ارسالها: 100
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-06-29 ساعت 02:15)yami نوشته: (2012-06-29 ساعت 01:57)RunnerNewAge نوشته: من نفمیدم قراره بیام امریکا بی خانمان شم !!ااین همه خرج و زور که اخرش اینه ینی ببخشید مگه خرم! اینم شد موضوع !! بهتر نیس یه تاپیک بزنید موفقیت در امریکا و نحوه اماده شدن برای آن! شما که وقت و انرژی میزارید درس درمون و بدرد بخور بزارید به کارمون بیاید.
روشهای گدایی از دولت و یاددادن هنر نیس که !
سیصد و خورده ای میلیون آمریکایی هم مثل شما منتظر هستن که یکی بیاد براشون نحوه آماده شدن برای موفقیت رو شرح بده. البته خیلی ها هستن که این کار رو میکنن، کتابهاشون میلیونی فروش میره اما تقریبا تنها کسی که از این درسها درس موفقیت کسب میکنه همون نویسنده هه و ناشرش هست و بس!
متاسفانه شما فکر میکنین که با بی توجهی به مشکلاتی که در راه مهاجرت هست، براحتی میتونین ازشون فرار کنید ولی دوست عزیز اصلا اینطوری نیست. نه مهاجرت هلو برو تو گلوئه و نه موفقیت که چه عرض کنم، حتی دخل و خرج رو (نه تنها اینجا بلکه هرجا) سر هم آوردن.
از قرائن و شواهد پیداست که شما حال و روز و کلاس کاریتون خیلی بالاتر از صدها هزار بلکه میلیونها آمریکایی تحصیل کرده و متخصص هست که یک روزی برای خودشون برو بیایی داشتن ولی یک تصمیم غلط یا بدبیاری باعث شد در کوتاه مدت خونه زندگیشون رو از دست بدن و مجبور بشن در ماشینشون (البته اگه براشون مونده باشه) زندگی کنن تا اینکه از صفر (یا احیانا از زیر صفر یا حتی از صفر کلوین) شروع کنن. با این اوصاف نه تنها من، بلکه بعید میدونم در این انجمن کسی باشه که بتونید ازون تلمذ بکنید. لذا به عنوان یک برادر کوچکتر به شما توصیه میکنم (احتمالا تنها توصیه بدرد بخورمه که میتونم به شما بگم) که موقع تشریف آوردن به اینجا، حتما بلیط برگشتتون هم بخرین، مبادا روزی روزگاری که خدا اون روز رو برای هیش کس نیاره، مجبور نباشین بخاطرش به گدایی از دولت و ملتی که فکر میکنید من در این تاپیک یاد دادم، مجبور بشید.
این تاپیک صرفا برای افزایش مهارت و تجربه اعضایی هست که فکر میکنن اگه احیانا به آخر خط برسن (که متاسفانه بین مون هم کم نبوده)، مرحله بعدی تلاش در راه «زندگی در شرایط سخت» بجای انتخاب آسانترین راه یعنی "برگشتنه". خوب اگه شما به دردتون نمیخوره و راست کارتون نیست، دلیل نیست بقیه هم مثل شما فکر کنن.
با آرزوی موفقیت، فرش قرمز استثنائا برای حضور سبز شما گستره شده و بقول اون نوحه معروف «آمریکا منتظر ماست بیا تا برویم ...»
جناب یامی پاسخ منرا حذف کرد - ای بابا شما که تحمل نظر مخالف نداری چرا تاپیک میزنی !
**CN:2013AS0000*0
رویت قبولی :3 می 2012
ارسال فرمهای سری اول: 20 می-ارامکس
دریافت تاییدیه دریافت:
سفارت : انکارا
مصاحبه: انشالا..
افرادکیس: 1
هزینه ها :10تومان عکس+ 55تومن ارسال+70 تمدید پاس
ارسالها: 2,339
موضوعها: 17
تاریخ عضویت: Apr 2010
رتبه:
102
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
مسیح عزیز! بنده خودم قبل از آمدم عمری برای خودم ممل آمریکایی بودم که بعید میدونم کسی به گرد پام هم میرسید! اما سیستم آمریکا طوری هست که مردم رو انتقادی بار میاره از سیاست گرفته یا اقتصاد و ... همین هم از جهتی باعث پیشرفت میشه چون جلوی قناعت پیشگی و پاچه خواری دولت و شرکتها به خاطر خدمات و کالایی که دارن میدن، رو میگیره. اصلا این حق مردم هست اینجا که ناراضی باشن و معترض باشن، حتی به ناحق اما محروم و تحقیر و بازداشت نشن به خاطرش! حالا اگه کسی اصرار داره که قناعت پیشه کنه و به هر چی داره راضی باشه، بحث دیگه ای هست. البته جوانب دیگه ای هم داره. خیلی ها اینجا ضمن اینکه قناعت نمیکنن، اعتراض هم میکنن. این افراد بعضی هاشون در آینده محکوم به شکست مالی و احیانا بی خانمانی هستن. برای مثال ماهی برای هر موبایل اعضای خانواده 50 دولار خرج میکنه و ناراضی هست از گرونی اون. ماهی 70 دولار به تلویزیون کابلی میده و ناراضیه اش. ماهی 100 دولار پول اینترنت پر سرعت میده و کماکان ناراضیه و بیمه ماشین و خونه و درمانی و ...
به نظر من این فایده نداره! من در عین اینکه قناعت میکنم، معترضم! این وضعیت باعث شده در عین اینکه پول پله نداشته ام (!!) رو حفظ کنم، همیشه در حال جستجوی برای پیدا کردن یک شورتکاتی برای کاهش هزینه ها و حل مشکلات هم باشم و میتونم بگم در 50 درصد یا بیشتر مواقع هم موفق بودم کم یا بیش.
بعضی مسائل هم هست که دید انتقادی من در اون موفقیتی به همراه نداشته! مثل تبعیض در استخدام که حدس میزنم ماجراهای سندبادانه من رو خوندی. خوب اینجا تا حدی دستم بسته هست. برای یک کار خوب که با مکافات پیدا کردم، در شرایط مساوی همیشه یک سیتیزن یا مهاجر هیسپنیک یا کسی که اسپانیولی میدونه به من ترجیح داده شده. حالا نمیدونم با دید شما باید بیام شیرینی پخش کنم اینجا یا خرما یا احیانا یک نامه فدایت شوم هم به کاخ سفید بفرستم که پیشاپیش از ضد حال غیر قانونی که خوردم تشکر میکنم!؟
نه من و نه فکر میکنم که خیلی از بچه های فورام در جستجوی کاری بالاتر از سطح خودمون نیستیم. حتی به کمی پایینتر یا حتی خیلی پایینتر از اون هم قانعیم اما من معترض به تبعیض بودم. البته شانس آوردن که اراده ملوکانه من بر این قرار گرفت که ضمن نگه داشتن شغل فعلیم در می-سیز برم کالج و تا گور دانش بجویم، وگرنه لیستی از کارهای خوبی که بی دلیل ردم کرده بودن یا لیستی بلند بالا از مشاغلی دولتی که اپلای کرده بودم ولی بدون دلیل و جواب حتی به مصاحبه دعوت نکرده بودن، تهیه کرده بودم که با همکاری سازمانهای مربوطه یک الم شنگه رسمی راه بندازم، که فعلا منتفی هست.
فعلا که کار خوب بهمون ندادن، خرج تحصیلمون رو بدن تا ببینیم چه شود اما حواسم هست که همین برنامه تبعیض بعد از فارغ التحصیلیم که مقارن با سیتیزنیم هم خواهد شد، احتمالا سرم خواهد اومد و اونوقته که رسما باید تراک برای بار کردن باقالی بیارن!
صرفا جهت اطلاع شما بطور خلاصه عرض کنم که معمولا کسانی که از دانشگاههای جهان دوم و سوم مخصوصا در دانشگاههای غیر انگلیسی زبان مدرک تحصیلی دارن، برای استخدام در آمریکا مشکل دارن. اونایی هم که از جهان اول هستن مثل اروپا، شرایط کاری رو نسبت به کشور خودشون منصفانه نمی بینن و قید اینجا رو میزنن. ایشالا تشریف که آوردین اینجا به حرفهای من تا حدی میرسید.
رانر! من چه کاره بیدم؟ من پست خودم رو هم با من بمیرم تو بمیری ادیت میکنم! خوب زدیم جاده خاکی، نتیجه اش همین میشه دیگه؟
آنلاین عزیز! ممنون از اینکه مسئله رو کمی تشریح کردی. دقیقا همینطور هست. تاپیک رو من برای کسی زدم که میخواد بیاد و به هر قیمتی موفق بشه. کسی که دنبال هلوی توی گلو هست و در فکر اینه که خوب نشد بر میگردم، اصلا نیازی به دنبال کردن این مطلب نداره؟ انگار شما دارین یک سرباز رو که لباس شخصی تو مثلا اداره بازنشستگی ارتش از صبح تا ظهر کار میکنه رو با یک سرباز در منطقه عملیاتی سومار-دهلران اونم زمان صدام و منافقین (سربازیه خودم!) مقایسه میکنی! صد البته که مهارتهای زندگی در شرایط سختی که سرباز دومیه میخواد یاد بگیره برای سرباز اولیه مضحک و بی مصرف هست چون اگه ازش بپرسی خوب شرایط بد شد چکار کنیم، میگه خوب بر میگردیم خونه!!! من چیزی برای یاد دادن به اون سرباز اولیه ندارم اساسا!
در شرایط بر خوردن به مشکل در اینجا هم خانواده رو در ایران تحت فشار قرار دادن که باید دولار دو هزار و خورده ای تومنی به من بفرستین که من اینجا بیکار شدم، برم خونه بگیرم، اصلا عاقلانه و منصفانه به نظر نمیاد مگه واقعا یکی باباش حاجی بازاری یا حاجی کارخونه ای باشه (که در اون صورت باز میشه سرباز اولی مثال بال که کاریش باهاش ندارم!).
اینجا چون سربازی مثل ایران نیست و دوره آموزشی ارتش رو هم بجز استخدام شدن نمیشه یاد گرفت، مردم پول میدن میرن بوت کمپ که زندگی در شرایط سخت رو یاد بگیرن! دیگه سیتیزنش اینجوری باشه، من مهاجر باید در حد مارین کورپس چیز بلد باشم که گلیم و پتوی خودمو از آب بکشم بیرون!
ارسالها: 100
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2011
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-06-30 ساعت 09:51
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-06-30 ساعت 09:52 توسط RunnerNewAge.)
من به این خطر آگاهم که ممکنه مهاجر با ندانم کاری و یا شانس بد تو این ورطه بیافته ولی یه پیشنهاد دارم بهتر نبود موضوع تاپیک بی خانمانی در آمریکا و راههای جلوگیری از آن !! باشه تا بتونیم ازین خطر جلوگیری کنیم نه اینکه باسه این خطر آماده بشیم!!
**CN:2013AS0000*0
رویت قبولی :3 می 2012
ارسال فرمهای سری اول: 20 می-ارامکس
دریافت تاییدیه دریافت:
سفارت : انکارا
مصاحبه: انشالا..
افرادکیس: 1
هزینه ها :10تومان عکس+ 55تومن ارسال+70 تمدید پاس