بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟

[shadzad]

من با عمو سعید کاملن موافقم، جدن این ضعفه اگه این همه پیشینه ی این تاپیک رو فدای ۴ صفحه بحث کرد، یه نگا به شماره صفحه بندازین، واقعن به خاطر چی نیایم بچه ها؟ چرا اصلن اجازه بدیم یه تاپیک این شکلی به خاطر همچین اتفاقی فعالیتش کم شه؟ اگه کسی رو بینمون نمی خوایم همون طوری که سعید گفت می تونیم ایگنورش کنیم،
خب دیگه بیاین از این چند روزتون بگین، چی کارا می کنین؟ من که کم کم دارم پک می کنم، هر چند روز یه بار بغضم می گیره یاد دوری از خونواده میفتم ولی جلو خودمو می گیرمو همش جلوشون می خندم و سعی می کنم شادشون کنم.
الهه جون اگه رفتی امیدوارم دست پر برگردی که یه شادی بزرگ به هممون می دی، دینا هم که نزدیکه بره، به امید اینکه این یکی دو هفته دو تا ویزای یه ضرب داشته باشیم، هوراااااا

[MONA FB]

اگر دیگر پای رفتن مان نیست،
باری
قلعه بانان
این حجت با ما تمام کرده اند
که اگر می خواهید در این دیار اقامت
گزینید
می باید با ابلیس
قراری ببندید!

- احمد شاملو

[battosai]

من اومدم پست گذاشتم اما منو تحویل نگرفتن )) ... (اومدیم مثلن یه کاری کنیم تا افراد ... ) (((( ( پست موقت )

[MONA FB]

من مردهء همبستگی و اتحادم .
شادزاد جان امیدوارم همیشه موفق باشی و سفر خوبی رو برات ارزو میکنم و زندگی عالی با همسرت .
الهه هم ایشالله دست پر میاد .

[yalda91]

من با عمو سعید کاملن موافقم، جدن این ضعفه اگه این همه پیشینه ی این تاپیک رو فدای ۴ صفحه بحث کرد، یه نگا به شماره صفحه بندازین، واقعن به خاطر چی نیایم بچه ها؟ چرا اصلن اجازه بدیم یه تاپیک این شکلی به خاطر همچین اتفاقی فعالیتش کم شه؟ اگه کسی رو بینمون نمی خوایم همون طوری که سعید گفت می تونیم ایگنورش کنیم،
خب دیگه بیاین از این چند روزتون بگین، چی کارا می کنین؟ من که کم کم دارم پک می کنم، هر چند روز یه بار بغضم می گیره یاد دوری از خونواده میفتم ولی جلو خودمو می گیرمو همش جلوشون می خندم و سعی می کنم شادشون کنم.
الهه جون اگه رفتی امیدوارم دست پر برگردی که یه شادی بزرگ به هممون می دی، دینا هم که نزدیکه بره، به امید اینکه این یکی دو هفته دو تا ویزای یه ضرب داشته باشیم، هوراااااا

سلام دوست عزیز.من هم همچنان منتظر هستم .بچه های لاتاری می گن سه شنبه ها وجمعه ها سایت اسامی جدیدو می ذارن.ولی خبری نیست فعلا .آرین جان بیا بگو خبری نشده از ویزا.

امیدورام که الهه جان خبر خوش بهمون بده.

از جدایی نگو که من همش دپرسم.خدا کمک کنه.امیدوارم دوباره بتونیم خوانوادمونو دور هم جمع کنیم.

[MONA FB]

مرسی سعید خان . خدا عمرت بده

[yalda91]

مرسی عمو سعید.واقعا جای آرین جان خالی هست .آنا جون .الهه عزیز که هر روز یادشمو دعا می کنم مثل ما نشه.جودی عزیز که به معنای واقعی پیشکسوت هست.

[MONA FB]

به من میگن مونا قهر نکن !
آرین هم رفته هوا خوری زن کدومه ؟
منتظریم بیاد خبر کلیر شدنشو بده .

[yalda91]

بچه ها یه چیزی بپرسم.برای کلیر شدن بچه های ازدواجی تاحالا شده بیشتر از 3 ماه طول بکشه؟بچه های لاتاری یه پست گذاشتن بالای 100 روز انتظار برای آنکارا .خیلی حالم بد شد.

[MONA FB]

ضمنا همه قسمتها واسه خودته عمو سعید . این حرفا کدومه ؟

---

یلدا جون ایشالله زود ویزاتو بگیری با اولین پرواز بپری بری .

---

وااای
من دیشب رفته بودم مادر شوهرم رو از فرودگاه بیارم . از امریکا اومده 1 -2 ماه میمونه . تو راه همش داشتم به رفتنم فکر میکردم .
نمیدونم ، هم حس خیلی خوبیه ، هم اون قسمت دوریش حس بدیه .

---

اگه این وقت مصاحبه رو میدادن ، پشت بندش هم ویزا ، من میتونستم باهاش برگردم محشر بود .

[سانازی]

سلااام بچه هااا
خوبیید!!!!
میدونم که نه !!me tooooooooo
اخه من چی بگم.
ولی خوب دیگه گذشت بازم دور همیم.سیمی میکشمت کجا رفتی بی سروصدا نگفتم خبر بده بزرگترمها!!! شوخی وقتی جواب و دادی رفتی ناراحت شدم باشه دفعه بعد.
وای خبر خوش می خوام بابا همش میرم چک کنم ببینم اپروو شدم بیام بگمم خوشحال شین اونم که باشه میشم به زودی
ولی بچه ها هر کجا باشین حتما لطفا خبر بدین کلیر شدینن یا ویزا گرفتین.تا ما خوشحال بشیم مرسی

---

امروز رفته بودم خیابون تونالی هیلمی برای بچه ها و صد البته مادر بچه ها سوغاتی های کوچولویی دست و پا کنم. درست پشت مطب دکتر اونگان یه پارک هست به نام پارک قو. ملت از کوچیک و بزرگ ریخته بودن توش. دیروز که تعطیل بود روز کودک بود. نفهمیدم چرا امروز جشنشو گرفته بودن. یک فستیوال بود با اجرای موسیقی و تئاتر و رقص باله و ... خودشون رو هلاک کردن واقعاً. منم تا ساعت 3 اون وسط بودم. البته سوء تفاهم نشه فقط نیگاه می کردم. کلاً از آنکارا خیلی خوشم اومده. توریستی و خیلی دیدنی هم نیست ها ولی شهر با شخصیت و دلنشینیه. هر کسی هم که پرسیدم همین نظر منو داشته. خدا قسمت کنه زودتر کاراتون ردیف شه که هم فاله و هم تماشا.

عمو سعید ا.ن پارک قو شنیدم که قو های زیبا رو خانم ف ر ح هدیه کرده بودن نمیدونم چقدر درسته ولی یکی از فامیل هام که اونجا دانشجو گفته بود.و یه جایی بود که یه خیابان ابشار (شلاله)بود سرتاسر خیلی زیبااااااااا بود و یه موزه مردم و فرهنگ شناسی داشت که خیلی قشنگ بود پیشنهاد میکنم برید

[yalda91]

ضمنا همه قسمتها واسه خودته عمو سعید . این حرفا کدومه ؟

---

یلدا جون ایشالله زود ویزاتو بگیری با اولین پرواز بپری بری .

---

وااای
من دیشب رفته بودم مادر شوهرم رو از فرودگاه بیارم . از آمریکا اومده 1 -2 ماه میمونه . تو راه همش داشتم به رفتنم فکر میکردم .
نمیدونم ، هم حس خیلی خوبیه ، هم اون قسمت دوریش حس بدیه .

---

اگه این وقت مصاحبه رو میدادن ، پشت بندش هم ویزا ، من میتونستم باهاش برگردم محشر بود .

عزیزم .پس حسابی بهت خوش بگذره .سنگ تمام بذاریها.عروس نمونه شو.
شوخی دوستم به دل نگیری ها.خوش به حالت ومن مادر شوهرم 3 ساله فوت کرده .خیلی مهربان بود.دوست داشتم اونم بود الان.
من هر وقت می رم استقباله همسرم این حسو دارم .خیلی حس بدی هست.اگه سالی یکبار هم بیایم بازم دل تنگیم.

---

سلااام بچه هااا
خوبیید!!!!
میدونم که نه !!me tooooooooo
اخه من چی بگم.
ولی خوب دیگه گذشت بازم دور همیم.سیمی میکشمت کجا رفتی بی سروصدا نگفتم خبر بده بزرگترمها!!! شوخی وقتی جواب و دادی رفتی ناراحت شدم باشه دفعه بعد.
وای خبر خوش می خوام بابا همش میرم چک کنم ببینم اپروو شدم بیام بگمم خوشحال شین اونم که باشه میشم به زودی
ولی بچه ها هر کجا باشین حتما لطفا خبر بدین کلیر شدینن یا ویزا گرفتین.تا ما خوشحال بشیم مرسی

---

امروز رفته بودم خیابون تونالی هیلمی برای بچه ها و صد البته مادر بچه ها سوغاتی های کوچولویی دست و پا کنم. درست پشت مطب دکتر اونگان یه پارک هست به نام پارک قو. ملت از کوچیک و بزرگ ریخته بودن توش. دیروز که تعطیل بود روز کودک بود. نفهمیدم چرا امروز جشنشو گرفته بودن. یک فستیوال بود با اجرای موسیقی و تئاتر و رقص باله و ... خودشون رو هلاک کردن واقعاً. منم تا ساعت 3 اون وسط بودم. البته سوء تفاهم نشه فقط نیگاه می کردم. کلاً از آنکارا خیلی خوشم اومده. توریستی و خیلی دیدنی هم نیست ها ولی شهر با شخصیت و دلنشینیه. هر کسی هم که پرسیدم همین نظر منو داشته. خدا قسمت کنه زودتر کاراتون ردیف شه که هم فاله و هم تماشا.

عمو سعید ا.ن پارک قو شنیدم که قو های زیبا رو خانم ف ر ح هدیه کرده بودن نمیدونم چقدر درسته ولی یکی از فامیل هام که اونجا دانشجو گفته بود.و یه جایی بود که یه خیابان ابشار (شلاله)بود سرتاسر خیلی زیبااااااااا بود و یه موزه مردم و فرهنگ شناسی داشت که خیلی قشنگ بود پیشنهاد میکنم برید

من اون پارکو رفتم .با عمو سعید موافقم .خیلی زیباست.آنکارو هم دوست داشتم .البته چون مصاحبه من زمانی بود که همه مصاحبه ها یک هفته عقب می افتاد به خاطر همین خیلی اذیت شدم.ولی این دفعه با شوشوی مهربان میرم .حتما می رم می گردم.اگه قسمت بشه ان شاءالله

[ASALI]

امروز رفته بودم خیابون تونالی هیلمی برای بچه ها و صد البته مادر بچه ها سوغاتی های کوچولویی دست و پا کنم. درست پشت مطب دکتر اونگان یه پارک هست به نام پارک قو. ملت از کوچیک و بزرگ ریخته بودن توش. دیروز که تعطیل بود روز کودک بود. نفهمیدم چرا امروز جشنشو گرفته بودن. یک فستیوال بود با اجرای موسیقی و تئاتر و رقص باله و ... خودشون رو هلاک کردن واقعاً. منم تا ساعت 3 اون وسط بودم. البته سوء تفاهم نشه فقط نیگاه می کردم. کلاً از آنکارا خیلی خوشم اومده. توریستی و خیلی دیدنی هم نیست ها ولی شهر با شخصیت و دلنشینیه. هر کسی هم که پرسیدم همین نظر منو داشته. خدا قسمت کنه زودتر کاراتون ردیف شه که هم فاله و هم تماشا.

شما هم که ....هوپ ... گانگام استایل ....آنکارا دوز داری .... چقدر حرف داریم با خانمت این دفعه ... حتما برای خداحافظی حضوری میایم خدمتتون

[shadzad]

یلدا جونم نترس بعضی کیس ها استثناست، امیدوارم همین روزا بیای خبر خوبتو بدی زندگی همینه دیگه، با اینکه ویزارو می گیری بال در میاری همزمان یاد دل کندنا میفتی دلت هرری می ریزه، دیشب با بهترین دوستم رفته بودم بیرون، از وقتی برگشتم از ترکیه هی به هر بهونه ای میریم بیرون که بیشتر با هم باشیم روزای آخر، به روی همم نمی یاریم چرا، فقط دنبال بهونه ایم، من کلن سعی می کنم حرف رفتنو دم رفتن بزنمو زیاد بهش فک نکنم، ولی یهو تو رستوران که نشسته بودیم یه آهنگ گذاشته بود که خیلی ته دلمونو خالی کرد، هی اومدم حرفای مسخره بزنم چیزی یادمون نیاد، دوستمم همینطور، ولی یه جای آهنگ دیگه نشد، یهو سکوت شد، هر کاری کردم برای چند ثانیه انگار حرفم نمی یومد، چند ثانیه به هم خیره شده بودیم و به یه چیز فک می کردیم، یهو بغض هر دومون شکستو همون وسط زار زار تو بغل هم گریه کردیم، فک کنم مردم فک کردن دیوونه ایم که یه لحظه قهقهه خندمون اونجارو بر می داره چند دقیقه بعدش گریه... خیلی حالم گرفته ست یادش میفتم. همه دلخوشیم اینه لا اقل موقع خداحافظی با خانواده نامزدم پیشمه و با هم میریم و می تونه آرومم کنه...
عموسعید موافقم شهر باحالیه آنکارا، ما که با بچه هایی که اونجا با هم آشنا شدیم(که بیشتر لاتاری بودن) واقعن خوش گذروندیم، جوری که ازسفرای تفریحیم با حال تر شد، یکی از بهترین سفرام بود.

[battosai]

امروز رفته بودم خیابون تونالی هیلمی برای بچه ها و صد البته مادر بچه ها سوغاتی های کوچولویی دست و پا کنم. درست پشت مطب دکتر اونگان یه پارک هست به نام پارک قو. ملت از کوچیک و بزرگ ریخته بودن توش. دیروز که تعطیل بود روز کودک بود. نفهمیدم چرا امروز جشنشو گرفته بودن. یک فستیوال بود با اجرای موسیقی و تئاتر و رقص باله و ... خودشون رو هلاک کردن واقعاً. منم تا ساعت 3 اون وسط بودم. البته سوء تفاهم نشه فقط نیگاه می کردم. کلاً از آنکارا خیلی خوشم اومده. توریستی و خیلی دیدنی هم نیست ها ولی شهر با شخصیت و دلنشینیه. هر کسی هم که پرسیدم همین نظر منو داشته. خدا قسمت کنه زودتر کاراتون ردیف شه که هم فاله و هم تماشا.

شما هم که ....هوپ ... گانگام استایل ....آنکارا دوز داری .... چقدر حرف داریم با خانمت این دفعه ... حتما برای خداحافظی حضوری میایم خدمتتون

سلام... چرا امضاتون رو عوض کردین ؟