ارسالها: 159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
18
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2015-02-09 ساعت 11:16
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-02-09 ساعت 11:19 توسط vahidbaq.)
از دوست عزیزمون Iaccept بخاطر فعالیتشون تشکر میکنم. مخصوصا بخاطر نکات گرامری، چون من خودم انگلیسی رو همینجوری گوشی! یادگرفتم و گرچه کم و بیش نکات گرامری رو ناخودآگاه به کار میبرم اما دونستنشون به شکل کلاسیک هم خیلی خوب و لازمه.
Hope for the best. Expect the worst
Life is a play. We're unrehearsed
ارسالها: 159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
18
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
Garden variety
یعنی یه چیز خیلی عادی و معمولی
Vale of tears
یعنی همین دنیای پراز رنج و عذاب.
Velvet glove
آدمی به ظاهر نرم و مهربان اما درواقع سرسخت و انعطاف ناپذیر
کاملش میشه: Iron fist in a velvet glove
خیلی از اصطلاحات استعاره ای هستن که و خودشبختانه چون ما توی ادبیاتمون استعاره زیاد داریم، معنی تحت الفظی اونها رو که بفهمیم، معنی اصلیشون هم تداعی میشه. من سعی می کنم بیشتر اصطلاحاتی رو پیداکنم و اینجا بنویسم که فهمیدنشون از روی معنی تحت الفظی سخت باشه.
Hope for the best. Expect the worst
Life is a play. We're unrehearsed
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
Would like در بیان پیشنهاد و درخواست :
از عبارت would like برای بیان پیشنهاد یا درخواست انجام کاری بصورتهای زیر استفاده می شود:
Would you like a glass of water?
آیا یک لیوان آب میل دارید؟
I would like a cup of tea.
یک فنجان چای میل دارم
I would like to go to Italy.
مایلم که به ایتالیا بروم
همانطور که می بینید، عبارتی که پس از would like قرار می گیرد، بصورت اسم و یا مصدر با to ذکر می شود.
توجه: ‘d صورت مخفف would like می باشد. مثال:
I’d like to go to Italy.
{{خود را نگران آنچه می دانی یا نمی دانی نکن، نه به گذشته بیندیش نه به آینده، فقط بگذار دستان خدا هر روز، شگفتی های اکنون را برای تو بیاورند.}}
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
1. a piece of cake:
something very easy or simple to do
2. in hot water:
in trouble
3. be in two mind about (something):
to be unable to come to a decision about something
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2015-02-10 ساعت 01:37
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-02-10 ساعت 01:37 توسط Iaccept.)
I have a valid excuse عذرم موجه است
I have a justified excuse for my absence. براي غيبتم عذر موجه دارم
It's a feeble excuse! عذر بدتر از گناه است
It's a painful excuse! عذر بدتر از گناه است
The cat dreams of mice. شتر در خواب بیند پنبه دانه
God helps those who help themselves. از تو حرکت از خدا برکت
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
the salt of the earth=the nice person
آدم دوست داشتنی
I think people who help the old, sick and homeless are the salt of the earth.
فکر میکنم کسانی که به افراد پیر، بیمار و بی خانه مان کمک می کنند آدمهای دوست داشتنی هستند.
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
نكات گرامري و نحوه استفاده ار
Either, neither, both
One of the tricky things about either, neither and both is knowing if they should be followed by singular or plural nouns and verbs.
The table below explains either, neither and both, and the rules for what should follow them.
We use either, neither and both when we are talking about two things.
either = one OR the other
> Would you like tea or coffee?
> Either. I don't mind.
This means: 'You can give me tea OR coffee. I have no preference.'
neither = not one and not the other
> Would you like ham or beef in your sandwich?
> Neither. I am a vegetarian. I don't eat meat.
This means: 'I don't want ham and I don't want beef.'
both = the first AND the second
I take both milk and sugar in my coffee.
This means: 'I take sugar. I also take milk.'
We use either with a singular noun.
We use either of with a plural noun.
We use either and either of with a singular verb.
either car, either person
either of the chairs, either of the people
Either day is fine for me.
Either of the days is fine for me.
We use neither with a singular noun.
We use neither of with a plural noun.
We use neither and neither of with a singular verb.
neither house, neither man
neither of the houses, neither of the men
Neither day was suitable.
Neither of the days was suitable.
We use both with a plural noun.
We use both with a plural verb.
both houses, both men
both of the houses, both of the men
Both (of) my brothers are tall.
We need of before the pronouns us, you, them.
both of us, both of you, either of them, neither of them, etc.
Between of and a noun we need to use these, those or my, your, John's, etc., or the.
both of those houses, neither of my brothers, both of John's sisters, either of the cinemas
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
Bill became ill. He died of a heart attack last year.
of | for | from | to
died of a heart attack :
بدلیل حمله قلبی فوت کرد
به لغات و اصطلاحات زیر توجه کنید:
married:
متاهل
single :
مجرد
widow :
زن بیوه
widower :
مرد بیوه
separated :
جدا شده
divorced :
مطلقه
ارسالها: 463
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
رتبه:
54
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
نوشتن ادرس در زبان انگلیسی
ترجمه اصطلاحات و عبارات اساسی:
واحد: Unit
طبقه: Floor
شماره (پلاک): No
کوچه: Alley
خیابان: St
محله(کوی): Quarter
بلوار: Blv
خیابون فرعی: Stop Street
میدان: Sq
بزرگراه: Free Way – High Way = Hwy
بعد از: After
قبل از: Before
جاده: Rd
خیابان بزرگ: Ave
روبروی: in front of
جنب(نزدیک): Near
گوشه: at the corner of
نبش: Next to the
طبقه اول: First Floor
طبقه همکف: Ground Floor
ابتدای: First of
انتهای: End of
بن بست: Dead End
ساختمان: Building
سه راهی: Junction
چهارراه: Crossroad
تقاطع: Intersection
ورودی: Entrance
فلکه (چهارراه فلکه اى ،دورزننده ،غیرمستقیم): roundabout
مجتمع مسکونی: residential complex
---------------
نوشتن آدرس در زبان انگلیسی برعکس فارسی است، یعنی آدرس از نام شروع و به کشور ختم می شود. ترتیب آن به صورت زیر است:
نام شخص – واحد – پلاک – کوچه – خیابان – منطقه – نام شهر – نام کشور
یوسفآباد – خ سید جمال الدین اسدآبادی – خ 25 پ 51 طبقه 3 واحد 7
Unit 7, Floor3, No 51, 25st St, Jamalodin Asad Abadi Av, Yusef Abad
---------------
و چند سوال شفاهی :
چطور می تونم به خیابان اصلی برسیم؟
How do I get to Main Street
---
پیاده حدودا 10 دقیقه راه هست.
It’s about a ten minutes walk.
---
با اتوبوس حدودا 20 دقیقه راه هست.
It’s about a twenty minutes bus ride.
---
یک ساعت بزرگ سمت راست خواهید دید.
You will see a large clock on the right.
---
پمپ بنزین را رد می کنی
You will pass a gas station.
---
سر چراغ بعدی بپیچ به راست
At the next traffic lights turn…
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2015-02-11 ساعت 17:54
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-02-11 ساعت 17:56 توسط Iaccept.)
The fat is in the fire
Ex: the fat's in the fire,! There's 10000$ missing from the office safe
دیگه کار از کار گذشتن
دیگه نمیشه کاریش کرد
آب ریخترو دیگه ....
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
2015-02-11 ساعت 17:57
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-02-11 ساعت 17:58 توسط Iaccept.)
As cool as a cucumber
A wheel came off his car but he was as cool as a cucumber
بیخیال
خونسرد
آرومممم
به سردی یه خیار
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
The kiss of death
Yesterday's rain was the kiss of death for our picnic
فاتحه چیزیرو خوندن
{{خود را نگران آنچه می دانی یا نمی دانی نکن، نه به گذشته بیندیش نه به آینده، فقط بگذار دستان خدا هر روز، شگفتی های اکنون را برای تو بیاورند.}}
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Howdy سلام غیر رسمی
Take care مراقب خودت باش
ارسالها: 42
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
The pen is mightier than the sword خودکار از شمشیر تواناتر است
ارسالها: 1,081
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
95
تشکر: 0
1 تشکر در 0 ارسال
Joke of the Day!
A man hasn't been feeling well, so he goes to his doctor for a complete checkup.
Afterward, the doctor comes out with the results.
"I'm afraid I have some very bad news," the doctor says."You're dying, and you don't have much time left."
"Oh, that's terrible!" says the man. "How long have I got?"
"Ten," the doctor says sadly.
"Ten?" the man asks. "Ten what? Months? Weeks? What?!"
"Nine... Eight..."
|