کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
انتظار برای مصاحبه برندگان لاتاری ۲۰۱۳
(2012-07-18 ساعت 11:03)sayeh_m نوشته:  5-همسرم میگه هر موقع ویزا رو گرفتیم باید سریع بریم ...وسط سال چطوری بچه رو از مدرسه در بیارم ببرم یه کشوری که هیچ چیزی ازش نمیدونه ؟10 روز آنکارا رو چیکار کنم ؟اصلا" فکر میکنین بچه من میتونه توی اون سال درس بخونه ؟!؟!؟!Sad
(2012-07-18 ساعت 12:09)m@ry@m75 نوشته:  ... من هم مثل سایه جان فکر میکنم این سال تحصیلی برای پسرم خیلی باری نداشته باشه راستش من همیشه از قبل سال تحصیلی کلی براش برنامه ریزی داشتم حتی تابستون هم چند تا کلاس براش میگرفتم اما الان فقط کلاس زبانشو میره . خدا کنه اگه قسمتون باشیم بریم اونور بچه هامون خیلی زود بتونن توی درساشون جا بیفتن .به امید موفقیت همه بچه ها .
(2012-07-18 ساعت 12:36)bayat_r نوشته:  1- شما درباره مدرسه اونجا تحقیق کردید؟
2- من شنیدم حداقل یکسال میرن غقب تر
...و من به شما قول میدم -با توجه به چند ماه زندگی خارج از ایران- بچه هامون زودتر از خودمون راه میوفتند و موفق تر از خودمون میشند و بهترین شرایط رو براشون ایجاد کرده ایم - اگر ویزا بدند
(2012-07-18 ساعت 12:48)m@ry@m75 نوشته:  راستش دوست گرامی من از کسانی که اونجا هستند پرسیدم گفتند بچه ها تعیین سطح می شوند شاید هم یکسال عقب نیفتند مخصوصا دبستان که حجم درس ها خیلی بالا نیست .
در ضمن همان طور که شما گفتید بچه ها اونجا خیلی سریع تر از ما راه می افتند .
(2012-07-18 ساعت 12:49)sayeh_m نوشته:  ... ولی اصلا" به این فکر نکردم که ممکنه یکسال عقبتر بره Sadاز همین الان جستجو رو شروع میکنم Smileاگر کسی از دوستان اطلاعاتی داره و یا لینکی در این مورد دیده ممنون میشم که بگهSmile
(2012-07-18 ساعت 13:50)ehsan99 نوشته:  بچه ها که خيلی سريع راه ميفتن ..من پسر خواهرم 4،5 سالش بود و يک سالی مهد ميرفت..بعد از يکسال ،حالا خوشبختانه در آمريکا تفاوت لهجه ها زياد نيست، آنچنان يورکشيری غليط حرف ميزد که فکر ميکردی تا 10 پشت همه تخم و ترکش يورکشرين
اما خود بحث مدرسه يکی از اون دغدغه های اصلی پدر و مادر هاست.اينکه شما کجا زندگی کنی،حتی بعضی وقتا کار آدم ممکنه تحت تاثيير محل مدرسه رفتن بچه ها باشه ..بخصوص در آمريکا که وقتی ميگن دو شهر بهم چسبيدن ميبينی 70 مايل فاصله دارن
یکی از اقوام نزدیک ما در وینی پگ کانادا زندگی می کنه. چند سال پیش بعد از این که دکتراشو از دانشگاه تربیت مدرس گرفت هر چی این در اون در زد تا از دانشگاه زاهدان منتقل بشه به دانشگاه مشهد نشد که نشد. اونم با خانمش و یک دختر کوچولوی 3-4 ساله از اینجا مهاجرت کرد و رفت. سه چهار سال پیش که دوباره دیدمش چیزهایی از سیستم آموزشی کانادا تعریف می کرد که من فقط از شنیدنش لذت می بردم. می گفت اونجا تا سال پنجم یا ششم ابتدایی از امتحان هیچ خبری نیست. معتقدند نباید به بچه ها استرس وارد شه!!! اصلا درس و کلاس و میز و نیمکت به مفهوم مملکت ما در اونجا وجود نداره. بچه ها میشینن روی زمین دور هم و با شعر و بازی مطالب علمی رو یاد می گیرن. می گفت چون برای کارهای تحقیقاتیشون از دولت پول می گیرن موظفند در طول سال تحصیلی دانش آموزان مدارس مختلف رو دعوت کنن بیان آزمایشگاه بیوشیمی شون و کارهای تحقیقاتیشون رو با زبون خیلی ساده براشون توضیح بدن تا اگر کسی علاقمند شد از همون سنین پایین تکلیفش معلوم بشه که در آینده می خواد چیکاره بشه. جالبه که می گفت دخترش اصلاً به کار باباش علاقه نداره و گفته می خواد آشپز بشه!!! هیچ کس هم از انتخاب دختر خانمش تعجب نکرده و خیلی هم با دیده احترام به تصمیمات بچه ها نگاه می کنن. بعدها که من به علت مشغله ی خانمم یکی دو بار رفتم جلسه اولیا و مربیان مدرسه دخترم دیدم همون سیستم کانادایی رو دارن تبلیغ می کنن و بهش میگن نظام توصیفی. آنچنان هم داد سخن میدن که انگار خودشون سال ها تحقیق کردن و این سیستم نتیجه ی تحقیقات چند ساله و از کشفیاتی که هیچ ملتی در عالم هستی بهش نائل نشده!!!.
یک مورد دیگه این بود که وقتی بچه دنیا میاد یک حساب غیر قابل برداشت براش در یکی از بانک ها افتتاح میشه که پدر و مادر بچه موظفن هر ماه مبلغی رو طبق توانایی مالیشون به حساب بچه واریز کنن. هر چند دلار که والدین بذارن دولت دو برابرشو به حساب بچه واریز می کنه تا وقتی که بچه به سن قانونی (18 سال) برای برداشت پول از حساب برسه. یعنی همون اول زندگی برای این که هر کاری رو شروع کنه یه پول قلمبه در اختیارشه. ببینم این جریان به نظرتون آشنا نیست؟ یه کم فکر کنین....... آ باریکلا...زدین به هدف... همتون فهمیدین منظورم کیه... دمتون گرم...
این آشنای ما می گفت (نقل قوله، بهتون بر نخوره) تو کانادا اولویت ها به این ترتیبند: اول بچه ها، دوم خانم ها، سوم با عرض معذرت، گلاب به روتون، روم به دیوار سگ ها، و در نهایت هم آقایونBig Grin!!.
حالا که طرف برای خودش کسی شده و سری تو سرها در آورده چند تا دانشگاه بزرگ ازش دعوت کردن برگرده و همینجا کار کنه. جالبه که خودش به برگشتن راضیه ولی نه خانمش بر می گرده و نه دخترشSad.
البته این مربوط به کاناداست که میگن از لحاظ کمک های تامین اجتماعی و بیمه های مختلف از آمریکا بهتره. هر چند احتمالاً تو آمریکا که برادر بزرگتره است هم داستان کمابیش مشابهی وجود داره.
من دو تا دختر هشت ساله و پنج ماهه دارم. اگر رفتنی شدیم کوچیکه که احتمالاً فقط انگلیسی آمریکایی با لهجه ی اوکلاهومایی (چه شودددد.....Big Grin!!!) صحبت می کنه. بزرگه هم مطمئنم خیلی زود راه میوفته. میمونیم من و خانمم. خانمم که اولویت دومه و با توجه به رشته اش حتماً خیلی زود کار گیر میاره. می مونم خودم و خودم. فقط یادم باشه سگ نیارم تو خونه که تو جدول اولویت ها باز یک پله پایین تر میرمSad!!!. یه چیزی که یه کمی اذیتم می کنه و پکرم کرده اینه که با هر کی مشورت می کنی میگه برای بچه ها کشور عالییه ولی برای خودت یه ذره ممکنه دیر شده باشهSad!!!.
نتیجه این که دوستان:
نگران بچه ها نباشید... نگران ما پیرمردها باشید و دعا کنید این چند سال باقیمونده رو با عزت و آبرو طی کنیمWink.

بچه ها اصلا نمي خوام نا اميدتون کنم چون اعتقاد دارم آدم اگه تمام تلاشش رو بکنه بالاخره موفق میشه. ولي 2 شب پيش زنگ زدم به عموم که 20 سالي هست هيوستون تگزاس زندگي ميکنه باهاش صحبت کردم. ميگفت کار خيلي سخت پيدا ميشه و خيلي انتظار اينکه بتوني اولش توي رشتت کار پيدا کني رو نداشته باش. (من مهندس نرم افزار هستم و 2 سال هم سابقه کار دارم.) بهش گفتم من سابقه کار دارم و کارهاي زيادي هم توي اينترنت پيدا کردم که دقيقا همون تخصص هايي رو لازم دارن که من دارم، ولي ميگفت روي سابقه کارت به 2 دليل حساب نکن: 1 اينکه اين سابقه کار از 1 کشور خارجيه و 2 اينکه از ايرانه! ميگفت حتي روي کاراي ساده مثل رستوران هم خيلي مطمئن حساب نکن چون به دليل وضعيت بد اقتصادي آمريکا و نرخ بالاي بيکاري، متقاضي واسه کارهاي موقت و پيش پا افتاده هم زياد هست! البته آخرش بهم گفت نا اميد نباش و اگه تلاشت رو بکني بالاخره کار پيدا ميکني ولي ظاهرا قضيه به اين سادگيا که حداقل خودم فکر ميکردم نيست!Sad
اميدوارم هممون بتونيم اونجا موفق بشيم...
(2012-07-18 ساعت 18:39)ehsan_ati نوشته:  بچه ها اصلا نمي خوام نا اميدتون کنم چون اعتقاد دارم آدم اگه تمام تلاشش رو بکنه بالاخره موفق میشه. ولي 2 شب پيش زنگ زدم به عموم که 20 سالي هست هيوستون تگزاس زندگي ميکنه باهاش صحبت کردم. ميگفت کار خيلي سخت پيدا ميشه و خيلي انتظار اينکه بتوني اولش توي رشتت کار پيدا کني رو نداشته باش. (من مهندس نرم افزار هستم و 2 سال هم سابقه کار دارم.) بهش گفتم من سابقه کار دارم و کارهاي زيادي هم توي اينترنت پيدا کردم که دقيقا همون تخصص هايي رو لازم دارن که من دارم، ولي ميگفت روي سابقه کارت به 2 دليل حساب نکن: 1 اينکه اين سابقه کار از 1 کشور خارجيه و 2 اينکه از ايرانه! ميگفت حتي روي کاراي ساده مثل رستوران هم خيلي مطمئن حساب نکن چون به دليل وضعيت بد اقتصادي آمريکا و نرخ بالاي بيکاري، متقاضي واسه کارهاي موقت و پيش پا افتاده هم زياد هست! البته آخرش بهم گفت نا اميد نباش و اگه تلاشت رو بکني بالاخره کار پيدا ميکني ولي ظاهرا قضيه به اين سادگيا که حداقل خودم فکر ميکردم نيست!Sad
اميدوارم هممون بتونيم اونجا موفق بشيم...
اگر برنامه نویس خوبی هستی، پیشنهاد میکنم به شهرهای دیگه فکر کنی. کار مهم ترین فاکتور انتخاب شهره. البته قبلش بیشتر در مورد هیوستون تحقیق کن. مثلا از کسی که کارش نرم افزاره و در سطح خودته، نه بالاتر و نه پایینتر. ببین نظر اون چیه. بعدش در مورد شهرهای دیگه تحقیق کن. من خلاف این حرفها رو از دوستام شنیدم که برنامه نویسیشون خوبه ولی در حد عالی هم نیست.
تشکر کنندگان: ehsan_ati ، mahdi/sh ، ASALI ، zina s ، m@ry@m75 ، hamedhamed ، sayeh_m
سلام دوستان
داشتم تو Google میچرخیدم سایتی رو دیدم که فکر میکنم بد نباشه نگاهی بهش بندازیم :
United States: Maps, History, Geography, Government, Culture ...
به نظر من اطلاعات خوبی داره.
تشکر کنندگان: ASALI ، Sepasttian ، hassan1358arab ، zina s ، امیر مهاجر ، afs ، Shezem ، ensan ، hamedhamed ، sayeh_m ، manila ، ranebr ، Hedieh20
(2012-07-19 ساعت 00:05)Saeedv13 نوشته:  ... یک هارد اکسترنال دارم که هر چی نرم افزار دانلود کردم رو ریختم داخلش. دیشب که برای یکی از دوستام دنبال یه ویروس کش داخلش می گشتم، تصور کردم اگر الان اونور بودم برای استفاده از هر کدوم از این نرم افزارها باید خدا دلار پول می دادم. اگرم هارد اکسترنالم دست مقامات مسئول میوفتاد به علت عدم رعایت قانون کپی رایت احتمالاً باید سیصد سال زندانی می شدم!. اینجا از این لحاظ واقعاً بهشته!!. بهترین و به روزترین ویندوزها، آخرین ورژن نرم افزارها تنها با چند تا کلیک ساده و یک کم انتظار برای دانلود!!. فکر نکنم اونور بتونم حتی ایکی ثانیه لپ تاپمو باز کنم. روشن کردن همانا و مواجه شدن با کوهی از نرم افزارهای کرک شده و قفل شکسته، حساب پس دادن به نکیر و منکر همان...
راستی شما چی؟ تصور کنید الان اونطرف تشریف دارین. اصلاً اینور چیزی هست که دلتون براش تنگ بشه؟

سعید خان، پس خبر نداری اونجا چه خبره! هاردتو بی خیال شو. وقتی رفتی اونجا مثل خیلی از هموطنهای مقیم، با یه کلیک با سرعت نور هر نرم افزار یا فیلمی رو خواستی از اینترنت پرسرعت اونجا دانلود میکنی. هارد اکسترنالت میشه اینترنت شخصی منزلت. اونجا هم همه ایرانیها میدونند چجوری از زیر کپی رایت فرار کنن! فکر کن یه اینترنت معمولی با سرعت 20 مگابیت در ثانیه، 2.5 مگابایت در ثانیه دانلود میکنه. یک ترک موسیقی mp3 که متوسط 4.5 مگابایته رو تو کمتر از 2 ثانیه دانلود میکنه، یک سی دی 700 مگابایتی رو تو کمتر از 5 دقیقه و یک دی وی دی 4.7 گیگابایتی رو در عرض نیم ساعت. حالا برای این اینترنت چقدر پول میدی؟ حدود سی چهل دلار در ماه! من اینجا برای اینترنت 256 نامحدود دارم ماهیانه 50 تومن میدم. یعنی اونجا 80 برابر اینجا سرعت داره. البته سرعت بیشتر از 20 مگابیت هم هست، مثلا 100 مگابیت که گرونتره، فکر کنم 100 دلار در ماه! البته تمام زمانهایی رو که دادم تقسیم بر 5 کن. Rolleyes الان نظرت در مورد نرم افزارهای رو هاردت چیه؟ Wink
تشکر کنندگان: Ali DV-2013 ، zina s ، Saeedv13 ، afs ، mrr777 ، ASALI ، mehdiii ، mahdi/sh ، payam62 ، m@ry@m75 ، hamedhamed ، sayeh_m ، manila
من نمیدونم چرا همه دوستان یه جوری دارن برنامه ریزی میکنن که انگار قراره برای همیشه برن و دیگه هرگز هم برنگردن من میدونم وقتی وارد آمریکا بشید بعد از دریافت گرین کارت که معمولا بعد از 2 هفته میاد میتونین دوباره به ایران برگردین میشه حتی به عنوان یه مسافرت 1 ماهه به قضیه نگاه کرد و بعدش باسه موندن طولانی تر برنامه ریزی کرد من دیدم در پست های قبلی که بعضی ها همه چیزشون رو فروختن و کلی متعجب شدم از این همه عجله ... اون یک ماه میشه برآورد کرد و همه چیز رو سنجید و با محیط آشنا شد چرا دوستان اینهمه سخت میگیرن؟ Cool
شماره کیس ***4 , افراد :2نفر ,کنسولگری : ابوظبی, مصاحبه :june، مقصد :لس آنجلس Smile ويزا يك ضرب Cool
تشکر کنندگان: Szsanazsz ، mani.iht ، ASALI ، ehsan_ati ، hamedhamed ، steve ، sayeh_m ، manila ، Ali DV-2013 ، ranebr ، zina s
(2012-07-19 ساعت 14:21)poonehpopo نوشته:  من نمیدونم چرا همه دوستان یه جوری دارن برنامه ریزی میکنن که انگار قراره برای همیشه برن و دیگه هرگز هم برنگردن من میدونم وقتی وارد آمریکا بشید بعد از دریافت گرین کارت که معمولا بعد از 2 هفته میاد میتونین دوباره به ایران برگردین میشه حتی به عنوان یه مسافرت 1 ماهه به قضیه نگاه کرد و بعدش باسه موندن طولانی تر برنامه ریزی کرد من دیدم در پست های قبلی که بعضی ها همه چیزشون رو فروختن و کلی متعجب شدم از این همه عجله ... اون یک ماه میشه برآورد کرد و همه چیز رو سنجید و با محیط آشنا شد چرا دوستان اینهمه سخت میگیرن؟ Cool

دوست من، شما میدونید مثلا برای یک خانواده سه نفره این سفر یکماهه چقدر هزینه بر خواهد بود؟!
پول یک بلیط رفت و برگشت اضافه. اگر اونجا منزلی کرایه نکنید باید این یکماه رو تو هتل بگذرونید، میدونید چقدر هزینه میشه؟! اگر منزل کرایه کنید، وقتی برمیگیردید باید بیخود و بی جهت اونجا کرایه منزل بدید. کلا نگاه کردن به مسأله مهاجرت، بعنوان یک سفر، در حد توان مالی خیلی از برندگان نیست.
تشکر کنندگان: ali234 ، مهتاب - 2251 ، Saeedv13 ، mehdiii ، payam62 ، ehsan_ati ، mahdi/sh ، shimoda ، hamedhamed ، afs ، mrr777 ، sayeh_m ، manila ، rose_2000 ، Ali DV-2013 ، ranebr ، bayat_r ، ensan ، zina s ، roeentan
استرس انتظار کشنده اس و همه ما اینو می دونیم. به همین علت کم کم از تب قبولی کم می شه و دوستان می رن تو لک انتظار تا یه تکون دیگه مثل شروع کارنت شدن ۲۰۱۳ ای ها در نیمه اگوست دوباره این تاپیکا رو شلوغ کنه.
دوستانی هم مثل امیر مهاجر ۲۴ ساعته مشغول جمع آوری اطلاعات و شیر کردنش در تاپیکهای مختلفن که زحمتشون قابل تقدیره. بقیه ما هم باید سعی کنیم همین جور باشیم.
من هم به نوبه خودم دارم واسه گذروندن سریعتر روزها با دیدن برنامه هایی مثل AGT 2012 که قسمت های ۱۸ و ۱۹ اون همین دیروز و پریروز پخش شد سرمو گرم می کنم و انگلیسیمو تقویت. از طرفی هم با دیدن این برنامه که در آن صدها هزار نفر سعی می کنن هر هنری دارن رو کنن تا جایزه یک میلیون دلاری رو ببرن لذت می برم.
من تا حالا همه قسمتاشو دانلود کردم با انیترنت گیگابایتی ۵ تومن Sad
اگه کسی از دوستان مایله ببینه میتونه پیام بزاره واسه رسوندن بهشون در خدمتم.

مطلب دیگه اینکه خیلی از دوستان به درستی عامل اصلی موفقیتو در ادامه تحصیل می دونن.

برای جوانان مجرد یا بدون فرزند کار یه خورده راحت تره، اما از اوجا که اکثریت دوستان برنده شده رو عیالواران سن و سال دار مثل خودم تشکیل دادن و اغلب تحصیلات خوبی هم دارن و همین طور چند سر عائله که باید نونشونو برسونن یه پیشنهاد دارم.

در آمریکا دانشگاههای زیادی هستن که بصورت انلاین یا Off Campus دوره های فوق لیسانس رو ارائه میدن که البته هزینه بر هم هست. این قبیل دوستان اگه نتونستن در رشته خودشون مشغول به کار شن می تونن از این دوره ها استفاده کنن.

چند تا مزیت داره:

۱- این دوره ها رو می تونین از هر ایالتی ثبت نام کنین پس می شه در یک شهر با قیمت پایین سکونت کرد و در عین حال در بهترین دانشگاهها در گرونترین شهرها درس خوند.

۲ - به علت Off Campus بودن هزینه دوره ها بسیار کمتر از دوره های On campus هستش و خودش کمک خوبیه برای گرفتن یک مدرک معتبر با هزینه پایین.

۳ - در طی دوره می شه کار هم گرفت تا در مورد هزینه ها هم کمک بشه.

و کلی مزیت دیگه که دوستان می تونن بهش فکر کنن....

من خودم با داشتن فوق مدیریت همین برنامه رو در نظر دارم و چند تا دانشگاه رو هم پیدا کردم. یکیش دانشگاه بوستون هست که هم معروفه و هم دوره های خوبی داره، البته از جاهای دیگه گرونتره ولی اگه هزینه های زندگی در بوستون رو حساب کنین ارزششو ممکنه داشته باشه. لینکشو میزارم تا دوستانی که مایلند برن یه نگاهی بندازن.

دانشگاههای ارزونتر هم هستن که با سرچ در گوگل راحت می شه پیداشون کرد.

موفق باشین و در حین انتظار و استرس تفریح رو فراموش نکنین.
C.N:2103AS50xx People:4 Current:10th Jan2013 Interview:14th of March 2013 Administrative processing(3 people's Visa issued on 23th of July), Travel Literatureسفرنامه
تشکر کنندگان: hamedhamed ، امیر مهاجر ، Szsanazsz ، ASALI ، m@ry@m75 ، steve ، afs ، payam62 ، ehsan_ati ، Saeedv13 ، mehdiii ، shimoda ، sayeh_m ، rira1982 ، ranebr ، achi686 ، ensan ، fire dragon ، zina s ، Never
(2012-07-19 ساعت 22:31)ehsan99 نوشته:  [quote='mrr777' pid='193320' dateline='1342706391']

.پس چه دليلی ممکنه وجود داشته باشه برای دانشگاه نرفتن ...زن و بچه ،کار ...خوب در دانشگاه ها پره از آدم های اينجوری...

2- off campus اصولا بدرد آدمی ميخوره...که زندگيش رو داره، روابطش رو داره، کار خوبش رو داره ...يه تعادل خوبی تو زندگيش داره..حالا يه جورايی ميخواد يه تحصيلاتی رو هم فيت زندگيش کنه...

دوست من ممنون از نکاتی که گفتین ولی در دانشگاههای آمریکا شما برای عقب نموندن از قافله باید فول تایم تحقیق کنید و فعالیت داشته باشید. وضعیت دانشگاههای اونجا، به قول اونایی که رفتن، با اونی که ما در کشورمون می بینیم خیلی فرق می کنه که برای جوونهای مجرد یا زوجهای جوون خیلی خوبه و زود اداپته میشن، اما برای خانواده دار ها نمی گم غیر ممکن ولی با توجه به نا آشنا بودن با سیستم اونجا بسیار سخته.
فکر میکنم شما منظورتون دانشگاههای ایران هست که پر از آدمای زن و بچه داره و کار خوب هم دارند ولی بازم می رن واسه کلاس گذاشتن و اسم و رسمی که یک مدرک فوق یا دکترا داره و عملا از دروسی که در دانشگاه می خونن (البته اگر بخونن) هیچ استفاده ای نمی کنن. هممون با این جور آدما زیاد برخورد کردیم.
ولی در آمریکا آدمی که زندگیش رو داره روابطش رو داره و تعادل خوبی هم تو زندگیش داره اگه دانشجو هم باشه میاد بیرون از دانشگاه، درس و مدرک رو واسه چی می خواد؟ رسیدن به این چیزهایی که همین الان داره؟؟ اونا که پز مدرک رو نمی خوان بدن.
الان یک بار ما نشنیدیم بگن پروفسور استفان هاوکینگ یا پروفسور اینشتین در حالی که پروفسور هم هستند یا بودند ولی اگه اینجا به کسی که یک مدرک دکترای قلابی داره اگه نگی آقا یا خانم دکتر دیگه جواب سلامتم نمی ده.
نمونه این رو ما در شخصیتهای معروفی مثل بیل گیتس و مارک زاکربرگ دیدیم که بعد از رسیدن به آب و نونی دانشگاه رو ول کردن.
البته از این جور آدما تو امریکا زیادن ولی ما همشون رو نمی شناسیم.
البته اکثر این مسائل رو ما بعد از رفتن به اونجا( به امید خدا هر چه زودتر) و در محیط قرار گرفتن به سرعت درک خواهیم کردو روش مناسب خودمون رو انتخاب می کنیم. منظور من از بیان این مطلب آشنا شدن با امکانات موجود بود.
من از بقیه دوستان هم خواهش می کنم نظراتشون رو بیان کنن تا بقیه از نظرشون استفاده کنن.
شاد و موفق باشین
C.N:2103AS50xx People:4 Current:10th Jan2013 Interview:14th of March 2013 Administrative processing(3 people's Visa issued on 23th of July), Travel Literatureسفرنامه
تشکر کنندگان: امیر مهاجر ، afs ، sayeh_m ، ehsan99 ، ASALI ، m@ry@m75 ، HRSH ، shimoda ، zina s ، Hedieh20
(2012-07-19 ساعت 22:31)ehsan99 نوشته:  اين نظر شخصيه منه...من فکر نميکنم off campus گزينه مناسبی برای يک مهاجر باشه به چند دليل
1- ... مهاجری که داره آمريکا ميره ديگه تو محيطه ..پس چه دليلی ممکنه وجود داشته باشه برای دانشگاه نرفتن ...
2- ..بدرد آدمی ميخوره که...يه تعادل خوبی تو زندگيش داره..حالا يه جورايی ميخواد يه تحصيلاتی رو هم فيت زندگيش کنه...
3- ...مهمترين حسن دانشگاه...فرهنگ های مختلف رو ميبينی وهمه اينها کلا کمک ميکنه که آدم سريعتر در اون فرهنگ, محيط و کشور مورد نظر جا بيفته و روابط اجتماعی قابل قبول پيدا کنه...
4- ...يه مهاجر که خارج ميره...شايد اون انگيزه لازم برای درست استفاده کردن از اين نوع تحصيل رو نداشته باشه ...
... درسته که در مقاطع بالاتر مثل دکتری ديگه خبری از کلاس رفتن و امتحان دادن اينها نيست....مطمئنا دانشگاه هم به آدم هايی که چنين وضعيتی دارن کمک هايی خواهد کرد و تنهاشون نخواهد گذاشت
(2012-07-19 ساعت 23:53)mrr777 نوشته:  دوست من ممنون از نکاتی که گفتین ولی در دانشگاههای آمریکا شما برای عقب نموندن از قافله باید فول تایم تحقیق کنید و فعالیت داشته باشید...برای جوونهای مجرد یا زوجهای جوون خیلی خوبه و زود اداپته میشن، اما برای خانواده دار ها نمی گم غیر ممکن ولی با توجه به نا آشنا بودن با سیستم اونجا بسیار سخته...
ولی در آمریکا آدمی که زندگیش رو داره روابطش رو داره و تعادل خوبی هم تو زندگیش داره اگه دانشجو هم باشه میاد بیرون از دانشگاه، درس و مدرک رو واسه چی می خواد؟ رسیدن به این چیزهایی که همین الان داره؟؟ اونا که پز مدرک رو نمی خوان بدن.
... من از بقیه دوستان هم خواهش می کنم نظراتشون رو بیان کنن تا بقیه از نظرشون استفاده کنن.
ضمن ادای احترام به استاد mrr777 باید بگم که من در مجموع با حرفهای احسان عزیزم موافقم. یک چیزی که آمریکایی ها بیشتر از هر فاکتوری بهش توجه دارند بحث تنوع یا همون Diversity، به خصوص تنوع فرهنگی هست. همون عاملی که باعث شده که برنامه ی ویزای تنوع (Diversity Visa) رو هر سال اجرا کنن و ما حالا دور هم جمع بشیم و در حول و حوش بحث اصلی که مهاجرت باشه بحث کنیم. حالا من رشته ام جامعه شناسی نیست که در مورد نقش تنوع در جامعه و علت این همه توجه آمریکایی ها بهش بحث کنم ولی در مقام مقایسه اینو می دونم که در سیستم های زیستی هر چه تنوع ژنتیکی بیشتر باشه اون سیستم پایدارتره. بطور مثال یک جامعه متنوع در برابر یک بیماری مثل آنفولانزا مقاومت بیشتری نشون میده تا یک جامعه یکدست. جوامع یکدست خیلی زود منقرض خواهند شد.
خیلی از دانشجوهایی که هر سال از دانشگاه های آمریکا پذیرش می گیرند ممکنه از لحاظ سواد علمی خیلی هم سطح بالایی نداشته باشن ولی دانشگاه جذبشون می کنه که مثلاً بگه ما از بورکینوفاسو هم دانشجو داریم و به این موضوع کلی هم افتخار می کنن.
این بحث تنوع هم با آموزش از راه دور و کلاس مجازی جور در نمیاد. همونطور که احسان در بند سوم پست قشنگش اشاره کرد باید داخل محیط و در تعامل با ملت باشی تا فرهنگتو عرضه کنی و فرهنگشون رو بپذیری (تبادل فرهنگی).
همه دانشجوهای برگشته از یو اس معترفند که با وجود بالا بودن هزینه ها در دانشگاه های ایالتی و رقابت شدید برای درس خوندن، به حدی کمک هزینه، انواع وام و فلوشیپ و اسکولارشیپ وجود داره که با یک مقدار همت و تلاش به راحتی می تونین درستون رو تموم کنید. تنها ترم اول هست که ممکنه از جیب بخورین و براتون یه مقدار مشکل باشه.
از این گذشته شما درس می خونین که در آینده فرصت های شغلی بیشتر و با حقوق بالاتری برای خودتون فراهم کنید. هر جایی هم که تقاضای کار بدین از شما رزومه خواهند خواست. طبیعیه که وقتی مدارک تحصیلی تون مربوط به یک دانشگاه معتبر ایالتی باشه خیلی بهتر و با حقوق بالاتر استخدام خواهید شد تا از یک دانشگاه گمنام یا دانشگاه راه دور. یه استادی داشتیم تو دانشگاه که فارغ التحصیل آمریکا بود. می گفت نه تنها رتبه ی دانشگاهی که درس خوندین در آینده شغلی شما موثره بلکه خیلی دوست دارند که مقاطع تحصیلی مختلف رو در دانشگاه های مختلفی هم طی کرده باشین (کشتن ما رو با این حس تنوع طلبیشونBig Grin!!). یعنی مثلاً لیسانس دانشگاه میشیگان، فوق لیسانس کرنل، دکترا هم برکلی ( ای جان! چه خوش اشتها هم هستن!Big Grin!). و یک همچین کسی به آدمی که مثلاً هر سه مقطع رو در برکلی (بهترین دانشگاه دنیا در بسیاری از رشته ها) گذرونده در ارجحیتهSad!!!..
این که ما پیش کسوت ها با چند سر عائله ممکنه نتونیم به سرعت جوون ترها اداپته بشیم هم کاملاً صحیحه. ولی برادر جان اداپته نشیم چیکار کنیمSad؟ داریم مهاجرت می کنیم به یک کشور دیگه باید هر چی زودتر خودمون رو با قوانین و فرهنگشون وفق بدیم. حالا چه جایی بهتر از دانشگاه هاشون که گل سر سبد اجتماعشونه؟
به نظر من که هر کی می خواد درس بخونه اصلاً باید بره سراغ بهترین دانشگاهشون تو رشته ی خودش. بعله سخته، نمره تافل و GRE بالا می خواد، باید با کسایی رقابت کنید که تو مملکت خودشون با زبون مادریشون هیچ مشکلی در فهم مطالب ندارن و از وقتی هم که به دنیا اومدن تربیت شدن برای رقابت کردنSad، یعنی مادرزادی رقیب متولد شدن. ولی بعدش که یک کار خوب گیر آوردین همه ی اینها جبران میشه.
تنها نکته ای که با احسان موافق نیستم اینه که نه داداش من. اتفاقاً تو مقاطع بالاتر تحصیلی کلاس میرن، واحد پاس می کنن و میوفتن، امتحان هم میدن در حد تیم ملیSad!!!. پایان نامه هم دارن به چه خفنی!!. اروپا و به نظرم استرالیا هستند که در مقاطع دکتری فقط پایان نامه دارند و درس پاس نمی کنن.
حالا این که چرا بعضی ها مدارکشون رو از طریق آموزش از راه دور می گیرن و چه استفاده ای از این مدارک می کنن رو دیگه نمی دونم راستش. دارن اذون میگن.شب همگی یا بهتره بگم صبح همگی بخیر!!!.Wink


تشکر کنندگان: rose_2000 ، ehsan99 ، Szsanazsz ، afs ، امیر مهاجر ، rira1982 ، mrr777 ، m@ry@m75 ، ASALI ، Ali DV-2013 ، HRSH ، bayat_r ، sayeh_m ، shimoda ، zina s
راستش من در جواب دوست عزيزمون mr777 يه چند خطی نوشته بودم منتها چون ايشون بزرگ تر ما هستن گفتم اين قضيه رو طولانيش نکنم و پستم رو پاک کردم .بعدم نشستم فکر کردم ديدم ايشون درست ميگن هر کسی با توجه به شرايطش ممکنه انتخاب متفاوتی داشته باشه ..واقعا کسی با توجه به شرايطش لازم باشه دانشگاه بره و نتونه بره خوب off campus هم ميتونه گزينه خوبی براش باشه..باز بهتر از دست رو دست گذاشتنه
منتها اگه من اون پست رو نوشتم و چند مورد -که خيلی بيشتر از اينها ميشه بهش اضافه کرد - رو ذکر کردم ،به خاطر اون چيزی هايی بود که در اين چند سال ديدم.
اين شهر ما 3 تا دانشگاه داره.يکيش از دانشگاه های تاپ انگليس و خوب دنياست و دو تا دانشگاه بقول خودشون ميکی موزی هم داره..اين دانشگاه ها زياد سخت نميگيرن و شهريشون هم کمتره و متاسفانه متاسفانه به همين علت پر ايرانين..ايرانيهايی که من حتی يه دونشون رو نديدم که بعد از اومدن بيرون از اين دانشگاه به جايی برسن. يه انگليسی ممکنه در اين دانشگاه ها درس بخونه و کار هم بتون پيدا کنه اما اوضاع برای يه مهاجر به اين شکل نيست.
.درسته که آمريکا وضع در اين حد خراب نيست اما کم و بيش همونه.همون سيستمه با همون دايورسيتی فرهنگی.همون الگوريتيمه ..اينترويو ها همينه ..همه چيز دقيقا يکيه ..يکی شيطان بزرگه و يکی روباه پيرBig Grinفرقی بينشون نيست..اونجا هم هر محلش يه دانشگاه داره..شايد هزار و يک برنامه off campus هم موجود باشه اما معدود دانشگاه هايی هستن در هر ايالت که در رنکينگ ها جايی دارن و همه اين کمپانيها، صاحب کارها و ... به اين رنکينگ ها دسترسی دارن و براشون مهمه که طرف از کجا اومده، چی خونده و از چه دانشگاهی چه معدلی گرفته

بخاطر همين اگه انتخاب دانشگاه off campus بخاطر سن، بخاطر پس انداز چند هزار دلار يا پيدا کردن يه کار فول تايم و در کنارش درس خوندن باشه بنظر من انتخاب اشتباهيه چون در دراز مدت اون جوابی رو که بايد ممکنه نده
اما خوب واقعا اگه کسی شرايط براش بشکلی پيش رفت که اين شد تنها گزينش...چرا که نه

ولی همونطور که آقا سعيد هم گفت -بخصوص برای مايی که قراره گرين کارت بگيريم- من مطمئنم که کمک های تحصيلی،کمک های فکری و خيلی چيز های ديگه هست و اونها دقيقا ميدونند که يه آدمی که مثلا زن و بچه داره چه شرايطی داره و چه فکر مشغولی داره و مطمئنا کمک خواهند کرد...اگه اين انگليسيهای خسيس کمک ميکنند آمريکايی 100 درصد اينکارو ميکننBig Grin

يه سو تفاهمی برای mrr777 عزيز هم پيش اومد در مورد گزينه 2 .من اصلا منظورم گرفتن مدرک برای پز دادن و مدرک الکی گرفتن نبود.مثلا شما يه آمريکايی رو در نظر بگيريد که يه شغل فول تايم داره و بخاطر شغلش هميشه در سفره اما دوست داره درس هم بخونه ،خوب off campus گزينه ايدئاليه براش

حالا ما که تا اينجا شانس اورديم ،ايشالا اصلا بدون دانشگاه و اين حرفا ميريم سر کار و بيخيال اين حرفاBig Grin.

آقا سعيد اتفاقا من بد تو کار اين داستان لاتاری مونده بودم...البته دمشون گرم که ما رو قبول کردنBig Grin اما هيچ توجيهی براش پيدا نميکردم که آخه اينا چرا همچين برنامه اي رو اجرا ميکنن..ميخوان بگن خيلی لارجيمBig Grin...يه فخر فروشيه به دنيا که dream life آمريکايی هميشه در بورس باشه اما خوب اين استدلال شما جالب بود . اينجوری به قضيه نگاه نکرده بودم

اون نکته رو هم نميدونستم در مورد دانشگاه های آمريکا..اما حتما سال اول،دوم اينجوريه که بنظر من سيستم انگليسی خيلی بهتره.آخه ريسرچر کلاس رفتن و امتحان دادنش ديگه چه صيغيه.فقط دوره رو طولانی ميکنهBig Grin

ايشالا زود برسيم به وسطای آگست و داستان کارنتی و سفارت و اين حرفا...اين پر حرفيای من که نتيجه استرس و انتظارهTongue





تشکر کنندگان: Szsanazsz ، afs ، rira1982 ، امیر مهاجر ، m@ry@m75 ، ASALI ، mrr777 ، bayat_r ، Saeedv13 ، sayeh_m ، shimoda ، zina s ، roeentan ، Never
(2012-07-20 ساعت 03:43)Saeedv13 نوشته:  ...
تنها نکته ای که با احسان موافق نیستم اینه که نه داداش من. اتفاقاً تو مقاطع بالاتر تحصیلی کلاس میرن، واحد پاس می کنن و میوفتن، امتحان هم میدن در حد تیم ملیSad!!!. پایان نامه هم دارن به چه خفنی!!. اروپا و به نظرم استرالیا هستند که در مقاطع دکتری فقط پایان نامه دارند و درس پاس نمی کنن.
...

در تأیید فرمایشات سعید آقای گل، باید عرض کنم بنده هم مثل ایشون با احسان همنظر هستم و شدیدا اعتقاد دارم تا جاییکه میشه باید در محیط دانشگاه بود و از تفاوتش با دانشگاههایی که تجربه کردیم لذت برد و استفاده کرد و رشد نمود.
به نکته خوبی در خصوص دانشگاهها اشاره کردی.
دوره Ph.D دانشگاههای آمریکای شمالی 6 ساله! یعنی بعد از فوق لیسانس 6 سال درس میخونی تا Ph.D بگیری. و دلیلش هم همونطور که سعید خان فرمودند حضور در کلاس درسه. در کل مدارک دکترای آمریکای شمالی دقیقا به همین دلیل یه سر و گردن از مدارک جاهای دیگه دنیا معتبر ترند.
در مقطع دکترا نکته دیگری که در سرنوشت شغلی شخص، در دانشگاههای معتبر دنیا مؤثره، اینه که همزمان با درس کار هم میکردی یا نه! جالبه که بهتره که کار نمیکردی و بیشتر وقتت رو تو دانشگاه حضور داشته باشی و مشغول تحقیق و مطالعه باشی. به دلیل اینکه وقتی بعدا تصمیم میگیری یک جایی مشغول به تدریس یا تحقیق بشی، یا از دولت Grant بگیری که کار تحقیقاتی کنی، با دانشگاهت تماس میگیرن و در موردت تحقیق میکنن. اونها هم اینکه هم و غمت درس بوده و همزمان دنبال کار و کاسبی نبودی رو خیلی نکته مثبتی میدونند و حسابی ازت تعریف میکنند. ولی اگر کار نیمه وقت داشتی، اونوقت یه جوری به طرف جواب میدن که اونهم حساب کار خودشو بکنه.
سعید خان، برام جالبه که شما چنین روحیه ای داری، من که سه سال از شما کوچیکترم و بچه هم ندارم، همش با خودم فکر میکنم یعنی امکانش هست تو این شرایط، بشه درس هم خوند؟! بعد به خودم میگم، بی خیال دیگه، بهش فکر نکن. شاید اگر تنها بودم حتما هدفم میشد فقط درس خوندن. اما وقتی شما رو میبینم ازتون روحیه میگیرم!
تشکر کنندگان: mehdiii ، afs ، Szsanazsz ، m@ry@m75 ، ASALI ، mrr777 ، bayat_r ، sayeh_m ، Saeedv13 ، shimoda ، zina s ، roeentan
(2012-07-19 ساعت 21:57)mohamad_counter نوشته:  بچه ها یه سوال !!
به نظرتون آدم ازدواج بکنه بره اون ور بهتره یا مجرد بره حالشو ببره!!؟؟

سلام دوست عزیز
من گزینه 2 رو انتخاب کردم Wink و شدیدا مشتاقم تا جامعه اونجا رو بدون دغدغه و نگرانی برای همراهها بررسی کنم و در اون حل بشم و دانشگاه میتونه جامعه خوبی برای در هم آمیختن با یک فرهنگ جدید باشه. Big Grin
دوستان بحث آموزش از راه دور یا به قول دوستمون Off Campus و نظرات دوستان رو خوندم و استفاده کردم.
مهمترین چیزی که برای من اهمیت داره دو چیزه:
1)اعتبار مدرک آموزش از راه دور
در این مورد برادر من در دانشگاه تهران مدیریت با روش راه دور خوند و برای پذیرش گرفتن در Phd در امریکا به مشکل برخورده چون اعتبارش از نظر خود امریکاییها پایین اعلام شده (البته نمیدونم مال ایرانه اینجوریه یا کلا نگرش نسبت به راه دورمنفیه)
2)بشه بعد از دریافت ارشد از این طریق ، واسه دکترا خوند
2013ASxxx فقط خودم / آنکارا
مصاحبه: NOV 2012 فرم 9 سوالی
کلیرنس: ژانویه 2013 / 80 روز آزگار!
ورود: آپریل 2013 واشینگتن
سوشال 17 و گرین کارت 20 روز پس از رسیدن Cool
کار: آگوست 2013 نفت و گاز
Project Planner/Scheduler Engineer
هیوستون تگزاس
تشکر کنندگان: امیر مهاجر ، mehdiii ، ASALI ، ehsan_ati ، sayeh_m ، zina s ، peyman1355
روز همه دوستان بخیر
توی تاپیک های 2012 این سایت رو بچه ها معرفی کرده بودند
برای پیدا کردن محل های اقامت کوتاه مدت و میان مدت
خیلی خوب و جالبه

http://www.airbnb.com
2013AS1017 ≈≈ ویزا از سفارت ایروان ≈≈ ساکن مریلند، ویرجینیا از ۱ اپریل ۲۰۱۳ ≈≈ داستان من و لاتاری ۲۰۱۳
(2012-07-20 ساعت 11:34)امیر مهاجر نوشته:  
(2012-07-20 ساعت 03:43)Saeedv13 نوشته:  ...
تنها نکته ای که با احسان موافق نیستم اینه که نه داداش من. اتفاقاً تو مقاطع بالاتر تحصیلی کلاس میرن، واحد پاس می کنن و میوفتن، امتحان هم میدن در حد تیم ملیSad!!!. پایان نامه هم دارن به چه خفنی!!. اروپا و به نظرم استرالیا هستند که در مقاطع دکتری فقط پایان نامه دارند و درس پاس نمی کنن.
...

در مقطع دکترا نکته دیگری که در سرنوشت شغلی شخص، در دانشگاههای معتبر دنیا مؤثره، اینه که همزمان با درس کار هم میکردی یا نه! جالبه که بهتره که کار نمیکردی و بیشتر وقتت رو تو دانشگاه حضور داشته باشی و مشغول تحقیق و مطالعه باشی. به دلیل اینکه وقتی بعدا تصمیم میگیری یک جایی مشغول به تدریس یا تحقیق بشی، یا از دولت Grant بگیری که کار تحقیقاتی کنی، با دانشگاهت تماس میگیرن و در موردت تحقیق میکنن. اونها هم اینکه هم و غمت درس بوده و همزمان دنبال کار و کاسبی نبودی رو خیلی نکته مثبتی میدونند و حسابی ازت تعریف میکنند. ولی اگر کار نیمه وقت داشتی، اونوقت یه جوری به طرف جواب میدن که اونهم حساب کار خودشو بکنه.
سعید خان، برام جالبه که شما چنین روحیه ای داری، من که سه سال از شما کوچیکترم و بچه هم ندارم، همش با خودم فکر میکنم یعنی امکانش هست تو این شرایط، بشه درس هم خوند؟! بعد به خودم میگم، بی خیال دیگه، بهش فکر نکن. شاید اگر تنها بودم حتما هدفم میشد فقط درس خوندن. اما وقتی شما رو میبینم ازتون روحیه میگیرم!

امير جان البته يه خوبی که دانشگاه داره اينه که پره از کاره های دانشجويی برای دانشجوهای فوق و دکتری..البته هزينه زندگی از اينکارا در نمياد اما هم فانه ، هم کمک خرجه.هم بقول معروف easy money هست
کارهايی مثل استاد ياری يا teaching assistant ، کارهای demonstrating و ....
هيچ جوره هم به درس آدم صدمه اي نميزنه چه بسا کمک هم ميکنه چون mentoring از اون چيز هاييست که اينها خيلی دوست دارن
باز يه خوبی ديگه دانشگاه اينه که..اگه طرف نتونه بعد از فارغ التحصيلی کار پيدا کنه معمولا گرفتن شغل پست داک از دانشگاهی که درس خونده کار سختی نيست چون استاد ها رو ميشناسه و اونها هم اونرو ميشناسن

در مورد سن و سال هم...من فکر ميکنم بيشتر بچه هايی که اينجا سن و سال بالايی دارن احتمالا سابقه کاری خوبی هم دارن..بد نيست اگه يه وقتی بزارن و يه روزمه خوب و عالی بنويسن شايد با همين رزومه اينترويو دعوت شدن
برای اينترويو هم ما ايرانيها معمولا تو يه قسمت بخاطر زبان بيشتر مشکل داريم ...اونهم سوال هاييست که اصولا competency based خونده ميشه.يه سرچش بکنيد تو گوگل دنيايی اطلاعات در موردش پيدا ميشه

----


کانتر جان رابطه از دور خيلی سخته..خيلی سخت...من چند سال کشيدمش..اما غير ممکن نيست....اگه تاب و تحملش رو هم شما و هم طرف مقابلت داره (گرچه تا به عمل نرسين مشخص نميشه) ادامه بدين ..شما هم با ويزای توريستی دعوتش ميکنی يا شايد حتی کارشو از طريق تحصيلی بتونی درست بکنی بعد سيتيزن که شدی برای اونهم اقدا ميکنی...ولی راه سختيه

--

آقا دنور تو اين ليست ها و نمودار ها وضعيت امنيتش چه جوری بودBig Grin .فهميدين که 12 نفر شهيد راه بتمن شدن

--

من دين و ايمون درست و حسابی ندارم اما ماه رمضون هميشه يه احساس خوبی بهم ميداده..شايد بخاطر اون افطاری و دور هم جمع شدن و سريال های دو زاری تی وی Big Grin
نماز و روزه همه دوستان ايشالا قبول باشه

تشکر کنندگان: امیر مهاجر ، Saeedv13 ، sayeh_m ، afs ، hamedhamed ، shimoda ، mehdiii ، zina s ، roeentan




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان