لته و يه كمي ارزونتر. فقط اگه خريد زياد داريد بريد اونجا چون كرايش ارزون بودنش رو بي ارزش مي كنه.
خريد عادي هم كه حوالي كيزيلاي تا دلتون بخواد هست.
خريدهاي كم مهم نيست اما اگه بالاي ١٠٠ لير خريد مي كنيد رسيد tax free رو حتما بخواهيد.
غذا:
غذاهاي بين المللي مثل mcdonalds kfc burger king pizzahut هستن كه بين نفري ٥ تا ١٥ لير ميفتن.
رستورانهاي ترك هم معروفاش اينان
HD iskender
ATA iskender
ABBA PIKNIK
همشون ارزونن و حالت فست فود دارن ولي غذاهاي ترك رو مي دن مثل لهمجون پيده و اسكندر قيمت هم حدود نفري ٥ تا ١٥ لير
رستوران معروف منقل هم نزديك سفارته و همين غذاها رو ميده فقط گرونتره و غذاش هم يه كمي بيشتره.
يه چند تا رستوران ديگه هم هست كه بيشتر كوفته مي ده اما غذاهاي تركي ديگه هم داره.
Dede kofteh
Kefcheh
...
تو اسكندرها من HD iskender رو از بقيه بيشتر دوست داشتم.
دونر هم همه جا هست. باز HD donner رو از بقيه بهتر و تر و تميزتر ديدم. البته كلا خيلي بهم نزديكن.
جاهاي ديدني:
سينماي انكامال خيلي خوبه. يه سالن imax داره كه عاليه. اكثر فيلماشم هم انگليسي داره هم تركي. فقط بگيد "اوريجينال" خود بليط فروش ميفهمه. قيمت بليطها بين ١٤ تا ١٧ ليره. تو سالن imax بهترين جا صندليهاي j13 تا j16 و k13 تا k16ه. تو سالن هاي عادي صندليهاي j9 تا j12 چون كوچيكترن. K هم بد نيست.
مقبره اتاتورك رو حتما برين قشنگه. فقط حتما قبل از ٩ صبح راه بيفتين. چون پياده روي داره هم بيرونش براي رسيدن بهش هم توش كلا نزديكه ٧٠٠ تا ٨٠٠ متر پياده روي داره ديرتر برين گرم ميشه. ٤.٥ هم تعطيله نمي تونين غروب برين. اب حتما همراتون ببرين. همه چيش هم اونجا مجانيه
Aqua park رو اگه وقت داشتين برين. اگه چند نفرين چون كرايه تاكسيش زياده. وروديش هم نفري ٣٧ ليره.
قلعه رو توصيه نمي كنم باز اگه فرصت كردين برين.
با ارزوي سفري خوب براي همتون
ارادتمند 

[SallyD]

سلام دوستان

سفر ما به آنکارا چهارشنبه پیش تمام شد (13جون) و من در آنکارا دسترسی درست حسابی به اینترنت نداشتم و به همین علت سفرنامه مختصر بود. الان می تونم نکاتی رو اضافه کنم.

ماکلا 9 روز در آنکارا بودیم (طوری برنامه ریزی کرده بودیم که اگه یک ضرب بهمون بدن 3 روز کاری بعد مصاحبه آنکارا باشیم).
ما چون خانوادگی رفته بودیم یک آپارتمان اجاره کردیم 130 لیر هر شب برای 5 نفر. آپارتمان 3 خوابه بود با 2 تا سرویس بهداشتی و موقعیت بسیار عالی چون تا سفارت 5 دقیقه پیاده بود و تا دکتر 10 دقیقه. ایرادی که داشت این بود که زیاد تمیز نبود! ولی من و همسرم که خیلی حساس نیستیم راحت کنار اومدیم ولی همسفرامون یکم اذیت شدن.
در ضمن نکته مهمی که باعث شد این سفر برای ما نسبتا بدون استرس و راحت بگذره این بود که یکی از فامیلای همسرم ساکن آنکارا بود و همسر ترک داشت. اینه که ما وسیله نقلیه داشتیم و یک بلد شهر. دیگه مشکلی در این مورد نداشتیم.
فردای روزی که رسیدیم وقت دکتر داشتیم. صبح با آشنامون رفتیم دکتر. پاسپورتارو دادیم و منتظر موندیم. اول همسرم رو صدا زد و بعد 10 دقیقه منو.
دکتر گفت برای معاینه آماده بشم و همینطور راجع به تحصیلاتم و سلامتم سوال می پرسید. تا اینکه با گوشی اومد و گفت متاسفانه نمی تونه هیچ آزمایش خونی رو از ایران قبول کنه (ما آزمایش آنتی بادی برده بودیم!) منم که با اعتماد به نفس (!) بهش گفته بودم ترکی صحبت می کنم فکر کردم می گه که ایرانیا الکی برگه آزمایشو پر می کنن بدون اینکه خون بگیرن (البته شایدم همینو گفت؟!) منم جای آزمایش ایرانو نشون دادم وگفتم که اینطور نیست و ایشون گفتن که حالا چیکار کنیم آزمایش بگیریم یا نه؟!! منم گفتم هر طور راحتین!! خیلی بهش برخورد و من دیدم که گل کاشتم و با کلی منت کشی معذرت خواستم!! ولی به هر حال ایشون آزمایش آنتی بادی رو گرفت که خوشبختانه مثبت شد. ولی هیچ واکسنی نخوردم. جالبه که از همسرم که همین شرایطو داشت آزمایش آنتی بادی نگرفت فقط یه واکسن نوبت دوم کزاز زد.
به هر حال از من به شما نصیحت که ایران تست آنتی بادی ندین یا اینکه با دکتر کل کل نکنین!!

بقیه مراحل به خیر گذشت (خونگیری و اشعه ایکس) و گفت که فردا بیاین برای جواب.
همسرم رفت (چون بنده مشغول خرید بودم!!) البته پاسپورت منو برده بود و گزارش منو بهش دادن ولی از خودش دوباره عکس قفسه سینه گرفتن و روز بعدش مجبور شد دوباره بره جوابشو بگیره.


ادامه دارد (ببخشید چون الان باید برم)...

[كاميلا]

و اما باقيمانده سفرنامه .........
همونطور كه گفتم ما اصلا براي برگشت بليط نگرفته بوديم و تصميم داشتيم زميني برگرديم.از شهرستان قيمت كرده بودم بليط اتوبوس براي انكارا رو 80000 تومان گفته بودند .
من شب قبل از مصاحبه تقريبا تمام بارهام رو جمع و جور كردم تا اگه برگه ابي گرفتم هتل رو به موقع بتونم تحويل بدم.همون شب هم از رسپشن پرسيديم و گفت تا 12 بايد اتاق رو خالي كنيد و ما هم تا 2 ازشون مهلت گرفتيم.
مصاحبه ما روز سه شنبه حدود ساعت 12:30 تموم شد و از قبل كه محل تهيه بليط رو ياد گرفته بوديم بدو بدو رفتيم تا براي همون روز بليط رو بخريم .
ادرس دفتر: از كوچه سفارت كه وارد خيابان اصلي ميشيد از سمت راست به طرف پائين پياده بياييد يك تابلوي بزرگ كه با فارسي نوشته دلارا همونجا از پله ها بريد پايين.
به ما گفت بليط انكارا ندارند و پر شده.البته اين دفتر مال اتوبوس هاي مترو هست. كارتش رو دارم خواستين شمارش رو ميدم. و يك اقاي ايراني اونجا مسئول بود و گفت دانشجوها يك ماشين دربستي گرفتن كه الان داره از استانبول خالي مياد تا انكارا بچه ها رو سوار كنه و گفت اگه جا بود ساعت 5 حركت ميكنه و از شانس ما جا هم بود در اولين رديف و خلاصه گفتن ساعت 4 جلوي ozilhan‌باشيد. اقا ما چنان با عجله البته با اتوبوس به هتل خودمون در ‌ ulus برگشتيم و ساعت يه ربع به 2 اتاق رو هم خالي كرديم و در لابي كمي نشستيم و نهايتا اومديم پيش رسپشن و قيمت تاكسي پرسيديم گفت نهايتا 12 يا 13 لير ميشه تا اوزايلهان .ما هم به تاكسي 5/13 لير داديم و خودمون رو به اتوبوس رسونديم. هر نفر 140 لير پول اتوبوس شد كه من اولش فكر كردم زياد گرفته ولي از دانشجوها كه مرتب رفت و امد دارن پرسيدم گفتن نرخ همينه.
ما ساعت 5:15 از انكارا به وقت تركيه حركت كرديم و فرداش حدودا ساعت1 ظهر به مرز بازرگان رسيديم. در مرز حدود 3 ساعت معطل شديم چون راننده در ماشينش بار غير مجاز داشت.
بعد هم در بازرگان در شهريار چلو بختياري خورديم كه واقعا بعد از غذاهاي تركيه خيلي چسبيد . دو نفر با 2 دوغ 17000 تومان . (جاتون خالي)
ما هم كه پيشمون مدارك سفارت و برگه ابي بود ترس سه راهي خوي وجودم رو فرا گرفت. به اونجا كه رسيديم راننده همه پاس ها رو جمع كرد و به مامور اطلاعات داد. بعد از مدتي چند نفر رو پياده كردن كه از بعضي ها فقط سوال و جواب پرسيدن و چمدان بعضي ها رو دوباره باز كردن.خلاصه همون طور كه دوستان هم توصيه كردن اگه در پاستون ويزا باشه حتما هوايي برگردين.
ما در راه براي هر نفر بازاي يكبار دستشويي رفتن 1 لير پرداخت ميكرديم. و همچنين از خونه با خودمون كنسرو مرغ برده بوديم كه براي شام خورديم فقط سه بسته كوچك نان گرفتيم در راه كه 1.5 لير شد. يكبار هم موقع صبحانه فلاكسمون رو پر كرديم با اب جوش و 2 لير داديم در حاليكه هر عدد چاي 1 لير بود و با خودمون قند و چاي كيسه اي داشتيم.
بالاخره ساعت 10 شب به تبريز رسيديم و از اونجا هم اتوبوس به سمت تهران رفت.(اتوبوس مال انكارا-تهران بود).داخل اتوبوس هم اب معدني از اون كوچولوها به اندازه كافي بود و تا تبريز اقا بزن و برقص بود.(جاتون خالي) (ما كه نه دانشجوهاي تركيه)
دوستان من مداركم رو در 4 پوشه اماده كرده بودم
1- پوشه حاوي مدارك دكتر(شامل كارت واكسنها و نامه دوم و تست انتي بادي و پرينت وقت دكتر,عكس 2عدد )
2- پوشه حاوي مدارك سفارت( شامل شناسنامه ها-كارت ملي ها كه اصلا نخواستند-كارت پايان خدمت كه نخواستند- سند ازدواج - اخرين مدرك- سند منزل و كپي گواهي هاي بانكي كه قبلا اصلشون رو فرستاده بودم - در انكارا هم پاكت مديكال رو هم داخلش گذاشتم-عكس 2 عدد )
3- پوشه حاوي مدارك اصل اضافي كه هرچي مدرك داشتم گذاشتم.
4- پوشه حاوي كپي ها كه دو قسمت بود كپي از تمام ترجمه ها و كپي از تمام مداركي كه داشتم.
ضمنا دوستان توجه كنند كه در اخر مصاحبه افيسر هر مدركي كه اضافي باشه پس ميده و ما با اينكه 2 سري ترجمه و دو سري كپي سند ازدواج رو فرستاده بوديم هيچي پس نداد يعني اينكه سند ازدواج 2 سري نيازه.
همچنين عكسهايي كه پست كرده بوديم با عكسهايي كه با خود برده بوديم يكي بودن كه عكسهامون رو هم پس داد.
خريد
من از اونجايي كه اهل وسايل ماركدار نيستم به انكامال نرفتيم.يه پاساژي نزديك كولو پارك بود به نام karum كه يكشنبه ها از 12 باز ميكنه هم وسايل ماركدار داشت و هم بعضي اجناس كه قيمتش خوب بود.
ما از ulus بيشتر خريد كرديم كهخ بعدا ديديم خود مردم انكارا هم براي اينكه ارزون بگيرن ميرن اونجا. ضمنا ما به پارك جوانان genclik park (گنچليك پارك) هم رفتيم كه نزديك ulus‌بود و پاي پياده رفتيم كه رقص نور و اتش بازي داشتن اون شب. يه بستني قيفي هم 2 لير شد. همونجا هم لونا پارك هست كه بايد ورودي بديد.
ما از اونجا دو شب مرغ درسته كنتاكي خريديم و برديم در هتل خورديم 8.5 لير كه اگه داخل رستوران ميخورديم 15 لير ميشد.البته بلغور هم داشت كه تركها مثل برنج ميخورنش.
ما با توجه به فستيوال خريد هم در پارك كولو و هم در ميدان هيكل اولوس شاهد كنسرت هاي خياباني بوديم كه خيلي خوش گذشت. ضمنا برنامه فستيوال در روزنامه هاشون چاپ ميشه. ميتونيد بخونيد و هر كدام رو دوست داشتين برين.
ضمنا روزي كه مصاحبه ما بود يك زوج ديگه هم برگه ابي گرفتن و فقط يك زوج قبل از ما حدود ساعت 11 كارشون تموم شد و رفتن ups كه فكر كنم جناب كهكشان بودن كه پيش هم نشسته بوديم.
بچه ها دفتر ups فقط يك ميز در گوشه سمت راست سالن هست كه بالاش تابلو زده ups.
خوش به حال كساني كه رفتن اونجا.
تمام چيزهايي كه به ذهنم ميرسيد رو نوشتم.
موفق باشيد و دعا كنين تا زودتر كلير بشيم.

[3rip]

سلام دوستان عزيز مهاجر سرايي ، امروز پاسپورت ها رو تحويل سفارت دادم (حدود ساعت 13:48) و حالا منتظرم كه UPS بيارتشون ... دوستان كسي هست تجربه دريافت پاسپورت ها رو تا 2 روز داشته باشه ؟

روند کار UPS به این شکله.

1) UPS معمولا ساعات پایانی کار سفارت حدودا ساعت 4:30 تا 5:30 گذرنامه هارو از سفارت تحویل میگیره و توی سایت وقتی چک میکنید مینویسه Picked up

2) حدودا 2 ساعت بعد گذرنامه ها رو به مرکز ups مستقر در بیرون از شهر آنکارا تحویل میده

3) فردا صبح حدود ساعت 9:30 تا 10 ماشین ups از مرکز راه میفته برای تحویل بسته ها و در سایت وضعیت بسته پستی شما رو مینویسه out for delivery

4) حدود ساعت 11 تا 13 هم منتظر مامور UPS باشید که بسته تون رو تحویل بگیرید.

--------
نتیجه گیری : هر وقت دیدید UPS گذرنامتون رو از سفارت تحویل گرفته فردا صبحش منتظر اومدنش باشید ولی اگه دیدید تا ساعت 6 بعد از ظهر هنوز تحویل نگرفته منتظر نمونید. احتمالا پس فرداش میاره

[Mostafa Kianoush]

سلام به همگی. سفرنامه رو با اجازتون روز به روز با پیشرفت کارم مینویسم. دیروز دوشنبه اومدم آنکارا. با پرواز ساعت 5:30 ماهان. حدود یه ربع به هفت رسیدیم فرودگاه Esenboga و تا کارامون انجام شد حدود 7:20 اومدم دم در سمت راست سوار اتوبوس 144 EGO شدم. 5.5 لیر دادم و رفتم مستقیم مطب دکتر. مطب از این مسیر که گفتم ده دقیقه نرسیده به میدان کیزیلای سمت راست دقیقا کنار پارک کوگولو هست. البته برای من که بار اول بود کمی گیج شدم و به زحمت با راننده هماهنگ کردم و پیداش کردم. دمش گرم خوب همکاری کرد هر چند فقط از انگلیسی OK بلد بود. تا سوار شدیم و راه افتاد تقریبا 1.5 ساعت طول کشید تا برسیم. ترافیک اول مسیر شلوغ بود. حدودای 10 دیگه مطب بودم. مطب خیلی خیلی شلوغ بود. من که حتی نوبت هم نگرفته بودم با وسایلم رفتم مستقیم طبقه 4 پاس رو دادم و یه برگه گرفتم رفتم طبقه 5 واسه اسکن سینه و آزمایش خون. پاس و نامه مصاحبه رو با نامه منشی دادم به پذیرش و تو نوبت رفتم. حدود ساعت 11:30 نوبتم شد. 47 دلار دادم واسه این مرحله. بعد از پایان کار برگشتم طبقه 4 واسه واکسن. پاس و کارت واکس زرد پاستورو دادم باز رفتم تو نوبت. حدود 12:30 نوبتم شد و رفتم پیش خانم دکتر. سریع واکسنامو یادداشت کرد. هیچ بحثی باهاش نکردم mmr نوبت 2 و واریسلا زد. (mmr تهران نزدم چون فرصت 30 روزه رو نداشتم) آبله مرغون هم گرفتم بهش هم گفتم ولی وقت تست آنتی بادی نداشتم ترسیدم به چهارشنبه که مصاحبه س نرسم. درضمن قیمت تزریق و تست چندان فرقی نمیکنه. اینجا هم 200 دلار پیاده شدم که جمعا 250 دلار کارای مدیکالم خرج برداشت. گفت فردا ساعت 3 بیا واسه جواب. پیاده اومدم هتل اتپ بلوار (از مطب به سمت میدان کیزیلای حدود 20 دقیقه البته با سرعت لاکپشتی من. سمت راست تو خیابون آکای. یه بازارچه کتاب روبروی هتله. هتل خوبیه. امکاناتش هم کافیه. گفتم سینگل میخوام چند لیره؟ خواس به دلار بگه گفتم نه لیر؟ گفت 120 لیره گفتم تخفیف روکاغذ نوشت 80 تا مشتریای تو لابی نشنون. یه اتاق دبل دادن واسه خودم تنها. گفتم من پول اضافی و اینا ندارم بدم ها گفت اوکی مال خودت تنها پول یه نفر هم بده. دو تخت تو اتاق هست یه دبل با یه تخت یه نفره معمولی. سرویس تمیز و کابین دوش و تلویزیون کابلی lcd و تلفن و اینترنت و یخچال و همه چی دیگه) حالا یه چیزی بگم بخندیم. انقدر خسته بودم گرفتم خوابیدم. یه دفه بیدار شدم پرده رو کنار زدم دیدم گرگ و میشه گفتم غروبه نگاه به ساعتم کردم دیدم 5:30 گفتم دیدی چی شد خواب مرگ رفتم نرسیدم برم جوابمو بگیرم. بدو با تاکسی رفتم مطب دیدم چهارقفله س. همه جا هم تعطیله. پرنده پر نمیزد تو خیابون. تازه فهمیدم 5:30 صبحه. واقعا گیج بودم حدود 2 ساعت فرق صبح و عصرو نفهمیدم. اینم از آثار خواب بعد از 3 روز بی خوابیه دیگه.....
امروز ساعت 3 میرم واسه جواب مدیکال. ببینیم خدا چی میخواد از این به بعد....

[amiry]

سلام به همگی.
با چند روز تاخیر سفرنامه خودم را مینویسم و امیدوارم ادای دین کوچکی باشه به مهاجرسرا.
من برای 13 جون مصاحبه داشتم. حدود 20روز قبلش از دکتر برای 11 جون وقت گرفتم. بلیط را برای 11 تا 14 جون از ایران ایر گرفتم 389 هزار تومان. کمی به عمد معطل کردم وگرنه ارزونتر هم میشد بلیط گرفت. برای هتل با شیدا تور تماس گرفتم که 40 دلار سینگل بیوک ارشان را قیمت داد. چون خیلی بد ازش تعریف میکنند من دو روز مانده به پرواز از جزیره بهشت برای یک شب بیوک ارشان را رزرو کرذم. آژانسهای دیگر 45 دلار و جزیره بهشت 42 دلار قیمت میداد که گفتم من 40 دلار قیمت دارم از شیدا تور و جزیره بهشت هم نهایتا همین قیمت برام رزرو کرد، گفتم آنجا یک هتل مناسب تر پیدا میکنم که راستش آنجا برنامه ام فشرده بود و وقت و حوصله اش هم نبود که نهایتا دو شب دیگر هم بیوک ارشان موندم.
از پرواز راضی بودم، بعد از خروج از فرودگاه در منتهی الیه سمت راست اتوبوس بلدیهEGO منتظر شماست تا بات 5 لیر و 25 قروش ( اونهایی که 5/5 دادند، 25 قروش ضرر کردند)در مدت حدود یک ساعت شما را به کیزیلای ( ماه طلایی- قزل آی) برسونه. این اتوبوسها از 6 صبح کار میکنند و برای برگشت هم میتونید در همان ایستگاه کیزیلای که پیاده شدید ، سوار شده و به فرودگاه بروید.
بعد از پیاده شدن چون محل دقیق هتل را نمیدونستم و از طرفی عجله داشتم به مطب دکتر برسم تاکسی گرفتم، راننده 7 لیر و من 5 لیر را پیشنهاد دادم که نهایتا ایشون پیروز شدند، بعد که سوار شدم تازه معلوم شد که اصلا راننده نمیدونه هتل کجاست، سر چی با من چونه میزد نمیدونم ، به کمک جی پی اس مسیر را پیدا کرد و متوجه شد که نزدیک تر از آن چیزی بوده که تصور میکرده وو موقع پیاده شدن همون 5 لیر را از من گرفت!!! این برخورد کاملا برخلاف تصور من از راننده تاکسی ترک بود.
از هتل تا مطب دکتر در دوزن لب Duzen Labartory 7 لیر با تاکسی آب میخوره.
ابتدا به طبقه 4 میروید با نشان دادن پاس و دو عدد عکس به طبقه 5 راهنمایی میشوید . در این طبقه آزمایش خون و عکس سینه انجام میشود. مطب پر از ایرانی بود که مصاحبت با یک زن و شوهر ایرانی استاد دانشگاه و همچنین جناب شریعت که به همراه همسر و مادرشون آنجا بودند برای من غنیمت بود. نمیدونم بعدد از تست خون قیافه من چی نشون میداد که آقای شریعت به زور پسته و نون قندی به من دادند و آقای استاد دانشگاه هم مدام به من دلداری میدادند که طوری نیست
50دلار که بدهید به علاوه یک لیر، ینج لیر به شما بر میگردانند که این هزینه تست خون و عکسبرداری است ، جالب اینکه پرستار حتی در بیشتر مواقع رگ هر دو دست شما را آش و لاش میکند چون حتی خون گرفتن را به خوبی بلد نیست ، یک کلمه انگلیسی نمیداند ولی 50 دلار اینکار هزینه دارد که واقعا باعث تاسف است.
بعد از طی این مراحل مجدد به طبقه 4 میروید و بعد از انتظار بسته به شلوغی یا خلوتی مطب ویزیت میشوید که 70 دلار به تنهایی هزینه دارد.
بر خلاف سفرنامه سالهای قبل، منشی دکتر رابطه بسیار خوبی با لیدر ها دارد و به همین دلیل کار این افراد زودتر انجام میشود، البته اگر مسن نیستید توصیه نمیکنم لیدر بگیرید و پول به این مفتخور ها بدهید.
ویزیت خانم دکتر همچون سوالات شب اول قبر با خشونت و تندی انجام شد. سوال از قد، وزن، سن، سابقه جراحی،تاتو، علائم مشخصه روی بدن، سرطان، سیگاری بودن و.... و در این بین: آبله مرغان که همه را منفی جواب میدهید جز این یکی. من چون تست آنتی بادی هم داشتم هیچ واکسنی دریافت نکردم و مجموعا با 120 دلار ناقابل و حدود 6 ساعت معطلی کار مدیکالم تمام شد.
پس از انجام مدیکال اگر حوصله دارید بعد از جروج از آسانسور دکتر برخلاف جهتی که آمدید به پشت ساختمان رفته و از انجا به خیابان تونالی بروید و از کافه ها و رستورانها و مغازه ها دیدن کنید چون تا فردا ساعت سه عصر کار دیگری ندارید.
البته با و جود فستیوال خرید که در آنکارا برقرار بود و تخفیف ( ایندیریم) کذایی، قیمتها بسیار گران است ولی خوب تماشایش خرجی ندارد
من از یک دکه روزنامه فروشی تعدادی مجله نشنال جئوگرافیک قدیمی خریدم که خالی از لطف نبود.
با ورود مجدد به هتل و نکاه خریدارانه تازه متوجه شدم که اینجا مسافرخانه میدان راه آهن خودمونه نه هتل، ولی جایی که مردمش اصلا انگلیسی نمیدانند داشتن یک رسپشن فارسی بلد و همچنین جمع ایرانی ها که همواره مشغول تحلیل و گفتگو هستند غنیمته. تازه من هم که قرار نبود جز برای خواب به هتل بیام، پس برای تمدی اقامت برای دو شب دیگرز سوال کردم که 45 دلار قیمت داد، مجدد دست به دامن شیدا تور شدم و همان 40دلار را برای این مسافرخانه ایرانی نشین پرداختم، البته اینترنت وایرلس هم به راه بود!!!
خیابانهای اطراف بیوک ارشان همگی یا پیاده راه هستند ( سمت چپ به سمت خیابان مشروطیت ) یا ماشین کمی از آن عبور میکند و پر است از بار ها و رستورانهایی که از غروب به بعد محل تجمع جوانان ترک است که دست در دست هم یا به پیاده روی مشغولند یا در کافه ای نشسته اند و سیگاری در دست( تقریبا بدون استثنا) به گفتگو و مغازله میپردازند همچنین نوازندگان دوره گرد را میتوان دید که در گوشه ای با هنر نمایی به امرار معاش مشغولند، در آخر شب، برخی جوانان ترک با موتورهای بزرگ شبیه هارلی داویدسون با کله های تراشیده و کت چرم و بازوهای خالکوبی شده هم فراوانند که بی توجه به موسیقی دوره گردها - بعضا کولی ها که مشخص است بیش از یک ماه حمام نکرده اند- سر و صدای موتور سیکلت را به راه می اندازنند.
اما آز همه بیشتر صدای قهقهه دختران و پسران را از کافه ها میشوید ، تصور من از آنکارا شهری مرده و بی روح بود ولی آنچه دیدم برخلاف تصور من کاملا شاداب و سرزنده بود. مردمان ترک با آنکه انگلسی نمیدانستند بسیار در کمک کردن به شما و راهنماییتان و ایجاد ارتباط تلاش میکردند. من فقط سه روز در آنکارا اقامت داشتم و این مدت نمیتواند نمای درستی از مردم یک شهر به دست بدهد ولی چون مدت زیادی به قدم زنی مشغول بودم و بارها سوار اتوبوس شدم برایم جالب بود که حتی یک مورد بحث و جدل لفظی یا دعوا ندیدم.
نمیگویم با یک شهر کاملا اروپایی طرفید ولی میگویم طی این چند سال اخیر بسیار از نظر فرهنگی و اجتماعی ترقی کرده اند.
بلیط اتوبوس و مترو 2 لیر است که بسته به نوع بلیط( چند سفره بودن) کمی ارزانتر میشود. کنار راننده دستگاهی وجود دارد که بلیط کاغذی را گرفته و مقدار هزینه را از آن کسر کرده و پس از پرینت بر روی آن به شما باز میگرداند.
اتوبوسهایی هم هستند که با خط قرمز نام مسیر بر روی آن نوشته شده، این اتوبوسها پول نقد میگیرند، شخصی در میانه اتوبوس نشسته که از شما 2 لیر نقدا دریافت میکند.
در قسمت بعد سفرنامه تجربه مصاحبه و یک مرکز خرید بسیار بزرگ را برای شما مینویسم.

[nima3131]

سلام دوستان. همین یک ساعت پیش مصاحبم تموم شد. آبی گرفتم. اون خانومه ازم مصاحبه کرد.
صبح نفر دوم بودم که رفتم داخل سالن. ولی از اونجا که خوندن شماره ها هیچ نظمی نداره، یه عالمه منتظر موندم. بعد از یک و نیم ساعت شمارم رو خوندن، رفتم پشت یه باجه، بهم گفت این فرم هایی که فرستاده بودی نیاز به تصحیح دارن یا نه. منم چند تا غلط املائی رو تصحیح کردم. برگه خودمو گرفتم و همه جاشو نگاه کردم. دیدم بله. اون زمان که میخواستم برگه ها رو پست کنم، پائین برگه خودمو که جای امضا داشت، امضا نکرده بودم. منتظر بودم بهم بگه قسم بخور. نمیدونستم راجع به امضا چی باید بگم. ولی دیگه چیزی نخواست. من هم برگه رو پس دادم. مثل اینکه قسم رو باید جلوی افیسری که مصاحبه میکنه خورد.
تو مرحله بعد که فکر کنم یک ساعت بعد از مرحله اول بود، رفتم باجه 7 تا ازم اثر انگشت بگیرن. مرحله بعدی که فکر کنم نیم ساعت یا یک ساعت بعد از اون بود شمارم رو خوندن تا برم باجه 4 پول رو پرداخت کنم. سیصد و سی دلار دادم و به من یک کارت دادن و گفتن بعد از ظهر ساعت 1 بیا اینجا. حدودای 11 بود که اومدم بیرون و 1 برگشتم.
بعد از یک ساعت، شماره منو برای مصاحبه خوند. خانومه واقعا خوش برخورده. پرسید قسم میخوری... که من گفتم یه مطلب هست که باید بگم. گفتم من وقتی برگه ها رو میفرستادم اونها رو امضا نکردم، برام مشکلی پیش نمیاره؟ برگه رو ورق زد و دید درست گفتم. گفتش همین الان امضاش کن چون باید بعد از قسم خوردنت یه جای دیگه رو امضا کنی. منم خیالم راحت شد و امضا کردم. قسم خوردم و مجددا برگه رو داد تا امضا کنم.
من مدرک موقت کارشناسی ارشد خودمو فرستاده بودم. البته ترجمه ای که کرده بودم روی برگه مترجم رسمی بود (دارالترجمه سفیر). دقیقا جمله ای رو که توی مدرک موقت نوشته رو هم ترجمه کرده بود. اون جمله ای که میگه این مدرک فقط داخل ایران معتبره. ولی اصلا براشون جای ابهام نداشت. ریز نمره هم نفرستاده بودم. فقط شک داشتم که این مدرک ممکنه معتبر نباشه، در کنارش مدرک پیش دانشگاهیم رو هم فرستاده بودم. بدون ریز نمره. که اصلا اصل پیش دانشگاهی رو از من نخواست. پرسید شما فوق لیسانس دارین؟ گفتم بله. گفت رشتتون چیه؟ گفتم مکانیک خاک و پی که بهش میگن ژئوتکنیک. بعدش گفت جایی کار میکنین؟ گفتم بله، به صورت پاره وقت. اسم شرکت رو پرسید. من هم اسم شرکت رو گفتم. بعد گفت راجع به کارتون توضیح میدین؟ بیشترین ابهامش در مورد پرونده من، شغلم بود. فکر میکنم به این علت که توی عنوان شغلم، یه سری کلمات مثل سازه نگهبان و ژئوتکنیک و از این حرفها داشت براش مبهم بود. در مورد کاری که انجام میدم به طور کامل توضیح دادم. بعد پرسید سربازی رفتین؟ کجا؟ گفتم بله ارتش. بعد گفت اونجا چیکار میکردین. گفتم که کار متره و برآورد و از این حرفا و یذره براش توضیح دادم.
گفت اونجا میخای ادامه تحصیل بدی؟ واسه پی اچ دی بخونی؟ گفتم میخام توی دانشگاه اونجا درس بخونم ولی دوباره مستر.
گفت به این آدرسی که دادین میرین؟ گفتم فعلا همین یه آدرس رو گیر آوردم، آخه اونجا کسی رو ندارم. بعد پرسید اونجا چیجوری میخای از پس مخارجت بر بیای و من گفتم فعلا همین مقداری که تو مدارک مالیم پول هست رو دارم. تا 6 ماه دیگه که فرصت دارم برم هم به پولم اضافه میشه، آخه کار میکنم. بعدشم اونجا باید بگردم دمبال کار.
تمام این مکالمات و سوالهایی که افیسر باهام داشت انقدر آروم بود که اگه آدم استرسی ای هم بودم، استرسم از بین میرفت.
در نهایت، افیسر گفت طی چند روز آینده به شما ایمیل میزنیم و راجع به کارتون از شما سوال میپرسیم. بعد از اون، 3-4 هفته دیگه سایت رو چک کنین و هر وقت شمارتون تو سایت اومد، بیاین ویزا بگیرین.
امروز فقط باجه های 5 و 6 مصاحبه فارسی میکردن. مثل فارسی زبونها، به راحتی فارسی حرف میزدن.
ضمنا، در مورد پروفایل خودم توی مهاجر سرا، هر چی گشتم دنبال جایی که بتونم امضا خودم رو ثبت کنم و اطلاعات کیس ام رو بنویسم جایی رو پیدا نکردم.

[schaghayegh]

سلام بچه ها.................. یکضرب گرفتمش
من امروز مصاحبه داشتم، ساعت 9 اما بعد از انگشت نگاری و پرداخت پول و انگشت نگاری بهم یه کارت داد که برم و 1:30 برگردم.....
1:30 برگشتم و تاساعت 3:30 منتظر موندم تا شمارم و بخونه....... بالاخره نوبتم شد اول اصلاحات بعد قسم و گفت از کارت بگو... گفت کارشناسی ارشد خوندی اینجا.. اونجا میخوای چیکار کنی؟ گفتم کار تو زمینه رشتم که گرافیکه .. گفت اینجا دقیقا چیکار میکردی براش گفتم... گفت اونجا چی؟؟ کجا میخوای بری؟ کسی و داری اونجا گفتم آره یه آشنا هست از دوستان قدیم، گفت اوکی... رفت تایپ کرد تایپ کرد تایپ کرد... زیر پروندم هم برگ آبی بود.. اما دست کرد و از زیر میز یه کارت سفید در اورد و اسمم و نوشت گفت برو UPS .................
مشخصات:
30 ساله. مجرد. بدون اسپانسر. کار آزاد. تمکن 33 میلیون. کارشناسی ارشد
در ضمن صبح که اونجا بودم 3-4 نفر سفید گرفتن و بقیه آبی... بعد از ظهر هم من و یه زوج سفید گرفتیم البته تا ساعت 3:45 که اونجابودم...
خیلی خوشحالم برم یکم خوش بگذرونم اومد تهران مفصل سفرنامه مینویسم

[parsy631]

به همه دوستان عزیز از استانبول سلام می کنم.
می خواستم سفرنامه ام را بعد از مراجعت از سفر بنویسم . ولی امروز 19 جون که برای معاینات پزشکی به بیمارستان آمریکایی آمدیم ضمن ملاقات با یکی از دوستان خوب مهاجرسرا که برایشان آرزوی موفقیت دارم برایمان اتفاقاتی پیش آمد که خواستم پیشاپیش به همه دوستانی که از این به بعد می خواهند برای ازمایشات به اینجا بیایند اطلاع بدهم. من با ایمیل از بیمارستان وقت گرفتم و با توجه به اینکه پسری 9 ساله دارم می دانستم که باید برایش تست سل PPD بدهیم. از مسئول پذیرش سئوال کرده بودم ایا می شود تست را در ایران انجام داد و نتیجه را به استانبول آورد؟ جواب داده بود -----خیییییییییییییر نمییییییییییییییشود------باید همه را همین جا انجام بدهید. القصه امروز زمان مراجعه برای پذیرش از ما پاسپورت ها ، دو قطعه عکس ، نامه مصاحبه ، کیس نامبر ، و نتیجه تست سل ؟؟؟؟؟!!!!!! را درخواست کردند و اعلام فرمودند شما باید این تست را در ایران انجام می دادید و نتیجه را می آوردید و ما در این بیمارستان این تست را نمی گیریم و اگر هم بگیریم نتیجه بعد از 4 روز حاضر می شود.حالا از ما اصرار که بابا جان خودتان گفته اید تمام تست ها باید در این جا انجام شود و از آنها انکار. خلاصه پس از کلی گفتگوی نه چندان صمیمانه !!! ما را به یک مرکز پرت !!! حوالی خودشان ارجاع فرمودند و ناچار شدیم برای انجام تست دوباره تاکسی بگیریم به جایی که خودشان هم آدرسش را درست بلد نبودند. تاکسی ها هم بلد نبودند. در یکی از کوچه پس کوچه ها بود. کلی زیر آفتاب راه رفتیم تا این مرکز تست را پیدا کردیم . تست را انجام دادیم آن هم با کلی آرتیست بازی . چرا ؟ معلوم است بیمارستان پاسپورت ها را پیش خودش نگه داشته بود تا ما پس از انجام تست برای ادامه کارمان به بیمارستان برگردیم . حالا این مرکز فسقلی می گفت بدون پاسپورت که نمی توانیم تست انجام بدهیم . خدا خیرش بدهد یک خانم خیلی چاقی آنجا بود که آدم خیلی مهربان و خوبی بود به بیمارستان زنگ زد و تلفنی مشخصات پسرم را از آنها پرسید و به خورده هم بهشان غر زد و تست را انجام داد و قرار شد نتیجه را تا جمعه 3( روز بعد ) بدهد . خودمان هم دوباره پس از تست به بیمارستان آمدیم و بقیه کارهامان را انجام دادیم . همه اینها از ساعت یک بعد ازظهر تا ساعت 5/5 عصر طول کشید . به هر حال از این به بعد بنظرم حتما دوستانی که برای معاینات به استانبول می آیند و بچه دارند از قبل در مورد تست سل هماهنگ کنند . چون ما الکی الکی مجبوریم کلی هزینه اضافی و اقامت اجباری داشته باشیم ولی خوب اگر مثبت نگاه کنیم هوای استانبول خوب و جشنواره خرید هم به راه و جیب ما هم !!!!!
همگی موفق باشید سعی می کنم از آغاز حرکت تا به حال را بیشتر برایتان شرح بدهم . خیلی اتفاقات با حالی برایمان افتاده ....تا بعد.

[SallyD]

با سلامی دوباره

مصاحبه:

ما ساعت 8:30 مصاحبه داشتیم. (البته وقت همه 8:30 یا 9 بود)
ساعت 8:35 رسیدیم دم در سفارت و پاسپورتارو دادیم و اشتباهی که کردیم این بود که موقع تحویل پاسپورت نگفتم که ما کیس لاتاری داریم.
اون مامورم نامردی نکرد و اسم من و همسرم رو جزو 5 خانواده آخر صدا زد. وقتی رفتیم پرسید که برای ویزای توریستی اومدین دیگه؟!! منم گفتم نه بابا ما لاتاری بودیم. ایشونم فرمودن که من باید موقع تحویل دادن می گفتم و از ما خواست بازم صبر کنیم!! تا اینکه آخرین نفر صدامون زد!!
رفتیم مدارکو تحویل دادیم و زبان انگلیسی رو انتخاب کردیم برای مصاحبه (چون بعضی از دوستان اینجا گفته بودن که کسایی که مصاحبه انگلیسی دارن ممکنه زودتر از بقیه نوبتشون بشه و اتفاقا ما رو خیلی زود برای انگشت نگاری و پرداخت پول خواستن! ولی چشمتون روز بد نبینه بعد ما فکر کنم 1 نفر مونده بود برای مصاحبه!!
مصاحبه کوتاه بود و ما همون اول برگه آبی رو بغل دست آفیسر دیدیم!
قبلا شرح مصاحبه رو براتون نوشتم.

الانم که فرم 9 سوالی رو پر کردیم و فرستادیم و منتظریم بعد یک ماه اسممونو تو سایت چک کنیم.

اگر سوالی بود در خدمتم.

[sal]

خوب نوبت من شد،تنها راه تشکر از مهاجرسرا به نظر من نوشتن سفرنامه هستش،بقیه سفرنامه ها که به من خیلی کمک کرد.همان زمان که تاریخ مصاحبه مشخص شد رفتیم بلیط ترکیش خریدیم،تهران-استانبول-آنکارا-تهران که حدودا نفری460 هزار تومن شد،برای دختر21ماهه هم 68هزارتومن .اول بگم که ترجمه کلیه مدارک بدون مهر دادگستری،کارت واکسن از هلال احمر اصفهان بدون مهر پاستورتهران،پرینت 12ماهه بانک به مبلغ50میلیون تومن انجام داده بودیم.چون از دکتر آنکارا و اتفاقاتی که ممکن است برای دخترمان رخ دهد نگران بودیم ترجیحا تلفنی نوبت از بیمارستان آمریکایی استانبول گرفتیم،هم خیالمان راحت باشه،هم یک تفریحی کرده باشیم.پرواز ساعت5:30 بود و ما 2:30 فرودگاه بودیم که با انبوهی از آدم با صفهای طولانی مواجه شدیم،خلاصه اینکه خسته و کوفته با یک بچه کوچیک به زور بعد3ساعت پای هواپیما بودیم،کالسکه کمک خیلی زیادی هم اینجا هم در کل مسافرت کرد.هتل استانبول فرونیا شبی125دلار و هتل آنکارا،بست هتل شبی110دلار خودمون تلفنی و ایمیلی رزرو کرده بودیم،همه بهمون گفته بودن با بچه کمتر از 4ستاره نرید.خلاصه رسیدیم هتل استانبول توی میدون تقسیم،وسایل روگذاشتیم داخل اتاق،هتل تمییزبا پرسنل بسیار خوبی بود.ساعت13 نوبت بیمارستان داشتیم ،بیمارستان نبود بگو هتل!خوشحال رفتیم قسمت مربوطه کارت واکسیناسونهای خودمون و ترجمه کوچولو را دادیم ،قد،وزن،فشار،خون از ما و قد و وزن ازدخترمون،بعد رفتیم پیش دکتر،معاینه کرد وچند پرسش،برگه واکسن هم کامل قبول کرد و چیزی نزد اما قسمت تراژدی کار.......
گفت بچه 4تا واکسن می خواهد!!!ما تو ایران نداریم،فکرش رو بکنید !با یکیش 2 روز تب داشتیم!حالا 4تا!خود دکتر تا قیافه های ما رو دید،گفت استانداردهای آمریکا میگه نیاز است،در ضمن همون واکسن های خودتونم خیلی ها صوری مهر میکنند!!یعنی اگه حرف بزنید از خودتونم میره را هوا!خلاصه قرار شد 2 تا امروز و 2 تا دیگه رو فردا که جواب آماده می شه بزنیم،آن بیمارستان قشنگ دیگه حالا تبدیل شده بود به زشتترین مکانی که رفت بودیم،بگذریم 300 لیر برای هر نفر و 450 لیر برای بچه گرفتن،و به خاطر ترس از تب کردن بچه 3 شب بدی راگذروندیم خدارو شکر تب نکرد اما خیلی به ما سخت گذشت.پرواز آنکارا خوب بود هتل هم با پرسنل مودب و مسلط به انگلیسی همه جوره کمک میکردند.صبح فردا رفتیم سفارت، شلوغ بود اما به سرعت کار میکردند.تحویل اصل مدارک،انگشت نگاری،تحویل 990 دلار و اینجا بود که پرونده خودمون و برگه آبی وسطش رو دیدم!مصاحبه سریع با این سوالات:علت معافی؟علت عدم انجام طرح دانشگاه؟و از خانمم در مورد زمینه تحقیقات دانشگاهی اش پرسید و بعد گفت نیاز به یک سری مراحل اداری دارد 2 ماهه دیگه سایت و چک کنید.حالا هم داریم تو آنکارا میگردیم.اگه سوالی بود در خدمتم.

[Mostafa Kianoush]

امروز صبح 7:30 دم سفارت بودم. اشتباهی که کردم لپ تابمو با خودم بردم. نگهبان هیچ جوری زیر بار نرفت مجبور شدم برگردم هتل بذارمش تو اتاق. برگشتم 8:30 بود ولی باز از بعضیا زودتر رسیدم. شماره ها روی ترتیب نیست. شانسی و بطور نامنظم اعلان میشن. اینو خودشونم تو تلویزیون اتاق انتظار ذکر کردن. اولین مرحله اصلاحیه فرم ها بود. یعنی ظاهرا دیگه نمیخاد موقع قسم اصلاحیه انجام بدیم. پرسیدم 4 سال دانشجویی رو لازمه تو لیست شهرهای محل زندگی بنویسیم گفت آره با خودنویس خودش نوشتم. بعد هم انگشت نگاری رفتم سر نوبتی که اعلام شد. مرحله ی بعد شمارم اعلام نشد باجه ی 4 اسممو اعلام کرذ رفتم واسه پرداخت 330 دلار. یه کارت بهم داد گفت 1:30 برگردم. واسم دعا کنین. امروز قبل از من یه خانم و آقا برگه سفید گرفتن.

[nima77]

سلام خدمت دوستان عزیزم من امروز (20 جون ) مصاحبه داشتم و یک ضرب گرفتم امید وارم همه دوستان موفق به دریافت ویزا بشن البته بیشتر از نوع یک ضرب باشه. من مشخصات خودم رو مینویسم تا برگشتم تهران سفر نامه کامل بنویسم.
سن 33 سال متاهل (برنده اصلی خانمم بود )، مدرک تحصیلی من دکتری و خانمم لیسانس ،معاف از سربازی شغل خصوصی و خانمم خانه دار ، ما اسپانسر داشتیم و تعدادی سند ملک و املاک که هیچ کدوم به درد ما نخورد،مطب دکتر اونگان هر کدوم 2 تا واکسن و عکس ریه که در مجموع شد 535 $ و در نهایت روز مصاحبه تعداد 3 تا اشتباه ( تاریخ ازدواج و ... )یه مصاحبه شاید پنج دقیقه ای و در نهایت ویزای یک ضرب

[arman_m]

سلام دوستان گل
ما هم امروز مصاحبه داشتیم.تایم مصاحبه به این صورت شد که یه سری واسه صبح مصاحبه شدندو یه سری واسه بعدازظهر ساعت 1 به بعد.
ما آخرین نفراتی بودیم که تو صبح مصاحبه شدیم.وقتی رفتیم پیش آفیسر ریش قرمز، دیدیم از خستگی داره میریزه.
گفت قسم بخورید.ما هم گفتیم که اصلاحات رو پیش همکارتون انجام دادیم.مشکلی که نیست.گفت نه همون کافیه
قسم بخورید.ما هم خوردیم
فرم ها رو امضا کردیم.
فقط چند تا سوال پرسید؟
از خانمم که برنده اصلی بود پرسید که چیکار میکنی؟ جواب خانمم.....و جواب آفیسر خیلی خوبه
ازمن ....معاف شدی؟ معافیت بابت چی بود؟....جواب من و گفت خوبه
کار من...جواب من......
سریع برگه آبی رو گذاشت کنارش و مشخصات ما رو توش پر کرد
دوباره رو به ما کرد و گفت: چند وقته دیگه بین 1-2 ماه سایت رو چک کنید و هر وقت اسمتوندر اومد بیاین ویزاتونو بگیرین
دارین میاین همراتون یه بانک نامه دیگه بیارین.گفتم این مقدار (60 میلیون تومن) کمه؟
گفت نه.فرمت نامتون شبیه کپی هست.گفتم من از یکی از شعبه های بانک ملی گرفتم و توش مهر مسئول بانک و مهر بانک هست.در ضمن مقدار پول هم به صورت لاتین بامهر برجسته هست.
دست زد رو مهر برجسته مقدار پول
گفت درست میگید.ولی فرمتشو نمیتونم قبول کنم.
در آخر هم کلی مدرک برگردوند به ما
این شد مصاحبه ی امروز ما
بخدا خیلی به خودم فشار آوردم تا اینقدر رو نوشتم. چون احساس میکنم الکی به علت خستگی آفیسر ما برگه آبی گرفتیم.
ببخشید که اینقدر کوتاه بود
الان نمیتونم بیشتر از این بنویسم
به خدا میسپارمتون .شاد و پیروز باشید