دیدگاه های آرش در مورد آمریکا

[apoornaki]

آرش جان، ممكنه مابين دو شيشه گاز آرگون هم بوده باشه ...

[laili]

سلام بر شما آرش خان
می‌خواستم راجع به بیمهٔ درمانی در آمریکا بدونم؟!

این تاپیک ها رو مطالعه کنید.

http://mohajersara.com/thread-1477.html?...9%85%D9%87

http://mohajersara.com/thread-2393.html?...9%86%DB%8C

http://mohajersara.com/thread-4717.html?...9%86%DB%8C

[Doctor.Vet]

سلام جناب آرش
ممنون از اینکه تجربه هاتون رو به اشتراک میذارید
میخواستم بپرسم در آمریکا فرهنگ نگهداری از حیوانات خانگی مثل سگ و گربه و خرگوش و... به چه صورت هست؟شنیده های من اینو میگه که اون ها شدیدا به حقوق حیوانات و نگهداری از اون پایبند هستند.
این سوال رو پرسیدم که به این برسم که آیا یک دکتر دا م پزشک در آمریکا از وضعیت خوبی برخوردار هست یا خیر؟اگر در این زمینه هم اطلاعاتی دارید ممنون میشم بفرمایید.

[javadch]

آرش جان نمیدونی چقدر خوشحالم که دوباره شروع کردی به نوشتن، دوست دارم بدونی من توی مهاجرتی که قبلن نوشتم و تا چند سال دیگه صحبت کردم و عملی میشه دوبه شک بودم و نوشته ها شما دوز یقین من رو بیشتر کرد !

خیلی شیرین مینویسی، قلمت نویسا هم درد

[T891s]

اقدامات مقتضى خيلى همسر خوبى هستند كه بسيار با شما دعوا نكردن و قر نزدند! آفرين

[سارینا79]

من چند روزه دارم نوشته های شما رو با دقت مطالعه می کنم واقعا عالی نوشتی آقا آرش.....خیلی عالی و هیچ چیز را از قلم نینداختی، من حتی بعضی از پست ها رو دو سه مرتبه می خونم، واقعا ممنون به خاطر این همه اطلاعات لازم و ضروری که بدون هیچ گونه کم و کاستی نوشته شده.

[comrun]

500 $ ؟؟

بستگی به سایز (و استاندارد یا کاستوم)، جنس، تعداد لایه ها و البته شخص شیشه فروشش قیمت کمتر یا بیشتر میشه. البته منزل آرش خان احتمالا" patio door استاندارد داره و خیلی تو خرج نمیافتن

[ali899]

آرش سلام؛ نظرت درباره این لینک چیه؟ البته فکر میکنم مربوط به چند سال گذشته باشه.
و اینکه آیا وضعیت الان تغییر کرده؟

http://maabbasi.blogfa.com/post/101/%D8%...A%A9%D8%A7

[mazlom khanom]

............

[rs232]

نظر خاصی ندارم دوست عزیز. ولی به هر حال خواندن هر نوشته ای در مورد مهاجرت می تواند دیدگاه آدمیزاد را نسبت به آن گسترش دهد.

ولی در مجموع من علاقه چندانی به متن های خبری ندارم. در ایران هم که بودم همیشه از این نوع اخبار دل خوشی نداشتم چون تاثیری در زندگی من نداشت. مثلا خبر می آمد که درآمد سرانه ملی کاهش و یا افزایش پیدا کرد و یا فروش نفت کم و زیاد شد. اخبار مورد علاقه من این بود که آیا حقوقم به موقع پرداخت می شود تا بتوانم اجاره خانه و دیگر مخارجم را بپردازم یا خیر و یا به خبرهایی توجه می کردم که به نوعی با زندگی روزانه من تلاقی می کرد.

خبرهای مربوط به امریکا هم از همین نوع است. اگر امریکا در مهد شکوفایی اقتصادی باشد و نرخ بیکاری هم حتی به زیر یک درصد برسد فقط کافی است که شما جزو آن یک درصد جماعت بیکار باشید تا اوج بدبختی اقتصادی را درک کنید. همین طور اگر امریکا در فلاکت اقتصادی باشد ولی شما کار خودتان را داشته باشید اصلا وضعیت بد اقتصادی را احساس نخواهید کرد.

اگر شما کار خوبی داشته باشید و در یک محله امن خانه بگیرید حتی می توانید در ماشین و منزل خود را باز بگذارید و به مسافرت بروید ولی اگر بیکار باشید و به خاطر بی پولی مجبور باشید در یک شهر و یا محله فقیر زندگی کنید حتی ممکن است چهار چرخ ماشین را از زیرش باز کنند و یا حتی لباس شما را در خیابان از تنتان در بیاورند و بدزدند.

در ایران شاید تفاوت تا این حد نباشد و مثلا شما در بالای شهر تهران هم تقریبا به همان اندازه پایین شهر دزدی و خفت گیری و جنایت مشاهده می کنید و یا اگر پولدار باشید باز هم مشکلات اقتصادی و اجتماعی گریبان شما را می گیرد در حالی که در امریکا این چنین نیست و اصلا دنیای پولدارها با دنیای بی پول ها به کل فرق می کند.

بنابراین هم می شود گفت که امریکا ناامن ترین نقطه دنیا است و هم می شود گفت که امریکا امن ترین نقطه دنیا است. هم می شود گفت که شرایط اقتصادی و وضع معیشتی خوب است و هم می شود گفت که بد است. همه چیز بستگی به این دارد که شما در چه سطحی از جامعه چندین لایه ای امریکا قرار بگیرید.

به عنوان مثال من از طرف محل کارم بیمه خانواده دارم و بخشی از آن از حقوقم کسر می شود ولی من اصلا وجود آن را احساس نمی کنم و تقریبا تمام امورات پزشکی برای ما مجانی و یا بسیار ارزان است. بنابراین من اصلا مشکلات پزشکی امریکا و گرانی آن را درک نمی کنم چون با آن سر و کار ندارم ولی اگر مثلا اخراج شوم و نتوانم کار خوبی پیدا کنم آن زمان است که هم گرانی و هم ناامنی و هم تمام بدی های دیگر امریکا را تجربه خواهم کرد.

بعضی ها گمان می کنند که امریکا و یا غرب فقط در دهه های هفتاد تا نود خوب بوده است و دیگر به درد نمی خورد. در حالی که به نظر من این چنین نیست و تنها اتفاقی که در این چهل سال افتاده است این است که همه چیز در غرب تخصصی شده است و شاید دیگر اگر کسی بدون دانستن زبان و داشتن یک تخصص به درد بخور فقط بقچه اش را ببندد و راهی غرب شود همچون زمان های گذشته امکانی برای بدست آوردن یک زندگی بهتر پیدا نکند

ولی فقط یک نکته اساسی وجود دارد که به نظر من مهم ترین تفاوت غرب با کشوری مثل ایران است و آن شایسته سالاری است. در کشوری مثل ایران یک نفر که معدل دیپلم او بین صفر تا پنج باشد ممکن است مدیر کل یک اداره بشود و در رفاه کامل زندگی کند و یک نفر که معدل دیپلم او بالای هجده است مجبور شود مسافر کشی کند تا بتواند مخارج اولیه خودش را بپردازد. یک نفر که نویسنده و شاعر واقعی است اجازه ندارد تا چیزی بنویسد و در فقر کامل زندگی می کند و آن وقت نویسنده های آبدوغ خیاری که در زمان دبیرستان ادبیات را تک ماده کرده اند ولی در عوض فامیل فلانی هستند زرت و زرت فیلمنامه و کتاب می نویسند و جایزه و یارانه هم به آنها تعلق می گیرد.

بنابراین کسی که در امریکا زندگی می کند بسته به شایستگی و توان خودش می تواند در یک لایه ای از اجتماع قرار بگیرد که آن لایه بسته به موقعیت آن هم می تواند ناامن و رقت انگیز و ملال آور باشد و هم می تواند امن و مرفه و مفرح باشد.

[parsa33]

سلام
اول از همه تشکر میکنم از دیشب تا حالا که با این سایت آشنا شدم دارم مطالب شما را میخونم و لذت میبرم ( البته به غیر از ماهیگیری چون من یک وگن هستم و شدید روی احترام به حقوق حیوانات پایبندم )
بگذریم در کل واقعا نوشتن شما عالیه
دست شما درد نکنه
یک سوالی داشتم که مطمئن هستم سوالی هست کلی ولی خب برای کسانی که در ایران هستند همیشه این سوال هست
من خیلی دوست دارم به آمریکا مهاجرت کنم
ولی خب اصلا دوست ندارم مانند بقیه با پناهندگی و غیر قانونی باشه
واسه همین در تلاش هستم تو ایران سرمایه ام را زیاد کنم و با سرمایه گذاری بیام آمریکا
حالا میخواستم بپرسم به نظر شما آیا جور دیگه ای میشه من بیام اونجا ؟
شرایط من
24 ساله هستم
سربازی رفتم
مجرد هستم
دیپلم دارم
کارم با اینترنت هست و مدیریت سایت و گاهی طراحی وب میکنم
دارم دانشم را واسه طراحی وب هم زیاد میکنم
زبان متاسفانه بلد نیستم ولی خب میخام شروع کنم
میخواستم بپرسم با شرایط من چه جوری میشه آمد آمریکا
با گرین کارت میشه ؟
برای حرفه من که طراحی وب و مدیریت سایت و اینهاست اونجا شغل خوبی حساب میشه ؟
سپاسگذار میشم اگر کامل راهنمایی بفرمایید
بی نهایت ممنون که پیغام من را خوندید

[parsa33]

منتظر پاسخ آرش عزیز هستم

[rs232]

منتظر پاسخ آرش عزیز هستم

پارسا جان, من جواب سوالات شما را نمی دانم. ولی آنچه می توانم بگویم این است که سرمایه شما برای ورود به امریکا تنها پول نیست (مگر اینکه چندین میلیاردی و یا اختلاسی باشد) بلکه زبان انگلیسی, تحصیلات و تخصص سرمایه های اصلی هستند که شما باید برای زندگی در امریکا کسب کنید. امیدوارم که تا آن زمان هم برنده قرعه کشی گرین کارت شوید.
برایت آرزوی موفقیت دارم

[Ali_Kh]

آرش جان چرا نوشته هات یه حس خوبی دارن ؟
یه سوال آقا آرش : آیا کار های فنی توی آمریکا هنوزم درآمد خوبی دارند ؟
منظورم از کارهای فنی اینهاییست که ذکر میکنم : آسانسور - پله برقی - سیستم های حفاظتی - لوله کشی های ساختمان - مکانیک سواری و سنگین - برق کشی ساختمان و ....
لطفا اگه اطلاعاتی دارید ( که مطمئنن دارید) در اختیارم قرار بدید ممنون :*

[hajiarab]

با اجازه از آرش عزیز که این چند وقت با نوشته هاش مارو با خودش همه جا برد و یکم از این مشکلات دورمون کرد و بهمون امید داد.دوست عزیز گرین کارت اگه از نوع DV باشه یا همون ویزای قومیت که از طریق برنده شدن در لاتاری میشه دریافتش کرد نیاز به هیچ سرمایه ای نداره و همه هم میتونن برنده بشن. راههای رفتن به آمریکا زیاده که تو همین سایت هم توضیحات زیادی در موردشون دادن دوستان اما به نظره من برای کسی مثله من و شما که سرمایمون به 500000$ نمیرسه همون بهتره تو لاتاری شانس بیاریم و گرین کارت برنده شیم. هم ارزونتر در میاد هم مطمئنتره هم مزایایی داره که خیلی از روشهای دیگه ندارن. تا جایی که من میدونم شما اگه سرمایه گذاریتون جواب نده بعد از چند وقت توسط دولت دیپورت میشین و ویزاتون باطل میشه و ویزای شما فقط تا زمانی اعتبار داره که سرمایه داشته باشین. مثله ایران نیست که بی پول میان و پولدار میرن اگرم بی پول موندن همینجا کارگری میکنن. قانوناشون سختگیرانه و البته منصفانه و خوبه. بازم اگه دوستان اطلاعات دیگه ای دارن بگن. به نظره من زبان یکی از مهمترین مسائلیه که شما در مهاجرت بهش نیاز دارین چون شما حتی در داخل کشوره خودتونم اگه حتی هیچ کاری هم بلد نباشین میتونین با استفاده از سرزبونتون کاره فروشندگی یا بازاریابی رو انجام بدین و زندگیتونو بچرخونین . حالا فکر کن زبان بلد نباشی. میشی مثله یک آدم لال که هیچی نمیفهمه و نمیتونه بگه و نمیتونه خودشو حرفه خودشو معرفی کنه. شما خودت همچین آدمی رو راحتتر انتخاب میکنی یا کسی که همین مهارتهارو داشته باشه و علاوه بر اون زبان هم بلد باشه؟ اینها مثله آپشن میمونه که هرچی بیشتر باشه خریداره بیشتری داره و بیشتر براش ارزش قائل میشن. اما اگه زبان بلد نباشی حتی ممکنه همینطور که در حال تلاش برای گفتن یک جمله باشین یک چیزی بگین که مودبانه نباشه یا حتی توهین باشه و باعث ناراحتی دیگران بشه و اونوقته که دیگه خر بیار و باقالی بار کن. گفتم باقالی هوس باقالی پلو کردم!! یا اینکه منظورتو نفهمن و بهت بخندن. آرش جان معذرت میخوام که تو تاپیک شما بحث متفرقه کردم. دوستان ادامه بدن لطفا