کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟
(2013-01-27 ساعت 09:56)mhy_1985 نوشته:  
(2013-01-26 ساعت 16:04)shabnam.84 نوشته:  محمد اون حرف خانومت رو درباره سادگی و بی آلایش بودن رو قبول دارم. چون دقیقا همه ش رو تو رفتار طرف مقابل خودم میبینم. که چقدر
این مسائل براشون اهمیت داره.


راستی بچه ها آرین کجاست؟ 1 هفته ای میشه ازش خبری نیست. کسی خبر داره؟

شبنم میگم شوهر تو آمریکاییه؟ یه نفر قبلا بهم پیام داد که شوهرش آمریکاییه. شما بودی؟ من دقیقا راجع به این مسائل میخواستم بپرسم. میخواستم ببینم اگه کسی با یه آمریکایی ازدواج کرده رفتارشو با زن خودم مطابقت بدم ببینم شبیهند یا نه.
بجه ها که راجع به شوهراشون نوشتن. وقتی خوندم کلی خندیدم. لجبازی واسه چی؟ Smile

منم یه کم بنویسم راجع به خودم : زنم اصلا لجباز نیست خیلی منطقیه. البته آمریکاییه. شاید این لجبازی بخاطر اینه که شوهراتون خون ایرانی دارن. خب بهرحال ما ایرانی ها یه کم خاص هستیم. من خودمم ایرانی و لجبازم. یه سری خصلت ها ذات یه منطقه ست.

آرین وقتی سیگار رو ترک کرد معتاد شد. بعد رفت کمپ ترک اعتیاد بعدش که مواد رو ترک کرد الکلی شد. الانم تو فضاست.Big Grin

هرجا هست امیدوارم حالش خوب باشه. کی مصاحبه داره چند روز دیگه؟
شاید چون ایرانی ها از قدیم پسر دوست بودن،مرد ها عادت کردن به این "بیشتر تحویل گرفته شدنِ حرفشون"
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه‌ 2013
پاسخ
تشکر کنندگان: shabnam.84 ، الهه سابق ، Tomas ، girl ، mercedeh2011 ، omnia ، سانازی ، mhy_1985 ، kamela
(2013-01-27 ساعت 09:56)mhy_1985 نوشته:  
(2013-01-26 ساعت 16:04)shabnam.84 نوشته:  محمد اون حرف خانومت رو درباره سادگی و بی آلایش بودن رو قبول دارم. چون دقیقا همه ش رو تو رفتار طرف مقابل خودم میبینم. که چقدر
این مسائل براشون اهمیت داره.


راستی بچه ها آرین کجاست؟ 1 هفته ای میشه ازش خبری نیست. کسی خبر داره؟

شبنم میگم شوهر تو آمریکاییه؟ یه نفر قبلا بهم پیام داد که شوهرش آمریکاییه. شما بودی؟ من دقیقا راجع به این مسائل میخواستم بپرسم. میخواستم ببینم اگه کسی با یه آمریکایی ازدواج کرده رفتارشو با زن خودم مطابقت بدم ببینم شبیهند یا نه.
بجه ها که راجع به شوهراشون نوشتن. وقتی خوندم کلی خندیدم. لجبازی واسه چی؟ Smile

منم یه کم بنویسم راجع به خودم : زنم اصلا لجباز نیست خیلی منطقیه. البته آمریکاییه. شاید این لجبازی بخاطر اینه که شوهراتون خون ایرانی دارن. خب بهرحال ما ایرانی ها یه کم خاص هستیم. من خودمم ایرانی و لجبازم. یه سری خصلت ها ذات یه منطقه ست.

آرین وقتی سیگار رو ترک کرد معتاد شد. بعد رفت کمپ ترک اعتیاد بعدش که مواد رو ترک کرد الکلی شد. الانم تو فضاست.Big Grin

هرجا هست امیدوارم حالش خوب باشه. کی مصاحبه داره چند روز دیگه؟

بله محمد دفعه قبل هم من گفتم بهت نامزد من آمریکایی هستش

اگر سوالی هست در خدمت هستم دوست من Smile



غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
پاسخ
تشکر کنندگان: NedaE ، الهه سابق ، Tomas ، girl ، mercedeh2011 ، mhy_1985
منم خیلی دوست دارم محمد وشبنم یا اگر کسی دیگه ای هم اینجا هست که شاید نمیدونم از خصوصیات همسر/نامزد آمریکایشون بیشتر بگن.هم از چالش هاش،هم از مزیت هاش.مطمئم حتی کم ولی میتونه واسه کیفیت زندگیمون تاثیرگذار باشه.
یه نمونه ی خیلی ساده اش رو خودم شروع میکنم;
بعد از اینکه فهمیدیم هر دومون عاشق هم شدیم و در اولین سفر دونفره،بعضی چیزا باعث میشد من حس خوبی نداشته باشم.مثلا اینکه یه بار رفتیم سوپرمارکت کلی خرید کردیم واسه یه هفته خورد و خوراک.من هر چی میخواستم بردارم مشورت میکردم که اینو به نظرت بخریم میشه باهاش فلان غذا رو بخوریم...ولی اون اصلا نمیپرسید فقط هر چی دوست داشت برمیداشت.مثلا یه بسته ی بزرگ جوجه کباب آماده برداشت و من پیش خودم گفتم خوب اینم وعده ی فلان روزمون.ولی بعد که اومدیم خونه،نشسته بودیم جلو تلویزیون رفت جوجه کبابش رو گرم کرد اومد نشست تا آخرشو خورد حتی به من تعارف هم نکرد که میخوری یا نه :| :| :| :|
من اون موقع رفتارش اصلا برام قابل هضم نبود.ولی بعدا که بیشتر شناختمش(به عنوان یه آمریکایی) فهمیدم که بابا اینا اصلاااا موقع خوردن تعارف به کسی نمیکنن که شما هم بفرما و در واقع اون موقع که تو مغازه بودیم اون بسته را به عنوان عصرانه واسه خودش برداشته بود واسه همینم نه موقع خرید اون بسته نه موقع خوردنش دلیلی نمیدیه که از من نظر بخواد Smile) الان میدونم که موقع شام و ناهاری که با هم میخوریم همیشه نظر منو میخواد و معمولا چیزی که من میخوام یا جایی که من میخوام رو انجام میده ولی در مورد اسنک و خوراکی های شخصی اش خیلی مستقل عمل میکنه Smile) حالا ما ایرانی ها یه پفک هم بخوایم بخوریم تو خونه به همه تعارفش میکنیم که لااقل یه دونه بردارن Big Grin

مشتاقم از مسائلی بدونم که ممکنه ما رو به عنوان یه ایرانی با فرهنگ ایرانی ناراحت کنه ولی در واقع نباید ناراحت کنه چون منظور طرف توهین نیست فقط فرهنگ زندگیشه.
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه‌ 2013
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، shabnam.84 ، Tomas ، girl ، mercedeh2011 ، amir2640 ، سانازی ، mhy_1985 ، Saeedv13 ، kamela
(2013-01-27 ساعت 23:14)NedaE نوشته:  منم خیلی دوست دارم محمد وشبنم یا اگر کسی دیگه ای هم اینجا هست که شاید نمیدونم از خصوصیات همسر/نامزد آمریکایشون بیشتر بگن.هم از چالش هاش،هم از مزیت هاش.مطمئم حتی کم ولی میتونه واسه کیفیت زندگیمون تاثیرگذار باشه.
یه نمونه ی خیلی ساده اش رو خودم شروع میکنم;
بعد از اینکه فهمیدیم هر دومون عاشق هم شدیم و در اولین سفر دونفره،بعضی چیزا باعث میشد من حس خوبی نداشته باشم.مثلا اینکه یه بار رفتیم سوپرمارکت کلی خرید کردیم واسه یه هفته خورد و خوراک.من هر چی میخواستم بردارم مشورت میکردم که اینو به نظرت بخریم میشه باهاش فلان غذا رو بخوریم...ولی اون اصلا نمیپرسید فقط هر چی دوست داشت برمیداشت.مثلا یه بسته ی بزرگ جوجه کباب آماده برداشت و من پیش خودم گفتم خوب اینم وعده ی فلان روزمون.ولی بعد که اومدیم خونه،نشسته بودیم جلو تلویزیون رفت جوجه کبابش رو گرم کرد اومد نشست تا آخرشو خورد حتی به من تعارف هم نکرد که میخوری یا نه :| :| :| :|
من اون موقع رفتارش اصلا برام قابل هضم نبود.ولی بعدا که بیشتر شناختمش(به عنوان یه آمریکایی) فهمیدم که بابا اینا اصلاااا موقع خوردن تعارف به کسی نمیکنن که شما هم بفرما و در واقع اون موقع که تو مغازه بودیم اون بسته را به عنوان عصرانه واسه خودش برداشته بود واسه همینم نه موقع خرید اون بسته نه موقع خوردنش دلیلی نمیدیه که از من نظر بخواد Smile) الان میدونم که موقع شام و ناهاری که با هم میخوریم همیشه نظر منو میخواد و معمولا چیزی که من میخوام یا جایی که من میخوام رو انجام میده ولی در مورد اسنک و خوراکی های شخصی اش خیلی مستقل عمل میکنه Smile) حالا ما ایرانی ها یه پفک هم بخوایم بخوریم تو خونه به همه تعارفش میکنیم که لااقل یه دونه بردارن Big Grin

مشتاقم از مسائلی بدونم که ممکنه ما رو به عنوان یه ایرانی با فرهنگ ایرانی ناراحت کنه ولی در واقع نباید ناراحت کنه چون منظور طرف توهین نیست فقط فرهنگ زندگیشه.
البته چیزی که شما تعریف کردید کمی عجیبهSmile ولی آمریکاییها اصلا تعارف رو درک نمی‌کنن. مثلا فرض کنید دوست آمریکایی شما از شما درخواست ۱۰۰ دلار پول می‌کنه. اگه نخواهید پول بهش بدید و ضمنا ایرانی بازی دربیارید یه بهونه میارید: مثلا میگید شرمنده کیفم رو تو خونه جا گذاشتم. اگر به ایرانی این رو بگید می‌فهمه که نمی‌خواهید پول بهش بدید ولی یه آمریکایی میگه «خوب پس بریم خونه‌تون و کیفت رو بردار و بهم پول بده». در حقیقت فکر می‌کنه که شما مشکلی ندارید که بهش پول بدید فقط مشکلتون اینه که کیف پول همراهتون نیست.
ضمنا آمریکایی‌ها اصلا از آداب معاشرت ایرانی خوششون نمیاد و مثل ما مردهای ایرانی سی‌سی نیستنBig Grin. تو کل عمرشون فقط یه بار با یه نفر دست می‌دن اون هم اولین بار آشنایی هست. مثل ما ایرانی‌ها نیستن که هروقت کسی رو دیدن دست بدن. بوس بین دو مرد براشون اصلا معنی نداره مگر اینکه گی باشید. بدن هیچ مرد یا زنی رو بدون اجازه لمس نکنید (مثلا دست رو شونه کسی نزارید). اگر تو خیابون ۲ تا مرد راه برن و دست هم رو بگیرن و یا تماس بدنی داشته باشن فکر می‌کنن گی هستید.
در نهایت دوباره تکرار می‌کنم: اصلا درکی از تعارف ندارند. پس لازمه که با این عادت ایرانی خودتون به شدت مقابله کنید تا ترکش کنید. یاد بگیرید به قول خودشون direct باشید، یعنی مستقیم حرفتون یا درخواستتون رو بگید. ایهام و اشاره به سبک بالا که گفتم اصلا براشون قابل درک نیست.
نوع ویزا: ازدواجی با سیتیزن/فرستادن مدارک: ۳۰ آگوست ۲۰۱۲/ پذیرش: ۲۶ نوامبر ۲۰۱۲/ دریافت کیس نامبر: ۷ دسامبر ۲۰۱۲/ مصاحبه: سپتامبر ۲۰۱۳/ کلیرنس: در حال انتظار
پاسخ
تشکر کنندگان: NedaE ، Tomas ، shabnam.84 ، girl ، mercedeh2011 ، amir2640 ، dinadino228 ، الهه سابق ، سانازی ، mhy_1985 ، kamela
همسرم که ایران بود یبار که با اژانس میاد خونه ما به راننده میگه چقدر میشه راننده میگه قابل نداره اونم پیاده میشه درو میبنده میاد زنگ خونه مارو میزنه بعد راننده صداش میکنه میگه اقا کرایتو بده همسرم میگه شما گفتی نمیخوای!!!! خلاصه پولو میگیره.. حالا این راننده بد شانس یروز مادر همسرمو سوار میکنه بهش میگه تو این ساختمون یه جوون زندگی میکنه که یکم مشکل داره!!! داستان اون روزو تعریف میکنه!! فکر کرده همسرم تو یه واحد دیگه زندگی میکنه Smile)) مادر همسرمم میگه اقا این پسرمه Smile)))))))
من کلی داستان داشتم با همسرم و واسم جالب بود که متفاوتیم Smile
یاد گرفتم تعارفو بذارم کنار و کلا حرفمو راحت بزنم و خیلی هم موفق بودم Smile
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb


خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی‌، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ می‌شه!
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، Tomas ، سانازی ، payamkj ، dinadino228 ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
بچه ها پرونده مهاجرتی ما هم بسته شد. همسرم داره برمیگرده و میگه دیگه نمیتونه اونجا یه دقیقه هم بمونه.
حالا بدبختی اینجاست که اینجا نه شغلی داره نه درآمدی و نه خونه ای و نه پس اندازی. بیاد اینجا خدا میدونه کی میشه بریم سر زندگیمون.
از طرفی خیلی خوشحالم که آمریکا نمیرم ولی از طرف دیگه چون معلوم نیست زندگی مشترکم چی میشه اعصاب و روان ندارم.
ببخشید بچه ها. حالم خوب نیست. فعلا چند روزی حال هیچیو ندارم
میبوسمتون
خداحافظ همگی
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
(2013-01-28 ساعت 11:43)الهه سابق نوشته:  بچه ها پرونده مهاجرتی ما هم بسته شد. همسرم داره برمیگرده و میگه دیگه نمیتونه اونجا یه دقیقه هم بمونه.
حالا بدبختی اینجاست که اینجا نه شغلی داره نه درآمدی و نه خونه ای و نه پس اندازی. بیاد اینجا خدا میدونه کی میشه بریم سر زندگیمون.
از طرفی خیلی خوشحالم که آمریکا نمیرم ولی از طرف دیگه چون معلوم نیست زندگی مشترکم چی میشه اعصاب و روان ندارم.
ببخشید بچه ها. حالم خوب نیست. فعلا چند روزی حال هیچیو ندارم
میبوسمتون
خداحافظ همگی
الهههههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 1سال دنبال کاراتونین حالا میخواین بیخیال بشین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهش بگو چن ماه صبر کنهههههههه-SadSadSadSadSad
ازدواجی
ارسال مدارك٢٧ آگوست
اپروال٣٠ نوامبر
دريافت كيس نامبر ٣ ژانويه
تكميل مدراك در nvc ١١اپريل
گرفتن وقت مصاحبه ٢٩ اپريل Big Grin
ابوظبي ٢٥ جون ويزاي يه ضرب ال اي
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، dinadino228 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
(2013-01-28 ساعت 11:43)الهه سابق نوشته:  بچه ها پرونده مهاجرتی ما هم بسته شد. همسرم داره برمیگرده و میگه دیگه نمیتونه اونجا یه دقیقه هم بمونه.
حالا بدبختی اینجاست که اینجا نه شغلی داره نه درآمدی و نه خونه ای و نه پس اندازی. بیاد اینجا خدا میدونه کی میشه بریم سر زندگیمون.
از طرفی خیلی خوشحالم که آمریکا نمیرم ولی از طرف دیگه چون معلوم نیست زندگی مشترکم چی میشه اعصاب و روان ندارم.
ببخشید بچه ها. حالم خوب نیست. فعلا چند روزی حال هیچیو ندارم
میبوسمتون
خداحافظ همگی

سلام الهه جان
عزیزم خودت رو ناراحت نکن
حا لا از چیزی ناراحت بوده حتما از دلتنگی اینجوری گفته درکش کن کم مونده از کاراتون دیگه مطمن باش بیاد اینجا نمی تونه بمونه.درسشون پس چی نه نگران نباش.
فدات شم همه چی خوب میشه.
بووووووووووووس
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، dinadino228 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
سلام به همه دوستان
فکر کنم یه روز نبودم چه خبره اینجا............
اول که همه از شوهراشون تعریف پشت تعریف Wink بابا انقدر تعریف نکنید ، اونها اصلا ،اصلا تقصیر ندارن ، اینجوری آفریده شدن ،و این خصلت ها تو خیلی هاشون هست واسه همینه هرکی میاد میگه شوهر من هم همینطور ، ولی اینو یادمون باشه که ما خانمها هم خصلت هایی داریم که شاید اگه شوهرامون بخوان بنویسن ..................
بگزریم ماجاری زلزله رو خوندم امیدوارم دوستمون خوب باشه و همینطور بقیه هموطنای ایرانی ،
از ایرانی های اونجا هم نگیم بهتره ، هرکی سرش تو کار خودش باشه زندگی ساده داشته باشه آدم های فضول همه بالاخره خسته میشن میرن پی کارشون
الهه جون ، خیلی خیلی شوکه شدم ، نمیدونم چی بگم ، امیدوارم اشتباهی شده باشه و ......... اصلا نمیدونم فقط امیدوارم هرجا هستی همه چی خوب پیش بره ، آروم باش و به خدا توکل کن عزیزم
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
پاسخ
تشکر کنندگان: سانازی ، الهه سابق ، dinadino228 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
مرسی دوستای گلم. فردا داره میره دنبال کارای انصرافش و پس دادن خونه و این چیزا. دفعه پیش هم همین کارو کرد. از یکی از بهترین دانشگاهها پذیرش گرفت و بعد گفت طاقت نمیاره اونجا بمونه و برگشت. تا 3 ماه اینجا خونه باباش اینا افتاده بود و دپرسسسسسس. نه دنبال کاری میرفت نه تشکیل زندگی میداد. همش میگفت سرخورده شدم. من با داشتن پاسپورت عرضه نداشتم اونجا بمونم، همه حسرت موقعیت منو میخورن و من از پسش برنیومدم. هرچی بهش گفتم بیا زندگیمونو شروع کنیم به خرجش نرفتو گفت من شکستو نمیپذیرم. دوباره چندماه صرف کرد تا از یه جای دیگه پذیرش بگیره، چقدر التماسش کردم که نره، چقدر گفتم تو بازم طاقت نمیاری، ولی با خودش لج کرده بود. میخواست به خودش ثابت کنه که میتونه. هم منو بیچاره کرد هم خودشو. حالا هم عیییین دفعه پیش، افسرده و سرافکنده داره برمیگرده، نه امیدی، نه آینده ای، نه شغلی...... هیچی
خاک بر سر من. خاک بر سر من که انقدر بیچارم
بچه ها ببخشید ناراحتتون کردم. من برم کپه مرگمو بذارم. دیگه اعصاب ندارم. امروز داریم میریم سفر خیر سرمون. تا شنبه، 1شنبه نیستم.
مواظب خودتون باشید
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: سانازی ، dinadino228 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، Saeedv13 ، kamela
(2013-01-28 ساعت 13:58)الهه سابق نوشته:  مرسی دوستای گلم. فردا داره میره دنبال کارای انصرافش و پس دادن خونه و این چیزا. دفعه پیش هم همین کارو کرد. از یکی از بهترین دانشگاهها پذیرش گرفت و بعد گفت طاقت نمیاره اونجا بمونه و برگشت. تا 3 ماه اینجا خونه باباش اینا افتاده بود و دپرسسسسسس. نه دنبال کاری میرفت نه تشکیل زندگی میداد. همش میگفت سرخورده شدم. من با داشتن پاسپورت عرضه نداشتم اونجا بمونم، همه حسرت موقعیت منو میخورن و من از پسش برنیومدم. هرچی بهش گفتم بیا زندگیمونو شروع کنیم به خرجش نرفتو گفت من شکستو نمیپذیرم. دوباره چندماه صرف کرد تا از یه جای دیگه پذیرش بگیره، چقدر التماسش کردم که نره، چقدر گفتم تو بازم طاقت نمیاری، ولی با خودش لج کرده بود. میخواست به خودش ثابت کنه که میتونه. هم منو بیچاره کرد هم خودشو. حالا هم عیییین دفعه پیش، افسرده و سرافکنده داره برمیگرده، نه امیدی، نه آینده ای، نه شغلی...... هیچی
خاک بر سر من. خاک بر سر من که انقدر بیچارم
بچه ها ببخشید ناراحتتون کردم. من برم کپه مرگمو بذارم. دیگه اعصاب ندارم. امروز داریم میریم سفر خیر سرمون. تا شنبه، 1شنبه نیستم.
مواظب خودتون باشید

الهه جون ترو خدا اینجوری نگو که به خدا گرم گرفت
Sad
من کوچیک شما هستم تا اینکه راهنمایی کنم
شما رو من خیلی خانوم قوی می دونم شما به نظر من از پسش بر میایین اینجوری نگین باهاش صحبت کنین
با خانوادش هم .نمیشه مرخصی بگیره؟ بیاد اینجا حالش خوب شه برگرده ایشالله که تا ان موقع کار شما هم درست بشه با هم میرید
فکرای منفی رو از خودتون دور کنین
اینجوری فکر کنین
هرچی فکر کنین همون میشه
برید قشنگ سفر با ایشون هم خوب صحبت کنید
نمی دونم دیگه چی بگم ما منتظرتون هستیما ما رو فراموش نکنین برین با خبرای خوش برگردید
پاسخ
تشکر کنندگان: girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
(2013-01-28 ساعت 03:16)girl نوشته:  همسرم که ایران بود یبار که با اژانس میاد خونه ما به راننده میگه چقدر میشه راننده میگه قابل نداره اونم پیاده میشه درو میبنده میاد زنگ خونه مارو میزنه بعد راننده صداش میکنه میگه اقا کرایتو بده همسرم میگه شما گفتی نمیخوای!!!! خلاصه پولو میگیره.. حالا این راننده بد شانس یروز مادر همسرمو سوار میکنه بهش میگه تو این ساختمون یه جوون زندگی میکنه که یکم مشکل داره!!! داستان اون روزو تعریف میکنه!! فکر کرده همسرم تو یه واحد دیگه زندگی میکنه Smile)) مادر همسرمم میگه اقا این پسرمه Smile)))))))
من کلی داستان داشتم با همسرم و واسم جالب بود که متفاوتیم Smile
یاد گرفتم تعارفو بذارم کنار و کلا حرفمو راحت بزنم و خیلی هم موفق بودم Smile

Big GrinBig Grin مگه همسر تو هم ایرانی نیست؟ چه جالب اینجا اکثرا همسراتون آمریکایی هستن؟Smile
نامزد من ۲۰ سالی هست که آمریکا زندگی میکنه ولی ایرانی هست با خصوصیات خاص خودشWink
جودی؟ چطوری؟؟ Cool

الهه؟؟؟؟!!!!؟!؟!؟؟!؟!؟ یعنی چی؟!؟؟!؟!؟! چی میگی؟؟؟؟؟!؟؟!؟!؟!
اصلا مگه شما چه مدلی میخاستین برین؟؟؟!؟؟!!؟؟!
واااااااااااااای.... چقدر ناراحتی.....
خیلی حالم گرفتتتتتتتتSadSadSad
هیچ کاری نمیشه کرد؟؟؟‌کاری از ما برنمییاد؟؟؟؟
الهه جون، تورو خدا خودتو اینجوری نکن ، میفهمم چه حالی داری...!!!
موضوع زندگیه، ولی اگه راهی نیست از همین جا شروع کنید ، خانواده ها هم کمکتون میکنن.
از کجا اقدام کردین که نشد؟؟؟!!Sad
نوع ویزا : K1 Rolleyes
سرویس سنتر: Vermont
رسید مدارک(سری اول) : (22may2012)
رسید مدارک بیشتر Sad7january2013)
تاریخ اپروو: (february\2013)
زمان مصاحبه : may 2013 دریافت ویزا : تقریبا یه ضربWink
پاسخ
تشکر کنندگان: mhy_1985 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011 ، kamela
(2013-01-27 ساعت 14:12)girl نوشته:  محمد جان یه سؤال تخصصی دارم. من وقتی با هواپیما سفر میکنم دچار سر درد شدیییید میشم در حدی که چشمامو نمیتونم باز کنم.. همیشه وسطای پرواز یه استامینوفن کدیین میخورم ولی الان چون میخوام ازمایش بدم فکر میکنم بهتره که کدیین نخورم.. چیکار کنم که سر دردم خوب بشه؟ چه قرصی بخورم که تاثیری تو ازمایش نداشته باشه؟


یه مقدارشو اینجا برات توضیح میدم. بقیه اش رو باید برات خصوصی بنویسم.

سردرد هواپیما یا airplane headache یه مورد شایع نیست و نادره و از سال 2004 وارد واژه های پزشکی شد (بصورت رسمی) ولی اصلا نگران نباش. بعضی معتقدند در افرادی که مشکل سینوسی دارند فشار بیومتریک سبب این مشکل میشه و سردرد میگیرند هنوز دلیل اصلیش ناشناخته مونده اما محتمل ترین حالتش، شکل بد سینوس هاست.

اگه پروازتون بیشتر از 2 ساعت هست 2 ساعت قبل از پرواز وایکودین بخورین vicodin و" در حین پرواز" چند بار اسپری سالین بگیرین بینی تونو اسپری کنید.
اگه پروازتون کمتر از یکساعت هست قبل از پرواز (2 ساعت) یک عدد قرص آفرین afrin بخورین بعد "قبل از فرود" ، اسپری کنید بینی تونو با اسپری سالین salin nasal.


یک مورد هم هست که باید انجام بدین که خصوصی میفرستم. اگه کسی خواست از خود جودی بپرسه. نوشتنش اینجا شاید جالب نباشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: dinadino228 ، Tomas ، mercedeh2011
(2013-01-27 ساعت 16:01)girl نوشته:  کاملا جونم اصلا بحث عادت نیست!! چند بار اول که اینجوری میشدم قرص نمیخوردم ولی چند بار از شدت سر درد کارم به بیمارستان و سرم کشید.. اول دردم از چشم شروع میشه. وقتی زاویه نگاهمو تغبر میدم سرم تیر میکشه و کم کم کل سرم درد میگیره. دکتر بهم گفت به محض اینکه حس کردی میخواد شروع بشه یه قرص بخور که درد شروع نشه چون اگه شروع شد دیگه با قرص خوب نمیشه. حالا نمیونم چه قرصی رو میتونم جایگزین کنم که مشکلی برای ازمایشم پیش نیاد

جوابتو نوشتم و قسمت مهمش رو برات توی خصوصی نوشتم. موفق باشی. اینکاو بکنی هیچ مشکل و دردی پیش نمیاد

محمد جان یک کوچولو اشتباه شد این وسط.نامزدم آمریکایی هستند الانم ایران نیست.فامیل و دوستای من هم خدا رو شکر چیزی نمیدونن که بخوان حسادت و دوبهم زنی کنن.مشکل فقط چند تا دوست ایرانیِ نامزدم هستند که الان اونا هم آمریکا اند و متاسفانه دست من در حال حاضر بهشون نمیرسه که خفشون کنم! انشالا وقتی رفتم تمام تلاشمو میکنم که نه تنها پاشونو از زندگیم ببُرم بلکه دستشون را هم ببُرم.منتهی هنوز بلد نیستم چطوری!!!!!! (نیازمند یاری سبزتان خواهم بود!)
محمد هر وقت پیش خودم میگم کاش لااقل به فامیل نزدیکم زودتر بگم که دارم ازدواج میکنم،سریع یاد جمله ی توی امضا شما میفتم!!!
[/quote]

امیدوارم پاشونو سریعتر ببری و دستشونو هم همینطور (البته اگه دارن چرت و پرت میگن و دخالت میکنن). موفق باشی.

نظرم اینه که به کسی نگی. من ارزو میکنم ای کاش بعد از ازدواج، خانومم رو فرستاده بودم از ترکیه رفته بود آمریکا. به پیشنهاد پدرم و میل خودم و خودش اومدیم ایران جشن عروسی بگیریم (اونم بعد از اینکه 14 روز ماه عسل توی ترکیه گشتیم). اومدیم ایران همه فهمیدن (قبلش فقط پدر و مادر و خواهر برادرام میدونستن). اومدیم عروسی گرفتیم و سوالات و بدبختی هام شروع شد. حالا باید هرروز کلی سوال جواب بدم.

[/quote]
شاید چون ایرانی ها از قدیم پسر دوست بودن،مرد ها عادت کردن به این "بیشتر تحویل گرفته شدنِ حرفشون"
[/quote]

دقیقا

بله محمد دفعه قبل هم من گفتم بهت نامزد من آمریکایی هستش

اگر سوالی هست در خدمت هستم دوست من Smile
[/quote]

عالیه. به محض اینکه سرم خلوت بشه یه چند تا سوال میپرسم ببینم شوهر تو هم اخلاقیات زن منو داره یا نه. جالبه که بدونیم خصوصیات مشترکشون چیه این آمریکایی ها.Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: Tomas ، shabnam.84 ، mercedeh2011
الهه یعنی چی این کارا؟ چرا اینجوری میکنین آخه؟ یه کم صبر کنین. نمیشه که طی 24 ساعت همه چیو کنسل کنین پس این همه زحمت و هزینه چی میشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: dinadino228 ، girl ، Tomas ، shabnam.84 ، kamela ، NedaE




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان