کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
علائم بیماری مهاجرت(Homesickness)
(2010-07-10 ساعت 12:44)N.D نوشته:  آرش جون من اگه روزی ابران هم کار مبکردم به عنوان مهندس کار میکردم خیلی فرقش هست تا به عنوانه نقاش یا کارگر ساختمان!!!!!!!!!!!!!!!!!
من از کار در نمیرم که حالا با انجام کار نارحت شده باشم
دقیقا مشکل من سره این کار هست که اینجا باید عینه افغاتی باشیم ولی ایران مهندس بودیم

با این تفاوت که شما با اون مدرک مهندسی خیلی حقوق میگرفتی بعد از فارغ التحصیلی ماهی 600 هزار تومان بود که پول اجاره خونه ات هم نمیتونستی دربیاری ولی اینجا با اون کار کارگری میتونی زندگی تقریبا راحتی داشته باشی.
بعد هم مدرک مهندسی ایرانت رو هر جا رو میکردی قبول نداشتند ولی اگه اینجا درس بخونی و اون مدرک رو بگیری هر جای دنیا که بری قبولش دارند.
نباید توقع داشته باشی که بدون مدرک اینجا بهت کار خوبی بدن اینجا سرزمین فرصتها هست ولی این فرصتها به اون معنی نیست که خودشون میان سراغت تو باید بری سراغشون و بدستشون بیاری.
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
منم 24 سالمه و می خوام که تنها برم بر خلاف مخالفت های پدرم که دائم نگرانه. هیچ وقت هم تنهایی رو تجربه نکردم و یکمی هم از خوندن این پست ها نگران شدم ولی فکر می کنم حالا که این فرصت پیش اومده بد نیست که استفاده کنم و روی پاهای خودم وایسم. در مورد اینکه گفتید نوکری فکر کنم چون ما خانواده هایی بزرگ شدیم که رفاه زیادی داشتیم اینو می گیم. من همیشه فکر می کنم پدر های خودمون مگه از کجا شروع کردند که الان به اینجا رسیدند؟ پس ما هم می تونیم.
LOCATION:LA COUNTY
ARRIVAL DATE: JAN 14
CATEGORY: DV LOTTERY
پاسخ
تشکر کنندگان: Ashkan78 ، mohsen324 ، farzad24 ، nnazi_2005 ، sib 24 ، OverLord ، laili ، Linspire ، frozen mind ، N.D ، lexington ، shahram1347 ، indmehdi ، mary joon ، zara man ، MPU ، omino
(2010-07-10 ساعت 00:43)laili نوشته:  نگو تو رو خدا شیما جون .............اینجا رو از نظر بی قانونی با ایران یکی میدونی؟
اتفاقا اینجا مردم برعکس اروپا که دنبال دردسر نمیگردند عاشق سو کردنند و باید خیلی مواظب باشی تا کاری نکنی که بتونند به دادگاه ببرنت.
اینجا قانون ریختن آشغال روی زمین 1000 دلار جریمه داره.در صورتی که اروپا فکر نمیکنم بیشتر از 70 یا 80 یورو باشه.
قانون بستن چهارراه سر چراغ قرمز 500 دلار جریمشه ...............
و خیلی قوانین سفت و سخت تر.
فقط فرقش با اروپا اینه که زیاد کسی بهت نمیگه اگه این کار رو بکنی خدمتت میرسیم و اصولا کسی بهت کاری نداره تا سر بزنگاه مچت رو بگیره ولی اروپا همش دارند بهت گوشزد میکنند برای همین آدم فکر میکنه قانون مند ترهSmile

با ایران یکی نمیدونم اما در مواردی بی شباهت هم نیست.بطور مثال تخلفات رانندگی در امریکا به مراتب بیشتر از اروپاست و بعضی ها بی شباهت به ایرانی ها رانندگی نمی کنن.علت پررنگ بودن مسئله سو کردن و جریمه های سنگین هم دقیقا به همین دلیله که مردم خیلی مجبور میشن برای کنترل و جلوگیری از مزاجمتها دست به دامن قانون بشن چون خیلی ها قانون شکنی می کنن.در هر صورت من که اروپا رو بسیار قانونمد تر می بینم البته من تجربه زندگی در امریکا رو نداشتم و این نظرو بر اساس سفر یه ماهه و تجربیات دوستام از زندگی در امریکا گفتم که معتقدن بی نظمی امریکا در بسیاری از موارد بی شباهت به ایران و به هیچ وجه قابل قیاس با نظم اروپا نیست گه البته اصلا جای انتقاد نداره چون در اونجا مردم با ملیتها و فرهنگهای بسیار متفاوتی در کنار هم دارن زندگی میکنن و انتظار هماهنگی و سازگاری با محیط از طرف همه این افراد انتظار زیادیه
پاسخ
تشکر کنندگان: nnazi_2005 ، OverLord ، laili ، lexington ، zara man
نامی تو اومدی، دیگه راه برگشتت هم خیلی سخته. به نظرم به جای اینکه انقدر به این فکر کنی که چرا اومدی آمریکا به این فکر کن که حالا که اومدی باید چی کار کنی ! به نظرم برو تافل بگیر و امتحان SAT رو هم بده ، برو یه دانشگاه apply کن شروع کن درست رو بخون، اونطوری توی دانشگاه کار مرتبط با رشته ات رو بهت می دن و می تونی کلی هم خوش بگذرونی ... باور کن بهترین کار همینه!
از پاسخ به پیام خصوصی معذورم. Shy
شماره کیس:‌ 2011AS18XXX
دریافت نامه قبولی: May/2010/19
ارسال فرم : June 6
نامه دوم : 4 April 2011
مصاحبه: آنکارا- 25 April 2011
کلیرنس :‌ June 2011 9
دریافت ویزا :‌ 15 June 2011
تاریخ پرواز : 8 July 2011
پاسخ
تشکر کنندگان: یه مهاجر ، nnazi_2005 ، ParsTrader ، sib 24 ، laili ، OverLord ، N.D ، sanaz2010 ، fairwall ، lexington ، shahram1347 ، mary joon ، zara man
دوست عزیز اگه هم هنوز ذره ای بابت تحصیلات ناتمام خودتون نگران هستین دوستانه بهتون میگم اگه واقعا تصمیم به موندن در امریکا رو دارین به هیچ وجه بهش فکر نکنین.مدرک دانشگاه های ایران زیاد به کارتون نمیاد مگر چند تا دانشگاه شناخته شده مون...من بعد از اتمام درسم رفتم و هیچ وقت هم از مدرکم استفاده نکردم و بمرور زمان بر اساس تجربه و همینطور گذروندن دوره های جدید در اروپا تونستم شغل مورد نظرمو بدست بیارم
پاسخ
تشکر کنندگان: nnazi_2005 ، ParsTrader ، sib 24 ، laili ، OverLord ، WIKIMAN ، frozen mind ، shahram1347 ، ary ، MPU
سلام
جدیدن مد شده هر کی میاد تو این سایت میگه من مهندسی خوندم ویک جوری صحبت از مهندسی میکنه انگار الان دهه 60
مشکل بعدی هم بعضی از دوستان دانشگاه جامع علمی کاربردی ( داره منحل میشه) و غیر انتفاعی درس می خونند میگن ما دانشگاه سراسری درس خوندیم
قصد کلاس گذاشتن و این حرفها را ندارم اما من الان دارم فوق لیسانس صنایع در دانشگاه سراسری (نه غیر انتفاعی) می خونم انقدر مهندس مهندس نمی کنم تازه جالبه بدونین خیلی از دوستای من دربه در دنبال کار می گردند خودم هم کارم ازاده و ربطی به تحصیلم نداره این حرفها را گفتم نامی جان بدونی که معلومه دنبال کار تو ایران نبودی و گرنه انقدر غلیظ صحبت از مهندسی نمی کردی حالا مساله ای نیست اگه فکر می کنی برای مهندس ها راحت کار خوب گیر میاد چند تا کار برای دوستای من که الان همشون فوق گرفتن و مکانیک . عمران و صنایع خوندن پیشنهاد کن البته همشون الان سر کار میرن اما بسیار پایین تر از انچه خوندن و بلدن با حقوق ماهی 500 تومن که هیچ کدوم جرات نمی کنن زن بگیرن
تازه الانم چند وقته بازار تهران ا.ع.ت.صا.ب. شده و قراره دولت فردا و پس فردا را به بهانه گرمای هوا تعطیل کنه
امیدوارم موفق باشی
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
پاسخ
تشکر کنندگان: seravin ، yek_mosafer ، OverLord ، laili ، WIKIMAN ، Hossein81 ، nnazi_2005 ، lexington ، shahram1347 ، zara man ، houmanes
اصولا به کسی که هندسه بلد باشه میگن مهندس

در مورد اینکه گفتید دانشگاه غیرانتفاعی و آزاد و سراسری فرق می کنند من اینجا به طور قطع میگم بهترین کیفیت تو دانشگاه های ایران برای دانشگاه آزاد و اونهم واحدهای خوبشه. دانشگاه های سراسری که کلا طعطیل تشریف دارند. اونقدر دانشجوی سهمیه ای ریخته تو دانشگاه های دولتی که سطح توقع استادها هم پایین اومده.

یکی از آشناها دانشگاه تهران درس میخونه و زبان عمومی رو 6 بار امتحان داده و هنوز نتونسته پاس کنه. مشکلش اینه که فرق e با i رو هنوز نتونسته بفهمه. رشته اش هم مدیریته که خودتون میدونید چقدر براش زبان مهمه.

خواهش می کنم اینطوری راجع به دانشگاه ها قضاوت نکنید. خداروشکر یه دانشگاه تو کل ایران نداریم که رتبه اش زیر 500 باشه. پس خیلی فرق ندارن. همه شون داغونن
http://www.arwu.org/ARWU2009_5.jsp
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، Ashkan78 ، frozen mind ، yek_mosafer ، OverLord ، WIKIMAN ، nnazi_2005 ، lexington ، shahram1347 ، mary joon ، zara man ، ary ، omino
محسن جان،

اوول از همه بگم كه من معتقدم سطح پايين يه دانشگاه لزوما تضمين كننده بيسوادي دانش آموختگانش نيست. آدم هاي با سواد و كارآمد زياد از دانشگاه هاي بي كيفيت بيرون اومدن. خود دانشگاه در سطح سواد دانش آموختگان نقش مهمي داره، اما تنها تعيين كننده نيست.

دانشگاه آزاد در چند تا واحد خاص (مثل علوم و تحقيقات، تهران جنوب، تهران مركز، و نجف آباد) و چند رشته خاص كيفيت بالايي داره. اما نمي شه اين رو تعميم داد.

بيشتر واحدهاي دانشگاه آزاد كيفيت خيلي پاييني دارند.

بعدش هم دانشگاه تهران به گواهي سايتي كه خودت معرفي كردي، رتبه زير 500 داره.

http://www.arwu.org/ARWU2009_5.jsp

اگه بري به سايت http://www.webometrics.info كه يه خورده از مرجع تو كامل تره و 8 هزار دانشگاه برتر رو داره، و آمارگيري جديد تري رو براي سال 2010 ( سايت شما 2009 بود) با متدولوژي مشابه سايتي كه شما معرفي كردي ارائه كرده، اين رتبه ها رو مي بيني:

1- دانشگاه تهران - رتبه جهاني: 873
2- دانشگاه علوم پزشكي تهران - رتبه جهاني: 1266
3- دانشگاه صنعتي شريف - رتبه جهاني: 1560
4- دانشگاه فردوسي مشهد - رتبه جهاني: 1671
5- دانشگاه شهيد بهشتي - رتبه جهاني: 1962
6- دانشگاه علم و صنعت - رتبه جهاني: 1968
7- دانشگاه علوم پزشكي شيراز - رتبه جهاني: 2157
8- دانشگاه صنعتي اميركبير (پلي تكنيك تهران) - رتبه جهاني: 2203
9- دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - رتبه جهاني: 2207
10-دانشگاه صنعتي اصفهان - رتبه جهاني: 2368
11-مركز فيزيك نظري ايران - رتبه جهاني: 2497
12-دانشگاه تربيت مدرس - رتبه جهاني: 2504
13- دانشگاه شيراز - رتبه جهاني: 2505
14- دانشگاه علوم پزشكي مشهد - رتبه جهاني: 2544
15- دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي - رتبه جهاني: 2811
...
20- دانشگاه پيام نور - رتبه جهاني: 3403
...
30- دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - رتبه جهاني: 5504
...
38- دانشگاه آزاد اسلامي (اگه ميانگين امتياز همه واحدهاش رو در نظر بگيريم و كل واحدهاش يك دانشگاه حساب بشن) - رتبه جهاني: 6027
...
45-دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب - رتبه جهاني: 6500
...
47-دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد - رتبه جهاني: 6592
...
53- دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين - رتبه جهاني: 6890
...
61- دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز - رتبه جهاني: 7438
...
63- دانشگاه آزاد اسلامي - واحد سبزوار - رتبه جهاني: 7592
...



منبع اطلاعات: http://www.webometrics.info/rank_by_coun...country=ir

مي بيني كه دانشگاه آزاد يا غير انتفاعي با رتبه زير 3000 نداريم.

عقل ناقص من بيسواد فارغ التحصيل در يك دانشگاه سهميه بازار دولتي كه فقط رفتم اونجا وقت تلف كردم و فرصت اين كه در دانشگاه آزاد به مدارج عالي برسم رو از دست دادم، به اين نتيجه رسيد كه دانشگاهي كه رتبه اش در دنيا حدود 2000 هست با دانشگاهي كه در دنيا رتبه اش حدود 5000 هست يه فرقايي داره (هرچند هر دو دانشگاه خيلي قوي به حساب نمي آن).

اما اين فقط مربوط به دانشگاه مي شه و هرچند بر سواد فارغ التحصيل هر دانشگاه تأثير مي گذاره، تنها معيار با سواد يا بي سواد بودن دانشجوهاي يك دانشگاه نيست.

به نظر من دانشجوهاي خوب، ساعي، و با سواد حتي ممكنه از در پيت ترين دانشگاه هاي دنيا بيرون بيان!!! يك احتمال كه هميشه وجود داره.





(2010-07-10 ساعت 21:08)msnazi نوشته:  اصولا به کسی که هندسه بلد باشه میگن مهندس

در مورد اینکه گفتید دانشگاه غیرانتفاعی و آزاد و سراسری فرق می کنند من اینجا به طور قطع میگم بهترین کیفیت تو دانشگاه های ایران برای دانشگاه آزاد و اونهم واحدهای خوبشه. دانشگاه های سراسری که کلا طعطیل تشریف دارند. اونقدر دانشجوی سهمیه ای ریخته تو دانشگاه های دولتی که سطح توقع استادها هم پایین اومده.

یکی از آشناها دانشگاه تهران درس میخونه و زبان عمومی رو 6 بار امتحان داده و هنوز نتونسته پاس کنه. مشکلش اینه که فرق e با i رو هنوز نتونسته بفهمه. رشته اش هم مدیریته که خودتون میدونید چقدر براش زبان مهمه.

خواهش می کنم اینطوری راجع به دانشگاه ها قضاوت نکنید. خداروشکر یه دانشگاه تو کل ایران نداریم که رتبه اش زیر 500 باشه. پس خیلی فرق ندارن. همه شون داغونن
http://www.arwu.org/ARWU2009_5.jsp
قرعه كشي 2010 خاطره شد ...
پاسخ
تشکر کنندگان: seravin ، mohsen324 ، alii ، frozen mind ، N.D ، ParsTrader ، yek_mosafer ، OverLord ، Hossein81 ، farzad24 ، nochen ، sanaz2010 ، nnazi_2005 ، lexington ، indmehdi ، zara man ، MPU
(2010-07-10 ساعت 19:53)ashkan58 نوشته:  سلام
جدیدن مد شده هر کی میاد تو این سایت میگه من مهندسی خوندم ویک جوری صحبت از مهندسی میکنه انگار الان دهه 60
مشکل بعدی هم بعضی از دوستان دانشگاه جامع علمی کاربردی ( داره منحل میشه) و غیر انتفاعی درس می خونند میگن ما دانشگاه سراسری درس خوندیم
قصد کلاس گذاشتن و این حرفها را ندارم اما من الان دارم فوق لیسانس صنایع در دانشگاه سراسری (نه غیر انتفاعی) می خونم انقدر مهندس مهندس نمی کنم تازه جالبه بدونین خیلی از دوستای من دربه در دنبال کار می گردند خودم هم کارم ازاده و ربطی به تحصیلم نداره این حرفها را گفتم نامی جان بدونی که معلومه دنبال کار تو ایران نبودی و گرنه انقدر غلیظ صحبت از مهندسی نمی کردی حالا مساله ای نیست اگه فکر می کنی برای مهندس ها راحت کار خوب گیر میاد چند تا کار برای دوستای من که الان همشون فوق گرفتن و مکانیک . عمران و صنایع خوندن پیشنهاد کن البته همشون الان سر کار میرن اما بسیار پایین تر از انچه خوندن و بلدن با حقوق ماهی 500 تومن که هیچ کدوم جرات نمی کنن زن بگیرن
تازه الانم چند وقته بازار تهران ا.ع.ت.صا.ب. شده و قراره دولت فردا و پس فردا را به بهانه گرمای هوا تعطیل کنه
امیدوارم موفق باشی
اشکان جان ببینید من نمیگم من مهندس بودم که یه پوز داده باشم ولی منظوره من اگه گرفته باشی خوبه کاره توی شرکت خییلی فرق داره با عملگی این منظوره من هست
توی ایران من دنبال کار نرفتم ولی اینجا هم انتظار این کار هارو ندارم من واقعا موندم خوشبختی خوشبختی توی آمریکا یعنی این کارها؟
این مثال خوب فکر کنین
شما یه اتاق تمییز دارین یه اتاق کثیف اتاق تمییز آمریکا کثیف ایران
من قبول دارم توی اتاق تمییز آرامش هست نظم هست حالا اگه دستون بسوزه توی اون اتاق تمییز دیگه براتون فرقی نداره اتاق تمییز هستین با کثیف چون درده دسته بیشتر آزار میده شما رو اینجا هم همینه اتاق تمییز ولی یه درد این کارا هست که اینجا باید بکنین من واقعا برام این تیپ کارا هزم نمیشه انجامش
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، yek_mosafer ، OverLord ، lexington
(2010-07-10 ساعت 22:29)N.D نوشته:  
(2010-07-10 ساعت 19:53)ashkan58 نوشته:  سلام
جدیدن مد شده هر کی میاد تو این سایت میگه من مهندسی خوندم ویک جوری صحبت از مهندسی میکنه انگار الان دهه 60
مشکل بعدی هم بعضی از دوستان دانشگاه جامع علمی کاربردی ( داره منحل میشه) و غیر انتفاعی درس می خونند میگن ما دانشگاه سراسری درس خوندیم
قصد کلاس گذاشتن و این حرفها را ندارم اما من الان دارم فوق لیسانس صنایع در دانشگاه سراسری (نه غیر انتفاعی) می خونم انقدر مهندس مهندس نمی کنم تازه جالبه بدونین خیلی از دوستای من دربه در دنبال کار می گردند خودم هم کارم ازاده و ربطی به تحصیلم نداره این حرفها را گفتم نامی جان بدونی که معلومه دنبال کار تو ایران نبودی و گرنه انقدر غلیظ صحبت از مهندسی نمی کردی حالا مساله ای نیست اگه فکر می کنی برای مهندس ها راحت کار خوب گیر میاد چند تا کار برای دوستای من که الان همشون فوق گرفتن و مکانیک . عمران و صنایع خوندن پیشنهاد کن البته همشون الان سر کار میرن اما بسیار پایین تر از انچه خوندن و بلدن با حقوق ماهی 500 تومن که هیچ کدوم جرات نمی کنن زن بگیرن
تازه الانم چند وقته بازار تهران ا.ع.ت.صا.ب. شده و قراره دولت فردا و پس فردا را به بهانه گرمای هوا تعطیل کنه
امیدوارم موفق باشی
اشکان جان ببینید من نمیگم من مهندس بودم که یه پوز داده باشم ولی منظوره من اگه گرفته باشی خوبه کاره توی شرکت خییلی فرق داره با عملگی این منظوره من هست
توی ایران من دنبال کار نرفتم ولی اینجا هم انتظار این کار هارو ندارم من واقعا موندم خوشبختی خوشبختی توی آمریکا یعنی این کارها؟
این مثال خوب فکر کنین
شما یه اتاق تمییز دارین یه اتاق کثیف اتاق تمییز آمریکا کثیف ایران
من قبول دارم توی اتاق تمییز آرامش هست نظم هست حالا اگه دستون بسوزه توی اون اتاق تمییز دیگه براتون فرقی نداره اتاق تمییز هستین با کثیف چون درده دسته بیشتر آزار میده شما رو اینجا هم همینه اتاق تمییز ولی یه درد این کارا هست که اینجا باید بکنین من واقعا برام این تیپ کارا هزم نمیشه انجامش
نامی جان من برام این سوال شده که قبل از اینکه بری آمریکا چه فکری در مورد کار تو آمریکا میکردی یا فکر میکردی چه کاری گیر میاری.
جواب این سوال بدرد خیلی از دوستانی که هنوز نیومدن آمریکا میخوره
2010AS3xxx
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، N.D ، yek_mosafer ، laili ، OverLord ، یه مهاجر ، farzad24 ، nnazi_2005 ، lexington ، mary joon ، zara man
باز هم سلام

محسن جان من اسم از دانشگاه ازاد نیاوردم چون همانطور که خودتون هم گفتید بعضی واحدهای ان مثل علوم تحقیقات کیفیت بسیار بالایی دارند ( هر چند بعضی از واحدهای ان هم ....) و من هم منظورم در تایید حرف خود شما بود که در مورد مدرک مهندسی گرفتن ویا مهندس بودن صحبت کردید
در مورد سهمیه هم چون من خودم الان دارم درس می خونم می بینم انهایی که با دانش خود وارد دانشگاه شدند در چه سطحی هستند انها که با سهمیه امده اند درچه سطحی هستند مثلا یک بنده خدایی در سن 50 سالگی امده همانطور که خود شما هم گفتید مسایل ابتدایی هم نمی داند جالب اینجاست که امتحال پایان ترم هم نیامد اما برایش غیبت رد نکردند چون ایشان در سفر.ها.ی استا.نی با محمود ... بودند ود اخر هم نمره ایشان از من بیشتر شد اما خدمت frozen هم عرض کنم که اینها کلا رشته های انسانی را شخم زده اند و حتی اخیرا هم دیدید که مشکل انتخابات را از علوم انسانی می دیدند!!!
اما خدمت نامی عزیز هم عرض می کنم که نگاه کن عزیز سطح کارها باهم برابر نیست شما اگر پست صفحه من را می خواندی متوجه می شدی که من هم اگر امریکا بیایم قطعا کارم پایین تر از ایران است اما خوب به شما حق می دهم که هر کاری را قبول نکنید
اما یک مساله که در مورد ایرانیانی که می خواهند با لاتاری به امریکا بروند این است که متاسفانه نگاه بیشتر کارمندی دارند و فکر می کنند که انجا هم مثل ایران می توانند یکجا 30 سال کار کنند در حالی که در امریکا کار هم خود یک بیزنس است شما ممکن است یک کار را پیدا کنید اما 6 ماه بیشتر انجا دوام نیاورید و معمولا مردم امریکا چندین بار شغل خود را عوض می کنند به نظرم اول وضع مالی خود را مشخص کنید بعد تصمیم بگیرید مدرک تحصیلی خود را از ایران یا امریکا بگیرید سپس مشخص کنید که قصد ادامه تحصیل برای فوق و دکترا دارید یا نه ؟بعد به نظرم در این مدت که مدرک خود را می گیرید با چشمان باز اطراف خود را نگاه کنید و ببینید چه بیزینسی انجا بهتر است و چه کاری می توانید انجام دهید من در شهر دالاس ابمیوه فروشی 60000 دلاری هم دیدم بعد ارام ارام خود را می توانید بالا بکشید انجا مثل ایران قوانین یک شبه عوض نمی شوند همانطور که گفتم الان به خاطر افزایش سنگین ویک شبه مالیات بازار تهران یک هفته است که تعطیل است و دولت به بهانه افزایش دما فردا و پس فردا را تعطیل اعلام کرده است تا غایله بخوابد
به سوال سراوین عزیز هم پاسخ بدی خیلی خوب میشه
برای شما ارزوی موفقیت دارم
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هشدار
تا عمر گرانبها بدان نفروشی
پاسخ
تشکر کنندگان: yek_mosafer ، Ashkan78 ، OverLord ، Hossein81 ، farzad24 ، mohsen324 ، sanaz2010 ، nnazi_2005 ، lexington
ای بابا چرا انقدر همدیگر را می زنید. یک کم مهربان تر باشید. بعضی وقت ها انقدر بحث های دوستان به حاشیه میره که هیچ ربطی به تاپیک نداره. من الان یک شش ماهی هست که در آمریکا هستم. برای دکترا پذیرش گرفتم. هزینه بیمه، شهریه، کتاب و سفرهام با دانشگاه هست. از دانشگاه گرنت گرفتم که حدودا سالی 21 ، 22 هزار دلار برای خرج زندگیم بهم خواهند داد. روزهای اولی که اومده بودم اینجا حتی شاید تا یک ماه پیش خیلی داغون بودم. من به عنوان یک دختر مجرد که همیشه کنار خانواده ام زندگی کردم و با خانواده ام رابطه عاطفی زیادی داشتم؛ شرایط خیلی عجیب و غریبی را تجربه کردم. 4 تا جابه جایی در 4 ایالت آمریکا، کلورادو، مینوسیتا، فلوریدا، تگزاس. سخت ترین جا به جایی من رفتن به فلوریدا بود. تصمیم به جا به جایی در کمتر از دو روز !!!!!یادم میاد که شب قبل از حرکتم به صدای فروغ گوش می دادم شعر تولدی دیگر. چقدر این شعر با حال و هوای من همخونی داشت و چقدر هم تلخ بود. هیچ کسی را آنجا نمی شناختم و چون هنوز گواهی نامه رانندگی نداشتم مجبور شدم برم یک هتل نزدیک به دانشگاه که شبی 123 دلار بود!!!!!!!!!!!!! این شهر های آمریکا انقدر بزرگ هستند و انقدر حمل و نقل عمومی داغونی دارند که بی ماشینی خیلی سخت هست. یادم میاد روزی که داشتم به فلوریدا می رفتم موبایلم را 7 ، 8 ساعت قبل پرواز گم کردم. چه شبی بود. چمدانهایم را 4 ، 5 بار باز کردم و دوباره بستم به امید پیدا شدن موبایلم. کمرم هم از فشار استرس در حال گرفتن بود. دیگر در فکر این بودم که رسیدم فلوریدا برم یکی از نمایندگی های تی موبیل و بگم گوشیم را گم کردم. واقعا بسیار اتفاقی در دقیقه نود گوشی موبایلم پیدا شد. در ماشین یکی از دوستان جا مانده بود. وقتی به سمت فرودگاه می رفتم انقدر احساس غریبی داشتم که نگو و نپرس. این فرودگاه های آمریکا خیلی بزرگ هستند و اگر تنها بخواهید به فردوگاه بروید و یک سری چیزها را ندانید خیلی راحت از پرواز جا می مانید. در هواپیما همش به این فکر می کردم که بعدش می خواهم چیکار کنم. وقتی وارد فرودگاه تمپا در فلوریدا شدم یهو همه چیز یادم رفت. چه طراحی داشت و چقدر به من احساس شادی عجیبی داد. بعدها از دوستانم شنیدم که طراحی این فرودگاه در نوع خودش در آمریکا بی نظیره. حالا بقیه اش باشه برای یک روز دیگه.
کیس نامبر: 2010AS00002xxx
دریافت ویزا: روز مصاحبه (17 نوامبر)
پاسخ
ساسان جان من فورشندگی صندوق دار این هاتو ذهنم تجسم میکردم
بعد من اینجا برای درس اومدم نه کار ولی حالا میبینم اگه همون کاره ساختمانی هم گیر میاد دوستمون باکله میره
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: yek_mosafer ، seravin ، Ashkan78 ، ParsTrader ، nnazi_2005 ، OverLord ، lexington
در تائید صحبت دوستان همه کسانیکه به حالت ما دارن مهاجرت میکنن و بین 20 تا 35 سال سن دارن خودشونو باید واسه کارهای سطح پایینتر از اون چیزیکه تو ایران داشتن آماده کنن..مگر اینکه سرمایه بزرگی ببرن و یه بیزینسی راه بندازن..خوشبختانه اکثر دوستانیکه دارن میرن دارای تحصیلات دانشگاهی و تجربه کاریند و قدر موقعیتهارو تو زندگیشون درک میکنن که این خودش یه آمادگیه ذهنی و روحی رو برای مهاجر ایجاد میکنه..من خودم به شخصه چندین سال تجربه کاری دارم و چند تا کارو از صفر شروع کردم تو موقعتای مختلف و سخت.اونجا که دیگه جای خود داره..Wink

به امید موفقیت همه دوستان چه تو ایران و چه در خارج ایران.
Lottery 2010
U.S Citizen
Los Angeles, CA

Nothing is impossible
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، farzad24 ، frozen mind ، laili ، sanaz2010 ، nnazi_2005 ، OverLord ، lexington ، zara man ، Linspire ، omino ، shatsi
وقتی از فرودگاه تمپا خارج شدم یک تاکسی گرفتم که 45 دلار ازم گرفت تا من را رساند به هتل. اتاقم انقدر بزرگ بود که می تونستم توش فوتبال بازی کنم با یک تخت سایز کینگ که پنجره آن رو به استخر بود. به محض چک کردن ایمیل هام یک ایمیل از دانشگاه تگزاس ؛ مدیکال سنتر در هوستون دریافت کردم که ازم خواسته بودند بهشون زنگ بزنم. وقتی زنگ زدم بهم گفتند که ما تو را پذیرفته ایم . اون لحظه خوشحال شدم چون در رشته من رتبه دانشگاه تگزاس خیلی بهتر بود. از یک طرف هم تنش داشتم که نیومده باید یک جا به جایی دیگر داشته باشم. اولش یک کم برای خودم گریه کردم بعد رفتم یک دوش گرفتم تا یک خورده از تنش هایم کم شود. تصمیم گرفتم برم بیرون دانشگاه USF را ببینم و یک چیزی بخورم. واقعا فکر نمی کنم برای کسایی که آمریکا نیامده اند بتوانند تصوری از خیابانها و اتوبانهای اینجا داشته باشند. از در هتل که اومدم بیرون رو به رویم دانشگاه قرار داشت. دقیقا رد شدن من از خیابان یک 15 دقیقه ای طول کشید. تعداد چراغ راهنما های سر چهار راه حدودا 20 تایی بود و من مبهوت که این همه چراغ و این همه لاین . هر مسیری 6 لاین داشت!!!!!!!! بعد از این که از خیابان رد شدم و کمی راه رفتم بهم ثابت شد پیاده دانشگاه رفتن یک کار خیلی احمقانه ای هست و بر اساس نقشه ای که دست من بود دست کم یک دو ساعتی پیاده روی تا دانشکده من بود. تصمیم گرفتم برم یک چیزی بخورم تقریبا 24 ساعت میشد که چیزی نخورده بودم و از شدت استرس و فشار عصبی معده دردی گرفته بودم که از شدت درد به خودم می پیچیدم. این معده درد از برکات حضور من در آمریکا است من هیچ وقت این معده دردو در ایران تجربه نکرده بودم. من به شدت از آشغال خوردن متنفرم و در آمریکا تا دلتان بخواهد از این ها فراوان است. وارد یکی از این فست فود فروشی های شدم و با اکراه به دنبال یک ساندویج کمی سالم تر بودم. در اینجا از شما سایز ساندویج، نوع نان این که از گندم کامل باشه یا آرد سفید. این که نون را گریل کنند یا نه و هزار تا سوالهای دیگر می پرسند. واقعا دلم می خواست سرمو بزنم به دیوار. این که چه سسی بزنن هزار تا چیز دیگر. مشکل من دو تا چیز بود یکی زبان و یکی دیگر این که آدم تا حالا این سسها را امتحان نکرده که بگه چی می خواد. من در اون لحظه همش یاد پست های آرش در سایت می افتادم. آخر سر یک چیزی سفارش دادم که اگر از من بخوان دوباره اونو سفارش بدهم بلد نیستم. بعد از آن یک کم خرید گروسری رفتم چند تا دانه پرتقال، آب، بیسکویت. خریدم. دیگه داشت خورشید غروب می کرد که من خودم رو رسوندم هتل و فهمیدم هتل شاتل داره که تا فاصله 3 مایلی از هتل را مجانی پوشش می دهد. کلافه بودم نمی دونستم تا چند شب اینجا موندگارم. حساب بانکیم هم که نا محدود نبود. شروع کردم به گوش دادن نوار شازده کوچولو.... و این اولین شب من در فلوریدا بود.
کیس نامبر: 2010AS00002xxx
دریافت ویزا: روز مصاحبه (17 نوامبر)
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان