ارسالها: 212
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
36
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-09 ساعت 23:19
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-09 ساعت 23:27 توسط princesess.)
سلام ....
بالاخره نوبت ما هم شد که سفر نامه بنویسیم...
روز اول :
پرواز با ترکیش بودیم از شیراز غیر مستقیم -شیراز - استانبول - انکارا...پرواز خوبی بود ولی با کمبود خواب مواجه خواهید شد چون بچه کوچیک داریم باید زودتر می اومدیم...
تاکسی ها کلا انگلیسی تعطیل ..ما بدون رزرو می خواستیم بیایم اتپ بولوار هتل که چون ساک و ماک زیاد داشتیم تاکسی گرفتیم ولی نامردا هر چی می گفتیم بفرما این ادرس برید اتپ بولوار باز یارو می گفت ایتپ مولا؟ یس یس یس ...بعدشم با کلی غرو لند ما رو وسط خیابون پیاده کرد که اینجا ترافیکه دیگه خودت برو...حالا ببین چه وضعی داشتیم ...با کلی وسایل و کالاسکه و چمدوووووووووووون رفتیم تا نگو ما رو نزدیک اتپ مولا پیاده کرده ..اونجا هم که جا نداشت ..هوا هم جاتون خالی سرررررررررد و بارون نم نم ...رفتیم با یه زبون نفهم دیگه صحبت کردیم ..نقشه نشون دادیم.. یارو مارو برد دم در سفارت ... خلاصه خودم گفتم برو اینجا و اونجا و خودم هم پیداش کردم.( آفرین بر من و با تشکر بسیار از گوگل ارث ).. نتیجه نهایی ...اگه بچه و بار و بندیل دارید و پول دارید بهتره که از قبل رزرو هتل و ترانسفر فرودگاهی داشته باشید حداقل می دونید که دم در هتل پیاده خواهید شد .... تاکسی از ما از فرودگاه تا هتل اتپ مولا 75 لیر گرفت که خوب بود هر چند ما 60 لیر بیشتر چنج نداشتیم و نامرد 15 تای دیگش رو می خواست همون 15 دلار رو بگیر که ما بهش 10 تا دادیم و تاکسی دوم هم 15 دلار بابت یک قدم راه ...
هتل هم شبی اتاق دبل 150 لیر که گفت دلار قبول نمی کنیم فقط لیر ...و ما کلی چونه زدیم داد 135 حدود 75 دلار ..فعلا 4 شب رو رزرو کردیم تا شاید بعد جابجا شیم ..
اتاقاش مثل عکساشه ولی تاریکتر و کوچییییک ..فقط خوبی که داره اینه که یه تخت دابل و یک تک نفره به ما داده که راحت می خوابیم... و بدی که داره همش کانال های ترکی داره و ما نمی توانیم مدتی سریال حریم سلطان رو ببینیم .... دیگه اینکه کنار هتل و روبروش کلی کتاب فروشی هست که ما در لحظه اول فکر می کردیم اینها سوپری هستند و خیلی توی ذوقمون خورد اما در خیابان پشتی کلی رستوران و همه چیز هست و ما با دیدنشان کلی کیفور گشتیم... البته به نظر می رسه که یک سری مغازه های مارک مثل زارا و برند های خوب توی خیابون های اصلی باشند و بقیه همش توی همین خیابون های باریک و به هم متصل پشت و کنار هتل ها هست که خیلی خوبه ...
تا سفارت حدود 8 دقیقه راه بود و تا دکتر اونگان هم حدود یک ربع کمتر (البته ما خیلی تند راه میریم ..تازه پشت چراغ قرمز هم معطل شدیم )
فردا هم وقت دکتر داریم ...
بازم می نویسم.. این بود از کشفیات امروز ما ..هر کی هر سوالی داره تا اینجا بفرمایید ...
با تشکر از آچی عزیز بابت عکسها...منم این عکسهای سال بالایی ها رو داشتم و همین ها واقعا به من کمک کرد انگار بارها و بارها اومده باشم انکارا ..چشم بسته هر جا رو که می خواستم میرفتم ...
ارسالها: 150
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2012
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2012-11-10 ساعت 15:00)afs نوشته: ممنون از جوابتون. بله اون عبارت رو فهمیدم که مربوط به واکسیناسیون هست، اما این ستاره ها هنوز یکم مجهوله.
مال من 2 تا ستاره است.
ممکنه به رشته تحصیلی خودتون یه اشاره ای بکنید؟ فنی مهندسی / پزشکی / علوم انسانی؟
بله من مهندسي سيستم هاي اطلاعاتي خوندم. منم هرچي ميگردم معني ستاره رو نميفهمم. هركي يه حدسي ميزنه نفر بعد مثال نقضشو مياره...
ازدواجي F2a همسرم-->ارسال مدارك: 4سپتامبر2013،رسيد نامبر:12 سپتامبر، اپروو:21 نوامبر
كيس نامبر خودم:***2013AS، آنكارا،يكضرب،ورود به آمريكا:دسامبر 2012
ارسالها: 165
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
دوستان در بروز رسانی دیتابیس جوابهام پاک شد.....و دوباره براتون گذاشتم
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
afs نوشته است:
(Nov-09-2012 06:18 PM)achi686 نوشته است: و نکته ی دیگه این که کیس من که باتوجه به دورقمی بودن، یه 01 هم جلوی کیس نامبرم هست و در واقع به مشابه کیس نامبرهای چهار رقمی شده ....البته اون جوری که پیگیر شدم ، متوجه شدم این دو رقم برای فرد اول و یا اینکه همراه کیس برنده می باشد.
بازهم بهتون تبریک می گم
دقیقا ویزای من هم این 01 رو انتهای کیس نامبر داشت.
چیزی که مشخص است اینکه این کیس نامبر شماره پوشه پرونده یک کیس است که ممکن است چند زیر مجموعه داشته باشه و به این صورت مستندات اعضای اون کیس با شماره های فرعی 01 و 02 و ... مشخص می شه.
یعنی اگر یک کیس چهارنفری ویزا بگیرند قاعدتا در این بخش روی ویزای اون ها همه یک کیس نامبر و اعداد 01 02 03 04 رو خواهند داشت.
فقط آچی عزیز سوالی که هست اینکه در بخش Annotation روی ویزای شما چه عبارتی نوشته شده و آیا جلوی این عبارت یا زیر عکس ستاره ای وجود داره یا نه؟
افشین جان اولا بنده یه عذرخواهی بدهکارم به شما ، چرا که من اصلا وقت نمیکردم توی این هفته که در آنکارا بودم و دو روزی که هست اومدن تهران ، برسم بیام توی مهاجرسرا....تنها دیشب سفرنامم رو برای دوستانی که عجله داشتند و در طی یکی دو روز آینده مصاحبه دارند، تکمیل کردند تا سریعتر استفاده کنند...و بعدش هم که اومدم سر کار ، ایقدر کار مونده بود که نگو و نپرس.....
اما در مورد سوال شما در بخش annotation یه ستاره و همون کد 212 (جی ) (2) ( ای ) هست که همه میدونیم ولی در بخش annotation یک ستاره ثبت شده که اینو من هم متوجه نشدم ....و هر فرضیه ای ساختم ، علت نقصشو پیدا کردم....م و درنهایت بیخیالش شدم....در اولین فرصت یه تحقیقی می کنم و اگه به جوابی رسیدم حتما مطلعتون میکنم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(Nov-09-2012 09:34 PM)r_ent نوشته است:
(Nov-09-2012 06:18 PM)achi686 نوشته است: دوستان امروز ویزای من هم توسط یو پی اس رسید.....
اما فقط یه نکته....
اونم اینکه من تا آخرین لحظه توی سایت یو پی اس رو چک کردم و میزد که اطلاعات شما کافی و یا معتبر نیست .... و به این معنی بود که هنوز سفارت هنوز تحویل پست نداده است...اما در کمال ناباوری رسپشن زنگ زد و گفت بیاید براتون یو پی اس ویزاتون رو آورده است..... ما داشتیم حاظر میشدیم که از هتل بریم بیرون و بسیار شانس اووردیم که نرفته بودیم و تونستم ویزارو دریافت کنم.....
روز اول که مصاحبه داشتم، روز دوم گویا سفارت به پست تحویل داده بوده و روز سوم بدستم رسید.....
خیلی خیلی تبریک میگم آچی جان، فقط میشه بگی حدودا چه ساعتی ویزاتونو آوردن؟؟؟
ممنون
ویزای من حدود ساعت 11.30 الی 12 رسید....جالب اینجا هست که من برای کاهش هزینه هام، بعد از مصاحبه با دو تا از دوستان گل که در آنکارا دیدم آشنا شدم و به هتل اونها که اتپ بلوار هست رفتم و رسپشن هتل دقیقا میدونست که توی اون هتل زودتر از 11 نمیان.....بنابراین اما با توجه به ساعت رسید مدرک توسط Stud_pk که در فرمش گذاشته ، میشه با این نتیجه رسید که شاید هیچ ساعت خاصی نداره و احتمالا به محلتون و نزدیکی اون به UPS هم ربط داشته باشه......
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(دیروز 02:51 PM)afs نوشته است:
(دیروز 01:08 PM)achi686 نوشته است: قسمت دوم
ممنون، خیلی کامل و دقیق بود. معلومه زحمت زیادی براش کشیده بودید.
اگر اجازه بدید اون سوال همیشگی رو بپرسم Big Grin
ویزای شما جلوی Annotation ستاره داره؟ چندتاست؟
آهان راستی این تاریخ کلیر شدن رو کجای ویزا دقیقا نوشته؟
افشین جان یه ستاره داره و دقیقا زیر اون annotation که کد وارد شده، زیر کد اون تاریخ کلیر شدن به همراه یه جمله نوشته شده است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(دیروز 03:33 PM)ASALI نوشته است:
(دیروز 01:08 PM)achi686 نوشته است: دوست بنده که در مهاجرسرا هم عضو نبود و سهل انگاری ایشون باعث شد که منجر به ویزای یه ضرب نشه ، چرا که در زمان مصاحبه آخرین فرمهای آپدیت شده خود رو برده بود زیر سوال و گفته بود که این تاریخ ها ممکن هست صحیح نباشد و فرمهای قبلی ، تاریخش دقیق تر هست. که موکدا پیشنهاد میکنم، در زمان مصاحبه از این حرفها نزنید و کارها و یا اطلاعات قبلی خودتون رو زیر سوال نبرید
آچی جان
ما برگه های اصلاح شده رو پست کردیم و الان هم داریم باخودمون میبریم ...یعنی چی ؟ نباید بگیم در 2 مورد تاریخ اشتباه داشتیم ؟؟؟
همونطور که دوستمون گفتند ، چرا تغییرات را باید انجام و آفیسر رو مطلع کنید و حتی شما این امکان رو دارید حتی در روز مصاحبه آخرین آپدیت فرمهاتون رو تحویل سفارت بدید، اما وقتی فرم ها رو دادید دیگه از اون موارد توی فرم ها دفاع کنید و نوشته های خودتون رو زیر سوال نبرید و از همه مهمتر آفیسر رو گیج نکنید.......
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(دیروز 03:41 PM)r_ent نوشته است:
(دیروز 01:08 PM)achi686 نوشته است: قسمت دوم
با سلام خدمت دوستان عزیز
ایشالا خدا قسمت همه بکنه و یه ضرب ویزای خوشگلشون رو بگیرند ...
اگه سوال دیگه ای بود بنده در خدمت هست.
آچی جان، مرسی از این توضیحات کاملی که دادی واقعا عالی بود Smile
فقط سوال من در موردریز نمرات هستش. نمیدونم چرا امسال انقد دارن ریز نمرات بچه ها رو میگیرن؟؟
ریز نمراتت چطوری بود؟ اصلشو گرفته بودی و داده بودی ترجمه؟ چون من قدیم ندیما 1 بار مالِ لیسانسم و گرفته بود و الان فقط کپیشو دارم! اونم به فارسی!
برای فوق لیسانسمو درخواست دادمو دارم میگیرم اما برای لیسانسمم با توصیفات شما مجبورم بگیرم!! Sad
یعنی باید حداقل 2بار برم دانشگاه متاسفانه Sad
ریز نمرات رو از قبل داده بودی که ازت پرسید: این چیه؟
یا اینکه همونجا پشت باجه گفت بده؟؟
پیشاپیش سپاس!
بنده ریز نمرات فوق لیسانسم رو به علت اینکه مدرک فوق لیسانس نداشتم، به همراه کارت گواهی تحصیلی و کارت دانشجویی ترجمه ارسال کردم و برای افیسر در روزی که مدرک رو براشون پست کردم ، فرستادم...
بنده هم فکر میکنم یه مقداری نسبت به ریزنمرات حساس شدند و با توجه به مدرک لیسانس و گواهی فوق لیسانس، باز ریز نمرات لیسانس رو ترجمشو خواستند و برگردون
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و از من با توجه به اتمام که درس
(دیروز 03:33 PM)ASALI نوشته است:
(دیروز 01:08 PM)achi686 نوشته است: دوست بنده که در مهاجرسرا هم عضو نبود و سهل انگاری ایشون باعث شد که منجر به ویزای یه ضرب نشه ، چرا که در زمان مصاحبه آخرین فرمهای آپدیت شده خود رو برده بود زیر سوال و گفته بود که این تاریخ ها ممکن هست صحیح نباشد و فرمهای قبلی ، تاریخش دقیق تر هست. که موکدا پیشنهاد میکنم، در زمان مصاحبه از این حرفها نزنید و کارها و یا اطلاعات قبلی خودتون رو زیر سوال نبرید
آچی جان
ما برگه های اصلاح شده رو پست کردیم و الان هم داریم باخودمون میبریم ...یعنی چی ؟ نباید بگیم در 2 مورد تاریخ اشتباه داشتیم ؟؟؟
عسلی جون فکر میکنم منظورشون این بود که انقد تابلو نکنین،اگه بازم تو فرمهای اصلاح شده ایرادی ممکنه داشته باشه دیگه لزوما برجسته اش نکنین. چون ایشون گفته: تاریخهاش ممکنه اشتباه باشه و قبلیا دقیقتره!!! خب باید اینو زودتر میفهمید و درست میکرد نه اینکه روز مصاحبه به افیسر بگه !!!
نگران نباشین
شما میرین و با ویزای 1ضرب برمیگردین،ببینین چه روزیه میگم Smile
دقیقا همینطور هست که دوست خوبموون گفتن.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(دیروز 04:08 PM)bayat_r نوشته است:
(دیروز 03:41 PM)r_ent نوشته است: فقط سوال من در موردریز نمرات هستش. نمیدونم چرا امسال انقد دارن ریز نمرات بچه ها رو میگیرن؟؟
ریز نمراتت چطوری بود؟ اصلشو گرفته بودی و داده بودی ترجمه؟ چون من قدیم ندیما 1 بار مالِ لیسانسم و گرفته بود و الان فقط کپیشو دارم! اونم به فارسی!
برای ترجمه ریز نمرات احتمال زیاد همون کپی رو قبول می کنن، اما آیا اصلش رو تو سفارت نمی خوان؟
من که ترجمه اون مدرک رو دادم . . یه نسخه و بعضا بیشتر بهمراهم برده بودم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(دیروز 10:08 PM)مهدي پارس نوشته است:
(دیروز 01:08 PM)achi686 نوشته است: قسمت دوم
با سلام خدمت دوستان عزیز
ایشالا خدا قسمت همه بکنه و یه ضرب ویزای خوشگلشون رو بگیرند و بنده رو
سلام دوست عزيز و تبريك بابت ويزا ميتونم بپرسم دليل معافيت شما چي بوده من به خاطر جبهه پدرم معاف شدم و ميترسم باعث مشگل شه.
بنده به علت کفالت پدر معاف شدم و کاملا براش توضیح دادم، که این قانون جی هست ....و در ظاهر که کاملا نشون میداد که اینا رو میدونه ......
2013AS00/ رویت قبولی : May-02-2012/ ارسال فرمهای سری اول: May-09-2012/ آنکارا / یک نفر / مصاحبه: اوایل نوامبر/ اخذ ویزا: روز مصاحبه / ایالت تگزاس - هوستون
ارسالها: 88
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-17 ساعت 12:50
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-18 ساعت 13:44 توسط Saeedv13.)
خیششششششش.....خوشششش.....الو.الو....صدا میاد؟؟؟ صدا اومد؟؟؟؟
اینجا انکارا ، صدای مارو از چند صد متری سفارت اسنکبار جهانی میشنوید.....
صبح بخیر
قبل از هز چیز توضیح بدم که من افتضا ترین درسی که نمره میاوردم ادبیات فارسی بود..واسه همین اگه غلط املایی دیدید یا دیدید موضوع ها هیچ ربطی بهم نداره به بزرگی خودتون ببخشید.
من تجربه شخصی مو مینویسم و قسمت هایی که به نظرم مهم تر هست رو بیشتر توئضیح میدم تا از تکرار مکررات جلوگیری بشه ولی در عین حال نکته مهم و یا متفاوتی از قلم نیوفته...
اولین قسمت
فرودگاه :
نسبت به عید که اوج کار فرودگاه هست فکر می کردم باید خلوت تر باشه که نبود و صف دم درب اینقدر طولانی بود که ما 1 ساعت فقط طول کشید وارد قسمت تحویل بار بشیم... ولی بعدش نمیدونم مسافرا کجا فرار کردن که هیچ کس اونور نبود..
بعد تحوبل بارهاو بعد از ینکه افسر گذرنامه کارو رو کرد و تموم شد از افسر کذرنامه پرسیدم که من کی نباید دیگه خروجی رو بریزم تو جیب دولت محترم؟؟؟گفت هر موقع تو پاست زد مقیم خارج... گفت این همه پول دادی اینم روش.....گفتم اره خوب ولی چرا برای سوریه 25 هزار برای ما 55 تا؟؟؟اینجاست حس پول زور می کنم....یک نگا به من کرد منم با لبخند رفتم....
ارز : رفتم گرفتن ارز مسافرتی که در کمتر از 5 دقیقه انجام شد....محلش هم میشه طبقه پایین قسمت کافی شاپ و خودنی های ترانزیت.بانک ملت
نکته : ما تو پاسمون ویزای مهاجرتی کانادا هست و علارغم اینکه بانک ملت خیابان شیراز گفت به شما ارز تعلق نمی گیره ولی در نهایت از بانک ملت رویروی پارک ساعی ارز رو گرفتیم...همه بانک ها هم میگن از یک هفته قبل اقدام کنید..ولی خانومم 3 روز قبل از پرواز ساعت 9 بانک بود و تونست بگیره...حواستون باشه که اگه قبل از پرواز اقدام نکنید تو فرودگاه به هیچ عنوان ارز بهتون نمیدن...قابل توجه ویژه چمپیونگ کینگ عزیز
پرواز : پرواز ما ترکیش بود.کلاس اکونومی.بوینگ 737..قیمت 380 .که 2 ماه قبل تر گرفته بودیم ولی نزدیک پرواز قیمتش شده بود 950..از تهران مستقیم به انکارا...طول پرواز 3 ساعت
راس ساعت که 5 صبح باشه انجام شد و اینقدر خلوت بود که ما به شعاع 4 ردیف صندلی از جلو و 4 ردیف از عقب بنی بشری رو نمیدیدم..خدمه خوش برخورد بودن...البته شایدم به خاطر خلوتی بود!!! :دی
فرودگاه آنکارا : بزرگ و خلوت بود و کارا ما در 30 ثانیه تموم شد....ایقدر خلوت که ما 20 نفر پرواز و 3 تا افسر گزرنامه و 4-5 نفر خدمه و کارمند فرودگاه کسی دیگه ای تو فرودگاهی به بزرگی سالن اصلی فرودگاه امام نبود...حتی کسی نبود که من 20 دلار چنج کنم...البته تو فری شاپ فروشنده ها بودن....برای اینکه یه قیمت دستوت بیاد به مقایسه کنم
مام نیوا آ 5 یور.....جک دانیل بزرک 34 و کوچک 24 یورو... باکس سیگار (برای دوستم) ماربرو 60 یورو.... ...
اتوبوس اگو 442 : از فرودگاه که میایین بیرون دقیقا 100 متر سمت به راست که برین میرسین به خط اگو 442 که یک راست میره میدان کیزلای..قبل اون هم خط اتوبوس خصوصی هاواش هست که همون مسیر رو میره ولی گرون تر...
این اتوبوس های خط 442 که دولتی هستن 5 لیر و خورده نفری هست که نقدی میگیره و از فرودگاه با وجود ترافیک شهری صبح ما 70 دقیقه رسیدیم کیزلای.
کیزلای طبق تحقیق من از خانومی که در بخش بعدی سفر نامه بهتون میگم که به گفته خودش 14 ساله اینجاست ، مثل محلیت منطقه ظفر میمونه ولی مثل خیابان ولیعصر از میدان کیزلای به سمت سفارت که بیایید منطقه هم بهتر میشه....مثلا از ظفر به سمت زعفرانیه...یعنی هم خونه ها بهتر و بزگتر میشه هم گنده تر و شیک تر میشن.
نکته : پس از سمت فرودگاه به سمت میدان کیزلای که دارین میایین اخراش میرسین به بلوار اتاتورک و در بلوار اتاتورک ، اول دکتر اونگان در سمت راست هست بعد میشه سفارت که در سمت چپ هست و بعد میرسین به میدان کیزلای..اینو حواستون باشه که ما سر همین نیم ساعت چزخیدیم...
تا اینجا رو داشته باشین که ما رسیدیم میدان کیزلای و می خواستیم بریم هتل.... بقیه رو تو بخش بعدی می نویسم .پس تا فردا ..
شماره کیس : ##20130000 - کنسوگری : آنكارا - مصاحبه : اواخر آبان تعداد : 2نفر - تاریخ دریافت ویزا : 2 روز بعد از مصاحبه
زمان ورود : Feb 2013 - شهر : سنفرانسیسکو ---- سفرنامه بخش
ارسالها: 40
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
7
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-17 ساعت 18:27
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-25 ساعت 22:14 توسط soroush253.)
سلام ... صدای مارا هم از آنکارا میشنوین ...
قیل از هرچیز یکم از خودم بگم که من دانشجو هستم و بخاطر خدمت مجبور شدم که یه آزمون تافل ثبت نام کنم که خیلی راحت با ودیعه 8 ملیونی اومدم ترکیه ..
من و مادرم به اتفاق 5 شنبه با پرواز ترکیش اومدیم ... اینو بگم حالا نمیدونم چون ترکیش خیلی گرون شده انقدر خلوته یا اینکه هیچ کس کلاهش هم بیفته گذرش به آنکارا نمیفته ولی هر چی هست من تمام مدت 3 تا صندلی در اختیار داشتم که روش راحت بخوابم از طرفی هم جا پای هواپیمای ترکیش عالی بود ... جوری که قشتگ زانوی منی که تقریبا 180 سانت هستم به راحتی 30 سانتی با صندلی جلو فاصله داشت ... بر عکس پگاسوس که پارسال باهاش رفته بودیم استانبول انگار سوار مینی بوس شده بودیم مجبور بودم کلی سیخکی بشینم تمام راه رو !
فرودگاه آنکارا هم خیلی خلوت و باحال بود که کلا 1 دقیقه هم کارمون طول نکشید و اولین کاری که کردیم رفتیم سمت ... چون فیری شاپ مالیات و اینا نمیخوره قیمتش به نسبت خیلی خوبه
یه نکته ای که باید بگم اینه که حتما قبل اومدنتون این آدرس هتلی که رزرو کردینو یه چند جا یادداشت کنین و به امید این نباشین که تو فرودگاه می پرسین یا مثل من که فکر میکردم حتما فرودگاه وای فای داره و سریع میرم چک می کنم آدرس رو !
اصلا ازین خبرا نیست و اگه من به دوستم تو ایران مسیج نمیدادم که جان هر کی دوست داری سریع برو گوگل مپ آدرس این هتلمون و پیدا کن فکر کنم هنوز آواره کوچه خیابونا بودم...
خب در ادامه فرودگاه باید این نکته رو هم بگم که تاکسی بهم گفت حدود 80 لیر میگیره اگه بخواد مارو تا هتل ببره که من بهش گفتم برو بابا و طبق گفته دوستان ما راه افتادیم سمت اتوبوس های اگو که یخورده به سمت راست برید میبینینش ! خیلی راحت سوار میشین و جا داره همون وسطش واسه بار و بندیل و راحت هم میره صاف تا کیزیلای ... حالا جالبیش اینجاست که وقتی ما رسیدیم به مقصد هر کاری کردم که به راننده بینوا بفهمونم که ما دو نفر بودیم نفهمید و آخرشم فکر کنم 5 یا 6 لیر بیشتر نگرفت بنده خدا ! اون 80 لیر کجا این 5 لیر کجا ؟ خلاصه خیلی به صرفه است ...
خیلی راحت هتل و دیگه طبق آدرسی که دوستم داده بود پیدا کردیم ... هتل risiss نزدیک کیزیلای که دوست خوبم تو مهاجرسرا برام رزرو کرده بود. هتل بدی نیست حدود نیم ساعت پیاده روی داره تا مطب دکتر .
راستی یه چیزی که اینجا خیلی حال میده و عمرا تو تهران ازین کارا نمیکردم چونه زدنه ... وقتی من اومدم هتل کلی چونه زدم که کلا خیلی هم کار راه اندازه میشه تخفیف گرفت چون این موقع از سال کلا سرشون خیلی خلوته ... اولش به من میگفت که 170 لیرواسه هر شب.. من بهش گفتم نه 100 لیر بیشتر نمیدم و آخر انقدر تو سر و مغز هم زدیم تا به 130 لیر راضی شد ... پس حتما چونه زدن و مد نظرتون داشته باشین ... خلاصه به محض اینکه چونه زدن هم تموم شد مارو به زور فرستاد برای صبحونه و گفت اگه نخورین ناراحت میشم ! : دی !
خلاصه بعد از تناول صبحونه که منوش خوب هم بود راه مطب دکتر رو در پیش گرفتیم که چون دیر شده بود سریع یه تاکسی گرفتیم و با 8 لیر رفتیم به سمت مطب ... اینجا بود که با یک نگاه براحتی تشخیص دادم که مطب کجاست و طبق روال سفرنامه بچه های سال های پیش عنان کار رو در دست گرفتیم ! اول میرید طبقه 4 : پاسپورت و میدین + برگه برنده شدنتون + زمان وقت دکتر . بهد از تحویل اینها سریع یه نامه بهتون میده که برید طبقه بالا برای عکس و آزماشی خون که خیلی سریع انجام شد و 47.5 دلار ازتون میگیرن اینم بگم که همشون فارسی بلدن و ازین لحاظ ها هیچ مشکلی ندارین ... خلاصه وقتی برگشتم طبقه 4 که وقت ویزیت دکتر اونگان بود گویا دکتر فرار کرده بود و خلاصه دست به سرمون کردن و گفتن ساعت 4 بیاین ... دیگه ما هم دست از پا دراز تر رفتیم 5 ساعت بعد برگشتیم ... اینجا بود که دیگه برگ رزد آزمایشات و بهشون دادم نشستم به انتظار و چون تعداد بچه ها زیاد بود از همه ی همراه ها خواستن که بیرون بمونن ... بعد از مدتی منشی اسم من رو صدا کرد و بردمنو سمت اطاق دکتر که تقریبا یه یک ربعی معطلم کرد تا اومد سریع هم سر اصل موضوع اونم به فارسی که انتظارش رو نداشتم :
- بیماری قلبی داشتی ؟
+ نه !
- عمل جراحی ؟
+ نه !
- سیگار میکشی ؟
+ نه !
-ناراحتی مادرزادی ؟
+ نه !
-دارو خاصی مصرف می کنی ؟
+ نه !
بعد هم سریع هر چی توی کارت زردم بود و وارد کرد گفت برو دراز بکش ... گوشیش و گذاشت روی قفسه سینه گفت نفس ! یه بارم روی کمرم دوباره نفس ! در همین حین سریع یه آمپول زد به بازوم که وقتی فهمیدم ئه داره واکسن میزنه که سوزش سوزن حس کردم که دیگه کار از کار گذشته بود و داره تزریق می کنه اصلا نپرسید که ابله مرغون گرفتم یا نه ! mmr و آبله رو میکس کرد زد و منشی هم بهم گفت 200 دلار ! خلاصه حواستون باشه مثل من غفلت کنین واکسن و می خورین اگه حواسم جمع بود بهش می گفتم که این چیه من آبله مرغون گرفتم تست آنتی بادیش هم هست ! خلاصه انقدر حرفه ای و سریع زد که مجال اینجور حرفارو از من گرفت ... بگذریم
این بود داستان مدیکال ... گفتن فرداش ساعت 3 بیا بگیر ... خلاصه یه دکتر رفتن سه بار رفت اومد از به دنبال داشت تا بلاخره دیروز رفتم گرفتم...
خب حالا بریم سر یکم تفریحات ... اینجا اگه از میدون کیزلای برید تو مترو خط قرمز رنگ ایستگاه akkapru پیاده شین دقیقآ دم مرکز خرید آنکامال در میاین که دیدنش خالی از لطف نیست ! انواع اقسام رستوران ها و فروشگاه های مارک دار و البته سینما !
دیروز هم جای دوستان خالی رفتم فیلم skyfall رو دیدم که دیدن فیلم های روز دنیا برای من که عاشق فیلم هستم دنیایی ارزشمند بود
در آخر هم با عرض پوزش از اینهمه پورچونگی من همین الان از آزمون تافل برگشتم...
اگه هر کس سوالی داشت خوشحال میشم جواب بدم...
پارت دوم سفرنامه رو هم بعد از سفارت که 3 شنبه است میذارم ... امیدوارم که با کمک انرژی مثبت شما ها ویزای یک ضرب رو بگیرم
کیس نامبر :***2013AS
کنسولگری : آنکارا
مقصد : سن فرانسیسکو , کالیفرنیا
مصاحبه: هفته سوم نوامبر , نتیجه : ویزای یک ضرب
ورود به امریکا : 4 روز بعد از مصاحبه !!
ارسالها: 88
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
9
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-19 ساعت 03:03
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-19 ساعت 18:18 توسط Saeedv13.)
(2012-11-18 ساعت 13:52)Saeedv13 نوشته: سلام به همه ی 2013ایها مخصوصاً آنکارایی ها، مخصوصاً دوستان خوب و با معرفتی که مارو فراموش نمی کنن و سفرنامه می نویسن.
...............
سلام به همه دوستان
عمو سعید به رو چشم.....مرسی از تذکرت...
سروش جان ما هم ریسیس هستیم...کدوم طبقه ای؟؟ کجایی ؟؟ امار بده لطفا.....
بریم سر قسمت دوم سفر نامه
ما هتل ریسیس رو از اینترنت و از سایت booking.com شبی 70 دلار گرفتیم...هرچند که 3 روز قبل از رزرو هتل خانومم زنگ زد و با چک چونه خود هتل زیر شبی 80 دلار نداد...گفت اگه اینترنت ارزون تره از اون بگیرید..
از میدان کیزلای تا هتل ریسیس با پا حدودا 12-15 دقیقه راه هست که اگه چمدون چرخ دار باشه راحت میشه رفت... برای دوستمون که گفته بود از خ مشروطیت هم راه داره بله....اینا چند تا خیابان هستن که هم با هم تقریبا موازی هستن و میرسن به خیابان لیبا که همون خیابان هتل ریسیس هست.
هتل رو در سایت زده 4 ستاره....ولی اگه من بخوام ستاره بدم میکم 3 ستاره تاپ....چرا که هتل کلا کوچولو هست و اتاق هاش هم به نسبت هتل هایی که ما رفتیم کوچولو هست....ولی خیلی تمیز و خیلی مرتب هست.که این خودش کلی حسنه..در ضمن پرسنل هتل فوق العاده مودب و با احترام برخورد می کنن..
لوازمی که در این هتل هست و نیازی به آوردن نیست : خمیر دندان و مسواک.خمیر اصلاح.تیغ اصلاح.سشوار.سیفتی باکس.لیف
عکس ها رو فردا براتون می ذارم
دکتر اونگان :
ساعت 9 وقت دکتر داشتیم که تا رسیدیم هتل و آقای رسپشن لطف کرد و اتاق رو تحویل ما داد و تا جابجا شدیم و بعد حرکت کردیم به سمت دکتر و وقتی رسیدیم دکتر ساعت شد 11...ولی هیج کس از ما برگه تعیین وقت دکتر رو نخواست ..پاسپورت رو گرفتن و ابتدا آمایش خون و سپس هم عکس از قفسه سینه و هر نفر 47.5 دلار شد که برای ما 2 نفر شد 95 دلار..منشی گفت ساعت 5 برای ویزیت بیایید....دکتر الان نیست...
عکس از این قسمت نمی ذارم چون اچی عزیز زحمتشو کشیده..
ساعت 5 که رسیدیم 1 نفر کیس لاتاری بود که یک دختر خانوم بودن و عضو مهاجرسزا هم نبودن که تمام کار هاشونو یک آقای حدودا 55 ساله انجام میدادن....2 نفر هم کیس خانوادگی
دکتر ابتدا منو صدا کرد.تا اومد برم و نامه انتی بادی و کارن زرد ببرم یهو منشی کاغد و پاکت رو دستم دید بهم گفت حق ندارم جز کارت زرد هیچ کاغد دیگه ای با خودم ببرم...گفتم این نتیجه آزمایشه....ولی گفت..نو نو..پس دست خالی رفتم پیش دکتر و کارت زرد رو ضمیمه پرونده کرد.....تا دکتر اومد من سلام فارسی کردم و همین عاملی شد که کل مکالمه ما فارسی انجام بشه....
تمام سوال و جواب ها یی که از سروش کرد از منم پرسید و بعد هم خدافظی کرد و از اتاق رفت بیرون....منم گفتم ایول امپول نزد...اومد بیرون و خانومم رفت پیش دکتر.....منم رفتم پیش منشی که بهم یک برگه داد و گفت 2 شنبه ساعت 3 بیا و جواب رو بگیر....همش تا اینجا فارسی
البته یک خانوم میان سالی اونجا بود که وقتی که من رفتم پیش منشی داشت با منشی ترکی حرف میزد و اینکه 2 شنبه برای جواب بیام و غیره رو همه اون از قول منشی بهم گفت...منم خوشحال نشسته بودم منتظر خانومم...
در ضمن من و خانومم تمام واکسن ها از جمله 2 نوبت ام ام آر و انفولانزا و تست انتی بادی ابله مرغون رو زده بودیم.
شروع کردم به صحبت با خانومه...این همون خانوم هست که تو قسمت اول سفرنامه بهش اشاره کردم.که می گفتاینجا ظفر انکارا هست.. یه خورده که حرف زدیم خانومم اومد بیرون و نگاش کردم و سری تکون داد..منم خوشحال که ایول دلار اضافی بی دلار اضافی...رفت پیش منشی که یک برگه بهش داد و اون خانومه ایرانی یهو گفت شما باید آزمایش خونت تکرار بشه عزیزم چون دکتر چیزه مشکوکی تو خونت دیده خانومم....منو میگی هاج واج نگای این خانومه کردم....خاونمم هم که رنگش پرید..منم کپ کرده بودم وای سعی می کردم به روی خودم نیارم..هی میگفتم احتمالا آزمایشت اشتباه شده خلاصه برگه ای رو که از منشی گرفته بود رو با یک عامه بهت و حیرت بردیم طبقه پایین که ازمایشکاه هست و امایش خون رو تکرار کنیم ....ازمایشگاه تا پرسیدیم که علت تکرار ازمایش خون چیست خانوم های اونجا انگار فحش ناموس دادی بهشون....میگفتن به مریض ربطی نداره که چرا....از دکتر پیگیری کنید.بعد هم هم به ما هم به خوشون اخم می کردن...ما رو میگی وا رفته بودیم...خانومم که رنگش سفید مثل کچ منم نگران..خلاصه ازمایش خون مجدد رو خانومم داد و رفتیم بالا به منشی برگه ازمایش مجدد رو بدیم..اونجا پرسیدیم که چرا ازمایش خون تکرار شده.البته با کردن کج کرده و متهم شده و گفتیم بابا ما نگرانیم...منشی گفت این تست فلان هست که بعد از چند ثانیه 2 زاری افتاد بابا این تست انتی بادی خودمونو میگه...همون 35 دلار که از ما 63 لیر گرفته بودن....خلاصه خوشحال و شنگول شدیم و رفتیم بیرون....دم درب که رسیدیم من به خانومم گفتم پس رسید 2 شنبه تو کو؟؟؟؟گفت من رسید ندارم رسید داری مگه؟؟؟ گفتم ایناهاش و تصمیم گرفتیم بریم بالا رسید خانومم رو هم بگیریم....از اونجایی که خانومم ترکی استانبلی تقریبا خوب بلده شروع کرد با منشی حرف زدن که اون گفت بابا این شوهر شما هم مثل شما می بایست تست انتی بادی بده....تازه اینجا فهمیدیم که خانوم محترم که کار یکی از کیس های خانوادگی رو پیش می برد یکسری توهمات رو به ما گفته تازه یکسری رو هم نگفته...منشی از خدا بی خبر هم فکر می کرد که ایشون دارن لطف می کنن و ترجمه می کنن....یعنی اگه من با خانومم چک نمی کردم و بعد پیش منشی نمی رفتیم 2 شنبه جواب ازمایش حاضر نمی شد.....بقیشو خودتون حدس بزنید
تمام قصه بالا رو تعریف کردم که شما دوستان اشتباهی رو که ما کردیم نکنید....خودتون مستقیم با منشی صحبت کنید...حتی فارسی..چون جواب میده....ولی به حرف کسانی که اونجا به عنوان کاربلد هستن اکتفا نکنید که حداقل 30 دقیقه استرس و ناراحتی داره و حداکثر هم که نگو.پس همه چیز رو خودتون از منشی هم بشنوید...
در نهایت هم بگم که دکتر جدی ولی محترم هست...خوش تیپ و میان سال.....در کل جز قسمت منشی های ازمایش خون بقیه پرسنل کاملا مودب و با احترام هستن..... یعنی خیلی با ذهنیت من فرق می کردن و من کلا خیلی خوشم اومد....البته بغیر از این داستان خانوم همه کار بلد که اینم خودم باید حواسم رو بیشتر جمع می کردم....
ایشالا قسنت بعدی رو بعد از گرفتن ویزای یک ضرب می نویسم....شب خوش
شماره کیس : ##20130000 - کنسوگری : آنكارا - مصاحبه : اواخر آبان تعداد : 2نفر - تاریخ دریافت ویزا : 2 روز بعد از مصاحبه
زمان ورود : Feb 2013 - شهر : سنفرانسیسکو ---- سفرنامه بخش
ارسالها: 212
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
36
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-20 ساعت 01:31
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-22 ساعت 23:43 توسط sayeh_m.)
خب دوستان بازم سلام ..ما برگشتیم ولی نشد که زودتر سفرنامه ام رو کامل کنم چون لپ تابم خراب شده بود ...
خب گفته بودم که در مطب دکتر ما همه امپول ها رو زدیم و هزینه یک عدد پدر و یک عدد مادر با یک بچه کلا شد 970 دلار حدودا.... که این هزینه گزاف ما را خیلی افسرده کرد ( البته ما یک مرحله دیفتریو کزاز و ام ام آر رو زده بودیم و 2 مرحله هپاتیت )... ولی گفتیم اشکال نداره ...خانم دکتر برخورد عالی داشتند ..ولی در مطب نباید با کسی که واکسنش را زده حرف بزنی چون بهت هشدار می دن...
راستی هتل هم بد نبود ... تمیز بود ..رسیپشن هم یک دختر جوان ایرانی زیبا بود ..... صبحانه هم هر روز سیب زمینی ..چای و 2 نوع اب میوه ..کافی میت و هر روز یک نمونه سوپ ...انواع پنیر ..بادمجان ..تخم مرغ اب پز ...حلوا شکری ...تخم مرغ با سوسیس سرخ شده ... شیر و کورن فلکس سه نمونه مناسب برای بچه ها ..یک مشت بادمجان و گوجه و خیار شور فلفل هم گذاشته بودند ..با از این کره و مربا و شکلات و عسل
..بعضی روزها کیک هم می دادن که مزه کیک خانگی خیلی خوشمزه ای می دادو البته نان ..ما تونستیم از هتل برای چند روز آخر چون انتظار یکضرب رو داشتیم و زیاد موندیم شبی 120 لیر بگیریم اتاق رو ...
روز مصاحبه هم ما تا ساعت 12 ماندیم سفارت و بعدش گفتند برید و 1 و نیم بیایید ...
مصاحبه را فارسی انتخاب کرده بودیم ..تا اونجا که ما متوجه شدیم 5 تا کیس لاتاری غیر از ما به علاوه خودمان و یک خانم و دو فرزندش که ایشون شوهرشان سی تیزن اونجا بود و برایشان اقدام کرده بود همگی دسته جمعی آبی گرفتیم ...فقط یک دختر ایرانی که کیس ازدواج بود و یک خانم و آقای مسن که برای گرین کارت پسرشان براشون اقدام کرده بود یکضرب گرفتند ...
ترکها که همگی به سرعت یکضرب را می گرفتند و می رفتند یو پی اس و ما هم فقط حسرتشان را می خوردیم ... فکر کن کل سالن ترک بودند ولی تا ظهر همشون رفته بودند ...
ساعت یک و نیم هم که رفتیم فکر می کنم که چند تا کیس لاتاری دیگه اون موقع نوبت داشتند که نتونستیم امارشون رو در بیاریم .. طبق آمار دوستان در اون روز کسی روز قبل تر از ما هم یکضرب نگفته بود ..و فردای روز مصاحبه خودمان هم با خبر شدیم کسی یکضرب نگرفته
به نظر من حرف زدن در سالن با بقیه خیلی به آدم کمک می کنه که استرسش رو فراموش کنه ...تا اونجا که من یادم میاد همه به هم امیدواری می دادیمو این خیلی خوب بود ...
خب قسمت جذاب سفر نامه رویارویی با آفیسر هست ... خوب دقت کنید ..سوال و جواب ها رو کامل می نویسم چون همه دوستان معمولا این قسمت مهم رو سانسور می کنند و برای خودم خیلی مهم بود که دقیقا چی میپرسند؟!!!
اول اینکه افیسر ( مرد جوانی که با لهجه زیاد فارسی صحبت می کرد )از 15 دقیقه قبل از اینکه شماره ما اعلام بشه داشت پرونده ما رو می خوند ...چون من بچه ام مدام می رفت دست به آب من دیدم آفیسر رو که داره یک پرونده رو می خونه... و بعدش شماره ما اعلام شده... یه سلام و علیک معمولی ...و دیدن چندین برگ آبی کنار کامپیوتر و کلی هم برگه های خودمون و فرمهای ارسال شده ...اول پرسید که تغییری نمی خواهید توی فرمها بدید ..ما هم گفتیم نه مشکلی ندارند ..بعد گفت دست راست رو ببر بالا قسم بخور که همه چیز راسته ..ما هم توی چشماش نگاه کردیم و گفتیم دست راست که چیزی نیست ..می خوای قران و انجیل هم بیار ما برات مثل آب خوردن قسم می خوریم ....
آفیسر ( رو به همسرم برنده اصلی ): خب شما نوشتید که کارشناس مچینری هستید ...
همسرم : بهله
آفیسر : آیا توی سربازی هم با همین پست خدمت کردید ؟
همسرن : خیر بنده معاف یت پزشکی دارم به دلیل مشکل زانویی که داشتم دارم و سربازی هم نرفته ام ...
افیسر در حالی که سرش را تکان می داد رو به من : شما خانم خانه دار هستید و مثل اینکه قبلا در سازمانه ام ام ام ...
من دیدم خیلی داره تقلا می کنه واژه فارسی براش پیدا کنه سریع گفتم : خیر من معلم هنر و نقاسی در یک مدرسه تحت نطارت این اداره کار کردم ..
آفیسر رو به همسرم : شما اینجا اعلام کردید که موجودی حساب در بانک ملت دارید
همسرم ..خیر در بانک ملی دارم
آفیسر : اوه بله ...آیا پرداخت حقوق شما به این حساب واریز میشه ..
همسرم ..خیر ..به صورت نقدی ..طی یک چک بهمون می دن.....
همین ..دیگه نپرسید ..کجا می خوای بری ..چی کار می خوای کنی ...هیییییییییییچ نپرسی.. یک مشت چیز تایپ کرد و همون برگه آبی رو بهمون داد و گفت شما مدارکتون کامله ( اینجاش رو دیگه خودم از حفظ بودم ولی مثل خنگ های بهت زده نگاش کردم که من نمی دونم جمله ی بعدی شما چیه و بفرما و ما سرا پا گوشیم ) فقط یه پرو سه اداری هستش که باید طی بشه ...شما می تونید چهار تا شش هفته دیگه فلان سایت رو چک کنید شمارتون که اعلام شد یکیتون پاس بقیه رو هم بیاره و بین دوشنبه تا پنجشنبه بین ساعت یک تا یک و نیم بیاد ...
ما هم برگ را گرفته تشکر کرده و بیرون امدیم
نکته ای که ما متوجه شدیم این بود که همش داشت یکدستی می زد ...
خب ما تمکن مالی 43 میلیون تومان پول توی حساب و سند خونه و ماشین بردیم که همه رو برداشت و فقط اصلش رو برگردوند ..چیزی هم نگفت ...
ارسالها: 40
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
7
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-20 ساعت 15:49
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-20 ساعت 16:15 توسط soroush253.)
هووووووووووووووووووورررراااااااااااااااااااااااا .....!! ویزای یک ضرب رو گرفتم
بچه ها مرسی از تک تکتون بخاطر انرژی مثبت هاتون!!!! یووووههووووو ....
کیس نامبر :***2013AS
کنسولگری : آنکارا
مقصد : سن فرانسیسکو , کالیفرنیا
مصاحبه: هفته سوم نوامبر , نتیجه : ویزای یک ضرب
ورود به امریکا : 4 روز بعد از مصاحبه !!