با سلام و تشكر از سايت،اعضايش،مديرانش
اميدوارم سفرنامه ام به درد دوستان ٢٠١٥ و سالهاى آتى بخورد.
در ابتدا بگم نگران سو ء سابقه از ایران که لازم نیست و پرونده هایی که در سفارتهای دیگه (اروپایی)برای مهاجرت تشکیل دادین نباشین.
مشخصات کیس
تاريخ مصاحبه:١٤ مى،
تعداد اعضا: ٢نفر
مشخصات برنده ى اصلى:،شغل آزاد، تدريس خصوصى،مدرك كاردانى بيهوشى وگذراندن طرح در بيمارستان امام خمينى،ليسانس مترجمى زبان.
مشخصات نفر دوم:شغل آزاد،دكوراتور،مدرك كاردانى عمران،سربازى سپاه
سفرهاى خارجى: ١ بار ايتاليا،٢بار هند
آپديتها برنده ى اصلى:٤ مى،١٤ مى،١٥ مى،،٢٨ مى،١جولاى،٢جولاى(ايشود)،٨جولاى،٢٦ آگوست،٢٧آگوست
نفر دوم:٤مى،١٤مى،١٥مى،١٦مى،٨جولاى،١٤آگوست(از آمريكا ١٠:٣٠شب)،٢٦ آگوست،٢٧آگوست(ايشود)
آپديت ايميلى:11 جون خودم،23 جون هر دو،30 جون هردو،10 جولای هر دو،5 آگوست هردو
ترجمه ی مدارک:
شناسنامه ها،کارت ملی ها،آخرین مدارک تحصیلی هردومون،دیپلم هردومون،ریز نمرات لیسانس و کاردانی من،قباله ی ازدواج 2 سری،کارت پایان خدمت همسرم
تمام ترجمه ها فقط مهر مترجم خورده بود و نیازی به دادگستری و وزارت خارجه نبود این رو در سایت خود وزارت خارجه ی USA هم گفته که نیازی نیست،ما هم نزدیم.نکته ای که وجود داره اینه که حتما ترجمه هاتون رو قبل از تحویل نهایی چک کنید که غلط تایپی یا تاریخی نداشته باشه و تاریخ ها رو می تونین خودتون از مدارکتون پرینت بگیرین و درستش رو بنویسین و بعد بدین از رو اون کپی ها ترجمه کنن.
مدارکی که آقای هندی پشت باجه از ما گرفت:1.ترجمه ی شناسنامه ها 2.ترجمه ی گواهی موقت لیسانس برنده ی اصلی 3.قباله ی ازدواج فقط 1عدد 4.تمکن مالی بانک پاسارگاد 2 تا جداگانه ،همسرم:حدود 51130000تومان، خودم:72160000 تومان، هر دو به تاریخ 3 می(13 اردیبهشت)،ترجمه رسمی سند خونه فقط با مهر مترجم بدون ارزشگذاری، مدارک مدیکال
متن مصاحبه با آفيسر آقاى استيو:
آفيسر:تبريك مى گم (رو به هردومون) خانم ....
بله:سلام،متشكرم. همسرم:سلام
آفيسر قسم مى خورين كه هر چر نوشتين راسته
ما:بله قسم مى خوريم كه هر چى نوشتيم راسته
آفيسر:چندمين بار بود شركت مى كردين؟
من:دومين بار
آفيسر: امممممم تبريك مى گم. من:مرسى
آفيسر:چند ساله ازدواج كردين؟. من:حدود ٢ سال
آفيسر:كجا با هم آشنا شدين؟. من:كلاس خودشناسى
آفيسر:تو ايران چى كارِ مى كنين؟. من:تدريس خصوصى
آفيسر: چى؟. من: تدريس خصوصى به بچه هاى ابتدائي و راهنمايي
آفيسر:نه منظورم اينه كه چى،چه مطالبى؟. من:همه ى درساى ابتدايي رياضى،علوم
آفيسر:درس چى خوندين؟. من:كاردانى بيهوشى و ليسانس مترجمى
آفيسر:خوب پس انگليسى بلدى،How was your english?
و من تا بحال با همچين سوالى مواجه نشده بودم كمى مكث كردم و گفتم: good (ولى به شدت دستپاچه بودم و كاملا مشخص بود)
آفيسر به همسرم:شما چى كار مى كنين؟.
همسرم:كار دكوراسيون،از طراحى تا اجرا و نصب
آفيسر:خدمت كجا بودى؟
همسرم:سپاه
آفيسر: كدوم قسمت نيروى ...
همسرم:نيروى زمينى
آفيسر:چىكار مى كردي؟
همسرم:راننده ى ليفتراك بودم
آفيسر:شما بايد مراحل ادارى طى كنيد
آفيسر داشت برگه ي آبى رو نشون ميداد كه من پرسيدم فقط همسرم يا هر دو گفت هردوتون اين سايتو چك كنين وقتى اعلام شد بياين ويزاتونو بگيرين.
ما با هم:ممنونم،خداحافظ
بعد از مصاحبه تا مدت زیادی نگران این بودم که چرا ترجمه ی پایان خدمت همسرم رو نگرفت،چرا فقط یک عدد قباله ازدواج گرفت، اصل هیچی رو نگاه نکرد،حتی بدون هیچ پرس و جویی مدرک موقت لیسانس رو گرفت.همش فکر می کردم که همه ی اینا الکی بوده،حالا نمی دونم واقعیت چیه چون اصلا از برخورد اون آقا احساس خوبی نداشتم و بعد هم آفیسر که اصلا نفهمیدم چجوری مصاحبه شروع و تموم شد.گذاشتم 1 ماه از مصاحبه گذشت و راجع به مدارک همسرم با سفارت مکاتبه کردم و هر بار می گفتن که نیازی به اون مدرک نیست.که فکر می کنم بار دومی که در این رابطه ایمیل فرستادم گفتن هم جواب سوالم رو دادن که مدرکی نیاز نیست و در صورت نیاز بهتون اطلاع می دیم و هم گفتن که من پاسم رو با مدیکال تمدید شده ببرم که ویزا بگیرم و اینکه همسرم هنوز کارهای اداریش به پایان نرسیده و نمی تونن ماکزیمم زمانی که برای این کار لازمه رو پیش بینی کنن،آخر ایمیل هم گفته بودن که ویزا نامبرهای کمی باقیمونده و باید در سریع ترین زمان ممکن خودم رو به اونجا برسونم.
کلیرنس،نمونه ایمیل;
مدارک لازم برای مدیکال: نامه ی دعوت به مصاحبه،پاسپورت،کپی پاسپورت،3 تا عکس سایز پاسپورتی،سوابق واکسیناسیون(کارت زرد)
هزینه ی مدیکال شامل ویزیت دکتر 200 درهم،عکس قفسه سینه 125 درهم، آزمایش خون 50 درهم.واکسن اضافه هم چون نخوردیم نمی دونم.
ما هر سه بار مدیکال رو در ابوظبی انجام دادیم با هزینه ی کلی و ثابت نفری 375 درهم،2 بار دکتر جورج ژوزف و 1 بار هم دکتر شتی، برای گرفتن وقت به این سایتhttp://www.nmc.ae/ScheduleAppointment.aspx مراجعه کنید و مشخصاصتوت رو پر کنید تو قسمت لوکیشن می تونید هر جایی که nmc شعبه داره انتخاب کنید و تو قسمت دپارتمان هم می تونید کلینیک داخلی رو بزنید و هم عمومی،تو دبی دکتر شوکلا هست و تو ابوظبی هم دکترهایی که گفتم.توی سایت travel.state.gov هم اسامی مراکز معتمد سفارت وجود داره اینم لینکش روش کلیک کنید اسامی رو می بینید.http://travel.state.gov/content/dam/visa...0Dhabi.pdf . ایمیلتون رو در قسمت massege بنویسید اینم
نمونه ایمیل:
Dear Dr Shetty,
My exact date of interview is on wed,14 May 2014 00:00 AM/PM at U.S embassy in Abu Dhabi for diversity immigration visa. I would be grateful if you set me an appointment(for me and my husband) a few days before my interview to meet its requirements in time.I will appreciate if you make the appointment on sun,11 may 2014.
Here is my personal information
**Case number:2014AS000058
number of persons in this case:2
name,last name, ** years old
name,last name,** years old
I'd be grateful if you confirm my appointment.
Best regards
نمونه ی ایمیل برای تمدید مدیکال
I had my DV interview at U.S embassy on 14 May 2014 and I visited you for doing my medical exams.Now as the embassy ordered me I should redo my medical exams to get my visa.I would be grateful If you set me an appointment on 24 Aug 2014 at the afternoon. I'd appreciate it if you confirm my appointment. thank you in advance
name,last name
کارت های بدرد بخور:
کارت نول برای رفت و برگشت از دبی به ابوظبی و مترو داخل دبی،مترو دبی بسیار تمییز،ایمن و نقشه ی عالی و راحت برای تمام مراکز مهم و دیدنی ایستگاه دارد.کارت نول 5 سال اعتبار دارد،نفری 1 عدد گرفتیم(باید به تعداد نفرات بگیرید)برای رفت و برگشت از فرودگاه به ابوظبی نفری 60 درهم شارژ کردیم.برای اتوبوس بین دبی-ابوظبی هم از همین کارت استفاده کردیم.
سیم کارت du با شارژش شد 60 درهم ،سرعت 3G ،اینترنتش عالی بود. فقط دفعه ی اول که هیچ جا رو نمی شناختم و تو خیابون هم از اینترنت استفاده می کردم،گرفتیم.سری های بعد از اینترنت رایگان داخل اتاق هتل استفاده کردم.
سفر اول:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 11 می(21 اردیبهشت) تا 15 می (25 اردیبهشت)،پرواز ماهان تهران به دبی بلیط به قیمت نفری 170,000 تومان،ویزا نفری 250,000 تومان،هتل شبی 295 درهم(250,000 تومان). مدیکال دکتر جورج ژوزف بیمارستان nmc ابوظبی، ساعت 6:30، 11 می به بیمارستان رفتیم.مدارک رو دادیم.قبلا برای گرفتن وقت ایمیل فرستاده بودم ولی یه اتو ریپلای اومده بود که ساعتهای کاریشون رو نوشته بود و مدارکی که باید ببرم رو و وقت با دکتر خاصی بهم نداده بودن. همونجا آزمایش خون،عکس قفسه سینه و قد و وزن و معاینه عمومی بدن و چشم.برای معاینه ی عمومی بدن منشی دکتر که ی خانم بود شکمم رو فشار داد و اصلا لباسم رو در نیاوردم . خیلی راحت و ساده انجام شد. همسرم رو هم خود دکتر معاینه کرد که بازم خیلی راحت انجام شد. برای معاینه ی چشم گفت تو دورترین نقطه اتاقش که بازم به نظر من فاصله ی زیادی نبود وایستیم و پاکتی رو داد که جلوی یه چشم نگه داریم و با چشم دیگه نام حرف انگلیسی رو که بهمون نشون می ده بگیم. حواستون باشه به چشمتون با پاکت یا دست فشار نیارین،من قبل اینکه پاکت رو بده دستم رو محکم روی چشمم گذاشته بودم و این باعث شد تا چند دقیقه چشمم تار باشه و نتونم درست تشخیص بدم.جواب مدیکال رو عصر روز بعد با رسیدی که بهمون داده بودن گرفتیم.یه پاکت سفید که گزارش واکسیناسیون بود و برای خودمون بود که در صورت تمدید مدیکال نیاز می شه،عکس قفسه سینه که برای ما منگنه زده بود به پاکت زرد این عکس رو نباید به سفارت بدیم. ولی پاکت زرد رو باید بدیم.اون خانمی که تو رسپشن بود در حالی که این عکس رو به پاکت منگنه کرده بود گفت اینو بدید به سفارت،متاسفانه منم به دانسته های خودم اکتفا نکردم و عکس رو از پاکت جدا نکردم که روز مصاحبه اون آقای هندی با عصبانیت اینکارو انجام داد و پاکت رو پاره کرد.
سفر دوم:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 29 جون(8تیر)تا 10 جولای(19 تیر)،ویزای تاپ ارجنت نفری 500,000 تومان،بلیط تهران به دبی پرواز ماهان نفری حدود 200,000 تومان،هتل شبی 295 درهم(250,000 تومان) ،با عجله با جواب ایمیلی که سفارت در تاریخ 23 جون(2تیر) در جواب پرسش من راجع به ترجمه ی پایان خدمت همسرم داده بود، تصمیم به گرفتن ویزای تاپ ارجنت که گفته بودن ا روزه حاضر می شه که مال همسرم 25 جون حاضر شد مال من 3 روز كاري طول کشید و 28 جون حاضر شد ولی همون پول تاپ ارجنت و از هر دومون گرفت.بلافاصله برای 8 صبح تهران به دبی بلیط ماهان رو گرفتیم.و برای مدیکال هم وقت نشد که قرار ملاقات بزارم. البته من ایمیل فرستادم ولی جوابی نیومد.روزی که رسیدیم ابوظبی بعد از ظهر رفتیم به nmc و گفتیم که من می خوام مدیکالم رو تمدید کنم،همه ی چیرهای مرتبط با مدیکال رو با خودم برده بودم که اگه لازم شد بدم. ولی فقط عکس جدید 3تا،پاکت سفیدی که بار پیش داده بودن لازم شد. دکترم همون جورج ژوزف بود و از اینکه من تو کمتر از 2 ماه اومدم مدیکالم رو تمدید کنم تعجب کرده بود که برای چی؟ من هم گفتم سفارت خواسته ،گفت ما که بدمون نمیاد و همه ی اون کارهای بار پیش رو تکرار کرد با همون هزینه ی قبلی نه یه درهم بیشتر و نه یه درهم کمتر.جواب هم روز بعدش 30جون حاضر بود. اول جولای چون تو ماه رمضون بود و ساعت کار سفارت تغییر کرده بود ساعت12 پاسم رو بردم مثل دفعه ی قبل به باجه ی جلوی در مراجعه کردم و اینبار ایمیلی که سفارت فرستاده بود رو نشون دادم و تو صف وایستادم و رفتم داخل شماره گرفتم،وقتی نوبتم شد پاسم رو به باجه ی یه دختر لاغر که فکر کنم هندی بود دادم که گفت باید نوامبر بری می تونی که من گفتم مدیکالم رو تمدید کردم و پاکت زرد رو دادم و روی یه برگه ی سفید نوشت 9 می برای گرفتن پاسم برم سفارت.منهم تشکر کردم و برگشتیم هتل. فردا صبحش سایت سیس رو چک کردم وضعیت من توی این سایت ready بود،آپدیت شدم و به AP تغییر وضغیت دادم به فاصله ی کمتر از نیم ساعت دوباره هم من و هم همسرم آپدیت شدیم و وضعیت من issued تغییر کرد. می شد که فرداش برم سفارت ولی هم از ترس اینکه تو تاریخی که گفته مراجعه کنم و هم اینکه شاید همسرم هم تا اون موقع کلیر شد،تصمیم گرفتیم همون 9 جولای بریم.ما اولش کلا هتل و بلیط رو برای 1 هفته اقامت رزو کرده بودیم چون خود سفارت گفته بود صدور ویزا 3 تا 4 روز کاری طول می کشه،ولی زمانی که بهمون داد خارج از انتظارمون بود.به آژانسی که ازش بلیط رو گرفته بودیم زنگ زدیم و با پرداخت جریمه زمان برگشت رو تغییر دادیم چون بلیط سیستمی بود،جریمش خیلی نشد،الان یادم نیست چقدر شد.هتل رو هم از booking.com تمدید کردیم. که همونجا و تو همون اتاق موندیم.9 جولای رفتیم سفارت برگه ی سفبد رو نشون دادیم رفتم تو و مدت زیادی نگذشت که نوبتم شد راجع به کیس همسرم سوال کردم اون آقا هندیه بود بدون اینکه نگاه کنه گفت نه کلیر نشده و پاس ویزا خورده ی من رو داد همونجا نشستم،همه ی مشخصات از جمله اسپل اسم و فامیل تاریخ تولد،شماره پاسپورت،تاریخ صدور،تاریخ انقضا رو چک کردم و اومدم بیرون و رفتیم هتل. فردا از ابوظبی به دبی و از اونجا هم تهران.
سفر سوم:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 24 آگوست(2 شهریور) تا 31 آگوست(9 شهریور)،ما 6 آگوست(15 مرداد) ویزای اماراتمون رو گرفته بودیم چون این ویزا در صورت نرمال 2 ماه اغتبار داره و کلا 2 ماه تا پایان پروسه باقی نمونده بود ما تصمیم داشتیم در صورت نیاز ماه آخر رو در ابوظبی اقامت کنیم که در صورت کلیر شدن همسرم، زمان رو از دست ندیم.من هر روز چند مرتبه سایت سیس رو چک می کردم و منتظر یه آپدیت از آمریکا برای همسرم بودم،چون همسرم به غیر از آپدیت همگانی 8 جولای که از سفارت بود،دیگه آپدیتی نداشت.تا اینکه 14 آگوست (23مرداد)،حدود ساعت 10:30 شب آپدیت شد. اخباری که تو این زمان حاکم بود، این بود که ویزا تموم شده. هی از گوشه و کنار می شنیدیم که ،سفارت های مختلف تو جواب ایمیل بچه ها، می گفتن ویزایی نداریم . من چند روز بعد به سفارت ایمیل فرستادم،که آیا همسرم کلیر شده؟، که جوابی دریافت نکردم و بفاصله ی 1 روز دوباره فرستادم و جوابی دریافت نکردم،تا یک هفته و نهایتا تصمیم گرفتیم که بریم و مدیکال رو تمدید کنیم و حضورا به سفارت مراجعه کنیم. چون از تقریبا از 2 ماه قبل، زمزمه ی اتمام ویزا شروع شده بود و هر چند وقت یکبار، تو تاپیک کلیرنس، شوک بهمون وارد می شد، که از سفارت زنگ زدن گفتن ویزا تموم شده و یا اینکه به بعضی ها زنگ می زدن که بیاین ویزاتون رو بگیرین، اگه تا مثلا 2 روز دیگه نیاین، دیگه تمومه و توی ایمیلایی هم که جواب می دادن، دائما به اتمام ویزا اشاره می کردن و توی سایتهای سفارت آنکارا و ایروان، کیسهای لاتاری که قبلا اعلام شده بودند رو از توی لیست اعلامیشون برداشته بودن و سفارت ابوظبی هم آپدیت نمی شد،یعنی با وجود اینکه بعضی ها ویزاشون رو گرفته بودن ،هنوز تو سایت سفارت می دیدن که نوشته شما در حال گذراندن مراحل اداری هستید........ خلاصه بلیط به تاریخ 24 آگوست گرفتیم، روز یکشنبه ،و همون شب رفتیم به nmc،راستی اینم بگم که بر خلاف دو سری قبل، اینبار، وقتی برای گرفتن وقت تمدید مدیکال برای همسرم به دکتر ایمیل فرستادم، جواب داد و گفت دکتر جوزف به مسافرت خواهد رفت و توی تاریخی که شما می خواهید نیست.من هم گفتم برای دکتر شتی وقت بدن و خدا رو شکر وقت دادن و کانفرم هم کردن.من همه ی مدارک رو جمع کرده بودم .فقط عکس برای تمدید مدیکال یادم رفته بود بردارم. وقتی رفتیم بیمارستان ،منشی دکتر شتی گفت: تا عکس ندین قبول نمی کنم که وقت بدم، ما گفتیم: حالا شما لطف کنین آزمایش ها رو انجام بدین، ما فردا عکس میاریم. که باز هم قبول نکرد. از بیمارستان اومدیم بیرون و از ی نفر آدرس عکاسی گرفتیم. ساعت نزدیک 8:30 شب بود.شانس آوردیم اون طرف خیابون، ی استودیو بود که اصلا به عکاسی نمی خورد. رفتیم ،گفت عکس رو ده دقیقه ای میده،ی عکس تقریبا هندی از همسرم انداخت که رنگ و روی عکس کاملا زرد و بدرد نخور بود ولی همون عکس نجاتمون داد. سریع برگشتیم و عکس رو به منشی دادیم و پرسیدیم که الان می شه مدیکال رو انجام بدیم، که گفت آره و نوبت داد .تا ساعت 10 یا بیشتر اونجا بودیم،شلوغ بود ولی نه برای کارهای سفارت و اینجور کارها ،بلکه بخاطر محلی های اونجا ،مثل بیمارستانهای دولتی ایران،و گفت فردا بریم جواب رو بگیریم. فردا شبش رفتیم و جواب رو گرفتیم. هزینه ها هم مثل سری اول بود.وقتی به هتل برگشتیم اومدم تو مهاجرسرا،من دودل بودم که به سفارت مراجعه کنیم یا نه،همش منتظر بودم که جواب ایمیلم رو بدن، ولی خبری نشد،نمی دونم چی تو مهاجرسرا خوندم که به همسرم گفتم، فردا حتما باید بریم سفارت، شاید حتی فردا هم دیر باشه. که همسرم نگران شد. گفت خبریه،چیزی خوندی؟منم گفتم ،نه ولی مطمئنم که فردا باید بریم سفارت،قرار گذاشتیم که همسرم بره تو سفارت،سری قبل که برای ویزای خودم رفتم، هم موقع دادن پاس و هم موقع گرفتنش، از مسئول باجه خواستم که کیس همسرم رو هم نگاه کنه که اگه کلیر شده پاسش رو بزارم. نمی خواستم 2 باره خودم برم تو و نه بشنوم. به همسرم گفتم تو از پسش بر میای،خودت برو تو.که واقعا نمی دونم خدا چه لطفی به ما داشت، چون ما جز برگه ی آبی، هیچ چی نداشتیم که بریم تو،همه ی مدارک ترجمه شده و اصل همسرم و مدیکال جدیدش رو توی یه کلیر باکس گذاشته بودیم .این چیزی بود که من فکر می کردم، شاید بدون ایمیل،تلفن یا نامه کلیر تو سایت، رامون ندن داخل، ولی در کمال تعجب من، اون خانم وقتی برگه ی آبی رو دید، اصلا انگار براش مهم نبود که چک کنه، از جاش بلند شده بود و داشت می رفت، ما آخرین نفر بودیم که بهش مراجعه کرده بودیم، با دست از دور اشاره کرد که تو صف وایستید و مامور سکیوریتی بیرون ،وقتی ما به سمت صف، رفتیم، پرسید: برای چه کاری اومدید؟ ما گفتیم: دراپ کردن پاسپورت، که گفت: یکیتون می تونه بره تو،ما هم گفتیم، باشه و همسرم رفت. شماره گرفت و منتظر بود،2 باجه فعال بودن و سفارت خلوت بود به باجه ی خانم مو فرفریِ تپل افتاده بود، که اون خانم با عصبانیت پرسیده بود، کسی به شما گفته بود بیاین؟ایمیل گرفتین؟کسی بهتون زنگ زده بود ؟ که همسرم هم با لبخند گفته بود، والا من خیلی وقته که زیاد تو اون شماره ای که تو فرم نوشتم نیستم، شاید هم تماس گرفته باشن و من نبودم .چندتا از دوستام گفتن که باهاشون تماس گرفتن ،من هم اینجا کار داشتم ،اومد مدیکالم رو تمدید کردم و گفتم بیام سفارت، چون چیزی به پایان پروسه نمونده پاسم رو بیارم خدمت شما،من تا آخر سپتامبر اینجا هستم . اگه می شه پاسم اینجا بمونه تا اگه کلیر شدم، ویزام رو دریافت کنم . اون خانم هم قبول کرده بود ولی گفته بود کلا ویزای لاتاری تو کل دنیا تموم شده و من تضمینی نمی کنم حالا شما 10 سپتامبر بیا،ماه پیش هم تموم شده بود، ولی یه چند تا اضافه اومده بود که سهمیه دادن، حالا شاید این ماه هم بدن و بتونیم به شما بدیم، ولی شاید هم نشه و پاستون رو سفید بدیم.روی برگه ی سفید تاریخ 10 سپتامبر رو نوشت و داد به همسرم. همسرم اومد بیرون، نه خوشحال بود و نه ناراحت اینا رو برام تعریف کرد. ولی من خوشحال بودم که پاسش رو ازش گرفتن. فردا صبح 27 آگوست اول من آپدیت شدم و با فاصله ی نیم ساعت همسرم آپدیت شد و بعد هم issued،من از خوشحالی شروع کردم به گریه که ویزات اومد و اون هم من رو بغل کرده بود و می گفت، هنوز معلوم نیست اون خانمه دیروز بهم گفت ویزای لاتاری تموم شده،من تا پاسم که توش ویزا خورده نبینم باورم نمی شه آخه قبلا برای استرالیا اقدام کرده بود و خیلی مطمئن بود که ویزاشو می گیره و تو آخرین لحظه قوانین عوض شده بود.من هم با شک و تردید گفتم فردا بریم سفارت پاستو بگیریم که می شد 28 آگوست روز پنجشنبه،همسرم گفت کار خراب نشه،لج نکنه بگه من گفتم 10 سپتامبر چرا الان اومدی،حالا که اومدی پاستو بگیر،بعد ببینیم ویزا توی پاس نخورده،منم ترسیده بودم از طرفی فکر می کردم تا 10 سپتامبر 2 هفته مونده نکنه تا اون موقع هزار بلا سر ویزاش بیاد نکنه بدن به یکی دیگه نکنه ..... هزار تا فکر،گفتم تو نرو تو من می رم می گم ما مجبوریم ویزامون رو تمدید کنیم و هتل و بلیط رو هم تاریخش رو عوض کنیم فقط می خواستم ببینم کیس همسرم تو چه وضعیه؟رفتیم سفارت اینبار هم براحتی همون خانمه بیرون سفارت وقتی برگه ی سفید رو تو دستم دید اصلا صبر نکرد که دم باجه برسم از دور گفت برو تو صف،همسرم نگران بود من هم همینطور ولی هی بهش لبخند می زدمو و بهش اشاره می کردم که خیالت راحت.رفتم تو سالن سفارت، تمام صندلیها پر بود و شلوغ بود.شماره گرفتم نشستم. هیچکس تاریخش 10 سپتامبر نبود همه یا مال روزهای قبل بودن یا همون 28 آگوست،این استرسم رو زیاد کرد،باجه های غیر مهاجرتی شماره ها رو اعلام می کردن و به انگلیسی مصاحبه می کردن . باجه های سمت ما خاموش بود ی نیم ساعت نشستیم تا اومدن ساعت 2 بعد از ظهر بود. وقتی اومدن دیدم که پاکتهایی که باید تو فرودگاه آمریکا بدیم با پاسپورت رو بغل می کنن و با خودشون میارن پشت باجه،یهو خانم موفرفری شروع کرد بجای شماره به خوندن اسم افراد،باجه بغلیش هم همینطور که در دیدرس من نبود. گفتم وای خدایا حالا چیکار کنم امروز که اسم ....(همسرم) رو نمی خونه چون قرار نبوده امروز بیایم.باید واستم همه که رفتن برم و اون حرفهایی که تمرین کرده بودم رو بزنم.همه می رفتن و 30 ثانیه نمی شد که پاس ویزا خورده و پاکت مربوطه رو می گرفتن و با خوشحالی می رفتن. که من در افکار خودم غرق بودم و داشتم دعا می کردم که خدایا میشه خودت اسم ...... رو بخونی . که دیدم همون باجه ای که من نمی دیدمش گفت .... .......(اسم و فامیل همسرم). من با قلبی پر از شادی بی وصف پاشدم و رفتم.تشکر کردم و پاس و پاکت رو گرفتم و اومدم یه جای خالی گیر آوردم نشستم و همه چی رو چک کردم و رفتم بیرون و از دور برای همسرم دست تکون دادم و الان که دارم این رو براتون می نویسم از ته قلبم امیدوارم همتون این شادی رو در وجودتون حس کنین. ما 3 روز وقت اضافه آوردیم که یه روزش رو سعی کردیم بعد از مدتها به استراحت بگذرونیم من که از هیجان سردرد عجیبی گرفته بودم. و خوابم نمی برد .قبلش از استرس و بعدش هم از هیجان. شنبه هم با اتوبوس و مترو رفتیم دبی،ابن بطوطه و دبی مال رو گشتیم و آکواریوم و رقص فواره دبی مال رو دیدیم،بسیار زیباست، وقت کردین برین.شب برگشتیم ابوظبی . یکشنبه شب ساعت نزدیک 11 از دبی پرواز داشتیم ،12 ظهر چک اوت کردیم ولی چمدونامون رو تو انبار هتل گذاشتیم گفتیم 3،4 ساعت دیگه میایم تحویل می گیریم. و رفتیم 1 ساعت بیلیارد بازی کردیم و بعد هم رفتیم الوحده مال و نهار رو هم همونجا خوردیم و ساعت 4:30 بعد از ظهر از هتل خارج شدیم و به سمت دبی حرکت کردیم با تاکسی تا الوحده مال و با اتوبوس و مترو تا فرودگاه 7 شب فرودگاه بودیم و نیمه شب تهران.
سفر به ابوظبى به طور کلی و خلاصه
ما سه بار به ابوظبى رفتيم.بار اول براى مصاحبه ٧ روز هر سه بار هم به هتل city seasons al hamra ،هتل ٤ستاره،توى booking.com داراى امتياز ٨.٢ و very good .تا nmc يك ربع پياده راهه ،با هتل كريستال٢ چهار راه فاصله داره،قيمتش هر بار كه اومديم اتاق ١تخته king ،حدودا شبى295درهم شد.ما تا الوحدة مال و ابوظبى مال هم پياده مى رفتيم كه تا الوحدة مال حدودا ٣٥ تا ٤٠ دقيقه پياده راهه،ابوظبى مال نزديكتره فكر كنم پياده ٢٠ دقيقه بشه.داخل هتل wifi رايگان داره.يه يخچال كوچيك هست،تلويزيونLCD,هواى مطبوع،air condition خيلى خوب،حموم و دست شويي تميز و خوب با تجهيزات داخلش،safety box داره,soundproof هست.. از هتل تا الوحدة مال كه همون ايستگاه اتوبوسايي كه از دبى ميان و از ابوظبى به دبى ميرن روبروشه ،با تاكسى بدون ترافيك 5 دقيقه راهه كه 10درهم ميشه.و تا سفارت 20 دقيقه كه ٢٢درهم ميشه.نزديك هتل، پياده 5دقيقه، ي پاساژ هست كه توش تا ساعت ١شب ميشه بولينگ و بيليارد بازى كرد.ميز بيلياردش ساعتى 20 درهمه.و طبقه ى اولش مكدونالد هست.
ما با پرواز ماهان رفتيم دبى و از دبى با مترو به ايستگاه الغبيبه و از اونجا با اتوبوس به ابوظبى كه اتوبوس ها ٢ ساعت طول مى كشه تا برسن.بار اول كلا ويزا و بليط و هتلو آژانس برامون گرفت،بار دوم و سوم هتلو خودمون از booking.com رزرو كرديم با استفاده از MasterCard يكى از اعضاى خانوادمون.وقتى رسيديم هتل از حسابش كم كردن.
اميدوارم سفرنامه ام به درد دوستان ٢٠١٥ و سالهاى آتى بخورد.
در ابتدا بگم نگران سو ء سابقه از ایران که لازم نیست و پرونده هایی که در سفارتهای دیگه (اروپایی)برای مهاجرت تشکیل دادین نباشین.
مشخصات کیس
تاريخ مصاحبه:١٤ مى،
تعداد اعضا: ٢نفر
مشخصات برنده ى اصلى:،شغل آزاد، تدريس خصوصى،مدرك كاردانى بيهوشى وگذراندن طرح در بيمارستان امام خمينى،ليسانس مترجمى زبان.
مشخصات نفر دوم:شغل آزاد،دكوراتور،مدرك كاردانى عمران،سربازى سپاه
سفرهاى خارجى: ١ بار ايتاليا،٢بار هند
آپديتها برنده ى اصلى:٤ مى،١٤ مى،١٥ مى،،٢٨ مى،١جولاى،٢جولاى(ايشود)،٨جولاى،٢٦ آگوست،٢٧آگوست
نفر دوم:٤مى،١٤مى،١٥مى،١٦مى،٨جولاى،١٤آگوست(از آمريكا ١٠:٣٠شب)،٢٦ آگوست،٢٧آگوست(ايشود)
آپديت ايميلى:11 جون خودم،23 جون هر دو،30 جون هردو،10 جولای هر دو،5 آگوست هردو
ترجمه ی مدارک:
شناسنامه ها،کارت ملی ها،آخرین مدارک تحصیلی هردومون،دیپلم هردومون،ریز نمرات لیسانس و کاردانی من،قباله ی ازدواج 2 سری،کارت پایان خدمت همسرم
تمام ترجمه ها فقط مهر مترجم خورده بود و نیازی به دادگستری و وزارت خارجه نبود این رو در سایت خود وزارت خارجه ی USA هم گفته که نیازی نیست،ما هم نزدیم.نکته ای که وجود داره اینه که حتما ترجمه هاتون رو قبل از تحویل نهایی چک کنید که غلط تایپی یا تاریخی نداشته باشه و تاریخ ها رو می تونین خودتون از مدارکتون پرینت بگیرین و درستش رو بنویسین و بعد بدین از رو اون کپی ها ترجمه کنن.
مدارکی که آقای هندی پشت باجه از ما گرفت:1.ترجمه ی شناسنامه ها 2.ترجمه ی گواهی موقت لیسانس برنده ی اصلی 3.قباله ی ازدواج فقط 1عدد 4.تمکن مالی بانک پاسارگاد 2 تا جداگانه ،همسرم:حدود 51130000تومان، خودم:72160000 تومان، هر دو به تاریخ 3 می(13 اردیبهشت)،ترجمه رسمی سند خونه فقط با مهر مترجم بدون ارزشگذاری، مدارک مدیکال
متن مصاحبه با آفيسر آقاى استيو:
آفيسر:تبريك مى گم (رو به هردومون) خانم ....
بله:سلام،متشكرم. همسرم:سلام
آفيسر قسم مى خورين كه هر چر نوشتين راسته
ما:بله قسم مى خوريم كه هر چى نوشتيم راسته
آفيسر:چندمين بار بود شركت مى كردين؟
من:دومين بار
آفيسر: امممممم تبريك مى گم. من:مرسى
آفيسر:چند ساله ازدواج كردين؟. من:حدود ٢ سال
آفيسر:كجا با هم آشنا شدين؟. من:كلاس خودشناسى
آفيسر:تو ايران چى كارِ مى كنين؟. من:تدريس خصوصى
آفيسر: چى؟. من: تدريس خصوصى به بچه هاى ابتدائي و راهنمايي
آفيسر:نه منظورم اينه كه چى،چه مطالبى؟. من:همه ى درساى ابتدايي رياضى،علوم
آفيسر:درس چى خوندين؟. من:كاردانى بيهوشى و ليسانس مترجمى
آفيسر:خوب پس انگليسى بلدى،How was your english?
و من تا بحال با همچين سوالى مواجه نشده بودم كمى مكث كردم و گفتم: good (ولى به شدت دستپاچه بودم و كاملا مشخص بود)
آفيسر به همسرم:شما چى كار مى كنين؟.
همسرم:كار دكوراسيون،از طراحى تا اجرا و نصب
آفيسر:خدمت كجا بودى؟
همسرم:سپاه
آفيسر: كدوم قسمت نيروى ...
همسرم:نيروى زمينى
آفيسر:چىكار مى كردي؟
همسرم:راننده ى ليفتراك بودم
آفيسر:شما بايد مراحل ادارى طى كنيد
آفيسر داشت برگه ي آبى رو نشون ميداد كه من پرسيدم فقط همسرم يا هر دو گفت هردوتون اين سايتو چك كنين وقتى اعلام شد بياين ويزاتونو بگيرين.
ما با هم:ممنونم،خداحافظ
بعد از مصاحبه تا مدت زیادی نگران این بودم که چرا ترجمه ی پایان خدمت همسرم رو نگرفت،چرا فقط یک عدد قباله ازدواج گرفت، اصل هیچی رو نگاه نکرد،حتی بدون هیچ پرس و جویی مدرک موقت لیسانس رو گرفت.همش فکر می کردم که همه ی اینا الکی بوده،حالا نمی دونم واقعیت چیه چون اصلا از برخورد اون آقا احساس خوبی نداشتم و بعد هم آفیسر که اصلا نفهمیدم چجوری مصاحبه شروع و تموم شد.گذاشتم 1 ماه از مصاحبه گذشت و راجع به مدارک همسرم با سفارت مکاتبه کردم و هر بار می گفتن که نیازی به اون مدرک نیست.که فکر می کنم بار دومی که در این رابطه ایمیل فرستادم گفتن هم جواب سوالم رو دادن که مدرکی نیاز نیست و در صورت نیاز بهتون اطلاع می دیم و هم گفتن که من پاسم رو با مدیکال تمدید شده ببرم که ویزا بگیرم و اینکه همسرم هنوز کارهای اداریش به پایان نرسیده و نمی تونن ماکزیمم زمانی که برای این کار لازمه رو پیش بینی کنن،آخر ایمیل هم گفته بودن که ویزا نامبرهای کمی باقیمونده و باید در سریع ترین زمان ممکن خودم رو به اونجا برسونم.
کلیرنس،نمونه ایمیل;
****Case Number: 2014AS0000
Principal Applicant Name: A, S
**Date of Birth: **-**-19
Preference Category: DV DIVERSITY
Foreign State Chargeability: IRAN
,Dear Sir/Madam
I am first last name one of the winners of 2014 DV Lottery. My visa was issued recently. Unfortunately the administrative process of my husband first last name's visa has not finished yet. I am writing about his case since our interview was on 14th of May in Abudhabi and it has passed about 3 month since then. As every week passes by, more visas are issued for the winners and there are both time and numerical limits for DV visas, so we are truly concerned about his uncertain situation. We really do not want to lose his great chance for getting the visa. I really appreciate all your supports and kind replies till now to all of our concerns, and would be more thankful if you can possibly expedite the process
مطالبی در مورد مدیکالPrincipal Applicant Name: A, S
**Date of Birth: **-**-19
Preference Category: DV DIVERSITY
Foreign State Chargeability: IRAN
,Dear Sir/Madam
I am first last name one of the winners of 2014 DV Lottery. My visa was issued recently. Unfortunately the administrative process of my husband first last name's visa has not finished yet. I am writing about his case since our interview was on 14th of May in Abudhabi and it has passed about 3 month since then. As every week passes by, more visas are issued for the winners and there are both time and numerical limits for DV visas, so we are truly concerned about his uncertain situation. We really do not want to lose his great chance for getting the visa. I really appreciate all your supports and kind replies till now to all of our concerns, and would be more thankful if you can possibly expedite the process
مدارک لازم برای مدیکال: نامه ی دعوت به مصاحبه،پاسپورت،کپی پاسپورت،3 تا عکس سایز پاسپورتی،سوابق واکسیناسیون(کارت زرد)
هزینه ی مدیکال شامل ویزیت دکتر 200 درهم،عکس قفسه سینه 125 درهم، آزمایش خون 50 درهم.واکسن اضافه هم چون نخوردیم نمی دونم.
ما هر سه بار مدیکال رو در ابوظبی انجام دادیم با هزینه ی کلی و ثابت نفری 375 درهم،2 بار دکتر جورج ژوزف و 1 بار هم دکتر شتی، برای گرفتن وقت به این سایتhttp://www.nmc.ae/ScheduleAppointment.aspx مراجعه کنید و مشخصاصتوت رو پر کنید تو قسمت لوکیشن می تونید هر جایی که nmc شعبه داره انتخاب کنید و تو قسمت دپارتمان هم می تونید کلینیک داخلی رو بزنید و هم عمومی،تو دبی دکتر شوکلا هست و تو ابوظبی هم دکترهایی که گفتم.توی سایت travel.state.gov هم اسامی مراکز معتمد سفارت وجود داره اینم لینکش روش کلیک کنید اسامی رو می بینید.http://travel.state.gov/content/dam/visa...0Dhabi.pdf . ایمیلتون رو در قسمت massege بنویسید اینم
نمونه ایمیل:
Dear Dr Shetty,
My exact date of interview is on wed,14 May 2014 00:00 AM/PM at U.S embassy in Abu Dhabi for diversity immigration visa. I would be grateful if you set me an appointment(for me and my husband) a few days before my interview to meet its requirements in time.I will appreciate if you make the appointment on sun,11 may 2014.
Here is my personal information
**Case number:2014AS000058
number of persons in this case:2
name,last name, ** years old
name,last name,** years old
I'd be grateful if you confirm my appointment.
Best regards
نمونه ی ایمیل برای تمدید مدیکال
I had my DV interview at U.S embassy on 14 May 2014 and I visited you for doing my medical exams.Now as the embassy ordered me I should redo my medical exams to get my visa.I would be grateful If you set me an appointment on 24 Aug 2014 at the afternoon. I'd appreciate it if you confirm my appointment. thank you in advance
name,last name
کارت های بدرد بخور:
کارت نول برای رفت و برگشت از دبی به ابوظبی و مترو داخل دبی،مترو دبی بسیار تمییز،ایمن و نقشه ی عالی و راحت برای تمام مراکز مهم و دیدنی ایستگاه دارد.کارت نول 5 سال اعتبار دارد،نفری 1 عدد گرفتیم(باید به تعداد نفرات بگیرید)برای رفت و برگشت از فرودگاه به ابوظبی نفری 60 درهم شارژ کردیم.برای اتوبوس بین دبی-ابوظبی هم از همین کارت استفاده کردیم.
سیم کارت du با شارژش شد 60 درهم ،سرعت 3G ،اینترنتش عالی بود. فقط دفعه ی اول که هیچ جا رو نمی شناختم و تو خیابون هم از اینترنت استفاده می کردم،گرفتیم.سری های بعد از اینترنت رایگان داخل اتاق هتل استفاده کردم.
سفر اول:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 11 می(21 اردیبهشت) تا 15 می (25 اردیبهشت)،پرواز ماهان تهران به دبی بلیط به قیمت نفری 170,000 تومان،ویزا نفری 250,000 تومان،هتل شبی 295 درهم(250,000 تومان). مدیکال دکتر جورج ژوزف بیمارستان nmc ابوظبی، ساعت 6:30، 11 می به بیمارستان رفتیم.مدارک رو دادیم.قبلا برای گرفتن وقت ایمیل فرستاده بودم ولی یه اتو ریپلای اومده بود که ساعتهای کاریشون رو نوشته بود و مدارکی که باید ببرم رو و وقت با دکتر خاصی بهم نداده بودن. همونجا آزمایش خون،عکس قفسه سینه و قد و وزن و معاینه عمومی بدن و چشم.برای معاینه ی عمومی بدن منشی دکتر که ی خانم بود شکمم رو فشار داد و اصلا لباسم رو در نیاوردم . خیلی راحت و ساده انجام شد. همسرم رو هم خود دکتر معاینه کرد که بازم خیلی راحت انجام شد. برای معاینه ی چشم گفت تو دورترین نقطه اتاقش که بازم به نظر من فاصله ی زیادی نبود وایستیم و پاکتی رو داد که جلوی یه چشم نگه داریم و با چشم دیگه نام حرف انگلیسی رو که بهمون نشون می ده بگیم. حواستون باشه به چشمتون با پاکت یا دست فشار نیارین،من قبل اینکه پاکت رو بده دستم رو محکم روی چشمم گذاشته بودم و این باعث شد تا چند دقیقه چشمم تار باشه و نتونم درست تشخیص بدم.جواب مدیکال رو عصر روز بعد با رسیدی که بهمون داده بودن گرفتیم.یه پاکت سفید که گزارش واکسیناسیون بود و برای خودمون بود که در صورت تمدید مدیکال نیاز می شه،عکس قفسه سینه که برای ما منگنه زده بود به پاکت زرد این عکس رو نباید به سفارت بدیم. ولی پاکت زرد رو باید بدیم.اون خانمی که تو رسپشن بود در حالی که این عکس رو به پاکت منگنه کرده بود گفت اینو بدید به سفارت،متاسفانه منم به دانسته های خودم اکتفا نکردم و عکس رو از پاکت جدا نکردم که روز مصاحبه اون آقای هندی با عصبانیت اینکارو انجام داد و پاکت رو پاره کرد.
سفر دوم:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 29 جون(8تیر)تا 10 جولای(19 تیر)،ویزای تاپ ارجنت نفری 500,000 تومان،بلیط تهران به دبی پرواز ماهان نفری حدود 200,000 تومان،هتل شبی 295 درهم(250,000 تومان) ،با عجله با جواب ایمیلی که سفارت در تاریخ 23 جون(2تیر) در جواب پرسش من راجع به ترجمه ی پایان خدمت همسرم داده بود، تصمیم به گرفتن ویزای تاپ ارجنت که گفته بودن ا روزه حاضر می شه که مال همسرم 25 جون حاضر شد مال من 3 روز كاري طول کشید و 28 جون حاضر شد ولی همون پول تاپ ارجنت و از هر دومون گرفت.بلافاصله برای 8 صبح تهران به دبی بلیط ماهان رو گرفتیم.و برای مدیکال هم وقت نشد که قرار ملاقات بزارم. البته من ایمیل فرستادم ولی جوابی نیومد.روزی که رسیدیم ابوظبی بعد از ظهر رفتیم به nmc و گفتیم که من می خوام مدیکالم رو تمدید کنم،همه ی چیرهای مرتبط با مدیکال رو با خودم برده بودم که اگه لازم شد بدم. ولی فقط عکس جدید 3تا،پاکت سفیدی که بار پیش داده بودن لازم شد. دکترم همون جورج ژوزف بود و از اینکه من تو کمتر از 2 ماه اومدم مدیکالم رو تمدید کنم تعجب کرده بود که برای چی؟ من هم گفتم سفارت خواسته ،گفت ما که بدمون نمیاد و همه ی اون کارهای بار پیش رو تکرار کرد با همون هزینه ی قبلی نه یه درهم بیشتر و نه یه درهم کمتر.جواب هم روز بعدش 30جون حاضر بود. اول جولای چون تو ماه رمضون بود و ساعت کار سفارت تغییر کرده بود ساعت12 پاسم رو بردم مثل دفعه ی قبل به باجه ی جلوی در مراجعه کردم و اینبار ایمیلی که سفارت فرستاده بود رو نشون دادم و تو صف وایستادم و رفتم داخل شماره گرفتم،وقتی نوبتم شد پاسم رو به باجه ی یه دختر لاغر که فکر کنم هندی بود دادم که گفت باید نوامبر بری می تونی که من گفتم مدیکالم رو تمدید کردم و پاکت زرد رو دادم و روی یه برگه ی سفید نوشت 9 می برای گرفتن پاسم برم سفارت.منهم تشکر کردم و برگشتیم هتل. فردا صبحش سایت سیس رو چک کردم وضعیت من توی این سایت ready بود،آپدیت شدم و به AP تغییر وضغیت دادم به فاصله ی کمتر از نیم ساعت دوباره هم من و هم همسرم آپدیت شدیم و وضعیت من issued تغییر کرد. می شد که فرداش برم سفارت ولی هم از ترس اینکه تو تاریخی که گفته مراجعه کنم و هم اینکه شاید همسرم هم تا اون موقع کلیر شد،تصمیم گرفتیم همون 9 جولای بریم.ما اولش کلا هتل و بلیط رو برای 1 هفته اقامت رزو کرده بودیم چون خود سفارت گفته بود صدور ویزا 3 تا 4 روز کاری طول می کشه،ولی زمانی که بهمون داد خارج از انتظارمون بود.به آژانسی که ازش بلیط رو گرفته بودیم زنگ زدیم و با پرداخت جریمه زمان برگشت رو تغییر دادیم چون بلیط سیستمی بود،جریمش خیلی نشد،الان یادم نیست چقدر شد.هتل رو هم از booking.com تمدید کردیم. که همونجا و تو همون اتاق موندیم.9 جولای رفتیم سفارت برگه ی سفبد رو نشون دادیم رفتم تو و مدت زیادی نگذشت که نوبتم شد راجع به کیس همسرم سوال کردم اون آقا هندیه بود بدون اینکه نگاه کنه گفت نه کلیر نشده و پاس ویزا خورده ی من رو داد همونجا نشستم،همه ی مشخصات از جمله اسپل اسم و فامیل تاریخ تولد،شماره پاسپورت،تاریخ صدور،تاریخ انقضا رو چک کردم و اومدم بیرون و رفتیم هتل. فردا از ابوظبی به دبی و از اونجا هم تهران.
سفر سوم:
هتل:سیتی سیزن ال حمرا،اقامت از 24 آگوست(2 شهریور) تا 31 آگوست(9 شهریور)،ما 6 آگوست(15 مرداد) ویزای اماراتمون رو گرفته بودیم چون این ویزا در صورت نرمال 2 ماه اغتبار داره و کلا 2 ماه تا پایان پروسه باقی نمونده بود ما تصمیم داشتیم در صورت نیاز ماه آخر رو در ابوظبی اقامت کنیم که در صورت کلیر شدن همسرم، زمان رو از دست ندیم.من هر روز چند مرتبه سایت سیس رو چک می کردم و منتظر یه آپدیت از آمریکا برای همسرم بودم،چون همسرم به غیر از آپدیت همگانی 8 جولای که از سفارت بود،دیگه آپدیتی نداشت.تا اینکه 14 آگوست (23مرداد)،حدود ساعت 10:30 شب آپدیت شد. اخباری که تو این زمان حاکم بود، این بود که ویزا تموم شده. هی از گوشه و کنار می شنیدیم که ،سفارت های مختلف تو جواب ایمیل بچه ها، می گفتن ویزایی نداریم . من چند روز بعد به سفارت ایمیل فرستادم،که آیا همسرم کلیر شده؟، که جوابی دریافت نکردم و بفاصله ی 1 روز دوباره فرستادم و جوابی دریافت نکردم،تا یک هفته و نهایتا تصمیم گرفتیم که بریم و مدیکال رو تمدید کنیم و حضورا به سفارت مراجعه کنیم. چون از تقریبا از 2 ماه قبل، زمزمه ی اتمام ویزا شروع شده بود و هر چند وقت یکبار، تو تاپیک کلیرنس، شوک بهمون وارد می شد، که از سفارت زنگ زدن گفتن ویزا تموم شده و یا اینکه به بعضی ها زنگ می زدن که بیاین ویزاتون رو بگیرین، اگه تا مثلا 2 روز دیگه نیاین، دیگه تمومه و توی ایمیلایی هم که جواب می دادن، دائما به اتمام ویزا اشاره می کردن و توی سایتهای سفارت آنکارا و ایروان، کیسهای لاتاری که قبلا اعلام شده بودند رو از توی لیست اعلامیشون برداشته بودن و سفارت ابوظبی هم آپدیت نمی شد،یعنی با وجود اینکه بعضی ها ویزاشون رو گرفته بودن ،هنوز تو سایت سفارت می دیدن که نوشته شما در حال گذراندن مراحل اداری هستید........ خلاصه بلیط به تاریخ 24 آگوست گرفتیم، روز یکشنبه ،و همون شب رفتیم به nmc،راستی اینم بگم که بر خلاف دو سری قبل، اینبار، وقتی برای گرفتن وقت تمدید مدیکال برای همسرم به دکتر ایمیل فرستادم، جواب داد و گفت دکتر جوزف به مسافرت خواهد رفت و توی تاریخی که شما می خواهید نیست.من هم گفتم برای دکتر شتی وقت بدن و خدا رو شکر وقت دادن و کانفرم هم کردن.من همه ی مدارک رو جمع کرده بودم .فقط عکس برای تمدید مدیکال یادم رفته بود بردارم. وقتی رفتیم بیمارستان ،منشی دکتر شتی گفت: تا عکس ندین قبول نمی کنم که وقت بدم، ما گفتیم: حالا شما لطف کنین آزمایش ها رو انجام بدین، ما فردا عکس میاریم. که باز هم قبول نکرد. از بیمارستان اومدیم بیرون و از ی نفر آدرس عکاسی گرفتیم. ساعت نزدیک 8:30 شب بود.شانس آوردیم اون طرف خیابون، ی استودیو بود که اصلا به عکاسی نمی خورد. رفتیم ،گفت عکس رو ده دقیقه ای میده،ی عکس تقریبا هندی از همسرم انداخت که رنگ و روی عکس کاملا زرد و بدرد نخور بود ولی همون عکس نجاتمون داد. سریع برگشتیم و عکس رو به منشی دادیم و پرسیدیم که الان می شه مدیکال رو انجام بدیم، که گفت آره و نوبت داد .تا ساعت 10 یا بیشتر اونجا بودیم،شلوغ بود ولی نه برای کارهای سفارت و اینجور کارها ،بلکه بخاطر محلی های اونجا ،مثل بیمارستانهای دولتی ایران،و گفت فردا بریم جواب رو بگیریم. فردا شبش رفتیم و جواب رو گرفتیم. هزینه ها هم مثل سری اول بود.وقتی به هتل برگشتیم اومدم تو مهاجرسرا،من دودل بودم که به سفارت مراجعه کنیم یا نه،همش منتظر بودم که جواب ایمیلم رو بدن، ولی خبری نشد،نمی دونم چی تو مهاجرسرا خوندم که به همسرم گفتم، فردا حتما باید بریم سفارت، شاید حتی فردا هم دیر باشه. که همسرم نگران شد. گفت خبریه،چیزی خوندی؟منم گفتم ،نه ولی مطمئنم که فردا باید بریم سفارت،قرار گذاشتیم که همسرم بره تو سفارت،سری قبل که برای ویزای خودم رفتم، هم موقع دادن پاس و هم موقع گرفتنش، از مسئول باجه خواستم که کیس همسرم رو هم نگاه کنه که اگه کلیر شده پاسش رو بزارم. نمی خواستم 2 باره خودم برم تو و نه بشنوم. به همسرم گفتم تو از پسش بر میای،خودت برو تو.که واقعا نمی دونم خدا چه لطفی به ما داشت، چون ما جز برگه ی آبی، هیچ چی نداشتیم که بریم تو،همه ی مدارک ترجمه شده و اصل همسرم و مدیکال جدیدش رو توی یه کلیر باکس گذاشته بودیم .این چیزی بود که من فکر می کردم، شاید بدون ایمیل،تلفن یا نامه کلیر تو سایت، رامون ندن داخل، ولی در کمال تعجب من، اون خانم وقتی برگه ی آبی رو دید، اصلا انگار براش مهم نبود که چک کنه، از جاش بلند شده بود و داشت می رفت، ما آخرین نفر بودیم که بهش مراجعه کرده بودیم، با دست از دور اشاره کرد که تو صف وایستید و مامور سکیوریتی بیرون ،وقتی ما به سمت صف، رفتیم، پرسید: برای چه کاری اومدید؟ ما گفتیم: دراپ کردن پاسپورت، که گفت: یکیتون می تونه بره تو،ما هم گفتیم، باشه و همسرم رفت. شماره گرفت و منتظر بود،2 باجه فعال بودن و سفارت خلوت بود به باجه ی خانم مو فرفریِ تپل افتاده بود، که اون خانم با عصبانیت پرسیده بود، کسی به شما گفته بود بیاین؟ایمیل گرفتین؟کسی بهتون زنگ زده بود ؟ که همسرم هم با لبخند گفته بود، والا من خیلی وقته که زیاد تو اون شماره ای که تو فرم نوشتم نیستم، شاید هم تماس گرفته باشن و من نبودم .چندتا از دوستام گفتن که باهاشون تماس گرفتن ،من هم اینجا کار داشتم ،اومد مدیکالم رو تمدید کردم و گفتم بیام سفارت، چون چیزی به پایان پروسه نمونده پاسم رو بیارم خدمت شما،من تا آخر سپتامبر اینجا هستم . اگه می شه پاسم اینجا بمونه تا اگه کلیر شدم، ویزام رو دریافت کنم . اون خانم هم قبول کرده بود ولی گفته بود کلا ویزای لاتاری تو کل دنیا تموم شده و من تضمینی نمی کنم حالا شما 10 سپتامبر بیا،ماه پیش هم تموم شده بود، ولی یه چند تا اضافه اومده بود که سهمیه دادن، حالا شاید این ماه هم بدن و بتونیم به شما بدیم، ولی شاید هم نشه و پاستون رو سفید بدیم.روی برگه ی سفید تاریخ 10 سپتامبر رو نوشت و داد به همسرم. همسرم اومد بیرون، نه خوشحال بود و نه ناراحت اینا رو برام تعریف کرد. ولی من خوشحال بودم که پاسش رو ازش گرفتن. فردا صبح 27 آگوست اول من آپدیت شدم و با فاصله ی نیم ساعت همسرم آپدیت شد و بعد هم issued،من از خوشحالی شروع کردم به گریه که ویزات اومد و اون هم من رو بغل کرده بود و می گفت، هنوز معلوم نیست اون خانمه دیروز بهم گفت ویزای لاتاری تموم شده،من تا پاسم که توش ویزا خورده نبینم باورم نمی شه آخه قبلا برای استرالیا اقدام کرده بود و خیلی مطمئن بود که ویزاشو می گیره و تو آخرین لحظه قوانین عوض شده بود.من هم با شک و تردید گفتم فردا بریم سفارت پاستو بگیریم که می شد 28 آگوست روز پنجشنبه،همسرم گفت کار خراب نشه،لج نکنه بگه من گفتم 10 سپتامبر چرا الان اومدی،حالا که اومدی پاستو بگیر،بعد ببینیم ویزا توی پاس نخورده،منم ترسیده بودم از طرفی فکر می کردم تا 10 سپتامبر 2 هفته مونده نکنه تا اون موقع هزار بلا سر ویزاش بیاد نکنه بدن به یکی دیگه نکنه ..... هزار تا فکر،گفتم تو نرو تو من می رم می گم ما مجبوریم ویزامون رو تمدید کنیم و هتل و بلیط رو هم تاریخش رو عوض کنیم فقط می خواستم ببینم کیس همسرم تو چه وضعیه؟رفتیم سفارت اینبار هم براحتی همون خانمه بیرون سفارت وقتی برگه ی سفید رو تو دستم دید اصلا صبر نکرد که دم باجه برسم از دور گفت برو تو صف،همسرم نگران بود من هم همینطور ولی هی بهش لبخند می زدمو و بهش اشاره می کردم که خیالت راحت.رفتم تو سالن سفارت، تمام صندلیها پر بود و شلوغ بود.شماره گرفتم نشستم. هیچکس تاریخش 10 سپتامبر نبود همه یا مال روزهای قبل بودن یا همون 28 آگوست،این استرسم رو زیاد کرد،باجه های غیر مهاجرتی شماره ها رو اعلام می کردن و به انگلیسی مصاحبه می کردن . باجه های سمت ما خاموش بود ی نیم ساعت نشستیم تا اومدن ساعت 2 بعد از ظهر بود. وقتی اومدن دیدم که پاکتهایی که باید تو فرودگاه آمریکا بدیم با پاسپورت رو بغل می کنن و با خودشون میارن پشت باجه،یهو خانم موفرفری شروع کرد بجای شماره به خوندن اسم افراد،باجه بغلیش هم همینطور که در دیدرس من نبود. گفتم وای خدایا حالا چیکار کنم امروز که اسم ....(همسرم) رو نمی خونه چون قرار نبوده امروز بیایم.باید واستم همه که رفتن برم و اون حرفهایی که تمرین کرده بودم رو بزنم.همه می رفتن و 30 ثانیه نمی شد که پاس ویزا خورده و پاکت مربوطه رو می گرفتن و با خوشحالی می رفتن. که من در افکار خودم غرق بودم و داشتم دعا می کردم که خدایا میشه خودت اسم ...... رو بخونی . که دیدم همون باجه ای که من نمی دیدمش گفت .... .......(اسم و فامیل همسرم). من با قلبی پر از شادی بی وصف پاشدم و رفتم.تشکر کردم و پاس و پاکت رو گرفتم و اومدم یه جای خالی گیر آوردم نشستم و همه چی رو چک کردم و رفتم بیرون و از دور برای همسرم دست تکون دادم و الان که دارم این رو براتون می نویسم از ته قلبم امیدوارم همتون این شادی رو در وجودتون حس کنین. ما 3 روز وقت اضافه آوردیم که یه روزش رو سعی کردیم بعد از مدتها به استراحت بگذرونیم من که از هیجان سردرد عجیبی گرفته بودم. و خوابم نمی برد .قبلش از استرس و بعدش هم از هیجان. شنبه هم با اتوبوس و مترو رفتیم دبی،ابن بطوطه و دبی مال رو گشتیم و آکواریوم و رقص فواره دبی مال رو دیدیم،بسیار زیباست، وقت کردین برین.شب برگشتیم ابوظبی . یکشنبه شب ساعت نزدیک 11 از دبی پرواز داشتیم ،12 ظهر چک اوت کردیم ولی چمدونامون رو تو انبار هتل گذاشتیم گفتیم 3،4 ساعت دیگه میایم تحویل می گیریم. و رفتیم 1 ساعت بیلیارد بازی کردیم و بعد هم رفتیم الوحده مال و نهار رو هم همونجا خوردیم و ساعت 4:30 بعد از ظهر از هتل خارج شدیم و به سمت دبی حرکت کردیم با تاکسی تا الوحده مال و با اتوبوس و مترو تا فرودگاه 7 شب فرودگاه بودیم و نیمه شب تهران.
سفر به ابوظبى به طور کلی و خلاصه
ما سه بار به ابوظبى رفتيم.بار اول براى مصاحبه ٧ روز هر سه بار هم به هتل city seasons al hamra ،هتل ٤ستاره،توى booking.com داراى امتياز ٨.٢ و very good .تا nmc يك ربع پياده راهه ،با هتل كريستال٢ چهار راه فاصله داره،قيمتش هر بار كه اومديم اتاق ١تخته king ،حدودا شبى295درهم شد.ما تا الوحدة مال و ابوظبى مال هم پياده مى رفتيم كه تا الوحدة مال حدودا ٣٥ تا ٤٠ دقيقه پياده راهه،ابوظبى مال نزديكتره فكر كنم پياده ٢٠ دقيقه بشه.داخل هتل wifi رايگان داره.يه يخچال كوچيك هست،تلويزيونLCD,هواى مطبوع،air condition خيلى خوب،حموم و دست شويي تميز و خوب با تجهيزات داخلش،safety box داره,soundproof هست.. از هتل تا الوحدة مال كه همون ايستگاه اتوبوسايي كه از دبى ميان و از ابوظبى به دبى ميرن روبروشه ،با تاكسى بدون ترافيك 5 دقيقه راهه كه 10درهم ميشه.و تا سفارت 20 دقيقه كه ٢٢درهم ميشه.نزديك هتل، پياده 5دقيقه، ي پاساژ هست كه توش تا ساعت ١شب ميشه بولينگ و بيليارد بازى كرد.ميز بيلياردش ساعتى 20 درهمه.و طبقه ى اولش مكدونالد هست.
ما با پرواز ماهان رفتيم دبى و از دبى با مترو به ايستگاه الغبيبه و از اونجا با اتوبوس به ابوظبى كه اتوبوس ها ٢ ساعت طول مى كشه تا برسن.بار اول كلا ويزا و بليط و هتلو آژانس برامون گرفت،بار دوم و سوم هتلو خودمون از booking.com رزرو كرديم با استفاده از MasterCard يكى از اعضاى خانوادمون.وقتى رسيديم هتل از حسابش كم كردن.
کیس نامبر:**2014AS58،ابوظبی، 2نفر،سفرنامه ی مصاحبه ی ما، دیدگاههای آرش در مورد آمریکا، چگونه کاربر حرفه ای مهاجرسرا شوم؟،سفرنامه: ارواین ،کالیفرنیا