ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
درود دوستان عزیز
شاید این نوشته را وقتی بخوانید که جوانان ایرانی؛ شجاعانه، نحسی سیزده را بدر کرده اند و اینبار در آبان ماه ، به همه ی دنیا نشان داده اند که ملت ایران هیچ دشمنی با دیگر ملت ها ندارد و اگر هم جلوه ای از خصومت ،توسط دیگران نشان داده شده است !؟ همه و همه از سر سی.یا.ست بافی بوده است و بس.
بدینوسیله من به نوبه ی خود به همه ی ایرانیان هموطن داخل از کشور؛ درود میفرستم و شجاعت آنان را تحسین میکنم.
امــّّا امروز دستم بند بود به این دانشجوی عربی که ساکن یکی دیگر از واحدهای آپارتمان است. این بنده ی خدا به شدّت بیماری « آسم » دارد و در این مدتی هم که ساکن اینجا شده ؛ یه ده باری هم سیگار را ترک کرده و باز کشیده.
بهش گفتم : خــُب نکش !!؟ مگر من که روزانه بیش از دو پاکت سیگار نمیکشم ؛ مــُردم که تو دست نمیکشی؟؟!!
انشاالله در یک فرصت مناسب ؛ درباره ی هتل - بیمارستان های اینجا ( بیمارستان هایی که دست کمی از هتل ندارند) ؛ خواهم نوشت؛ ولی الان تا مطلبم طولانی و حوصله سر ببر نشده ؛ درباره ی موضوع بنویسم.
همانطور که میدانید یکی از معروفترین کشورهای صادر کننده ی انواع سیگار، آمریکاست و هرچند قبلا ً بعضی محصولاتش ، فقط جهت صادرات میبود؛ ولی اکنون، صدها گونه ی آنها را در همه ی فروشگاهها و مخصوصا ً پمپ بنزین فروشی ها میتوانید پیدا کنید و حتی در بیشتر شهرها؛ مغازه ای اختصاصی فروش انواع آن و حتی سیگارهای قاچاق کوبایی ،وجود دارد و الحمدالله(!!! به کنایه) از زن و مرد ، به شغل شریف بکش بکشی(منظور سیگاربود نه چیز دیگه ای !!!) مشغول.
گفتنی است که هرچند ،در بیشتر مکانها دارای اتاقی و یا فضایی مخصوص کشیدن سیگار وجود دارد ؛ و یا در میخانه ها(بار) از شـدّّت دود ، چشم ،چشم را نمیبیند؛ هرجاکه تابلوی سیگار کشیدن ممنوع( Smooking Free ) وجود داشته باشد؛ تقریبا ً محال است که شما کسی را درحال شکستن قانون بدانید و به مثل؛ تمامی همکاران من ، برای کشیدن یک نخ سیگار ناقابل؛ باید تا محیط پارکینگ اتوموبیل ها؛ قدم رو بروند وبرگردند . میدونم میگید: باز هم به خودم که زرنگ بازی ایرانی وار خودم رو نشون دادم و همونجا ، توی اتاقم ، بساط منقل و ...(بابا منظورم چای آتشی بود !!؟) را مهیا کرده ام !!!؟؟
انواع تنباکو(میوه ای و غیره) مخصوصا ً از نوع « برازجان و شیراز» ی را فقط در فروشگاههای ایرانی و البته شبیه به آن وگاهی پرزهر تر؛ را در Tobacoo Store ها میتونید پیدا کنید که بیشتر آنها محصولات کشورهای عربی و مصر هستند. در بعضی شهرها مرکز درآمدی، همچون چای و دود!! کش خانه های ایران وجود دارد که قلیان را با نام عربی « شیشه » و یا معادل انگلیسی Hooka یا Hookah که یادآور همان « حقـّّه »ی بافور (علیه السلام ) است بکار میبرند.
امــّّا یکی از نکبت کاری های عرصه ی دخانیات که اینجا خیلی رواج دارد و من در ایران ندیدم و بد نیست دوستان بدانند؛ مکیدن و در دهان گذاشتن؛ انواع تنباکو هاست که مرا به یاد بعضی از افغانها میاندازد که « بنگ و چرس » را بین لثه و لب و لـُپ خود قرار میدادند تا مواد انرژی زای آن از اینطریق جذب خون مصرف کننده بشود.
این گونه تنباکو ها در اصل عصاره ی گرفته شده ی نیکوتین است که با انواع مواد طعم زا و نیز مختصر مــُرفین ترکیب شده است و فرد مصرف کننده؛ تلاش میکند که تا حد ممکن آب دهان ترشح شده اش را قورت ندهد و از این روست که هرکدام یک قوطی خالی شده ی آبجو (و یا نوشابه) را همیشه بدست میگیرند؛ تا پسآب دهان خود را دفع کنند(ببخشید من واژه ی مناسب تری به ذهنم نرسید) و حداقل برای من هنوز؛ این یک حرکتی دور از ادب تلقی میشود.
برای اولین بار که دختر کوچکم این صحنه را دیده بود؛ برایش جای سوال بود که همه ی مردم برای نوشیدن نوشابه؛ قوطی و سرخود را به سمت بالا میبرند ولی چرا این ملـّت عجیب؛ سـربه پایین مینوشند !!؟؟
پس ای عزیزان اگر لــُپی قلمبه و برآمده دیدید؛ شک نکنید که شاید دندان طرف، آبــســه کرده؛ بلکه برای جلوگیری از تششعشات دود سیگار ، بمدت ده دقیقه ای ، به این طریق « ترک سیگار » فرموده اند.
نکته ی آخر، تلاش کردم کوتاه و مختصر باشد و باز میبخشید اگر طولانی شد. روز و روزگارتان خوش و خـرّم باد. ارادتمند حمید از ایالت میزوری
ارسالها: 407
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اول کلام درود
در قسمت دوم هم اینکه میبینم که به مبارکی نویسندگی آرش جان به دوستان سرایت کرده و همگی کم کم دارن رو به نوشتن میرن!
خدا خیرت بده آرش جان.
دست همنام خودم حمید آقا از ایالت میزوری هم درد نکنه.
اِ اِ اِ اِ !!!! حواسم نبود هویتم فاش شد! آرش خان یه وقت اینترپل رو نفرستی سراغ ما ؟!؟!؟!
ارسالها: 469
موضوعها: 111
تاریخ عضویت: Aug 2007
رتبه:
110
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
حمید جان این تنباکو جویدن ظاهرا در ایالتهای جنوبی رواج داره، من از دوستانی که در کنتاکی بوده اند هم این موضوع را شنیده ام. اما در شمال شرقی آمریکا تا به حال این پدیده را ندیده ام، البته من در منطقه شهری زندگی می کنم.
لطفا هرگونه سوال مرتبط با موضوعات مهاجرت را در انجمن مطرح کنید، از پاسخ به پیامهای خصوصی و ایمیل در موارد فوق معذورم
".We do not inherit the Earth from our Ancestors, we borrow it from our Children"
ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
همنام گرامی؛ حمیدخان
خوشحالم که مورد پسند شما واقع گردیده است و حقیقتا ً قلم زیبای دوستانی همچون آرش عزیز، از موثرترین عواملی است که مرا به نوشتن ترغیب کرده است و امیدوارم دیگر دوستان هم ، دست به قلم بشوند.
آرش خان گرامی، نه تنها شما دوست گرامی ، بلکه دیگر دوستان هم بدانند که دستی باز دارنددر ذکر هرگونه شوخی ، بخصوص اگر به شخصه در مورد این حقیر باشد و مطمئنم ، این شیرینی کلام ، بهترین دلیل یک دل بودنمان خواهد بود.
ادمین گرامی، ممنونم از روشنگری و اطلاع رسانی که داشتید و من این نکته را نمیدانستم و اکنون بر دانسته هایم افزوده شد .
هرچند بد نیست شما و دیگر دوستان ، در نظر داشته باشند که هدف ؛ تبادل اطلاعات و تجربه هاست و هرچه بیشتر ، بهتر.
-------------------
موفقیت روز افزون همه ی هموطنان عزیز، آرزوی قلبی من است. پیروز باشید. ارادتمند حمید از ایالت میزوری و یا به عبارت دیگر حمید میزوری
ارسالها: 407
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
39
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ای بابا !!! چه قدر اینجا اسم حمید رد و بدل شده ها !!!!!
راستش من که وسط بحث گم کردم که کدوم با منه و کدوم با من نیست!!!
ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
سلام دوست عزیز
اتفاقا ً تشـمـیـم(تصمیم) داشتم، همین روژا(روزها) اگه حالم خوب بود، یه تحقیق ژامعی(جامعی) درباره ی ژنس(جنس) شادراتی اشل(صادراتی اصل) افغانی براتون داشته باشم.
ولــــی افشوش(افسوس) که خودم جنش خوب گیرم نیومده و یه کمی دشت و پام درد میکنه.بااینحال، اطلاعاتم رو خدمتتون عرژ(عرض) میکنم و امیدوارم به پشندید!!!
تا آنجایی که من متوجه شدم، بیشتر مخدرات( مواد مخدر و روانگردان، منظورم بود؛ وگرنه همیشه جنس لطیف، مخدر بوده است و خواهد بود) در اینجا از نوع روانگردانهای شیمیایی و دارویی است و سوای اینکه بصورت قاچاق ، انواع آن(مثل ایکس و ...) رد و بدل میشود؛ بلکه بعضی از انواع آنها را که عنوان دارویی هم دارند؛ تحت نظر دکتر و نسخه ی پزشک ، در داروخانه ها یافت میشود.
منظور داروهایی از خانواده ی داروی « اعصاب ، سرفه و سرماخوردگی و ...» میباشد مثل « اسپکتورانت »و مثل همه جای دنیا، وجوددارند پزشکانی که براساس نیاز بیمارشان دارو تجویز میکنند نه براساس تشخیص علمی .
یکی از « کشیدنی هایی » که رواج آن باعث تعجب من بود، همان برگ « شاهدانه» یا حشیش بود که البته با ترکیبات شیمیایی و یا دارویی دیگر ، با اسم « ماری جوانا » شناخته میشود. جالبتر اینکه با انواع « پیپ » و قلیان های مخصوص ، استفاده میکنند که مرا به یاد « سیخ و سنگ» و « قــُلـقـُلی» ایرانی میانداخت( خب حالا که چی؟ میخوای بگی معلوم شد من چیکاره ام؛ اولا ً به صدقه ی سری بعضی از دلسوزان، هرجایی که توی ایران بروی انواع آنرا میتوانی بیابی، دومــا ً در همین زمینه ی شناخت انواع مخدر و وسایل آلات مربوطه، دوره ای در آموزش و پرورش دیده ام و راستش هرچی بلد نبودم اونجا یاد گرفتم؛ ولی عیب اون دوره ها این بود که برای تجربه و چشیدن، به اندازه ی کافی همه ، تدارکات ، موجود نبود)
امـــّّـا از اون نوع معروف ایرانی پسندش ( منظور تریاک) ، من فقط شنیده ام که از مرز مکزیک وارد میکنند و بیشتر در ایالتهای جنوبی مثل تکزاس ، کما بیش یافت میشود ( نکنه برای همینه من علاقه ی خاصی به تکزاس دارم !!؟؟ شاید) مهمتر اینکه قیمت آن بسیار سرسام آور است و حتی یک « لول »(تقریبا ً 25 گرم) آن، تا مرز 1000 دلار هم رد و بدل شده است ( ای بسوزی روزگار که حالاست همه بگند: تو گرون خریدی !!؟؟) برای همین بعضی هموطنان عزیز اهل دل !!! ترجیح میدهند، زود به زود به ایران سر بزنند،نه فقط برای خودشاژی(سازی) بلکه برای تغذییه ی آینده( برای احتیاط آینده).
ببین این « صدرا» زبون مرا به چه حرفهایی باز کرد؛ بیچاره خوانندگاه عزیزی که قبلا ً با حرفام به هوس سیگارکشیدنشان انداختم و احتمالا ً حالا یه کوچولو خــُــمار شدند.( بمیرم برا دلشون !!! آخــی !! ننه !! خداوکیلی ، نفرین نکنیدا !!! من اول جوونی و هشتاد سالگی ام است و تازه میخوام برم ایران، تو کار صادرات !!!)
------------------------------------------ ارادتمند حمید از ایالت میزوری
ارسالها: 871
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Oct 2009
رتبه:
45
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
قیمت سیگار در آمریکا چند است؟
نه اینکه سیگاری باشم ها
فقط میخوام با ایران مقایسه کنم
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
راستی !!! چرا خودم به این فکر نیافتادم !!!؟؟ ثوابش طلبتون؛ پـــول رو بچسب !! مخصوصا ً اگه نخوای اینجا تهییه کنی و یکی دو تا هموطن غیوری پیدا کنی که بزنه به صادرات و تــُن تن بفرسته بیاد !!؟؟ به به چه شود!؟ دیگه گرین کارت و .. کیلویی چند !؟
امـــّّا نوید جان، این اطلاعاتی هم که عرض کردم را بیشتر ، جسته وگریخته از این جوون ها دست و پا کردم و راستش بخاطر نسبتی که با یک پسر دورگه( مادرش آمریکایی است)داشتم؛ یکی - دوبار با اراذل و اوباش اطرافش ، همسخن شده ام؛ و آنها هم به من اعتماد کردند و همین طور که میبینی من هم به کسی نگفتم و فقط توی اینترنت نوشتم که تمام دنیا بدانند
ولی در مورد قیمت های عمده و خرده فروشی آن، نه تنها علاقمند نبودم ، بلکه هیچ موردی نبوده که بخواهم بدانم. همین مختصر را عرض کنم که یکی از این اراذل، در زیرزمین خانه اش ، با نور و چراغ و... یک گلخانه ای مصنوعی درست کرده و اقدام به کشت « شاهدانه ی مخصوص» کرده بود ولابد، آنقدر قیمت آن بالاست که او چنین ریسک خطرناکی را به جان خریده بود !!!؟؟؟
این را نیز ذکر کنم، که اگه سوال تخصصی تری بپرسی، دیگه مجبورم خودم بزنم به آب و تجربه کنم. یعنی اینکه کیسه ی اطلاعات من تـــه کشیدو اینطور که تو میگی، کلی هم حال بنده گان دلشوژ خداوند رو هم سوژوندم !!؟؟ خدا منو ببخشه !!
نگفتی «نوید» از کجا فهمیدی؛ که شخص مورد نظر، خــُمــار شده؟!!؟؟ آخه طفلی امروز حتی حوصله ی حل مشکل کامپیوتر همکارش رو هم نداشته چه برسه بخواد یه مبحث جدید ارسال کنه !!؟؟
نوچ نوچ نوچ !!؟؟ دیدی پسره آواره ی آمریکا شد و حالا هم میگند « مــُه تاد» شده !!؟؟ اوا خواهر !! بیش از این حرفاست؛ من خودم تو تیلیفیزیون دیدم که صورتش رو شطرنجی کرده بودند و با یه عالمه « چـــیــــز » گرفته بودن
----------------------------------------------
دشمنانتان سر به زیر و دلتان شاد باد اردتمند حمید میزوری
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
اینجا مارلبرو لایت با مالیاتش حدود 5 دلار آب میخوره. البته من یه بسته رو سه یا چهار هفته دارم و فقط موقعی میکشم که برم ماهیگیری و یا اینکه مهمانی چیزی باشه. ولی اگه یه نفر واقعا سیگاری باشه باید هر چی در میاره بده پول سیگار.
در مورد تر.یاک فکر کنم توی لس آنجلس زیاد باشه چون موقعی که بابام اونجا بود و برای دیدنش رفته بودم, عموم داشتت تلفنی با یکی از دوستهای قدیمیش تو ایران صحبت میکرد که من میدونم اینکاره است و داشت بهش میگفت که بیا امریکا. بعد اون طرف یه چیزی پشت تلفن گفت و عموم گفت: غصه نخور عزیزم, تو بیا اینجا اونش هم با من. اینجا انواع اقسام مرقوبش هم هست.
ولی وقتی ریچموند بودم از کارلسن یعنی همون صاحبخونه دراگ دیلرم در موردش سوال کردم گفت که اینجا اصلا کسی اون رو نمیشناسه و مشتری نداره. اینجا بیشتر کوکایین و ماریوانا مصرف عمومی داره. البته شیشه و کریستال و این چیزها هم هست ولی کسی سراغش نمیره. ماریوانا هم همون طوری که آقا حمید گفت همون گیاه شاه دونه خودمونه و البته با حشیش فرق داره. ماریوانا خالصه ولی تو حشیش یه چیزهای دیگه هم قاطیش میکنند. قیمتش رو هم اصلا خبر ندارم. من فقط تو عمرم یه بار وقتی ریچموند بودم دو پک به ماریونا زدم که ببینم چطوریه. راستش اصلا خوشم نیومد. آخه دخترش بهم میگفت این سیگار چیه که میکشی وقتت رو تلف میکنی! بیا یه پک به این بزن ببین چطوریه. من هم یه پک زدم و دیدم هیچی نشد. بعد گفتم برو بابا سرکاریه این که چیزی نشد. بعد گفت نه یه پک عمیق بکش و نفست رو حبس کن و بعد بده بیرون. خلاصه من هم همین کار رو کردم و سرفه ام گرفت ولی باز هم چیزی نشد. بعدش هم نشستم روی صندلی که تو حیاط بود و داشتم به چرت و پرتهایی که میگفت گوش میدادم. بعد پنج دقیقه اومدم از روی صندلی بلند بشم دیدم یا خدا! همه زمین و زمان داره حرکت میکنه. یعنی وقتی سرم رو کج میکردم فکر میکردم که سرم ثابته ولی همه جا داره کج میشه مثل اینکه توی یک کشتی بزرگ نشسته باشی و موجهای بزرگ, کشتی رو تکون تکون بده. بعدش هم الکی میخندیدم و گشنه ام هم شده بود. البته احساس سردی توی دهنم میکردم و یه حالت ناخوش آیندی داشتم. وقتی میخواستم یه جمله را بگم قبل از اینکه به آخر جمله برسم یادم میرفت در مورد چی حرف میزدم و بعد هم از این حالت خودم شروع میکردم به خندیدن.
خودش که میگفت ماریوانا بود ولی من مطمئن نیستم که یه کوفت دیگه ای هم قاطی اش بوده یا نه. خلاصه این تنها تجربه و اطلاعات من از مواد مخدر بود که براتون شرح دادم. اصلا هم خوشم نیومد چون فکر میکنم مغز رو ضایع میکنه.
ارسالها: 871
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Oct 2009
رتبه:
45
تشکر: 0
4 تشکر در 0 ارسال
2009-11-05 ساعت 02:26
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-11-05 ساعت 02:27 توسط hvm.)
مرسی آرش جون
راستی وقتی چیزی میخری مالیاتش رو هم میدی
الان توی ایران هم همینطوره اما سوال من اینه که آیا میتونی سر جمع اینگونه مالیاتها رو هم توی فرم مالیات سالانه بنویسی یا اینا اصلا حساب نمیشه؟
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
ارسالها: 642
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Jun 2009
رتبه:
58
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
تابلوی سیگار کشیدن ممنوع( Smooking Free )؟
(no smoking allowed) ؟
Tobacoo Store؟
(tobacco store) ؟
من هم تشکر میکنم برای دست و دل بازی شما معلم گرامی برای دادن اطلاعات خوب و مفید.
امیدوارم که دیگه ویزاتون رو تمدید نکنید و هر چه زودتر بتونید سیتیزن بشید.
منتظر اطلاعات بعدی شما هستم.
ارسالها: 286
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Apr 2009
رتبه:
50
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2009-11-05 ساعت 21:36
(آخرین تغییر در ارسال: 2009-11-06 ساعت 05:23 توسط lexington.)
سلام
دوست عزیز ، « یو اس لاور» ممنونم از دعای خیرتان و توضیحتان. البته عبارت «Smook free» را معمولا ً در محیط بیمارستان ها و دانشگاهها که بصورت کمپینگ میباشد نیز بکار میبرند. با این حال از اصلاح غلط املایی و یا هر مورد دیگه ای که بچشم یافتید؛ پیشاپیش تشکر میکنم.
نمیدانم این صحبتم مبنای علمی دارد یا اینکه شنیده های نامطمئنم هست!!؟ در مورد تجربه ای که آقای آرش داشته، بیاد دارم که شبهای امتحانات، بسیاری از دانشجویان ، دست به کشیدن « سیگاری» ( فکر کنم همان مخلوط حش.یش و سیگار است !!؟؟) میزدند و معتقد بودند که چنان مغز را فعال میکند که اگر بطور عادی ، هر بار مغز میتواند یک راه حلی را ( مثلا ً در مسائل ریاضی) تحلیل کند، در حالت نشئه گی مصرف سیگاری، همه ی راهها را در یک زمان میتواند؛ بررسی کند. !!!؟؟؟
ولی باز همین دانشجویان معتقد بودند که نه تنها هربار مصرف، باعث آسیبی جبران نشدنی به مغز میزند؛ بلکه تمامی مطالعات و آموخته هایشان در آن حالت ، دوامی چندان ندارد و به سرعت فراموش میشود.
در مورد بیش خوردن در این حال؛ کلمه ی « نشئه خوری » را بکار میبردند و در تعجب بودم که این همه خوراکی را چطور پوست شکمشان طاقت میاورد !!؟؟
--------------------------------- ارادتمند همگی حمید از ایالت میزوری
بدینوسیله املای صحیح کلمه ی « نشئه» ویرایش شد که بدینوسیله از تذکر دوست ارجمندم ؛ « یو.اس . لاور» تشکر صمیمانه ی خود را ابلاغ مینمایم. امـــــــــــان از بی سواتی !!؟؟
ارسالها: 1,061
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2009
رتبه:
205
تشکر: 0
21 تشکر در 0 ارسال
نه اچ وی ام جان. مالیاتی که میدی برای هرچیزی جداگانه حساب میشه و مثلا نمیتونیم آنها را جمع کنیم و از مالیات آخر سال کسر کنیم.
حمید خان. والا با اون تجربه ای که من داشتم, همون چیزهایی هم که بلد بودم یادم رفته بود چه برسه به اینکه آدم بخواد درس بخونه. من فکر کنم اینها بهانه ای باشه برای مصرف این مواد. متاسفانه کشیدن ماریوانا و یا حشیش اینجا خیلی رواج داره و بهش میگن گرس یا وید. یکی از بدترین عوارض اون هم منیک دیپرشن هست که حتی میتونه بعد از ترک اون هم سراغشون بیاد.
امیدوارم که هیچکدام از جوانان ما خودشون رو درگیر این آت و آشغالها نکنند.
ارسالها: 578
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2008
رتبه:
34
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بشتابید بشتابید
آقا ما چی کار کینم نمایندگی بدیم بهتون یا نه ؟
اینا جنسش خوبه زودی فروش میره .
قیمت هم چون بچه های مهاجر سراید خوب میدم بهتون .
از دستتون نره .