کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
اولین شغل من پس از ورود به آمریکا چی بود؟
سلام دوستان من ليسانس حسابداري دارم ولي متاسفانه زبانم خيلي ضعيفه الان هم حدود ١ماه اينجا هستم، به نظرتون براي شروع وتا بهتر شدن زبان مي تونم كار پيدا كنم وبايد تو چه زمينه أي بگردم ؟؟؟؟؟؟
پاسخ
تشکر کنندگان: soli asali
(2013-11-21 ساعت 04:26)ROYAAA نوشته:  سلام دوستان من ليسانس حسابداري دارم ولي متاسفانه زبانم خيلي ضعيفه الان هم حدود ١ماه اينجا هستم، به نظرتون براي شروع وتا بهتر شدن زبان مي تونم كار پيدا كنم وبايد تو چه زمينه أي بگردم ؟؟؟؟؟؟

این رشته در آمریکا بسیار پرکاربرد و پرطرفدار هست و کار هم براش به نسبت راحتتر پیدا میشه اما یک به قول آذری ها یک «عاممای» بزرگ داره.
رشته حسابداری به زبان بی نهایت وابسته هست و اگه زبانتون خوب نباشه تقریبا امکان موفقیتی در اون برای آدم متصور نیست. همچنین باید این رشته رو تقریبا از صفر در اینجا بخونید چون هم سیستمش کمی با ایران فرق داره و هم اینکه اساسا هیچ کارفرمایی به کسی که در اینجا حسابداری نخونده، اعتماد نمیکنه که حساب کتاب شرکتش رو بده دستش و فردا تو دردسر بیوفته. البته بخاطر داشته سابقه تحصیل سرعت پیشرفت شما در تحصیل مجدد خیلی بیشتر خواهد بود.
یکی از خوبیهای رشته حسابداری در اینجا اینه که مثل ایران هر کی از راه رسیده یک برنامه حسابداری تولید نکرده و کلا چند تا برنامه حسابداری تایید شده برای هر رده حسابداری وجود داره (خانگی-تجارت خانگی-تجارت کوچک-تجارت متوسط-تجارت بزرگ و خیلی بزرگ) بنابرین شما در زمینه فعالیت خودتون که مثلا حسابداری تجارتهای کوچک باشه اگه یکی دو تا از اینا رو یاد بگیرید دیگه مشکل حله.
یکی دیگه از مزیتهای این رشته هم در آمریکا اینه که همه مردم باید هر سال فرمهای مالیاتی (قبلا کاغذی و الان آنلاین) پر کنن و خیلی ها یا بلد نیستن و یا کارشون اونقدر پیچیده هست که دیگه از عهده یک فرد بدون سواد حسابداری عادی خارجه و این بازار کار خوبی برای حسابدارهای مبتدی ایجاد میکنه.
البته برای کار در این رشته فکر کنم باید در آخر تحصیلاتتون هم یک آزمون برای لایسنس گرفتن بدین.
برای ادامه تحصیل در این رشته به نزدیکترین کالجی که در اطرافتون هست مراجعه کنید و اطلاعات بگیرید و البته تحقیق کنید که حتما حتما این کالج برای این رشته مجوزهای لازم رو داشته باشه و فردا بعد از اتمام تحصیلات متوجه نشید که آکریدیته نیست و همه زحماتتون به باد بره.
پاسخ
با درود
بسیاری از دوستان در مورد کاریابی پرشس دارند البته من تجربه کمی در آمریکا دارم ولی شاید برای بعضی از دوستان مفید باشه.
1-در بدو ورود توقع را پایین بیاورید چون باید با زبان و فرهنگ و شیوه زندگی آنجا آشنایی پیدا کنید لذا اگر بگید من در ایران فلان کاره بودم و اینجا این کارو نمیکنم و ... ول معطلید
2-حتما سعی کنید دوره هایی را در آنجا بگذرانید تا تخصص داشته باشید
3-اگر برای کاری که نیاز به مدرک تحصیلی کمتری نسبت به مدرک شما داره مدرک بالاتر نشان ندهید چون اورکوالی فای میشوید
افکار مثبت انسان را به مسیر درست هدایت خواهد کرد
پاسخ
تشکر کنندگان: baba manam sanaz ، amjad ، sasbk ، aminsamba ، شهلا 1346 ، ffrfar ، soli asali ، Lemony
(2013-11-15 ساعت 07:46)yami نوشته:  
(2013-11-01 ساعت 22:23)ITGuy نوشته:  در رابطه با حرفای این رفیقمون در باره پرستاری:
اگه واسه عشقتون به یک رشته خاص میخواید برید مدرسه که هیچ ولی اگه واسه این که کار و درامد بیشتر داشت باشید میخواید دوره آی‌ چیزی بگذرونید
واقعا یکی‌ از بهترین کارآیی که میتونید برای خودتون بکنید اینه که دوره پرستاری و یا تکنیسین داروخونه بخونید.
توصیه می‌‌کنم که کلا دنبال CNA نرید. دوره خیلی‌ کوتاه و نهایتاً دو ماه داره ولی اصلا کار جالبی‌ نیست.

یه مدرکی‌ هست به اسم RN که مخفف Registered Nurse هست
این مدرک دو نوع داره، دو ساله و چهار ساله
در هر دو صورت پرستار رسمی‌ میشید و هم کار براش خیلی‌ خیلی‌ زیاده و هم حقوقش خوب و هم شغل خیلی‌ خیلی‌ دارای احترامیه
تکنیسین داروخونه Pharmacy Technician هم شغل خیلی‌ خوبی‌ه، و هم دوره ‌اش کوتاهه هم کارش تمیز و درست حسابیه. همونتور که این دوستمون هم گفت می‌‌تونید اول از کار کردن در جاهای مثل Walmart شروع کنید تا کم کم سابق کاری جامعه می‌‌کنید و میتونید تو آزمایش گاه‌ها و شرکتای دیگه کار بهتر بگیرید.

پیرو فرمایشات دوست عزیزم فقط خواستم یک مطلبی اضافه کنم. مخصوصا که در کالج روابط تا حدی نزدیکی با دانشجوهای پرستاری داشتم.
رشته پرستاری در آمریکا با رشته پرستاری در ایران زمین تا آسمان فرق داره.
از نظر علمی و عملی بی نهایت سخت گیری میکنن چون خودتون هم میدونید که مسائل بهداشت و سلامت چقدر اینجا پیجیده هست. با یک اشتباه پرستار، کارفرمای اون یا بیمه کننده کارفرما ممکنه مجبور به پرداخت میلیونها دلار غرامت بشه و کوچکترین استفاده از بیمه مسئولیت توسط کارفرما برای پوشش اشتباهات پرسنل منجر به افزایش تصاعدی حق بیمه اونا میشه. بنابرین کارفرماها (بیمارستانها و ...) بسیار در استخدام سخت گیر هستند. یکی از دلایل امتحان RN هم اینه که به تمام کارفرماها در سراسر کشور اطمینان داده بشه که هر پرستاری که از هر موسسه آموزشی فارغ التحصیل شده، حداقل استانداردهای لازم رو داره. در کالج ما که میتونم بگم سطحش خوب هست، بین یک سوم تا نصف دانشجوهای پرستاری در ترم اول یا دوم یا انصراف میدن یا تغییر رشته. مخصوصا با توجه به اینکه برای ورود به این رشته باید یکی دو ترم پیشنیازهای لازم مثل دروس ریاضی و شیمی و زیست خونده بشه، عملا انصراف یا تغییر رشته شون در ترم دوم یا سوم اتفاق میوفته و هزینه هنگفتی رو دستشون میذاره.
گاها شرایط قبولی در دروس 60 از 100 نیست!! بلکه 75 از 100 هست و گاها ممکنه بخاطر اینکه یک درس چند قسمتی رو یکیش رو افتادین، بقیه رو هم ردتون بکنن. یک نفر از همکلاسی های من در رشته کامپیوتر بخاطر درست انکادر نکردن تخت کلا از ترم اخراج شد! و تغییر رشته داد اومد رشته ما Sad
از نظر فیزیکی کار سختی هست. شیفتها تقریبا همه جا 12 ساعته و هر روز و 5 یا 4 روز در هفته هستن و انتظار نداشته باشین که همه جا شیفتهاشون گردشی باشه. 12 ساعت کار فیزیکی شدید و استرس اونم در شب، باور کنید کار هر کسی نیست.
دکترها خیلی راحت سر پرستارها داد و فریاد میکنن و همه کاسه کوزه ها رو سر اونا میشکنن. بیمارها بخاطر دادن هزینه های کمرشکن تقریبا هر انتظاری از پرستار دارن و کارفرما هم پرستار رو ملزم میکنه که تحت هیچ شرایطی به بیمار نه نگه. بخاطر افزایش پرستار مخصوصا در مناطق خوب کشور بیمارستانها بسیار کم CNA یا همان بهیار استخدام میکنن و نهایتا در هر بخش یک یا دو بهیار ممکنه باشه که به هیچ وجه جواب گو نیست و پرستارها در صورت تقاضای بیمار ملزم هستن که کار بهیارها رو بکنن و نمیتونن بگن که منتظر باش بهیار سرش خلوت بشه بیاد. حمام کردن و توالت کردن و تمیز کردن بعد از توالت بیمار و عوض کردن ملافه های کثیف بیمار جزو وظایف عادی پرستارها هست.
و در نهایت تقریبا تمامی اون شیفت 12 ساعته رو سر پا و در حال بدو بدو هستن.
این چیزهایی رو که براتون گفتم تخیل نبود!! پدرخانم من سال پیش همین موقعها بعد از دو سه هفته بستری در بیمارستان عمرش رو داد به شما و تمام این مدت من شبها پیش اون بودم بجز چند شب و و همه این مسائل رو من با چشم شخصی خودم دیدم و همینم باعث شد که دو تا پا هم قرض کنم و از رشته Paramedic فرار کنم!!! اگه فرصت میشد با پرستارها صحبت میکردم (نهایت سه چهار دقیقه هر کدام چون نمیتونستن بیشتر صحبت کنن). بلا استثنا حرفشون این بود که فقط میخوان یک پول قلمبه ای در عرض چند سال در بیارن و خارج بشن، با اینحال اعتراف میکردن که اشتباه بزرگی کردن و همین چند سال رو تحمل کردن هم کار هر کسی نیست.
در یک کلام کار در سیستم درمانی آمریکا با کار نظامی در پادگان هیچ فرقی از نظر سختی فیزیکی و استرس و بروکراسی و توهین و تحقیر نداره و این وضعیت برای کسی که با عشق و علاقه چهار سال درس خونده واقعا غیر منصفانه هست. در سیستم درمانی اینجا یا باید «حداقل» پزشک بود یا کلا واردش نشد.
پیشنهاد دوستانه من به همه اینه که اگه به این شغل فکر میکنید، به خودتون لطف کرده و برین چند شب در بیمارستان بصورت رایگان بالای سر یک بیمار باشید و شرایط کار پرستارها رو ببینید. اگه کماکان واقعا دوستش داشتید بعدا برید.
پرستاری در بیمارستانهای ایران در حکم اشرافی گری هست در مقایسه با پرستاری در بیمارستانهای آمریکا.
شغل Respiratory Therapist به نسبت بد نیست. کمی درامدش کمتره ولی کارش خیلی سبکتره ولی اونم مشکلش اینه که بخاطر اینکه یکی دو نفرشون یک بیمارستان رو جواب میدن، استخدام زیادی نداره. سوالی داشتید در خدمتم...


دیگه خیلی غلو کردید،شما از اونجا که معلوم میشه پرستار نیستید و از اوضاع پرستاری در ایران خبری هم ندارید.چطور با سه روز اقامت در بیمارستان درباره پرستاری مطلب می فرمائید.امیدوارم اینطور نباشه
کیس نامبر 2015: ********201538FHFV اوباما از تو بعید بود این حرکتCool
پاسخ
تشکر کنندگان:
hamedara جان
شما خواهشا همه حرفهای من رو نادیده بگیرید.
موفق باشید.
پاسخ
تشکر کنندگان: sce ، ParsTrader ، soli asali
(2014-03-25 ساعت 03:12)yami نوشته:  hamedara جان
شما خواهشا همه حرفهای من رو نادیده بگیرید.
موفق باشید.

سلام
بنده نسبت به اين موضوع شاكي بودم كه تو ايران به دليل نظام پزشك سالاري و كم بودن ميزان حقوق و الباقي مشكلات همه دوست دارن بيان كانادا و امريكا و ... تا از اين شرايط خفقان اور نجات پيدا كنند.

حرف هاي شما خيلي روي من تاثير گذاشت و نظرم رو نسبت به شرايط پرستاران مخدوش كرد،من مشكلي با تاكيد بر مسائل نظري و عملي پرستار ندارم چون شرايط ايجاب مي كنه ولي اينكه مي گيد پرستاران در امريكا در حد بهيار هستن براي مايي كه اينجا ارزوي كار در امريكا و كانادا را داريم سنگينه....


بازهم مي گم خدا كنه شرايط اينطوري كه مي گيد نباشه.تشكر
کیس نامبر 2015: ********201538FHFV اوباما از تو بعید بود این حرکتCool
پاسخ
تشکر کنندگان: AliT
به نظر من کسی که تو ایران زحمت کشیده و پزشک شده و مسلما از امکانات زندگی خوبی هم برخودار ه و در جامعه دارای احترام هم هست نباید هیچ دلیلی برای مهاجرت داشته باشه تا اونجایی که من میدونم تو آمریکا مدرک پزشکی این ایالت را ایالت دیگه ای قبول نداره و اگر یک پزشک برای زندگی ایالتش را عوض کنه باید یکسری امتحانات بده و اگر قبول شد میتونه بکارش ادامه بده حالا ببیند مدرک پزشکی ایران اینجا چقدر کاربرد داره ؟
مثل گواهینامه رانندگی که با جابجایی باید دوباره اقدام کنی و گواهی نامه جدید بگیری . اگر کسی تو ایران زندگی خوبی داره اینجا چی میخواد ؟ ؟؟
ولی اگر جوانید و چیزی ندارید و میخواهید از صفر شروع کنید اینجا براتون بهتر خواهد بود مشروط بر اینکه اهل زحمت کشیدن هم باشید .
تو ایران یکی از فامیلامون را که دکترای دارو سازی داره و یک داروخانه هم داره تو کلاس آشپزی دیدم پرسیدم شما و آشپزی ؟؟
گفت آمدم آشپزی را یاد بگیرم و مدرک فنی و حرفه ای بگیرم برای کانادا اقدام کردم اگر رفتم برای شروع کار از آشپزی شروع کنم ...... نمیدونم چی باعث میشه آدم اون زندگی را که تو ایران داره با این زندگی که عوض کنه ؟؟؟؟؟؟؟ آیا ارزشو داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ
تشکر کنندگان: yami ، Saeedv13 ، mazlom khanom ، soheilbadami ، ParsTrader ، soli asali ، pari pariaaa ، فرنا
دوست عزیز، اینکه این واقعیت نظر شما یا من یا هر کسی رو مخدوش کنه یا نکنه، تقریبا هیچ اهمیتی از نظر کسانی که شرایط کاری رو در اینجا و هر جای دیگه تعیین میکنن، نداره.
چند مطلب رو در تصوراتتان در مورد شرایط کار در کشورهای دیگه همیشه در نظر داشته باشید:

1- اینکه شما با زحمت بی نهایت پایتان به یک کشوری رسیده، دلیل بر این نیست که آن کشور شرایط ایده آلی برای کار کردن دارد. گرفتن مجوز کار در کره شمالی هم تقریبا غیر ممکن هست ولی دلیل بر این نیست که حتما شرایط کاری آنجا عالی است. این فقط نشان دهنده آن هست که گرفتن مجوز کار در آن کشور سخت هست و لاغیر!

2- اینکه شما با زحمت بی نهایت پایتان به یک کشوری رسیده، دلیل بر این نیست که اتباع بقیه کشورها هم به همان مکافات به آن کشور سفر کرده یا مجوز کارش را میگیرند. راحتی اخذ مجوز کار در آمریکا و کانادا و استرالیا برای اتباع خیلی از کشورهای دنیا علی الخصوص اتباع کشورها و جزایر کوچک اطراف آنها به این معنی هست که جمعیت زیادی کارگر متخصص خارجی علاوه بر کارگران متخصص داخلی آن کشور برای یک شغل بخصوص در حال رقابت هستند. شما هم صرفا یکی از آن جمعیت هستید اما به خاطر زبان، تابعیت و محل اخذ مدرک تحصیلی، در شرایط به مراتب پایین تری از آنها قرار دارید.
[برای مثال زبان رسمی اکثر این کشورهای جزیره ای در دریای کارائیب، انگلیسی، دولتهایشان هم پیمان و حرف شنوی آمریکا و دارای قراردادهای ویژه تبادل کارگر بوده و دانشگاههایشان هر چند بی کیفیت در ارتباط نزدیک با دانشگاههای آمریکا هستند].

3- خوب یا بد، فرهنگ کار در ایران بیشتر در فرهنگ تن پروری و از زیر کار در رفتن و زبان درازی کردن به مافوق به بهانه غیرتی بودن و زیر بار حرف زور نرفتن خلاصه میشود تا فرهنگ کار واقعی. در حالیکه مردم این کشورها که اکثرا برای کار برای مثال به آمریکا می آیند، در سر کار بلانسبت در حد ... حرف گوش کن هستند و به جز Yes Sir و Yes Ma'am چیزی از دهانشان خارج نمیشود.

4- معمولا ایرانیها از کشورهای دیگر در تصورات خود کشوری میتراشند که اگر به مردم خود آن کشورها نشان دهید، نخواهند شناخت!!

5- بخاطر ارتباط ضعیف ایران با کشورهای دیگر، اطلاعات عمومی مردم در مورد شرایط کار و زندگی در کشورهای دیگر بیشتر از منابعی چون خالی بندی بقیه به دست می آید تا تجربه شخصی افراد از زندگی در این کشورها. و البته فیلمهای سینمایی هم بی تاثیر نیستند.
مطمئن هستم که تاثیری که از دیدن سریال پرستاران استرالیا و آمریکا گرفته اید به مراتب از حرفهای من بیشتر بوده ولی واقعیت آن هست که آن صرفا فیلم هست و برای فیلم کردن مردم.

6- بنده نگفتم که پرستاران در آمریکا در حد بهیار هستن. بلکه عرض کردم با حقوق پرستاری کار بهیار رو هم انجام میدن. حالا ممکنه بگید چه بدتر. ولی واقعیت همین هست.

7- منبع من برای حرفهایم که دلیلی هم برای دروغ گفتن ندارم، حضور دو هفته ای م در رشته تحصیلی پارامدیک، زندگی در بیمارستانی که دو سال گذشته یکی از 50 بیمارستان برتر آمریکا بود به مدت نزدیک به سه هفته و هر روز حدود 15 ساعت، اطلاعاتی که خودم بخاطر ثبت نام در رشته پارامدیک تحقیق کرده بودم و مهمتر از همه که یادم رفت به شما عرض کنم، همسر آمریکایی دوست ایرانیم که نزدیک به 25 سال سابقه کار در رشته پرستاری دارد و هنوز که هنوزه گاها نزدیک به 14 ساعت شیفت کاری اش به درازا میکشد.
شماهم بدون توجه به حرفهای من سعی کنید که منبعی موثق تر پیدا کنید و از داشتن اطلاعات بیشتر نهراسید. ضد حال خوردن در ایران از ضد حال خوردن در امریکا خیلی کم هزینه تر هست.

*** البته جسارت نشه، بخاطر خودم دارم میگم، اما خداییش موندم که چرا این همه مطلب رو برای کسی که نمیگم ارزشی براش قائل نیست اما حداقل از دانستنش واهمه دارد، نوشتم!!
پاسخ
دوستان کسی در مورد بورس بازی و شرایط ورود به بازار سهام NYSE و اسامی بروکرها اطلاع و تجربه ای داره؟
شماره کیس: 2010AS28000
تاریخ مصاحبه:2010August 24+Ankara
تاریخ clear شدن: Sep. 13
تاریخ دریافت ویزا:Sep.16.2010
ورود به سياتل:Feb.04.2011
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2014-03-27 ساعت 04:33)apoornaki نوشته:  دوستان کسی در مورد بورس بازی و شرایط ورود به بازار سهام NYSE و اسامی بروکرها اطلاع و تجربه ای داره؟

من یک مدتی کار کردم و آن مقداری که هر بورس باز تازه کار موظف بیاد و به بازار تزریق کنه رو به بازار تزریق کردم!! (لعنت بر شیطان) Smile
در حال حاضر هم فعلا فقط باند خرید و فروش میکنم و بصورت لانگ ترم و نه day trading.
من با Scottrade کار میکردم. بروکر عالی بود و هر تراکنش 7 دولار بود. هم NYSE و هم NASDAQ و هم پنی مارکت رو میشد خرید کرد و همینطور چیزهایی مثل باند و ... ولی فارکس نداشت. TD Bank بروکرش فارکس هم ساپورت میکنه اما هر تراکنش 16 دولاره.
حداقل افتتاح حساب هم فکر کنم 500 دولار. برنامه هم دو مدل ساده و پیشرفته داشت ولی آدمهای حرفه ای باید از برنامه های دیگری برای تحلیل استفاده کنن و صرفا از برنامه اسکات ترید برای انجام خرید و فروش در مقایسه با اون برنامه ها مالی نیست تجزیه تحلیلش.
احتمالا خودت حرفه ای هستی اما کلا توصیه من اینه که بیش از یک دهم کل دارائی ات رو به این کار اختصاص نده و چون با کمتر از 20.000 دولار هم نمیشه کاری کرد، عملا خیلی از ماها باید با نزدیک به همه سرمایه مان ریسک کنیم.
اصل قمار هست خلاصه.
پاسخ
تشکر کنندگان: amir1345 ، apoornaki ، شهلا 1346 ، ParsTrader ، soli asali ، pari pariaaa ، dd7472003
(2014-03-27 ساعت 02:36)yami نوشته:  شماهم بدون توجه به حرفهای من سعی کنید که منبعی موثق تر پیدا کنید و از داشتن اطلاعات بیشتر نهراسید. ضد حال خوردن در اینجا از ضد حال خوردن در ایران خیلی کم هزینه تر هست.

*** البته جسارت نشه، بخاطر خودم دارم میگم، اما خداییش موندم که چرا این همه مطلب رو برای کسی که نمیگم ارزشی براش قائل نیست اما حداقل از دانستنش واهمه دارد، نوشتم!!
yami عزیز شما بنویس، واقعیت را بنویس، کسان دیگه هم می‌آیند می‌خوانند ، یا پند میگیرند یا ملا ل. پند و ملا ل افراد هم واقعیت را عوض نمی‌کنه.
پاسخ
تشکر کنندگان: apoornaki ، شهلا 1346 ، soli asali ، pari pariaaa
استاد YAMI عزیز
در خصوص bund و خرید و فروش هایی که انجام میدی
کمی توضیح بده
من تو ایران این کار رو می کردم ولی اینجا نمی دونم از کجا شروع کنم
البته بماند که یک هم وطنی اوایل کمک کرد و یک حال اساسی تو فارکس به ما داد
پاسخ
تشکر کنندگان: yami ، شهلا 1346 ، soli asali ، dd7472003
امیر جان، والا بگم منم درست نمیدونم باند چیه، ممکنه باور نکنی. من مدتی همان سهام یا استاک کار کردم. اولش عالی بود ولی بعدش شروع کردم به گند زدن!! یک چیزهایی به اسم Option هم بود که بلد نبودم چطور کار کنم و میگفتن که خطرش از سهام کمتره. حال یادگرفتنش رو هم نداشتم. بعد اساسی یک حال حسابی به خودم دادم و دیدم نه مثل اینکه هنوز خیلی تازه کارم و بهتره تا دیر نشده مسیر رو عوض کنم.
با همکاری مشاور مالی بانکم چیزی به نام باند برام خرید که طولانی مدت هست و اینجوری نیست که هی بخری و بفروشی. ظاهرا با توجه به درصد ریسک پذیری ات که بالا یا پایین هست برات سبد سهام شرکتهای بزرگ رو میخرن. ولی بازدهی اش خیلی کم هست. من باقی مانده وام کالجم رو گذاشتم که حداقل سود وامه از این در بیاد! یکی دو بار هم در طول سال گذشته به خاطر شرایط اقتصادی که خوب جلو میره، گفتم ریسکش رو بالاتر ببرن و سود بیشتری بگیرم. بخوای با پول باند و اینا زندگی کنی خییییییییلی باید سرمایه داشته باشی. چیز فوری میشه مثلا سهام داروسازی Tekmira که در طول سه ماه از 5 دلار رسید به 30 دولار!! اما برعکسش هم خیلی زیاده مثلا داروسازی افی مکس که از فکر کنم چند ده یا صد دولار رسید به یک دولار!!
من که استاد که سهله شاگرد هم نیستم تو این کار ولی توصیه میکنم رو این چیزها اصلا حساب نکنی. اگه آمریکا هستی باید بری در دفتر یا بصورت آنلاین در بروکر حساب باز کنی و اونا هم بهت میگن که چطور با نرم افزارش خرید فورش کنی. اگه هم که ایرانی کلا بیخیال شو چون می نشود بخاطر تحریم ها.
پاسخ
تشکر کنندگان: apoornaki ، amir1345 ، شهلا 1346 ، ParsTrader ، soli asali ، pari pariaaa ، dd7472003
سلام و درود به همه مهاجرسراییهای عزیزم
بنده 7 ماه میشه اینجام. اولین شغلم پس از ورود کار در کیترینگ بود ، شبی بود که 22 ساعت یه ریز رو پا کار کردم. کلا فکر میکنم در 2 ماه حدود 200 ساعت کار کردم. در همین حین تلاش کردم تا کار مربوط به رشتم (کامپیوتر) پیدا کنم. تا بالاخره پس از 5 ماه کار پارت تایم در کامپیوتر استور 2 روز در هفته با حقوق پایین یافتم و الان از اول این ماه پس از 2 ماه جستجو کار مرتبط دیگه 36 ساعت در هفته یافتم که ایشالا قرار هست از اول اپریل شروع کنم. در این مدت 7 ماه به انواع فروشگاهها پیگیری مداوم داشتم از جمله 7/11 - vons - ross- 99cents-vallet parking و هر کاری ولی خب خدا خواست کار مرتبط با رشتمو پیدا کنم. و اما نتیجه اخلاقی اینکه اگر 1-صبور باشید 2- تلاش و پشتکار و 3- از هیچ کاری رو عار ندونید .. شاید مثل مو شوید و تا مرز پاره شدن پیش بروید ولی اونی که اون بالاس کمکتون میکنه و هواتون رو داره. به امید موفقیت همه بچه ها
2013AS4xxx
پاسخ
(2014-03-27 ساعت 02:36)yami نوشته:  دوست عزیز، اینکه این واقعیت نظر شما یا من یا هر کسی رو مخدوش کنه یا نکنه، تقریبا هیچ اهمیتی از نظر کسانی که شرایط کاری رو در اینجا و هر جای دیگه تعیین میکنن، نداره.
.........

من به صحبتهای یامی این رو اضافه میکنم که الان چند تا شغل تخصصی و نیمه تخصصی در امریکا هستن که به طور اشکاری میزان درخواست براشون بیشتر از تعداد متقاضی هست که این حاکی ازشرایط سخت کاری اونهاست و چند تایی که یادم میاد شامل همین پرستاری- رانندگی 18 چرخ و اپراتور شبکه فاضلاب هست درضمن تقریبا در همه مشاغل شما باید با همه وظایف رده های پایینتر از خود اشنا بوده و در موقع لزوم همون کار رو بی کم و کاست و بهانه انجام بدید چیزی که در ایران وجود خارجی نداره و همه در محیط کار میگن فلان کار وظیفه ما نیست و خلاص! جالب که من در اولین ماههایی که امده بودیم در یک فروشگاه به چشم خودم دیدم اقای جا افتاده ای که با کت و شلوار و کراوات که روی پلاکش جنرال منجر نوشته بود به مدت نیم ساعت در هوای 100 درجه تابستان به تنهایی داشت چوبهایی بسته بندی شده باربکیو سنگین و بسته های ذغال رو به سرعت از یک پلت به پلت دیگه جابجا میکرد البته هردو بیرون بودن و دور از هم نبودن اما کارواقعا سنگین بود و عرق از سر و روی ایشان میریخت! به هرحال من همیشه فکر میکنم این مملکت همینطوری شده اینی که هست حالا اسمش یا عاملش استثمار یا هرچی باشه نتیجه این شده
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: el333 ، amjad ، apoornaki ، yami ، شهلا 1346 ، Saeedv13 ، mazlom khanom ، ParsTrader ، soli asali ، hamedara ، moony ، pari pariaaa




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان