سلام دوستاي گلم
راستش من نمیخواستم سفرنامه بنویسم چون سفرنامه های 2013 آنقدر كامل بود كه اگه بخونيد وقتي وارد اولين مرحله NMC ميشين اصلا حس غريبي ندارين.
ولي از اونجايي كه بعضي دوستان حس خوندن صفحه هاي تاپيك 2014 رو ندارن چه برسه به سفرنامه هاي 2013
پس حرفاي تكراري رو ميزنم اميدوارم يه راهنمايي كوچيك براي شما عزيزان باشه.
مقدمات سفر:
تغيير سفارت از آنكارا به ابوظبي به دلايل شخصي باعث ناراحتي شديد من شد ذاتا چاره اي نبود ... با زور تونستم اين موضوع رو هضم كنم.
اوايل سپتامبر بليط هواپيماي ايران اير براي رفت 20 اكتبر ساعت 7 صبح و برگشت 24 اكتبر 21.10 گرفتم (هزينه بليط شد 560 هزار تومن) قرار بود اول اكتبر براي ويزا اقدام كنم كه اواخر سپتامبر متوجه تداخل نمايشگاه جيتكس با زمان رفت خودم شدم و سريع با آژانس تماس گرفتم كه ويزا رو بگيره 10 روز بعد آژانس اطلاع داد دبي بهم ويزا نداده مشكل ثبت نشدن خروج سفر آخرم در 2007 بوده و از اونجا كه پاسمو دزديده بودن هيچ مدركي نداشتم و بعد از يك هفته كه حتي مصادف با تعطيلي عيد در دبي شد با پرداخت جريمه موفق به گرفتن ويزا شدم (هزينه ويزا شد 530 درهم)
مصاحبه من روز سه شنبه 22 اكتبر بود که من يكشنبه صبح به فرودگاه رفتم. غافل از اينكه داستان ويزا هنوز ادامه داره موقع تحويل بار آقايي كه دلم ميخواست بزنمش بليط و ويزا رو گرفت و گفت برو انتهاي سالن بليطتو كنسل كن چون ويزات مشكل داره
هرچي ميگفتم آژانس گفته ديگه هيچ مشكلي نداره اون با عصبانيت ميگفت من بهتر از آژانست ميدونم...من كه قيافم آويزون شده بود و از حرص نميتونستم حرفي بهش بزنم كه نكنه درگير بشم و از مصاحبه بمونم يكي از پرسنل اومد بدادم رسيد و چك كرد و گفت مشكلي نداره تنها كاري كه تونستم يه نگاه ... كردم و بارمو ازش گرفتم و به كانتر ديگه تحويل دادم.
فرودگاه مثل ايام عيد شلوغ بود و مهماندارها هم تو صف طولاني خودشون ايستاده بودن به همين دليل توصيه ميكنم عوارض خروج رو از قبل پرداخت كنيد. با تاخير نرمال نيم ساعت ايران اير پرواز انجام شد و بعد از 2 ساعت به فرودگاه دبی رسیديم و سريع از هواپيما پياده شدم و بسمت كنترل پاس رفتم و تا مهر ورود نزد من هنوز مطمن نبودم وارد دبي شدم
در عرض يك ساعت تمام کارای اسکن چشم، کنترل پاسپورت، خريد واجبات از Free Shop و گرفتن چمدون تموم شد. قبل از خروج با دوستم تماس گرفته بودم و حدود ساعت 11 از فرودگاه بيرون اومدم.
من سیم کارت اتصالات داشتم و براي شارژش حداقل شارژ 25 درهمی هست که تهيه ميكردم. جهت اطلاع از مانده حسابتون کد #121* رو شماره گیری ميکنید.
در ضمن من كه با مشكل ويزا مواجه شده بودم و تا چند روز قبل از پرواز نمي دونستم دبي ميرم يا نه و امكان تغيير سفارت وجود داشت هتل نگرفته بودم و وقتي ويزا اومد ديگه با اون فاصله زماني كم و نمايشگاه هتل مناسب پيدا نكردم و پيش دوستم موندم.
مدیکال:
حدود ساعت 3.5 با دوستم رفتم New Medical Center و وقتي وارد آسانسور ميشين طبقه M و به بخش General Practitioner (طبيب عام) ميرين.
http://upload7.ir/images/83643884492752051317.jpg
من با ایمیل و تلفن با خانم بانو هماهنگ کرده بودم برای عصر روز يكشنبه که وقتی رفتم اصلا پرینت ایمیل و وقت قبلی نخواستن.
مدارکی که براي مدیکال دادم :
- پاسپورت
- پرینت نامه مصاحبه
- اصل کارت زرد انستیتو پاستور
- 3 قطعه عکس 3 در 4 (پشت نویسی عکس ها با نام و نام خانوادگی و تاریخ تولد به میلادی)
- شماره موبایل دبي
احتياجي به كپي نيست خودشون تهيه ميكنن. بعد از تحويل مدارك مراحل مدیکال شروع ميشه كه دستيارهايي هستن شما رو همراهي ميكنن:
- تست فشارخون، قد و وزن و تست سنجش بینایی...بعد ازانجام تست يه امضا ميگيره پاس رو تحويل ميده و يه امضا ميگيره تا 3 ماه ديگه اجازه نداريد باردار بشيد.
- صندوق و پرداخت هزينه آزمایش خون 50 درهم و عکس برداری از قفسه سینه 125 درهم
-اتاق خونگيري براي آزمايش خون
-اتاق X-Ray برای عکس برداری از قفسه سینه با يه فيگور شيك
- انتظار براي معاينه دکتر شوکلا... اينجا لازمه بگم تا ساعت 5 معطل شدم تا پيش دكتر برم و بهتون توصيه ميكنم كنار آكواريوم اصلا نشينيد چون كلينيك عصر پر از بچه ميشه كه دور اين آكواريوم با لهجه هاي مختلف و صداهاي جيغ فقط fish fish ميكنن
- معاينه دکتر و جوابدهي به یه سری سوالات و بيماري ها مثل ديابت، تيروييد، كشيدن سيگار و .... و معاینه توسط دستيار خانم... دکتر شوكلا از آبله مرغان سوال كرد كه گرفتم يا نه لازمه بگم جواب تست آنتي بادي من منفي بود ولي طبق نظر مادر گرامي در بچگي گرفته بودم و انستيتو پاستور چون سفارتم ابوظبي بود تاريخ و مهر زد (وقتي دكتر پرسيد بدون توضيح اضافي فقط گفتم بله گرفتم) و اینكه به واکسن ديفتري كزاز حساسن حتما 3 تاريخ در كارتتون ثبت شده باشه وگرنه بايد يه هزينه اضافي بي مورد براي اين واكسن بدين. در ضمن زدن واکسن حتي تا يك هفته قبل از مصاحبه براي سفارت ابوظبي هيچ مشکلی بوجود نمياره.
- صندوق و پرداخت هزینه ویزیت 250 درهم و دريافت رسيد
كل هزينه مديكال 425 درهم شد و بهم گفتن که فرداش ساعت 7 شب برای جواب مراجعه کنم. فردا عصر ساعت 6 به NMC رفتم و تا ساعت 7 منتظر تكميل جواب شدم زودتر از زماني كه گفتن نرين. بدون گرفتن رسید بیمارستان 2 پاکت (نتيجه مديكال و عكس قفسه سینه) مهر و موم شده و يه كپي از جواب دكتر براي خودم تحویل گرفتم.
از اونجا كه من با دوستم رفتم فقط روز جوابدهي با مترو برگشتم چون يه سر ميخواستم به سيتي سنتر بزنم. يك كارت نقره اي گرفتم و با يه پرسيدن جهتمو پيدا كردم و ديگه مشكلي نداشتم حتي بعدا از من راهنمايي ميخواستن
با خط سبز مترو و پیاده شدن در ایستگاه ابوهيل و خروج ار خروجي 3 به راحتی ميبينيد NMC روبروي شماست.
مصاحبه:
من برای مصاحبه و رفتن به ابوظبی با خانم محمدي جان ساعت 5 صبح بيدار شدم و با اينكه شب قبل براشينگ، اتو پيراهنمو انجام داده بودم ولي تا ساعت 5:30 طول كشيد خودمو حاضر كنم. خانم محمدي قبل از خروج از دبي يه صبحانه خوب از مك دونالد گرفت و با نوشيدن قهوه استرس من كمتر شد، تا حالا چند سفارت رفته بودم ولي انگار اين غول بود برام علتشم بيشتر براي اينكه تو كشور خودمون نبود. حدود ساعت 7:30 صبح به سفارت رسیدیم. من كيفم رو تو ماشين گذاشتم (کیف، موبايل و خوراکی اجازه ندارید داخل ببرید) با مداركم بسمت نیمکت هايي رفتم كه جا براي نشستن نبود. یکی از ماموران امنیتی اونجا که در حال کنترل پاسپورت و نامه دعوت به مصاحبه بود تا ديد من ايستادم اومد افرادي كه باز باز نشسته بودنو درست نشوند كه من و بعدي ها بشينيم (آخه چرا ما ايرانيا رعايت حال همو نميكنيم). ساعت 7:45 به نوبت و دو تا دو تا به داخل سفارت رفتیم و بعد از تحویل کیف و بازرسی بدنی وارد حیاط سفارت ميشي که شمشادهای معروف رو دو طرف راهی که به سمت ساختمون اصلي هست ديدم و علت معروفيش بوي بدي كه ازشون مياده. بعد از وارد شدن به سالن سفارت یک شماره بهتون میدن كه شماره من 12 بود. يك مامور اونجا ما رو به صندلي هاي سمت باجه هاي شماره 8 تا 10 مخصوص ویزاهای مهاجرتی راهنمايي كرد. ساعت 8:30 کارمندای سفارت اومدن و شماره ها خونده شد. باجه هاي 8 و 10 مدارك رو تحويل ميگرفتن.
من براي تحويل مدارك به باجه 10 رفتم. خانوم نسبتا خشك كه نامه دوم و پاسپورت رو اول خواست و من بهش گفتم در فرم ها تاريخ اشتباهي وارد كردم و الان پرينت تصحيح شده رو همرام دارم كه نگرفت
و شروع كرد به گرفتن كپي پاس (از كپي تمام صفحات فقط اوليشو برداشت)، اصل ترجمه مدرك فوق ليسانس مهندسي مواد (مدرک ديپلم و لیسانس و ريز نمرات همه مقاطع هم برده بودم كه فقط سوال كرد داري و نگرفت)، اصل ترجمه شناسنامه و كارت ملي، تمكن مالي و اصل ترجمه سند خونه، پاكت مديكال.
اصل هيچ كدوم از مدارك من رو نديد و عكس اضافه هم نخواست. فقط سوال كرد شركتي كه كار ميكني دولتيه.
یک فیش داد که به صندوق رفتم (باجه 1) و 330 دلار رو پرداخت كردم. بعد از پرداخت پول به انتهاي سالن براي انگشت نگاري رفتم و منتظر نشستيم كه بعلت ازدحام مهاجرتي ها و غير مهاجرتي ها يك مامور بترتيب همه رو راهنمايي ميكرد و با دادن رسید 330 دلار كار انگشت نگاري انجام شد و دوباره نشستيم منتظر براي مصاحبه.
شماره هاي دور بر من همه كيس هاي ازدواج و نامزدي بودن و خيلي ما باهم شوخي كرديم و استرس فضاي داخل سالن كم شد ولي وقتي به صورت كيس هاي لاتاري نگاه ميكردم همه بدحال بودن. تو اين فاصله فقط يك نفر كارت صورتي تكضرب رو گرفته بود بقيه برگه آبي يا سفيد بودن. شماره قبل من كه كيس ازدواج بود يكضرب گرفت و به شوخي گفت شانس ما خانم ها آفيسر يه آقاي جوونه كه داشتيم ميخنديديم كه شماره منو خوند.
وارد شدم جو اتاق منو گرفت اصلا يادم رفته بود يه دريچه شيشه اي هست فكر كردم راحت دورهم ميشنيم و آقای جوان آمریکایی متاهل بعد از سلام بمن گفت خوش اومدي اينم شد شوك دوم ديگه اصلا انتظار اين همه تحويلو نداشتم.
فيش پرداختمو برگردوند و ازم خواست با بلند کردن دست راست سوگند بخورم که هر چیزی که در فرم ها نوشتم و هرچیزی که میگم راست و حقیقت هست. قبل از قسم خوردن دوباره به آفیسر گفتم اشتباهي در تاريخ مداركم هست و پرسيد چرا اشتباه كردي و من علت تبديل شمسي به ميلادي رو گفتم و گفت اشكالي نداره و قسم خوردم اونم از نوع كامل
فرم 230 رو داد امضا كردم.
و سوالاتی که از من پرسيد:
- چندمين بارت بود لاتاري شركت كردي؟
- مدير چه قسمتي هستي ؟
- در چه زمینه ای کار میکني؟
- شركت خانوادگيه؟
- ازدواج نكردي؟
- 47 میلیون تو حسابت داري؟ و اين سندخونه ؟
*لازمه اينجا بگم منم سعي داشتم طبق گفته دوستان زياد حرف نزنم ولي وقتي ازتون توضيح خواست بطور خلاصه و مفيد كارتونو بايد بگين.
*اصلا از من در مورد سفرهام سوال نشد در صورتي كه من سفر كاري به دمشق زياد داشتم.
*از اينكه كجا دارم ميرم و اين شخص با من چه نسبتي داره و چطور باهاش آشنا شدم اصلا سوال نكرد در صورتي كه خانواده امريكايي هستن.
*و نكته خيلي جالب كه اونجا اول من متوجه نشدم سوال خانوادگي بودن شركتم بود كه من نسبت خانوادگي ندارم ولي وقتي از سفارت اومدم بيرون شوك شدم كه قبلا چك كردن و ميدونستن شركتي كه من كار ميكنم اكثرا باهم نسبت دارند.
*و خنده دار كه در مورد ازدواج كلمه هرگز رو چنان غليظ دوبار پرسيد كه من متوجه نشدم و كلي خنديد. خوب نميدونستم ديگه به چه زبوني بهش بگم هرگز ازدواج نكردم
همين كارش باعث شد سوالم براي بردن گربه خودم رو فراموش كنم ولي بردن سگ و گربه هيچ مشكلي نداره.
گفت ویزای شما قبول شده و روي يه كارت صورتي كه از كنار برداشت (من ديد نداشتم) و روش نوشت ساعت 2 پنجشنبه بيا پاستو بگير و موفق باشي.
منم ازش تشکر کردم و از اتاق اومدم بيرون و يكم تقلب رسوندم و حدود ساعت 11 از سفارت خارج شدم.
خانمي كه كيس ازدواج بود هنوز بيرون سفارت داشت براي مامانش تعريف ميكرد كه خبر ويزاي منو گرفت و همديگرو بغل كرديم و دوستي ما تا پرواز به ايران و حتي ... ادامه دار شد.
مواظب باشين هوس عكس انداختن از سفارت و يا خودتون با كت شلوار پلوخوري در اطرافش به سرتون نزنه كه جريمه خيلي سنگين داره.
ما برگشتيم دبي.. چهارشنبه به من شديد خوش گذشت ...
دریافت ویزا :
روز پنجشنبه ساعت 1 با خانم محمدي بهمراه خانمي كه تو سفارت دوست شديم به ابوظبي رفتيم و كلي تو راه خنديديم (شماره موبايل خانم محمدي 00971554712204). توصيه ميكنم يا با ليدرتون هماهنگ كنيد برين ابوظبي يا خانم محمدي ...
ساعت 2.5 به سفارت رسيديم بعد از وارد شدن به سفارت شماره گرفتيم و نشسته بوديم كه صدا كنن خانم خليلي عزيز رو ديدم كه دوشنبه مصاحبه داشت و اومده بود پاسشو بگيره. وقتی شمارمو صدا کردن رسید صورتي رو دادم پاسپورت ویزادار با برگه نحوه واريز 165 دلار (براي دريافت گرين كارت) و یک پاکت که کنارش اریب بازه رو بهم دادن که توش تمام ترجمه هام بود. اطلاعات ويزا رو چك كرديم و همه از سفارت خارج شديم.
موقع برگشت از ابوظبي با ترافيك مواجه شديم ولي براي اولين بار در زندگيم خيلي زود به فرودگاه رفتم و با دوست جديدم زمان رو به بهترين نحو خوش گذرونديم.
زندگي من و تصميم هاي قبلي براي تحصيل و مهاجرت به كشورهاي ديگه هميشه پيچيده بوده و الان به تنها جايي كه فكر نمي كردم مهاجرت مي كنم سرنوشت !!!!
از همه مدیران و دوستان شديد تشكر می کنم كه با اطلاعات خوبشون اين پروژه از زندگي من بخوبي انجام شد.
به اميد ويزاي تكضرب براي همه شما عزيزان...