کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
تا حالا پشیمون شدید از رفتن؟
(2012-05-15 ساعت 02:32)rs232 نوشته:  یکی از چیزهایی که در ایران آزار دهنده است این است که شما هر چقدر هم که پول بیشتر بدهید هیچوقت نمی توانید مطمئن باشید که ...

بله تاحدی درست میفرمایید. برای مثال من الان گاها فکر میکنم که اگه یک روزی برگردم ایران یا حتی برای مسافرت چند ماهه دیگه نه از ترس وایتکس به شیر میتونم لب بزنم، از ترس استفاده از مدفوع انسانی نخواهم تونست سبزی بخورم و از ترس مصرف بیش از اندازه کود و سم ممکنه دست به میوه و سیب زمینی پیاز و گوجه هم نزنم و از ترس آشغال گوشتی که به سوسیس و کالباس و همبرگر میزنن نخواهم تونست ساندویچ بخورم. از درد فرهنگ رانندگی نمیتونم دیگه راحت رانندگی کنم و دیگه جرات نشستن تو پیکان در حد صفر مون که نه کیسه هوا داره و نه ترمز ضد قفل رو نخواهم داشت. من واقعا انتظار ندارم که کشورمون یک شبه عین آمریکا بشه اصلا قرار هم نیست هر کشوری مثل کشوری دیگه بشه و زیبایی دنیا به تنوع جوامع و مردمشه اما خداییش یک استاندارهایی هست که ایکاش هر چه زودتر در کشورمون رعایت کنن. آخه آدم جیغش درمیاد که با پرویی تمام اعلام میکنن که کارخانه هایی بوده اند که به شیر وایتکس زدن اما از اعلام اسامی شون معذوریم!!! معذوری که چی؟ مامور معذوره و شما آقای کارشناس مگه مامور اون کارخونه شیر متخلفی یا مامور دولت؟ اههههههه اعصابم خراب شد...
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، M.Haghighi ، SH1A2R3 ، Hediyeh ، frozen mind ، saied-k ، storagemeter ، ghorbat ، mom ، rs232 ، alireza62 ، asal1907 ، Blaze ، MAHDI2012 ، ASALI ، ronmony ، MPU ، parsush ، imojen ، alirezanz ، aazitaa
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته:  با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم !
غروب....... در نفس گرم جاده ..... خواهیم رفت
از صمیم قلب آرزوی آرامش و توان نحمل این غم بزرگ را برای شما خواستارم و امیدوارم این ضایعه انگیزه ای بزرگ برای تحمل مشکلات کوچک و گذرای شروع مهاجرت باشه و شما و همسرتون بتونید با توان بالا زندگی جدیدی را شروع کنید. ان شا الله انقدر کوچولوی خوشگل مشکل دور و برت را بگیره که هیچوقت فرصت نکنی به خاطرات تلخ برگردی.
لطفا جزییات بیشتری درباره اون تزریقات مرگبار بنویشید تا دوستان در جریان باشند و این اتفاق تکرار نشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: kopol ، M.Haghighi ، SH1A2R3 ، mohammad.maleki ، frozen mind ، saied-k ، storagemeter ، ghorbat ، ronmony ، parsush
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته:  با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟ برای اینکه بیمارستان کودکان تزریقی مرگبار انجام داد و دو نو گل زندگی ما پرپر شدند............... ای دوستی که نوشته من رو میخونی دو دل نباش اگه من یک سال زودتر برنده میشودم و مهاجرت کرده بودم الان هر دو فرزندم در کنارم بودند ای کاش میتونستم حتی پرونده بچه هام رو پیگیری کنم چقدر تلاش کردم ....شما در مورد دارو ها چینی و غیره چیزی شنیدید...... من تمام زندگیم با اون سیاه شده ...حالا من وهمسرم دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم !
غروب....... در نفس گرم جاده ..... خواهیم رفت
دوست عزیز قلب مارو هم به درد آوردی ، واقعاً حرفی برای گفتن ندارم و تنها آرزو می کنم خداوند به شما صبر عنایت کنه و عاملینش رو نابود کنه
کنسولگری:انکارا
تاریخ مصاحبه: 2012/02/02
نتیجه مصاحبه: برگ آبی
تاریخ دریافت کلیرنس: 2012/5/15

پاسخ
(2012-05-15 ساعت 08:16)kopol نوشته:  
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته:  با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟
غروب....... در نفس گرم جاده ..... خواهیم رفت
دوست عزیز قلب مارو هم به درد آوردی ، واقعاً حرفی برای گفتن ندارم و تنها آرزو می کنم خداوند به شما صبر عنایت کنه و عاملینش رو نابود کنه
با سلام به تمام عزیزانی که لطف کردند و برای من کامنت همدردی گذاشتند بسیار ممونم و از اینکه باعث ناراحتی شون شدم بسیار شرمنده باور بفرمایید اصلا قصد این رو نداشتم که باعث ناراحتی شما بشم و من خوب میدونم که در مملکت ما موارد برای ناراحتی بسیار است من در این یک سال و نیم یاد گرفتم که چطور ناراحتی ام رو برای خودم نگه دارم .....و میدونم که اگه به ناراحتم میدون بدم چه عواقبی در انتظار خودم و خانواده ام هست. کاری که نباید میشد خیلی راحت شد و کسی هم پاسخگو نیست تا حتی شاید از تکرار اون هم جلوگیری بشه توی این خاک تا قبل از حادثه همه همهکارند بعد از حادثه کی بود ؟ کی بود؟ من نبودم است. هدفم از بیان مصیبتم فقط این بود که اون دوستانی که فرصت مهاجرت دارند ولی دودل هستند بدوندند که در مملکت ما از این نوع حوادث بسیار است از وایتکس در شیر یا گوشت های خراب و دارو های مسموم وانواع آنفولانزاهای افغانی و مرغی و خوکی ... تا حتی خاله شادونه!!! ..... همه ما خیلی راحت از کنار این خطرات کنار می ایمم چون فکر میکنیم نه این برای من نیست انواع راهکارهای انفرادی برای گریز از مواد فوق داریم مثل آوردن پرستار برای بچه تا به مهد کودک نره و مریض نشه مثل ما !!....همانطور که من هم تاآخرین دقایق همینطور فکر میکردم..... حالا نوع نگاه من به مهاجرت از اینجا بسیار متفاوت است . من از کابوس زندگی در کشوری عقب مانده میگریزم........
کیس نامبر: ***2012AS00012
تاریخ مصاحبه:20 ژانویه
تاریخ دریافت ویزا:22Feb
تاریخ ورود به آمریکا:june 21 2012Wink
تاریخ گرفتن گرین کارت:July 26 2012
پاسخ
آرش جان نظرت در مورد شهر سن خوزه برای ساکن شدن و پیدا کردن کار چیه؟ منم مثه خودت مهندس نرم افزارم ؟
پاسخ
تشکر کنندگان: ghorbat ، SH1A2R3 ، ronmony
(2012-05-17 ساعت 22:54)LINDA1376 نوشته:  بچه‌ها من با ویزا نامزدی آمدم و ازدواج کردم. اصلا از این اینجا راضی‌ نیستم. هیچی‌ اینجا بنظر من خوب نمیاد. رفتم دندان پزشکی دارو زیاد زد و من از کمر به پایین لرز از سرما گرفتم و تمام صورتم تا ۷ ساعت بعد از تزریق بی‌حس بود . برای ۳ تا دنندن که پر شدگی شو عوض کرد . ۶۵۰ $ گرفت که ۴۵۰ $ را بیمه همسرم داد و ۲۰۰ دلار خودمون دادیم . برای keshidan یه دندان عقل ۵۹ $ گرفت. ۲۱۰ $ بدون بیمه‌ بود. برای هر ویزیت doctor با بیمه‌ باید ۲۵ دلار بدی. به دکتر گفتم که دارو زیاد زدی . گفت" نه. تو حساسیت داری" ۵۰ دلار هم دادم به دانند حساسیت دارم یا نه . که معلوم شد نه داشتم. خلاصه از آمریکا برای خودتون رویا نسازید. این جا هیچی‌ بهتر از ایران نیست . در مورد کلاس انگلیسی‌ که میرم هیچ چیه جالبی ندأرد. هیچی‌.اگه کارم درست شه میرم یه کشور دیگه.این جا مثل ایران فقط اسمش آمریکا است.من که راضی‌ نیستم اصلا.
man az farsi nevise google estefade karam . age ghalat dare bebakhshid.

کجای آمریکا هستین این قدر هزینه ها کمه؟ به خدا نسبت به فلوریدا خیلی کمه Sad
پاسخ
تشکر کنندگان: ghorbat ، mom ، Blaze ، MAHDI2012 ، SH1A2R3 ، ronmony
M - hagghighat

امیدوارم خدا به شما صبر بده متاسفانه یه همچین اتفاقی برای یکی از فامیلهای ما افتاد پسری که مبتلا یه هموفیلی بود و به دلیل تزریق خون آلوده که از فرانسه وارد شده بود مبتلا به هپاتیت سی شده و برای همیشه زتدگیش نابود شده البته او هنوز ناقل بیماری نیست یعتی بیماری هنوز فعال نشده اما خوب او همیشه با این کابوس زندگی می کند اونها شکایت هم کردند اما پرونده هنوز در حال پیگیری است چرا چون وارد کننده پشتش محکمه , در این مواقع توی ایران از دست کسی کاری بر نمیاد و پرونده به دادگاه الهی میره و مطمئن باشید خدا خوب و حسابی به خدمتشون می رسه هم این دنیا هم اون دنیا....با آرزوی صبر برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: alireza62 ، ghorbat ، mom ، hoda2012 ، M.Haghighi ، MAHDI2012 ، SH1A2R3 ، ronmony ، parsush ، shahram1347 ، alirezanz
(2012-05-15 ساعت 14:29)M.Haghighi نوشته:  
(2012-05-15 ساعت 08:16)kopol نوشته:  [quote='M.Haghighi' pid='172795' dateline='1336926762']
با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل شما بودم !! ولی حالا .... برای من فقط افسوس گذشته مونده من در حال رفتن هستم ....من و همسرم البته بدون دو فرزندم که اونها هم در لاتاری 2012 قبول شده بودند ولی حالا نیستند... چرا؟؟؟؟؟
غروب....... در نفس گرم جاده ..... خواهیم رفت
دوست عزیز قلب مارو هم به درد آوردی ، واقعاً حرفی برای گفتن ندارم و تنها آرزو می کنم خداوند به شما صبر عنایت کنه و عاملینش رو نابود کنه

با سلام خدمت دوست عزیز داغ دیده و عرض تسلیت و ارزوی صبر اگرچه میدونم این کلمات نمیتونه غم شما رو کم کنه و تسلی بخش موثری با شه. فرزندی ندارم ولی تا حدی غم شما رو درک میکنم چون من هم مدتی قبل پس از یک سال تحمل رنج و بیم و امید و تلاش پدرم رو که ایشونم بسیار متحمل رنج شدن به علت سهل انگاری و اشتباه مسلم پزشکی از دست دادم. برای پزشکان خوب احترام قائلم ولی علت صحبتم مستدل ومحکم است. پدرم از ان شاگرد اول هایی بود که چهل سال پیش رفته بود خارج با بورس دولت آنوقت و برخلاف خیلیها برگشت ایران تا خدمت کنه و سالها با نا مهربانی ها جنگید عاقبت با یک اشتباه از دست دادیم ایشون رو . همیشه به بابا میگفتم بابا چرا برگشتی و چرا دوباره نرفتی... تازه وقتی پیش پزشکش رفتم با دلایل و مدارک گفت من اشتباه کردم به شما توضیح خواستم بدم اصلا اینجا قدر منو نمی دونند و من همون جا گفتم اقای دکتر اشتباه بزرگتر رو بابام کرد که برگشت به ناچار افتاد تو دست شما و بیمارستان شما .... و حالا من فکر میکنم امریکا سرزمین رویا ها نیست ولی سرزمینی که اگه شایستگی داشته باشی می تونی پیشرفت کنی و این مستلزم تحمل سختی زیاد و تلاش وهوشیاری و واقع بینی است. با ارزوی سلامتی همه عزیزان و ارزوی صبر برای همه دوستان داغ دیده
شماره کیس:2012AS00070XXX
تاریخ رویت قبولی:July 15th
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:August 27th
کنسولگری : آنکارا
تاریخ کارنت شدن کیس:June 2012
تاریخ مصاحبه : اواخر July
تاریخ صدور ویزا: روز مصاحبه
تعداد نفرات : 2 نفر
انجمن مهندسین برق مهاجرسرا
پاسخ
تشکر کنندگان: ghorbat ، M.Haghighi ، Hediyeh ، saied-k ، MAHDI2012 ، SH1A2R3 ، laili ، ronmony ، smmyp ، alirezanz
دوستان همونطوری که در هر شغلی با وجدان و بی وجدان داریم ادم خوب و بد داریم نامرد و مرد داریم باسواد و بیسواد داریم در رشته پزشکی هم همینطوره.میدونم مردم انتظار چنین چیزی رو از پزشک ندارن ولی این یک واقعیته .دوستان پزشکمون بهتر از بقیه در این مورد اطلاعات دارن.من خودم بین همکارانم شاهد کسانی هستن که اصلا و اصلا بیمارشون و احساسات بیمارشون و آینده اون و همزاهاشون براشون مهم نیست و هستن کسانی که به مریض بعنوان منبع دلار نگاه میکنن.به عنوان یه پزشک اینها رو گفتن باید بدونین که برام خیلی سخته.ولی من این واقعیتها رو میبینم و واسه خانواده ام که اینجا میمونن نگرانم.اینجا برای ما پزشکانی که با وجدان و از صمیم دل کار میکنیم جایی وجود نداره برای اینکه مثلا ملاک استخدام این نیست که بابا تو چه قدر سواد داری یا اصلا مریض با فلان شرایط اومد باید چی کار کنی ملاک چیز دیگری است که همتون میدونین.از وقتی قبولی در کنکور به جای درس خوندن و سواد چیز دیگری است ...دیگه چه انتظاری از اون شخصی که توسط بند پ... پزشک شده دارین.اونقدر حرفها در دل دارم که نمیتونم بگم...
من همیشه به خانواده ام میسپارم اگه ما نبودیم و خواستین دکتر برین یه شجره نامه ازش داشته باشین بعد.من در شهرستان دور افتاده و محروم از هر نظر که فکر کنین کار میکردم.و چه مریضها که من نجاتشون دادم اونهم با اون امکانات صفری که داشتن .نه خون نه دارو نه جراح نه رادیولوژیست
ولی هیچوقت قدر منو ندونستن و به عناوین مختلف چون ظاهر متفاوتی داشتم و بر وفق مرادشون نبود ازار واذیتم میکردن تا اینکه دیگه تحمل نکردم و اونجا رو ترک کردم.اکنون که چندین سال است اونجا نمیرم تازه قدر منو دونستن ولی چه فایده...من هرگز بدی هایی که در حقم کردن فراموش نمیکنم.بگذریم که داغ دلم تازه شد...
واقعا واسه اون دو گل پر پر شده ناراحت شدم و واسه کسانی که با سهل انگاری بهر طریقی باعث پر پر شدنشون شدن لعنت میفرستم و از خدا داغ بدتر از این رو براشون میخوام.
به جرات میگم هر کس در این شرایط که جان و مال در خطر باشه از رفتن پشیمون باشه به جرات میگم یا بی عرضه تشریف داره یا در اینجا جز مفت خورایی بوده که بدون زحمت کلی پول مییومده تو حسابش یا ای کیو پایین تشریف داره.نمیخوام توهین به کسی بکنم ولی به نظر من اگه کمی زحمت به خودمون بدیم و سختیهای اولیه مهاجرت رو گذرا در نظر بگیریم و با دید مثبت به مسایل نگاه کنیم و قدری تنبلی رو بزاریم کنار چنان زندگی در انتظارمونه که حتی خوابشم ندیدیم.من به این گفته ام ایمان دارم.به عنوان کسی که با این موقعیت به ظاهر خوب در اینجا و استیبل بودن از هر نظر حاضرم برم دوباره از اول شروع کنم .به امید اینده ای بهتر.یادتون نره
نابرده رنج گنج میسر نمیشود .و هر کس به اندازه زحمت و پشتکاری که داره سهم میبره.
2012as55XXX
مصاحبه: 27 JUNE
کلیرنس: 8 august پس از 42 روز انتظار بسیار سختBig Grin
ورود به امریکا: 3 سپتامبر2012
مقصد:کالیفرنیا/اورنج کانتی
پاسخ
تشکر کنندگان: hoda2012 ، leilit ، ghorbat ، MPU ، M.Haghighi ، Hediyeh ، jordanir ، laili ، Classic ، teoden ، ronmony ، soheilbadami ، ASALI ، smmyp ، parsush ، saher ، alirezanz
(2012-05-13 ساعت 21:02)M.Haghighi نوشته:  با سلام نمی دونم این رو باید بگم یا نه؟ به شماهایی که فرزند دارید و به فکر آینده اونها هستید یا شمایی که می خواهید زندگی نوی رو شروع کنید. . من هم مثل جاده ..... خواهیم رفت

دوست عزیزم واقعا متاثر شدم! از خداوند برای شما و همسرتون آرامش و صبر خواهانم.
پارسال هم دو نفر از آشنایان ما به همین علت فوت کردند!! نمیدونم چرا اینجا برای جون آدمها اصلا ارزشی قائل نیستند..! مطمئنم اگر فقط یک مورد مشابه این موضوع در آمریکا اتفاق افتاده بود حداقل یک هفته در تمام بخش های خبری پخش میشد!
شماره کیس: 2012AS00026xxx
کنسولگری: ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2011 10,Aug
تاریخ کارنت شدن کیس: احتمالا March 2012
تاریخ مصاحبه:11 March
تاریخ دریافت کلیرنس:یک ضرب :Big Grin
جمع تقریبی هزینه ها:
تعداد همراهان: 1 نفر

پاسخ
تشکر کنندگان: ghorbat ، masih sh ، M.Haghighi ، SH1A2R3 ، laili ، Classic ، ronmony ، alirezanz
دوستان عزیز من و همسرم از12 می 2012 اومدیم ویرجینیا و منتظر گرین کارت و سوشیالمونیم.اینجا اسپانسرمون واسمون یه خونه با تمام وسایل تهیه کرده و چیزی کم نداریم.حتی چون ایشون رستوران داره ما مشکل غذا هم نداریم.اما ما تصمیم گرفتیم برگردیم ایران و تا آخر عمر همونجا زندگی کنیم.چون اونجا مدرک تحصیلی خوب ، کار ، خونه ، خانواده ، دوستان و... رو داریم.اما اینجا باید زبان بخونیم و تافل بگیریم بعدش واسه ادامه تحصیل بریم دانشگاه و بعد از فارغ التحصیلی بریم دنبال یه کار خوب که همه اینا چندین سال طول می کشه درصورتیکه همه اینارو تو ایران داشتیم و با چشم بسته پاشدیم اومدیم اینجا.البته دیدن آمریکا حتی واسه تفریح آرزوی هر کسیه و ما این رو می ذاریم به حساب یه مسافرت خارج از کشور. تورو خدا قبل از اومدن همه چیزو خوب بسنجید .اینو به عنوان برادر کوچکترتون می گم(من 32 سالمه.حالا هرکی کوچکتر از منه !!!) دوستتون دارم.موفق باشید.
کیس:2012AS00013XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه:2012-jan-31
تاریخ دریافت ویزا:2012-jan-31 یکضرب
جمع حدودی هزینه ها برای 2 نفر : 8.000.000 تومان(دریافت ویزا و بازگشت از ترکیه) + 12.000.000 تومان (بلیط رفت به آمریکا و تهیه دلار)
تعداد نفرات همراه این کیس:1 نفر
تاریخ بلیط رفت به آمریکا: 2012-may-12
پاسخ
تشکر کنندگان: كاميلا ، jordanir ، teoden ، ghorbat ، ronmony
(2012-05-28 ساعت 09:48)ANAMAL نوشته:  دوستان عزیز من و همسرم از12 می 2012 اومدیم ویرجینیا و منتظر گرین کارت و سوشیالمونیم.اینجا اسپانسرمون واسمون یه خونه با تمام وسایل تهیه کرده و چیزی کم نداریم................و با چشم بسته پاشدیم اومدیم اینجا.البته دیدن آمریکا حتی واسه تفریح آرزوی هر کسیه و ما این رو می ذاریم به حساب یه مسافرت خارج از کشور. تورو خدا قبل از اومدن همه چیزو خوب بسنجید .اینو به عنوان برادر کوچکترتون می گم(من 32 سالمه.حالا هرکی کوچکتر از منه !!!) دوستتون دارم.موفق باشید.
با سلام دوست عزیز ما باید چه موضوعی رو خوب بسنجیم ؟؟ من مهاجرت میکنم که همیشه آرزوم بود ....و الان در اوج تجربه و پختگی اینکار رو میکنم ...میرم که بمونم از صفر دوباره شروع کنم ..کار کنم مدرک تحصیلی ام رو بهبود بدم و صد البته از امکان زندگی در یک کشور مدرن استفاده کنم . من وهمسرم میریم که بمونیم وبرنگردیم این تصمیم رو قبل از رفتن گرفته ایم ......دوست عزیز آیا شما رفته بودید که اونجا بمانید یا از اول می خواستید برگردید؟!!
!! اگه یکی رفت و انجا موند حتما مدرک تحصیلی خوب نداره ؟ یا دوستان خوب اینجا؟؟.....شما اونچه میخواستید رو از این سفر تفریحی بدست آوردید.......

کیس نامبر: ***2012AS00012
تاریخ مصاحبه:20 ژانویه
تاریخ دریافت ویزا:22Feb
تاریخ ورود به آمریکا:june 21 2012Wink
تاریخ گرفتن گرین کارت:July 26 2012
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، SH1A2R3 ، leilit ، nahid.t ، Hediyeh ، pr.kia ، Classic ، teoden ، ghorbat ، ronmony ، Shezem ، vm1974 ، MPU ، alirezanz
(2012-05-28 ساعت 09:48)ANAMAL نوشته:  دوستان عزیز من و همسرم از12 می 2012 اومدیم ویرجینیا و منتظر گرین کارت و سوشیالمونیم.اینجا اسپانسرمون واسمون یه خونه با تمام وسایل تهیه کرده و چیزی کم نداریم.حتی چون ایشون رستوران داره ما مشکل غذا هم نداریم.اما ما تصمیم گرفتیم برگردیم ایران و تا آخر عمر همونجا زندگی کنیم.چون اونجا مدرک تحصیلی خوب ، کار ، خونه ، خانواده ، دوستان و... رو داریم.اما اینجا باید زبان بخونیم و تافل بگیریم بعدش واسه ادامه تحصیل بریم دانشگاه و بعد از فارغ التحصیلی بریم دنبال یه کار خوب که همه اینا چندین سال طول می کشه درصورتیکه همه اینارو تو ایران داشتیم و با چشم بسته پاشدیم اومدیم اینجا.البته دیدن آمریکا حتی واسه تفریح آرزوی هر کسیه و ما این رو می ذاریم به حساب یه مسافرت خارج از کشور. تورو خدا قبل از اومدن همه چیزو خوب بسنجید .اینو به عنوان برادر کوچکترتون می گم(من 32 سالمه.حالا هرکی کوچکتر از منه !!!) دوستتون دارم.موفق باشید.
شما به بچه دار شدن در ايران هم فكر كرديد بد نيست تا انجا هستيد شرايط و امكانات تحصيل رفتار اجتماعي و امكانات ورزشي و تفريحي براي بچه ها را ببينيد و بعد زماني كه برگشتيد با ايران مقايسه كنيد
پاسخ
تشکر کنندگان: M.Haghighi ، laili ، leilit ، SH1A2R3 ، pr.kia ، mohammad.maleki ، Hediyeh ، saied-k ، storagemeter ، ghorbat ، ronmony ، Shezem ، vm1974 ، alirezanz
(2012-05-28 ساعت 13:21)M.Haghighi نوشته:  
(2012-05-28 ساعت 09:48)ANAMAL نوشته:  دوستان عزیز من و همسرم از12 می 2012 اومدیم ویرجینیا و منتظر گرین کارت و سوشیالمونیم.اینجا اسپانسرمون واسمون یه خونه با تمام وسایل تهیه کرده و چیزی کم نداریم................و با چشم بسته پاشدیم اومدیم اینجا.البته دیدن آمریکا حتی واسه تفریح آرزوی هر کسیه و ما این رو می ذاریم به حساب یه مسافرت خارج از کشور. تورو خدا قبل از اومدن همه چیزو خوب بسنجید .اینو به عنوان برادر کوچکترتون می گم(من 32 سالمه.حالا هرکی کوچکتر از منه !!!) دوستتون دارم.موفق باشید.
با سلام دوست عزیز ما باید چه موضوعی رو خوب بسنجیم ؟؟ من مهاجرت میکنم که همیشه آرزوم بود ....و الان در اوج تجربه و پختگی اینکار رو میکنم ...میرم که بمونم از صفر دوباره شروع کنم ..کار کنم مدرک تحصیلی ام رو بهبود بدم و صد البته از امکان زندگی در یک کشور مدرن استفاده کنم . من وهمسرم میریم که بمونیم وبرنگردیم این تصمیم رو قبل از رفتن گرفته ایم ......دوست عزیز آیا شما رفته بودید که اونجا بمانید یا از اول می خواستید برگردید؟!!
!! اگه یکی رفت و انجا موند حتما مدرک تحصیلی خوب نداره ؟ یا دوستان خوب اینجا؟؟.....شما اونچه میخواستید رو از این سفر تفریحی بدست آوردید.......

دوست خوبم به نظر می آد کمی عجولانه تصمیم گرفتید!
مثل اینکه به قول دوست عزیزمM.Haghighi شما از اول به قصد سفر و تفریح رفته بودید! شما حتی 1 ماه هم از اقامتتون نمیگذره!یادم یکی از نزدیکان من که 2008 لاتاری قبول شد و رفت( تقریبا با رنج سنی خود شما) تا 6 ماه هر وقت باش صحبت میکردم میگفت دارم افسرده میشم و اینجا خیلی همه چیز سخت......... ولی الان توی دانشگاهی با رنک زیر 10 دکتری میخونه و با شرکت بوئینگ پروژه برداشته که نمره اول های بهترین دانشگاههای ما از چنین تجربه های بی نظیری محرومند!
همش میگه: اینجا سرزمین فرصت هاست اگر تلاش کنی به بهترین ها میرسی بهترین ها...
باید خیلی محکم بود و مهمتر این که شما باید هدف و برنامه ریزی داشته باشید!
شماره کیس: 2012AS00026xxx
کنسولگری: ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2011 10,Aug
تاریخ کارنت شدن کیس: احتمالا March 2012
تاریخ مصاحبه:11 March
تاریخ دریافت کلیرنس:یک ضرب :Big Grin
جمع تقریبی هزینه ها:
تعداد همراهان: 1 نفر

پاسخ
تشکر کنندگان: M.Haghighi ، laili ، SH1A2R3 ، pr.kia ، RunnerNewAge ، Hediyeh ، nahid.t ، saied-k ، teoden ، ghorbat ، ronmony ، Shezem ، nora ، 3pideh ، saher ، alirezanz ، Pedraaam
(2012-05-28 ساعت 09:48)ANAMAL نوشته:  دوستان عزیز من و همسرم از12 می 2012 اومدیم ویرجینیا و منتظر گرین کارت و سوشیالمونیم.اینجا اسپانسرمون واسمون یه خونه با تمام وسایل تهیه کرده و چیزی کم نداریم.حتی چون ایشون رستوران داره ما مشکل غذا هم نداریم.اما ما تصمیم گرفتیم برگردیم ایران و تا آخر عمر همونجا زندگی کنیم.چون اونجا مدرک تحصیلی خوب ، کار ، خونه ، خانواده ، دوستان و... رو داریم.اما اینجا باید زبان بخونیم و تافل بگیریم بعدش واسه ادامه تحصیل بریم دانشگاه و بعد از فارغ التحصیلی بریم دنبال یه کار خوب که همه اینا چندین سال طول می کشه درصورتیکه همه اینارو تو ایران داشتیم و با چشم بسته پاشدیم اومدیم اینجا.البته دیدن آمریکا حتی واسه تفریح آرزوی هر کسیه و ما این رو می ذاریم به حساب یه مسافرت خارج از کشور. تورو خدا قبل از اومدن همه چیزو خوب بسنجید .اینو به عنوان برادر کوچکترتون می گم(من 32 سالمه.حالا هرکی کوچکتر از منه !!!) دوستتون دارم.موفق باشید.
بسیار بسیار از شهامتتون سپاسگزارم.
فقط یک نکته را عرض کنم. چون تجربه مهاجرت رو هم خودم داشتم هم دوستان زیادی در خارج از ایران دارم که مهاجر هستند و هر روز دارم باهاشون زندگی میکنم (نه فقط ایرانی) و مشکلات اول مهاجرت و بخصوص شما که در منزل اسپانسر هستید و قطعا مشکلات آینده خودتون رو هم دارید در مشکلات اسپانسرتون میبینید کفه های ترازوی شما را دچار تلورانس میکنه.
هیج اشکلالی نداره. به راحتی و سربلندی برگردید و قطعا مطمین باشید که بعد از چند سال به امریکا بازخواهید گشت. (مگر اینکه واقعا قسمت چیز دیگری باشه) ولی این سیکل برای خیلی از دوستان من پیش اومده.
به هیچ وجه خودتون رو سرزنش نکنید. شاید شما یکی از معدود انسانهای شجاع در این انجمن هستید که لااقل وقتی احساس پشیمانی میکنید اعلام مینمایید نه اینکه اصلا به انجمن هم سر نمیزنند!!!!! یا بعضی از هم وطنان بلا نسبت هم انجمنی ها که به دروغ خود را مدیر عامل گوگل میدانند. مبادا کسی فکر کنه داره زمین شویی میکنه. یکیشون همین jordanir‌یک آدم نافرمیه که نگو.Big Grin
تو برادر بزرگ مایی (البته یه چند روز) و بسیار با جرات و فهمیده. دقیقا همون سفر تفریحی که فرمودید و قطعا با کوله باری از تجربه که هزاران سال هم نمیتونستید در ایران یا سفرهای توریستی دیگر کسب کنید.
و یک پیشنهاد دیگر خیلی نگران جبهه گیری دوستانی که هنوز نرفتند نشین اونها دارن از آینده خودشون دفاع میکنند و حق دارند چون اگر بخواهند با حرف شما مخالفت نکنند در واقع پلهای جلو خود را سست کرده اند.

-----------------------
ان شا الله در دومین سفر شما به امریکا بتونیم تو هواپیما همسفر باشیم. شاید هم با هم رفتیم استرالیا. اگر یه موقع دوست داشتی یه تاپیک بزن و بدیهای امریکا را عنوان کن. همین تاپیک هم بد نیست. نگران بازخورد ها هم نباش. همین بازخورد ها ممکنه از جانب دوستان مقیم امریکا و موفق باشه و حتی باب آشنایی بشه برای ادامه زندگی و حتی کاری موفق در امریکا.
--------------------
نصیحتی دوستانه از برادر کوچکتر«
الان خیلی به تصمیماتت بها نده. الان بدن شما داره یکی از سخت ترین لحظات عمرش رو میگذرونه . هورمونهای شما بشدت دچار تلاطم شده . خاطرات مزخرفی از گذشته به شما هجوم میاره که خودتم نمیدونی از کجا اومده.
اینها همه طبیعی هستند.
و نهایتا یک ماه دیگه از بین میرن. فرد به فرد متفاوته.
سعی کنید اصلا به شروع زندگی فکر نکنید. به سفر تفریحیتون ادامه بدین.
سعی کنید تا این زمان که در امریکا هستید همه ایالتهایی که توانش رو دارید زیارت بفرمایید تا بتونید در آینده محل زندگی مناسب خود را پیدا کنید.

ادامه سفر تفریحیتون ممکنه به اقامت دامتون تبدیل بشه ولی ادامه شروع زندگی و تفکر به آن قطعا موجب برگشتتون برای مدت طولانی به ایران میشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh ، nahid.t ، Hediyeh ، mohammad.maleki ، saied-k ، teoden ، ghorbat ، ronmony ، soheilbadami ، tandoreh ، Shezem ، smmyp ، parsush ، el333 ، amir2640 ، saher ، amir0_0amir ، alirezanz




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان