کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
علائم بیماری مهاجرت(Homesickness)
(2010-07-09 ساعت 14:29)R.F نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 08:06)N.D نوشته:  ....
اینجا ازادی وجود داره خیلی ولی یه سئوال آیا ما با تمامه اون همه گیرو سختگیری در ایران ما کاره خودمون رو نمیکردیم؟- آره کار خودمون رو می کردیم البته با ترس و لرز! اما کلا چیز به نام آزادی ما نداریم و وقتی هم یه ذره ایجاد کردیم نتیجش شد اون همه همسن من و تویی که گرفتن و //////// سرشون اومد. (البته واقعا نمی خوام وارد مسائل 30یا30 بشم ولی حقیقتیه که دیدیم و میبینیم. و همین قضایا هم باعث مهاجرت خیلی از کسانی شد و شده که قبلا به فکرش نبودن...)
خوب همون دیگه بالاخره عادت کردیم به همون چیز این جا ممکنه کسی گیر نده ولی اصلان به ما چیزی ربط نداره که بخوایم دخالت کنیم نظر بدیم

اینجا قانون داره ایا بنظرتون اون بی قانونی بیشتر جا ها بنفعه خودمون عمل نکرد؟- بله واسه همینم هست که حتی خودمون هم به خودمون میگیم بی فرهنگ. تا کی باید این بی فرهنگی رو ادامه بدیم؟ پس خیلی خوبه لااقل تو این سن بفهمی و بفهمیم که قانون چیه .( البته این عادیه کلا ما ها به تنبلی عادت کردیم و باهاش بزرگ شدیم و زیاد طاقت چهارچوب و مقررات و .. رو نداریم.).
خوب حالا بگن ما رو حرفه کسی زندگی نمیکنیم و نبایدم مهم باشه چون اینجا هم میگن باز جهان سوم و خارجی
...
زیبایی, مردم مهربون, تمیزی دیدم ولی این چیزها دلیل نمیشه ما از همه کسمون همه چیزمون در ایران ببریم به این جا بیایم.
-بارها و بارها این رو از مهاجرینی که رفتن شنیدیم که میگن رفتن به خاطر به دست آوردن زندگی بهتر و رسیدن به اهدافشون و اینم خوب میدونیم که برای رسیدن به بعضی چیزها باید از یه سری چیزهای دیگه گذشت...
من همون هذف می خوام بدونم چبه آیا نوکری هدفه؟کاره سخت درس سخت زندگی سخت هدفه؟اینجا باید کاره پست کنید ایا قبول دارین از ایران بیایین اینجا کاره پست کنید؟کمه کمه برای 4 سال
من باز میگم نمیگم ایران بهشت هست ولی اینجا هم شبیه ایرانه .
- یکی از چیزهایی که من شدیدا انتظار دارم از مهاجرت به دست بیارم " آرامش" هست و تا جایی که میدونم اونجا آرامشی که سال ها اینجا به دست نیاوردم, به دست میارم.پس نمیشه گفت شبیه ایرانِ.
باور کنید هیچ آرامشی اینجا وجود نداره وقتی تنهایی وقتیی کاره سخت داری وقتی به چش خارجی میبیننت(بی احترامی نمی کنند)
من اگه این بحث کردم برای اینه که واقعا به عنوان یه فرده جوان و بی تجربه هیچ فرقی ندیدم .
-شاید چون هنوز داری سطحی نگاه میکنی, به فردا هم باید نگاه کرد.به این فکر کن که برای آینده کجا باشی موفق تر خواهی بود.

برای ساز مخالفم معذرت می خواهمBig Grin
اشکال نداره!! چند ماه دیگه که جا افتادی میای کلی هم ساز موافق واسمون میزنی!WinkBig Grin
..................................................................
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: jan ، shatsi ، taherifar
(2010-07-09 ساعت 20:22)N.D نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 14:29)R.F نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 08:06)N.D نوشته:  ....
اینجا ازادی وجود داره خیلی ولی یه سئوال آیا ما با تمامه اون همه گیرو سختگیری در ایران ما کاره خودمون رو نمیکردیم؟- آره کار خودمون رو می کردیم البته با ترس و لرز! اما کلا چیز به نام آزادی ما نداریم و وقتی هم یه ذره ایجاد کردیم نتیجش شد اون همه همسن من و تویی که گرفتن و //////// سرشون اومد. (البته واقعا نمی خوام وارد مسائل 30یا30 بشم ولی حقیقتیه که دیدیم و میبینیم. و همین قضایا هم باعث مهاجرت خیلی از کسانی شد و شده که قبلا به فکرش نبودن...)
خوب همون دیگه بالاخره عادت کردیم به همون چیز این جا ممکنه کسی گیر نده ولی اصلان به ما چیزی ربط نداره که بخوایم دخالت کنیم نظر بدیم

اینجا قانون داره ایا بنظرتون اون بی قانونی بیشتر جا ها بنفعه خودمون عمل نکرد؟- بله واسه همینم هست که حتی خودمون هم به خودمون میگیم بی فرهنگ. تا کی باید این بی فرهنگی رو ادامه بدیم؟ پس خیلی خوبه لااقل تو این سن بفهمی و بفهمیم که قانون چیه .( البته این عادیه کلا ما ها به تنبلی عادت کردیم و باهاش بزرگ شدیم و زیاد طاقت چهارچوب و مقررات و .. رو نداریم.).
خوب حالا بگن ما رو حرفه کسی زندگی نمیکنیم و نبایدم مهم باشه چون اینجا هم میگن باز جهان سوم و خارجی
...
زیبایی, مردم مهربون, تمیزی دیدم ولی این چیزها دلیل نمیشه ما از همه کسمون همه چیزمون در ایران ببریم به این جا بیایم.
-بارها و بارها این رو از مهاجرینی که رفتن شنیدیم که میگن رفتن به خاطر به دست آوردن زندگی بهتر و رسیدن به اهدافشون و اینم خوب میدونیم که برای رسیدن به بعضی چیزها باید از یه سری چیزهای دیگه گذشت...
من همون هذف می خوام بدونم چبه آیا نوکری هدفه؟کاره سخت درس سخت زندگی سخت هدفه؟اینجا باید کاره پست کنید ایا قبول دارین از ایران بیایین اینجا کاره پست کنید؟کمه کمه برای 4 سال
من باز میگم نمیگم ایران بهشت هست ولی اینجا هم شبیه ایرانه .
- یکی از چیزهایی که من شدیدا انتظار دارم از مهاجرت به دست بیارم " آرامش" هست و تا جایی که میدونم اونجا آرامشی که سال ها اینجا به دست نیاوردم, به دست میارم.پس نمیشه گفت شبیه ایرانِ.
باور کنید هیچ آرامشی اینجا وجود نداره وقتی تنهایی وقتیی کاره سخت داری وقتی به چش خارجی میبیننت(بی احترامی نمی کنند)
من اگه این بحث کردم برای اینه که واقعا به عنوان یه فرده جوان و بی تجربه هیچ فرقی ندیدم .
-شاید چون هنوز داری سطحی نگاه میکنی, به فردا هم باید نگاه کرد.به این فکر کن که برای آینده کجا باشی موفق تر خواهی بود.

برای ساز مخالفم معذرت می خواهمBig Grin
اشکال نداره!! چند ماه دیگه که جا افتادی میای کلی هم ساز موافق واسمون میزنی!WinkBig Grin
..................................................................
سلام دوست خوبم
امیدوارم به سرعت سختی های اولیه مهاجرت رو پشت سر بگذاری و بتونی با خیالی راحت تر به این مسئله فکر کنی
وقتی دیدم این تاپیک رو زدی حس اولم گفت که واقعا با شناخت کافی از آمریکا به اونجا نرفتی و وقتی با مسائلی نظیر کاری که باید تو آمریکا انجام بدیم روبرو شدی کلا نظرت در مورد آمریکا عوض شده.
دوست من ماها که میایم آمریکا باید از یه جایی شروع کنیم حالا از همون نوکری و یا کار سخت که شما میگی گرفته تا هر کار دیگه ای و نباید توقع داشته باشیم که در همون بدو ورود همون کاری که تو ایران انجام میدادیم رو اینجا انجام بدیم که البته شابد هیچوقت هو نتوانیم کاری که در ایران انجام میدادیم رو اینجا انجام بدیم
نظر من اینکه واقعا سطح توقعاتتون رو از آمریکا پایین تر بیارید و سعی کنید یکسری مسائل رو راحت تر بپذیرید
من در تاپیک در آمریکا چه میخواهید کنید؟ مبارزات زیادی رو انجام دادم تا بتونم هم به دوستانی که دارن میان و هم به دوستانی که در ایران هستن و در رویای اومدن این رو بگم که اینجا باید خیلی کارها که تو ایران انجام نمیدادی رو انجام بدی تا بتونی رو پای خودت وایسی.
2010AS3xxx
پاسخ
به نظر من سوالی که ND از خودش پرسید چیزی است که همیشه همه مهاجرها در هر نقطه ای از جهان که باشند از خودشان می پرسند. همیشه خوبی ها و بدیها را می سنجند و می گویند آیا کار درستی کردم که آمدم. حتی کسانی که از ده به شهر مهاجرت می کنند تا سالیان دراز دلشان می خواهد که به همان روستای خودشان برگردند. ولی دنیا محل عبور و گذشتن است و مهاجرت هم باعث می شود که آدم با دنیای جدیدی آشنا شود و موقعیت های بهتری در زندگی پیدا کند. من ایران را خیلی بیشتر دوست دارم و دلم می خواهد در ایران زندگی کنم ولی زندگی که دل بخواهی نیست و آدم در بیشتر اوقات مجبور است بخاطر زندگی بهتر و فرار از رنج ها کارهایی را انجام دهد که دلش نمی خواهد. مثلا من دلم نمی خواهد کار کنم و دوست دارم همیشه جلوی آفتاب لم دهم و مطالعه کنم ولی اگر این کار را بکنم در مدت کوتاهی درد و رنج فقر و گرسنگی به سراغم می آید. مهاجرت شما به امریکا هم با درد و رنج دوری از وطن و دوستان و آشنایان همراه است ولی در عوض زندگی شما در آینده بسیار آسان تر و بهتر خواهد شد.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
من فکر میکنم بیشتر برای این مزیتی در این مهاجرت ندیدین چون با هدف محکمی مهاجرت نکردین.رسیدن به آزادی یه خواسته ضعیفه که در روزهای نخست مهاجرت بزودی ارضا میشه و همین طور خیلی عادی!!! بطور مثال شاید برای من نوعی زمانی مسئله حجاب تحمیلی خیلی زور بود و بعد از مهاجرتم واقعا از اینکه برای این مورد هیچ فشاری روم نیست احساس رضایت میکردم اما بعد از گذشت مدتی این مسئله اونقد برای ضروری و ناراحت کننده بنظر نمیرسید و قطعا اگه اهداف دیگه ای غیر از آزادی نداشتم توی ذوقم میخورد که ای بابا حالا چی مثلا اینجا بهمون گیر نمیدن واسه این چیزا مگه مهمه؟؟ من دو سال جوون تر از شما بودم که رفتم و هیچ زمان احساس شما رو نداشتم و اینکه از بی قانونی و اینکه به نفع مردمه احساس رضایت کردین بنظرم کارتون رو برای هماهنگ شدن با یه فرهنگ قانونمند خیلی سخت میکنه باز جای شکرش باقیه که امریکا هستین چون در مقایسه با اروپا اصلا قانونمند به حساب نمیاد و در مواردی دست کمی از ایران نداره
اهدافتون و آرزوهاتون رو تغییر بدین و تقویت کنین و شک نداشته باشین نظرتون تغییر میکنه
پاسخ
تشکر کنندگان: N.D ، sib 24 ، laili ، ساشا ، seravin ، ParsTrader ، R.F ، farzad24 ، nnazi_2005 ، OverLord ، shahram1347 ، Cruz ، mas0ud ، jan ، shatsi ، taherifar
(2010-07-10 ساعت 00:25)@Š!M نوشته:  باز جای شکرش باقیه که امریکا هستین چون در مقایسه با اروپا اصلا قانونمند به حساب نمیاد و در مواردی دست کمی از ایران نداره

نگو تو رو خدا شیما جون .............اینجا رو از نظر بی قانونی با ایران یکی میدونی؟
اتفاقا اینجا مردم برعکس اروپا که دنبال دردسر نمیگردند عاشق سو کردنند و باید خیلی مواظب باشی تا کاری نکنی که بتونند به دادگاه ببرنت.
اینجا قانون ریختن آشغال روی زمین 1000 دلار جریمه داره.در صورتی که اروپا فکر نمیکنم بیشتر از 70 یا 80 یورو باشه.
قانون بستن چهارراه سر چراغ قرمز 500 دلار جریمشه ...............
و خیلی قوانین سفت و سخت تر.
فقط فرقش با اروپا اینه که زیاد کسی بهت نمیگه اگه این کار رو بکنی خدمتت میرسیم و اصولا کسی بهت کاری نداره تا سر بزنگاه مچت رو بگیره ولی اروپا همش دارند بهت گوشزد میکنند برای همین آدم فکر میکنه قانون مند ترهSmile
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: seravin ، hasti_banoo ، Hossein81 ، ParsTrader ، R.F ، nnazi_2005 ، OverLord ، jan ، MPU ، taherifar
ممنون از دوست عزیزمون که یه تلنگریم به افکارمون زد..البته من به شخصه در این مورد خیلی فکر کردم و هر بار سعی کردم به جنبه های مثبت این مهاجرت که منتظرش بودم فکر کنم..اینو کاملا معتقدم که هر طور فکر کنید همون جور مسائل واستون پیش میاد. ما میتونیم جو و اطرافمون رو در بسیاری از مواقع به نفع خودمون عوض کنیم و اونطور که میخوایم بسازیمش..و در آخر و در تائیدصحبت دوستان فکر میکنم مشخص کردن اهداف و زمانبندی اونا و گذراندن مدتی در محیط جدید این حالت به قول اونوریا homesick برطرف بشه و شما هم بیوفتی تو اون مسیر دلخواه و هر روز از زندگیت احساس رضایت بیشتری بکنی وبیای اینجا بچه های جدید رو دلداری بدی.

برات آرزوی موفقیت میکنم.Smile
Lottery 2010
U.S Citizen
Los Angeles, CA

Nothing is impossible
پاسخ
تشکر کنندگان: hasti_banoo ، sib 24 ، laili ، seravin ، kianoush ، R.F ، nnazi_2005 ، OverLord ، frozen mind ، سارا کوچولو ، taherifar
اول از همه از همه دوستان ممنون بابت این همه هم فکری واقعا اینجا تنها امید آدم پست دادن به شما دوستانه
من برای آزادی واقعا نیومدم چون همه کار می کردم ایران حتی تاوانش هم دادم این جور ساده هم نبوده که خوش بودم
من واقعا بگم برای چی اومدم؟!!!!
برای اینکه همه می گفتن این بهترین موقعیت همه دنباله این فرصت هستند من هم گفتم میام امریکا کار میکنم درس میخونم عیته ایران تازه آمریکا هم کلی سرگمی داره
ولی وقتی اومدم این جا به دوستم کمک کردم در کارهاش برای اینکه توی خونه بیکار نباشم دبدم من این کارهای پست واقعا نمیتونم اتجام بدم من ترم آخر مهندسی بودم با کلی دوست آشنا سرگرمی در ایران مرفح بی درد هم نیودم ولب واقعا خوب بود زندگیم حالا اومدم اینجا که بهتر یشه زندگیم نه اینکه زجر بکشم ار لحاظ کار درس تنهایی
شما بگین ادم میاد اینجا بهتر باشه نه اینجا که اقتصاد خرابه از ایزان بدتر زندگی کنه به چه امیدی که قرار چی بدست بیاره بعده این همه سختی؟
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، OverLord ، taherifar
(2010-07-09 ساعت 08:06)N.D نوشته:  بچه ها میدونم الان با این پست شاید خیلی ها مخالفت کنند ولی واقعا بعده پنج روز زندگی در آمریکا واقعا نمیدونم چرا من اومدم!!!!!!!!
اینجا ازادی وجود داره خیلی ولی یه سئوال آیا ما با تمامه اون همه گیرو سختگیری در ایران ما کاره خودمون رو نمیکردیم؟
اینجا قانون داره ایا بنظرتون اون بی قانونی بیشتر جا ها بنفعه خودمون عمل نکرد؟
من یه پسر 24 ساله هستم یعنی بنظره خیلی ها بهترین وفت مهاجرت ولی واقعا من در آمریکا هیچی ندیدم
زیبایی, مردم مهربون, تمیزی دیدم ولی این چیزها دلیل نمیشه ما از همه کسمون همه چیزمون در ایران ببریم به این جا بیایم
من باز میگم نمیگم ایران بهشت هست ولی اینجا هم شبیه ایرانه
من اگه این بحث کردم برای اینه که واقعا به عنوان یه فرده جوان و بی تجربه هیچ فرقی ندیدم
اگه واقعا جوانبی هست که من ندیدم بهم بگین
برای ساز مخالفم معذرت می خواهمBig Grin

کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
*** برای ما مهندسین هیچ کاری سخت نیست ، زیرا یا راهی را پیدا خواهیم کرد یا راهی را خواهیم ساخت ***

Cisco Systems CCIE x1 Degree

بی سرزمینتر از باد




پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، farzad24 ، taherifar
ND جان من اگر به جلای شما بودم گرین کارتم را می گرفتم و بر می گشتم تا درسم را در ایران تمام کنم. پس از اینکه شما مهندسی خودتان را از ایران گرفتید به اندازه کافی فرصت دارید که برای مهاجرت به امریکا برنامه ریزی کنید. حتی اگر هم نخواستید می توانید در ایران کار کنید و گرین کارتتان را به عنوان یک جایگزین نگه دارید. این جوری که شما به امریکا آمدید جز آوارگی و از دست دادن موقعیت تحصیلی هیچ پیامد دیگری برای شما ندارد و فقط سرمایه خودتان را هدر می دهید. چون شما در ایران کار نکرده اید و مجبور نبوده اید که اجاره خانه و خرج خانواده بدهید هیچ تصوری از کار کردن ندارید و هر چیزی که در اینجا برایتان پیش بیاید قدرش را نمی دانید. خیلی ها گرین کارت دارند و در ایران زندگی می کنند و فقط سالی یک بار تفریحی به امریکا می آیند و بر می گردند. به نظر من فعلا کارهای اداری را انجام بده و حتی گواهینامه رانندگی خودت را هم بگیر و بعد حتما به ایران برگرد و درست را تمام کن.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
منم با آرش کاملا موافقم.این چند وقتی رو که اینجا هستی مثل مسافرت بهش نگاه کن و کارهای گرین کارت و گواهینامه که تموم شد برگرد ایران.
من اگه جای شما بودم یه مدت میموندم و برمیگشتم چون اینطوری اگه بمونی همیشه فکر میکنی که یه دوران گمشده داری و این دوران طلائی رو از دست دادی.
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: N.D ، sib 24 ، ParsTrader ، R.F ، seravin ، farzad24 ، nnazi_2005 ، OverLord ، frozen mind ، mary joon ، omino ، shatsi ، taherifar
(2010-07-10 ساعت 03:23)rs232 نوشته:  ND جان من اگر به جلای شما بودم گرین کارتم را می گرفتم و بر می گشتم تا درسم را در ایران تمام کنم. پس از اینکه شما مهندسی خودتان را از ایران گرفتید به اندازه کافی فرصت دارید که برای مهاجرت به امریکا برنامه ریزی کنید. حتی اگر هم نخواستید می توانید در ایران کار کنید و گرین کارتتان را به عنوان یک جایگزین نگه دارید. این جوری که شما به امریکا آمدید جز آوارگی و از دست دادن موقعیت تحصیلی هیچ پیامد دیگری برای شما ندارد و فقط سرمایه خودتان را هدر می دهید. چون شما در ایران کار نکرده اید و مجبور نبوده اید که اجاره خانه و خرج خانواده بدهید هیچ تصوری از کار کردن ندارید و هر چیزی که در اینجا برایتان پیش بیاید قدرش را نمی دانید. خیلی ها گرین کارت دارند و در ایران زندگی می کنند و فقط سالی یک بار تفریحی به امریکا می آیند و بر می گردند. به نظر من فعلا کارهای اداری را انجام بده و حتی گواهینامه رانندگی خودت را هم بگیر و بعد حتما به ایران برگرد و درست را تمام کن.
واقعا گل گفتی
2010AS3xxx
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، R.F ، nnazi_2005 ، OverLord ، frozen mind ، mary joon ، Hamid55 ، taherifar
ناراحتی نداره عزیز من

آمریکا که سرشار از جاهای دیدنی هستش(طبیعت، شهرها و ...)
به جای اینکه تو خونه بشینی و ابراز پشیمانی کنی برو آمریکا رو ببین و لذت ببر
من اگه جای شما بودم یه لحظه هم تو خونه گیر نمی کردم حقیقتا و هر ماه یه شهری انتخاب می کردم و از طبیعت اون شهر نهایت لذت رو می بردم
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، farzad24 ، OverLord ، taherifar
نامی در مورد جوابی که به جواب من دادی که خودتم می دونی اصلا منو قانع نمیکنه و ساسان عزیز هم بهترین جواب رو در مورد یه قسمتش بهت داد.

در مورد پست آرش عزیز هم باید بگم, این پیشنهاد خوبیه اما متاسفانه برای کیس های اینجوری عملی نیست. به خاطر سربازی نرفتنشون و مشکل اجازه خروج که اکثر این دوستان از آنکارا مستقیم به امریکا رفتن.
یکی از راه حل ها که اگه واقعا فرد نتونه بمونه اینه که تا وقتی هنوز وقت برای ورود به ایران داره باید برای پاس سفید (اجازه خروج 2ساله) اقدام کرد و برگشت سربازی رفت تا بعد بتونه به ایران بره و برگرده. دلیل این "برای چی" ها بیشتر از همین نشات میگیره که دیگه تقریبا راه برگشتی وجود نداره. دیگه اینجاش بستگی به این داره که طرف حاضر از اونجا برگرده و بره سربازی تا راه رفت و آمدش باز باشه یا نه !

(2010-07-10 ساعت 01:12)N.D نوشته:  ......
شما بگین ادم میاد اینجا بهتر باشه نه اینجا که اقتصاد خرابه از ایزان بدتر زندگی کنه به چه امیدی که قرار چی بدست بیاره بعده این همه سختی؟
نامی "آدم قرار چی به دست بیاره بعد این همه سختییییی؟" ؟؟؟؟؟؟؟
همون هدفت رو.
یه کاغذ بردار بشین قابلیت ها و توانایی هاتو توش بنویس . چی می خواهی و چی نمی خوای رو توش بنویس. بشین ببین میخوای فردا چی بشی؟ هدفت از زندگی چیه؟ الان قضیه اینه که تو نمیدونی دقیقا چی میخوای؟ باید اون رو پیدا کنی.

قضیه ی دانشگاه رفتن چیه؟ اینکه آدم چند ماه درس میخونه, قید گشت زدن و دوستان رو میزنه یا کم میکنه اونوقت میرسه به هدفش که قبولی دانشگاه بوده. بلاخره یه سختی کشیدی که بعدش اون خوشی رو دیدی.اینم همونه باید اول یه سری کار معمولی یا حتی به قول خودت پست بکنی تا زبانت تو محیط خوب بشه تا کم کم بتونی خودت رو نشون بدی تا ارتقا پیدا کنی و بعد برسی به اونجا که می خوای.
چشم انتظاری جاذبه ای قوی دارد. منتظر چیزهایی باش که می خواهی شان, نه چیزهایی که نمی خواهی

شماره کیس: 2010AS000016XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: May 2010  
تاریخ دریافت ویزا: فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: Hossein81 ، kianoush ، laili ، N.D ، یه مهاجر ، nnazi_2005 ، sib 24 ، OverLord ، lexington ، shahram1347 ، mary joon ، zara man ، taherifar
آرش جون من اگه روزی ابران هم کار مبکردم به عنوان مهندس کار میکردم خیلی فرقش هست تا به عنوانه نقاش یا کارگر ساختمان!!!!!!!!!!!!!!!!!
من از کار در نمیرم که حالا با انجام کار نارحت شده باشم
دقیقا مشکل من سره این کار هست که اینجا باید عینه افغاتی باشیم ولی ایران مهندس بودیم
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، nnazi_2005 ، sib 24 ، OverLord ، emadziaei ، shatsi ، taherifar
پسر جون اگه بقیه ندونن من و تو که می‌دونیم تو این دانشگاه‌های ایران چه خبره؟
همچین میگی مهندس که انگار تو دانشگاه به کسی مهندسی یاد میدن!
دو حالت داره. یا تو واقعا مهندسی یا فقط مدرک مهندسی داری میگیری. در حالت اول به طور قطع از دانشگاه مهندسی رو یاد نگرفتی که بخوای فکر کنی با تموم نکردن دانشگاه مشکلی برات پیش میاد. در حالت دوم که از دانشگاه فقط یه مدرک میخوای بگیری و اسم مهندس رو یدک بکشی فرقی به حالت نمیکنه که دانشگاه ایران رو تموم میکردی یا نه. چون اگه میخواستی برای فوق لیسانس با اتکا به اون لیسانس تو آمریکا درس بخونی کارت خیلی سخت بود. چون اونا که تو کلاس کنارت میشینن راستی راستی مهندس اند و درسارو می فهمند اما تو که فقط مدرک گرفته باشی و اومده باشی واسه فوق لیسانس اقدام کرده باشی چیزی نمی فهمی. چاشنی زبان هم به این فرمول اضافه کن.
اگر هم واقعاً خودت مطالعه جنبی داشتی و عاشقانه رفتی دنبال رشته‌ات و کار رو واقعاً یاد گرفتی و می‌تونی کاری رو انجام بدی نیاز به مدرک دانشگاه ایران نداری و با چند تا امتحان Certification می‌تونی کار گیر بیاری. کار مهندسی! تازه شاید مثل آرش بدون هیچ مدرکی بهت کار دادن...

پس زیاد غصه اون واحد‌های ارزشمند دینی و قرآن و انقلاب و نهج‌البلاغه و آشنایی با دفاع مقدش و اندیشه اسلامی و اخلاق و این چیزارو نخور. درسهای مهندسی واقعی هم که خودت می‌دونی تو دانشگاه هیچ چیزی درست و درمون یاد نمی‌دن. من مطمئاً تو هم مثل من کتاب محاسبات دیفرانسیل وانتگرال رو تا آخرش نخوندی. چون نزدیک ۸۰۰ صفحه است و اکثر دانشگاه ها ۲۰۰ صفحه‌اش رو بیشتر درس نمی‌دن.... باقی درس‌های تخصصی هم به همین شکل....
(2010-07-10 ساعت 12:44)N.D نوشته:  آرش جون من اگه روزی ابران هم کار مبکردم به عنوان مهندس کار میکردم خیلی فرقش هست تا به عنوانه نقاش یا کارگر ساختمان!!!!!!!!!!!!!!!!!
من از کار در نمیرم که حالا با انجام کار نارحت شده باشم
دقیقا مشکل من سره این کار هست که اینجا باید عینه افغاتی باشیم ولی ایران مهندس بودیم
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان