کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
دیدگاه های آرش در مورد آمریکا
قانون همان میثاق اجتماع است و اجرای آن سبب قوام جامعه
اما کدام قانون
و کدام مجری
بقولی الناس علی دین ملوکهم
وقتی قوانین ما بر اساس باورهای ایدئولوژیک تدوین و توسط مجریان مذاب در همان باورها اجرا شود همان واکنشی را خواهیم دید که داریم میبینیم
در واقع دیگر قانون میثاق اجتماع نیست پس کارآیی مثبت ندارد

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
پیرمردی 92 ساله که سر و وضع مرتبی داشت در حال انتقال به خانه سالمندان بود.همسر 70 ساله‌اش به تازگی درگذشته بود و او مجبور بود خانه‌اش را ترک کند. پس از چند ساعت انتظار در سرسرای خانه سالمندان، به او گفته شد که اتاقش حاضر است.

پیرمرد لبخندی بر لب آورد. همین طور که عصا زنان به طرف آسانسور می‌رفت، به او توضیح دادم که اتاقش خیلی کوچک است و به جای پرده، روی پنجره‌هایش کاغذ چسبانده شده است.

پیرمرد درست مثل بچه‌ای که اسباب‌بازی تازه‌ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت: «خیلی دوستش دارم.» به او گفتم: ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده‌اید! چند لحظه صبر کنید الآن می‌رسیم.

او گفت: به دیدن و ندیدن ربطی ندارد. شادی چیزی است که من از پیش انتخاب کرده‌ام. این که من اتاق را دوست داشته باشم یانداشته باشم به مبلمان و دکور و ... بستگی ندارد بلکه به این بستگی دارد که تصمیم بگیرم چگونه به آن نگاه کنم. من پیش خودم تصمیم گرفته‌ام که اتاق را دوست داشته باشم. این تصمیمی است که هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم می‌گیرم. من دو کار می‌توانم بکنم. یکی این که تمام روز را در رختخواب بمانم و مشکلات قسمت‌های مختلف بدنم که دیگر خوب کار نمی‌کنند را بشمارم، یا آن که از جا برخیزم و به خاطر آن قسمت‌هایی که هنوز درست کار می‌کنند شکرگزار باشم. هر روز، هدیه‌ای است که به من داده می‌شود و من تا وقتی که بتوانم چشمانم را باز کنم، بر روی روز جدید و تمام خاطرات خوشی که در طول زندگی داشته‌ام تمرکز خواهم کرد.


من بين خودم و اين پيرمرد شباهتهاي زيادي مي بينم! Wink
.
[font=Times New Roman]V[/font] رفتن همیشه رسیدن نیست ... ولی برای رسیدن، باید رفت ...
.
پاسخ
(2009-12-17 ساعت 23:20)laili نوشته:  8_و صد تا مورد دیگه.....

پس راه حل اين چي شد!!!؟ Big Grin Wink

در مورد موضوع بايد اينم اضافه کنم که يه عده از مردمي که توي ايران بدون هيچ سختي و مشقتي به دنياي رؤيايي خودشون رسيدند و با پول بادآورده هر روزشون بهتر از ديروزشونه و تحمل سختي مفهومي نداره و تا به مشکلي بر بخورند سريع با حلال مشکلات(پول) حل ميشه، سختي زندگي کردن توي کشوري که قانونش اجرا ميشه و براي پول در آوردن بايد کار کني و سختي بکشي؛ طبيعيه.
اين افراد براي تفريح به کشورهاي پيشرفته ميرن؛ ولي هميشه با يه حالتي ميگن، هيچ جا کشور خود آدم نميشه که هرکي ندونه دوست داره از طرف تنديس وطن پرستي درست کنه و تو دلش ميگه، ببين ايشون همه جاي دنيا رو رفته ولي بازم علاقش به کشورش باعث شده برگرده!!! Tongue
برنده گرین کارت لاتاری 2010.
ساکن لوس آنجلس، کالیفرنیا.
پاسخ
دوست عزیز منظور از هیسپانیک ها همون اسپانیائی زبانها و یا مکزیکی ها است
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
و نژاد بعدی هم سفید ها هستند که کل سفید پوستان امریکا و اروپا و خاورمیانه است. بنابراین اگر جایی از شما نژادتان را سوال کنند باید بگویید سفید.



من فکر کنم به ما ایرانی ها Caucasian هم اطلاق میشه، درسته؟؟؟ و ضمناً Middle Eastern منظور نژاد عرب است؟؟؟
Hope Never Die


شماره کیس: ***31
تاریخ دریافت نامه قبولی:may 2008
کنسولگری:abudhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: july 2008
تاریخ کارنت شدن کیس:May 2009
تاریخ دریافت نامه دوم:31 may
تاریخ مصاحبه:14 july
دریافت ویزا: 30 september (روز آخر)
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، Soren ، batis2010 ، امیر مهاجر ، mohammadrezah ، armin021
بله نژاد ايراني،آريائي (سفيد)ست كه بخاطر اطلاعات اشتباه خيلي ها حتي خود ايرانيا تصور مي كنن كه زردپوست هستن اما اينطور نيست.

نخست نگاهي به نژاد ايراني بياندازيم، بسياري به اشتباه چنين مي پندارند كه نژاد ايراني در گذشته هاي دور و پيش از حمله ي اعراب داراي موي طلايي و چشمان آبي بوده است. اين ها مي گويند كه حمله هاي اعراب و مغول باعث دگرگوني نژاد ايراني گشته است. ولي آيا همينطور است؟؟ اگر چنين باشد، چرا مورخان ارمني و يا ساير مورخان كه چهره ي پادشاهان ساساني را توصيف كرده اند، آنها را با چشم و موي سياه به ما نمايانده اند؟؟ نتيجه اين است كه نه هجوم تازيان توانسته باعث اختلاط نژادي ايرانيان شود و نه هجوم مغولان.

به درستي آشكار نيست كه نژاد آريايي نخست در كجا مي زيست، ولي ترديد نمي توان كرد كه جايگاهشان در شمال بوده، نه در جنوب. حال عده اي به ايران آمدند و عده اي به مناطق اسكانديناوي و اروپاي مركزي كوچيدند. حال عده اي مي گويند اگر ما هم نژاد ژرمن ها هستيم، چرا در ميان آنها (نورديك ها) موي بلوند دارند و معمولا چشم هايشان روشن است، در حالي كه اكثريت ايراني ها را مردم مومشكي و تيره چشم تشكيل مي دهد؟

در پاسخ:

۱- رنگ مو، پوست و چشم هر سه عواملي هستند كه بسيار زودتر از فرم صورت و چشم ها و جمجمه تحت تاثير شرايط محيطي قرار مي گيرند و دگرگون مي شوند. طبيعي است كه ايرانيان در برخود را محيط در چند هزاره صاحب رنگ مو و چشم تيره شوند و هم نژادان اروپايي آنها در اسكانديناوي داراي موي بلوند، چشمان روشن و پوست بسيار سفيد گردند.

شخصي در مقابل اين دليل، پاسخ داد اگر چنين بود مردم مازندران كه در محيطي بسيار مرطوب و پرپاران زندگي مي كنند بايد چون "نورديك ها" بودند، در پاسخ به كساني كه از اين دليل ها مي آورند، بايد بگويم كه آب و هواي اسكانديناوي بسيار سرد بود و آن جا منطقه اي بود بسيار پر برف كه آفتاب بسيار مايل به آنجا مي تابيد، پس تنها رطوبت و باران كافي نيست.

۲- يك سري خصوصيات اصلي و همينطور ژن ها هستند كه در اين دو گروه مشترك مي باشند، شكل جمجمه ي نژاد ايرانيك و نژاد نورديك بسيار شبيه به هم هست و هوش هر دو بسيار بالا و فعال مي باشد، خصوصيات جسمي اين دو نژاد :

- هر دو پوست سفيد دارند، كودكان ايراني اكثرا سفيد هستند، ولي در معرض تابش آفتاب تند ايران قرار مي گيرند و پوستشان كمي سبزه ( و نه سياه !‌ )‌ مي شود.

- معمولا بيني كشيده دارند.

- استخوان بندي محكم و نسبتا درشت و شانه هاي پهن.

- صداي رسا و محكم و چانه و آرواره ي قوي. قابل توجه دوستان باشد كه يكي از دلايل خشن بودن و محكم بودن زبان هاي آريايي چون ( زبان آلماني، زبان پارسي اصيل، كوردي ) همين مي باشد.

(( اگر دقت كنيد صداهايي كه در زبان تازي به كار مي رود، مخلوق حنجره ي تكامل نيافته ي تازيان است و از اين روي بيشتر به غرش حيوانات شبيه است تا آواي آدميان !!))

- قدرت انديشه و هوش بالاي هر دو.

يك نورديك اصيل ( وايكينگ ): (( آب و هواي سرد و پر برف اسكانديناوي و تابش متمايل آفتاب، موهاي اين نژاد را به صورت بلوند و پوستش را به اين رنگ در آورده است. ))
پاسخ
مرسی شیما جان
ولی من با تعریف زیر همچنان جوابمو نگرفتم!!!

Caucasian
■ adjective
relating to or denoting a broad division of humankind covering peoples from Europe, western Asia, and parts of India and North Africa.

و البته در پروفایل افراد در بعضی از سایت ها دیدم که ایرانی ها نژاد خودشون رو Caucasian اعلام کردن.
Hope Never Die


شماره کیس: ***31
تاریخ دریافت نامه قبولی:may 2008
کنسولگری:abudhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: july 2008
تاریخ کارنت شدن کیس:May 2009
تاریخ دریافت نامه دوم:31 may
تاریخ مصاحبه:14 july
دریافت ویزا: 30 september (روز آخر)
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، Monica ، Soren ، hana ، batis2010 ، امیر مهاجر ، mohammadrezah ، adonis2006 ، farzad parsa ، alirezanz
(2009-12-24 ساعت 19:33)matrix نوشته:  مرسی شیما جان
ولی من با تعریف زیر همچنان جوابمو نگرفتم!!!

Caucasian
■ adjective
relating to or denoting a broad division of humankind covering peoples from Europe, western Asia, and parts of India and North Africa.

و البته در پروفایل افراد در بعضی از سایت ها دیدم که ایرانی ها نژاد خودشون رو Caucasian اعلام کردن.

اين عبارت هم ميشه گفت درسته در واقع Caucasian به نژاد هند و اروپائي اطلاق ميشه و نژاد سفيدپوست ها رو هم بايد از مهاجرت همين نژاد ريشه يابي كرد.فقط مسئله اي كه هست اينه كه از اين عبارت گاها براي نژاد زرد يا قفقازي هم استفاده ميشه. براي همين استفاده اشتباهي كه از اين كلمه ميشه ترجيح ميدم خودم استفاده نكنم چون براي خواننده گنگه و اين سوال رو ايجاد ميكنه كه منظور نژاد قفقازيه يا سفيد!
پاسخ
ارش جان باید بگم که ما ایرانیها اگه پاش بیفته چنان قانون رو رعایت میکنیم (در امریکا) که امریکاییها باید فرهنگ یا بهتر بگم یک زندگی خوب و ارام در کنار احترام گذاشتن به حقوق دیگران رو از ما یاد بگیرند
پاسخ
روزهای اولی که آمده بودم به امریکا و در جمع ایرانی ها به سر می بردم, یک روز به من گفتند که باید به یک تظا.هرات بزرگی که در شهر سنفرنسیسکو بر علیه جنگ برگزار می شود برویم. خلاصه یک تکه مقوایی که شعا.ر ضد جنگ داشت انداختند به گردن من و یک طبل هم به دستم دادند. در آنجا مردم زیادی بودند و همه آنها بر علیه دولت جر.ج بو.ش و جنگ طلبی او شعار می دادند. پلیس ضد ش.و.ر.ش در تمام مسیر ایستاده بود و حتی در زمانی که ایرانیهای شجاع و جان برکف مقیم امریکا که به نظر من کمی عقب مانده ذهنی هستند برای آنها شکلک در می آوردند, آنها نه تنها با.طوم بر سر آنها نمی کوبیدند بلکه با احترام ایستاده بودند و تنها نظاره گر بودند.

آن زمان مد بود که بیشتر ایرانیهای مقیم امریکا, طرفدار دولت ضد امریکای ایران باشند و دانشجویان و فعا.لا.ن سیا.سی و فرهنگی را مشتی بچه سوسول می نامیدند. البته الآن چون مد است که همه طرفدار گر.وه سب.ز باشند, حتی سوراخ دماغشان را هم به رنگ سبز در می آورند ولی آن زمان, فعا.لان ایرانی ضد جنگ در مکانهای عمومی امریکا و برای مردم امریکا به نفع دولت فعلی ایران سخرانی می کردند.

برخی از این افراد کمو.نیستهای قدیم هستند که همچنان در رویای یک سویت سیستم آرمانی هستند. در حالی که تا خرخره غرق در سیستم سرمایه داری شده اند و هر روز هم بلیط بخت آزمایی می خرند تا بلکه چند میلیون دلار دیگر هم گیرشان بیاید و در ضمن از یک سیستم مذ.هبی افراطی هم با تمام قوا طرفداری می کنند, در حالی که سی سال پیش, از ترس همین سیستم و در میان گله های گوسفند از کشور خارج شده اند.

یکی از مبار.زات بسیار خطرناک و حیاتی آن دسته از ایرانیان مقیم امریکا این است که از مک دانلند ساندویچ نمی خرند تا بدین وسیله آن کمپانی را ورشکست نموده و یک ضربه مهلک به استکبار جهانی بزنند! و یا اینکه وقتی پلیس می بینند برای او شکلک در می آورند. واقعا از صمیم قلب دلم می خواست که یک بار هم که شده پلیس های امریکا در مقابل این افراد از خودشان رفتاری مشابه همان ذو.ب شدگان را نشان دهند تا که لااقل این آدمهای عبث هم کمی از درد دا.نشجویان سوسول ایرانی آگاه شوند.

متاسفانه بیشتر ایرانیهایی که در امریکا زندگی می کنند از لحاظ سیاسی و فرهنگی بسیار عقب افتاده تر از جوانان ایرانی هستند و چون باز هم متاسفانه خودشان متوجه این عقب افتادگی عمیق نیستند, نمیتوانند آن را جبران کنند. دگماتیسم و فرمول گرایی اجتماعی و یا لمپنیسم و پوپولیسم که شیرازه فکری بسیاری از آنها است, مدتهای مدیدی است که در میان جوانان اندیشمند ما منسوخ شده است.

متاسفانه بسیاری از کسانی که سالها از ایران دور بوده اند شاهد رشد فرهنگ زیرزمینی مردم ایران نبوده اند و گمان می کنند که آنچه از کانالهای رسمی به گوش آنها می رسد, فرهنگ واقعی مردم ایران است. آنها فکر می کنند که همه مردم ایران منتظر هستند تا یک نفر از درون چاه در بیاید و همه را نجات دهد. و یا فکر می کنند که همه مردم روستاهای ایران مطیع چشم و گوش بسته حاکمان هستند.

همانگونه که وقتی موسیقی زیرزمینی ما مجالی برای اجرا پیدا کند, می بینیم که کسی مثل کیوسک بیرون می آید و تفاوت فاحش آن را با موسیقی لس آنجلسی به رخ می کشد, آنگاه که فرهنگ زیرزمینی مردم ایران نیز مجالی برای خودنمایی پیدا کند, عقب افتادگی فرهنگی ایرانیان مقیم امریکا کاملا نمایان خواهد شد و خواهید دید که حتی استاد دانشگاه و دکتر و پروفسور ایرانی مقیم امریکا هم تحلیل اجتماعی بسیار ضعیفتری نسبت به یک دانشجوی ساده ایرانی دارد.

در امریکا حقوق اجتماعی و آز.ا.د.ی بیا.ن با ایران قابل مقایسه نیست و هرچه بگویم باز هم شاید کسی که در ایران زندگی نکرده است و امریکا را هم تجربه نکرده است نمیتواند آن را درک کند. من روزهای اولی که به امریکا آمده بودم از پلیس ها می ترسیدم و فکر می کردم الآن من را دستگیر می کنند و یا بی دلیل به من گیر می دهند. وقتی آنها را می دیدم ناخودآگاه صدای موسیقی را پایین می آوردم و یا فکر می کردم که الآن به من می گویند که شما با آن دختر خانمی که بغل دستتان نشسته است چه نسبتی دارید.

کم کم متوجه شدم که آز.اد.ی اجتماعی چه مفهومی دارد. وقتی می دیدم که یک نفر در شهر برکلی و در مقابل دانشگاه با بلندگو می آید و هرچه دوست دارد بر علیه دولت می گوید و یک ماشین پلیس هم در کنار او می ایستد تا از امنیت او محافظت کند, و وقتی هر روز صبح مردمی را می دیدم که با بوق و طبل در خیابان مانتگامری سنفرنسیسکو و در مقابل اداره کار بدون هیچ مشکلی جمع میشوند تا اعترا.ضشان را به همه نشان دهند, تازه فهمیدم که فرق مملکت ما با آنها چیست.

در برخی از کانالهای محلی استدیوهایی وجود دارد که به خیابان پنجره دارد و برنامه های مستقیمی را از آنجا پخش می کنند. جالب اینجا است که مردم, آن پیاده روها را شناخته اند و هر زمانی که برنامه به طور مستقیم پخش می شود, پلاکار.دهایی به دستشان می گیرند و در آن پیاده روها و به سمت شیشه های استدیو می ایستند تا مردم آنها را ببینند و حرفشان را بشنوند. معمولا کارگردانهای تلویزیونی نه تنها آنها را سا.نسو.ر نمیکنند, بلکه بعضی وقتها هم دوربین را روی آنها زوم می کنند تا بهتر دیده شوند.

حالا من هر چه در مورد امریکا بگوییم, آنها هم میگویند پس گوا.نتانامو چی! من چه میدانم که گوانتانامو چی! من فقط آن چیزی را که می بینم با ایران مقایسه می کنم. هرموقعی که به گوا.نتا.نا.مو رفتم, آن وقت آن را هم با ا.و.ین خودمان مقایسه خواهم کرد.

<<مدیران محترم: لطفا اگر این متن احتیاج به ویرایش و یا حذف دارد اقدام نمایید>>
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: hvm ، laili ، farzad24 ، seravin ، afsan2010 ، fairwall ، ChairMan ، Ali Sepehr ، behroozm ، maryamjay ، m.memari ، indmehdi ، matrix ، WIKIMAN ، summery_armin ، kavoshgarnet ، leili ، merdax ، parmida.722 ، honareirani ، homeless ، سارا کوچولو ، N.D ، espahbod ، Hossein81 ، saeed42 ، zara man ، saied-k ، MPU ، teoden ، *Mohsen* ، Omidooo ، mrhj50 ، امیر مهاجر ، star63 ، mohajer13 ، ensan ، mahdi/sh ، Salvaa ، m@ry@m75 ، myfriendsmy2010 ، Danoosh ، m0riiii ، faridl14 ، mdtrmd ، safajoo ، پدی ، diaz ، ابی هانی ، HAZARA ، nooshshahnar ، leilaja ، roeentan ، NedaE ، iman63ir ، yousef 62 ، maryamkambiz ، saeed_gh ، sir vahid ، Asy ، Zahra13134 ، siakhatar666 ، پادتنش ، SabreAyob ، Hedieh20 ، shadi79 ، hushmandco ، اسمان ابی ، ghafari88 ، mohammadrezah ، shovaleye ، paral ، moein_sg ، New York ، mhz_ir ، آلیس-1980 ، ALNB ، ebi1988 ، am4366 ، adonis2006 ، Aghaman ، armin021 ، hb2489 ، shanks ، حاجی واشنگتن ، MJAVADIAN ، مریم فتوحی ، ٍٍEmad Armin ، alitahus ، ehsansimorgh ، barfi1 ، vahidbaq ، jupiterx ، farzad parsa ، behniaahmadi ، kaziar ، hamid87 ، salar3d ، جهان20 ، ben123 ، mrlzdh ، fa15 ، tamana2016 ، sadegh_fojica ، hamidzxc ، نسل سوخته ، golia ، farid_ns ، alborzarya ، copol ، ELNAZ21 ، nightowl ، aram_hpanahi ، kamali2025 ، hsh85 ، ssalahi ، leader-m ، ZHERZHIC ، American Darlin ، ali258 ، metigor ، Mani-usa
سپاس آرش جان
سرعت اینترنت خیلی کم شده
میخواستم بنویسم اما نمیشه
شما بنویس ما فقط میخونیم
ممنون

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، kavoshgarnet ، zara man ، امیر مهاجر ، houmanes ، mohammadrezah
ارش واقعا درست میگی
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، mohammadrezah
آرش فکر کنم فیلم مسافران . همون طنز رو دیده باشی /
چیزی که برام جالب بود همونطور که داشتم میخوندم دقیقا مثل اون فیلم حرفات با صدای بهرام تو ذهنم مجسم شد .
انگار که اولش یه نفر میگفت از تیم تحقیقاتی زمین به ...
آخرش هم میگفت .... تماس فرت .
یه بار هم اینجوری بخونیدش خیلی جالب میشه .
میشه مثل اونموقعی که بهرام داشت نامه میداد به زورک .
پاسخ
تشکر کنندگان: summery_armin ، rs232 ، merdax ، saied-k ، mohammadrezah ، farzad parsa ، ftbahi
آرش جان راجع به این حادثه تروریستی ناکام اخیر لطف کنید توضیح بدید. من شنیدم قراره صدور ویزای آمریکا رو سختگیرانه تر انجام بدن و در پروازهای بین المللی بازرسی های سختگیرانه تری انجام بدن. گرچه اینها ترسناک به نظر میرسه اما ترس من از اینها نیست. من نگران این هستم که این موج تبلیغی عظیم باعث بشه ما که از ایران و با اسم مسلمون وارد آمریکا می شیم به مشکل اجتماعی بربخوریم. می ترسم مردم طور دیگه به ما نگاه کنند. من الآن چند وقتیه دارم با مردم آمریکا (شهر دالاس خصوصاً) ارتباط برقرار می کنم. مثلاً درخواست می دم که تو گردهمایی هایی که در cragslist برقرار می کنند درخواست بدم که شرکت کنم تا بازخوردشونو ببینم. تو همشون هم ذکر می کنم از ایران تازه رسیدم. راستش برخوردشون جالب نیست.... Sad
پاسخ
همه متن يه طرف و اين پاراگراف:حالا من هر چه در مورد امریکا بگوییم, آنها هم میگویند ............يه طرف.همه حق مطلب يه جا ادا شد
مرسي ي ي ي ي ي ي ي
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، kavoshgarnet ، espahbod ، zara man ، امیر مهاجر ، hana_fd ، mohammadrezah




کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان