دوست عزیز مهاجر سراییم !!
لطفا همدردی بنده را پذیرا باشید !!
.
.
.
.
لطفا همدردی بنده را پذیرا باشید !!
.
.
.
.
کانال تلگرام مهاجرسرا |
---|
تا حالا پشیمون شدید از رفتن؟
|
دوست عزیز مهاجر سراییم !!
لطفا همدردی بنده را پذیرا باشید !! . . . . تشکر کنندگان: M.Haghighi ، mohammad.maleki ، frozen mind ، storagemeter ، Hediyeh ، nahid.t ، SH1A2R3 ، hoda2012 ، ghorbat ، kavoshgarnet ، kopol ، ronmony ، soheilbadami ، ASALI ، even ، alirezanz
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: ... ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید......دوست عزیز بسیار متاسف شدم از اتفاقی که برای شما پیش آمده. لازم شد پُست جدیدی ایجاد بشود با این نام : تا حالا پشیمون شدید از نرفتن؟ (من خودم از آن دسته از کسانی هستم که نرفتم) اینکه گفتید نتوانستید پرونده را تعقیب کنید من را به یاد این گفته دوستم انداخت که ساکن لس آنجلس است و گاهی با اسکایپ با هم در تماس هستیم ایشون تعریف می کردند: گویا یکی از شعب مک دونالد قهوه داغ برای یک پسر نوجوان سِرو کرده که منجر به سوختن دهان پسر شده و خانواده پسر بچه بعد از شکایت مبلغ 250000 دلار غرامت از مک دونالد دریافت کرده اند تشکر کنندگان: M.Haghighi ، frozen mind ،
2012-05-13 ساعت 21:57
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم ! هر چی فکر کردم هیچ چیزی به ذهنم نرسید که بنویسم فقط و فقط براتون آرزوی شکیبایی میکنم امیدوارم این شروع جدید کمکی باشه به شما برای کمی آرامش بیشتر.... تشکر کنندگان: M.Haghighi ، frozen mind ، mohammad.maleki ،
2012-05-14 ساعت 10:38
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید ... نفسم بند اومد ... بغض گلومو فشرد ... آخه منم برای تامین آینده فرزندم دارم میرم نمی دونم چی بگم ...
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012 F4 [/en] تشکر کنندگان: mohammad.maleki ،
2012-05-14 ساعت 11:24
تشکر کنندگان: mohammad.maleki ، frozen mind ، storagemeter ، Hediyeh ، SH1A2R3 ، amir82 ، hoda2012 ،
2012-05-14 ساعت 14:41
خیلی متاسف شدم. روحشون شاد.
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... تشکر کنندگان: frozen mind ، Hediyeh ، mohammad.maleki ، nahid.t ، SH1A2R3 ، hoda2012 ، M.Haghighi ، mom ، ghorbat ، kavoshgarnet ، kopol ، ronmony ، shahram1347 ، alirezanz
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید.وای 'M.Haghighi' عزیز بسیااااااااار متاثر شدم و ناخودآگاه بغض کردم برای گلهای از دست رفتتون و برای شما پدر و مادری که با داغشون سر میکنید... کاملا درکتون میکنم چون ما هم نوگلی رو از دست دادیم که به دلیل وصل بودن مسبب اون حادثه به بالاها!!! هیچ کاری از دستمون بر نیومد جز افسوس و حسرت و دلتنگی... از صمیم قلب از خدا براتون صبر و آرامش طلب میکنم...
کیس نامبر;2012as34xxx
کنسولگری: ابوظبی تاریخ مصاحبه: می 2012 تاریخ ورود به امریکا: سپتامبر 2012 مقصد: کالیفرنیا- لس آنجلس تشکر کنندگان: mohammad.maleki ، frozen mind ، nahid.t ، SH1A2R3 ، storagemeter ، amir82 ، hoda2012 ، faranak.n ، M.Haghighi ، mom ، ghorbat ، kavoshgarnet ، kopol ، M_star1316 ، MAHDI2012 ، ronmony ، کیانا ، shahram1347 ، alirezanz
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم ! خیلی متاسف شدم الان با گریه دارم تایپ می کنم و حروف رو درست نمیبینم براتون واقعا ارزوی صبر دارم امیدوارم بتونید با خاطراتشون خوش باشید خیلی سخته خدا کمکتون کنه تشکر کنندگان: nahid.t ، SH1A2R3 ، frozen mind ، storagemeter ، mohammad.maleki ، amir82 ، hoda2012 ، M.Haghighi ،
2012-05-14 ساعت 16:15
از خدا می خواهم که فقط صبر وتحمل به شما بدهد تا بتوانید این غم سنگین را تحمل کنید واقعا متاسف شدم
تشکر کنندگان: storagemeter ، mohammad.maleki ، amir82 ، hoda2012 ، frozen mind ، nahid.t ، M.Haghighi ، SH1A2R3 ،
2012-05-14 ساعت 17:25
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آجاده ..... خواهیم رفتهیچی نمیتونم بگم.قلبم فشرده شد.
***2012AS16
تاریخ دریافت ویزا:29 March تاریخ ورود به آمریکا :June 1 تاریخ دریافت گرین کارت : 20 June, تعداد افراد با این کیس:3 تشکر کنندگان: hoda2012 ، frozen mind ، nahid.t ، M.Haghighi ، storagemeter ، SH1A2R3 ،
2012-05-14 ساعت 23:52
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم !امید وارم روح پاکشون با رفتن شما بیش تر شاد بشه!خدا به شما صبر بده!اواقعا متاسفم!!!!
تمام سپاسم ازآن كسيست كه به من نيازى نداشت امافراموشم نكرد (کورش کبير)
تشکر کنندگان: ghorbat ، kavoshgarnet ، frozen mind ،
2012-05-14 ساعت 23:55
حقیقی جان! جای اون دو تا طفل معصوم تو بهشته. جای بدی نیستن. خدا صبرتون بده.
لطفا تجربه تونو با بقیه به اشتراک بذارین تا این بلا سر بقیه هم نیاد. بازم تسلیت میگم. تشکر کنندگان: Blaze ، ghorbat ، kavoshgarnet ، M.Haghighi ، frozen mind ،
یکی از چیزهایی که در ایران آزار دهنده است این است که شما هر چقدر هم که پول بیشتر بدهید هیچوقت نمی توانید مطمئن باشید که خدمات و یا کالایی که دریافت می کنید تقلبی و یا آلوده نیست. از دارو گرفته تا مواد غذایی و حتی پوشاک. مثلا هر زمانی که در اخبار می شنویم که یک کشوری قرار است هزارها تن گوشت مشکوک به آلودگی خود را نابود کند پیش خودمان ناخودآگاه می گوییم که الآن یکی از همین فرصت طلبان می رود و آن گوشت ها را به یک دهم قیمت می خرد و به خورد مردم ایران می دهد. چون نظارت و واردات و اجازه بهداشت و این چیزها همه با پول خریده می شود متاسفانه این افکار چندان هم دور از واقعیت نیست و این وسط فقط مردم بیچاره ایران هستند که قربانی سودجوها می شوند. تمام داروها و یا واکسن ها و سرنگ های آلوده ای که وارد ایران شده است قرار بوده است که در کشور مبدا نابود شوند ولی در نهایت سر از ایران درآورده اند و بچه های ما را از بین برده اند. وارد کننده ها هم چنان گردنشان کلفت شده است که توپ هم آنها را از جایشان تکان نمی دهد. مواد اولیه تمام داروهایی که در ایران تولید می شوند توسط دلال های دسته دوم و سوم به کارخانه های ما می رسند و کیفیت آنها اصلا با اصل آن قابل مقایسه نیست. متاسفانه بسیاری از این موارد تقلب برای ما اصلا مشهود نیست چون مثلا ما می توانیم متوجه پایین بودن کیفیت خودروی وطنی نسبت به خودروی ساخت آلمان بشویم ولی متاسفانه متوجه بسیاری از چیزهای دیگری نمی شویم که مستقیما با جان و زندگی ما و خانواده ما ارتباط دارد و فقط زمانی که بلایی سرمان آمد متوجه آن می شویم. مثلا وقتی چندین نفر بچه های خودشان را از دست دادند اعلام می کنند فلان محموله دارو و یا واکسن آلوده بوده است و تازه باز هم معلوم نیست که آن داروها را نابود کنند چون کسی در ایران پولش را به خاطر جان ناقابل آدمیزاد به دور نمی ریزد. حالا آلودگی های رادیویی هم که دیگر جای خودش را دارد و از امواج ماکروویو گرفته تا امواج ایزوتوپ های فعال. آخر وقتی چهار نفر سر یک بشکه را می گیرند و آن را روی زمین این طرف و آن طرف می کشانند فقط کافی است که پای یکی از آنها پیچ بخورد و تمام محتویات آن بشکه وارد فاضلاب شهری شود و تشعشع پراکنی کند. آلودگی هوا هم که جای خودش را دارد و همین طور سرب و دیگر مواد سمی معلق در هوا وارد ریه آدم می شود. نشانگرهای آلایندگی هوا را هم که کنده اند و یا آن را دستکاری کردند تا پایین نشان دهد و خیال همه راحت شود. خوب همه این چیزها اگر آدم را در جا نکشد به مرور از عمر او می کاهد و به سلامتی و روان او لطمه می زند. به نظر من ظلم است که آدم یک بچه را در چنین وضعیتی نگه دارد تا مبادا وقتی که بزرگ شد ما را تحویل نگیرد و یا حرف ما را گوش نکند.
البته مهاجرت هم می تواند خیلی دشوار باشد ولی آدم باید برای آینده بهتر خود و خانواده اش سختی را تحمل کند همان طوری که ما سختی کار کردن را برای درآمد و آسایش خود و خانواده مان تحمل می کنیم.
با آرزوی موفقیت برای شما
2012-05-15 ساعت 03:13
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم !دوست عزیز از خوندن این پستتون خیلی متاثر شدم و تصلیت بنده را نیز بپذیرید و ما را هم نیز در غم خودتون شریک بدونین !! آخه چرا نتونستید پروندشونو پیگیری کنید !!!؟؟؟ میدونم که ادامه دادن این کار دردی دوا نمیکنه و گذشته دیگه بر نمیگرده و توروخدا پیگیری کنین . . . خدا ذلیل کنه باعث و بانی این کارارو . . . بخدا اصلاً اینقدر ناراحتم که دارم دیوونه میشم !!!!
کیس نامبر:AS20XXX
روئیت قبولی و ارسال فرم ها:Mar/2012 تاریخ مصاحبه ، دریافت ویزا و ورود به آمریکا:Jun/2012 دریافت سوشیال و گرین کارت Jul/2012 به پایان آمد این دفتر ، حکایت همچنان باقیست !!! تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، SH1A2R3 ، Hediyeh ، frozen mind ،
2012-05-15 ساعت 05:55
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته: با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم ! خود بچه ها با آرامش در بهشت هستند ولی برای پدر و مادر خیلی دردناک است و حتی برای ما هم شنیدن چنین موضوعی بسیار دردناک است. امیدوارم خداوند به شما صبر دهد. لطفا همدردی مرا هم بپذیرید. تشکر کنندگان: kopol ، M.Haghighi ، SH1A2R3 ، Hediyeh ، frozen mind ،
|