کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
انتظار برای مصاحبه برندگان لاتاری ۲۰۱۳
(2012-07-16 ساعت 12:38)سمانه777 نوشته:  بله من و همسرم هم از خلوتیش خوشمون اومد اما به قول شما و دوستان باز هم من ترجیح میدم به جای شلوغ تری برم مثلا نزدیک سانفرانسیسکو یا ... تا اگر خواستم جا به جا بشم راحت تر باشه اما در بدورود پاین بودن هزینه ها هم اهمیت داره نمیدونم کمک کنید باید تا موقع مصاحبه مشخص کنیم و تکلیف خودمون رو بدونیم.

سمانه جان، من نمیدونم شما تو کدوم شهر زندگی میکنید و آیا محل زندگیتون خلوته یا شلوغ؟
اما یه نکته کلی در مورد آمریکا بهتون بگم که حتی شهرهای شلوغش مثل لوس آنجلس از دید ما ایرانیها و در مقایسه با شهرهای بزرگ ایران مثلا شیراز و اصفهان و مشهد خیلی خلوت تر هست و تراکم جمعیت خیلی کمتره. به جز دو سه شهر خاص (مثل نیویورک) که اونا حسابشون جداست.
وقتی تو گوگل مپ مرکز شهری رو میبینید و تو خیابوناش قدم میزنید، در واقع دارید داون تاون که شلوغترین جای شهر هست رو میبینید. حالا اگر کمی از مرکز شهر دور بشید هم بافت شهر به مسکونی تغییر میکنه و هم خیلی خلوت تر میشه. یعنی حتی ممکنه با یه خیابون کاملا خالی از ماشین مواجه بشید. و اغلب اینها جاهایی هستند که قراره خونه بگیرید. باز هم تأکید میکنم که حتی همون داون تاون های شلوغ از دید ما ایرانیها خیلی خلوت هستند.
پيرو صحبت قبلي كه قرار شد هر كسي اگر جمع بندي از مطالبي كه مربوط به سالهاي قبل هست تهيه كرد اينجا به اشتراك بگذاره، من در مورد گرفتن گواهي نامه در كاليفرنيا اين مطلب رو ضميمه ميكنم.


california driving license
سلام بر منتظرين (مثل خودم)! Big Grin
دوستان ديشب يه اتفاق جالبي افتاد ؛ جاتون خالي با دوستان رفته بوديم پارك ارم و كلي وسيله سوار شديم و ساعت 11:30 هم يه بارون خوب خورديم! در اين ميان يكي از دوستامون دخترخالش از امريكا اومده بود مثل من مجرده و اونجا با مادرش زندگي ميكنه. ازش پرسيدم كدوم ايالتي گفت ويرجينيا!!! Big Grin(ايالت انتخابي من) خلاصه كلي كيف كردم. ازش در مورد اونجا پرسيدم اطلاعات جالبي داشت و خودش داشت توي دانشگاه Virginia Tech. معماري ميخوند كه يكي از دانشگاه‌هاي خوب امريكاست. خلاصه از امكانات اونجا ميگفت و در آخر گفت اگه غذاي ايراني هوس كردي بيا Fairfax خونمون برات درست مي‌كنم غربت نگيرتت! Tongueخلاصه برام جالب بود و خواستم با شما در ميون بذارم. Smile

خوش باشيد
2013ASxxx فقط خودم / آنکارا
مصاحبه: NOV 2012 فرم 9 سوالی
کلیرنس: ژانویه 2013 / 80 روز آزگار!
ورود: آپریل 2013 واشینگتن
سوشال 17 و گرین کارت 20 روز پس از رسیدن Cool
کار: آگوست 2013 نفت و گاز
Project Planner/Scheduler Engineer
هیوستون تگزاس
سلام دوست عزیز امسال خانم من از برندها هست من خودم هم پزشک عمومی هستم وقتی‌ این نوشتهاتون رو خوندم منم مثل شما کلی‌ دلم گرفت . البته من خیلی‌ وقته که به این موضوع فکر می‌کنم و همیشه هم دوری از خانواده خیلی‌ برام سخته ولی‌ وقتی‌ به این فکر می‌کنم که اگه ویزا بگیریم و کارمون درست بشه و بریم اونجا من و همسرم ادامه تحصیل می‌دیم و میتونیم با خیال راحت حتا برگردیم یه کم منو آروم میکنه البته باز هم دوری سخته ولی‌ این نظر من کاملا شخصیه و در مورد افراد مختلف فرق می‌کنه
کیس: 2013AS000090XX مصاحبه : ابوظبی 22 جولای کلیر : 18 آگوست ویزا : 28 آگوست
تعداد افراد كيس: 2 نفر سفر اول به آمریکا: 19 feb دریافت گرین کارت : 3 april
(2012-07-16 ساعت 15:34)Ali DV-2013 نوشته:  سلام بر منتظرين (مثل خودم)! Big Grin
دوستان ديشب يه اتفاق جالبي افتاد ؛ جاتون خالي با دوستان رفته بوديم پارك ارم و كلي وسيله سوار شديم و ساعت 11:30 هم يه بارون خوب خورديم! در اين ميان يكي از دوستامون دخترخالش از امريكا اومده بود مثل من مجرده و اونجا با مادرش زندگي ميكنه. ازش پرسيدم كدوم ايالتي گفت ويرجينيا!!! Big Grin(ايالت انتخابي من) خلاصه كلي كيف كردم. ازش در مورد اونجا پرسيدم اطلاعات جالبي داشت و خودش داشت توي دانشگاه Virginia Tech. معماري ميخوند كه يكي از دانشگاه‌هاي خوب امريكاست. خلاصه از امكانات اونجا ميگفت و در آخر گفت اگه غذاي ايراني هوس كردي بيا Fairfax خونمون برات درست مي‌كنم غربت نگيرتت! Tongueخلاصه برام جالب بود و خواستم با شما در ميون بذارم. Smile

خوش باشيد

علی جان دست ما رو هم بگیر تنهایی نری برای شام اخه ما هم میریم ویرجینیا
کیست پایینه احتمالا زودتر میری اتیش ماتیش رو روشن کن تا ما بیاییم
شماره کیس: 2013AS2xxx مصاحبه:dec(ابوظبی) دریافت ویزا:13 مارچ مقصد:LA
اموزش زبان با استفاده از Goenglish
دوستان عزیز به همه پیشنهاد میکنم از این فرصت های باقیمانده نهایت استفاده را بکنید سعی کنید تا میتوانید وقتتون را با خانواده سپری کنید
من به خاطر درسم و الان کارم نزدیک به 11 ساله که از خانوادم دورم وقتی دانشجو بودم چند ماه یک بار میتونستم سر بزنم و حالا ماهی یک بار یا 2 ماهی یک بار
الان یهو دلم گرفت و دلم واسشون تنگ شد گفتم بشما هایی که حداقل میتونید پیش خانوادتون باشید بگم قدر این لحظات رو بدونید
این انتظار هم تمام میشه با همه ی استرس ها و خاطره های خوب و بعضی اوقات سختش....
اکثریت بچه ها میرند دنبال آرزو هاشون و موفق میشند(از ته دل امیدوارم واسه همه این اتفاق بیفته)......
به هر حال دوستان عزیز ما هر جا که باشیم ایرانی هستیم با روحیاتی که فقط مختص کشور خودمونه احساسات و روابط خانوادگی که خودمون میفهمیمش.

وطن٬وطن
نظر فکن به من که من
به هر کجا٬غریب وار٬
که زیر آسمان دیگری غنوده ام
همیشه با تو بوده ام
همیشه با تو بوده ام
اگر که حال پرسی ام
تو نیک می شناسی ام
من از درون قصه ها و غصه ها بر آمدم
چه غمگنانه سال ها
که بال ها
زدم به روی بحر بی کناره ات
که در خروش آمدی
به جنب و جوش آمدی
به اوج رفت موج های تو
که یاد باد اوج های تو!
کنون اگر که خنجری میان کتف خسته ام
اگر که ایستاده ام
و یا ز پا فتاده ام
برای تو٬ به راه تو شکسته ام
سپاه عشق در پی است
شرار و شور کارساز با وی است
دریچه های قلب باز کن
سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان
کنون به گوش می رسد
من این سرود ناشنیده را
به خون خود سروده ام

وطن!وطن! وطن!وطن!
تو سبز جاودان بمان که من
پرنده ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو
به دور دست مه گرفته پر گشوده ام
2013AS57##-مصاحبه 4 اپریل ایروان- مدت زمان کلیر شدن 46 روز

سفرنامه+آماده سازی! قبل از سفر
(2012-07-17 ساعت 01:15)Saeedv13 نوشته:  سلام به همگی
دیشب که من به این تاپیک سر زدم تا صفحه 48 رفته بودیم. ولی گویا امروز روز پرکاری برای مدیر بوده و کلی برای هرس و حذف پست ها زحمت کشیدن که رسیدیم به صفحه 33 دوباره. دلمون خوش بود که آواتار مارو می بینه یه ذره هوای سن و سالمونو نگه می داره ولی دمش گرم گویا معتقده اعمال قانون پیر و جوون نمی شناسهSad... بگذریم....
حالا چهارتا سئوال دارم از جوونای عالم در علوم رایانه خصوصاً خبرگان طراحی سایت و فروم:
1- وقتی یک پستی می نویسیم تا چه مدت توانایی ویرایش و حذفشو داریم؟
2- داخل کنترل پنل سمت راست یه جایی هست تحت عنوان "دوستان/چشم پوشی ها". کاربرد این دو تا چیه؟ یعنی اگر من نام کاربری یک عده از دوستان رو اضافه کنم، به غیر از آن لاین بودن این افراد چه خاصیت دیگه ای از این کار حاصل میشه؟
3- داخل همون کنترل پنل گروه های کاربردی هم هست. کاربرد این گروه های کاربردی چیه!!!؟
4- وقتی من لیست ارسال هامو میارم. سمت راست زیر نتایج جستجو یک ستونی هست که داخلش جلوی هر پست آیکون کوچیکی قرار داره (شبیه یک صفحه کاغذ با گوشه راست تا زده، یک علامت گرد تیره در گوشه چپ و بالا، یک خط قرمز در وسط و پایین). تعداد کمی از این آیکون ها آبی رنگ و بیشترشون سفید رنگند. این تغییر رنگ ها یعنی چی؟
شرمنده که ممکنه این سئوالات برای بعضی ها ابتدایی و خنده دار باشه ولی ما پا به سن گذاشته ها کمتر به علوم جدیده آشنا هستیم. گفتم اگر بدونم جریانشون چیه بهتر از امکانات سایت استفاده می کنم. حکایت اون فلش سبزه امیر شده که حالا کاربردش حیاتی شده. پیش خودم گفتم هیچ جا بهتر از خود فروم برای سئوال کردن در موردش پیدا نمیشه احتمالا. هممون هم که در حال انتظار... سر و کله زدن با جماعت پا به سن گذاشته هم حوصله می خواد واقعاًBig Grin... بازم معذرت

سلام، شب خوش
بله متاسفانه اگر این تاپیک رو به روز نخونید کلا پست ها همه غیب می شند حالا چه مدیر زحمتشون رو می کشه چه خود بچه ها از خجالتشون در میاند.
راستش سوالای خیلی سختی کردید! این چیزهایی که گفتید یک جوری از امکانات این نرم افزار فرومی هست که مهاجرسرا استفاده می کنه و لزوما ابزار عمومی و استانداری می ممکنه نباشند یا توسط مدیران تنظیم و ادراه بشند. رو همین حساب لا اقل من هم نمی دونم همشون چی هستند:

۱. به نظر می رسه مدیریت محدودیتی روی این مورد قرارنداده و شما به صورت نامحدود می تونید پست های خودتو رو ویرایش یا حذف کنید
۲. (جواب غیر دقیق) شما می تونید به کمک این ابزار یک سری گروه بندی برای کاربرهای سایت و برای خودتون درست کنید. مثلا اگر اسم من رو توی چشم پوشی ها اضافه کنید اگر به شما پیام خصوصی بدم و بخوام خودم رو ناهارخوران دعوت کنم به در بسته می خورم وپیامم به شما نمی رسه. احتمالا وقتی دوستانی هم برای خودتون تعریف می کنید می تونید بگید فعالیت اون ها به شما نشون داده بشه، مثلا اگر پستی بگذارند و مثل اون
۳. (جواب غیر دقیق) احتمالا مدیران می تونند کاربران دلخواه خودشون رو در گروه های کاری ساماندهی کنند و برخی ازمسئولیت های سایت رو به اون ها واگذار کنند. اصلا مطمئن نیستم.
۴. اگر یکی از تاپیک ها رو باز کنید مثلا تاپیک دوست داشتنی ۷۷ اگر به انتهای صفحه برید معنی هرکدوم از این آیکون ها نمایش داده ش ده مثلا اون آبی رنگ ها یعنی یه چیز جدیدی اون جا هست!

اگر کسی در مورد ۲ و ۳ اطلاعات بیشتری داره بگه شاید واقعا به درد بخورند.
2013AS1017 ≈≈ ویزا از سفارت ایروان ≈≈ ساکن مریلند، ویرجینیا از ۱ اپریل ۲۰۱۳ ≈≈ داستان من و لاتاری ۲۰۱۳
سلام بچه ها
من هم از تهرانم و 3 نفر
برنده شدن من هم خیلی درامه
آقا من ادمی هستم که پول بی خودی بگو یه 100 تومانی به ادامس البته اگه العان ادامس بدن با 100 تومن خرج نمیکنم ولی به موقعش خوب خرج میکنم حالا.........
آقا پارسال دوستم امد گفت بریم خانه ما ثبت نام گفتم باشه برادارم زنگ زد گفت منم می یام کفت عکس گرفتید گفتیم ننننننننه
ای با با عکس باشه بریم عکس بگیریم رفتیم عکاسی 20000 تومان سه نفر من باز جا زدم گفتم برو بابا 20000 تومن پول عکس که آیا قبول بشیم یا نشیم من نیستم خلاصه دعوایی شد دوستم گفت بابا جان من پول عکسو میدم با من (البته ما خیلی با هم رفیق هستیم از این کارا برا هم زیاد میکنیم) اقا 40000 تومن عکس ما و خودشان شد بعد رفتیم خانه برای ثبت نام
همه ثبت نام کردیم حالا جالب اینجا من کلی مشکل هم داشتم
آقا یک سال بعد روز 5 شنبه بود این رفیق من زنگ زد کلی دادو بیدادو........... که اقا پول عکسامو بده ما همه رد شدیم تو برنده شدی من پول عکسامو به میلیون میخوام 20000000 تومان باید بدی آقا من باورم نشد گفت بیایید اینجا من هم با خانم و بچه رفتیم دیدیم بله بابا ما قبول شدیم اون بنده خداها رد شدن خلاصه این موضوع کلی برا ما خاطره شد
شماره کیس:2013AS59XX رویت قبولی :1می 2012
کنسولگری:ابوظبی محل مورد نظر:ویریجینیا-ویزا یک ضربCool
كيس دو نفرو نصفي . 9/8/2013 تاریخ ورود
(2012-07-18 ساعت 00:32)bayat_r نوشته:  ...
چقدر برنامه های معلق و منتظر نتیجه داریم...
خدایا فقط خودت می تونی کمکمون کنی.... اللهم حول حالنا الی احسن الحال

اگر میخواستید 7 سال منتظر مهاجرت باشید و ندونید که قراره 6 ماه طول بکشه یا 7 سال!! اونوقت میدونی 7 سال از عمرتون رو با همین فکر و خیالها زندگی نمیکردید و حتی برنامه ریزی های اساسی و بلند مدت زندگیتون هم دستخوش این انتظار طولانی قرار میگرفت؟ حتی تاریخ ازدواج! اونوقت چی میگفتید؟
درسته منتظریم و سخته. درسته برنامه هامون معلقه. ولی در مخیله من یکی دیگه مهاجرت از این آبکی تر و برق آساتر نمیگنجه.
خوشحال باشید که بزرگترین شانس مهاجرتی بهتون رو آورده، سریعترین نوع مهاجرت به مقصد بهترین جای دنیا. Wink
(2012-07-16 ساعت 03:12)امیر مهاجر نوشته:  
(2012-07-16 ساعت 02:49)mahdi/sh نوشته:  خوش به حالتون
ما که تو این بیابون خیلی وقت آرزو به دل بارون موندیم

راستی چند روز کار کردن تو آمریکا فکرم رو مشغول کرده
به نظر شما بهترین چیزی که آدم تو این مدت یاد بگیره چیه ؟

نه بابا، من که باورم نمیشد هوا یه مرتبه منقلب شد! امروز طرفای ساعت 5:30 بعد از ظهر از ماشین پیاده شدم که یه فرورفتگی رو اهرم کنم بیاد بیرون که چند وقت پیش دسته گل یه هموطن بود که در غیاب من مرحمت کرده بود و تا من برنگشتم فلنگو بسته بود! خلاصه یه نیم ساعتی بیرون ماشین بودم و از شدت گرما انگار سرمو گرفته بودم زیر شیر آب! تو این حین فکر میکردم اگر تو سیاتل بودم اینقدر گرما نمیکشیدم. بعد از خودم پرسیدم اگر تو سیاتل بودم کسی این بلا رو سرم میاورد؟ کسی به ماشینم خسارت میزد و فرار میکرد؟ به نظرم این کار از دزدی بدتره. چون یه جور دزدیه ولی بزدلانه!
خلاصه نمیدونم چی شد امشب خدا خواست یه دفعه اینقدر بارون اومد و هوا خنک شد.
بگذریم، در مورد کار باید بگم، توصیه کلی که دارم خدمتت اینه کاری رو تو آمریکا ادامه بدی که توش تجربه داری و خبره شدی. حداقل برای اولش این کار رو بکنی بهتره.

دیروز عصر اینجا هم باد خنکی شروع به وزدین کرد و یکم ما رو از این هوای داغ نجات داد. بازم زمانی که زاینده رو آبی داشت این موقع ها می رفتیم یکم نسیم بهمون می خورد الان که اصلا دل آدم نمیاد بره تن خشکش رو ببینه. نمی دونم تجربه زندگی کردن توی یک شهر با یک رودخونه زنده رو داشتید یا نه. رودخونه نه از اون هایی مثل تیمس که توش ناوجنگی رو موزه کردن! از اون هایی که دلت می خواد بزنی بهشون و آب تنی کنی. مطمئنم اگر تجربش کنید از دستش نمی دید،‌ فعلا که این شانس از اصفهانی ها به خاطر سوء مدیریت و خشکسالی گرفته شده.
آره خلاصه نتیجه این بادخنک دل زدن به دریا بود و خوابیدن توی تراس. همون دیشب می خواستم در مورد این پست امیر عزیز یک جواب بنویسم که نشد. الان سعی می کنم یک چیزی بفرستم که انتظارمون از این ساکتی در بیاد.

امیر عزیز باید ازت خیلی تشکر کنم. نوشته هات واقعا قشنگه و البته این دوبخش کردنش و گفتن از زندگی و بعد بحث اصلی خیلی به دل می شینه.
یک دوست خیلی خیلی خوب شیرازی دارم که فقط سالی یکبار می بینمش و باهم صحبت می کنیم. اون هم خیلی کم ولی فقط اونه که خیلی از جزییات زندگی من رو می دونه. عین این فیلم ها. نمی دونم چرا همش فکر می کنم خودشی! حالا یا به خاطر شیرازی بودنته یا شاید شبیه بودن شخصیتتون. بگذاریم. توی تاپیک دیدگاه های آرش یک پست بود که درش از هوش گفته بودی، دلم می خواد همون متن رو از طرف من در مورد خودت تصور کنی.
من مطمئنم مهاجر سرا خیلی زود علاوه بر سانفرانسیسکو یک نویسنده خوب از سیاتل پیدا می کنه که دیدگاه های یک تازه مهاجر رو می شه با شوق زیاد از نوشته هاش دنبال کرد. پس لطفا USB3 رو جدی بگیر!

اما بحث کار. حتما دغدغه خیلی از ما اینجا وضعیت کاری و کسب درآمدمون توی امریکاست و این دوران را هرجور طی کنیم این موضوع همیشه گوشه ذهنمون هست. توی امریکا می شه یک کار خیلی خوب داشت، می شه بی خانمان بود. حتما فروم ۲۷ که در مورد زندگی در امریکا هست رو دیدید. درکنار انواع سوالاتی که در مورد کار و موفقیت توی اون ها وجود داره یک موضوعی اون وسط خود نمایی می کنه، بی خانمانی.
این دو، دو روی یک سکه هستند که توی امریکا ممکنه یک مهاجر یا هرکس دیگه باهاش روبه رو بشه. عجیب وقتی به این دو موضوع فکر می کنم یاد فیلم Pursuit of Happyness می افتم. نمی دونم فیلم رو دیدید یا نه ولی به خوبی نشون می ده یک نفر توی امریکا چه طور می تونه با پشتکار و تلاش حتی از بدترین شرایط به اهداف و خواسته هاش برسه. حتی از بی خانمانی.
این دقیقا همون چیزیه که باعث می شه امریکا،‌ امریکا باشه و جایی برای شکوفایی استعداد ها و خلاقیت ها برای کسایی که بخواهند و تلاش کنند.

توی خوندن فایل الکترونیکی کتابچه Welcome to the United States A Guide for New Immigrants صفحه ۷۷ این طور نوشته:

Many Americans know these words from the Declaration of Independence by heart:
“We hold these truths to be self-evident, that all men are created equal, that they are endowed by their Creator with certain unalienable Rights, that among these are Life, Liberty and the pursuit of Happiness.”

شاید اسم این فیلم برای همین این طور انتخاب شده.
2013AS1017 ≈≈ ویزا از سفارت ایروان ≈≈ ساکن مریلند، ویرجینیا از ۱ اپریل ۲۰۱۳ ≈≈ داستان من و لاتاری ۲۰۱۳
تشکر کنندگان: zina s ، امیر مهاجر ، Saeedv13 ، mahdi/sh ، hamedhamed ، mehdiii ، bayat_r ، sayeh_m ، payam62 ، m@ry@m75 ، Ali DV-2013
(2012-07-18 ساعت 00:50)hamedhamed نوشته:  
(2012-07-17 ساعت 20:30)m@ry@m75 نوشته:  
(2012-07-17 ساعت 19:28)ville نوشته:  ....تا به kcc ايميل بزنند كه شما با اين شماره و مشخصات تروريست هستيد و مانع رفتن شما بشند البته اين نظر شخصيه منه
... مطمئن باشید اگر توطئه ای در کار بود اول از تهران شروع می شد.Big Grin
خیلی استرس نداشته باشید.
...پس بهتره با این خیال ها نه خودمون رو آشفته کنیم نه هول و ولا تو دل بقیه دوستان بندازیم
اگر مهاجرت شما به یو اس برای دولت خیلی اهمیت داشت و از این بابت نگران بود مثل آب خوردن سایت ثبت نامو ف.ی.ل.ت.ر می کرد که یه ذره بندازتتون تو دست انداز. ولی دیدین که سایت رسمی وابسته به وزارت امور خارجه اونها باز بود و همه رفتیم ثبت نام کردیم. اگرم بخواد ببینه چه کسایی قرار هست برن و مشخصات شما رو لازم داشته باشن هزار تا راه برای این کار وجود داره. مثل:
1- اطلاعات دریافتی از دفاتر پستی حتی خارجی مثل DHL، TNT و ... که مدارکتون رو بردین پست کردین.
2- گذاشتن کلمات کلیدی مربوط به پروسه در کامپیوترهای ش.ن.و.د مخابرات و ضبط مکالمه مثلا جنابعالی با سرکار مامان خانم و پاپا جان موقع دادن خبر قبولی.
3- شناسایی داخل هتل و دم در سفارت در ترکیه توسط سربازان گ.م.ن.ا.م مقیم آن کشور
4- با خبر شدن به ظاهر همکاران از موضوع در محل کار زمانی که نتونستین ذوق زدگی خودتون رو کنترل کنین.
5- انستیتو پاستور موقع گرفتن کارت زرد بین الملل که تابلوتر از همه جاست و پاسپورتتون رو دو دستی تقدیمشون می کنین.
6- از همه مهمتر: عضویت در مهاجرسرا و دادن پست و اظهار نظر و دانلود جدول افشین و ردیابی آی پی افرادی که به سایت مراجعه می کنن که مثل آب خوردن آدرس خونتون رو هم در میارن (ای بابا چرا قیافه هاتون اینجوری شد حالا؟ دارم بحث احتمالات رو می کنم...نترسین من هستم!!!!Big Grin)
عارضم خدمت شما که مهاجرت ملت اهمیتی نداره برای دست اندرکاران!! تا زمانی که شما به علت دسترسی به اطلاعات حساس طعمه سرویس اطلاعاتی رقیب بشید. از اونجایی هم که هر کی به اطلاعات حساس دسترسی داره وضعش توپ میشه تا خیالاتی به سرش نزنه و فیلش هوای هندوستان نکنه پس نتیجه می گیریم کسایی که دنبال مهاجرتن اکثراً افراد معمولین که به دنبال زندگی بهتر بار سفر بستن.
اینه که هر جا رفتین سرتونو بالا بگیرین، اگر سئوال کرد محکم تو چشای طرف نگاه کنین و با افتخار بگین کجا می خواین برین. مثل من که رفتم مرکز بهداشت گواهی بگیرم، پرسیدن برای چی می خوای؟ صاف و ساده و محکم جریانو گفتم. کلی خوشحال شدن، تبریک گفتن و در جا گواهی رو هم دادن. اینهههههههه....
اگر بهتون سفارش کردن که همه جا جار نزنین به خاطر گیر دولت نیست برادر جان. برای اینه که ممکنه خوش شانسی شما باعث رشک دیگران بشه و موج منفی حاصله به شما آسیب بزنه. خداوند همه ی مارو از حسد حسودان مصون بدارد. آمین یا رب العالمین.

(2012-07-18 ساعت 01:12)afs نوشته:  ...
امیر عزیز باید ازت خیلی تشکر کنم. نوشته هات واقعا قشنگه و البته این دوبخش کردنش و گفتن از زندگی و بعد بحث اصلی خیلی به دل می شینه.
یک دوست خیلی خیلی خوب شیرازی دارم که فقط سالی یکبار می بینمش و باهم صحبت می کنیم. اون هم خیلی کم ولی فقط اونه که خیلی از جزییات زندگی من رو می دونه. عین این فیلم ها. نمی دونم چرا همش فکر می کنم خودشی! حالا یا به خاطر شیرازی بودنته یا شاید شبیه بودن شخصیتتون. بگذاریم. توی تاپیک دیدگاه های آرش یک پست بود که درش از هوش گفته بودی، دلم می خواد همون متن رو از طرف من در مورد خودت تصور کنی.
من مطمئنم مهاجر سرا خیلی زود علاوه بر سانفرانسیسکو یک نویسنده خوب از سیاتل پیدا می کنه که دیدگاه های یک تازه مهاجر رو می شه با شوق زیاد از نوشته هاش دنبال کرد. پس لطفا USB3 رو جدی بگیر!

از لطفت ممنونم افشین جان. من که از خوندن پستهای آرش لذت میبرم و ازت ممنونم بابت معرفی اون تاپیک. به همه دوستان هم توصیه میکنم حتما دیدگاه‌های آرش رو در مورد آمریکا بخونید و همه چیز رو از یک دید متفاوت ببینید. ای کاش بتونم تجربیات مفیدی داشته باشم و بتونم با دیگران قسمت کنم. هر چه خدا بخواد.

(2012-07-18 ساعت 01:12)afs نوشته:  اما بحث کار. حتما دغدغه خیلی از ما اینجا وضعیت کاری و کسب درآمدمون توی امریکاست و این دوران را هرجور طی کنیم این موضوع همیشه گوشه ذهنمون هست. توی امریکا می شه یک کار خیلی خوب داشت، می شه بی خانمان بود. حتما فروم ۲۷ که در مورد زندگی در امریکا هست رو دیدید. درکنار انواع سوالاتی که در مورد کار و موفقیت توی اون ها وجود داره یک موضوعی اون وسط خود نمایی می کنه، بی خانمانی.
این دو، دو روی یک سکه هستند که توی امریکا ممکنه یک مهاجر یا هرکس دیگه باهاش روبه رو بشه. عجیب وقتی به این دو موضوع فکر می کنم یاد فیلم Pursuit of Happyness می افتم. نمی دونم فیلم رو دیدید یا نه ولی به خوبی نشون می ده یک نفر توی امریکا چه طور می تونه با پشتکار و تلاش حتی از بدترین شرایط به اهداف و خواسته هاش برسه. حتی از بی خانمانی.
این دقیقا همون چیزیه که باعث می شه امریکا،‌ امریکا باشه و جایی برای شکوفایی استعداد ها و خلاقیت ها برای کسایی که بخواهند و تلاش کنند.

توی خوندن فایل الکترونیکی کتابچه Welcome to the United States A Guide for New Immigrants صفحه ۷۷ این طور نوشته:

‪Many Americans know these words from the Declaration of Independence by heart:
‪“We hold these truths to be self-evident, that all men are created equal, that they are endowed by their Creator with certain unalienable Rights, that among these are Life, Liberty and the pursuit of Happiness.”

شاید اسم این فیلم برای همین این طور انتخاب شده.

در مورد این عبارت الان یه سرچ کردم، عبارت خیلی معروفه و مستقیما به بیانیه استقلال آمریکا مربوط میشه. چقدر پر محتوی است این عبارت ساده. شعارگونه نیست ولی پر از معنا و تفسیره. قطعا همونطور که گفتی اسم فیلم رو از روی اون ساختن. لازم شد فیلمی که گفتی رو ببینم.
این هم لینک کتابی که افشین داره یواشکی میخونه Big Grin پیداش کردم:
http://www.uscis.gov/files/nativedocuments/M-618.pdf
تشکر کنندگان: zina s ، Saeedv13 ، afs ، mahdi/sh ، hamedhamed ، bayat_r ، mehdiii ، lilistar ، ASALI ، sayeh_m ، mnajafinobar ، Ali DV-2013 ، سمانه777
سلام دوستان
حق با افشین، هم در مورد امیر و هم در مورد فیلم Pursuit of Happyness، ‌وقتی این فیلم رو با بازی ویل اسمیت و پسرش (Jayden) ‌میبینید ایمان میارید که با تلاش و کوشش در اون کشور به همه چیزی که میخواهید، میرسید. البته معمولاً با دیدن فیلم اونقدر احساساتی خواهید شد که پیامی از فیلم رو که صحبتش رو افشین عزیز کرد فراموش میکنید.
امیدوارم همه عزیزان بتونن در بدو ورود با شرایطی روبرو بشن که از همون لحظه تلاش برای موفقیت کلید بخوره. فکر میکنم بد نباشه اگر دوستان در خصوص کاری که علاقه دارن اونجا بهش برسن صحبت کنند (هم کاری که رویای اون رو در سر دارن و هم کاری که در صورت لزوم ترجیح میدن انجام بدن، البته مطرح کردن کاری که رویای اون رو داریم شاید خیلی خصوصی باشه و بعضی از شما عزیزان قصد نداشته باشید در موردش صحبت کنید). من از خودم شروع میکنم : از اونجایی که از بچگی به سینمای هالیوود علاقه داشتم و در این مورد تقریباً نیمه حرفه ای هستم خیلی دوست دارم شرایطش پیش بیاد تا بتونم وارد این فیلد بشم هر چند که در انتخاب شهرهای مقصد من لس آنجلس گزینه 1 تا 3 نیست. ولی در واقعیت دوست دارم کار مرتبط با رشته تحصیلی خودمو داشته باشم (کاری که در حال حاضر انجام میدم کار در شرکت نیروگاهی و پالایشکاهی است و البته کار درافتینگ (ِDrafting) رو هم دوست دارم).
منتظر خواندن مطالب شما هم هستیم.
ممنون
تشکر کنندگان: afs ، مهتاب - 2251 ، zina s ، mrr777 ، mahdi/sh ، sayeh_m ، bayat_r ، ensan ، امیر مهاجر ، ASALI ، Saeedv13 ، hamedhamed ، Hedieh20 ، spd-r
سلام ( خاطره قبولی ما)
منو همسرم هم خیلی وقت بود برای رفتن به خارج از کشور تحقیق می کردیم اون زمانی که با هم تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم همسرم در یکی از کشور های اروپایی درس می خوند ولی بعد از ازدواج تصمیم گرفت اینجا بمونه و بی خیال درس و مشق شد خلاصه 3 سالی بود هر تبلیغی برا هر کشوری می شد ما میرفتیم پیگیری ببینیم جریانش چیه مثلا یه مدت همش دنبال مالتا بودیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم دلمونم راضی نمی شد برای کشوری مثل مالتا 15 ملیون پول دور بریزیم خلاصه گذشت تا من بالاخره یک جا کار پیدا کردم و رفتم توی شرکت خصوصی مشغول شدم یک ماهی بود میدیدم همه بچه های شرکت تو هول ولای لاتاری بودن یه روز از رو بیکاری به همسرم گفتم میخوای اسممونو تو سایتش بنویسم اونم موافقت کرد یادمه با کلی بد خلقی رفت یدونه عکس گرفت کلیم سر زنه عکاسه غر زد بعدم سی دی عکس ها رو داد به من و رفت گفت هر کاری خودت بلدی بکن !
منم نشستم برای اولین بار اسممونو نوشتم حتی الان یادم نمیاد چی نوشتم تو اون فرمها !!!!!!
خلاصه بگذریم از اینکه کلی خواب امریکا دیدیم این وسط وخودمونو هی امیدوار میکردیم که شاید اسممون دربیاد تو ماه می بود که سایتو چک کردم دیدم اسم خودم که در نیومده گفتم بی خیال بعدی بزن حالا هر چی مال همسرمو میزدم می گفت اشتباهه چون با دست کدامون رو نوشته بودم هر چی حرف و عدد بود زدم امتحان کردم بعد 5 بار زدن دیدم یه صفحه ای باز شد که ...... دیگه بگزریم از این که فقط جیغ می کشیدیم پشت تلفن و این حرف ها !!!!!!
حالا ما مونده بودیم یه نی نی کوچولو که الان هنوز به دنیا نیومده و کلی کار که همش با هم قاطی پاتی میشه چون هم کیس نامبرمون سه رقمی زود اسممون در میاد هم اینکه بچه هم دقیقا اول اکتبر بدنیا میاد!!!!!
از اون طرفم تو امریکا فامیل و دوست زیاد داریم ولی هیچ کدومشون صمیمی نیستن حالا موندیم کجا می خوایم بریم با یه کوچولو !!!!!!!!!
به هیچ کسم نگفتیم موندیم سیسمونی برای کوچولو چی بخریم تا کی هستیم اصلا بهمون ویزا میدن یا نه و..........

راستی من بعد از این ثبت نام لاتاری اصلا از اون شرکت بیرون اومدم و دیگم اونجا نرفتم فکر میکنم قسمت بود فقط اسممونو برا لاتاری اونجا بنویسم!!!!!

امیدوارم همه موفق بشید.
قابل توجه دوستان بچه دارSmile
این تاپیک رو مطالعه کنید .بد نیست Wink
€€€ ღ 2013AS آنکارا ۳ نفر ღ آخر نوامبر ღ کلیرنس118 روز ღ سفرنامهاطلاعات کلیرنس منتظر سرا‫۱۱۸ مهاجرسرا
تشکر کنندگان: ASALI ، zina s ، m@ry@m75 ، mehdiii ، bayat_r ، hamedhamed ، mnajafinobar ، امیر مهاجر ، dv2016




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان