ارسالها: 1,469
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Jan 2010
رتبه:
41
تشکر: 0
3 تشکر در 0 ارسال
دوست عزیز دیگه از خاطراتت چیزی نمیگی؟
ارسال مدارک F2A (همسرم): 4Sep ,2013, رسید مدارک: 9Sep, 2013, اپرو: 9Oct, 2013 , دریافت کیس نامبر (سفارت ابوظبی): 18Nov, 2013
پرداخت 22Nov, 2013: DS 261 $88 ,پرداخت 230$ :2013, Dec 11, ارسال مدارک: 2013, 19 Dec , تکمیل پرونده: 2014, 27 NVC) Jan). تاریخ مصاحبه 2015, Jun 3 , کلیر 1Sep, 2015، تاریخ ویزا 2015, 9Sep
سفرنامه
لیست تمام مدارک ارسالی به USCIS , NVC ,و مدارک مدیکال و روز مصاحبه ویزای ازدواج Interview Questions+
ارسالها: 91
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Dec 2008
رتبه:
13
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-11-22 ساعت 10:34
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-11-22 ساعت 10:45 توسط کتایون.)
زسلام دوستان عزیز
امروز دوباره به یاد این مهاجرسرا افتادم .من سه سال و نیم است در آمریکا هستم زمانی نداشتم برای نوشتن خاطراتم اما امروز زمانی پیدا کردم چون خیلی دلم تنگ است و دلم می خواهد خاطراتم را بنویسم من مجبور شدم با خانم 80 ساله ای زندگی کنم که زندگی را به من و پسر نه سالم تنگ کرده بود چون دیگر همسرم نمی تواند برایمان دلار بفرستد قیمت دلار سر سام آور شده بود بعد مجبور شدم بخاطر فشارهای زیاد نقل مکان کنم و با یک خانم که ام اس دارد زندگی را شروع کنیم خلاصه مدت چهار ماهی است که با این خانم زندگی می کنیم امروز روز سختی را با اون داشتم مجبور شدم پسرم را پیش همسایگان بگذارم بخاطر درد در ناحیه صورت به 911 زنگ زدیم که مجبور شدند اون را به بیمارستان منتقل کند (من هم همراه اون دنبال آمبولانس رفتم چون اون فقط من را دارد در آمریکا)و یک روز من اینطور همراه با مریض بودن گذشت واقعا روزهای سختی را داریم من بخاطر مشکلات پسرم مجبورم اینجا بمانم همه روز کار می کنم حتی شنبه و یکشنبه بعد از ساعت کاری از پسرم مراقبت می کنم و بعد از آن اگر وقت داشته باشم زبان می خوانم اصلا زمانی برای تفریح ندارم و حالا که مجبورم مریض داری کنم نمی دانم چرا باید در کشور ما اینگونه باشد که ما مجبور باشیم اینجا با هزار مشکل زندگی کنیم. فقط از خدایم کمک می خواهم ماند .
امیدورام با این نوشته غمگین که تازه خلاصه اش بود شما را ناراحت نکرده باشم من می نویسم تا آنها که می خواهند بیایند بدانند که زندگی اینجا خیلی دشوار است من تازه گوشه خیلی کوچک آن را برایتان نوشتم از اینکه پسرم در خانه خانم 80 ساله جرات نفس کشیدن را نداشت اون نباید از اتاق 12 متری خارج می شود وقتی ما به خانه جدید آمدیم پسرم از من سوال کرد مامان من می توانم به اتاق پذیرایی بروم می توانم بیرون با بچه ها بازی کنم اینها را که میگویم در چشمانم حلقه اشک جمع می شود چون پسرم فوق العاده در سختی بود به امید اینکه شاید اینده روشنی داشته باشد بماند بماند بماند
زندگی در آمریکا اصلا فردایش معلوم نسیت اصلا نمی توانی بگوی که فردا چگونه خواهد بود پس اگر حرفهای ما بچه های مهاجر سرا را قبول دارید قبل از آمدن به آمریکا خوب فکر کنید و بدانید هزاران هزار مشکل سر راه شما خواهد بود. بای به امید موفقعیت شما بای دوستان عزیز
ارسالها: 88
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
7
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با درود و سلام
کتایون جان ، همه ما متاهلین همه سعی و تلاشمون در درجه اول برای فرزندانمونه ، اگر این رفاهی که در حال حاضر داریم مثل خانه شخصی ماشین کار ثابت ، حقوق ثابت ، بیمه درمانی ( اگه بشه بهش گفت رفاه ) ؛ وهمه اینها را میخوایم بذاریم و بیایم ( به شخصه ) فقط و فقط برای آینده بچه هامونه ، مطمئنا در روزها و ماههای اول ممکنه که شغلهای مناسب و یا تا حدودی پست ( البته از دید ما ایرانی ها ) پیدا کنیم ولی همه اینها رو به جون دل پذیرا هستیم برای ساخت آینده ای بهتر برای فرزندان و البته خودمان . با این حال بهت تبریک میگم که تا حالا طاقت آوردی (که مطمئنا بعد از این هم میاری ) . به انصاف که حق مادری رو تمام و کمال بجا میاری . امیدوارم که از این لحظه ، ثانیه ثانیه اتفاقات خوب برات پیش بیاد . و درهای ترقی و پیشرفت یکی یکی برات باز بشه. به عنوان یک راهنمایی میخواستم بگم که سازمانی هست بنام Welfare شاید خودت هم شنیده باشی ( برای حمایت از زنان و کودکان ) در اکثر ایالات این سازمان شعبه داره . از نظر مسکن خورد و خوراک حقوق و یا حتی پیدا کردن کار به خانواده ها کمک میکنه .بخصوص تاکید و اهمیت این سازمان بر کودکان است. من در موردش قبلا شنیده بودم . ولی بعدا که با خود سازمانش مکاتبه کردم دیدم که حقیقت داره . و اکثرا هم مترجم به زبانهای مختلف دارند .
خداوند همیشه یار و یاور شما و خانواده ات باشه . مثل همیشه امیدوار باش و استوار .
C.N : 19XX, رویت قبولی :2می 2012، نفرات : 4 ،مصاحبه:ابوظبی ،1Nov. زمان کلیرنس:33 روز . دریافت ویزا : مقصد: نیوهمپشایر
ارسالها: 91
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Dec 2008
رتبه:
13
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2012-12-01 ساعت 13:23
(آخرین تغییر در ارسال: 2012-12-03 ساعت 10:44 توسط کتایون.)
سلام دوستان عزیز
دوست عزیز ممنون از راهنمایی شما.
من سعی می کنم کار کنم و تا جایی که می شود از امکانات دولتی استفاده نکنم چون برای هر دلاری که دولت به هرکسی می دهد علت واینکه با آن چه کار کردید می خواهد و دائما باید سوال و جواب شوید.
من باید اینجا بمانم بخاطر فرزندم و خودم که یک زن هستم و در کشورم اصلا آزادی و امنیت ندارم من مدت سه سال و نیم است که اینجا بدون همسرم زندگی کردم اصلا موردی برای من پیش نیامد است اما در کشور خودم ، یک غروب رمضان و یک ساعت مانده به اینکه مردم افطار کنند یک پسر جوان کیف دستی من را همراه با تمام مدارکم در ماه رمضان که به روایتی دزدها در ماه های عزیز دزدی نمی کند اما کیف من در ماه رمضان دزدیده شده و اصلا احساس امنیت ندارم و من به عنوان یک مادر و زن حق هیچ چیزی ندارم نه حق طلاق نه حق اینکه خودم انتخاب کنم چه حجابی داشته باشم و خیلی حق های دیگر که الان یادم نیست.
و علت دوم پسرم چون فکر میکنم پسرم هم در ایران امنیت جانی و روحی ندارد.
ارسالها: 257
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jan 2010
رتبه:
26
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اینجوری که شما از ایران گفتید شبیه سومالی یا کشور خراب تر بود
متاسفانه یا خوشبختانه ما هم در همین ایران زندگی میکنیم اما تابحال مواردی که گفتید به این شدت ندیدم
بعضیی وقتها بهتره که ادم یک قدم عقب بیاد تا بتونه با پتانسیل بیشتری یک قدم بلند برداره
اونهایی که میگن ایرانی ها فلانن ، یعنی خودشون کجایین؟
تنها چیزی که موفقیتهای ما را محدود میسازد، تفکری ست که به ما میگوید نمیتوانی موفق شوی
ارسالها: 17
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2011
رتبه:
4
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-05 ساعت 04:31
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-05 ساعت 10:42 توسط nima.singer.)
امریکا جای خوبی است اما اگر بدون پشتیبان و با پول کم می خوایین بیایین خیلی براتون سخته خیلی خیلی سخته.
من اینجا دختر را می شناسم که به خانه عمه اش امده و عمه بیرونش کرده و گفته برگرد ایران ، من نمیتونم ازت حمایت کنم.
من اینجا مادرم و یکی از خواهرام رو دارم و اصلا مشکل مسکن و مالی ندارم.تازه اومدم و مدرسه بزرگسالان ثبت نام کرده ام برای اموزش زبان. برای یک ترم 40 دلار پرداخت کرده ام و پنج روز در هفته میرم سر کلاس البته کلاس ها از هفتم ژانویه شروع میشه.
اینجا واسه همه چیز باید پول بدی،همه اجناس به جز گوشت و نان مالیات دارندنم .هر ماه واسه اینترنت گوشی 30 دلار می دهی.آیفون 5 هم 199 دلار هست البته آنلاک حدود 600 دلاره.واسه ماشین شهرداری ماهی 40 دلار پرداخت می کنی اون هم فقط هفته ای یکبار میاد.سطل ها سه نوع هستند.سطل مشکی برای زباله،سطل سبز برای چوب و سطل آبی برای کاغذ،البته یک سطل آبی هم جداگانه خریدیم برای قوطی نوشابه و بعد از پر شدن آنها رو حدود 30 دلار می فروشیم.
یک شلوار حدود 40 دلاره،یک لباس هم همین حدودا و یا کمتر.مارکت ها در چند روز تخفیف های پنجاه درصدی یا بیشتر میدهند در balck Friday روز جمعه بعد از روز شکرگذاری و در روز قبل از سال تحویل،
اینجا هر چیزی رو عمده بخری به نفعته،برای بعضی مارکت ها باید کارت عضویت داشته باشی و سالیانه هم باید پولی پرداخت کنی اما خوب قیمت ها مناسبه و کارت عضویت به درد میخوره.
چند هفته قبل از کریسمس مردم شروع به چراغانی کردن خانه ها و تزیین باغچه ها می کنند. و شهر بسیار زیبا و رویایی میشه.و در هر شهر جایی به نام light Christmas هست که همراه با پخش موزیک چراغ ها خاموش و روشن میشه و بسیار جالبه.
یکی از خیابان های شهر رو هم تزئین کرده بودند که شبها خانواده ها انجا جمع می شدند و با هم عکس می گرفتند.
شب کریسمس مردم خانوادگی در کنار هم شادی می کنند و در شب تحویل سال بیشتر مردم به خیابان ها یا کلاب ها می روند و انجا تحویل سال را جشن می گیرند.مثلا در لس انحلس در یونیورسال مردم جمع می شوند و جشن می گیرند.
امریکایی ها بسیار ساده پوشن.دختراش هم کم ارایش میکنن اهل فشن کردن هم نیستند و بیشتر موهای خود را بلند میگذارن،البته اکثریت را گفتم نه همه را.
در شهری که زندگی می کنم نزدیک لس انجلس شهر پر از آسیایی هست و این چینی و ژاپنی ها شهر رو تصرف کرده اند.زبان دوم امریکا، اسپانیایی هست و در بعضی از فرمها هم به زبان امریکایی نوشته شده هم اسپانیایی.
دقیقا بعد از دو هفته سوشال سکوریتی ما به در خانه پست شد و کمتر از یک ماه گرین کارتمون به دستمون رسید.
برای گرفتن آی دی هم اقدام کردیم که این آی دی همون گواهینامه رانندگی است.باید به DMV یا اداره رهنمایی رانندگی شهر مراجعه کنیدو بعد از پر کردن فرم از شما عکس می گیرند و بعد باید برای دادن امتحان کتبی گواهینامه وقت بگیرید و جزوه انگلیسی به شما می دهند که مطالعه کنید.البته ما درخواست امتحان فارسی کردیم و چون نمونه سوال فارسی داشتیم خواندیم و قبول شدیم خیلی اسانتر از امتحان گواهینامه در ایران بود.
نکته با توجه به اینکه در اداره از شما عکس فوری می گیرند وضعیت موهای خود را مرتب نمایید تا عکستون خوب بیفته.
در تعطیلات کریسمس سفری به لاس وگاس داشتم همراه با خانواده،ترافیک جاده ها شلوغ بود و دیر به شهر رسیدیم البته هتل رزرو کرده بودیم و با اینکه اتاق های هتل پر شده بود ما را به هتل کناری فرستادند.
طبقه همکف هتل ها کاز**ینو هست و اکثر کاز**ینوهای شهر به هم متصل است و شما از طریق همکف ها می توانید وارد کاز**ینوهای دیگر شوید.کاز**ینوهای هتل های چهار ستاره و پنج ستاره بسیار شیک اما خلوت تره،در هتل های سه ستاره کیفیت پایین اما مشتری بیشتره.
لاس وگاس شهر زیبایی است البته در شب،چراغانی های باشکوهی دارد و مجسمه های نظیر مجسمه آزادی و والت دیزنی و ... در آن زیاد است اهرام مصر نیز بسیار زیباست.
و مکان زیبایی به نام فواره Iconic در هتل Bellagio هست که همراه با موسیقی فوراه ها به رقص در می ایند.بسیار باشکوه است.
قیمت غذاها در هتل ها گران است و چنانچه می خواهید هزینه کمتری کنید حتما با خودتان کنسرو و غذا بیاورید البته اگر با گوشت حرام مشکلی ندارید می توانید با هشت دلار به مک دولاند بروید و ساندویچ بخورید.
مالیات در ایالت نوادا کمتر از کالیفرنیاست و حتی هزینه بنزین در لاس وگاس کمتر از لس آنجلسه .
ایالت کالیفرنیا مالیات زیاد دارد اما خوب آب و هوای بسیار مطلوبی دارد و با اینکه الان اول زمستان هست هوا بهاری است و برای قدم زدن زمان مناسبی است.
کافی شاپ معروف اینجا استارباکسه که اونجا اکثرا دانشجویان می ایند و با لب تاپ از WIFI مجانی استفاده می کنند.اکثرا هم اینجا لب تاپ اپل می خرند و مانیتور کوچک و فوق العاده سبک،بر خلاف ایران که عاشق مانیتورهای بزرگیم و به طبع سنگین تر هم هست.
سینمایی که شهر ما دارد مال یک کمپانی بزرگ به نام AMC هست که دوازده سالن نمایش فیلم داره و کیفیت صدا و تصویر فوق العاده است اصلا قابل مقایسه با سینماهای پوکیده ایران نیست.و من اولین تجربه فیلمم را با فیلم موزیکال بینوایان بود و هنگام نمایش فیلم همه گوشی ها سایلنت بود و هیچ کس حرفی نزد.
البته اگر فیلم کمدی باشه امریکایی ها به جرز دیوار هم می خندند کلا دل خجسته ای دارند.
مارکت های اینجا بزرگ است و مجتمعی است یعنی مثلا چهار مارکت بزرگ نظیر Wallmart و jcpenny و sears کنار هم ساخته شده اند و شما ساعت ها طول می کشه اگر می خواهید به همه آنها سر بزنید.هر کدام هم مزیتهای خاص خودشان را دارند.
اینجا خیلی روی رابطه هم مهینان عزیز حساب باز نکنید و خیلی ها با اینکه می توانند کاری انجام بدهند کاری برایتان نمی کنند نمی گم همه ی ایرانی های اینجا بد هستند نه،اما سطح توقعتان را پایین بیاورید و حتما زبان بخوانید تا حداقل بتوانید در مارکتها کاری گیرتون بیاد و برای داشتن مقدمات زندگی حتما حداقل پانزده هزار دلار با خود بیاورید.
اینجا خانه ها حدود هشت صد دلار به بالا اجاره داده می شود فقط اگر با کسی شریک شوید در پرداخت اجاره به نغعتان خواهد شد.
در اتمام حرفم امریکا از نظر رفاه اجتماعی مناسب است البته مالیات و هزینه های زندگی سرسام اور ،اگر در ایران خانواده ای خوب و دوستان مهربانی دارید آمدن اینجا ممکن است کیفیت اجتماعی شما را بالا ببرد اما شما را دچار بحران های شدید روحی می کند غم غربت را دست کم نگیرید و دور شدن از خانواده یعنی دل کندن از ریشه ی خود است.
من الان اینجا مادرم و یک خواهر و برادر در کنار خود دارم و احساس دلتنگی نمی کنم .پس خوب به این قضیه فکر کنید عوض کردن طرز نگاه به زندگی و به دست آوردن خشنودی قلبی از طریق ذهن است و جغرافیا در کیفیت خوشبختی شما سهم کمتری خواهد داشت.
لحظه هاتون پر از آرامش و امید.
ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
تا جایی که دستگیر من شده با اینکه امریکا کشور مهجرین بوده و هست اما با اینحال کشور مهاجر پذیر حساب نمیشه و این رو از قوانین سخت تر مهاجرت نسبت به مثلا کانادا میتوان استنباط کرد.
نباید فراموش کنیم که هیچ کس به زور ما رو به مهاجرت وادار نمیکنه و اگر مهاجرت میکنیم مسئول خود ما هستیم و اسپانسر ما ! و از ما تضمین میگیرن که سراغ کمکهای دولتی نریم. بالاتر از اون اینکه امریکا بالای 90% از طریق بخش خصوصی اداره میشه (حتی به ظاهر) و کمتر خبری از توزیع منافع و یا پخش مالیاتها بین افراد کم درامد هست بخصوص که اصولا مالیات با افزایش در امد کاهش پیدا میکنه و این در اقتصاد ازاد و سرمایه داری اصل اولیه هست و اصولا از بابت سیستم اقتصادی و قوانین مدنی تقریبا هیچ کشوری مثل امریکا وجود نداره. اینکه شما پله های ترقی مالی رو به سرعت طی کنید برای کسی عجیب نیست و اگر برعکس تمام زندگی خود رو ظرف 48 ساعت از دست بدهید باز هم عجیب نیست و اهمیتی ندارد و نمونه هر دو را میتونید هزاران ببینید.
به هر شکل این مسئولیت ما هست که خود رو وفق بدیم اگر چه غریب و سخت باشه.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
ارسالها: 1,426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2009
رتبه:
75
تشکر: 0
2 تشکر در 0 ارسال
(2014-02-11 ساعت 12:15)کتایون نوشته: سلام دوستان عزیز
امروز بعد از چند ماه وقت پیدا کردم تا مطلبی بنویسم واقعا زندگی در اینجا یعنی دوباره متولد شدن است و همیشه کار کردن است خلاصه زندگی اینجا یعنی تبعید و و و خیلی سخت است نوشتن آن همه مشکله چون کسی باور نمی کند و فکر می کند ما می خواهیم دورغ بگویم و دیگران به اینجا نیایند.
نه دیگر جو مهاجر سرا مثل 2 سال پیش نیست ! و اکثرا به مشکلات باور دارن و بعنوان طبیعت موضوع پذیرفته شده است. تازه خود امریکاییها هم باور میکنن که سرزمین فرصتها به معنی فرصتهای یکسان و برای همه و در همه شرایط نیست. اما وضعیت بهتر خواهد شد و اصلاحات در راه است.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند