بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟

[yalda91]

عزیزم .من که هنوز کلیر نشدم مرتب با دوستام قرار می ذارم .دقیقا حالتو می دونم.جلوی خانوادم هم در همه صحنه ها حاضرم به ظاهر می خندم در حالیکه درونم داره فریاد می زنه.فردا شب هم قراره یک سری دوستام بیان شب پیشم بمونن .از گذشته ها خاطره بگیم.خیلی حس بدی هست.می دونم وقتی اسممو تو سایت ببینم هو خوشحالم ولی از اون به بد میشه همش گریه .دیشب به همسرم گفتم اصلا بیا اینجا زندگی کنیم.من نمی یام .بیچاره کپ کرده بود می گفت مگه میشه.همه زندگیم اینجاست.خوب منم همه زندگیم پدرو مادرم هست.اصلا تو شک افتادم.....اینم از مزایای انتظاره

[shadzad]

بچه ها مرسی که اومدین...

[سانازی]

یلدا جان انشالله
وای نگو شادزاد منم فکر کنم ترس اونروز که میرمو همش میکنم که کارم طول میکشه الان که نوشتتو می خوندم چشام بارونی شد بابا خوشبحالت که همسرت اینجاست وای خدا اونروزو بیار ولی با صبر و خوشی.وای الان خانوادت چه جورین؟چمدونا حاضره؟وای بچه ها من نمیتونم اخه اونروزو تصور کنم میترسم انگار! چرا مگه دوست ندارم نامزدمو!!؟نمیدونم چراااا

[poram]

بچه ها قهر نکنیننننن . بیاین مثل همیشه به من دلداری بدینننننننن .یکی بگه آخه من چرا اپرو نمیشمممم؟؟؟ جونمون گرفته شد بخدااا . الان 6 ماهه آزگاره ما اقدام کردیم پیر شدممم تو این راه. نکنه حالا تازه بیاین نقص مدارک به ما بدن که دیگه میمیرم . عمو آرین؟ بچه ها فقط لایک نکنین بیاین بیرون از لاکتون من دلم برا جمع ساده و صمیمیمون تنگ شد . بیاییین دلم گرفت اینجوری

[yalda91]

آرین جان ،آنا جان اومدید.خوش آمدید.پس بگید چه خبرها.آرین جان خبر جدیدی نشده؟آپدیت نشدی؟برای من آخرین آپدیت 22 آپریله.شنیدی می گن آنکارا سه شنبه و جمعه ها کلیر می کنه؟من چند بار پرسیدم تورو خدا یکی جوابمو بده دیگه؟

[arian307]

بازگشت پیروزمندانه ی خودم رو به عرصه به همه ی دوستان و یاران گرامی مدیران محترم خصوصا لیلی و سعید (جواهر) تبریک میگم.... مونا از شاملوی بزرگ گفت که من و یاد یکی از شعرهاش انداخت که ۵ سال پیش تو وضعیت خیلی فجیعی یکی از بهترین دوستان عمرم به اسم کاظم بم گفت و آبی بود رو اتیش وجودم... واسه شما هم تکرارش میکنم :

تو را چه سود
فخر به فلک بَر
فروختن
هنگامی که
هر غبار ِ راه ِ لعنت‌شده نفرین‌ات می‌کند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس‌ها
به داس سخن گفته‌ای.
آن‌جا که قدم برنهاده باشی

گیاه
از رُستن تن می‌زند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز
باور نداشتی.
....
ادامه داره اما شاید تو حوصله ی تاپیکمون نباشه .. بچه ها اگر خواستین سرچ کنین و بقیش رو بخونین چون یه خورده طولانیه...

.....

شنیدم دینا داره میره مصاحبه... تو با استادت(فاضل ) کارت تموم شد ؟؟ درسات و خوندی؟؟؟ شنیدم قراره مصاحبه رو انگلیسی انجام بدی....
الاهه هم تا جایی که میدونم رهسپار شده گویا اما از اونجایی که میخواد سوپرایزمون کنه فقط وقتی میاد اینجا که خبر ویزای یه ضرب رو بمون بده...
.... از همه ی دوستانی که انقدر به من لطف داشتن.. محبت کردن ... منت گذاشتن .. خواهری و برادری کردن ... شرمندمون کردن و با مسیج هاشون من و دوباره دعوت کردن ممنونم...
اگر اعضای سایت رو ۱۰۰ نفر در نظر بگیریم ۹۹ نفر انسان هایی با کمالات و فهمیده و مهربونی هستن و من این ٪۹۹ رو مثل خواهر ها و برادر های خودم دوست دارم و مخلص همشونم هستم ...
کیه که موافق باشه این تاپیک و بکنیم ۸۰۰ صففففففحه؟

[ارکیده]

بچه ها من اگه نامه تکمیل مدارکم از ان وی سی بیاد کلییییییییییییییی خوشحال می شم اصلا هم دلم تنگ نمی شه بابا پیر شدیم خونه مامان بابامون نا سلامتی 1 ساله عقد کردم هنوز خونه بابام هستم مردم از بلا تکلیفی از وقتی که عقد کردم 1 دونه روسری هم نخریدم همش می گم دیگه می خوام برم بارم سبک باشه میرم اونجا خرید می کنم... به خدا روزی که بخوام برم تو فرودگاه 10 کیلو شیرینی خامه ای 10 کیلو ام شیرینی خشک (چون خودم خامه ای دوست ندارم)پخش میکنم اصلا هم گریه نمی کنم اصلا هم دلم تنگ نمی شه(البته فقط اون لحظه دلم تنگ نمی شه بعدش رو نمی دونم ولی سعی می کنم که تنگ نشه)اخه دیگه بچه نیستیم باید بریم دنبال زندگیمون....تحمل دلتنگی از این بلاتکلیفی خیلی بهتره به خدا....

[shadzad]

نه سانازی چمدونا که آماده نیس، فقط اتاقمو دارم زیرو رو می کنم و تکلیف همه چیزامو روشن می کنم، چیزایی که می خوام ببرم و مشخص کردم تا حدودی، ولی اگه لباس عروسو از اینجا بخوام بخرم که کلی جا کم میاد، هنوز معلوم نیس، چون آخرای مٍی می رم وقت دارم فعلن، اصلن نمی شه بست چمدونو تا روزای آخر، اندازه ۱۰ تا چمدون فعلن کنار گذاشتم باز باید غربال کنم نامزدمم تهدید کردم با چمدون خالی بیاد خودم پر کنم
خانواده ام چیزی نمی گن از رفتن، کلن به روی هم نمیاریم، راس می گی امیدوارم اون روز آخر به خوبی بیاد و خیلی سخت نباشه عزیزم معلومه که دوسش داری، توام طبیعیه حست، هممون همسرامونو دوس داریم ولی خب وابستگی به خانواده رو کاریش نمیشه کرد.

[yalda91]

خوش اومدی آرین جان.خوب هستید؟آنا خوبه .خدارو شکر بابت اینکه بچه ها اومدن ودوباره دوستها دور هم هستند وبا هم درد دل می کنن.به ما عضوهای جدید هم اجازه حرف زدن می دن.
مونا جان فکر کنم رفتی به مادر شوهرت برسی نه؟بهت خوش بگذره ولی اینجا هم بیا بگو چیکار می کنی.

[سانازی]

الهی قوربونش بلم ارکیده جونم خدا زود راهیش کن نمی خواد گریه کنه بزلگ شده بالام نمیدونم که انگار من که ته تغاریم بزرگ نمیشم
ارییییییییییییییییین plzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz فهمیدی که؟!

[arian307]

جواب دادم سانازی جان.. پیامت رو چک کن....

[yalda91]

الهی قوربونش بلم ارکیده جونم خدا زود راهیش کن نمی خواد گریه کنه بزلگ شده بالام نمیدونم که انگار من که ته تغاریم بزرگ نمیشم
ارییییییییییییییییین plzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzzz فهمیدی که؟!

آره عزیزم .ولی مطمئن هستم ارکیده جان از ما بیشتر دلتنگی می کنه .هر چی نزدیک تر می شیم .دلتنگی بیشتر هست.البته منم خیلی سختمه .عزیزم من که 2 سال هست که عقد کردم.یک ساله عروسی گرفتم .8 روز دیگه هم سالگرد ازدواجمه .قراره اگه تا اون موقعه کلیر نشم با دوستام با عکس همسرم بریم غیابی جشن بگیریم.اینم عاقبت ماست دیگه چیکار کنیم.

[سانازی]

جواب دادم سانازی جان.. پیامت رو چک کن....

ممنون دیدم ولی بازم باز نکرد یاهو نمیدونم چیکار کنم اووه حالا من از کجا بدونم چی مشخصات داده بودم روزی که ایمیل باز کردم وایی invalid ID مینویسه

[ارکیده]

یلدا جون دست رو دلم نذار من 10 ساله دارم مصیبت دوری می کشم....حالا نمی خوام بحث رو باز کنم...ولی راست میگی شاید منم نزدیکای رفتنم بشه دلتنگیام شروع بشه الان داغم نمی فهمم....

[battosai]

بازم دلم گرفته گریم اختیاری نیست گریم اختیاری نیست آخه جز گریه منو کاری نیست یه عمر از محبت بی نصیبم ای خدا من غریبم ای خدا چرا جز غصه منو یاری نیست اگه عشق همینه اگه زندگی اینه نمیخوام چشمام دنیا رو ببینه ....