کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
دیدگاه های آرش در مورد آمریکا
آرش جان منم باهات كاملاً موافقم

اگر خاطرتون باشه توي يكي از پستهام درباره موضوع آزادي و قانون يك توضيح كوچيكي دادم و از آرش ممنونم كه با توضيحات كامل و جامعش نظرات من رو تائيد كرد .
----------------------
Xman جان مگه تو چه شهري زندگي ميكني ؟ آخه شهري كه منم توش هستم دقيقاً همچين وضعيتي داره . پدر خودم توي همچين خونه هاي سازماني زندگي مي كنه . البته اينجا هنوز اون ديوارهاي گياهي رو خراب نكردن و ميشه گهگاهي توي حياط خونه نشت و از طبيعت لذت برد . البته اين تا 1 سال ديگه بيشتر نيست چون پدرم داره بازنشسته ميشه Sad.

خلاصه همه ما ميدونيم روز به روز داره از اون معيارهايي كه براي آزادي داريم دورتر ميشيم و مردم دارن محدودتر ميشن

من كه هنوز تجربه زندگي در آمريكا رو نداشتم ولي ميدونم انتظاري كه من از آزادي دارم با اون چيزي كه در اونجا هست مطابقت مي كنه چون من يكهو بفكر مهاجرت نيافتادم و يا بخاطر فشار از موضوعي يا فرار از مساله اي به اين فكر افتاده باشم بلكه چندين ساله كه دارم راجع به اين موضوع تحقيق مي كنم و امسال ديگه وضعيت خودم رو مناسب ديدم براي اقدام كردن . كه انشالله موفق هم ميشم و به اون معيارهايي مدنظرم هست ميرسم
به امید دیدار در سرزمین موعود
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، Monica ، rs232 ، lexington ، hvm ، Xman ، maaref ، batis2010 ، Hediyeh ، امیر مهاجر ، shkhmo ، HAZARA ، mohammadrezah ، alirezanz ، jsmlz
آرش جان ممنونم از مطلب خیلی خوبت .
این که گفتی همه آزادند و وقتی که دو نفر آزادی هاشون بواسطه ی قانون محدود میشه را میشه یک جمله ی بسیار زیبا در مورد اون گفت :
هرکس آزاد است هر کاری که می خواهد بکند به شرطی که به آزادی های دیگران تجاوز نکند ، حدود تجاوز به آزادی دیگران را قانون معین می کند.
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
وقتی روان فرد سالم باشه و در سیاهچاله های روانش مار و عقرب زندونی نباشند (روانشناسها به این سیاهچاله میگویند shado) دیوار چندان کارآیی نداره
نه دوستانت میآیند که فضولی کنند و نه شما دوست نداری که بیایند .
اونها میآیند که با هم حال کنید و اگه حس کنند که حال نداری بی دلخوری راهشون رو میکشند و میروند
پس همه چیز تقریبا روتینه
اما اینجا شخص فرد گرا در میان انبوه دوستان جامعه گرا چه خواهد کرد؟
اگه کسی بیاد پیشش نمیخواهد که حال کنند بلکه فقط میخواهد حال کند و برایش مهم نیست که فرد دیگر حالش خوش هست یا نه
پس اینجا فرد گرا بودن خیلی سخت است
و آنجا جامعه گرا بودن

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
دیشب دیر وقت بود که یادم افتاد باید یک چیزی را حتما به اداره ببرم. برای همین به خودم گفتم که بهترین کار این است که آن را همین الآن داخل ماشینم بگذارم. وقتی وارد حیاط شدم با تعجب فراوان دیدم که دارد برف می آید! این پدیده اینجا بسیار عجیب است و کمتر پیش می آید که دمای هوا به زیر صفر برسد. من همخانه ام و دوستش را صدا کردم و آنها هم از دیدن برف بسیار ذوق زده شدند. دخترش را هم از خواب بیدار کرد که بارش برف را ببینید. امروز صبح هم که سر کارم می آمدم تپه های جنگلی اطراف خانه مان پوشیده از برف بود که منظره بسیار زیبا و نادری را بوجود آورده بود.

من وقتی کوچک بودم عاشق برف بودم. یادم می آید که همیشه شبهای برفی, پشت شیشه بخار گرفته خانه کوچکمان در نظام آباد می نشستم و دعا می کردم که آنقدر برف بیاید تا فردا مدرسه ها تعطیل شود. صبح فردای آن شب هم اولین چیزی که پس از باز کردن چشمهایم میدیدم, لبه دیوار آجری حیاطمان بود تا ببینم چقدر برف روی آن نشسته است. وقتی مادربزرگم که همیشه جارو و خاک انداز دستش بود می گفت که بخواب امروز مدرسه ها تعطیل است, انگار که تمام شادیهای دنیا را به من داده اند. البته من دیگر خوابم نمی برد و پشت پنجره می ایستادم و به دانه های برف که غلطان به پایین می آمدند زل میزدم و لذت می بردم. بعد هم که کمی هوا گرمتر می شد چکمه های لاستیکی را به پایم میکردم و دستکش بافتنی را هم می پوشیدم. یک پالتو بر تن می کردم و شال گردن هم می انداختم و پس از اینکه مادربزرگم تایید می کرد که همه چیز آماده است به حیاط میدویدم و مثل دیوانه ها در برف غلط می خوردم تا جایی که پاها و دستهایم از سرما بی حس شود.

خاطره شب های برفی, چراغ علاالدین و کتری آب بر روی آن, شکلکهایی که بر روی بخار شیشه های پنجره می کشیدیم, صدای خرخر رادیوی لامپی پدر بزرگ که با موجهای آن ور می رفت, سفره ای که در وسط اطاق پهن می شد و نان سنگک داغ و پنیر و کره و مربا و چای شیرین و حتی غرغرهای پدر بزرگ که چرا پنیر زیاد لای نونتان می گذارید و یا اینکه چرا درب اطاق را پشت سرتان نمی بندید, یادگاریهایی که با ناخنهایمان بر زیر طاقچه های گچی حک کرده بودیم,
ساعت رومیزی شماطه دار قدیمی و چکش وسط دو ناقوس آن, رختخوابهای روی هم انباشته شده که من همیشه بالای آن میرفتم و بعضی وقتها هم باعث سقوط آن می شدم, کرسی وسط اطاق و آجیلهایی که مادربزرگمان زیر آن قایم می کرد و پیوسته ما را از زیر کرسی رفتن می ترساند که مبادا خفه نشویم, چارچوب چوبی در اطاق که چهار دست و پا از آن بالا میرفتم تا سرم به سقف آن بخورد, همه و همه خاطره هایی است که هرگز از من جدا نمی شود.

از خاطره های من که بگذریم, می خواهم در این وقت کمی که دارم برایتان از تساوی حقوق زنان و مردان در امریکا بنویسم. شما هم نظرات و عقاید خود را بنویسید.

تساوی حقوق زن و مرد در امریکا یک امر مطلق است و نسبی نیست. یعنی اینکه شامل تبصره و شرایط ویژه و مصلحت نمی شود. در قانون, تنها زمانی به جنسیت پرداخته می شود که موضوع مورد بحث, کاملا مختص به یک جنس خاص باشد. با اینحال اگر بعنوان مثال یک مرد هم حامله شود و زایمان کند قانون هیچ تفاوتی بین وی و زنان قائل نخواهد شد.

مسائل مالی, شرایط کاری و قوانین اجتماعی, کوچکترین تبعیضی را برای یک جنس خاص قائل نمیشود. برای همین همجنسگرایان نیز در جامعه و از دید قانون از شرایط یکسان برخوردار هستند.

اگر یک شغل خاص, نیاز به نیروی بدنی داشته باشد شما فقط در نیازمندی خود باید به میزان توان مورد نظر خود اشاره کنید و مثلا بگویید که کاندید این شغل باید بتواند 40 پوند را جابجا کند. در امریکا زنان هیکل دار و پر زور هم زیاد هستند که مردها را توی جیبشان می گذارند و می توانند در این شغلهای مخصوص کار کنند.

اگر ازدواجی صورت بگیرد که به طلاق بیانجامد, تمامی اموالی که بعد از ازدواج بدست آمده است بطور مساوی بین زن و شوهر تقسیم می شود و کلیه حقوقی که دادگاه مشخص می کند ربطی به جنسیت آنها ندارد مگر اینکه این موضوع درباره مادر و فرزند باشد که دادگاه در صورت واجد شرایط بودن و بخاطر عواطف مادر و فرزندی, به نفع مادر رای خواهد داد. دیگر عمو و دایی و پدر بزرگ و جد پدری هیچ نقش و مسئولیتی در قبال فرزند ندارند.

در امریکا نوع پوشش, مراکز ورزشی, مراکز تحصیلی, موقعیتهای شغلی و اجتماعی برای زن و مرد یکسان است. در امریکا هیچ رشته تحصیلی وجود ندارد که مختص زنان و یا مردان باشد. در مورد پوشش هم کاملا آزاد هستند و حتی شما گهگاهی مردان اسکاتلندی را در خیابان میبینید که دامن طرح لونگ پوشیده اند. استخرها و سالنهای ورزش هم متعلق به هر دو جنس است.

آزادیهای فردی برای زن و مرد یکسان است و هیچ فردی نمی تواند فرد دیگری را از یک حق اجتماعی بازدارد حتی اگر زن و شوهر باشند. مثلا زن نمیتواند به شوهرش بگوید که از خانه بیرون نرو و یا کار نکن. همانطوری که یک شوهر هم نمی تواند به زنش چنین فرمانی دهد. در واقع زن و شوهر فقط در چارچوب قراردادی که با هم امضاء کرده اند نسبت به هم متعهد هستند و اختیار دیگری نسبت به همدیگر ندارند.

در امریکا قانون خودش را از مسائل زن و شوهری کنار کشیده است و فقط زمانی وارد عمل میشود که یک فردی به فرد دیگر تعارض کند. از نظر قانون, دیگر فرقی نمی کند که این فرد زن یا شوهر طرف باشد و یا اینکه زن یا شوهر همسایه و یا همکار آنها باشد. اگر زنی شوهر خود را کتک بزند, پلیس مراجعه می کند و زن را به جرم کتک زدن بازداشت می کند. برای قانون, زن و شوهر بودن دلیل موجهی برای ارتکاب جرم نیست.

حتی در مورد ممنوعیت روابط خاص با بچه های زیر هجده سال, پسر و دختر از نگاه قانون کاملا یکسان هستند. بنابراین مثلا اگر یک دختر نوزده ساله با یک پسر هفده ساله ارتباط برقرار کند, از دید قانون, آن دختر نوزده ساله مجرم شناخته می شود.

در ضمن اگر شما یک حاج آقای پولدار هستید که برای تجدید فراش با یک دختر خانم هفده ساله ازدواج کرده اید بهتر است به امریکا نیایید چون یکراست از فرودگاه به زندان منتقل خواهید شد. شرعی و یا غیر شرعی بودن تعارض به کودکان زیر هجده سال در امریکا معنی ندارد و در هر حال جرم است.

برخی ها عدم پایداری زندگی خانوادگی در امریکا را به تساوی حقوق میان زنان و مردان ربط می دهند ولی به نظر من سست بودن بنیان خانواده دلایل دیگری دارد که بعدا در یک موضوع جداگانه در مورد آن صحبت خواهم کرد.

یک زن در محیط امریکا میتواند دقیقا مانند یک مرد به تنهایی و با آرامش زندگی کند و هیچگونه مشکلات و موانع اجتماعی و یا قانونی بخاطر زن بودنش برایش به وجود نمی آید. در ضمن زن ها در موقع خروج از کشور هم نیازی به اجازه شوهر ندارد!

حقوق یکسان در امریکا فقط محدود به جنسیت نمیشود و شامل نژادها و مذاهب مختلف هم می گردد. البته بعضی قوانین خاص برای سرخپوستها وضع شده است که تسهیلاتی را از نظر قانونی قائل می شود و آن هم بخاطر این است که آنها صاحبان واقعی قاره امریکا هستند.

از طرف دیگر, زنها هم بخاطر زن بودنشان از هیچ مزیت اجتماعی برخوردار نمی شوند و کسی برای آنها دل سوزی بی مورد انجام نمی دهد که مثلا چون همه مرد هستند و او زن است بهتر است برود سر صف و یا اینکه چون زن است کمکش کنیم آن بار را جابجا کند و یا اسباب کشی کند. در حالی که این کارها برای افراد مسن انجام می شود که باز هم زن یا مرد بودنشان هیچ فرقی ندارد.

این چیزهایی بود که من به ذهنم آمد و اگر شما نظری دارید به آن اضافه کنید.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: pegah ، seravin ، m.memari ، amirbakhshi ، EMS ، agadondol ، indmehdi ، mehrdadi ، Hamid55 ، Xman ، اليزا ، nnazi_2005 ، honareirani ، Ali Sepehr ، سارا کوچولو ، mohsen324 ، parmida.722 ، hvm ، ana ، payam_prz ، sh-b ، WIKIMAN ، Monica ، soma ، یه مهاجر ، lexington ، laili ، fairwall ، majid53105 ، shr.jafari ، meweadl ، otaku ، saba1100 ، Pedram.mt ، saied-k ، majid89 ، maaref ، miha ، Yashar1989 ، birahe ، aNTea ، leaden_boy ، outlaw ، nimar123 ، lun_john_silver ، amiry ، Mehdiest ، mohammadm64 ، delir ، arashmojtaba ، dear selected ، MPU ، gol1 ، batis2010 ، davoood63 ، Hediyeh ، ساری ، teoden ، amir_arian ، nahid.t ، Omidooo ، mrhj50 ، امیر مهاجر ، star63 ، amir0_0amir ، houmanes ، mohajer13 ، ensan ، m@ry@m75 ، victorygo ، blackseven ، myfriendsmy2010 ، mirzamemar ، Danoosh ، nazgol87 ، zohreh36 ، 3pideh ، SAEED 60 ، behrooz ramezani ، mdtrmd ، shkhmo ، reza6966 ، safajoo ، parastoo mohajer ، niki shams ، sam_sabz ، ابی هانی ، Emma_a432 ، HAZARA ، nooshshahnar ، roeentan ، leilaja ، NedaE ، iman63ir ، yousef 62 ، saeed_gh ، AsemanAbee ، Asy ، sorena ، Zahra13134 ، siakhatar666 ، hadi-sh ، پادتنش ، mani88 ، سلی ، SabreAyob ، Hedieh20 ، اسمان ابی ، hushmandco ، ghafari88 ، mohammadrezah ، shovaleye ، آنی ، godot ، mhz_ir ، آلیس-1980 ، pishahang2014 ، ALNB ، sajedeh ، زهرا خانی ، sayeh677 ، asher ، shahryar7021 ، bahram2014 ، galiver ، meghdad matador ، armin021 ، Memolk ، nasam ، hb2489 ، lotttery2015 ، mizan ، حاجی واشنگتن ، shanks ، MJAVADIAN ، feidom30 ، مریم فتوحی ، ٍٍEmad Armin ، alitahus ، barfi1 ، HERMES7 ، vahidbaq ، jupiterx ، farzad parsa ، kaziar ، hamid87 ، salar3d ، sheinos ، javid20 ، ben123 ، mrlzdh ، Interuniversal ، dangermsh ، kaspi ، sadaf44 ، alirezanz ، sadegh_fojica ، hamidzxc ، amirsalehish ، نسل سوخته ، golia ، farid_ns ، jsmlz ، copol ، ELNAZ21 ، aram_hpanahi ، pishtaz611 ، kamali2025 ، hsh85 ، ZHERZHIC ، M0HSeN_US ، American Darlin ، Mani-usa
با تشكر از آرش عزيز
آزادي و برابري زن و مرد در كشورهاي صنعتي پيشرفته و متمدن دنيا باعث سرعت بخشيدن به روند روبه رشد اقتصادي همون جوامع هم خواهد شد چون تو كشورهايي كه زنها و دختران بايد فقط به وظيفه خانه داري مشغول باشن آمار جمعيت مصرف كننده اون خيلي بالا ميره و شاخص اقتصاد هر كشوري به نرخ بالاي جمعيت توليد كننده اون بستگي داره (منظور از توليد لزوما حضور در كارخانه ها يا معادن و شغل هاي سخت و زيان آور نيست. )
رشته 6 امتيازي--->ارسال مدارك تشكيل پروند كبك براي سوريه : 2010/8---> دريافت فايل نامبر كبك از دمشق: 2010/10--->
دعوت به مصاحبه : 2011/12---> مصاحبه :2012/02 --->
دريافت فايل نامبر فدرال : 2012/03
مدیکال : ---
پاس ریکوئست: ---
پاسخ
قسمت اول خاطراتتون خیلی به دلم نشست. من هم این صحنه ها از دوران کودکی جلوی چشمم هست و هنوز هم دوست دارم برم زیر کرسی ببینم چه خبره؟!!
نکته ای که شما به آن اشاره نکردید مشکلاتی است که زوج های ایرانی پس از وارد شدن به محیط آمریکا (از نظر برابری زن و مرد) بر می خورند، طبق شنیده های من زن های ایرانی پس از اینکه دوران جا افتادن در آمریکا را سپری می کنند و با حقوق خود آشنا می شوند با همسرانشان وارد نزاع می شوند. مثلاً مردها شاید اجازه ندهند همسرانشان به استخر، باشگاه و .... بروند و زن ها هم که دیگر خیلی حرف گوش کن نیستند و می دانند برای این محدودیت حتی می توانند به دادگاه شکایت کنند و خسارت بگیرند کوتاه نمی آیند و ادامه ماجرا...
البته این گونه مشکلات شامل حال همه نمی شود ولی متأسفانه اکثریت دارد. به نظر من بهترین راه حل تطبیق خود با محیط و قوانین جدید است.
پاسخ
يه چيز جالبي هم كه من از يكي از اساتيد دانشگاهمون شنيدم اين بود كه نرخ بيكاري در كشورهاي توسعه يافته با احتساب هر دو نيروي زن و مرد محاسبه مي شود، در صورتيكه ما در اينجا فقط مرد را به عنوان نيروي كاري حساب مي كنيم (حالا به بقيه تعريف هاي اشتغال و نيروي كار، كاري ندارم!) Wink
.
[font=Times New Roman]V[/font] رفتن همیشه رسیدن نیست ... ولی برای رسیدن، باید رفت ...
.
پاسخ
واقعاً از آرش ممنونم كه بحث هاي خوبي رو باز مي كنه و همچنين بچه هاي خوب سايت كه بحث ها رو ادامه ميدن .

اين بحث كه بين زن و مرد بايد تساوي باشه كاملاً منطقيه و باعث پيشرفت جامعه ميشه ولي هم جامعه و هم مردم بايد به اون ديدگاه برسن كه اين تساوي اجرا بشه .

توي كشور ما وقتي براي شخصيت زن ارزشي قايل نيستند نمي شه زياد روي پيشرفت خانما حساب كرد چون اون بنده هاي خدا هرچقدر هم خودشون رو آب و آتش بزنن بازم يكجا هست كه بخاطر زن بودنشون براشون مشكل ايجاد كنه .

وقتي يك جامعه به اون بلوغ فكري برسه كه جنسيت مهم نيست و فقط اون انسانيت كه مهمه اونوقت ميشه روي اون جامعه بعنوان يك جامعه پويا حساب كرد . چون شما هيچوقت نمي تونيد 100% بگيد كه خانمها مثلاً توي كار سياست موفق نيستند پس نبايد بهشون مسئوليت داد و يا مشاغل ديگه .

متاسفانه در كشور ما يك فرهنگ غلط و يك ديدگاه سنتي هست كه مردها اعتقاد دارند زنها ناقص العقل هستند و من خيلي جاها با اين موضوع برخورد كردم و خيلي جاها سر اين مساله بحثم شده حتي جالبه اين تيپ افراد وقتي توي بحث هاشون بقولاً كم مياوردن حرفهاي خودشون رو ارجاع ميدادن به قرآن و ميگفتن كه توي قرآن اومده كه مرد بايد بر زن رياست كنه و در منزل مرد رئيس خونه است . اينجا توي محل كارم تقريباً 99% اين اعتقاد رو داشتن و حتي كسايي هم كه ادعاي روشن فكري داشتن باز در نهايت بحثشون مي گفتن كه در آخر اين مرد هست كه بر زن برتري داره .

خلاصه اين مساله اي كه آرش بحثش رو شروع كرده يكي از دلايل من براي مهاجرته .
با اين وضعيت من فكر مي كنم جامعه ما اگر مي خواد از اين تيپ طرز فكرها داشته باشه به اون پيشرفتي كه جوامع پيشرفته امروز رسيدن نميرسه ، شايد در يك زمينه هايي پيشرفت كنه ولي اون پيشرفتي نمي شه كه همه ماها آرزوش رو داريم و با معيارهاي جهاني مطابقت نداره . انسان وقتي ميخواد چيزي رو بدست بياره بايد يكسري فاكتورهايي رو كه بقيه رعايت كردن و به اون رسيدن رو رعايت كنه . دقيقاً مثل قضيه پيوستن ايران به بازار جهاني . طبق مطلبي كه من خوندم جامعه جهاني براي ايران حدود يكصد و خورده اي آيتم ليست كرده كه در صورت اصلاح كردن اونها مي تونه به بازار جهاني بپيونده در صورتي كه ايران در آيتم دوم يا سومش مونده . يعني حاضر نيست اون آيتمها رو اصلاح كنه ولي انتظار داره ورودش رو به بازار جهاني قبول كنن .

حالا در مورد تساوي مرد و زن هم همينطوره ، جوامع پيشرفته اگر به اين پيشرفتي كه الان دارن رسيدن بخاطر همچين مسايليه مثل تساوي و غيره ما هم اگر ميخوام به اونها برسيم بايد قبول كنيم . كشورهاي غربي (بقول خيلي از صاحب نظرها) البته من هنوز هم نمي دونم اين شرق و غرب رو از كجا در نظر مي گيرن و اولين نفري كه اين ايده رو داد دقيقاً كجاي كره زمين بود كه غرب و شرق رو مشخص كرد Big Grin

حالا چون هم من و هم بچه هاي سايت ميدونيم كه هيچوقت اين مشكلات در اينجا حل نميشه تصميم به مهاجرت گرفتيم Tongue
به امید دیدار در سرزمین موعود
پاسخ
آرش جون حرفه دل من و زدی آخ باورت نمیشه چندبار تا حالا مصاحبه کردم رد شدم موفق شدم (تو ذهنم البته)Big Grin
حالا یه بار هم تو آمریکا الکلی شدمBig Grin نمیدونی وقتی از چیزی که تجربه نداری چقدر اعصابت خورد میشه.اگه جای این همه فکر به زبان میپرداختم الان من خیلی زبانم خوب بود.سعی میکنم جلوش بگیرم ولی من هردفعه یه جور به قضیه نگاه میکنم. نمیدونم, امیدوارم از دسته این افکار هم راحت شیم ماهم یه روز از اونطرف پست بزاریم برای بچه های 2011Big Grin ونگرانیم این باشه که یه دختر اتفاقیWink افتاده روم و دستم ضرب دیدهBig Grin
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، honareirani ، shkhmo ، HAZARA ، mohammadrezah ، armin021 ، kaziar ، mrlzdh ، alirezanz ، jsmlz
در مورد سرخپوستها خيلي جالب بود كه گفتين تسهيلاتي هم براشون در نظر گرفتن چون من عكس اين مطلب رو شنيده بودم!!!

و در مورد تساوي حقوق زن و مرد هم شايد خيلي چيزاش براي زنان ايراني خوشايند باشه اما همونجور كه در اين پست هم اشاره شد دقيقا تساوي وجود داره و شما بواسطه زن بودن در بعضي از موارد موردتوجه و حمايت قرار نمي گيريد.....مثلا اگه شما بعونان يه زن در امريكا و يا حتي اروپا تصميم بگيرين شغلي رو انتخاب كنين كه نياز به فعاليت بدني داشته باشه يا به اصطلاح كارهاي يدي!!! هرگز پيش نمياد كه يه همكار مرد بياد توي انجام امور بهتون كمك كنه چون همه مبنا رو بر اين ميذارن حتما شما مطمئن بودين كه از پس اين كار بر مياين.........البته تسهيلاتي فقط براي زنان باردار وجود داره.امريكا رو نميدونم اما در اروپا خيلي توجه و كمك ميشه بهشون
پاسخ
آزادی ای والا کلام
آزادی از ذهن والا ترین آزادی
خانه دوست کجاست...
پاسخ
تشکر کنندگان: batis2010 ، امیر مهاجر ، shkhmo ، ابی هانی ، HAZARA ، mohammadrezah ، armin021 ، jsmlz
خوش به حال زنان در اونجا
و خوش به حال مردان در اونجا
ولی خودمانیم ها
بعضی جاهای دیگه هم تساوی بین زن و مرد وجود داره
مثلا در بعضی از جاها ؟؟؟؟هردو طرف کتک میخورند
هر دو طرف حقشان ضایع میشود
هر دو طرف تحقیر میشوند
فکر بد نکنید
منظورم بولکینا فاسو بودBig Grin

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
(2009-12-09 ساعت 01:25)hvm نوشته:  خوش به حال زنان در اونجا
و خوش به حال مردان در اونجا
ولی خودمانیم ها
بعضی جاهای دیگه هم تساوی بین زن و مرد وجود داره
مثلا در بعضی از جاها ؟؟؟؟هردو طرف کتک میخورند
هر دو طرف حقشان ضایع میشود
هر دو طرف تحقیر میشوند
فکر بد نکنید
منظورم بولکینا فاسو بودBig Grin

کشوری که فقط یه دانشگاه داشته باشه دیگه بیشتر از این هم ازش توقعی نیست.....کشور فقیر و آفریقائی بورکینافاسو تا سال 1990 فقط یه دانشگاه داشت حالا خیلی زحمت کشیده باشند شده سه تا.....ولی فکر کنم منظور شما بعضی از کشورهاست که سر هر کوچه یه دانشگاه دارند....

در ضمن بورکینا فاسو جزء کشورهائیه که خدمت سربازی هم ندارهSmile
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تساوی حقوق زن و مرد در امریکا خیلی خوب
ولی اینجامن بیشتر حق میدم به خانما-حقوقشون نصف ماهم نیست
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: hvm ، amirbakhshi ، rs232 ، maaref ، batis2010 ، shkhmo ، ابی هانی ، mohammadrezah ، kaziar ، jsmlz
(2009-12-09 ساعت 02:33)laili نوشته:  
(2009-12-09 ساعت 01:25)hvm نوشته:  خوش به حال زنان در اونجا
و خوش به حال مردان در اونجا
ولی خودمانیم ها
بعضی جاهای دیگه هم تساوی بین زن و مرد وجود داره
مثلا در بعضی از جاها ؟؟؟؟هردو طرف کتک میخورند
هر دو طرف حقشان ضایع میشود
هر دو طرف تحقیر میشوند
فکر بد نکنید
منظورم بولکینا فاسو بودBig Grin

کشوری که فقط یه دانشگاه داشته باشه دیگه بیشتر از این هم ازش توقعی نیست.....کشور فقیر و آفریقائی بورکینافاسو تا سال 1990 فقط یه دانشگاه داشت حالا خیلی زحمت کشیده باشند شده سه تا.....ولی فکر کنم منظور شما بعضی از کشورهاست که سر هر کوچه یه دانشگاه دارند....

در ضمن بورکینا فاسو جزء کشورهائیه که خدمت سربازی هم ندارهSmile
آره لیلی خانوم عزیز
البته منظور من اون بورکینا فاسو نبود که توی آفریقاست و رئیس جمهورش یه استوار ارتشه
این یکی بود که نزدیکترهBig Grin

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان