ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-05 ساعت 16:47
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-21 ساعت 18:34 توسط ParsTrader.)
با درود به همه بچه های گل مهاجر سرا . من هم برای اولین بار هست که مطلب می نویسم . البته کمی از گرفتن ویزای ما میگذره ولی دوست داشتم که من هم تجربیاتم را با بچهای دیگه قسمت کنم .
مصاحبه ما که دو نفر هستیم در تاریخ 8 می بود که چند روز هم زودتر رفتیم ولی الان که فکر میکنم میبینم فقط استرس باعث شد که چند روز زود تر بریم چون کارهای پزشکی همون روز که رسیدیم تا بعد از ظهر انجام شد . ما هتل اواری 4 ستاره رفتیم بسیار هتل تمیزی بود قابل توجه کسانی که به تمیز بودن هتل حساس هستند . غذای هتل هندی بود . نهار و صبحانه هم دادند .غذا های ایرنی هم بعضی وقت ها داشتند مثل قورمه سبزی . هتل استخر و سالن بدن سازی و دیسکو و این امکانات را هم داشت که ما چون بیشتر وقتمون را به گردش اختصاص داده بودیم وقت ورزش و دیسکو نداشتیم .
واکسن ابله مرغان هم برای من زدن 250 درهم . واکسن دیفتری کزاز هم برای همسرم زدند 100 درهم .
برای گردش در دبی هم ما به توصیه دوستان مهاجر سرایی گوش کردیم و از مترو استفاده کردیم و یک کارت نقره ای هم گرفتیم برای هر نفر 20 درهم که کلی جاها میرفتیم و میگشتیم با هزینه بسیار کمتر از تاکسی.
روز مصاحبه هم با اقای حسین پور هماهنگ کردیم که انسان بسیار نازنینی هستند . البته کسانی که کار بردن مسافر ها را به سفارت انجام میدن همگی خوب هستند ایشان هم که ما تجربه داشتیم بسیار دلسوز و خوب بودند . راس ساعت 4:00 صبح امدند درب هتل ما که تا صبح نخوابیدیم از ترس اینکه نکنه جا بمونیم البته ساعت موبایل را کوک کرده بودم و به ریسپشن هتل هم سفارش کرده بودم که ما را راس ساعت 3:30 بیدار کنه . به هر حال خیلی دقت کردیم چیزی جا نگذاریم و به امید خداوند مهربان راه افتادیم. یک ساعت و نیم در راه بودیم البته هوا تاریک بود و اتوبان هموار تا بالاخره رسیدیم . چند تای پرنده تازه از اشیانه بیرون زده بودن در پی روزی خویش درست مثل ما . ولی ما زرنگ تر بودیم . بعد از اون چند تا گربه دیدیم . رایحه خوش گل در فضای بیرون سفارت روحمان را نوازش می داد جاتون خالی . این وقت هم که اصلا خیال نداشت بگذره تا ساعت هشت و نیم بشه ما بریم تو ببینیم چی میشه بالاخره .لحظات نفس گیر بود امروز میتونه سرنوشت ادم عوض بشه و کلا مسیر زندگی تغییر کنه این فکری بود که تو ذهنم نا ارامی ایجاد میکرد .
یواش یواش حوصله ام سر رفته بود ولی خدا را شکر که یک خانواده ایرانی دیگه هم از راه رسیدند 4 نفر بودند . بسیار متشخص و محترم خانم و اقا به همراه دو دخترشان .کمی با هم حرف زدیم تا اشخاص دیگر هم رسیدند و جمعیتی شدیم . نگهبان ها امدند و مدارک همه را چک کردند وبه نوبتی که روی صنندلی ها نشسته بودیم رفتیم داخل که طبیعتا ما دو نفر اول بودیم . بعد از باز دید بدنی و تحویل دادن کوله پشتی مدارک را با خودمان بردیم داخل. شماره001 را به مادادند. راهنمایی کردند تا نشستیم در جایی که باید. بعد خانمی لاغر اندام ولی ایرانی ما را صدا زد و مدارک لازم را از ما گرفت و در حالی که مدارک را میگرفت سوالاتی هم میپرسید که من فکر کردم شاید مصاحبه که میگن همین باشه .بعد یک عدد برگه ابی رنگ در اورد که ما فکر کردیم یعنی اف بی ای چک . در حالی که نا امید شده بودم از گرفتن ویزای یک ضرب . دیدم گفت :شما لطف کنید این پول را بریزید به حساب در باجه اول . من و همسرم دوباره گل از گلمان شکفت و این حقیر راهی باجه اول شدم به منظور واریز همان نفری 330$ که چون پول خرد نداشتم 700$ دادم البته امیدی به برگشت باقی مانده ان نداشتم ولی دیدم که باقی ان را با احترام تمام پس دادند در اینجا بود که احساس کردم امروز شانس با ماست چون بعضی از دوستان نوشته بودند که اگر خورده نداشته باشید باقی پول را که همانا 40$ ناقابل برای اون ها و کلی پول با ارزش برای ماست از کف خواهی داد . به هر حال نشستیم تا نوبتمان شود برای مصاحبه که همان مرد قصه ها ما را صدا زد .خیلی خوش بر خورد و سر حال با ما سلام و احوال پرسی کرد و صبح بخیر گفت. داخل اتاق مخصوص شدیم و شروع کرد به سوال پرسیدن . که همه سوالات همان های بود که در داخل فرم قبلا داده بودیم بعد از مدتی مکس گفت تبریک می گویم شما ویزا گرفتید . با ور کردنش سخت بود ولی بالاخره موفق شدیم . امید وارم که همه بچه های گل مهاجر سرا ویزاشون را بگیرند و اون های هم که اف بی ای چک خوردند مثل پسر عموی گل من زود تر کلیر بشن . راستی اگر کسی خواست با اقای حسین پور به ابوظبی بره این شماره اقای حسین پوره
اگر وقت زیادی اوردید از دبی مال و امارات مال و ابن البطوطه حتما دیدن کنید . تور صحرا یادتون نره .
ساحل جمیرا مواظب باشد نسوزید افتاب خلیج فارس خیلی سوزندس . برای خرید هم برای ما ایرانی ها چند تا فروشگاه هست به اسم مکس و اس پلش و یک جای هم که اکثرا تور ها شما را میبرن برای خرید به اسم جبل علی با پول ما میشه از این جا ها خرید کرد . ... راستی ویزا بعد از سه روز کاری میاد پست دبی . جمعه و شنبه هم تعطیله.
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-07 ساعت 02:23
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-26 ساعت 18:09 توسط eghtesad.)
نوبتی هم باشه نوبت سفرنامه ماست
شرایط : ۲ نفر زن و شوهر برنده مرد و معاف از سربازی،هر دو لیسانس مهندسی، هر دو شغل خصوصی، تمکن مالی ۱۳۰ میلیون تومان + ۹۵ میلیون تومان از بانک ملت،سفر خارج زیاد
ما ۳شنبه به سمت دوبی با پرواز ماهان حرکت کردیم حدود ظهر رسیدیم هتل کراون پلازا که چون همیشه همونجا میریم و با دورو برش آشنا هستیم بازم همونجا رفتیم ، ساعت ۴.۵ با وقت قبلی که از nmc گرفته بودیم که البته اصلا مهم نبود رفتیم بیمارستان حدود ۳ ساعت کارمون طول کشید دکتر شوکولا که یه کم بد اخلاقه به هیچی گیر نداد حتی از آبله مرغون هم نپرسید ، همونجا با خانم ملیکا آشنا شدیم و قرار شد روز ۵شنبه ساعت ۵،۴۰ صبح بیان دم هتل دنبالمون با نفری ۱۵۰ درهم، خلاصه حدود ۷،۵ از بیمارستان اومدیم بیرون و شانس آوردیم عوض اینکه بریم هتل(چون هتلمون به بیمارستان خیلی دوره) رفتیم سیتی سنتر یه کم بچرخیم تا رسیدیم اونجا از بیمارستان زنگ زدن که دوباره برگردین که دکتر کارتون داره( حتما شماره موبایل دوبی داشته باشین واسه این وقتها) ما هم با عجله برگشتیم چون گفتن دکتر ساعت ۸،۵ میره، رسیدیم و مستقیم رفتیم پیش دکتر اونم گفت که جواب آزمایش خون من (خانم ماجرا) اومده و یه اوفونتی که مربوط به یه بیماریه بدیه رو تو خونم نشون داده و من دوباره باید آزمایش بدم که البته چون از خون قبلی مونده بود دیگه خون ندادم ولی ۱۳۰ درهم گرفتن، دیگه ما تا فردا عصر چقدر نگران بودیم بگذریم، فردا عصری دوباره رفتیم nmc که پرستار دکتر گفت که مشکلی نداشتین و ما اشتباه کرده بودیم فقط میخواستن پول بگیرن انگار! ما هم که کلی حرصمون درومده بود واسه اینکه آرامش پیدا کنیم رفتیم یه رستوران لبنانی بنام وافی تو دوبی مال که روبروی فواره های معروف اونجاست تا ساعت ۱۲ شب اونجا نشستیم غذاش خیلی خوبه مخصوصا هموسش یا خموس، فواره ها هم هر نیم ساعت یکبار با آهنگی زیبا روشن می شدند حتما اونجا برید. شب که رفیم هتل آقای شوهر رو مجبور کردم که برای اولین بار فرمهای پر شده رو بخونه (آخه همه کارها رو من کردم) تا لااقل بدونه چی به چیه اونم در عرض ۵ دقیقه همرو خوند!
صبح ملیکا خانوم با یک ماشین ون اومد دنبالمون ما ۶ نفر بودیم یک زن و شوهر میانسال و یک پسر مجرد با دوستش که همه لاتاری بودیم به غیر از دوست اون پسر که همراه اومده بود، خلاصه ما اولین نفر رسیدیم به سفارت، بعد از ما خیلی ها اومدن ولی وقت نشد شرایطشون رو بپرسیم، من کت وشلوار اسپرت پوشیده بودم که بیرون سفارت کتمو درآورده بودم از فرط گرما و شوهرم بلوز مردونه چهار خونه و شلوار کتون پوشیده بود نیمه رسمی بدون کراوات کلا توی این فصل به نظر من کراوات یا کت لازم نیست فقط مرتب باشید کافیه فقط یکی دو نفر از آقایون کراوات داشتن که فکر کنم تا برن تو پدرشون درومد. ساعت ۸ درهارو باز کردن و به ترتیب رفتیم تو و روی صندلی ها نشستیم شماره ما ۳ بود، اول صدامون کردن برای دادن مدارک که همون خانوم تپل ایرانی ازمون گرفت زیادم بداخلاق نبود، من گفتم توی فرمها اشکال داشتم که گفت ۲ سری فرم از شما دارم که با تاریخهای مختلف رسیده منم گفتم آخریه تصحیح شده و همونو گذاشت ازمون نفری ۳ تا عکس خواست که من همون عکسهای قبلی رو دادم (چون تو اونها بهتر افتاده بودم) و ایراد نگرفت ولی برای شوهرم عکس جدید دادم(چون تو اونها بدتر افتاده بود) ، من دیدم که روی فرم شوهرم بزرگ به انگلیسی نوشت معاف و ۲ تا برگ پست هم برای هر کدوممون پر کرد و گذاشت روی مدارک از ما ترجمه شناسنامه، کارت ملی، قباله ، کارت سربازی، تمکن مالی و آخرین مدرک تحصیلی شوهرم رو گرفت و هیچ مدرک اصلی رو نخواست ، بعد گفت که برید ۶۶۰ دلار پرداخت کنید و بعد برید باجه کناری برای انگشت نگاری از ما هیچ سوالی هم نکرد. بعد از انگشت نگاری ما دوباره نشستیم منتظر، اینبار شمارمونو برای مصاحبه خوندن ، ما با خانم سارا مصاحبه داشتیم که البته مارو تو اتاق نبرد و توی همون سالن بودیم، سارا خانوم مثکه اصلا حوصله نداشت از اول تا آخر اخم کرده بود و خیلی کم به ما نگاه میکرد، فرمها رو داد امضا کردیم و قسم خوردیم،
سوالاتی که از ما پرسید:
این کسی که توی فرمها نوشتید در آمریکاست کیه؟ دایی من
چند وقته آمریکاست؟ حدود ۴۰ سال
آمریکا کجا میرید؟ سانفرانسیسکو پیش داییم
آقا شما دیپلم دارین، لیسانس یا فوق لیسانس؟ لیسانس مکانیک( حالا فرمها جلوشه ها)
اونجا چی کار میخواهید بکنید؟ سعی میکنیم همین کاری رو که الان داریم میکنیم را ادامه بدهیم
شرکت مال خودتونه؟ بله
خانوم شما چه کار میکنید؟ منم در یک شرکت خصوصی کار میکنم و لیسانس الکترونیک دارم
توی سایت پست ثبت نام کردید؟ بله
برگه های پر شده پست رو گذاشت کنار و گفت مدارک شما کامله فقط کمی طول میکشه که کارتون انجام بشه با شما تماس میگیرند. مارو میگی مونده بودیم که بلاخره ویزا رو گرفتیم یا کلیرنس خوردیم که من پرسیدم چقدر طول میکشه گفت ۴تا ۵ روز که نفس راحتی کشیدیم، راستی کلا از ما هیچ مدرک اصلی نخواستن و از اول تا آخر نه سارا خانوم لبخند زد و نه ما کلا همه بداخلاق بودیم انگار،
وقتی اومدیم بیرون دیدیم که به اون پسر هم یکضرب ویزا دادن اون هم معاف بود با شغل خصوصی ولی اون زن و شوهر میانسال کلیرنس خوردن به خاطر سربازی ارتش آقا. به ما هیچ برگه ای ندادن و ما دست خالی از سفارت اومدیم بیرون.
ما ۵ شنبه مصاحبه داشتیم و چون جمعه و شنبه سفارت تعطیله ما از ۱شنبه منتظر ایمیل بودیم البته کیس ما توی سایت ceac از همون ۵شنبه نوشت issued,
۲شنبه ۱۰ صبح یه ایمیل برای شوهرم اومد با یک شماره پیگیری برای پست که وقتی اون شماره رو توی سایت empost زدیم نوشت که ۲ صبح بسته رسیده به امپوست دوبی، ما فکر میکردیم این یعنی پاسپورت هر دومون رسیده ولی فقط پاسپورت شوهرم اومده بود و گفتن مال من نرسیده (کلا من بد شانس بودم تو این مسافرت) ما هم اول فکر کردیم فردا بریم ابوظبی ولی ملیکا خانم گفت نیاین شاید فردا بسته تون برسه ولی فردا هم نرسید و سفارت هم تلفنی جوابی به ما نداد ما هم پروازمون همون روز ۳ بعد از ظهر بود، ملیکا خانوم گفت من ظهر میرم ابوظبی و لازم نیست شما بیاین فقط برین پروازتونو بندازین واسه شب (واسه تغییر پرواز نفری ۴۵ درهم جریمه دادیم البته شانس آوردیم جا داد)، بلاخره ملیکا خانوم ساعت ۴ زنگ زد و گفت به سختی پاستونو پیدا کردم و سفارت یادش رفته بود بفرسته پست و شانس آوردین پیدا شد و از این حرفها، خلاصه ما پاس و پاکتو ساعت ۶.۵ گرفتیم ۵۰۰ درهم هم به ملیکا خانوم دادیم وهرچی چونه زدیم کمتر قبول نکرد و گفت خیلی زحمت کشیدم(یادتون نره که پاکتو اصلا باز نکنید که مجبور میشین دوباره ببرید سفارت براتون پلمپ کنه البته خودششون گوششو بریدن) . از اونجا یه راست رفتیم فرودگاه که ۱۰ شب پرواز داشتیم، خلاصه سفر پر ماجرایی بود ولی خدا رو شکر که لااقل با ویزا برگشتیم، از من به شما نصیحت اولین روز کاری بعد از اینکه کیستون توی سایت ceac نوشت issued برین دم سفارت و خودتون پاستونو بگیرین ملیکا خانوم میگفت خیلی ها این کارو میکنن. امیدوارم مثل سفرنامه های دیگه که کلی به درد ما خوردن و مارو راهنمایی کردن، این سفرنامه هم راهنمایی برای دوستان باشه، به امید گرفتن ویزا برای همه (البته دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
راستی دوستان یادم رفت بنویسم که حتما واکسن آنفولانزا بزنید ، ما هم به خاطر محکم کاری زده بودیم فکر نمی کردیم لازم باشه ولی توی سفارت با چند تا خانواده آشنا شدیم که دکتر شوکولا به زور براشون واکسن آنفولانزا رو زده بود و به بعضی ها هم که اعتراض کرده بودند گفته بود تا شما برید آمریکا فصل سرما شروع میشه، پس یادتون نره، به خود پاستور بگید براتون میزنن
در ضمن ما مدارک اسپانسر رو هم برده بودیم که اگه به برگه زپرتیه تمکن بانک ملت که نه روی سربرگ بود و نه مهر برجسته داشت گیر دادن اونو ارایه بدیم که چیزی نگفتن و لازم نشد
2013as74##/ افراد كيس: ٢ نفر/ ارسال فرمها: با ايميل/ كارنت: ماه می/ مصاحبه: ابوظبي هفته آخر مي/ ویزا: یکضرب / مقصد: سانفرانسيسكو
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-14 ساعت 21:43
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-21 ساعت 18:31 توسط ParsTrader.)
هتل ما هتل آپارتمان اسکای لاین بود 4 ستاره که بسیار هتل خوب و عالی بود هم سرعت اینترنت عالی و در ضمن مجانی ،تمیز و ناهار خوب که مورد پسند ایرانی ها هست شبی 300 درهم و بهتر از همه به مترو ایستگاه رقه خیلی نزدیک بود پیاده 4-5 دقیقه .البته یک لیدر کلاه بردار داره به نام عمو مهران مرادی که فقط مخ تیلیت میکنه و قیمت تورهاش هم وحشتناک بالاست.یعنی اگر یک چرخ بزنید تورها حداقل 20-40 درهم پایین تر هست.ما که کارت مترو داشتیم و کل شهر را با مترو چرخیدیم و پول مفت هم به کسی ندادیم (تاکسی خیلی گرونه حداقل مسیر 10 درهم ،فقط هم تاکسی کرم سوار شوید که ارزونتره) رفتار کارکنان هتل خیلی خوب بود.
ما سه روز قبل از وقت سفارت به دبی رفتیم (چون روز جمعه بیمارستان تعطیل است) سر دو روز جواب آزمایشات ما آماده شد و هیچ واکسن و کار اضافی در nmc انجام ندادیم و هزینه ما نفری 425 درهم شد.
بعضی از دوستان میگویند وقت بیمارستان لازم نیست (البته درست میگویند) ولی ما گرفتیم و خوب هم شد که گرفتیم چون اگر نگرفته بودیم بعلت تعطیلی مبعث رسول ما را پذیرش نمیکردند و ما با ارائه وقت دکتر شوکلا پذیرش شدیم و کارهامون انجام شد.
مدارک لازم برای بیمارستان: 1-کارت واکسن بین المللی به همراه کپی 2- 3 قطعه عکس 3- کپی پاسپورت 4- کپی وقت سفارت
قبل از ورود به بیمارستان با خانم ملیکا صحبت کردم و ایشان قیمت 200درهم برای ما دو نفر اعلام کرد و وقتی من گفتم قبلاً گفته بودید 150 درهم ،گفت اگر بچه ها بیشتر شدند 150 درهم میگیرم من به آقای علی زنگ زدم و ایشان 150 درهم برای دو نفر و اگر بیشتر باشیم 100 درهم اعلام کرد (اجاره ماشین برای رفتن به ابوظبی توقف 2-3 ساعت و برگشت از ابوظبی حدوداً 300 درهم هست)
بالاخره ما تصمیم گرفتیم که خودمون بریم nmc و با مترو راحت رفتیم چون بیمارستان روبروی مترو ابوهیل هست،حالا این خانم ملیکا همش تماس میگرفت بیاد دنبالمون که به خاطر قیمت بالاش ما گفتیم نمیخوایم و خودش آمد بیمارستان آنجا دوستان جدیدی را دیده بودیم و قرار شد با هم برویم ابوظبی که خانم ملیکا آمد بیمارستان شروع به صحبت کرد و با تخفیف گفت 120 درهم میبرم (البته نظر ما 100 درهم بود) و قرار شد که با ماشین فوردش که شیشه دودی هست خودش شخصاً بیاد دنبال ما و اگر بیشتراز 4 نفر بودیم 100 درهم از ما بگیره،خلاصه روز مصاحبه ایشان ما رو پیچوند و آقایی به نام کیوان (البته آقای بسیار خوب و وقت شناس ومودبی بودند)آمد دنبال ما با ماشین لندکروز و ملیکا یکی از هم هتلی های ما رو هم با خودش برده بود که با ما نیاد که نفری 100 درهم بدهیم بالاخره ما ساعت 5 صبح حرکت کردیم و 6:25 صبح بعد از ماشین ملیکا رسیدیم به سفارت (ملیکا 15 دقیقه زودتر حرکت کرده بود) بعد بدون اینکه کسی ببینه و متوجه شود که ما 120 درهم دادیم ملیکا ما رو برد و نفری 120 درهم را از ما گرفت تا بقیه نفهمند چون آنها نفری 150 درهم داده بودند.
ساعت 8 صبح مامور سفارت آمد و وقت سفارت را با پاسپورتها چک کرد و ساعت 8:10 دقیقه درب سفارت باز شد و بعد از بازرسی به داخل سفارت رفتیم و از وسط شمشادهای بلند رد شدیم و منتظر فرخواندن شمارممون شدیم ساعت 8:35 دقیقه شماره ما خوانده شد ابتدا مدارک برنده اصلی (کل ترجمه ها را خواستند و هیچ کدام از اصل مدارک را نخواستند) بعد مدارک همراه را خواستند که ترجمه مدارک تحصیلی را برگرداندند فقط توجه داشته باشید اگر بخواهید عکس جدید بدهید در این لحظه میتوانید بدهید وگرنه عکسی که قبلاً فرستادید اسکن میشود.سپس میفرستن صندوق که نفری 330 دلار پرداخت شود و بعد بر میگردید انگشتنگاری و منتظر میشوید تا شماره خوانده شود و مصاحبه شوید.
با ما یک خانم جوان و جدی مصاحبه کرد که میگفتن خانم سارا هست ما اصلا استرس نداشتیم و این مهم هست که استرس نداشته باشید چون آنها از داخل مانیتور شما رو نگاه میکنند و حرکات شما رو زیر نظر دارند مصاحبه کننده هم خیلی کم به شما نگاه میکنه چون از مانیتور داره شما رو میبینه،سئوالاتی که از ما پرسید 1-چرا خدمت نرفتی؟ چند سال ازدواج کردی 3- شرکتی که کار میکردی چی بوده 4- آمریکا کدام ایالت میری و بعد گفت 4 روز کاری زمان میبره تا ویزا صادر شود و ما خوشحال از سفارت خارج شدیم.
برای گرفتن گرین کارت باید استرس نداشته باشید و دروغ هم بهشون نگوید اگر احساس کنند که دروغ میگویید FBI Chek میدهند
البته خانم ملیکا به ما گفته بود که بلیط برگشت رو 2 روز بعد از وقت سفارت بگیرید و ما به حرف ایشان گوش کرده بودیم ومشکل ما از اینجا شروع شد نگو این نقشه این خانم هست برای چاپیدن بیشتر هموطنان عزیز
خانم ملیکا بعد از وقت سفارت با ما تماس گرفت و گفت ویزای شما حداقل 4 روز طول میکشه و باید بمونید اگر میخواهید من میتونم 2 روزه ویزا رو بگیرم هزینش هم چون 2 نفر هستید با تخفیف 400 درهم هست ما هم گفتیم خوب باز هم خوبه نباید بلیط رو عوض کنیم و جا رو تمدید کنیم قبول کردیم ، ایشان گفت کپی پاسپورتها رو برام بفرستید و ما هم اشتباه کردیم فرستادیم نگو کلاه برداری ایشان از اینجا شروع میشه چون اصلاً ایشون رو تو سفارت راه نمیدهند و همان روز مصاحبه هم فقط نقش راننده را داشت و پشت درب سفارت مانده بود و داخل راهش نداده بودند و خودش رو هم به ماموران سفارت نشان نمیداد و در ماشینش نشسته بود.
ایشون با کپی پاسپورت ما به سایت CSC که مربوط به پست ویزا هست رفته بود و ایمیل ما رو با ایمیل خودش عوض کرده بود همچنین ما آدرس پست دبی را داده بودیم و آدرس پست رو هم به ابوظبی عوض کرده بود تا وقتی ویزا پست میشه به ایمیل ایشان ایمیل زده شود و ما متوجه نشیم و ایشان برود ابوظبی پاسپورتها رو بگیره و بیاد بگه من رفتم زحمت کشیدم از سفارت گرفتم.
همین کار ایشان (تعویض آدرس پست توسط این خانم باعث شد ویزای ما در سفارت بماند ) چون سفارت با تغییر آدرس 24 ساعت بعد مدارک را تحویل پست میدهد و دوستان ما که با هم مصاحبه شدیم و با خانم ملیکا هماهنگ نکردن این مشکل براشون پیش نیومد و درست صبح روز دوم مدارک را از پست تحویل گرفتند(در حالی که تاریخ صدور ویزاها در یک زمان بود) در حالی که پاس ما و 2 نفر دیگه که گول این خانم را خوردیم در سفارت مانده بود.
به هر حال با هزار بدبختی و دعوا با این خانم رفتیم سفارت و پاسها رو گرفتیم و خدارو شکر به پرواز رسیدیم وگرنه تا 3 روز بعد پرواز نبود.
من تجربه کامل خودم رو گفتم تا دوستان گول افرادی مثل عمو مهران و خانم ملیکا رو نخورند که متاسفانه آبروی هرچی هموطن هست در خارج کشور برده اند و هر مسافر را بصورت اسکناس میبینند و فقط فکر پر کردن جیب خودشون هستند.
اصلاً هیچ مدرکیتون رو به افراد غریبه ندید چون اگر قبول شوید هیچکس کاری برای شما نمیتونه انجام بده و باید مراحل طی شود و برگشتتون روحداقل 3 روز بعد از زمان مصاحبه بگیرید تا خیالتون راحت باشه و این افراد سودجو استرس به شما ندهد.
امیدوارم برای همه عزیزان ویزای یک ضرب صادر بشه ، موفق باشید.
ارسالها: 80
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها من پنجم اگوست مصاحبه دارم ابوظبی
کسی برای همسفر هست؟
اگه کسی هست لطفا پیام خصوصی بزنید
2013AS102xx*کنسولگری :ابوظبي*عکس10++پست تی ان تی55 + ترجمه110
-----------------------------------------------------------------------------------------
كتگوري: F2A
تاريخ ارسال مدارك:6Jan 2015
تاريخ اپروو:7April 2015
ارسالها: 187
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
21
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
میخوام اولین نفر باشم که کلیر شدن احسان عزیز رو تبریک بگم اینجا.احسان جان رکورد زود کلیر شدن رو شکندی همسفر.مبارکت باشه.
راستی دوستان به محض اینکه برگشتیم ایران سفر نامه مفصل رو به تفصیل منوسیم
شاد باشین
شماره کیس:***2013AS00008 تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012 کنسولگری:ابوظبی افراد كيس: 2 نفر مصاحبه:نیمهٔ June . ویزا : یک ضرب مقصد : لاس وگاس سفر نامه
ارسالها: 35
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
5
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام دوستان عزیز مهاجر سرایی
ببخشید که مدتی طول کشید که سفرنامه خودم رو بنویسم اما حالا تجربه هامون رو با همه شما درمیون میذارم.
تعداد نفرات 3 نفر شامل من(معافیت خدمت و شغل آزاد) و همسرم(قبولی اصلی و هیئت علمی دانشگاه) و پسر 10 ماهه خودمون
ما چون کیس نامبرمون 8000 بود مصاحبه مون افتاد 9 جون برابر با 19 خرداد که یکشنبه بود. به همین خاطر مجبور شدیم پروازمون رو از شیراز ساعت 8 صبح 5شنبه بگیریم.هتلمون ارکید توی رقه خیابان 37 بود که فاصلش تا ایستگاه مترو حدود 5 دقیقه پیاده راه بود که این برای زمان اقامتمون خیلی کمکمون کرد.
تا رسیدیم هتل تقریبا ساعت 11 شد و وقتی رفتیم رسپشن هتل که آدم خیلی خوبی بود بهمون اتاق رو تحویل داد و خدمتکار هتل هم که اسمش رشید بود و پاکستانی بود تا آخر مسافرتمون خیلی کمکمون کرد.بعد از کمی استراحت و صرف ناهار ساعت سه و نیم راه افتادیم به سمت NMC برای مدیکال و ساعت 4 به وسیله راهنمایی های بسیار جامع آقای بیات عزیزبه راحتی به اونجا رسیدیم که همسرم میگفت تو این جزییات رو از کجا میدونستی که یکراست و بدون مشکل رسیدیم اینجا.جا داره که تشکر ویژه ای از آقای بیات و سفرنامه جامعشون بکنم.
خلاصه اینکه معاینات رو انجام دادیم و آقا پسر ما هم یک عدد واکسن نوش جان کرد.البته همسرم هپاتیت را سه مرحله اش را زده بود و mmr و سه گانه اش را هم توی مرکز بهداشت والفجر زد و من هم یک مرحله هپاتیت و mmr و سه گانه را همونجا زدم و کارت واکسیناسیون پسرم را هم ترجمه کردم و همراه خودم بردم .کلا 1650 درهم هزینه کلینیک NMC شد.در ضمن دکتر شوکلا که میگن بد اخلاقه اصلا اینطور نبود. موقعی که داشت پسرم رو معاینه میکرد و روی شکمش فشار میآورد پسرم قلقلیش میشد و میخندید دکتر شوکلا هم کلی خندید و سربه سر پسرم میذاشت.بعد از معاینه ها و تزریق واکسن دکتر گفت برای شنبه ساعت 9 شب نتیجه شما آماده هست.ما هم با مترو رفتیم سمت سیتی سنتر و تا ساعت 11 شب اونجا گشتیم و شب برگشتیم هتل.
روز جمعه با هتل هماهنگ کردیم که بریم پارک ساحلی ممزار بیچ که واقعا پارک زیبایی بود و تا سعت 12 اونجا بودیم و به خاطر گرمای هوا و اذیت شدن پسرمون با تاکسی برگشتیم هتل و عصر هم رفتیم یه گشتی توی میدان بنی یاس زدیم و شام رو هم KFC میدان بنی یاس خوردیم و برگشتیم هتل.
شبه صبخ با هماهنگی به هتل و استفاده از سرویس هتل به Outlet Mall واقع در جاده العین که اجناس برند های معروف را که به صورت تک سایز با قیمت های تغریبا نصف میفروختند رفتیم.بعد از مقداری خرید سرویس هتل ساعت دو و نیم اومد دنبالمون و برگشتیم دبی.عصر هم به دلیل خستگی بیرون نرفتیم.شب هم طبق هماهنگی قبلی که با خانم ملیکا کردم قرار شر یکشنبه صبح ساعت 5/5 بیاد دنبالمون.هزینه ای که خانم ملیکا از ما گرفت با کلی چک و چونه نفری 120 درهم شد.
یکشنبه صبح ساعت 4 از خواب بیدا شدیم و تا پایین اومدیم ساعت 5و ربع سده بود که دیدیم خانم ملیکا نیومده ولی همکارش آقای کیوان را فرستاده دنبالمونبا یک ماشین لند کروزر مشکی خلاصه ما و یک زوج دیگر را که بعد با هم دوست شدیم را از هتل اسکای لاین سوار کرد و ساعت 7 جلوی در سفارت پیاده کرد.
دیگه جزییات ساختمان سفارت را ازش میگذرم ومیرم سر اصل مطلب...
ابتدا شماره گرفتیم که شمتره هفت بهمون خورد.بعد از اینکه شماره مارو صدا زد ابتدا رفتیم پیش یک خانم ایرانی خوشپوش که مدارک را ازمون تحویل گرفت که فقط ترجمه ها رو از ما تحویل گرفت و پاسپورت هامون .بعد هم رفتیم پیش خانم چاق عصبانی که ازمون اثر انگشت گرفت و بعدش هم رفتم صندوق و 990 دلار را پرداخت کردیم و منتظر اعلام برای مصاحبه حضوری .بهد از 10 دقیقه خانم سارا صدا کرد شماره مون را و یه سری سوال کرد از خانمم و از من که سربازی نرفتی و کار دولتی ندارین و چون خانمم توی دانشگاه تدریس می کنه بهمون فرم سفید داد و گفت بعد از یک ماه ونیم به سایت مربوطه مراجه کنیم و اگر اسممون در اومده بود یه نفر را با پاسپورتها بفرستیم تا ویزا رو بهمون بدن به همین ترتیب ما هم به منتظران الویزاها پیوستیم. ولی چون تور 6 شب داشتیم مابقی روز ها رو به گشت وگذار توی جاهای دیدنی دبی نظیر ابن بطوطه و دبی مال و دیگر جاهای دیدنی اونجا گذروندیم.
اما چند تا نکته :
- تمکن مالی دو تا حساب 75 و 70 میلیونی داشتیم که به راحتی قبول کردن.
- اگر یک درصد هم فکر میکنید کلیرنس میخورید تورتون را 3 شب بگیرید که از این بابت کلی هزینه بیشتر نکنید
- مواظب جیب زن ها و دزد ها توی جاهای شلوغ باشید که دزد دوربین عکاسی ما رو توی هوا زد.
- پول خودتون را کلا به دلار همراه خودتون ببرید فقط اندکی درهم همراه خود داشته باشید.
- مترو دبی کار رفت و آمد را بسیار ساده کرده با خرید کارت سیلور هزینه های رفت و آمدتون یک چهارم میشه.
- حتما یه سیم کارت duبگیرید با شارژهای مختلفی که داره میتونید هم اینترنت با سرعت بسیار عالی با 5 درهم در 24 ساعت یا مکالمه بین الملل بیشتر یا اینترنت بیشتر استفاده کنید که تمام این روشها رو توی راهنمایی که موقع خرید بهتون میدن گفته.
باز هم تشکر از نمامی دوستانی که سفرنامه شون راهنمای بسیار عالی برای ما بود و تشکر ویژه از آقای بیات بابت جامع ترین سفرنامه دوستان مهاجر سرا
2013AS8xxx/سه نفر/مصاحبه:ابوظبی /کلیر 14 اگوست/صدور ویزا 27 آگوست / ورود به امریکا 13 فوریه / دریافت سوشال نامبر 21 فوریه/ دریافت گرین کارت 13 مارچ
ارسالها: 109
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
کمک
[font=Verdana]فوری [/font]
سلام به همه دوستان
یه سوال:
اون برگه پرداخت 165 دلار که به تعداد اعضا خانواده بهمون میدن ، تا اونجا که من فهمیدم نکته مهمش همون شماره بیگانه است، آیا واسه همه شماره بیگانه ترکیب حرف A با registration number که تو ویزا اومده؟ یعنی (A+registeration number)
به من اشتباهی 2 تا از این برگه ها دادن ، برای خودم که برنده اصلی بوذم اشتباه کردن و یه برگه ثبت نام CSC گذاشتن، وقتی من بر گشتم دبی متوجه شدم، ویزا و سه تا پاکت اصلی رو برای هرسه تامون دادن و درسته
لطفا سریعا به من جواب بدین ، اگه هم تو تاپیک دیگه ای باید بپرسم بگین
مرسی
شماره کیس: 7xxx تعداد افراد :3 کارنت :March 12 2013 مصاحبه:هفته اول May ابوظبی
وضعیت:ورود به آمریکا در 27 سپتامبر، لس آنجلس
ارسالها: 187
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
21
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-06-27 ساعت 01:23
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-06-27 ساعت 10:09 توسط mani.iht.)
وضعیت کیس : ۲ نفر
شغل آزاد
سربازی: معافیت دائم
سفر خارجی : زیاد
دوستان عزیز مهاجر سرایی و همقطاران سلام
شاید حرفهایی که میخواهم بنویسم حرفهایی باشد که تمام دوستان قبل از من گفته باشند ولی شاید چیزهایی که مینویسم بتونم باهاش جواب خیلی از سوالهای شما دوستان رو بدم و براتون مثمر ثمر باشد.
اوّل اینکه هچگونه استرس و نگرانی نداشته باشید.درسته که ما تا خودمون چیزرو تجربه نکنیم به این باور نمیرسیم ولی واقعاً اگر همهٔ کارهاتون رو به درستی انجام دادید هیچ جای نگرانی وجود ندارد،و همهٔ مراحل رو راحت تر از آنچیزی که فکرش رو میکنید طی خواهید کرد.فقط باید با نهایت آرامش و دقت پیش برید.
مصاحبهٔ ما دوشنبه صبح JUNE 17 در ابوظبی بود و ما یک هفته زودتر به دوبی با پرواز ماهان رفتیم.چون مشکل اسکان نداشتیم.برای اینکه خیالمون راحت شود ۳ شنبه بد از ظهر ساعت ۴ به nmc رفتیم،لازم نیست وقت بگرید و فقط بهتر است ۲ روز قبل از مصاحبه به nmcبرید.در اکثر موقع ۲۴ ساعت جواب حاضر میشود،چون ما وقت کافی داشتیم جواب آزمایشات مارو ۴ روز دادند.
برایnmc اصل پاسپورت و کارت زرد پاستور و ۲ قطعه عکس پشت نویسی شده و مبلغ ۴۲۵ دهم به ازای هر نفر همراه داشته باشید.ابتدا آزمایش خون که شامل سفیلیس تست و ایدز و هپاتیت هست رو ازتون میگرند و بد از اون عکس قفسه سینه برای تست بیماری سیل ازتون میگرند و مرحلهٔ بعد اندازه گری قد و وزن و بینایی سنجی و در آخر هم تست فشارخون گرفته میشود.
آخرین مرحله هم دکتر شکلا که خیلی جدی و خشک هست و فارسی رو به طور معمولی صحبت میکند شما رو به طور کامل معاینه میکند و یکسری سوال از شما میپرسد و در پرونده شما علامت میزند.
توصیه میکنم که واکسانتون رو به طور کامل و دقیق بزنید،و من و همسرم کارت واکسنمون کامل و بدون ایراد بود و خانم دکتر طاهر نژاد هم آخرین واکسن رو ۲ هفته قبل از مصاحبه گفتن تزریق کنیم که دکتر شکلا نتونه واکسن اضافی به ما تجویز کنه و از اون جای هم که ما هر دور آبله مرغان گرفته بودیم و از پاستور تست آنتی بادی هم گرفته بودیم.
بعد از معاینه وقتی شکلا دید که ما واکسنمون کامل هست و هر دو آبله مرغان گرفتیم و نمیتونه ما رو تلکه کنه و واکسن اضافی تزریق کنه بدون هیچ دلیل خواستی برای من اکو قلب نوشت که هم باعث معطلی زیاد ما تا ساعت ۹:۵ شب شد و هم اینکه برای یک اکو ساده ۴۶۰ درهم از ما پول گرفت.وقتی یک خانم دکتر مسن هندی من رو اکو کرد بد از اتمام اکو خنیدید و گفت همچیز اوکی هست و نرمال و من تعجب میکنم چرا دکتر شکلا اکو نوشته و هیچ نیازی به اکو کردن نبود.در ضمن ما اون روز عصر خانم ملیکا رو تو دیدیم که برای پیدا کردن مشتری امده بود nmc و وقتی فهمید شکلا اکو نوشته گفت موارد زیادی دیده که شکلا برای بچه های ایرانی تست اکو نوشته و جای هچگونه نگرانی وجود ندارد.خلاصه اگر از این قبیل اتفاقات براتون افتاد جای هچگونه نگرانی نداشته باشید و استرس نگرین.
ضمنا اگر خدای نکرده در ازمایشتون مورد مشکوکی باشد و ببنند سریع همون شب خبر میدن تا آزمایش و تست مجدد بگیرن اینو از پرستار اونجا وقتی داشتم در رابطه با پروسه جواب ازش سوال میکردم به من گفت.
نکته:تمام مدارکتون رو قبل از مصاحبه به دقت تفکیک کنید و در کیفهای که به صورت فایلی هست به صورت تفکیک شده بگذارید.
مصاحبه :
یک شنبه با علی آقا معروف به علی ایرانی هماهنگ کردم برای فردا که ما رو به سفارت ببرد،بهتون اکیدأ پیشنهاد میکنمتا شما هم با علی آقا هماهنگ کنید چرا که مرد بسیار خوب و محترمی هست و در عین حال وقت شناس و سر وقت میاد دنبالتون و خیلیم با انصاف هست نسبت به خانم ملیکا.
خلاصه ما شب رو زود تر در کامل آرامش خوابیدیم و صبح هم ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شدیم و آماده شدیم برای عزیمت به ابوظبی،ساعت ۴:۵۰ صبح علی آقا اومد دنبالمان و ۲ همسفر دیگه هم با عازم بودن که یک خانم مسن که کیسش خانوادگی بود و یکی هم از بچهای مهاجرسرا ehsansh خودمون که بسیار پسر با شخصیت و موقری هست ایشون روز مصاحبه گراند چک خورد اما چون شبش پرواز داشت به سمت ایران و زمانی که ما دوبی هنوز بودیم به من اطلاع داد که کلیر شدش بعد از ۴ روز و ما کلی صفا کردیم و خوشحال،همینجا هم از فرصت استفاده میکنم وِ به احسان عزیز تبریک میگم.
خلاصه ما تقریبا ۱/۵ ساعت تو راه بودیم و بین راه هم با علی آقا و آقا احسان کلی گپ زدیم تا رسدیم به ابوظبی،ساعت ۶/۵ صبح به سفارت رسدیم و روی صندلیهای بیرون نشستیم،تقریبا ساعت ۷ مامورای سفارت پاسپورتها رو با نامهٔ دوم چک کردند و بعد از زمان کوتاهی هم ۲ نفر به ۲ نفر افراد رو به داخل سفارت راهنمای میکردند،بعد از مراحل بازرسی باید از بین شمشادهای معروف که وصفشو دوستان دیگه هم گفتند رد بشد و وارد سالن اصلی بشید،و شماره بهتون میدند و بعد منتظر میشید تا کارمندهای سفارت یکی یکی بیان و پشت کانترها قرار بگیرند،سعی کنید در سالن خیلی راهت و آروم و بدون استرس و نگرانی و با توکل به خدا لحظههارو سپری کنید،راستی مراقب صحبتهای خود هم باشید چون تمام حرکت و رفتارهای شما در سالن با دوربین تحت کنترل است،همچنین فقط به مصاحبه تمرکز کنید و با کسی صحبت نکنید تا مبادا تمرکزتون از بین بره و یا با صحبتهای بعضی از دوستان باعث نگرانی وازطراب بشود،حقیقتاً همهچیز خیلی سریع و خوب و راهت انجام میشود و بعد از پایان کار باورتان نمیشود مصاحبهٔ که ۱ سال تمام خودتون رو براش آماده کرده بودین و استرس و نگران بودین به این راحتی و مثل آب خوردن انجام بشود.
وقتی شمارتون رو تابلو اعلام کرد به گیشه مورد نظر میرید و تمام مدارکتون رو از شما تحویل میگرند،ترجمهٔ همهٔ مدارک+اصل پاسپورت و عکس جدید و پشت نوسی شده،همون طور که بهتون گفتن از قبل مدارکتون رو در داخل کیفهای که به صورت فایلی هست به صورت تفکیک شده بذارید تا وقتی مدارکی رو ازتون میخوان به راحتی پیدا کنید،ضمنا اگر هم مدارکی رو ازوتون نخواست یادتون باشد و شما یاد آوری کنید به آفیسر که فلان مدرک رو هم بدم یا نه،شخصی که مدارک ما رو میگرفت یه خانم تپل و خوش برخورد ایرانی بود.و بعد از اون به شما میگن برای انگشت نگاری به باجهٔ بقلی برید و بعد از انگشت نگاری که یه پسر آمریکایی از ما انگشت نگاری کرد و بد از اون مرحلهٔ فیشی هست که به شما میدند که مبلغ ۳۳۰ دلار به ازائ هر نفر پرداخت کنید.توصیه میکنم از قبل مبلغ مورد نظر رو به صورت خرد آماده کنید تا معتل نشید،بعد از پرداخت پول به باجهٔ اول باید مراجعه کنید و اون خانم هم فیش رو داخل پوشهٔ پروندتون قرار میده و ازتون میخواد بنشند تا شمارتون رو اعلام کنند و برای مصاحبهٔ نهایی رو انجام بدند.
اگر خدای نکرده هیچ اشتباه مهلکی انجام نداده باشید جای هچ استرسی وجود ندارد،ابتدا آفیسر که خانم سارا گرو بود ازتون میخواد که دست راست خود رو بالا ببرید و قسم بخورید که جز حقیقت چیزی نیمیگیند،اگر اشتباه جزئ کردید بهتر از قبل از قسم خوردن به آفیسر بگیند تا اصلاح کند.سؤالاتی که از شما میپرسند خیلی ساده و راهت هست ولی آمادگی این رو داشته باشید که هر سوالی از شما پرسده شود و سعی کنید بدون استرس و صادقانه جواب بدید.ضمنا آفیسر فرمهای رو که برایkcc ارسال کردین از پشت شیشه بهتون برمیگردونه که جایی رو که مشخص میکنه رو امضا کنید
سؤالاتی که از شما میپرسند از این قبیل هست:کدوم ایالات میخواین برین؟برای چی میخواین برین آمریکا؟کارشما چیهٔ؟سربازی رفتین؟ چند وقت ازدواج کردین؟و از من پرسید تو انتخابات شرکت کردین و رای دادیند؟و علت آن رو پرسید و کل مصاحبه ۳ دقیقه بیشتر طول نکشید و وقتی دیدیم پاسپورتمون رو داخل پوشه گذشت و ازمون پرسید که ثبتنام csc انجام دادیم یا نه؟خیالمون راهت شد که یک ضرب ویزا رو گرفتیم و وقتی با پاسخ مثبت ما مواجه شد گفت بهتون تبریک میگم و به خاک آمریکا خوش آمدید و ایمیلتون رو چک کنید بعد از 4 روز پاسپورت به پست دوبی ارسال میکنیم و ما هم خوشحال و خندون از سفارت امدیم بیرون و بعد از ۲۰ دقیقه همراه با باقی همسفرامون به دوبی برگشتیم.لحظههای خیلی خیلی خوب و خاطره انگزی هست وقتی ویزا یک ضرب میگرن و از صمیم قلب آرزو میکنم که همه رفقها هم این لحظه رو به راحتی هر چه تمام تر تجربه کنند.ضمنا ۴ شنبه صبح از سفارت ایمیل اومد که بستتون به پست دوبی ارسال شده که ما قبل از ظهر رفتیم ویزا و پاکت زرد رو تحویل گرفتیم
نکته:در رابطه با اشتباه در فرم ثبت نام رفقها بگم اگر اشتباه که بشه تصحیح کرد تو فرم ثبت نام اولیه کرده باشید اصلا نگران نباشید و قبل از قسم خوردن به آفیسر میگید که تصحیح میکنه این اشتباه رو،اگرم با kcc مکاتبه کرده باشین امیل مکاتبه رو همراه داشته باشید و توجه هم داشته باشید که kcc اشتباه شما رو تصحیح نیمیکنه و همونطوری به سفارت ارسال میکند فرم ثبت نام اولیه رو.
ما در فرم ثبت نام اولیه یک اشتباهی رو مرتکب شده بودیم که مقداری بابت اون نگرانی داشتیم که بعد از مصاحبه فهمیدیم بیهوده نگران بودیم،داستان از این قرار بود که در فرم ثبت نام اولیه پسوند فامیلی همسرم رو جا افتاده بود و زمانی فهمیدیم که نامهٔ دوم مصاحبه اومد که خیلی نگران این موضوع بودیم چون یک کلمهٔ ۹ حرفی بود،قبل از قسم به افسر گفتم که جواب داد که نه و اشکال نداره و اصلا مهم نیست و ملاک ما تطبیق پاسپورت و فرمهای هست که برای kcc ارسال کردیند،و اگر اشتباه از این قبیل انجام دادید قبل از قسم خوردن تصحیح میشود.ضمنا من پرینت ایمیل که به kcc ارسال کرده بودیم رو بهش خواستم بدم که اصلا توجّهی نکرد و نخوند
نکته: در رابطه با اسپانسر و یا تمکن مالی خدمتتون بگم را هتترین گزینه تمکن مالی هست به جای اسپانسر چون به نظرم اسپانسر اگر فامیل نزدیک نباشه یک عمر منت خواهد داشت.
من ۲ تا حساب آماده کرده بودم با گردش حساب ۶ ماه و فقط تنها گواهی موجودی یک حساب رو دادم و حتا گردش حساب رو هم بهشون ندادم و به خانمم گفتم که تا وقتی گردش حساب نخوان من بهشون نمیدم چون همون گواهی آخرین موجودی حساب به نظرم کافیه و اگر گردش حساب بدم بدعتی میشه برای بچهای آینده و خدای نکرده مشکل پیش میاره براشون.
در پایان وظیفه خودم میدونم که از تمام دوستانی که زحمت کشیدند و با سفرنامههای مدون و جامعشون راهنما و مرجع خیلی خوبی برای ما بودند سپاس گذاری وتشکر کنم.
تلفن علی آقا معروف به علی ایرانی : 00971508088913
شماره کیس:***2013AS00008 تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012 کنسولگری:ابوظبی افراد كيس: 2 نفر مصاحبه:نیمهٔ June . ویزا : یک ضرب مقصد : لاس وگاس سفر نامه
ارسالها: 119
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
14
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-01 ساعت 17:18
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-02 ساعت 19:34 توسط Saeedv13.)
سلام برهمه ی بروبچه های گل مهاجرسرا
چون خودم وهمسرم خیلی از سفرنامه دوستان استفاده کردیم و چیز های بسیار مفیدی یاد گرفتیم حالا بر خودم واجب میدانم که من هم سفرنامه خودمان را بنویسیم .ابتدا قسمت تلخ ماجرارا میگویم تابه قسمت ویا بهتر بگویم شانس بسیار خوب وشیرینمان برسیم.
من(خانم خانواده)ابتدا درسال2010در لاتاری قبول شدم.بعد ازکلی خوشحالی وآماده کردن تمام مدارک ورفتن به پاستوروانجام دادن تمام کارهایی که همگی میدانید عازم آنکارا برای مصاحبه شدیم.(این قسمت را خیلی خلاصه میگویم)
خلاصه روز مصاحبه فرارسید منو شوهرم ودختر وپسرم به سفارت آمریکا در آنکارا رفتیم در انجا مدارکمان راگرفتند و بعذ از سوگند خانم آفیسر که سیاه پوست بود برگه ای را به من نشان داد و گفت که چرا تاریخ تولد تو در ثبت نام اولیه و برگه های بعد که ایمیل کرده ای فرق دارد ودور روز وماه را با خود کار خط کشید.(البته درست میگفت من در ثبت نام اولیه در تبدیل سال از شمسی به میلادی اشتباه کرده بودم وتاریخ درست را زده بودم ودر ایمیلی که از آنها گرفته بودم همه چیز را قبول کرده بودند)ولی حالا درست در زمان مصاحبه آفیسر با بداخلاقی هر چه تمامتر به من گفت که شما دروغ میگویید واجازه ی صحبت کردن و یا توضیح را نداد وسریع یک برگه ی صورتی را دراورد وامضا کرد وگفت متاسفم.خدا میداندکه همگی چقدر ناراحت شده بودیم که به این راحتی این فرصت طلایی را از دست دادیم ولی چه میشود کرد.......(ولی بگویم که واقعا میگویند (الخیر فی ما وقع)کاملا درست است چون دراین 3سال چیز های برای ما اتفاق افتاد که خیلی خیلی به نفعمان بود.)
گذشت تا دوباره در سال 2013در کمال ناباوری دیدم که دو مرتبه خودم قبول شدم یعنی برای دومین بار بخت به من رو کرده بود.هیچ کداممان باورمان نمیشد ولی خدا خیلی مهربانتر از این حرفاست.
خلاصه دوباره ماجرای ترجمه کردن مدارک وواکسن زدن و پاستور رفتن ودر کل آماده کردن همه چیز شروع شد واین بار خودشان سفارت ما را از آنکارا به ابو ظبی تغییر دادند (خیلی بهتر بود)
ودر روز 3شنبه 25جون مصاحبه امان بود. این بار خیلی استرس بیشتری داشتیم با آن تجربه ی تلخ قبل. ولی خلاصه این بار مو به مو مهاجر سرا را خواندیم وخیلی اطلاعات درست ومفیدی از آنها گرفتبم ودر روز مصاحبه شماره ی ما011 بود. در صورتی که ما ساعت 7.30 آنجا بودیم ولی خیلی ها زودتر از ما آمده بودند. بعد از چک کردن پاسپورتها و نامه ی دوم(همونی تاریخ مصاحبه توشه)توسط پلیس و گذشتن از آن شمشاد های معروف وارد سالن شدیم. وقتی نوبت ما شد ابتدا به باجه ی 7نزد خانم بد اخلاق هندی معروف رفتیم ابتدا گفت مدارک خودم را میخواهد بعد به همسرم گفت به باجه ی آخر برود وپول را پرداخت کند که 4 تا 330 دلارتقدیم کردیم بعد از گرفتن رسید پولها مدارک شوهرم را گرفت وفقط ترجمه ی شناسنامه بچه ها را گرفتوگفت بریم انگشت نگاری در باجه ی 11. بعد در صف رفتیم وبه نوبت به غیر از پسرم که 7سالش بود ما 3تا انگشت نگاری کردیم .و دوباره منتظر شدیم تاشماره ی ما خونده شدو به باجه ی 6برای مصاحبه رفتیم آفیسر 6خانم خوشگل وبسیار خوش رفتاری بود . بعد از ادای سوگند از من پرسید آیا تابحال آمریکا رفتم یا نه؟ که گفتم خیر ولی 2010 این اتفاق برای ما افتاده. به محض اینکه این را شنید ناراحت شد وسریع در کامپیوتر چک کرد وگفت اشکال از تو نبوده و از آفیسر بوده و او نباید تورا رد میکرد . دیگر هیچ سوالی از من نپرسید وگفت ویزای شما 3 نفر آماده است فقط همسرت تا 1.5 ماه دیگر سایت را چک کندووقتی آماذه شد خودش ویا یک نفر امین بیاید وویزای او را بگیرد . و به همین راحتی ما 3 نفر وبزای یکضرب گرفتیم((((هر چند که همان 3 سال پیش حقمان بود))))
خلاصه الان منتظریم که ویزای همسرم بیاید و خودمان را برای رفتن آماده می کنیم. مجددا از تمامی دوستان مهاجرسرایی تشکر میکنم .. به امید گرفتن ویزای یکضرب همگی ودیدار در سرزمین آرزوها
در ضمن ما با آزانس xxxxxx با مدیریت حسین xxxxxx رفتیم که خیلی به ما کمک کرد دمش گرم(اینم شمارش xxxxxxxx(00971)) وبرای رفتن به ابو ظبی یکی از دوستان حسین آقا به نام امیر xxxxxx مارو رسوند اونم دمش گرم (اینم شمارشxxxxxxxxxxxxxx)
خداحافظ دوستان
ارسال فرم I-130 در 10 فوریه-25 فوریه دریافت فرم I-797c-اپروو در 7 اپریل، دریافت کیس نامبر 20 می_ پرداخت 120$ وفرم261 اپریل 2015- پرداخت 320$ می 15- فرستادن کلیه مدارک و اسپانسر اواخرمی15- ناقصی مدارک اسپانسر جون 15 - فرستادن دوباره مدرک و فرم 260 سپتامبر 15
ایمیل دریافت مدارک از ان وی سی 16 اگست
تاریخ مصاحبه هفته سوم ژانویه 2016
ارسالها: 76
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
18
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-07-02 ساعت 18:30
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-07-10 ساعت 19:02 توسط so_ar.)
سلام دوستان
همونطور که قبلا گفتم یه سفرنامه کوتاه مینویسم ، البته نمیشه اسمش را سفرنامه گذاشت در واقع نکاتی است که در سفر متوجه اونها شدم و شاید بد نباشه برای کسی که هنوز به ابوظبی نرفته اینها را مد نظر داشته باشه شاید بتونه در تصمیمات و انتخابها کمکی هر چند کوچک باشه.
1) بد نیست برخی از سفرنامه ها را که میخوانید نکاتی را یادداشت کنید ، همه چیز به یادتان نمیماند مخصوصا وقتی تعداد نکات زیاد شد. برخی از سفرنامه ها واقعا کامل هستند مثل سفرنامه آقای بیات (دستش درد نکنه ) حتما با دقت بخونید واز چک لیست مدارک که ایشون تهیه کردند یک پرینت بگیرید ، قبل از رفتن و شب مصاحبه چک کنید همه چیز درست و به ترتیب در پوشه باشد هم استرس را کم میکند و هم موقع دادن مدارک معطل نمیکنید.
2) هتل ما sky line بود هتلی 4* در منطقه رقه ، بدون دیسکو ، پرسنل خوب، اتاقهای بزرگ با safe box, یخچال فریزر، گاز دوشعله ، مایکروفر، کتری برقی ، اتو میز اتو و خلاصه کاملا خانوادگی . بسیار نزدیک به ایستگاه مترو رقه ، البته ما چون 3 نفر بودیم و تاکسی به صرفه بود از مترو استفاده نکردیم .در هتل آب معدنی نیم لیتری وجود داره که در صورت استفاده 10 درهم شارژ میشوید ولی نگران نباشید یک سوپر مارکت در چند قدمی هتل هست میتوانید بطریهای آب 4یا 5 لیتری به قیمت های 4یا 5 درهم بخرید و استفاده کنید !! بله تفاوت قیمت خیلی زیاد است فکر نکنید اشتباه نوشته ام .ح
در هتل سشوار هم هست ولی همونطور که میدونید این سشوارها بسیار ضعیفند و فقط باد گرم میزنن ، بیشتر به درد آقایون میخوره بنابراین اگه خانم هستین با موهای پر بهتره سشوار خودتونو همراه ببرید.
کمی گردو ، نان خشک ، پنیر و غذای آماده ببرید بد نیست برای شبها میتوانید به راحتی گرم کنید و میل کنید. یا صبح روز مصاحبه گردو ، پسته و بیسکویت همراهتون باشه بد نیست توی ماشین کمی میخورین ، مخصوصا موقع برگشت که هم صبحانه نخورده اید و هم استرستون کم شده حسابی گرسنه میشین . البته کم ببرین چون خیلی مورد استفاده نیست خودتان حساب کنید چند نفرید و چند شب ، چون هتل صبحانه و ناهار میدهد.
از هتل ما بسیار راضی بودیم ولی از لیدر تورمون اصلا نه ! متاسفانه مجبورم اسم این آقای محترم را علیرغم میلم بیاورم (آقای مهران ) چون در این هتل 2-3 لیدر هستند و برای مسافرین حتی یک پرواز ممکن است متفاوت باشد. ایشون سعی کردند ما را راضی کنند که با خودشون به ابوظبی برویم و ما که با شخص دیکری قرار گذاشته بودیم ، بسیار ناراحت شدند، البته ایشون میگفتند من شما را با 600 درهم میبرم و ماکه با خانم ملیکا رفتیم نفری 100 درهم دادیم. وقتی ایشون نتونست نظر ما را عوض کنه ، شروع به تهدید ماکرد که من میتونم ویزای شما را باطل کنم و یا از هتل اخراج کنم ، که همانطور که متوجه هستید این حرفها بسیار بچه گانه و دور از شان یک لیدر تور هست که بخواد به زور مشتری جلب کنه .
3) ما با خانم ملیکا رفتیم ، به نظرما معقول و منطقی بودند ضمن اینکه به ما کمک هم کردند ومن ممنون ایشون هستم.چون مدیکال ما روز پنج شنبه عصر بود و گفتند دکتر نیست ، البته تمام کارهای ما را اعم از آزمایش خون ، عکس ریه و تست های فیزیکال را انجام دادند ولی دکتر برای معاینه نبود و اینکه آیا نیازی به واکسن هست یا نه . ولی نگران نباشید دکتر خودش میدونه تمام کسانی که پنج شنبه میرن nmc یا یکشنبه مصاحبه دارن یا دوشنبه و با خیال راحت میگه شنبه صبح بیاین ادامه کار. ظهر یا عصر شنبه هم جواب مدیکال را میده . از دید دکتر اتفاق خاصی برای بیما ر نمی افته ، ولی برای ما که 2-3 بیشتر اونجا نیستیم و برای هر روزمون برنامه داریم خوشایند نیست و کلی زمان را از دست میدهیم . به هر حال خانم ملیکا روز شنبه مارا بردن و آوردن و عصر هم جواب را از nmc گرفتن بدون شارژ اضافه ای .
4) آفتاب دبی بسیار آزار دهنده هست و هوا به شدت گرم و مرطوب بد نیست با خودتون چتر ببرید ، ولی سعی کنید ازش استفاده کنید ما که بردیم ولی حتی یک بار هم استفاده نکردیم ، هر بار از اتاق میرفتیم توی لابی یادمون میافتادکه چتر را جا گذاشتیم و میگفتیم از دفعه دیگه !
5)راستی هتل داری اینترنت رایگان در اتاقها هست
6) خوبه که یک جفت دمپایی پلاستیکی با خودتون ببرید جهت استفاده در حمام و دستشویی .در هتل دمپایی یک بار مصرف یک جفت هست که جنسش حوله ای هست ولی هر بار جهت استفاده باید مراقب باشین خیس نشه.این دمپایی ها را بهتره توی اتاق روی موکت استفاده کنین.
7) بهتره روز آخر که check out هست و باید 12ظهر اتاق را تحویل بدین ، بنابراین ناهار ندارین ،اگر غذای هتلتون خوب هست و راضی هستین همونجا پول ناهار اون روز را بدین تا نخواین توی اون گرما از هتل خارج بشین ، ضمن اینکه غذا با همون کیفیت بیرون خیلی گرونتره . خود ما وقتی متوجه این موضوع شدیم که روز آخر رفتیم یک رستوران ایرانی و 3 تا غذای معمولی سفارش دادیم و 220 درهم پرداختیم در حالیکه اگه در هتل میخوردیم فقط بایدنفری 50 درهم می پرداختیم ضمن اینکه غذاهاش و میز اردورش هم خوب و کاملا ایرانی پسند بود.
مصاحبه خیلی راحت هست بنابراین سعی کنید به جای استرس همه کارها را به دقت انجام بدین و چیزی را جا نذارید.هر چند ما کلیر خوردیم ، امیدوارم شما یک ضرب بگیرید . دیگه چیز خاصی به ذهنم نمیرسه اگه سوالی داشتین در خدمتم.
***2013AS8/ تعداد :3 نفر/مصاحبه :w4 جون ابوظبی/ کلیر با برگه سفید/
کلیر: 17 سپتامبر ویزا: هیچوقت، کلیر شده بدون ویزا !!!