کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
دوستانی که با هم میرید مصاحبه تو سفرنامه هاتون اسم اونای دیگه رو هم بگید
چون فکر میکنم خوانندگان سایت با مقایسه سفرنامه هاتون و پیدا کردن موارد شباهت بهشون کمک میشه
تشکر کنندگان: najibi ، AmericanHamid ، Varrat
مقدمه
منم طبق وظیفه و چون خیلی از سفرنامه ها استفاده کردم . تقریبا تمام سفرنامه های 2010و2011را خوندم و چون سفرنامه های کامل رو بیشتر دوست داشتم سعی کردم کامل بنویسم و برای دوستانی که شاید حوصله خوندن همه را ندارند هم قسمت بندی کردم با شماره که هر کدام رو دوست دارید بخونید.
1-لاتاری 2- مهاجر سرا 3- نامه دوم 4-بلیط و هتل 5- کارت واکسن ومدیکال 6 – مدارک 7 –مصاحبه 8-برداشتهای شخصی


1-لاتاری
اولین بار که اسم لاتاری رو شنیدم حدود 15 سال پیش بود که باید یه برگه بود میخریدیم و بعد از پر کردن با پست میفرستادیم آمریکا . یکی دوباری این کارو کردم بعد هم که اینترنتی شد نمیدونم چند باری ثبت نام کردم یک بار هم پول دادم به یه وکیل در آمریکا که اون برام ثبت نام کنه گفتم شاید دستش خوب باشه که نبود .بعدش خودم برای همه فامیل فرمارو پر میکردم. تا اینکه پارسال اواسط خرداد بود که برادرم از اتاق کناری(خیلی تنبل تشریف دارند) . sms داد که یه نامه خارجی برات اومده .اصلا تو فکر لاتاری نبودم بعد که نامه رو باز کردم .باورم نمیشد. رویای 15 ساله من بود.
2- مهاجرسرا
وقتی از سایت فرمها رو دانلود کردم . نمیدونستم چطوری پرشون کنم این شد که در گوگل سرچیدم تا با مهاجرسرا آشنا شدم. باور نمیکردم که این سایت چقدر میتونه بهم کمک کنه از پرکردن فرمها بگیر . تا اینکه چگونه با ایمیل مراحل کارم رو با kcc پیگیری کنم و پیدا کردن متن ایمیلها . یا اینکه بدونم در دبی NMC ارزونترین بیمارستان هست و آشنا شدن با دوستان خوب وجدید.و...راستش من اینقدر سفرنامه ها و تجربیات بچه ها رو خونده بودم که هر جا میرفتم احساس غریبی نمیکردم و همه جا برام آشنا بود. حتی داخل سفارت احساس آرامش داشتم .
3-نامه دوم
من نامه دوم را از طریق پست دریافت نکردم و با ایمیل کپی ان را برام ارسال کردند که همون رو پرینت کردم و با خودم بردم . و در دبی که بودم روز قبل از مصاحبه از خونه تماس گرفتند که یه نامه برات اومده . که همون نامه دوم بود . وقتی برگشتم دیدم به تاریخ 19 اردیبهشت در پست اصفهان مهر خورده ولی یکماه بعد بدستم رسیده. اینم ازعجایب عصر تکنولوژی و سرعت
4- بلیط و هتل
من بلیط ایران ایر رو 25 اردیبهشت به قیمت 335هزار تومان خریدم و چون پرواز از اصفهان به دبی فقط روزهای دوشنبه و پنجشنبه بود . و مصاحبه من سه شنبه میشد. مجبور شدم با پرواز پنجشنبه یعنی 4 روز زودتر برم .که خوب هزینه زیادتر شد ولی در عوض یه کم به تفریح رسیدم . پرواز من ساعت 7 عصر بود که ساعت 5 فرودگاه بودم ولی متاسفانه هواپیما نقص فنی داشت و تا اومد آماده بشه و سوار بشیم شد ساعت 12 . و تا رسیدیم دبی متاسفانه بازم یک صف بزرگ بود برای اسکن چشم و تا اومدم بیرون از فرودگاه شد ساعت 4 صبح که چون دوستمون Amir78 قرار بود بیاد فرودگاه دبی که ایشون هم خیلی معطل شدند.که جا داره ازشون تشکر کنم .و هتل هم چون امیر آقا هتل سمیرا میس بودندقرار شد منم برم پیش ایشون که شد شبی 150درهم که با ناهار و صبحانه بود. و من چون اولین بار بود دبی میرفتم نمیتونم با دیگر هتلها مقایسه کنم وبگم بهتر بود یا بدتر.و برای برگشت هم از اژانسی که بلیط گرفتم گفتند چهار روز قبل از برگشت باید بلیط رو ریکانفرم کنم . که خوب برای رفت رو انجام دادم ولی برگشت رو چون مصاحبه سه شنبه بود و برگشتم هم پنج شنبه . روز چهار شنبه بود که شماره ایران ایر رو در دبی پیدا کردم و تماس گرفتم که جواب نمیدادند بعد . امیراقا از پدرشون در ایران خواستند که با آزانس در ایران تماس بگیرند و ریکانفرم کنند .که اونها هم گفته بودند.که دیگه نمیشه و پرواز پرشده و باید برم دفتر ایران ایر و یه پرواز دیگه پیدا کنم .که من چون پروازم ساعت صبح10.5 بود ساعت 8 رفتم فرودگاه دبی و وقتی بلیط رو دادم گفت که اسمت نیست و صبر کن بعد از 20 دقیقه یه نفر دیگه اومد .و اونم گفت اسمت نیست و بعد با رئیسشون مشورت کرد که اونم گفت اسمم رو وارد کنه و به خیر گذشت و تونستم با همون پرواز بیام اصفهان.
5-کارت واکسن ومدیکال
یک ماه قبل از پرواز رفتم برای کارت واکسن رفتم هلال احمر اصفهان . پرسید برای کجا و یکسری واکسن رو گفت باید بزنم که چند تا واکسنو خودشون زدند دوتا هم آدرس دکتر یرون دادند روز قبل از پرواز هم دو تا واکسن زدم و روز پرواز یعنی پنجشنبه صبح هم یک واکسن دیگه در هلال احمر زدم و کارتم رو هم تایید کردو چند تا مهر زد.و من کارتم رو پاستور تهران نبردم و نیازی هم نبود. یک هفته قبل از سفر از طریق سایت NMC یه قرار ملاقات برای شنبه تقاضا کردم . بعد با ایمیل هم برای شنبه تقاضا کردم که هر دو تاش رو جواب دادند با ایمیل برای شنبه و سایت برای یکشنبه بهم وقت دادند.منم چون جمعه دبی بودم شنبه صبح با پرینت ایمیل تاریخ نوبت که برای 8.5 صبح بود. که من 8 از هتل زدم بیرون و باتاکسی که تا اونجا شد 12 درهم رفتم NMC . من چون نقشه محل بیمارستان رو از توی سایتشون پرینت کرده بودم به راننده نشون دادم که اشتباه نره . 8:20 بود رسیدم به نگهبان دم در گفتم که اون اومد و بااسانسور مارو به مدیکال برد و تا دم باجه هم اومد و راهنمایی مون کرد. من ایمیل رو نشون دادم . و منشی هم نامه دوم را با کارت واکسیناسیون وپاسپورت و3 قطعه عکس ازم گرفت و یک شماره تلفن هم خواست که دادم . بعد نشستیم . تا صدامون بزنند. که در این بین با یک خانواده اصفهانی (مادرو دختر) که اونها هم با من از اصفهان اومده بودند.آشنا شدم که دختر سیتیزن بود و برای مادرش اقدام کرده بود که ملیکا خانم هم راهنماییشون میکرد.. بعد صدامون زدند برای آزمایش خون و بعد x-ray که آزمایش خون 50 درهم وعکس هم 125 درهم شد.نشستیم تا صدا مون کنند که من رو برای x-ray صدا زدند . که تعجب کردم رفتم داخل و دیدم چند نفری منتظر من هستند یه خانم هندی دوباره اومد و ازم عکس گرفت . و گفت ایرانی گفتم بله به فارسی گفت:نفس عمیق. یه نفس کشیدم . که گفت نفست رو نگهدار بعد گفت بیرون نرو همونجا نشستم . بعد از چند دقیقه اومد و گفت اوکی هست . پرسیدم مشکلی ندارم گفت نه .خیلم راحت شد چون خیلی نگران شدم شاید مشکلی داشته بودم ونمیدونستم. منم فهمیدم باید نفسم رو نگه میداشتم برا همین عکسشون خراب شده بود..( اولین بارم بود عکس میگرفتم). دوباره رفتم سالن نشستم . خیلی زمان برد تا دوباره صدامون کنند.که توی سالن هم پر بود از ایرانی که همه برای سفارت اومده بودند.همه هم خانوادگی . بعد صدام کرد برای فشار خون . وزن .قد و معاینه چشم . که زمان معاینه چشم یه خانم مسن ایرانی قبل از من بود که هر چی ازش سوال میکرد میگفت بالا که .پرستار از من خواست بهش بگم بادستش جهت رو نشون بده . بعد از آزمایشات نوبت دکتر شد که پرسید آبله مرغی که گفتم گرفتم . بعد یه سوال انگلیسی پرسید گفتم نفهمیدم . که یک لیست از بیماریها رو به فارسی شروع کرد به خوندن و منم نه گفتن که دیدم قبل از اینکه من نه بگم اون خودش تیک میزنه و به من هم توجهی نداره.بعد گفت برو روی تخت بشین که اومد شکم و پشت را معاینه کرد و سپس گفت روی تخت دراز بکش .که همزمان دیدم پرستار به ظاهر کره یا چینی یه پرده آورد و کشید دور تخت . و بقیه شو شرمنده بدلیل قوانین سایت سانسور میشود. بعد تاریخ مصاحبه رو پرسید گفتم سه شنبه گفت چون سه شنبه مصاحبه داری به فارسی گفت پس فردا ساعت 10 بیا . و هیچ واکسنی هم بهم نزد چون همشو اصفهان زده بودم . بعد خانم پرستار تا باجه همراهم اومد و یه چیزی گفت که اونم بهم گفت 250 درهم بده .
برای گرفتن جواب آزمایش دوشنبه با امیر آقا که روز آزمایش هم همراهم بود با تاکسی رفتیم NMC دوباره من نقشه رو نشون دادم و گفتم NMC که اونم راه افتاد بعد دیدم جاهای عجیبی میره بعد از مدتی یه NMC رو اون طرف خیابون نشون داد و گفت اینجاست که گفتیم اینجا نیست و دوباره نقشه رو نشون دادم و گفتم خیابان صلاح الدین که تا برگشت تاکسیمتر هم شماره می انداخت شد 35 درهم که تقریبا سه برابر شد که زرنگی کردفاکتور هم بهمون نداد کد ماشینشو برداشتیم ولی حوصله پیگیری هم نداشتیم. بعد رفتم جواب آزمایش رو گرفتم که دو تا پاکت دادو سفارش کرد بازش نکنم. و یه کاغذ هم داد که واکسنها رو نوشته بودودو تا تاریخ واکسن بود که گفت بعدا بزنم.
6- مدارک
یک ماه قبل از مصاحبه من مدارکم رو دادم برای ترجمه . و هیچ کدوم رو هم به تایید دادگستری نرسوندم و فقط مهر دارالترجمه روش خورد. و حتی یکی دوتاش رو هم روز قبل از پرواز رفتم گرفتم . از هر کدام دوسری کپی هم گرفتم . از توی سایت تاپیک "مدارک مورد نیاز برای هر مرحله لاتاری" از لیستی که بچه ها زحمت کشیده بودند.یک پرینت گرفتم و چند بار همه رو چک کردم که فراموش نکنم . عکس رو هم روز قبل از پرواز گرفتم و با خودم عکس ترو تازه بردم که بهونه نیارند. ومن چون دیپلم کاردانش داشتم و دانشجو هم بودم ولی فقط 3 ترم خونده بودم هیچ مدرک دانشگاهی هم نداشتم پس کارت دانشجویی . گواهی اشتغال به تحصیل و ریز نمرات رو دادم ترجمه . و سابقه کار هم گرفتم که اگر با مدرک تحصیلی به مشکل برخوردم ارایه بدم . که خوشبختانه احتیاجی نبود.
7-مصاحبه
مصاحبه من سه شنبه 14 june بود.روز قبل از مصاحبه توی لابی بودم که یه خانم ایرانی اومد و به یکی از لیدر ها گفت میخام برم سفارت ابو ظبی که اونم منو نشون داد و گفت این آقا هم میخاد بره که قرار شد یک ماشین بگیریم باهم بریم که اون خانم با مادرشون بودند که مشهدی بودندو دخترشون در آمریکا برای مادرش اقدام کرده بود و ما 3 نفر قرار شد 400 درهم با هم بدیم که نفری 135 درهم شد. و شب قبل ازمصاحبه من یک کیف مدارکی که امیر آقا گرفته بود رو غرض گرفتم که برای مدارک عالی بود حدود ده قسمت داشت منم تا ساعت 2 شب بیدار بودم و تمام مدارک رو به ترتیب و جداجدا توی کیف چیدم . تا هر مدرکی رو خواست سریع پیدا کنم .2 خوابیدم 4 هم بیدا رشدم یه دوش گرفتم .و ساعت 5 هم بود با خانم راننده مژگان خانم به سوی ابوظبی حرکت کردیم . لباس هم همه اصرار میکردند که کت و شلوار بپوشم .که چون من کتو شلوار دوست ندارم و احساس راحتی نمیکن با یک تیشرت و شلوار جین رفتم سفارت و برعکس دوستانی که میگند باید لباس رسمی باشه من هیچ برخوردبدی ندیدم و اصلا احساس نکردم که به دلیل لباسم نگاه متفاوتی با من دارند. ساعت 7 جلوی سفارت بودیم که 10 نفری زودتر از ما بودند در صف سمت چپ که برای مهاجرتیها بود نشستیم تا اینکه ساعت 8 افسر هندییه اومد و نامه دوم و پاسپورتا رو چک میکرد. و میگفت بریم داخل که به اون خانم مشهدی اجازه ندادند داخل بشه و مادر پیرشون تنها رفت داخل که از من خواستند مواظب مادرشون باشم. که اول چک کردن وسایل و بعد یک سالن انتظار و بعد از سالن انتظار هم شمشادهای معروف و بعد شماره گرفتن .( که شب قبل به رایان عزیز فکر میکردم که یه رتبه به من دادند و شماره شانسشون 7 رو تقدیمم کردند. و با خودم گفتم شماره 7 به من میخوره که همین هم شد اون خانم مشهدی 6 و من با شماره 7 به یاد رایان وارد سالن شدم.) نشستیم تا یکی یکی شماره هارو صدا میزدند. اول برای گرفتن مدارک یک خانمی بود که خیلی خوب فارسی حرف میزد اول نامه دوم وپاسپورت رو گرفت . رفت و داخل یک کشو پرونده من رو آورد .گفت شناسنامه که من اصلی رو دادم گفت: نه فقط ترجمه ها رو بده .دوقطعه عکس وبعد مدارک تحصیلی رو گرفت و کپی پاسپورت رو هم خواست من از همه صفحات گرفته بودم که فقط صفحه اول رو برداشت و بقیه رو پس داد.بعد از اسپانسر پرسید گفتم ندارم . بعد از کار دولتی سوال کرد که گفتم نچ ابدا . سربازی رو هم گفتم رفتم که مدارکش رو هم نخواست .بعد یه فیش داد گفت برو پرداخت کن و برگرد که منم 819 دلار رو خرده آماده کرده بودم تحویل دادم و دوباره با فیش پیش خانم اولی برگشتم که اونم با پاسپورت فیش رو پس داد و گفت بشین . بعدصدا کردند برای انگشت نگاری که گفت میتونی انگلیسی صحبت کنی منم گفتم بله که با دستش نشون میداد چیکار کنم و دوبار نشستم .که یکی از نگهبانا اومد گفت اگر انگشت نگاری تموم شد برید جلوی سالن بشینید برای مصاحبه که منم به مادر بزرگ مشهدی گفتم بیایندبریم جلو که نگهبانه از اینکه میدید همش کمکش میکنم ازم تشکر کرد.همینطور که رد میشدم چشمم به جمال خانم تپل آمریکایی هم روشن شد. تا بی نصیب از سفارت خارج نشم.مصاحبه من با یک خانم محجبه و کمی سیه چرده بود. که خیلی هم مهربون بود ازم پرسید انگلیسی صحبت میکنم که گفتم بله .( با خودم گفتم اگر انگلیسی صحبت کنم به اعتماد به نفسم کمک میکنه که همینطور هم بود) انگلیسیم زیاد خوب نیست ولی تونستم راحت باهاش صحبت کنم هرجایی گیر میکردم دوباره میگفت. اول اسمم رو پرسید. بعد فامیلیم رو . وبعد چون من در فرمها آدرس آمریکا ننوشته بودم ازم یک آدرس خواست که نوشتم . سپس از کار دولتی سوال کرد گه گفتم نه . از سربازی خیلی سوال پرسید که چه نیرویی بودم که گفتم دریایی بعد رده رو میخواست که چیکاره بودم گفتم به خدا یه سرباز عادی بودم . بعد از اسپانسر پرسید . که گفتم ندارم مدارک مالی رو خواست بهش دادم ( یک سند خانه یک سند ماشین و 27 میلیون موجودی حساب ) بعد پرسید آمریکا کجا میخای بری گفتم کالیفرنیا بعد اسم شهر رو پرسید.بعد در مورد کار که میخوای چیکار کنی . ایا کا ر پیدا کردی یا نه که شغلم رو گفتم و گفتم توی اینترنت زیاد سرچیدم ولی اینکه پیدا کنم نه . بعد هم برگه ها رو داد که امضا کنم . رفت از پشت سرش یک برگه آبی اورد . و گفت توی سایت سر بزن پرسیدم چند روز طول میکشه . اینقدر تند حرف زد که هیچشی نفهمیدم . منم تشکر کردم و اومدم بیرون که خوشبختانه اون دوتا مادر اصفهانی و مشهدی هر دو ویزا گرفتند . و بیرون سفارت هم افتخار زیارت sare عزیز رو پیدا کردم که میدونستم مصاحبه دارند ولی بعداز مصاحبه دیدمشون که ایشون هم برگه آبی گرفتند.به همراه خانمشون.
8-برداشتهای شخصی
1. کارت واکسن رو من به تایید پاستور نرسوندم مشکلی هم پیش نیومد و حتی یک دونه واکسن هم به من نزدند
2. هیچ مدرکی رو من به تایید دادگستری یا وزارت خارجه نرسوندم و فقط با مهر دارالترجه تحویل دادم
3. من بالباس عادی تی شرت و شلوار جین بودم چون در این لباس راحتترم و فکر میکنم شما با هر لباسی که مناسب اجتماع باشه میتونید برید مصاحبه.لباسی بپوشید که احساس ارامش داشته باشید.
پایان نامه
قصه ما به سر رسید American hamid به ویزا نرسید.
رفتیم بالا سایت بود اومدیم پایین سفارت بود قصه ما کلیر پر اظطراب بود.


با سلام به تمام دوستان

فايل pdf شده سفرنامهاي ابوظبي آپدیت شد. تاريخ :31/3/90

To Wounds From One[font=Arial][/font]
تشکر کنندگان: elena ، yousef156 ، najibi ، AmericanHamid ، gadfly ، obama ، A.K ، mim
دوستان سلام صدای ما رو از هتل الفت ابوظبی میشنوید. ما الان تازه برگشتیم هتل از مصاحبه. شماره مون ۱ بود و اولین نفری بودیم که مصاحبه شدیم. برگه زیبای ابی رو به من و همسرم دادند.Big Grin برنده اصلی من بودم که نه شغل دولتی داشتم رشته تحصیلیم هم زبان انگلیسی بود.همسرم هم رشته تحصیلی ش حساس نبود سربازی هم معاف شده بود شغل دولتی هم هیچ وقت نداشته. .برگشتم سفرنامه مون رو تقدیم میکنیم.
تشکر کنندگان: naeiji1974 ، alisarshar ، sare ، AmericanHamid ، zohreh36 ، Hornet ، elena ، coming soon ، farnaz82 ، Linspire ، free_free ، drmahmoodi ، gadfly ، aghdam ، clear ، jilibo ، A.K ، mim
(2011-06-21 ساعت 10:14)najibi نوشته:  دوستان سلام صدای ما رو از هتل الفت ابوظبی میشنوید. ما الان تازه برگشتیم هتل از مصاحبه. شماره مون ۱ بود و اولین نفری بودیم که مصاحبه شدیم. برگه زیبای ابی رو به من و همسرم دادند.Big Grin برنده اصلی من بودم که نه شغل دولتی داشتم رشته تحصیلیم هم زبان انگلیسی بود.همسرم هم رشته تحصیلی ش حساس نبود سربازی هم معاف شده بود شغل دولتی هم هیچ وقت نداشته. .برگشتم سفرنامه مون رو تقدیم میکنیم.

تبريك گرم و صميمي ما را از ايران به شما تقديم ميكنم انشاا.. با ويزاي پررنگ برگرديد
2011AS14706

[font=Times New Roman]باور روز برای گذر از شب کافیســـــــــت.....[/font]

به امید فردا
تشکر کنندگان: najibi ، Hornet ، coming soon ، farnaz82 ، free_free
دوستان یه سئوال
یکی از اقوام در میزوری دانشجوست و حقوق هم دریافت می کنه ایشون فرم مالیات "افراد خارجی غیر مقیم" رو سالیانه پر میکنه "Nonresident Alien Tax Return" ایشون می تونه اسپانسر بشه؟
حدود 2-3 سالی هم هست که ایشون اونجاست
تشکر کنندگان: Nuaboguigiots
(2011-06-21 ساعت 10:48)ardavan2535 نوشته:  دوستان یه سئوال
یکی از اقوام در میزوری دانشجوست و حقوق هم دریافت می کنه ایشون فرم مالیات "افراد خارجی غیر مقیم" رو سالیانه پر میکنه "Nonresident Alien Tax Return" ایشون می تونه اسپانسر بشه؟
حدود 2-3 سالی هم هست که ایشون اونجاست

دوست عزيز چند نكته قابل توجه است:
1- مشخصات كيس و سفارت خود را وارد كنيد تا موقعيت شما مشخص شود.
2- نميدونم چه تنظيماتي انجام داده ايد كه نه ايميل و نه پيغام خصوصي نميشه براتون فرستاد
3- سئوالات خود را در تاپيك مربوطه مطرح كنيد

با تشكر
2011AS14706

[font=Times New Roman]باور روز برای گذر از شب کافیســـــــــت.....[/font]

به امید فردا
تشکر کنندگان: najibi ، zohreh36 ، Hornet ، farnaz82 ، free_free ، vahidvm60 ، aghdam
(2011-06-21 ساعت 10:14)najibi نوشته:  دوستان سلام صدای ما رو از هتل الفت ابوظبی میشنوید. ما الان تازه برگشتیم هتل از مصاحبه. شماره مون ۱ بود و اولین نفری بودیم که مصاحبه شدیم. برگه زیبای ابی رو به من و همسرم دادند.Big Grin برنده اصلی من بودم که نه شغل دولتی داشتم رشته تحصیلیم هم زبان انگلیسی بود.همسرم هم رشته تحصیلی ش حساس نبود سربازی هم معاف شده بود شغل دولتی هم هیچ وقت نداشته. .برگشتم سفرنامه مون رو تقدیم میکنیم.

سلام دوست عزیز،تبریک که مصاحبه رو به سلامت پشت سر گذاشتید انشالله که هرچه زودترکلیر بشید ،باورتون میشه من از دیروز همش تو فکر شما بودم و واستون دعا میکردم که با دست پر برگردید و امروز منتظر دیدن هوراتون در سایت بودم اما ایشالا که به زودی یک هورای بزرگ در این سایت مینویسید،خوش و خرم باشید Smile
شماره کیس:2011as10000
تاریخ نامه قبولی :May 18th,2010
تاریخ کارنت شدن کیس:November
تاریخ دریافت نامه دوم : Nov 1st,2010
تاریخ مصاحبه : Dec 19th,2010
دریافت کلیرنس:همسرم Jan4th, خودم(حدودا 9ماه طول کشید)August 16th.
تاریخ مهاجرت:February 1st
تشکر کنندگان: coming soon ، free_free ، najibi ، aghdam
يك سئوال الان كه برگه آبيو بهم دادن و توي اون فقط اسم منو زدن و در انتهاي شماره كيس 1 خورده يعني اينكه فقط من كلير خوردم ديگه و همسرم و دخترم مشكلي ندارند؟
2011AS14706

[font=Times New Roman]باور روز برای گذر از شب کافیســـــــــت.....[/font]

به امید فردا
تشکر کنندگان: coming soon ، Hornet
(2011-06-21 ساعت 10:14)najibi نوشته:  دوستان سلام صدای ما رو از هتل الفت ابوظبی میشنوید. ما الان تازه برگشتیم هتل از مصاحبه. شماره مون ۱ بود و اولین نفری بودیم که مصاحبه شدیم. برگه زیبای ابی رو به من و همسرم دادند.Big Grin برنده اصلی من بودم که نه شغل دولتی داشتم رشته تحصیلیم هم زبان انگلیسی بود.همسرم هم رشته تحصیلی ش حساس نبود سربازی هم معاف شده بود شغل دولتی هم هیچ وقت نداشته. .برگشتم سفرنامه مون رو تقدیم میکنیم.

تبريييككككك فراوان
شماره کیس: 2011AS25xxx
اطلاعات كامل كيس

انتشار انرژي منفي در اين مكان ممنوع است، حتي براي شما دوست عزيز
تشکر کنندگان: alisarshar ، coming soon ، sare ، najibi ، zohreh36
(2011-06-21 ساعت 13:31)naeiji1974 نوشته:  
(2011-06-21 ساعت 13:19)alisarshar نوشته:  يك سئوال الان كه برگه آبيو بهم دادن و توي اون فقط اسم منو زدن و در انتهاي شماره كيس 1 خورده يعني اينكه فقط من كلير خوردم ديگه و همسرم و دخترم مشكلي ندارند؟
بله . فقط شما مورد داشتيBig Grin مثل من .
خانم و فرزندت ويزاشون آماده هست البته بشرطي كه ويزاي خودت هم بياد.

میاد حتما چون علی آقا کارش خیلی خیلی درست است Wink
برنده خوش شانس ۲۰۱۱
دریافت ویزا:یک ضرب Cool
تشکر کنندگان: alisarshar ، sare ، najibi ، Hornet ، vahidvm60
دوستان فکر میکنم ما دیگه از بی موردی کلیرنس خوردیم.چون دیدن هیچی نیست که بخوان گیر بدن گفتن اگه یهو ویزا بگیرند واسه قلبشون خوب نیست. Big Grin
تشکر کنندگان: Hornet ، yousef156 ، gadfly ، soniarazmi ، sare ، coming soon ، AmericanHamid ، hamed_gh ، vahidvm60 ، aghdam ، samadi2050
خوب سلام بر همه دوستان عزیز. اینم سفرنامه بنده که خدمت همه دوستان گل تقدیم میشه.شاید یه کم تکراری باشه ولی خوندن سفرنامه های بقیه به ما خیلی کمک کرد که هیچ وقت, هیچ جا در طول سفرمون غافلگیر نشیم یا تو دردسر نیفتیم.ما صبح روز شنبه ۱۸ جون با ایران ایر پرواز کردیم به سمت دوبی. هزینه بلیت و ویزا و هتل واسه ۲ نفرمون شدتقریبا ۱ ملیون و سیصد البته واسه ۲ شب هتل. وقتی رسیدیم رفتیم هتل مونپیک دیرهmovenpick که هتل ۵ ستاره و خیلی هتل خوبی هم هست و اینکهاز انجا تا nmc اگه بخاید میتونید پیاده برید که تو ان هوای گرم خیلی سخته ولی با تاکسی ۱۰ تا ۱۲ درهم میشه. یه استراحت کردیم و رفتیم nmc.اونجا خیلی شلوغ بود با اینکه به ما گفته بودن ۵ بیاید ما ۳.۳۰ انجا بودیم اما حول و حوش ۵.۳۰ کارمون تازه رسید به آخرین مرحله یعنی آزمایش خون. اول پرستاره که یه خانم هندیه خوش اخلاق بود قد و وزن و فشار خون رو میگیره بعد دوباره هدایت میشین به سالن انتظار حالا کو تا دکتر شوکولا برسهShy. دکتر شوکلا هم یه چک لیست داره که اسم بیماری ها رو نوشته و از شما میپرسه که آیا هیچ وقت سابقه هیچ کدوم از اینا رو دارید یا نه. تو همین حین یه ماجرای جالب هم پیش امد. همین طورکه داشت با اون لهجه جالب هندی انگلیسی میخوند و ما ها no میگفتیم رسیدیم به leporsey شک کرد که آیا ما میدونیم یعنی چی؟ پرسید اینی که الان گفتم یعنی چی؟ من سریع گفتم جذام. که خیلی حال کرد. بعد از ان هم پرده تخت معاینه رو کشید و شروع کرد به معاینه آقای همسر. واسه معاینه خانم ها هم قسمت هاییش رو میده به یه خانوم پرستاری که دستیار ش هست. پس خانوم ها میبینید که جای نگرانی وجود نداره. بعداز معاینه رفتیم واسه ایکس ری و آزمایش خون. القصه... به ما گفتن صبح دو شنبه جواب ها آماده هست که ما هم چون مصاحبه ۳ شنبه بود و وقت داشتیم گفتیم اکی, ولی عصریکشنبه هم جواب آماده بود. ۲ شنبه ساعت ۱۲ ظهر از هتل رفتیم به سمت ابو ذبی. ترمینال اتوبوس های ابوظبی در خیابان الغبیبه بر دوبی هست که شما رو با اتوبوس های بسیار مراتب،تمیز و خنک با نفری ۲۰ درهم میبره ابوظبی. حدود ۲ ساعت هم تو راه هستید. انجا ورودی شهرروبه روی کارفور پیاده شدیم .چون میخاستیم واسه ناهار خرید کنیم ۵ درهم دادیم به یه تاکسی ما رو برد انور اتوبان جلوی کارفور. از انجا رفتیم هتل الافت aloftکه با سفارت پیاده ۱۰ دقیقه راهه ولی چون هوا خیلی گرم بود ما همش تاکسی میگرفتیم. اما اگه ورزشکار باشی و به هوای گرم عادت داشته باشی راحت میتونی بری سفارت. اگه کسی خواست اینجوری بره پیغام بده که راهنمایی کنم که مثل ما یه کم زیادی راه نره شاکی بشه. صبح سه شنبه ساعت ۶.۲۰ دم در سفارت بودیم.اولین نفر بودیم و بعد از ما آقای صمدی با خانواده به همراه خانم ملیکا رسیدند. یه آقای دیگه هم بود که نمیدونم از اعضای مهاجرسرا باشه یا نه که اون هم ظاهرا با خانم ملیکا آماده بود. حدود ساعت ۷.۴۵ در سفارت رو بازکردند،بازرسی بدنی, تحویل کیف و موبایل و بعدش هم داخل ساختمان سفارت شدیم. یه خانومی که محجبه بود ما رو صدا کرد رفتیم روبه روی باجه. گفت مدارک رو همون جور که میگم به من تحویل بدید. کارت ملی رو و کارت معافیت همسرم رو که اصلا نخواست ولی ما دادیم . همسر من ۲ تا پاسپورت قدیم و جدید داره که من هر چی گفتم کپی قدیمی رو هم بگیره نگرفت و گفت لازم نیست. به اصل ترجمه هاهم کار نداشت و صراحتا گفت کپی ترجمه رو بدید چون بهتون برنمیگردونیم. با اصل هم هیچ تطابقی نداد. این خانم از من پرسید که آیا تا به حال برای دولت کار کردی؟همسرت چطور؟ انجائی که کار میکنید دولتیه؟ که ما شگفت زاده شدیم چون هنوز پول رو پرداخت نکرده بودیم و ظاهرا کار مصاحبه رو اون انجام نمیداد! به هر حال بعد از این پرسش و پاسخ و گرفتن مدارک گفت برید پول رو بریزید قبض رو بیارید و منتظر بشینید صداتون کنند. ۵ دقیقه نشده بود که رفتیم واسه مصاحبه. یه خانم نسبتا توپول سفید آمریکائی و بد اخلاق! از انجائی که من تاریخ ازدواجمون رو یه اشتباه کوچیک تو وارد کردنش کرده بودم قبل از اینکه بگه دست راست رو بیارید بالا واز این داستان ها گفتم برگه رو بدید اصلاح کنم. یه خورده قاطی کرد و گفت چرا به همونی که مدارک رو بهش تحویل دادین نگفتین و حالا هم این فرم, ولی بشینید اصلاح کنید هر وقت کارتون تموم شد بیاین تامنم به مصاحبه های دیگهم برسم. منم سریع یه ۲۰۰۴ رو به چشم بر هم زدنی کردم ۲۰۰۳ و گفتم بگیر خانم اینکه ناراحتی ندارهTongue. خلاصه همون طور که پرونده رو ورق میزد پرسید کجا تو امریکا میخاین برین؟ چرا اونجا؟ کی میرید؟ ما گفتیم تا ۲-۳ ماه آینده که گفت خونه تون رو گذاشتین واسه فروش که آقای همسر گفتند خیر. هر موقع شما ویزا بدین فوری میشه اینکارو کرد. اصلا نپرسید که حالا شما شغلتون دولتی هست یا نه؟ فقط از همسرم پرسید که این شرکتی که توش کار میکنی مال خودته یا نه؟ بعدش هم رفت و ۲ تا کاغذ ابی ناز واسمون آورد و گفت از نظر من مدارکتون مشکلی نداره ولی پرونده شما به برسی بیشتری نیاز داره. این بررسی از ۱ ماه تا ماه ها طول میکشه و اگه ویزاتون تا ۰ ۲ سپتامبرنیامد پرونده باطل میشود.که بنده هنوز در عجبم چرا گفت ۲۰ سپتامبر؟! به هر صورت من و همسرم با چهره ای به ظاهرا خندان ولی از درون ..Sad آمدیم بیرون سفارت و برگشتیم هتل. توی راه با خودمون گفتیم کاش بیشتر اصرارمیکردیم که یه کپی از پاس قدیمی همسرم رو بگیرند توی پرونده بگذارند .این شد که دوباره ۳ ساعت بعد رفتیم دم سفارت و گفتیم آقا اینو از ما بگیرید سنگینی میکنهWink.لازم به ذکره که توش ویزاهای گوناگون از چین گرفته تا روسیه و اروپا هم هست. از خوش شانسی یا بد شانسی نگرفتند و گفتند سفارت تعطیله برید ۵ شنبه بیاید. حالا من نمیدونم آیا کار درستیه که این کپی رو بفر ستم یا نه. چون میترسم فکر کنند ما چیزی رو قا یم کردیم یا این موضوع پرونده من رو ناقص کنه.لطفا اگه کسی میدونه راهنمائی کنه. .
به هر حال امیدوارم از سفر نامه بنده هم استفاده کنید و هممون به زودی زود ویزامون رو دریافت کنیم. لازمه بگم که کار من و همسرم هیچ وقت دولتی نبوده،همسرم معاف شده و رشته هیچ کدوممون هم فنی یا پزشکی نیست...
راستی دوستان چندتانکته دیگه که توی سفر من پیش امد:
۱. با توجه به اینکه توی فایل آمادگی برای مصاحبه سفارت ابوظبی عکس ۳.۵*۴ سه رخ خواسته بودند ما هم علاوه بر عکس های ۵ در ۵ و ۶*۴ که واسه مدیکال برده بودم از این سایز عکس هم با همون مشخصات مورد نظر گرفته با بردیم.ولی واسه مصاحبه وقتی ۳.۵*۴ رو بهش نشون دادم گفت همون ۵*۵ رو بده.
۲. علاوه بر سوالاتی که تو سفرنامه بهشون اشاره کردم چند تا سوال دیگه هم خانم آمریکائی افسر پرسید مثل
آیا انجا میخای کار کنی؟ چه کاری؟ دنبال کار هم گشتی؟ اینجا که میخای بری آشنا هم داری؟
اگه چیز دیگه ای یادم آمد حتما دوستان رو در جریان میزارمBig Grin.
تشکر کنندگان: kamranjon ، نگار 65 ، Ali Sepehr ، alisarshar ، nastaran86 ، obama ، Hornet ، tanya ، aghdam ، yousef156 ، naeiji1974 ، sunrise ، Goodie ، free_free ، samadi2050 ، jilibo ، User ، bita-p ، DLT ، A.K ، ravian ، GreenRoad
سفرنامه خيلي خوبي بود و تشكر زياد . چند نكته:
1- اون خانم آمريكايي توپوله به هر كي يه تاريخ ميگه به من گفت تا 15 سپتامبر
2- اصلا نگران گرفتن پاس قديمتون نباشين چون از منم نه كارت ملي نه كارت پايان خدمت و نه پاس قبليو نخواست
3-سر تاكسي خيلي شانس آوردين چون ما هر جا كه سوار ميشديم كمترين دريافتيشون 10 درهم بود حتي اگر تاكسيمتر كمتر مينداخت
4-يه نكته اي كه برخورد كردم خانم آمركاييه به من گفت از 3هفته ديگه چك كنيد و ممكنه بيشتر طول بكشه در صورتيكه تو فرمها نوشته از 2هفته بعد از اينترويو اين كاررو انجام بدين و به شما گفتن ممكنه 1 ماه به بالا طول بكشه . به نظر من همون زماني كه حداقل اعلام ميكنه طول ميكشه تا كلير بياد.
5- بازم تبريك ميگم و اميدوارم كه هر چه سريعتر كلير جفتتون بياد.

(2011-06-22 ساعت 16:07)najibi نوشته:  خوب سلام بر همه دوستان عزیز. اینم سفرنامه بنده که خدمت همه دوستان گل تقدیم میشه.شاید یه کم تکراری باشه ولی خوندن سفرنامه های بقیه به ما خیلی کمک کرد که هیچ وقت, هیچ جا در طول سفرمون غافلگیر نشیم یا تو دردسر نیفتیم.ما صبح روز شنبه ۱۸ جون با ایران ایر پرواز کردیم به سمت دوبی. هزینه بلیت و ویزا و هتل واسه ۲ نفرمون شدتقریبا ۱ ملیون و سیصد البته واسه ۲ شب هتل. وقتی رسیدیم رفتیم ...........

2011AS14706

[font=Times New Roman]باور روز برای گذر از شب کافیســـــــــت.....[/font]

به امید فردا
تشکر کنندگان: najibi ، Hornet ، A.K
[quote='alisarshar' pid='114629' dateline='1308744405']
سفرنامه خيلي خوبي بود و تشكر زياد . چند نكته:
1- اون خانم آمريكايي توپوله به هر كي يه تاريخ ميگه به من گفت تا 15 سپتامبر
2- اصلا نگران گرفتن پاس قديمتون نباشين چون از منم نه كارت ملي نه كارت پايان خدمت و نه پاس قبليو نخواست
3-سر تاكسي خيلي شانس آوردين چون ما هر جا كه سوار ميشديم كمترين دريافتيشون 10 درهم بود حتي اگر تاكسيمتر كمتر مينداخت
4-يه نكته اي كه برخورد كردم خانم آمركاييه به من گفت از 3هفته ديگه چك كنيد و ممكنه بيشتر طول بكشه در صورتيكه تو فرمها نوشته از 2هفته بعد از اينترويو اين كاررو انجام بدين و به شما گفتن ممكنه 1 ماه به بالا طول بكشه . به نظر من همون زماني كه حداقل اعلام ميكنه طول ميكشه تا كلير بياد.
5- بازم تبريك ميگم و اميدوارم كه هر چه سريعتر كلير جفتتون بياد.

[quote='najibi' pid='114622' dateline='1308742651']

خیلی ممنون از نکاتی که اشاره کردید. تو دوبی همین طوریه یعنی حد اقل ورودی ۱۰ درهمه حتی اگه کرایه کمتر شده باشه اما ابوظبی بارها ما کمتر از ۱۰ درهم دادیم.راستی۲ تا سوال :
1. میشه لطفا دقیقا بگید به چه فرمتی کیس نامبرتون رو وارد میکنید؟
2.مگه شما برنده اصلی نبودید که کارت خدمت رو نخواستند؟
تشکر کنندگان: A.K




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان