ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
گیر افتادن گیر کردن
Stuck in
The door is stuckدر گیر کرده
We're stuck in traffic jamتو ترافیک گیر افتادیم
I'm stuck on a question سر یه سوال گیر کردم
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P
ارسالها: 26
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
رتبه:
1
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Be on pins and needles
دلشوره داشتن, بی قرار بودن
ارسالها: 260
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2009
رتبه:
30
تشکر: 0
11 تشکر در 3 ارسال
(2015-04-06 ساعت 22:30)Iaccept نوشته: That's it
همینی ک من میگم
همینی ک هست
خودشه
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست
ارسالها: 312
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2014
رتبه:
53
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Fancy meeting you
چه عجب از این طرفا
ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
(2015-04-06 ساعت 22:30)Iaccept نوشته: That's it
همینی ک من میگم
همینی ک هست
اگه بخواین چاشنی خشونتش رو بیشتر کنن !
thats that
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
(2015-04-11 ساعت 22:17)pouya007 نوشته: Fancy meeting you
چه عجب از این طرفا
یه here هم اخرش داره ولی معنیش چه عجب نیستا ! معنیش همون coincidence
یا برخورد اتفاقیه
چه عجب ازینورا بیشتر اینه : long time no see/hear/buzz/update
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Attention
She drew attentions after the lectureبعد از سخنرانی توجهات راجلب کرد
She payed attention to the issueبه موضوع توجه کرد
Children need attentionبچه ها به توجه نیاز دارند
Finally, we received attentionبالاخره به ما توجه شد
Everybody seek attentionهمه بدنبال توجه هستند
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Damage
؟Could you assess the damageمیشه بگی چقدر خرابی به بار اومده؟
It can cause damageمیتونه خرابی به بار بیاره
Could you repair the damages میشه خرابی ها رو درست کنی ؟
That inflicted many damagesخرابی زیادی به بار آورد
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P
ارسالها: 263
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2013
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Blame
blame for/blame on
I don't blame you تو رو مقصر نمی دونم
I get/take all the blames همه اش تقصیر منه
The driver was to blame for the accident راننده مقصر شناخته شد
They blame the accident on youتو رو مقصر حادثه می دونن
take it out on=blame
Don't take your frustrations out on the kidsناراحتی/شکست خودت را گردن بچه ها ننداز!
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P