ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
(2012-06-02 ساعت 23:04)zaherbin نوشته: این که چیزی نیست.
من نوعی در یک مراسم چینی خانوادگی از طرف دوستم مهمان شدم و یک ساعت اول بگو و بخند و دختر خواستن قالب کنند و ... گذشت وقت غذا شد
.دیدم یک صورت گنده صورتی رو میز گذاشتند
من نفهمیدم یهو غش کردم.بردنم بیمارستان سرم بهم زدن یک هفته نتونستم آب بخورم. وحشتناک بود وحشتناک
چیپس سهله من خودشو دیدم.
ببخشید ها، شما با این روحیه لطیف چطور کله های خندان گوسفند رو توی عکسی که گذاشتین تحمل می کنین؟! فقط به خاطر این که خندانن؟؟
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 2,339
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
102
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
من کله پاچه خوک نخوردم که!! منظورم اینه که من چیپس پوست خوکه رو خوردم ندانسته!!! من غلط بکنم از این چیزا دانسته یا ندانسته بخورم. هنوز یادش میفتم و قیژ قیژ چیپسه زیر دندونم ... آاااااااااااااااااااااااخ حالم بد میشه...
کلا از هر چی کله پاچه و دنبه و چربی حیوانات هست بدم میاد بدم میاد بدم میاد!! Subway به اون تمیزی و کلاس بالایی با انواع سبزی جات آدم مگه چی مثلا بره اینا رو بخوره؟
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
یامی جان، کله پاچه خوک را ظاهربین عزیز دیده بود، نه شما!
شانس آوردیم در ایران چیپس پوست گوسفند و گاو نمی سازن.
در ضمن، خوب شد گفتی جیک کوفته را چطوری درست می کنن. من دو بار خورده ام اما هربار این سوال برام مطرح بود که چطور درستش می کنن. اما دیگه عمرا اگه لب بزنم بهش.
راستی، شما در آنکارا صدف خوراکی نخوردین؟ از اینایی که دستفروشها داغ داغ دانه ای نیم لیر می فروشن؟ کوچکهاش دانه ای 30 قوروش.
دیدم دستفروش تند و تند صدفها را باز می کرد و روشون لیموی تازه می چکوند و می داد به یک خانم جوان شیک پوش و ایشون هم با لذت تناول می فرمود. به خودم گفتم یکیشو امتحان کنم. یارو یکی برام باز کرد و لیمو زد. یه نظر به صدف انداختم و دیدم علاوه بر محتویات صدف، برنج و کمی سبزی خورد شده هم توش هست. مثل اون خانم زود سر کشیدم و ... فقط یادمه که هی به خودم می گفتم غلط کردم، من غلط کردم، ... ! هنوز مزه مسخره و قرچ قوروچ ماسه ی درون صدف زیر دندونام یادمه!
یک چیز جالب هم در آنکارا دیدم این بود که بته ی نخود (خود نخود، نه نخود فرنگی) را با ریشه چیده بودن و در بساط دستفروش ها می فروختن. مردم می خریدن و نخودها را خام خام می خوردن و بوته اش را می انداختن دور. فکر می کردم می پزن ولی دیدم نه ، همون طور خام می خورن.
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 2,339
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
102
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
جیغ کوفته که از اسمش هم پیداست به ترکی یعنی کوفته خام!! حالا منی که خیر سرم ترکیم فول آبه چرا امتحانش کردم، خودم هم موندم!!
البته شما احتمال زیاد شانس آوردی چون همانطوری که گفتم بیشتر اونا دیگه از گوشت خام درست نمیشن و دیگه سویا و فلفل دلمه ای و اینجور پرکننده ها هستن و فقط چند جا جیغ کوفته واقعی گوشتی میفروشن که من بدبخت گشتم و ندانسته پیداش کردم!! بهرحال دیگه امتحانش نمیکنم با اینکه تا جایی که یادمه مزه اش بد نبود!! شبیه بیف تاکو اینجا بود اما سرد.
اه اه صدف!! حالم به هم خورد. کلا از غذای جانوری بجز کباب برگ فرد اعلا یا کوبیده بدون چربی و دنبه (که معمولا هیجا پیدا نمیشه) و احیانا کمی جوجه کباب اعلا و همبرگر به چیز دیگه ای علاقه ندارم. الان چند ساله که دیگه لب به سوسیس کالباس هم نمیزنم از وقتی به عینه دیدم که چطور شکمبه و سیرابی و جگر سفید و نای و مری و دنبه و روده و غضروف ها و گوش و ضایعات کله پاچه رو بهمراه مرغ درسته با پوست و استخوان و احیانا کمی امعا احشا میریزن تو چرخ گوشت و میدن دست خلقولا (خلق الله).
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
(2012-06-10 ساعت 02:48)laili نوشته: من این آقا بالائی رو خوردم
....
منم خرچنگ خوردم. سس مخصوص هم باید بهش بزنی تا قابل تحمل بشه. اما در کل اصلا خوشم نیومد و به قول شما به زحمت خوردنش نمی ارزه!
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 2,339
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
102
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2012-06-11 ساعت 00:40
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-06-11 ساعت 00:46 توسط yami.)
من که کشته مرده همبرگرهای Duffy's و Applebee's هستم.
سوپ و سالاد نامحدود (ماهانه با سرعت 2Mbps!!!!) رستوران Olive Garden رو هم خیلی خوش دارم. پیتزا هم Hungry Howie's که کراست (نون) ش فرمول سری داره و با اینکه طرف مائیه مال یک هموطنه و همچین بهداشت مهداشت هم خبری یوخ، اما باز با کمال میل خرید میکنیم (حتما باید دو آتشه باشه وگرنه همچین خوب پخته نمیشه!).
در مورد دسر هم که کلا عاشق پنیر موتزارلای سرخ شده، پیاز حلقه ای سرخ شده (وااااااااااااااااااای! مثل ایران از پیاز رنده شده نیست بلکه از حلقه واقعی پیاز بزرگ هست)، قارچ پورتابلا پر شده با مخلفات و پنیر (این یعنی دیوونه میکنه منو) و آیس تی هلو و انار و انبه هستم!! وای، چیپس و تورتیای تازه با سالسای غیر کارخونه ای یادم رفت!! تازگیها رو سس سالساش، پنیر مذاب هم میذارن که دیگه معررررررررررررررررررررکه میشه.
مکدونالد و بورگرکینگ کیلویی چنده؟! اینجاها ترجیحا نمیرم مگه مجبور باشم. اگه بخوام ساب (ساندویچ سبزیجات) بخرم میرم Subway یا از خود Publix میخرم که البته کلا به نسبت چیز ارزونی نیست!! 6 دولار به پول ایران میشه بیش از ده هزار تومن! تو نیاورن ش هم کی واسه ساندویچ سبزیجات اونقدر پول نمیده!! عنی وی (anyway!)
از چیزی هم که در مورد رستوران متنفرم «تیپ» یا بقولی همون شاگردونه یا پول چایی هست! چون خودم کار رستوران کمتر از یک هفته کردم و کسی بهم تیپ میپ نداده که هیچ، تیپ هم اومده، تا جایی که بتونم از دادن «تیپ» فرار میکنم!! پول یامفت که گیر نیاوردم! (فلسفه چرا کریمخان بخوره؟ خودم میخورم!)
منطقشم براتون توضیح بدم...
یک گارسون برای من در مثلا اپل بیز بیش از ده دقیقه کلا وقت نمیذاره. ده دقیقه با حساب پایه حقوق مینیمم اینجا که همه مون میگیریم میشه، 1.5 دولار. یعنی 15 درصد ده دولار که معمولا حداقل درصد تیپ هست ولی بدبختی اینه که شما نمیتونی 1.5 دولار تیپ بدی! میکوبن (بصورت مجازی) تو کله ات! پس باید یک 5 دولاری (طرف خودمون رو میگم که از شانس من ثروتمند نشینه و من باید جور پولداراشو بکشم!) بذاری رو میز. منم کلا نمیذارم! البته با خانومم همیشه سر این قضیه بحث داریم چون اون معتقده تیپ دادن به مقدار کافی از نون شبم واجبتره! (و صد البته که بعدا متوجه میشم که تیپه رو یک جوری از چش من پنهون رو میز گذاشته!!) بهرحال من چون حقوق پایه میگیرم برای ده دقیقه وقت گارسون هم بیشتر از حقوقی که به خود من برای ده دقیقه میدن حاضر نیستم خرج کنم!! حرفیه؟؟؟؟
ارسالها: 1,279
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
95
تشکر: 0
3 تشکر در 1 ارسال
(2012-06-02 ساعت 22:54)yami نوشته: یک داستان کوتاه از امروزم که بی ربط به غذا هم نیست!!
امروز صبح ... یک چیپس مکزیکی خریدم ... که مزه تند و البته عجیبی هم داشت... چیپس پوست خوک ...
این چیپسی که گفتی به انگلیسی چی میشه؟
اگه اشتباه نکنم یکی از مشتقات jerky باید باشه، مثلا pig jerky، نه؟
یک جور چیپس دیگه هم هست که از گوشت بوقلمون درست میشه، بهش میگن Turkey jerky .
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
2012-06-11 ساعت 19:58
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-06-11 ساعت 22:43 توسط rs232.)
آدم وقتی یک مدت در امریکا می ماند ذائقه اش به مرور عوض می شود. به خاطر این که در امریکا تنوع غذایی خیلی زیاد است و بالاخره آدم وقتی غذایی را که از آن متنفر است حتی اگر اتفاقی بخورد ممکن است به آن عادت کند و یا شاید اصلا عاشق آن شود. من هم وقتی به امریکا آمدم مثل بقیه بد غذا بودم و غذا را فقط قرمه سبزی و قیمه و قسنجان و این جور چیزها می دانستم. به هر رستورانی که می رفتم طعم های عجیبی را برای اولین بار تجربه می کردم که اصلا برایم خوش آیند نبود. ولی پس از یک مدت حساسیت من نسبت به غذا از بین رفت و متوجه شدم که تمام جک و جانورهای گوشتی را می شود خورد و مزه آنها هم اصلا بد نیست. در ضمن گیاهان و سبزی های بسیار متفاوتی نیز در امریکا وجود دارد که ممکن است آدم اول از آن خوشش نیاید ولی به مرور عادی می شود. مثلا آسیایی ها یک نوع سبزی را در سوپ و یا غذای خودشان استفاده می کنند که شکل خزه است و دقیقا مثل آن لیز است. من اوایل از خوردن این غذاها متهوع می شدم ولی الآن تقریبا هر غذایی را که در یک رستوران با هر گیاه و یا هر جک و جانوری پخته شود می خورم. ولی برعکس الآن وقتی که به غذای ایرانی نگاه می کنم شک دارم که این غذاها حاوی مواد مورد نیاز بدن باشد چون چاشنی اصلی بیشتر این غذاها برنج زیاد است که فقط شکم را پر می کند و بقیه خورش ها در واقع نوعی سس برای برنج است که رنگ و مزه بگیرد. فرض کنید خورش بادمجان فقط بادمجان است و رب گوجه و غوره و و برنج که اگر برنج را از آن حذف کنید اصلا هیچ چیزی به شکل غذا باقی نمی ماند. در امریکا رستوران های آسیایی هم برنج سرو می کنند ولی فقط به اندازه یک فنجان کوچک نه یک دیس پر از برنج. یا مثلا چلوکباب که گوشت است و گوجه فرنگی و یک خروار برنج که آدم در معده اش می تپاند و بعد باید فقط نیم ساعت بی حرکت بنشیند تا نفسش در بیاید.
با آرزوی موفقیت برای شما