ارسالها: 17
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
جایی این آمار رو گذاشتن که تو 4 سال گذشته چند نفر از ایران وارد امریکا شدند؟
فقط زمانی ایران حذف میشه که تو 5 سال گذشته اش، بیش از 50000 نفر از راههای مختلف وارد امریکا شده باشند.
ارسالها: 251
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2010
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام بچه ها میخواستم بپرسم با این بلاتکلیفی و انتظار واسه قبولی تو لاتاری چکار کنیم به نظرتون ارزش داره منتظر بمونیم یا نه؟ به نظرتون ارزش داره از خیلی از دلخوشیها و شانسهای زندگی بگذریم به امید قبولی تو لاتاری ؟
ارسالها: 69
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان. کی میدونه که کیس نامبرهایی که کارنت میشن کجا اعلام می کنند؟
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
چه بر ما گذشت تو اين چند سال ...
يادش به خير وقتي كه تازه فارغ التحصيل شده بودم با اتفاقات ناخوشايندي كه در اطرافم رخ داد به فكر مهاجرت افتادم .. روزي كه براي مهاجرت به استراليا به دفتر وكيل مهاجرتي رفتم با ديدن رزومه ام از تعجب چشم هاش گرد شد گفت آخه تو الان اينجا چه كار مي كني امتيازات خيلي بالا هست فقط يك تصميم بگيري تمومه .. دو ماه بعد اين اتفاق براي مهاجرت به كانادا هم پيش اومد ..
اما از آنجايي كه هميشه آدم ايده آل گرايي بودم با خودم مي گفتم اگر هم قراره كه آدم همه چيزش رو رها كنه و بلند بشه بره بايد جايي بره كه ارزشش رو داشته باشه و فقط و فقط آمريكا با معيارهايي كه داشتم جور در مي اومد اين بود كه دست نگه داشتم تا به امروز كه اينجا و در خدمت شما هستم ..
.
اما چند روز پيش در يك جمع دوستانه وقتي كه يكي از دوستان صحبت از مهاجرت به دبي مي كرد بهش گفتم خوش به حالت ...... !!!
.
خلاصه : راست مي گن كه سنگ بزرگ علامت نزدنه آرزوهاتون رو زياد دست بالا نگيريد تا محال به نظر بيان و هيچ وقت موقعيت هاي ديگه رو از دست ندين .
« حرفی بزن! چیزی بگو! از عشق پاییزی بگو! از آتشی که با نگات، بر من می افروزی بگو! از ساختنم؛ با تو همیشه باختنم؛ در عشق تو گداختنم! ناگفته ها را گفته ام؛ حالا پر از شنیدنم! یک حرف تازه تر بزن! خواستی بیا به دیدنم! حرفی بزن! چیزی بگو! کاین بغض در من بشکند !»
ارسالها: 27
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2010
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-05-20 ساعت 09:13)faraz33 نوشته: چه بر ما گذشت تو اين چند سال ...
يادش به خير وقتي كه تازه فارغ التحصيل شده بودم با اتفاقات ناخوشايندي كه در اطرافم رخ داد به فكر مهاجرت افتادم .. روزي كه براي مهاجرت به استراليا به دفتر وكيل مهاجرتي رفتم با ديدن رزومه ام از تعجب چشم هاش گرد شد گفت آخه تو الان اينجا چه كار مي كني امتيازات خيلي بالا هست فقط يك تصميم بگيري تمومه .. دو ماه بعد اين اتفاق براي مهاجرت به كانادا هم پيش اومد ..
اما از آنجايي كه هميشه آدم ايده آل گرايي بودم با خودم مي گفتم اگر هم قراره كه آدم همه چيزش رو رها كنه و بلند بشه بره بايد جايي بره كه ارزشش رو داشته باشه و فقط و فقط آمريكا با معيارهايي كه داشتم جور در مي اومد اين بود كه دست نگه داشتم تا به امروز كه اينجا و در خدمت شما هستم ..
.
اما چند روز پيش در يك جمع دوستانه وقتي كه يكي از دوستان صحبت از مهاجرت به دبي مي كرد بهش گفتم خوش به حالت ...... !!!
.
خلاصه : راست مي گن كه سنگ بزرگ علامت نزدنه آرزوهاتون رو زياد دست بالا نگيريد تا محال به نظر بيان و هيچ وقت موقعيت هاي ديگه رو از دست ندين .
دوست عزيز در صورت امكان يكم توضيح بيشتر بدين والا من كه هيچ چيز از حرفتون رو متوجه نشدم
اگه بعضی ها فرصت قبول شدن رو از ما نگیرن به لطف خدا 2013