با سلام به همه دوستان و مهاجر سرایی های گل مخصوصا دوستانی که بدون هیچ منتی به هم کمک میکنن تو این سایت و این پروسه رو برات آسون میکنن و همه جوره هوای همو دارن. واقعا اگه مهاجر سرا نبود من یکی کم میاوردم.
خلاصه وقت ادای دین رسیده ومن سعی میکنم بیشتر نکاتی رو بگم که مهم باشه مخصوصا واسه کسایی که مثل من شماره کیسشون بالاست
شرایط من: مجرد
شغل خصوصی
سربازی معاف
لیسانس فیزیک کاربردی
وقتی فهمیدم قبول شدم شروع کردم مرحله به مرحله کارا رو انجام دادن یعنی پر کردن فرمها وارسال با پست تی ان تی و گرفتن ایمیل تایید رسید فرمها به کی سی سی و چون اسپانسر داشتم خواستم مدارک رو واسم بفرستن که در ادامه توضیح میدم. خلاصه اصل قضیه وشروع استرسها از اینجا شروع شد که ما فهمیدیم آسیا ظرفیتش حدود 7900 تا ویزا هست و ایران هم 3500 نفر واسه ویزا ظرفیت داره (نه 3500 کیس) و وقتی این ظرفیت پر بشه پروسه واسه ایران متوقف میشه که بهش میگن اکسپت. سال 2013 حدود 10700 کیس در آسیا بود و ایران 6029 نفر قبولی داده بود که از همه کشورا تو آسیا بیشتر بود
شماره کیس من9100 بود حدودا و جزو آخریا بودم و وقتی فهمیدم که ویزا محدود هست همه جور حساب کتاب میکردم ببینم به ما میرسه یا نه و همیشه به این نتیجه میرسیدم که نه ما کارنت بشو نیسیم آقا.
حالا یه آمار بدم از سال 2012 که 4500نفر حدودا قبولی داشته و تعداد ویزاهایی که واسه ایران صادر شده به 2000 تا نمیرسه (اینو واسه آیندگان میگم) این نشونه خوبی بود واسه ما ها که آخریا بودیم چون نشون میده یه عدده که کم هم نیستن حالا یا اصلا نمیفهمن قبول شدن یا مشکل ماددی دارن یا کسیو اون ور ندارن یا ریجکت میشن خدای نکرده یا غیره.... به هر صورت اقدام نمیکنن و این واسه بقیه خوبه
اما امسال 6029 نفررررررر قبولی داده و دلیلش به نظرم این بوده که مقامات کی سی سی دیدن که سال 2012 کلی ویزا هنوز ایران جا داشته و حتی نصف قبولی ها هم اقدام نکردن , امسال اومدن قبولی رو بیشتر کردن که ایران به اون ظرفیت 3500 نزدیک بشه .البته این نظر منه.
خلاصه ما پیش خودمون گفتیم نکنه امسال که اینا قبولی رو بردن بالا از شانس ما همه بیان اقدام کنن. اقا خلاصه ما تو این چند ماه کلان قیافمون شده بود شبیه استرس. هی سایت ترکیه رو میدیدیم که هر ماه کلی کیس اعلام میکرد پیش خودم میگفتم تازه ایروان و ابوظبی هم هست واویلا
در کل نگران پر شدن سهمیه ایران بودیم امار هم که همه نامید کننده از نظر من . هر شب تو این سایتو تو اون سایت دنبال آمار گیریو حساب کتاب. هر ماه هم روند کارنتیها بیشتر میشد . ماهای آخر ما از یه هفته قبل از اعلام تو سایت بودیم از صبح تا شب . وقتی اعلام میشد اول نگا میکردیم ببینیم اکسپت جلو ایران نزده باشه بعد یه نفس راحت میکشیدیم. چقدر بعضی از دوستان تو این شرایط آرامش میدادن مثل امیر مهاجر که خودشم شمارش بالا بود و همش بهش میگفتم آقا من حساب کردم اوضاع خطریه اون میگفت به این آمارو حساب کتابا خودتو مشغول نکن هیچ سالی ظرفیت ایران پر نشده امسال هم نمیشه و راست میگفت وهر جا هست پیروز باشه. چقدر از بچه هایی که کارنت شده بودن به ما آخریا امید دادن دمشون گرم خداییش خیلی بامعرفت بودن نمیذاشتن انرژی منفی بهمون قلبه کنه کافیه یه سری به تاپیک کارنتیهای 2013 بزنبن مخصوصا آخراش میبینین چه جو باحالی بود
خلاصه کارنتیهای یه ماه مونده به ما یعنی کارنتیهای ماه می که مصاحبشون میشد ماه جون یهو کمتر اعلام شد نسبت به ماه قبل. آقا مارو میگی گفتم بد بخت شدیم تموم شد رفت
امممممممممممممما دوستان گل
همه این صحبتا و این حرفا رو زدم که برسم به اینجا که بگم بدونین ای آیندگان مخصوصا اونای که شمارهای آخرین, هم ما کارنت شدیم حتی اون دوستانی که شمارشون 10600 یا بیشتر بود واسه آگوست کارنت شدن یعنی ایران مثل هر سال همه کارنت شدن و من حالا میفهمم که هر چقدر قبولی رو بالا ببرن این کار بی برنامه نیست و خیالتون راحت باشه و به قول دوستمون هیچ سالی ویزا واسه ایران کم نیومده
باید یه تشکر ویژه کنم از دوستانی مثل عمو سعید و بیات عزیز وخیلی از دوستانی که اسمشون الان تو ذهنم نیست
که واقعا بی منت زحمت کشیدن و گل نهال عزیز که تقریبا تو یه زمان عضو شدیم و یادم میاد هر دو چقدر نگران بودیم و اون الان واسه خودش مدیر شده و ما همون اقایی که بودیم باقی موندیم
بعد از کارنت شدن نامه دوم ما اومد و آنکارا قطعی شد
حدود 20 روز قبل از مصاحبه مدارکو پست کردیم که شامل :
ترجمه و کپی: شناسنامه- کارت مللی- کارت معافی-دیپلم-پیش دانشگاهی-لیسانس
عکس 5*5 دو عدد
پرینت نامه دوم
اصل نامه تمکن مالی به مبلغ 90 ملیون تومن
کپی پاسپورت
پرینت csc
من مدارک اسپانسر شامل:فرم 1040 که حدود 20صفحه بود و فرم w2 واصل فرم i134 که باید اسپانسر امضا کنه و بفرسته چون باید امضا اصل باشه وکپی سیتیزن شیت یا کرین کارت و کپی صفحه اول پاسپورت اسپانسر رو داشتم
اما به توصیه بعضی دوستان که میگفتن تمکن مالیت کافیه و اسپانسر ممکن باعث کلیرنس خوردن یا طولانی شدن کلیرنس بشه و خیلی ها با تمکن کمتر از تو راحت ویزا گرفتن و این حرفا .... خلاصه ما مدارک اسپانسر رو نفرستادیم و بیخیال اسپانسر شدیم. حرف دوستان درسته اما نظر شخصی من اینه که اگه اسپانسر مدارکش کامل باشه و مشکلی نداشته باشه هیچ مشکلی پیش نمیاره و تاثیر مثبت هم داره چون من دقیقه 90 یعنی درست قبل از مصاحبه تو سالن سفارت که مدارکو میگیرن تصمیم گرفتم تحویل بدم و خوشحالم که این کارو کردم که بعد توضیح میدم
حدود 3 ماه قبل از مصاحبه رفتم واسه کارت واکسیناسیون که یه ماه مونده به مصاحبه آمپولی نزنم. کارت من شامل:
هپاتیت دو مرحله به فاصله یک ماه
mmr دو مرحله به فاصله یک ماه
td ( دیفتری و کزاز ) دو مرحله به فاصله یک ماه
آمفولانزا
تست آنتی بادی آبله مرغون هم ندادم چون میدونستم دکتر اونگان زیر بار نمیره و بالاخره یا تست یا آمپولو میکنه تو پاچه ملت.
من ماه جولای مصاحبم بود روز چهار شنبه و چون احتمال یه ضرب میدادم بلیط رو از ایران ایر سیستمی گرفتم 680 هزار تومن رفت یک شنبه ساعت 8 شب برگشت یک شنبه هفته بعدش 8:30 شب از آنکارا که اگه یه ضرب نگرفتم همون چهار شنبه که مصاحبه دارم برگردم یعنی برم دفتر ایران ایر روبرو سفارت و با 50 دلار جریمه همون چهار شنبه شب برگردم . هتل هم اتاپ بلوار واسه سه شب شبی 45 دلار از آزانس ایسان پرواز گرفتم و25 دلار بابت ترانسفر دادم که البته میتونستم با اتوبوس ego442 که 100 متر سمت راست از در فرودگاه که میرین بیرون هست برم تا میدون کیزلای که اینو از سفر نامه دوستان یاد گرفته بودم (با 5 لیر) اما راضیم بابت ترانسفر چون راحت تا در هتل میرین و من با دوستام تو ترانسفر آشنا شدم که خیلی کمکم کردن اونجا وتنها نموندم. من به توصیه یکی از دوستان ترانسفر گرفتم و ازش ممنونم بابت این پیشنهادش.
من اینطور حساب کردم که یکشنبه شب میرسم و فرداش دوشنبه صبح میرم دکتر و سه شنبه جوابو میگیرم و چهار شنبه صبح میرم مصاحبه به امید خدا پس رفتم تو سایت دکتر اونگان و واسه دوشنبه ساعت 9:30 وقت گرفتم و در ضمن ptt یا همون دفتر پستی رو هم اونی انتخاب کردم که شنبه ها هم بازه و مشخصاتش تو امضای آقای محمد فضلی هست تو تاپیک ثبت نام csc میشه پیداش کرد
مدارکی که من بردم شامل:
اصل پاسپورت و کپی
اصل شناسنامه و کارت ملی و کارت معافی وکپی
اصل مدارک تحصیلی:دیپلم دبیرستان و مدرک پیش دانشگاهی و لیسانس وکپی
یه سری دیگه از ترجمه ها که فرستاده بودم محض احتیاط(از ترجمه ها دوسری گرفته بودم)
مدارک اسپانسر که نفرستاده بودم اما همرام بود شاید لازم میشد
نامه تمکن مالی ( از اینم دوتا گرفته بودم)
وکلی کپی از همین مدارک و پرینت نامه دوم و CSC , و پرینت وقت دکتر
ریز نمرات و ترجمش محض احتیاط
کارت واکسیناسیون
عکس 5*5 به تعداد لازم یعنی 4 تا
پرواز سر ساعت 8 شب یکشنبه به وقت ایران انجام شد و ساعت 7:30 به وقت ترکیه رسیدیم و بعد از کارای ورود میرسیم به فری شاپ که دوستان همه شیرجه رفتن تو فری شاپ واسه خرید .... بعدشم که ترانسفر منتظر بود و ما رو تا در هتل برد و اتاقو تحویل داد و به اصطلاح chek in کردیم.
هتل اتاب از نظر موقعیت جای خوبیه 5 دقیقه تا سفارت و 15 دقیقه تا دکتر پیاده راهه. اما اتاقهاش خیلی معمولی هست و سیف باکس و اسپیلیتر داره و هتل صبحانه خوبیم داره واطرافش همه رستوران و بار هست و جلوشم بورس کتاب فروشاست. من از قبل تو گوگل مپ همه جاهای لازم رو سرچ کردم و یاد گرفتم البته خیلی راحت و سر راست هست و به لطف سفرنامه دوستان انگار بارها اونجا رفته بودم. از میدان کیزلای وارد بلوار اتاترک که میشیم یه کم سر بالایی هست و 10 دقیقه راهه پیاده تا سفارت که سمت راست میشه و 20 دقیقه تا دکتر که سمت چپ میشه از هرکی بپرسین american embassy یا آمریکن ایلچیلیقی همه نشون میدن خیلی راحته اگه با تاکسی هم میرین همینو بگین. بعد از سفارت در امتداد همون مسیر دکتر هست. واسه دکتر هم باید برسین به پارک قو یا کوگولو پارک به قول خودشون. یه نشونه خوب واسش اینه که اگه از سمت کیزلای میان به سمت پارک کوگولو دکتر سمت چپ هست نزدیک پارک حواستون به مغازه ها باشه تا کتاب فروشی که بالاش نوشته Dost (دوست) که کرکره هاش حالت حلالی داره رو ببینین. تا اینو دیدین کنارش یه فرو رفتگی هست که دکتر همونجاست برین تا آخرش که راهرو مانند هست سمت چپ آسانسورها مشخصه برین طبقه 4 پیش دکی اونگان. البته اگه با تاکسی میرین بگین کوگولو پارک یا دوزان لابراتواری چون به اسم دکتر اونگان تاکسی ها نمیشناسن.
اول یه چیزی بگم آقا به نظر من کارا خیلی سادس الکی پول به اینایی که میگن کاراتونو انجام میدن ندین.
منشی دکتر تا برین میکه پاسپورت و پرینت نامه مصاحبه و اصلا نامه وقت دکتر هم نخواست تا حدودی هم فارسی بلده اگه انگلیسیتون خوب نیست اصلا مهم نیست بعد صدا میزنه واسه عکس که خودش با وب کم میگیره من عکس داشتم ولی نگرفت وبعد گفت دنبالم بیا که ماهم رفتیم تو یه اتاق یه 15 دقیقه نشستیم تا خانوم اونگان اومدن وسلام کردیم و پرسید انگلیسی میتونی صحبت کنی گفتم یه کم و سوالات همیشگی که شغلت چیه و قد و وزن و سابقه بیماری خاص و واسم یه سری بیماری نام برد که هر جاشو نمیفهمیدم فارسی میگفت که منم میگفتم نه. کلن فارسی بلد بود تا حدی وبعدم رفتو با یه آمپول اومد ما هم که میدونستیم جریان چیه ازش پرسیدم این چیه گفت واریسیلا ( همون آبله مرغون) گفتم من گرفتم ولی چون میشناسمت تست میدم حداقل تست قیمتش نصف آمپول هست گفت اوکی و ما رو فرستاد پیش منشی و جواب خدافظی ما رو هم نداد شایدم نشنید. یه صد دلاری اینجا پیاده شدیمو رفتیم طبقه پنجم واسه آزمایش خون و عکس قفسه سینه که اونجا هم 100 دلار گرفت و فکر کنم 35 لیر پس داد یعنی کلا حدود 180 دلار دادیم و گفتن فردا ساعت 3 بیا جواب رو بگیر و فرداشم 3 رفتم و جوابو گرفتم که یه CD بود که گفت تو فرودگاه آ م ر ی کا تحویل بدین و یه پاکت که نباید بازش کنی و باید بدی به سفارت و تمام.
یکی از اتفاقات خوب این بود که من فهمیدم تو هتل ما آقای محمد فضلی عزیز هم حضور دارن (که واسه تاپیک CSC سنگ تموم گذاشتن) و من شب قبل مصاحبه تونستم یه ملاقاتی باهاشون داشته باشم که واسم قوت قلبی بود و از راهنمایی هاش استفاده کنم که از همین جا ازش تشکر میکنم
روز مصاحبه رسیدو من ساعت 7 صبح پیاده رفتم سفارت البته شب قبلش عجب شب سختی بود با اینکه 100 بار سوالات احتمالی رو با خودم تمرین کردم و به 10 نفر سپردم ساعت 6 بهم زنگ بزنن بازم نتونستم بخوابم و تا صبح 100 بار پریدم از خواب
خلاصه ما 7:5 دقیقه جلو سفارت بودیم و جزو اولین نفرات بودیم ومدارک تو یه پوشه که چند فایل داشت دسته بندی کرده بودم و موبایل و کیف هم نداشتم چون میدونستم نمیزارن ببری داخل. یه کم استرس هم داشتم که یهو بارون هم گرفتو ما هم دویدیم زیر یه درخت که نگو اونجا جای تشکیل صف بود. من فکر میکردم طبق صحبت دوستان ساعت 8 بیان واسه شروع کار اما 7:30 یه آقایی اومد بهم گفت گرین کارت؟ کفتم اره گفت بیا که یهو ملت دویدن واسه صف و من ناخداگاه نفر اول شدم. بعدش پاس رو گرفت و با لیستش چک کردو گفت برو داخل و بعدم چک امنیتی و بعدشم رفتیم توی یه محوطه باز پشت یه در که یه خانوم اومد درو باز کرد گفت بیاین تو یکی یکی ومن رفتم و خیلی خوش رو سلام کردو شروع کرد خواستن اصل مدارک:شناسنامه-کارت معافی پیش دانشکاهی و لیسانس پرینت نامه دوم و CSC اصل تمکن مالی که من پرینت نامه دوم و CSC اصل تمکن مالیرو فرستاده بودم ولی بازم دادم که بعدا پس دادن بهم
وگفت مدارک اسپانسر!!!! که میخواستم بگم همین تمکن مالی کافیه و اسپانسر ندارم مثل اکثر دوستان, که نمیدونم چی شد یهو گفتم اوکی ومدارکو دادم و پرسید فارسی یا انگلیسی که گفتم فارسی و یه شماره 400 بهم داد و وارد سالن شدم و از وقتی نشستم سر خودم غر زدم تا موقع مصاحبه, که آخه پسر تو که میخواستی مدارک اسپانسرو بدی چرا همون 20 روز پیش پست نکردی با بقیه مدارک که اینا وقت داشته باشن بخونن این مدارکو , حالا تو این چند دقیقه اینا چطور این همه مدرکو که حدود 30 صفحه میشد رو بخونن و حتما کلیرنس میخورمو آخه چرا مدارک اسپانسرو دادم و همون تمکن مالی کافی بود و یه ضربو پروندمو حتما واسه مطالعه این همه مدرک زمان لازم دارنو این حرفا....خلاصه گفتم اگه واسه رشتم کلیرنس نخورم واسه این کارم حتما کلیرنس میخورم و تو این فکرا بدم که یهو دینگگگ شمارمو دیدو رفتم باجه مربوطه که یه خانومی پرسید به فارسی که اصلاح دارین تو فرماتون که گفتم نه البته بد نیست اینو بگم که من تو فرمها اسم رشتمو نوشته بودم PRACTICAL PHYSIC اما دارترجمه اسم رشتمو ترجمه کرده بودAPPLIED PHYSIC و این منو نگران کرده بود و میخاستم تصحیح کنم روز مصاحبه یعنی همین الان که خانومه گفت تصحیح دارین, که در همون لحظه تصمیم گرفتم بگم نه و ولش کنم و حساسیت به وجود نیارم و اگه آفیسر پرسید توضیح بدم.
خلاصه آقا ما هر تصمیمی که از قبل گرفته بودیم در اون لحظه برعکسش عمل کردیم و به قول همشهریمون آقوی همساده زدیم له له کردیم خودمونو داغون داغون آقو شدیم رفت
رفتیم نشستیم و دوباره دینگ, انگشتنگاری و دوباره نشستیم و دوباره دینگ 330 دلار پول دادیم و نشستیم دوباره.
راستی اون روز فقط منو یکی یا دو خونواده ویه خانم مجرد کیس لاتاری بودیم و بقیه کیس خانوادگی یا ازدواج و نامزدی بودن که اون خانوم مجرد هم تمکن مالی داشت هم اسپانسر و کار هم نمیکرد ولیسانس بود که یه ضرب گرفت البته مصاحبش بعد من بود
من دوست داشتم آفیسرم خانومه باشه چون فکر میکردم طبق سفرنامه دوستان اون خانومه راحت تر مصاحبه میکنه و راحت تر یه ضرب میده که یهو دینگگگگ باجه 4 از دور دیدم به به همون اقا پسر معروف نشسته پیش خودم گفتم ای بابا همه چی به هم دست داده ما این کلیرنسو بخوریم. خلاصه بلند شدیم و رفتیم جلو و گفتیم خدایا به امید خودت ما رو دریاب.
رفتم جلو گفتم سلام . آفیسر واقعا صمیمی و خوش برخورده و کلی استرست رو کم میکنه
افیسر:سلام امیر دست راستتو ببر بالا و قسم بخور که راست میگی
من:قسم میخورم
افیسر: امیر تو زن داری؟
من: نه
افیسر:بچه داری؟
من: نه والا .ناخداگاه گفتم نه والا و افیسر خندید
افیسر:شغلت چیه؟
من: مربی وداور ورزشی هستم تو فلان رشته
افیسر:چرا این رشته ورزشی توضیح میدی؟
من:چون 20 ساله تو این رشته هستم از زمانی که بازیکن بودم تا الان که مربی هستم
من:تو یه باشگاه خصوصی کلاس دارم و آموزش میدم و واسه مسابقات بازیکنها رو تمرین میدم
افیسر:تو سربازی رفتی
من:نه معاف شدم
افیسر:چرا
من:کفالت وتک پسری ویه کم توضیح دادم
آفیسر بعد هر سوال یه چیزایی تایپ میکرد یهو رو به من کردو بی مقدمه پرسید
افیسر: چرا فیزیک
آقا ما رو میگی یهو از این مدل پرسیدنش قفل کردیم. من میدونستم چون کارم شفاف هستش و خصوصی و سربازیم معاف شدم شاید سوالات راجع به رشتم باشه واسه همین ریز نمرات هم با خودم بردم ولی لازم نشد
من:راستش تو کشور من پروسه ای هست به نام کنکور و من رشته دیگه ای دوست داشتم اما امتیازش رو نیاوردم و امتیازم فقط به این رشته میخورد و بعد فارق التحصیل شدن دیگه مدرکم رفت تو کمد تا الان که آوردمش اینجا
افیسر:میتونی انگلیسی صحبت کنی
من:a little
و شروع کرد انگلیسی صحبت کردن که اونجا چیکار میخوای بکنی ومن هم دستو پا شکسته جواب میدادم
هیچ سوالی در مورد مدارک مالی واسپانسر هم نپرسید و پیش خودم گفتم خوب در مورد اسپانسر میخوان تو زمانی که من کلیرنسم طی میشه مطالعه کنن.
با اینکه یه کم استرس داشتم اما خیلی ریلکس برخورد میکردم و با لبخند حرف میزدم
افیسر: امیر این شناسنامت و این مدرک لیسانست واین مدارک اضافیت, که میخواستم بگم میدونم یه پروسه اداری هستو هر وقت شمارمو دیدم بیام و....که یهو گفت پاسپورتت پیش من میمونه و 3 تا 5 روز کاری ................. آقا ما رو میگی انگلیسیو فارسیو شروع کردیم قاطی پاتی تشکر کردن و اونم هی میخندید
واقعا از خدا شاکرم و از خدا میخواهم این لحظه رو نصیب همتون بکنه که لحظه واقعا قشنگی هستش .
خلاصه ما اومدیم بیرون و شروع کردیم چک کردن سایت https://ceac.state.gov تا ببینیم کی Issued میزنه. واسه اون خانومه که یضرب گرفت همون عصرش Issued شد و فرداش رفت پست. منم از فرداش رفتم پست که دو روز بعد مصاحبه بسته مال منم اومد اما تا همین الان که 10 روز از مصاحبه میگذره واسه من زده Administrative Processing در صورتی که من همون روز دوم از پست گرفتم و همون روز دوم واسم از پست ایمیل اومد که بسته شما رسیده .
یه نکته هم بگم اینکه من بعد از یضرب گرفتن اومدم هتل که واسه 4 شب دیگه تمدید کنم اتاقم رو که هتل گفت شبی 55 دلار!!! ولی خود رسپشن هتل گفت برو از آژانسها بگیر ارزونتر هستش و منم این کارو کردم از آژانس تهران تراول روبرو هتل ددمان همون اتاق رو شبی 42 دلار تمدید کردم . البته دفتر ماهان هم همین حدود قیمت می داد و اونم خوب بود که آدرسش همون اطراف هتل ددمان یه 20 متر بالاتره و واسه هتل گرفتن این دفاتر از خود هتل به صرفه ترهستن.
خوب دوستان به امید ویزای یضرب واسه همتون اگه سوالی داشتین در خدمتم. در پناه خدا .
خلاصه وقت ادای دین رسیده ومن سعی میکنم بیشتر نکاتی رو بگم که مهم باشه مخصوصا واسه کسایی که مثل من شماره کیسشون بالاست
شرایط من: مجرد
شغل خصوصی
سربازی معاف
لیسانس فیزیک کاربردی
وقتی فهمیدم قبول شدم شروع کردم مرحله به مرحله کارا رو انجام دادن یعنی پر کردن فرمها وارسال با پست تی ان تی و گرفتن ایمیل تایید رسید فرمها به کی سی سی و چون اسپانسر داشتم خواستم مدارک رو واسم بفرستن که در ادامه توضیح میدم. خلاصه اصل قضیه وشروع استرسها از اینجا شروع شد که ما فهمیدیم آسیا ظرفیتش حدود 7900 تا ویزا هست و ایران هم 3500 نفر واسه ویزا ظرفیت داره (نه 3500 کیس) و وقتی این ظرفیت پر بشه پروسه واسه ایران متوقف میشه که بهش میگن اکسپت. سال 2013 حدود 10700 کیس در آسیا بود و ایران 6029 نفر قبولی داده بود که از همه کشورا تو آسیا بیشتر بود
شماره کیس من9100 بود حدودا و جزو آخریا بودم و وقتی فهمیدم که ویزا محدود هست همه جور حساب کتاب میکردم ببینم به ما میرسه یا نه و همیشه به این نتیجه میرسیدم که نه ما کارنت بشو نیسیم آقا.
حالا یه آمار بدم از سال 2012 که 4500نفر حدودا قبولی داشته و تعداد ویزاهایی که واسه ایران صادر شده به 2000 تا نمیرسه (اینو واسه آیندگان میگم) این نشونه خوبی بود واسه ما ها که آخریا بودیم چون نشون میده یه عدده که کم هم نیستن حالا یا اصلا نمیفهمن قبول شدن یا مشکل ماددی دارن یا کسیو اون ور ندارن یا ریجکت میشن خدای نکرده یا غیره.... به هر صورت اقدام نمیکنن و این واسه بقیه خوبه
اما امسال 6029 نفررررررر قبولی داده و دلیلش به نظرم این بوده که مقامات کی سی سی دیدن که سال 2012 کلی ویزا هنوز ایران جا داشته و حتی نصف قبولی ها هم اقدام نکردن , امسال اومدن قبولی رو بیشتر کردن که ایران به اون ظرفیت 3500 نزدیک بشه .البته این نظر منه.
خلاصه ما پیش خودمون گفتیم نکنه امسال که اینا قبولی رو بردن بالا از شانس ما همه بیان اقدام کنن. اقا خلاصه ما تو این چند ماه کلان قیافمون شده بود شبیه استرس. هی سایت ترکیه رو میدیدیم که هر ماه کلی کیس اعلام میکرد پیش خودم میگفتم تازه ایروان و ابوظبی هم هست واویلا
در کل نگران پر شدن سهمیه ایران بودیم امار هم که همه نامید کننده از نظر من . هر شب تو این سایتو تو اون سایت دنبال آمار گیریو حساب کتاب. هر ماه هم روند کارنتیها بیشتر میشد . ماهای آخر ما از یه هفته قبل از اعلام تو سایت بودیم از صبح تا شب . وقتی اعلام میشد اول نگا میکردیم ببینیم اکسپت جلو ایران نزده باشه بعد یه نفس راحت میکشیدیم. چقدر بعضی از دوستان تو این شرایط آرامش میدادن مثل امیر مهاجر که خودشم شمارش بالا بود و همش بهش میگفتم آقا من حساب کردم اوضاع خطریه اون میگفت به این آمارو حساب کتابا خودتو مشغول نکن هیچ سالی ظرفیت ایران پر نشده امسال هم نمیشه و راست میگفت وهر جا هست پیروز باشه. چقدر از بچه هایی که کارنت شده بودن به ما آخریا امید دادن دمشون گرم خداییش خیلی بامعرفت بودن نمیذاشتن انرژی منفی بهمون قلبه کنه کافیه یه سری به تاپیک کارنتیهای 2013 بزنبن مخصوصا آخراش میبینین چه جو باحالی بود
خلاصه کارنتیهای یه ماه مونده به ما یعنی کارنتیهای ماه می که مصاحبشون میشد ماه جون یهو کمتر اعلام شد نسبت به ماه قبل. آقا مارو میگی گفتم بد بخت شدیم تموم شد رفت
امممممممممممممما دوستان گل
همه این صحبتا و این حرفا رو زدم که برسم به اینجا که بگم بدونین ای آیندگان مخصوصا اونای که شمارهای آخرین, هم ما کارنت شدیم حتی اون دوستانی که شمارشون 10600 یا بیشتر بود واسه آگوست کارنت شدن یعنی ایران مثل هر سال همه کارنت شدن و من حالا میفهمم که هر چقدر قبولی رو بالا ببرن این کار بی برنامه نیست و خیالتون راحت باشه و به قول دوستمون هیچ سالی ویزا واسه ایران کم نیومده
باید یه تشکر ویژه کنم از دوستانی مثل عمو سعید و بیات عزیز وخیلی از دوستانی که اسمشون الان تو ذهنم نیست
که واقعا بی منت زحمت کشیدن و گل نهال عزیز که تقریبا تو یه زمان عضو شدیم و یادم میاد هر دو چقدر نگران بودیم و اون الان واسه خودش مدیر شده و ما همون اقایی که بودیم باقی موندیم
بعد از کارنت شدن نامه دوم ما اومد و آنکارا قطعی شد
حدود 20 روز قبل از مصاحبه مدارکو پست کردیم که شامل :
ترجمه و کپی: شناسنامه- کارت مللی- کارت معافی-دیپلم-پیش دانشگاهی-لیسانس
عکس 5*5 دو عدد
پرینت نامه دوم
اصل نامه تمکن مالی به مبلغ 90 ملیون تومن
کپی پاسپورت
پرینت csc
من مدارک اسپانسر شامل:فرم 1040 که حدود 20صفحه بود و فرم w2 واصل فرم i134 که باید اسپانسر امضا کنه و بفرسته چون باید امضا اصل باشه وکپی سیتیزن شیت یا کرین کارت و کپی صفحه اول پاسپورت اسپانسر رو داشتم
اما به توصیه بعضی دوستان که میگفتن تمکن مالیت کافیه و اسپانسر ممکن باعث کلیرنس خوردن یا طولانی شدن کلیرنس بشه و خیلی ها با تمکن کمتر از تو راحت ویزا گرفتن و این حرفا .... خلاصه ما مدارک اسپانسر رو نفرستادیم و بیخیال اسپانسر شدیم. حرف دوستان درسته اما نظر شخصی من اینه که اگه اسپانسر مدارکش کامل باشه و مشکلی نداشته باشه هیچ مشکلی پیش نمیاره و تاثیر مثبت هم داره چون من دقیقه 90 یعنی درست قبل از مصاحبه تو سالن سفارت که مدارکو میگیرن تصمیم گرفتم تحویل بدم و خوشحالم که این کارو کردم که بعد توضیح میدم
حدود 3 ماه قبل از مصاحبه رفتم واسه کارت واکسیناسیون که یه ماه مونده به مصاحبه آمپولی نزنم. کارت من شامل:
هپاتیت دو مرحله به فاصله یک ماه
mmr دو مرحله به فاصله یک ماه
td ( دیفتری و کزاز ) دو مرحله به فاصله یک ماه
آمفولانزا
تست آنتی بادی آبله مرغون هم ندادم چون میدونستم دکتر اونگان زیر بار نمیره و بالاخره یا تست یا آمپولو میکنه تو پاچه ملت.
من ماه جولای مصاحبم بود روز چهار شنبه و چون احتمال یه ضرب میدادم بلیط رو از ایران ایر سیستمی گرفتم 680 هزار تومن رفت یک شنبه ساعت 8 شب برگشت یک شنبه هفته بعدش 8:30 شب از آنکارا که اگه یه ضرب نگرفتم همون چهار شنبه که مصاحبه دارم برگردم یعنی برم دفتر ایران ایر روبرو سفارت و با 50 دلار جریمه همون چهار شنبه شب برگردم . هتل هم اتاپ بلوار واسه سه شب شبی 45 دلار از آزانس ایسان پرواز گرفتم و25 دلار بابت ترانسفر دادم که البته میتونستم با اتوبوس ego442 که 100 متر سمت راست از در فرودگاه که میرین بیرون هست برم تا میدون کیزلای که اینو از سفر نامه دوستان یاد گرفته بودم (با 5 لیر) اما راضیم بابت ترانسفر چون راحت تا در هتل میرین و من با دوستام تو ترانسفر آشنا شدم که خیلی کمکم کردن اونجا وتنها نموندم. من به توصیه یکی از دوستان ترانسفر گرفتم و ازش ممنونم بابت این پیشنهادش.
من اینطور حساب کردم که یکشنبه شب میرسم و فرداش دوشنبه صبح میرم دکتر و سه شنبه جوابو میگیرم و چهار شنبه صبح میرم مصاحبه به امید خدا پس رفتم تو سایت دکتر اونگان و واسه دوشنبه ساعت 9:30 وقت گرفتم و در ضمن ptt یا همون دفتر پستی رو هم اونی انتخاب کردم که شنبه ها هم بازه و مشخصاتش تو امضای آقای محمد فضلی هست تو تاپیک ثبت نام csc میشه پیداش کرد
مدارکی که من بردم شامل:
اصل پاسپورت و کپی
اصل شناسنامه و کارت ملی و کارت معافی وکپی
اصل مدارک تحصیلی:دیپلم دبیرستان و مدرک پیش دانشگاهی و لیسانس وکپی
یه سری دیگه از ترجمه ها که فرستاده بودم محض احتیاط(از ترجمه ها دوسری گرفته بودم)
مدارک اسپانسر که نفرستاده بودم اما همرام بود شاید لازم میشد
نامه تمکن مالی ( از اینم دوتا گرفته بودم)
وکلی کپی از همین مدارک و پرینت نامه دوم و CSC , و پرینت وقت دکتر
ریز نمرات و ترجمش محض احتیاط
کارت واکسیناسیون
عکس 5*5 به تعداد لازم یعنی 4 تا
پرواز سر ساعت 8 شب یکشنبه به وقت ایران انجام شد و ساعت 7:30 به وقت ترکیه رسیدیم و بعد از کارای ورود میرسیم به فری شاپ که دوستان همه شیرجه رفتن تو فری شاپ واسه خرید .... بعدشم که ترانسفر منتظر بود و ما رو تا در هتل برد و اتاقو تحویل داد و به اصطلاح chek in کردیم.
هتل اتاب از نظر موقعیت جای خوبیه 5 دقیقه تا سفارت و 15 دقیقه تا دکتر پیاده راهه. اما اتاقهاش خیلی معمولی هست و سیف باکس و اسپیلیتر داره و هتل صبحانه خوبیم داره واطرافش همه رستوران و بار هست و جلوشم بورس کتاب فروشاست. من از قبل تو گوگل مپ همه جاهای لازم رو سرچ کردم و یاد گرفتم البته خیلی راحت و سر راست هست و به لطف سفرنامه دوستان انگار بارها اونجا رفته بودم. از میدان کیزلای وارد بلوار اتاترک که میشیم یه کم سر بالایی هست و 10 دقیقه راهه پیاده تا سفارت که سمت راست میشه و 20 دقیقه تا دکتر که سمت چپ میشه از هرکی بپرسین american embassy یا آمریکن ایلچیلیقی همه نشون میدن خیلی راحته اگه با تاکسی هم میرین همینو بگین. بعد از سفارت در امتداد همون مسیر دکتر هست. واسه دکتر هم باید برسین به پارک قو یا کوگولو پارک به قول خودشون. یه نشونه خوب واسش اینه که اگه از سمت کیزلای میان به سمت پارک کوگولو دکتر سمت چپ هست نزدیک پارک حواستون به مغازه ها باشه تا کتاب فروشی که بالاش نوشته Dost (دوست) که کرکره هاش حالت حلالی داره رو ببینین. تا اینو دیدین کنارش یه فرو رفتگی هست که دکتر همونجاست برین تا آخرش که راهرو مانند هست سمت چپ آسانسورها مشخصه برین طبقه 4 پیش دکی اونگان. البته اگه با تاکسی میرین بگین کوگولو پارک یا دوزان لابراتواری چون به اسم دکتر اونگان تاکسی ها نمیشناسن.
اول یه چیزی بگم آقا به نظر من کارا خیلی سادس الکی پول به اینایی که میگن کاراتونو انجام میدن ندین.
منشی دکتر تا برین میکه پاسپورت و پرینت نامه مصاحبه و اصلا نامه وقت دکتر هم نخواست تا حدودی هم فارسی بلده اگه انگلیسیتون خوب نیست اصلا مهم نیست بعد صدا میزنه واسه عکس که خودش با وب کم میگیره من عکس داشتم ولی نگرفت وبعد گفت دنبالم بیا که ماهم رفتیم تو یه اتاق یه 15 دقیقه نشستیم تا خانوم اونگان اومدن وسلام کردیم و پرسید انگلیسی میتونی صحبت کنی گفتم یه کم و سوالات همیشگی که شغلت چیه و قد و وزن و سابقه بیماری خاص و واسم یه سری بیماری نام برد که هر جاشو نمیفهمیدم فارسی میگفت که منم میگفتم نه. کلن فارسی بلد بود تا حدی وبعدم رفتو با یه آمپول اومد ما هم که میدونستیم جریان چیه ازش پرسیدم این چیه گفت واریسیلا ( همون آبله مرغون) گفتم من گرفتم ولی چون میشناسمت تست میدم حداقل تست قیمتش نصف آمپول هست گفت اوکی و ما رو فرستاد پیش منشی و جواب خدافظی ما رو هم نداد شایدم نشنید. یه صد دلاری اینجا پیاده شدیمو رفتیم طبقه پنجم واسه آزمایش خون و عکس قفسه سینه که اونجا هم 100 دلار گرفت و فکر کنم 35 لیر پس داد یعنی کلا حدود 180 دلار دادیم و گفتن فردا ساعت 3 بیا جواب رو بگیر و فرداشم 3 رفتم و جوابو گرفتم که یه CD بود که گفت تو فرودگاه آ م ر ی کا تحویل بدین و یه پاکت که نباید بازش کنی و باید بدی به سفارت و تمام.
یکی از اتفاقات خوب این بود که من فهمیدم تو هتل ما آقای محمد فضلی عزیز هم حضور دارن (که واسه تاپیک CSC سنگ تموم گذاشتن) و من شب قبل مصاحبه تونستم یه ملاقاتی باهاشون داشته باشم که واسم قوت قلبی بود و از راهنمایی هاش استفاده کنم که از همین جا ازش تشکر میکنم
روز مصاحبه رسیدو من ساعت 7 صبح پیاده رفتم سفارت البته شب قبلش عجب شب سختی بود با اینکه 100 بار سوالات احتمالی رو با خودم تمرین کردم و به 10 نفر سپردم ساعت 6 بهم زنگ بزنن بازم نتونستم بخوابم و تا صبح 100 بار پریدم از خواب
خلاصه ما 7:5 دقیقه جلو سفارت بودیم و جزو اولین نفرات بودیم ومدارک تو یه پوشه که چند فایل داشت دسته بندی کرده بودم و موبایل و کیف هم نداشتم چون میدونستم نمیزارن ببری داخل. یه کم استرس هم داشتم که یهو بارون هم گرفتو ما هم دویدیم زیر یه درخت که نگو اونجا جای تشکیل صف بود. من فکر میکردم طبق صحبت دوستان ساعت 8 بیان واسه شروع کار اما 7:30 یه آقایی اومد بهم گفت گرین کارت؟ کفتم اره گفت بیا که یهو ملت دویدن واسه صف و من ناخداگاه نفر اول شدم. بعدش پاس رو گرفت و با لیستش چک کردو گفت برو داخل و بعدم چک امنیتی و بعدشم رفتیم توی یه محوطه باز پشت یه در که یه خانوم اومد درو باز کرد گفت بیاین تو یکی یکی ومن رفتم و خیلی خوش رو سلام کردو شروع کرد خواستن اصل مدارک:شناسنامه-کارت معافی پیش دانشکاهی و لیسانس پرینت نامه دوم و CSC اصل تمکن مالی که من پرینت نامه دوم و CSC اصل تمکن مالیرو فرستاده بودم ولی بازم دادم که بعدا پس دادن بهم
وگفت مدارک اسپانسر!!!! که میخواستم بگم همین تمکن مالی کافیه و اسپانسر ندارم مثل اکثر دوستان, که نمیدونم چی شد یهو گفتم اوکی ومدارکو دادم و پرسید فارسی یا انگلیسی که گفتم فارسی و یه شماره 400 بهم داد و وارد سالن شدم و از وقتی نشستم سر خودم غر زدم تا موقع مصاحبه, که آخه پسر تو که میخواستی مدارک اسپانسرو بدی چرا همون 20 روز پیش پست نکردی با بقیه مدارک که اینا وقت داشته باشن بخونن این مدارکو , حالا تو این چند دقیقه اینا چطور این همه مدرکو که حدود 30 صفحه میشد رو بخونن و حتما کلیرنس میخورمو آخه چرا مدارک اسپانسرو دادم و همون تمکن مالی کافی بود و یه ضربو پروندمو حتما واسه مطالعه این همه مدرک زمان لازم دارنو این حرفا....خلاصه گفتم اگه واسه رشتم کلیرنس نخورم واسه این کارم حتما کلیرنس میخورم و تو این فکرا بدم که یهو دینگگگ شمارمو دیدو رفتم باجه مربوطه که یه خانومی پرسید به فارسی که اصلاح دارین تو فرماتون که گفتم نه البته بد نیست اینو بگم که من تو فرمها اسم رشتمو نوشته بودم PRACTICAL PHYSIC اما دارترجمه اسم رشتمو ترجمه کرده بودAPPLIED PHYSIC و این منو نگران کرده بود و میخاستم تصحیح کنم روز مصاحبه یعنی همین الان که خانومه گفت تصحیح دارین, که در همون لحظه تصمیم گرفتم بگم نه و ولش کنم و حساسیت به وجود نیارم و اگه آفیسر پرسید توضیح بدم.
خلاصه آقا ما هر تصمیمی که از قبل گرفته بودیم در اون لحظه برعکسش عمل کردیم و به قول همشهریمون آقوی همساده زدیم له له کردیم خودمونو داغون داغون آقو شدیم رفت
رفتیم نشستیم و دوباره دینگ, انگشتنگاری و دوباره نشستیم و دوباره دینگ 330 دلار پول دادیم و نشستیم دوباره.
راستی اون روز فقط منو یکی یا دو خونواده ویه خانم مجرد کیس لاتاری بودیم و بقیه کیس خانوادگی یا ازدواج و نامزدی بودن که اون خانوم مجرد هم تمکن مالی داشت هم اسپانسر و کار هم نمیکرد ولیسانس بود که یه ضرب گرفت البته مصاحبش بعد من بود
من دوست داشتم آفیسرم خانومه باشه چون فکر میکردم طبق سفرنامه دوستان اون خانومه راحت تر مصاحبه میکنه و راحت تر یه ضرب میده که یهو دینگگگگ باجه 4 از دور دیدم به به همون اقا پسر معروف نشسته پیش خودم گفتم ای بابا همه چی به هم دست داده ما این کلیرنسو بخوریم. خلاصه بلند شدیم و رفتیم جلو و گفتیم خدایا به امید خودت ما رو دریاب.
رفتم جلو گفتم سلام . آفیسر واقعا صمیمی و خوش برخورده و کلی استرست رو کم میکنه
افیسر:سلام امیر دست راستتو ببر بالا و قسم بخور که راست میگی
من:قسم میخورم
افیسر: امیر تو زن داری؟
من: نه
افیسر:بچه داری؟
من: نه والا .ناخداگاه گفتم نه والا و افیسر خندید
افیسر:شغلت چیه؟
من: مربی وداور ورزشی هستم تو فلان رشته
افیسر:چرا این رشته ورزشی توضیح میدی؟
من:چون 20 ساله تو این رشته هستم از زمانی که بازیکن بودم تا الان که مربی هستم
من:تو یه باشگاه خصوصی کلاس دارم و آموزش میدم و واسه مسابقات بازیکنها رو تمرین میدم
افیسر:تو سربازی رفتی
من:نه معاف شدم
افیسر:چرا
من:کفالت وتک پسری ویه کم توضیح دادم
آفیسر بعد هر سوال یه چیزایی تایپ میکرد یهو رو به من کردو بی مقدمه پرسید
افیسر: چرا فیزیک
آقا ما رو میگی یهو از این مدل پرسیدنش قفل کردیم. من میدونستم چون کارم شفاف هستش و خصوصی و سربازیم معاف شدم شاید سوالات راجع به رشتم باشه واسه همین ریز نمرات هم با خودم بردم ولی لازم نشد
من:راستش تو کشور من پروسه ای هست به نام کنکور و من رشته دیگه ای دوست داشتم اما امتیازش رو نیاوردم و امتیازم فقط به این رشته میخورد و بعد فارق التحصیل شدن دیگه مدرکم رفت تو کمد تا الان که آوردمش اینجا
افیسر:میتونی انگلیسی صحبت کنی
من:a little
و شروع کرد انگلیسی صحبت کردن که اونجا چیکار میخوای بکنی ومن هم دستو پا شکسته جواب میدادم
هیچ سوالی در مورد مدارک مالی واسپانسر هم نپرسید و پیش خودم گفتم خوب در مورد اسپانسر میخوان تو زمانی که من کلیرنسم طی میشه مطالعه کنن.
با اینکه یه کم استرس داشتم اما خیلی ریلکس برخورد میکردم و با لبخند حرف میزدم
افیسر: امیر این شناسنامت و این مدرک لیسانست واین مدارک اضافیت, که میخواستم بگم میدونم یه پروسه اداری هستو هر وقت شمارمو دیدم بیام و....که یهو گفت پاسپورتت پیش من میمونه و 3 تا 5 روز کاری ................. آقا ما رو میگی انگلیسیو فارسیو شروع کردیم قاطی پاتی تشکر کردن و اونم هی میخندید
واقعا از خدا شاکرم و از خدا میخواهم این لحظه رو نصیب همتون بکنه که لحظه واقعا قشنگی هستش .
خلاصه ما اومدیم بیرون و شروع کردیم چک کردن سایت https://ceac.state.gov تا ببینیم کی Issued میزنه. واسه اون خانومه که یضرب گرفت همون عصرش Issued شد و فرداش رفت پست. منم از فرداش رفتم پست که دو روز بعد مصاحبه بسته مال منم اومد اما تا همین الان که 10 روز از مصاحبه میگذره واسه من زده Administrative Processing در صورتی که من همون روز دوم از پست گرفتم و همون روز دوم واسم از پست ایمیل اومد که بسته شما رسیده .
یه نکته هم بگم اینکه من بعد از یضرب گرفتن اومدم هتل که واسه 4 شب دیگه تمدید کنم اتاقم رو که هتل گفت شبی 55 دلار!!! ولی خود رسپشن هتل گفت برو از آژانسها بگیر ارزونتر هستش و منم این کارو کردم از آژانس تهران تراول روبرو هتل ددمان همون اتاق رو شبی 42 دلار تمدید کردم . البته دفتر ماهان هم همین حدود قیمت می داد و اونم خوب بود که آدرسش همون اطراف هتل ددمان یه 20 متر بالاتره و واسه هتل گرفتن این دفاتر از خود هتل به صرفه ترهستن.
خوب دوستان به امید ویزای یضرب واسه همتون اگه سوالی داشتین در خدمتم. در پناه خدا .
کیس نامبر:2013AS91XX _تعداد:1نفر _ ارسال مدارک:اکتبر2012 _تاریخ مصاحبه هفته سوم جولای نتیجه:یه ضرب سفرنامه