کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
کسی میدونه آیا دم عوارضی تهران (سمت فرودگاه امام) آیا سرویس یا تاکسی واسه فرودگاه هست یا نه؟
اگه هست حدودا چند قیمت میشه دربستی تا فرودگاه؟
اصفهان بد جوری برف گرفته منم صبح با رویال ساعت 6 بلیط گرفتم واسه تهران، نمیدونم بیام تهران و از تهران برم فرودگاه یا عوارضی پیاده بشم...
دوستان راهنمایی کنید لطفا...
تشکر کنندگان: mr.amir ، DLT
(2011-01-15 ساعت 18:35)emankh101 نوشته:  کسی میدونه آیا دم عوارضی تهران (سمت فرودگاه امام) آیا سرویس یا تاکسی واسه فرودگاه هست یا نه؟
اگه هست حدودا چند قیمت میشه دربستی تا فرودگاه؟
اصفهان بد جوری برف گرفته منم صبح با رویال ساعت 6 بلیط گرفتم واسه تهران، نمیدونم بیام تهران و از تهران برم فرودگاه یا عوارضی پیاده بشم...
دوستان راهنمایی کنید لطفا...

دوست عزيز
مي توني 1833 زنگ بزني آژانسهاي سير و سفر فرودگاه و رزرو كني و آدرس بدي. سر ساعت مياد دنبالت هر جا كه باشي. ولي اينكه عوارضي بياد يا نه و قيمتش چقدر هست مي توني از خودشون زنگ بزني بپرسي (فكر نمي كنم واسه عوارضي مشكلي داشته باشند).
تشکر کنندگان: emankh101 ، rayan.s ، mr.amir ، maaref ، tata63
من فردا عصر با ایرباس 320 ایران ایر عازم انکارا هستم و روز پنجشنبه هم مصاحبه دارم . هتل گلد آنکارا را گرفتم شبی 60 دلار با صبحانه .

وب سایت هتل گلد آنکارا : www.ankaragoldhotel.com

بارش برف در تهران ساعتی که آغاز شده خداکنه فردا پرواز انجام بشه . تهران رسیدم حتما سفرنامه را برای شما دوستان تایپ میکنم . این آخرین تایپ ارسال من هست .

امیدوارم که همه شما دوستان موفق باشید . خدا حافظ .
تشکر کنندگان: rayan.s ، emankh101 ، frozen mind ، free_free ، Linspire ، maaref ، usa ، DLT ، GHANARI ، clear ، armido
(2011-01-15 ساعت 21:35)mr.amir نوشته:  من فردا عصر با ایرباس 320 ایران ایر عازم انکارا هستم و روز پنجشنبه هم مصاحبه دارم . هتل گلد آنکارا را گرفتم شبی 60 دلار با صبحانه .

وب سایت هتل گلد آنکارا : www.ankaragoldhotel.com

بارش برف در تهران ساعتی که آغاز شده خداکنه فردا پرواز انجام بشه . تهران رسیدم حتما سفرنامه را برای شما دوستان تایپ میکنم . این آخرین تایپ ارسال من هست .

امیدوارم که همه شما دوستان موفق باشید . خدا حافظ .

برو رفیق که ما هم داریم میام.
نبود آنکارااااا Tongue
آنکارااااا
5:15 عصر نبوددددد
بدو تا حرکت نکرده.... Tongue
تشکر کنندگان: mr.amir ، frozen mind ، rayan.s ، free_free ، mehdi_behzadi ، behzadb57 ، maaref ، mitr.p ، satusa ، usa ، DLT ، clear ، success ، armido
mr.amir و همينطور emankh101 عزيز

اميدوارم هر دوتاتون يه ضرب ويزا بگيرين يه شگفتي توپ تو سايت درست بشه يه حالي هم ما منتظران سحر بكنيم انشالا

موفق و پيروز منتظر خبرهاي خوب
تشکر کنندگان: User ، frozen mind ، maaref ، emankh101 ، clear ، gadfly ، hasti_banoo ، Farshid22
(2011-01-16 ساعت 11:51)usa نوشته:  mr.amir و همينطور emankh101 عزيز

اميدوارم هر دوتاتون يه ضرب ويزا بگيرين يه شگفتي توپ تو سايت درست بشه يه حالي هم ما منتظران سحر بكنيم انشالا

موفق و پيروز منتظر خبرهاي خوب

inja forodgah imam
aseman saf va zamin poshide az barf- parvaz ha sare saat dare anjam mishe
khabargozari mohajersara
--------------------
aval sharmande ke finglish minevisam
(labtopam farsi nadare...)
dovom inke usa aziz man ba ejazaton 62 roz to safe visa bodam ta akharsh ba menat tavasot email behem khabar dadan,
akharesh ham oghdee shodim ke case number ma to site ankara naymad
omidvaram amir aziz betone ye zareb visa begire
ba arezoye movafaghiat baray hame bache hayeee mohajersara....
khabaray badi az ankara inshalaaa
تشکر کنندگان: rayan.s ، satusa ، maaref ، clear ، saman33 ، frozen mind ، yousef156 ، success ، gadfly ، usa ، armido ، DLT ، mml ، Farshid22
(2011-01-10 ساعت 12:46)hossein93 نوشته:  
(2011-01-09 ساعت 01:13)ehsan_gh نوشته:  
(2011-01-09 ساعت 00:43)rayan.s نوشته:  
(2011-01-08 ساعت 23:56)ehsan_gh نوشته:  سلام به همه
آیا ارائه مدرک تحصیلی همسر ضروریه؟ ممنون می شم جواب منو بدین

دوست عزیز؛ ارائه مدرک فقط برای برنده اصلی لازمه. موفق باشید

ممنون از پاسختون
یک سوال دیگه! آیا ارائه مدارک تحصیلی مقاطع قبلی مثل دیپلم و پیش دانشگاهی مهمه؟ اگر ندیم ایراد میگیرن؟
دوست عزیز همسر من برنده اصلی بود فقط مدرک دیپلم را تحویل گرفتند .با توجه به اینکه مدرک خودم را ارائه دادم ازمن تحویل نگرفتند.شما هم اگر برنده اصلی هستید فقط مدرک دیپلم راهمراه ببرید.بنظر من هرچه مدرک داری ترجمه کن با خودت ببر کاراز محکم کاری عیب نمیکنه.موفق باشی
من لیسانس و فوق دیپلم رو فرستادم.شما یعنی مدرک بالاتر از دیپلم داشتین ولی دیپلم رو فقط از شما گرفتن؟ یعنی منم برم دیپلم دبیرستان رو هم ترجمه کنم؟

برنده لاتاری گرین کارت 2012. ساکن سالت لیک سیتی، یوتا از جولای 2011
تشکر کنندگان: maaref ، emankh101 ، tata63
(2011-01-17 ساعت 12:00)ehsan_gh نوشته:  
(2011-01-10 ساعت 12:46)hossein93 نوشته:  [quote='ehsan_gh' pid='91788' dateline='1294519407']
[quote='rayan.s' pid='91779' dateline='1294517616']
[quote='ehsan_gh' pid='91773' dateline='1294514785']
من لیسانس و فوق دیپلم رو فرستادم.شما یعنی مدرک بالاتر از دیپلم داشتین ولی دیپلم رو فقط از شما گرفتن؟ یعنی منم برم دیپلم دبیرستان رو هم ترجمه کنم؟
بهتره که ترجمه کنی. چون ممکنه که از شما بخوان. دیپلم هم جزو مدارک مهمه. ببرید که حالا یه درصدواسه اون نقص مدرک نخورید...

سرعت گذر عقربه آنچنان زیاد است گویی که همیشه همینجا ایستاده وقتی می نگرمش .... من ساکنم اینجا یا او ... یا زمانبندی نگاه من با بازگشت او منطبق است و ما هر دو سرگردانیم با دورهای یکسان....

مسأله‌یی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می‌کند
تشکر کنندگان: emankh101 ، rayan.s ، free_free ، tata63
سلام به دوستان گلم در مهاجر سرا
با یک سفرنامه جمع و جور در خدمتتان هستم !؟
من بلیط و هتل رو از آزانس جام جم پرواز سر بهبودی گرفتم .
بلیط ایران ایر (هما) 278000 تومان
هتل برا 7 روز به مبلغ371000 تومان
خلاصه روز یکشنبه 9 ژانویه رفتیم فرودگاه و پرواز کردیم .درست همان شبی که متاسفانه سانحه سقط در ارومیه به وقوع پیوست.
حالا تصور کنید رسیدید هتل و میشنوید که یک هواپیما درست در همان شبی که شما پرواز داشته اید ودر همان لحظات پرواز شما سقوط کرده است چه حالی میشوید.(ناراحتی +ترس)
رسیدم انکارا و تشریفات لازمه صورت گرفت و امدیم بیرون .
در این جا بگم اگر هم بخواهید اتوبوسهای هاواش و بلدیه رانبینید اصلا نمیتوانید چون درست جولوتون هستند مخصوصا هاواش.
اتوبوس های بلدیه 50-60 متر در سمت راست شما هنگام خروج قرار دارد.
اومدم و سریعا یک تاکسی گرفتم به مقصد هتل اوزیلهان به مبلغ 65 لیر (هر لیر 700 ).
رسیدم و اتاق رو تحویل گرفتم.
اتاق تمیز و بزرگی بود که در واقع برا من شبی 50 $ اب میخورد .
بلافاصله بعد از مستقر شدن با کمک نقشه هایی که از گوگل ارث گرفته بودم رفتم سمت سفارت برای شناسایی سفارت و مطب دکتر که خیلی راحت پیداشون کردم.
پیاده از اوزیلهان تا سفارت حدود 10-15 دقیقه میشه و تا مطب دکتر 20 دقیقه و به نظر من اگر هوا مناسب باشه و سردتان نشه ارزش تاکسی گرفتن نداره ونهایتان تاکسی هم بگیرید فکر نتمیکنم باتون بیشتر از 7-8 لیر اب بخوره.
بعد از عملیات شناسای برگشتم هتل و مدارکمو آماده کردم برای فردا که میخواستم برم زیارت اونگان جون.

روز 2 شنبه 10 ژانویه :
پاشودم وصبحانه رو در هتل زدم و مدارک لازمه رو مرور کردم و راه افتادم به سمت مطب دکتر اونگان.
رسیدم دم در و رفتم تو و مدارکو دادم که منشی منو صداکرد گفت بایید بریدداخل ساختمان طبقه 4.
بله در واقع اولین لابراتوار رو که دیدم تو شماره 237 رفته بودم تو به هوای دکتر اونگان.
خلاصه رفتم طبقه 4
پاسپورت و عکس و مبلغ 75 لیر دادم و منتظر نشستم.
ماشا... همه هم ایرانی بودن واصلا احساس اینکه در کشوری غریب اونم تو ازمایشگاه پزشکی را داشته باشم نه.
اول از همه خون دادم و مجدد منتظر نشستم وبعدش رفتم برا عکس گرفتن و اونم اوکی شد.
و بعدش وقت دادن برای همان روز بعدظهر ساعت 3 که برم پیش خود دکتر واسه معاینه فنی !؟
سریعا برگشتم هتل و سپس ناهار رو خوردم و کمی خرید و شد ساعت 3 و مجدد رفتم دکتر .
دکتر همان سوالات ساده رو پرسید مثل
الکل
اعتیاد
دیابت
و....
که همه جوابام منفی بود و بعد از اون نوش جان کردن 3 عدد واکسن به مبلغ 200 دلار$ !؟

برا کارهای پزشکیتون اصلا به کسی پول ندیدن به عنوان لیدر و ...
چون خیلی ساده هست واارزش نداره

وقتی کارام تمام شد منشی دکتر گفتفردا ساعت 3 بایید برا جواب .
اومدم بیرون و انکارا گردیو خرید و....
دورور هتل و کلا اون منطقه ای که پر از هتل هست بارهای خوبی برا شب نشینی با دوستان هستش !

روز 3شنبه 11 ژانویه :
فقط منتظر بودم ساعت 3 بشه برم جواب ازمایشمو بگیرم تا بلاخره موعد رسید و رفتم و جوابمو گرفتم
بعدظهر هم به اتفاق سامان 33 عزیز کمی پیاده روی کردیم و شبها هم تفریحات سالم داشتیم ....!

روز 4 شنبه 12 ژانویه :

هیچ کار خاصی نداشتم جز اتظار برا مصاحبه
تو این روز با یکی از ایرانی های هتل که سیتیزن امریکا بود که تو چند روز اشنا شده بودم زدیم بیرون کلی استفاده کردیم !
شب که رسیدم هتل سریعا تمام مدارکمو مجدد برسی کردمو امادشون کردم برا سفارت و با کمی استرس الکی خابیدم !؟


روز 5 شنبه 13 ژانویه:

صبح از حولم ساعت 6 بیدار شدمو و شروع کردم به اماده شدن.
مدارکمو مجدد چک کردم و خودمو مرتب کردمو رفتم پایین برا صوبونه !
یک صوبونه مشتی و پر انرژی زدم و یا علی گفتم به سمت مقصد راه افتادم همرا با استرس الکی.
هرچی به مقصد نزدیکتر میشدم بیشتر می استرسیدم !
خلاصه رسیدمو دیدم به به اینجا که تهرانه و همه دارن فارسی صحبت میکنن ایجا بود که آروم شدم و با یکی از دوستا جدیدم به نام ارش اشنا شدم که اتفاقا پشت سرهم شماره گرفتیم و سریعا با هم پسر خاله شدیم.

نحوه ورود به سفارت :

ما سمت چپ واستادیم واوال از یک در کوچیک فلزی وارد یک محوطه کوچیک شدیم که کنجایش 10 نفر رو به زور داشت و در این مرحله طبق لیست خودشون مامورا ترک اسم ها رو کنترل میکردنو بعدش تو یک صف به صورت نیم داره وامیستادیم.
دونه دونه رفتیم داخل موبایل رو تحویل دادم
پاس رو هم تحویل دادم و سپس از گیت رد شدم
پاس رو تحویل گرفتم و از در سمت راستی از اتاق نگهبانی رد شدم و وارد در واقع صف سوم شدیم .
پشت یک در تقریبا تمام شیشه ای ایستادیم تا نوبت من شد .
تق تق در باز شد و من رفتم داخل و یک به چپ چپ زدم و همون خانومه که خوبم فارس صحبت میکرد رو دیدم.
پاسپورت و 2 تا عکس رودادم + شناسنامه و پرسید فارسی یا انگلیسی که منم گفتم فارسی لطفا !
و یک شماره خوشگل و روند به من داد و من یک به راست راست زدمو و مجدد به چپ وارد سالن انتظار شدم برا مصاحبه .
جالب بود برام همچین که وارد شدم و جو جالب اونجا رو دیدم که همه راحتن بکل استرسم پرید !
رفتم دقیقا جلوی تابلو شماره انداز نشستم و منتظر موندم که بلفاصله بعد از من ارش هم اومد و کنار من نشست و شروع کردیم به گپ زدن خیلیم خوشگل با هم میگپیدیم !؟
بلاخره شماره من افتاد رفتم برا انگشت نگاری و مجدد نشستم.
15 دقیقه بعد مجدد شمارم افتاد و رفتم برا پرداخت 819 $ و دوباره نشستم.
وبلاخره نوبت مصاحبه من رسید

مصاحبه :
رفتم جلو باجه و بعد از سلام گفت قسم بخور که پریدم وگفتم اول ادرس محل کارمو باید تصحیح کنم و برگه رو دادو منم درستش کردم و بعدشم قسم خوردم
خانمی که با من مصاحبه میکرد مسلط به فارسی بود و یک اقای جوان هم پشت سرش نشسته بود ومنو فقط نگاه میکرد وزیر نظر گرفته بود
سوالات بدین صورت بود
1- کجا کار میکنید که گفتم در ......
2- چه مدت اونجا هستید که گفتم N ماهه
3- چه چیزیدرست میکنید که گفتم تو کار شاسی سازی هستم.
4- قبلا کجا بودید که گفتم در .....
5- اینجا بود که خانمه برگشت و با اون اقاهه صحبت کوچیکی کردو رو به من کرد وگفت
که تبریک میگم شما کارتون درست شده و مدارکتون کامله و فقط مراحل اداریش مونده
که فهمیدم باید برم برا کلیر شدن.
من قبل از شروع مصاحبه برگه ابی رو زیر مداک ارسالی خودم دیدم و یک چیزایی از قبل حدس زدم.

تا یادم نرفته بگم از من مدارک اسپانسم خواست که من خیلی محکم گفتم من نامه بانکی دارم و گفتم با DHL براتون فرستاده ام که پیداش کرده و یک نگاه کوچیکی بهش کرد همین.

بعدشم نمیدونم چی شد اصل مدرک دانشگاهیمو تو همون باجه جا گذاشتم و اومدم بیرون سفارت و بعدشم هتل.

بعدظر هم رفتم هتل بیوک ارشان پیش سامان 33
که تو این چند روز خیلی باهاش حال کردم و شبشم با ارش و یکی دیگه از ایرونی های هتل شب رو جشن گرفتیم که این قسمتش رو سامان خوب یادشه.

جمعه و شنبه و یکشنبه رو هم خرید کردم در انکامال .
مال خوبیه .من از اوزیلهان تا انکامالو پیاده رفتم 5.2 km میشه. و همینطور برگشتشو !؟

یکشنبه هم اومدیم فرودگاه که 19:15 بپریم با تاخیرات پیش اومده شد 1 بامداد !؟


امیدوارم خوشتون اومده باشه دوستان گلم
ببخشید دیر شد .
اگه سوالی داشتین با پیام خصوصی یا همین قسمت در خدممتون هستم.
به امید گرفتن ویزای همه بچه های باحال و با صفای مهاجرسرا.






« نهنگ در دریاست.برای شکار نهنگ باید به دریا بروید.»Big Grin
با سلام

در تاریخ 16 ژانویه یکشنبه عازم ترکیه شدم بعد از 4 ساعت تاخیر با ایرباس 320 ایران ایر به انکارا رفتم در هتل گلد قرار گرفتم اتاق 112 با صبحانه شبی 60 دلار .
روز اول به کلینیک جناب اونگان رفتم عکس ار قفسه سینه انداخت + خون گرفت و عصر همون روز ساعت 3 جواب داد . روز بعد برای معاینه رجوع کردم و اول چند سوال کرد گفت آیا عمل جراحی داشتی ؟ ایا مریضی داشتی ؟ سیگار میکشی ؟

خیر آقای دکی جان من بدنساز هستم و اینم کارت بدنسازیم ( گفت وری گوود )

گفت لباس در بیار اول فشار خون را گرفت بعد با گوشی سینه را معاینه کرد درد داری نداری . خیر ندارم .

حواسم نبود دیدم همزمان 2 واکسن وارد بازوم شد . بعد از اتاق بیرون اومدم و 120 دلار دادم ( از گلوت پایین نره )

بعد به اتفاق دوست گرامیم به هتل برگشتم و پس فردای اون روز پرونده من را دادن و آماده میشدم برای روز موعود . پنج شنبه 20 / 1 / 2011 .
ساعت6صبح اول رفتم حمام دوش گرفتم صدای تلویزیون زیاد بود ابرو داشت میخوند منم ریلکس داشتم حال میکردم و ریشم را زدم بعد از حمام پرونده را برای آخرین بار چک کردم دلار ها و همه چیز آماده منم آوازخان از اتاق بیرون اومدم و رفتم صبحانه خوردم . زود وارد اتاق شدم کت شلوار + کروات را پوشیدم و تیپ حرفه ای شد .Big Grin

ساعت 10 : 8 دقیقه با دوستم رفتم به سفارت آمریکا ایرانیهای زیادی اونجا بودن و خیلی ها دلهره داشتن منم خدایی حالیم نبود بیخیال بودم Tongue چند ایرانی معروف هم برای ویزا مراجعه کرده بودن .
اول ترکها رفتن داخل بعد ایرانی ها شماره من 405 بود . نشستم رو صندلی و آهنگ دختر آتیش پاره اندی یادم اومد و شروع کردم به خوندن در همین حال بود که تابلو داخل سفارت شماره 405 را نشان داد من رفتم باجه 7 برای انگشت نگاری گفت دست چپ و بعد دست راست بعد دو انگشت دست ( انگشتان شصد ) . برو بشین صدات میکنم

منم مانند یک بچه گل رفتم سره جام و نشستم و مردم را نگاه میکردم یکی ورقه زرد گرفت دیگری آبی بازهم آبی نفرات زیادی آبی میگرفتن یکی باز باید میرفت ایران و نامه میگرفت من گفتم اگه به من گفت میگم بیخیال نامه .
در همین لحظات اعلام کرد 405 بیاد باجه منم رفتم و 819 دلار دادم

بعد باز نشستم و حدود 40 دقیقه بعد شماره 405 به باجه 6 اعلام شد ماهم رفتیم
دست راستت را ببر بالا و قسم بخور

سوالها :
اول از مدرک اسپانسرت بگو ؟ از حساب بانکیت بگو ؟ از این زمین تو شمال بگو ؟ از کارت بگو چیکار میکنی ؟

منم خیلی آرام ریلکس جوابش را دادم .

گفت : تمام مدارک شما درسته و خیلی منظم . این رسید را ببر ups و تا 4 روز کاری برای شما ویزات میاد ماشین مشکی هست تو لابی هتل منتظر باشید گذرنامت اینجا میمونه .

منم حال کردم و رفتم ups یک 50 لیر دادم و بقیش را گرفتم 14 لیر رویهم گرفت و فقط آدرس هتل را خواست دادم .

اومدم هتل و ایرانی ها فهمیدن که من با یک گل به فینال رسیدم اونها خیلی خوشحال شدن یک ایرانی مرا به تکیلا دعوت کرد منم دعوت اورا پذیرفتم شب اون روز هم به بار رفتم و ساعتی اونجا بودم .

فردای اون روز با یک زوج ایرانی که اونها هم 3 روز بود که منتظر ups بودن هم صخبت شدم در قسمت لابی هتل بودم و دیدم که ماشین مشکی اومد و اول ویزای اون زوج را داد و بعد نامه ویزا مرا داد .

موقع ناهار شده بود رفتم پانورا و یک فیش چیپس سفارش دادم و 19 لیر دادم بعد دیگه کاری نداشتم و بقیه روزها را در آنکا مال / پانورا / اوپتیموم گذروندم .

روز آخر هم فرا رسید به فرودگاه اومدم بعد از چک مدارک گفتن تاخیر داره مارا به یک قسمت متروکه بردن و در اون لحظه بود که حاج ایمان را دیدم و آشنا شدیم .

بعد از 25 : 3 تاخیر پرواز ما انجام شد و در ساعت حدود 3 و 20 دقیقه صبح وارد ایران شدیم . هنوز معلوم نیست چه ماهی به آمریکا سفر کنم.

نکته آخر : من هیچ مدارکی را برای سفارت ارسال نکردم . در سفارت ریلکس آرام خونسرد باشید . توکلتون به خدا باشه .



موفق شاد تندرست باشید





(2011-01-25 ساعت 13:15)mr.amir نوشته:  با سلام

در تاریخ 16 ژانویه یکشنبه عازم ترکیه شدم ...

نکته آخر : من هیچ مدارکی را برای سفارت ارسال نکردم . در سفارت ریلکس آرام خونسرد باشید . توکلتون به خدا باشه .

موفق شاد تندرست باشید

امير جان، يك بار ديگه گرفتن ويزا رو به شما تبريك ميگم و آرزو مي كنم در بقيه مراحل مهاجرت هم موفق باشي.

اميرجان، شما توصيه كردي آرام و خونسرد باشيم. من هم دقيقا آرام و خونسرد بودم اما از همون اول هم برگه آبي رو قاطي برگه هاي پرونده ام ديدم!

آيا شما هم برگه آبي رو ديدي يا اصلا از اولش هم خبري از برگه آبي در پرونده ات نبود تا آفيسر تصميم بگيره بهت بده يا نه؟
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
تشکر کنندگان: free_free ، emankh101 ، User ، Amir78 ، mr.amir ، maaref ، success
(2011-01-17 ساعت 13:21)saman33 نوشته:  
(2011-01-17 ساعت 12:00)ehsan_gh نوشته:  
(2011-01-10 ساعت 12:46)hossein93 نوشته:  [quote='ehsan_gh' pid='91788' dateline='1294519407']
[quote='rayan.s' pid='91779' dateline='1294517616']
[quote='ehsan_gh' pid='91773' dateline='1294514785']
من لیسانس و فوق دیپلم رو فرستادم.شما یعنی مدرک بالاتر از دیپلم داشتین ولی دیپلم رو فقط از شما گرفتن؟ یعنی منم برم دیپلم دبیرستان رو هم ترجمه کنم؟
بهتره که ترجمه کنی. چون ممکنه که از شما بخوان. دیپلم هم جزو مدارک مهمه. ببرید که حالا یه درصدواسه اون نقص مدرک نخورید...

مگه برای محاسبه مدارک تحصیلی رو هم میخوان؟

[
مگه برای محاسبه مدارک تحصیلی رو هم میخوان؟
تشکر کنندگان: maaref ، javidk ، elnaz295
(2011-01-25 ساعت 23:27)frozen mind نوشته:  
(2011-01-25 ساعت 13:15)mr.amir نوشته:  با سلام

در تاریخ 16 ژانویه یکشنبه عازم ترکیه شدم ...

نکته آخر : من هیچ مدارکی را برای سفارت ارسال نکردم . در سفارت ریلکس آرام خونسرد باشید . توکلتون به خدا باشه .

موفق شاد تندرست باشید

امير جان، يك بار ديگه گرفتن ويزا رو به شما تبريك ميگم و آرزو مي كنم در بقيه مراحل مهاجرت هم موفق باشي.

اميرجان، شما توصيه كردي آرام و خونسرد باشيم. من هم دقيقا آرام و خونسرد بودم اما از همون اول هم برگه آبي رو قاطي برگه هاي پرونده ام ديدم!

آيا شما هم برگه آبي رو ديدي يا اصلا از اولش هم خبري از برگه آبي در پرونده ات نبود تا آفيسر تصميم بگيره بهت بده يا نه؟
-----------------------------------------------------------

توی پرونده من بود اول گه صدا زد دیدم گه توی پروندم گذاشته بودن ولی نداد بعد از مصاحبه به من گفت همه چیز منظم و خوبه و شما باید 4 روز منتظر باشی تا ویزات را بگیری گذرنامه را برداشتن یک نامه کامپیوتری رسید دادن از طرف ups بعد 14 لیر دادم .

دیدم قاطی نکردم . خدایی میگم تو دلم گفتم باید من برنده بیام بیرون من شکست نمیخورم ولی اگه باز آبی هم میداد میگفتم مشگلی نیست راضی بودم ( من قانع هستم Big Grin ) Wink
(2011-01-26 ساعت 00:36)sohi نوشته:  
(2011-01-17 ساعت 13:21)saman33 نوشته:  
(2011-01-17 ساعت 12:00)ehsan_gh نوشته:  
(2011-01-10 ساعت 12:46)hossein93 نوشته:  [quote='ehsan_gh' pid='91788' dateline='1294519407']
[quote='rayan.s' pid='91779' dateline='1294517616']
[quote='ehsan_gh' pid='91773' dateline='1294514785']
من لیسانس و فوق دیپلم رو فرستادم.شما یعنی مدرک بالاتر از دیپلم داشتین ولی دیپلم رو فقط از شما گرفتن؟ یعنی منم برم دیپلم دبیرستان رو هم ترجمه کنم؟
بهتره که ترجمه کنی. چون ممکنه که از شما بخوان. دیپلم هم جزو مدارک مهمه. ببرید که حالا یه درصدواسه اون نقص مدرک نخورید...

مگه برای محاسبه مدارک تحصیلی رو هم میخوان؟

[
مگه برای محاسبه مدارک تحصیلی رو هم میخوان؟

آخرین مدرک تحصیلی + ترجمه و تایید مهر دادگستری و امورخارجه لازمه

تشکر کنندگان: frozen mind ، maaref ، AmericanHamid ، emankh101 ، javidk ، Kaveh90 ، sohi ، elnaz295
(2011-01-26 ساعت 00:36)sohi نوشته:  [quote='saman33' pid='93311' dateline='1295254312']
[quote='ehsan_gh' pid='93298' dateline='1295249420']
[quote='hossein93' pid='91969' dateline='1294647378']
[quote='ehsan_gh' pid='91788' dateline='1294519407']
[quote='rayan.s' pid='91779' dateline='1294517616']
[quote='ehsan_gh' pid='91773' dateline='1294514785']

مگه برای محاسبه مدارک تحصیلی رو هم میخوان؟
برای محاسبه نه، ولی برا مصاحبه می خوان Wink دوست عزیز این سوالت یه کم نگرانم کرد. حتما مدارکو واسه روز مصاحبه مرور کن که مثل خیلی از دوستانی که میان آنکارا نقص نداشته باشی...
سرعت گذر عقربه آنچنان زیاد است گویی که همیشه همینجا ایستاده وقتی می نگرمش .... من ساکنم اینجا یا او ... یا زمانبندی نگاه من با بازگشت او منطبق است و ما هر دو سرگردانیم با دورهای یکسان....

مسأله‌یی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می‌کند
تشکر کنندگان: frozen mind ، maaref ، taraneh@mini ، success ، DLT ، mr.amir ، javidk ، sohi ، elnaz295 ، Sooshians
با سلام به همه دوستان خوبم

از آنجاییکه مصاحبه ما هم انجام شد سعی می کنم تجربیات و مواردی رو که می تونه به دوستان کمک کنه در قالب این سفرنامه بنویسم و به عنوان جبران بخش خیلی کوچکی از کمکهای این سایت در اختیار بقیه کاربران قرار بدهم.

ثبت نام:
من در آخرین روز ثبت نام و در آخرین لحظات ثبت نام کردم و از آنجاییکه هیچوقت تصور قبولی رو هم در ذهنم نداشتم و احتمالش رو تقریبا صفر می دونستم، کلا این موضوع رو فراموش کرده بودیم که ناگهان در روزهای اول خرداد همسرم یک پاکت نارنجی توی پارکینگ پیدا کرده بود و دیده بود به نام من هست و فکر کرده بود از اون نامه های معمولی است که بعضا از شرکت هواپیمایی و یا انجمن مهندسی میاد هست و روی کابینت آشپزخونه انداخته بود و کلی هم آب روش ریخته بود! وقتی من به منزل اومدم نامه رو به من داد که باز کنم و من هم که اصلا به یاد لاتاری نبودم کلی نامه رو زیرو کردم و خوندم که یهو فهمیدیم که نامه قبولی هست و کلی خوشحالی کردیم. ولی چون مطمئن نبودیم و فکر می کردیم از اون نامه های قلابی و یا سر کاری باشه، به سایت لاتاری مراجعه کردیم و با کمی جستجو بررسی شماره تلفن و ایمیل و ... تقریبا مطمئن شدیم نامه واقعی است. بعد از چند روز با مهاجرسرا آشنا شدیم و از اونجا بود که فهمیدیم چه تعداد موارد مشابه هستند و یواش یواش به ادامه کار امیدوار شدیم.

فرمهای مرحله اول:
سریعا فرمهای 230 و 122 رو پر کردم و به همراه عکس ها با TNT معمولی به قیمت 39500 تومان ارسال کردم که تقریبا 6 روزه رسید و به محض تحویل با kcc مکاتبه کردم که دریافت بسته رو تایید کنند و جواب اومد که 2 تا 4 هفته دیگر مجددا پیگیری کنید و نهایتا در پیگیری مجدد دریافت بسته را تایید کردند.
در این فاصله به پاستور تجریش مراجعه کردیم و کارهای واکسیناسیون رو شروع کردیم. دکتر تجریش سوابق واکسنهای کودکی رو از روی تاریخ تولدمون وارد کارت کرد و با توجه به اینکه من قبلا اوریون گرفته بودم و در سربازی هم مننژیت رو زده بودم MMR رو برای من نزد و فقط دو نوبت مهر کرد ولی برای همسرم دو نوبت MMR رو تجویز کرد و به همراه کزاز و 3 نوبت هپاتیت برای هر دومون در زمانهای مقرر زدیم. با توجه به اینکه قبلا هر دومون آبله مرغان گرفته بودیم نزدیک مصاحبه که شد تست تیتر آبله مرغان رو در آزمایشگاه مسعود ابتدای میرداماد نفری 6000 تومان با دفترچه دادیم که نتیجه مثبت بود و البته با توجه به فصل سرما آنفولانزا رو هم در تجریش زدیم.
حدود 2 ماه پس از ارسال فرمهای اول با kcc مکاتبه کردم و تاییدیه Acceptable بودن فرمها رو گرفتم و منتظر موندیم تا اینکه برای ماه ژانویه کارنت شدیم.

مهم (به این قسمت توجه کنید و پاراگراف "ارسال مدارک" رو بخوانید):
به محض کارنت شدن مجددا مکاتبه با kcc تا تاریخ مصاحبه را اعلام کنند که نهایتا طی ایمیل مجدد تاریخ مصاحبه رو برای اواخر ژانویه از طریق ایمیل متوجه شدم و بلافاصله با سفارت مکاتبه کردم که تاریخ مصاحبه ما رو تایید کنند و سفارت در پاسخ اعلام کرد با توجه اینکه هنوز فایل شما رو دریافت نکرده ایم نمی توانیم تاریخ مصاحبه شما رو تایید کنیم و شما به نامه دریافتی از kcc اعتماد کنید.

بلیط:
پس از حدود 20 روز نامه دوم دریافت شد و البته طی این فاصله برای رزرو بلیط و هتل اقدام کردیم. با توجه به اینکه اساسا تصمیم نداشتیم درگیر تور و دلالان بشویم، مستقیما از سایت ترکیش بلیط رو رزرو کردیم و با توجه به اینکه حدود 1.5 ماه زودتر بود بلیط با قیمت تقریبا مناسب نفری حدود 300 هزار تومان خریدیم که در آن زمان از قیمت ارائه شده توسط تورها کمتر شد.

هتل:
با توجه به تجربیات دوستان و سفرنامه های قبلی چند تا از هتلها رو مد نظر قرار دادیم و به سایت www.tripadvisor.com مراجعه کردم تا جزییات شون رو ببینم که توی اون محدوده هتل هیوستون (Houston) رو پیدا کردیم که با توجه به تجربه کم دوستان قبلی از این هتل کمی بیشتر بررسی کردیم و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که جز هتلهای بسیار خوب و با ارزش می باشد.
با هتل مکاتبه و درخواست قیمت کردم که پیشنهاد 110 یورو برای اتاق دوبل داد و من چونه زدم که 75 یورو! و هتل به 100 راضی شد و من مجددا گفتم که 90 یورو! برام رزرو کنه و بعد از 2-3 روز راضی شد که تاییدیه رزرو رو با قیمت شبی 90 یورو برام بفرسته.
البته یکی از تورها حدود 120-130 یورو پیشنهاد داده بود و خود هتل هم به مراجعین قیمت شبی 200 یورو می داد.
هتل هیوستون همونطور که انتظارش رو داشتم هتل 4 ستاره بسیار خوب، مرتب ، تر و تمیز، مدرن، شیک، با کلاس بوده و کارکنان خوبی دارد که کاملا به انگلیسی هم مسلط هستند و دارای صبحانه درجه یک (از شیر مرغ تا جون آدمیزاد)، اینترنت وایرلس با کیفیت بالا و مجانی در همه جای هتل و موقعیت بسیار بسیار عالی است. اتاقهای هتل دلباز و تقریبا بزرگ هستند و سیستم گرمایش و سرمایش خیلی خوبی هم دارد. این هتل تقریبا در انتهای خیابان تونالی هست به محض بیرون اومدن از هتل کلیه فروشگاهها و رستوران و مراکز خرید و صرافی و ... در دسترس هستند و با حدود یکی دو دقیقه پیاده روی دسترسی تقریبا به همه جا فراهم هست. علاوه بر رستورانهای ترکی و بارهای اطراف هتل، مک دونالد و کینگ برگر و استارباکس در چند قدمی هتل هستند. نکته منفی این هتل نداشتن استخر می باشد.
فاصله هتل تا دکتر اونگان حدود 2-3 دقیقه پیاده و تا سفارت حدود 7-8 دقیقه پیاده روی می باشد که با توجه به مراجعه حداقل 3 بار به دکتر، نزدیکی به دکتر ارجحیت دارد (هتل تقریبا در فاصله بین سفارت و دکتر و نزدیکتر به دکتر قرار دارد).
تنها مسافران ایرانی هتل ما بودیم و اکثرا اروپایی و یا ترک بودند و ما شخصا از این بابت مشکلی نداشتیم و چنانچه علاقمند به دیدار هموطنان هستید، با توجه به اینکه این هتل کمتر با تورها کار می کند ایرانی های کمتری این هتل رو می شناسند.
از فرودگاه می توان با اتوبوسهای هاواش به مبلغ نفری 10 لیر و یا اتوبوس 442 به مبلغ 2.5 لیر به راحتی به مرکز شهر آمد و از آنجا با تاکسی که فراوان در دسترس است با حدود 10-14 لیر بسته به ترافیک به هتل می توان رسید. با توجه به همراه داشتن چمدان و وسایل، ما هاواش رو ترجیح دادیم و خیلی راحت به هتل آمدیم.
به نظر من این هتل 4 ستاره در حد هتلهای 5 ستاره آنکارا هست و در این رنج قیمت تنها هتلهای قابل رقابت با آن ریکسوس و هیلتون هستند (که البته هتلهای بزرگتری هستند و فقط با تور می توان این حدود قیمت را از آنها گرفت) ولی با توجه به موقعیت بهتر هتل هیوستون، چنانچه تصمیم دارید در این حد پول بدهید، هتل هیوستون رو بهتون پیشنهاد می کنم.

ارسال مدارک و تاریخ مصاحبه:
کمتر از یکماه از موعد مصاحبه مدارک مورد نیاز و ترجمه ها رو با DHL برای سفارت فرستادم که درست پس از دریافت آن توسط سفارت (البته ربطی به ارسال مدارک نداشت)، ایمیلی مبنی بر تصمیم آنها برای تغییر مصاحبه دریافت کردم که متوجه شدم چند نفر دیگر از دوستان هم که اواخر ژانویه و اوایل فوریه بوده اند این ایمیل را دریافت کرده اند. با توجه به اینکه همه کارها رو انجام داده بودیم و تغییر بلیط و هتل و ... هم در آن زمان امکانپذیر نبود و یا هزینه زیادی برامون داشت، با سفارت مکاتبه کردم که امکانش برامون نیست و ما مدارک رو فرستاده ایم ضمن اینکه سفارت رو به اون تاییدیه قبلی مبنی بر اعتماد به نامه kcc ارجاع دادم که نهایتا چند روز قبل از پرواز پاسخ دادند تاریخ رو عوض نمی کنند ولی ما تا روز مصاحبه هنوز کاملا مطمئن نبودیم چون یک روز قبل از مصاحبه مجددا سفارت لیست رو آپدیت کرد و یکسری از تاریخها رو جابجا کرد.

وقت دکتر ما همون روز پروازمون بود و با توجه به اینکه حدود 9.5 به هتل می رسیدیم برای 10 قبلا وقت گرفته بودیم. ساعت 9.45 به هتل رسیدیم و همونموقع check-in کردیم و اتاق رو تحویل گرفتیم و تا وسایل رو گذاشتیم و آماده شدیم ساعت شد 10:45 و 11 مطب دکتر رو جنب kugulu Park پیدا کردیم. خلوت بود و سریع در طبقه 4 پذیرش شدیم و آزمایش خون و عکس از قفسه سینه رو در طبقه 3 انجام دادیم و حدود 12 کارمون تموم شد و مجددا در طبقه 4 برای بعد ظهر ساعت 5 وقت بهمون داد. ساعت 5 رفتیم. ما همه واکسنها رو تجریش زده بودیم و سوابق قبلی هم توسط خانم دکتر تجریش درج شده بود (سابقه واکسنهای کودکی 5 عدد ، کزاز 2 بار و هنوز 10 سال از نوبت دوم نگذشته بود، ام ام آر 2 بار، هپاتیت 2 بار که زمان نوبت سوم هنوز نرسیده بود، آنفولانزا و نهایتا نتیجه تست آبله مرغان که مربوط به یک هفته پیش بود و مقدار حدود 3.8 برای هر دو ما درج شده بود که تست مثبت بود و نیازی به واکسن نمی بود.
دکتر که کارتهای ما رو دیده بود نقشه خودش رو کشید و همزمان من و همسرم رو در دو اتاق مجزا منتظر نگه داشت و به هر دو ما سر می زد. ابتدا معاینه من و همون سوالات همیشگی و بعد یک واکسن زد که تقریبا مطمئن هستم فیلم بازی کرد و چیزی تزریق نکرد. بعد گفت ما واکسنهای پاستور رو قبول داریم ولی نتیجه آزمایش رو قبول نداریم و گفت باید همینجا آزمایش بدید و سریع یه دستور برای انجام آزمایش نوشت. من هم گفتم ما قبلا گرفتیم و دکتر پاستور توصیه کرده برای اطمینان آزمایش بدید و حالا هر چی شما تشخیص می دهید که زودتر باشه همون رو انجام بدیم و گفت که آزمایش 2 روز طول میکشه و باید آزمایش بدید. من گفتم پس این چی بود که زدی و گفت این کزاز هست! در حالیکه بوستر کزاز ما مربوط به 2-3 سال پیش بود و در واقع برای نوبت سوم زد.

بعد به من گفت برو و به همسرم که در اتاق دیگری منتظر بود مراجعه کرد و شروع کرد به انگلیسی بلغور کردن. بعد چند دقیقه اومد توی سالن و کارت من رو گرفت و با کارت همسرم مقایسه می کرد و یه چیزایی تند تند گفت و هی می گفت same. بعد یه ادای واکسن هم برای اون درآورد طوری که همسرم حتی سوزن واکسن رو هم روی دستش حس نکرد چه برسه به تزریق واکسن! و نهایتا یه کزاز نوبت سوم هم برای اون زد و انجام آزمایش آبله مرغان.
بعد که فهمید گندی که زده خیلی تابلو هست و چه هزینه هایی رو الکی به ما تحمیل کرده یه چیزایی خط خطی کرد توی کارت و شلوغ بازی درآورد به همسرم گفته بود چرا کارتتون مشابه هست و ...؟!! که همسرم هم جوابش رو اصلا نداده بود و بهش گفت که من اصلا نمی فهمم تو چی میگی.
خلاصه ما هم اومدیم و هر چی دو تا کارت رو مقایسه کردیم هیچ چیز مشابهی پیدا نکردیم که ببینیم منطورش چی هست (به جز واکسنهایی که همزمان با هم توی تجریش زده بودیم و طبیعی بود که تاریخش یکسان باشه) و از طرفی هم کلی نگران شدیم که ممکنه بخواد کارشکنی کنه و ... و تا زمانی که پاکت ها رو گرفتیم کلی استرس بهمون وارد کرد.
به هر حال همانروز بعد از این بازی ها ما رو برای خون گرفتن مجددا فرستاد تا تست آبله مرغان هم انجام بشه. نفری 45 دلار بابت اون از ما گرقتند و گفتند فردا جوابش میاد. منشی دکتر گفت فردا 5 بیایید برای تکمیل واکسیناسیون و پول دکتر 140 دلار از ما گرفت و گفت پول واکسن فردا.
فردا ساعت 5 رفتیم شلوغ بود منشی گفت نتیجه آزمایش نیامده و برید طبقه 5 منتظر بنشینید تا صداتون کنیم در حالیکه طبقه 4 هم جا بود. بعد یک خانواده دیگر رو هم که واکسن بچه شون مونده بود رو فرستاد بالا پیش ما.
بعد از یک ساعت زنگ زد و صدامون کرد گفت نتیجه آزمایش اومده و مقدار تیتر آبله مرغان برای هر دومون حدود 2.6 بود (آزمایشگاه مسعود 3.8 اعلام کرده بود) که با توجه به بالا بودن مقدار زیاد از حد مرزی دیگه نتونسته بود کاریش بکنه و گفت واکسن آبله مرغان لازم نیست ولی 100 دلار بابت اون دو تا واکسن ساختگی ازمون گرفت. (95 دلار بابت خون و عکس، 140 دلار دکتر، 100 دلار واکسن ساختگی، 90 دلار آزمایش آبله مرغان مجدد جمعا 425 دلار برای 2 نفر).

روز مصاحبه:
با توجه به برف زیادی که شب قبل اومده بود و یخبندان و سرمای صبح، علیرغم فاصله کم تا سفارت تصمیم گرفتیم با تاکسی به سفارت بریم. 8:15 از جلوی هتل یه تاکسی گرفتیم و 5 لیر گرفت تا سفارت و 8:20 جلوی سفارت بودیم. حدود 10-15 نفر یک صف جلوی باجه پلیس تشکیل داده بودند و یک عده هم روبروی در سفارت وسط خیابون وایساده بودند. همونموقع من از مامور دم در پرسیدم صف مهاجرتی کجاست و گفت همین جا وایسا (سمت چپ در و در جهت مخالف باجه پلیس) که فقط ما بودیم و بعد از یکی دو دقیقه پاسپورتها رو با لیستش چک کرد و ما رو به حیاط کوچیکه هدایت کرد که حدود 10 نفر هم اونجا توی صف بودند و به ما گفت وقت در باز شد برید داخل که نهایتا ما زودتر از همه وارد شدیم.
از گیت بازرسی عبور کردیم و سپس اصل مدارک رو تحویل دادیم. خانم مسئول مدارک گفت آخرین مدرک تحصیلی رو بده و سپس بقیه مدارک رو به ترتیب گرفت، کارت پایان خدمت رو نگرفت و من گفتم این رو لازم ندارید گفت نخیر اگر آفیسر خواست ازتون میگیره که بعدا هم آفیسر نخواست. ضمنا کارت ملی من تاریخ اعتبارش تموم شده بود که در مورد آن هم صحبتی نشد. مصاحبه فارسی انتخاب کردیم و شماره گرفتیم و منتظر نشستیم.
بعد از نیم ساعت شماره اعلام شد و انگشت نگاری کردیم. نشستیم و مجددا بعد از نیم ساعت برای پرداخت پول شماره اعلام شد و مبلغ 1638 دلار رو پرداخت کردم. دوباره منتظر نشستیم و حدود 45 دقیقه بعدش شماره ما برای مصاحبه اعلام شد.
با آفیسر اول سلام و احوالپرسی کردیم و گفت قبل از هر کاری باید قسم بخورید. من قبلش گفتم یه سوال راجع به نوع ویزاها که توی فرم مسافرتها نوشتم می خوام بپرسم و گفتم type بعضی از ویزاها رو دقیقا نمی دونستم و از روی پاسپورت قبلی یه چیزایی نوشتم نمیدونم دقیق هست یا نه. آفیسر گفت فکر نمی کنم این موضوع خیلی مهمی باشه و مشکلی نیست و من بررسی می کنم اگر موردی بود بهتون می گویم و تشکر کرد از اینکه بهشون اطلاع دادم.
بعد هر دومون قسم خوردیم و شروع کرد از من پرسید چیکاره هستی. گفتم مهندس هستم. مهندس چی؟ جواب دادم. شغلم رو پرسید. خیلی کلی جواب دادم. داشت سعی می کرد بفهمه من چیکاره هستم که کلمه "نظارت" رو که شنید دوزاریش افتاد و گفت آها کارتون نظارت هست. گفتم بله. بعد رو به همسرم کرد شما کارتون چی هست. ایشان هم خیلی کلی جواب دادند. بعد رو به من آیا محل کارت دولتی هست؟ خیر خصوصیه. آیا قبلا جای دولتی کار کردی؟ من با بی تفاوتی جواب دادم یکی از جاهایی که قبلا کار می کردم خیلی سالهای پیش دولتی بوده ولی الان دیگه نیست. آفیسر هم گفت خوب سالهای قبل بوده. گفتم بله.
بعد از من پرسید شما توی فرمها نوشتی سربازی رفتی و ظاهرا مدرسه ای چیزی بوده. راجع بهش توضیح بده چیکار می کردی؟ من هم گفتم یک دانشگاه وابسته به ارتش بود که ما اونجا به استادها در کار آموزش کمک می کردیم. گفت آها یه چیزی شبیه استادیار؟ گفتم بله. گفت آیا اونجا دولت هزینه شما و یا پول تحصیل به شما می داده. من گفتم خیر من اونجا درس نمی خوندم و فقط سربازی اونجا بودم و به استادها در امر آموزش کمک می کردم. دیگه چیزی نپرسید.
فکر می کنم بورسیه های دولتی و یا تعهد به دولت و ... براشون اهمیت داره و سعی می کنند کاملا چنین موضوعاتی براشون روشن بشه. ضمن اینکه آفیسر کاملا به پرونده ما واقف بود و دقیقا اون چیزایی رو که نوشته بودیم خونده بود و راجع بهش مطلع بود. چیزی که من متوجه شدم مسئول بررسی پرونده هر کسی که همون آفیسر مصاحبه کننده هست ، زمانیکه پرونده به سفارت ارجاع می شود تعیین میشه و تا پایان کار، ایشان مسئول همون پرونده خواهد بود و اینطور نیست که بر حسب اتفاق و شماره (مثل بانک) به یکی از باجه ها برای مصاحبه مراجعه کنیم.
بعد رسید به مسایل مالی. ما موجودی (مانده) حساب بانکی حدود 34 میلیون معادل 33 هزار دلار به نام برنده اصلی بدون گردش حساب به همراه ترجمه سند ملکی فرستاده بودیم. آفیسر پرسید این سندهایی که ارائه کردید مربوط به چه جور خونه ای است؟ چند طبقه هست؟ من هم گفتم فقط یک واحد آپارتمان هست. آیا مال خودتان هست یا پدر و مادر؟ مال خومون هست. گفت آیا گردش حساب رو داری به من بدی. من هم که چنین چیزی نگرفته بودم باز با بی تفاوتی گفتم الان همراهم ندارم ولی اگر لازم باشه بعدا می تونم براتون بفرستم. دیگه چیزی نگفت. و بعد از همسرم پرسید چند ساله ازدواج کردید؟ ایشان هم جواب دادند.
در تمام طول مصاحبه ما به افیسر نگاه می کردبم و سعی می کردیم تا حد ممکن خونسرد باشیم و همسرم برگه آبی رو لای پرونده دید.
بعد اصل مدارک رو برگردوند و گفت که بنشینید تا صداتون کنم. بعد از چند دقیقه مجددا شماره اعلام شد و گفت همه چیز کامل هست و فقط یکسری مراحل اداری باید طی بشه. برگه آبی رو داد و گفت این فرم نظرسنجی رو هر دوتون پر کنید برامون بفرستید (همون فرم 9 سوالی) تا پروسه شروع بشه. کل مصاحبه حدود 4-5 دقیقه شد. تشکر کردیم و خداحافظی کردیم و آمدیم.
راستی من یک پاسپورت قبلی هم داشتم که تمام صفحاتش پر از مهر و ویزا و .. بود و تقریبا اکثر مسافرتهای من در آن بود ولی کپی را به همراه مدارک نفرستادم و فقط همراه بردم. موقع تحویل مدارک پرسیدم پاسپورت قبلی لازم نیست؟ خانم گفت با هر پاسپورتی که اقدام کرده اید، اون رو تحویل بدید و دیگر صحبتی هم از آن به میان نیامد.
روز مصاحبه ما 3 تا خانواده ایرانی دیگر (کیس خانوادگی) و یک خانم کیس نامزدی هم بودند که همگی شامل کلیرنس شدند.

آنکارا:
توی چند روزی که آنکارا بودیم از همه فرصتمون استفاده کردیم و قبل و بعد از مصاحبه مراکز خرید و خوراکی و دیدنی رو دیدیم. به نظرم شهر تمیز و خوبی هست و مردم بسیار محترم، مهربان و آرام و مودبی دارد. نزدیک هتل و درست روبروی مطب دکتر یک پارک هست به نام kugulu park که آخر هفته جوونها موقع عصر اونجا جمع می شوند و با هم عکس می گیرند و خوشگذرونی می کنند و ....
توی خیابان تونالی نبش خیابان bestekar یک صرافی هست بنام Ertan Doviz که ما دو بار اونجا change کردیم و با نرخ خیلی خوبی برامون تبدیل کرد و کارمزد هم نگرفت (اونموقع دلار رو با نرخ 1.58 و یورو رو با نرخ 2.18 تبدیل کرد). اکثر برندهای معروف که توی آنکامال هستند توی خیابون تونالی و میدون کیزیلای شعبه دارند و قیمتهاشون و اجناسشون مشابه هست و برای خرید میشه از همونجا خرید کرد و هزینه رفت و آمد اضافی نداد ولی اگر وقت داشتید دیدن آنکامال هم خالی از لطف نیست. مقبره آتاتورک هم اگر خواستید برید می تونید از میدان کیزیلای سوار متروی سبز بشید و ایستگاه سوم (تاندوان یا Tandogan ) پیاده بشید و 3-4 دقیقه پیاده برید. بعد از ورودی موزه، مینی بوس گذاشتند که بازدید کنندگان رو به داخل محوطه می بره. جلوی ایستگاه متروی tandogan نبش و ابتدای خیابون Anitkabir هم یک رستوران هست که غذاهای خیلی خوبه داره و قیمتش هم نسبتا مناسب تر از بقیه هست. در برگشت از مقبره می تونید امتحانش کنید. هوای آنکارا دارای تغییرات دمایی زیاد در طول شب و روز هست و از ظهر به بعد دمای هوا به شدت افت پیدا می کند. قبلا بعضی دوستان گفته بودند که بعضی تاکسی ها توی شهر می چرخونند که پول بیشتر بگیرند ولی ما به چنین چیزی برخورد نکردیم و چندین بار که مجبور شدیم تاکسی سوار بشویم از همون کوتاهترین مسیری که انتظار داشتیم رفت و مطابق تاکسی متر ازمون پول گرفت مگر مسیری که یکطرفه بود و یا نمیشد ازش رفت.

تشکر:
در پایان ببخشید که خیلی طولانی شد و حوصلتون سر رفت ولی سعی کردم تا جای ممکن جزییات رو بگم که چیزی از قلم نیافتد و لازم هست از این سایت و مسئولینش و همه دوستانی که اطلاعات و تجربیاتشون رو در اختیار ما گداشتند و بخصوص rayan عزیز به خاطر نکات ارزنده ای که به من گوشزد کردند تشکر و قدردانی کنم و آرزوی موفقیت برای همه دارم.






کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان