کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
یادداشتهای روزانه حمید میزوری در آمریکا
(2010-10-26 ساعت 00:19)laili نوشته:  اگه لطف کنید زیر نوشته تون ذکر کنید اقتباس از سایت ......(حالا هر سایتی میخواد باشه) مشکل حله.
حتی دوستانی هم که از ویکی کپی میکنند زیر نوشته شون مینویسند برگرفته از ویکی.
مطمئنا حسن نیت شما توی سایت به همه ثابت شده Smile
ممنون از همراهی و کمک و توجهتون ..........

مرسی لیلی خانم.
راستش من اینو نمیدونستم.چشم حتما رعایت میکنم Smile
موفق باشید
شماره کیس:2010AS296XX
تاریخ دریافت نامه قبولی:Aug 22
کنسولگری:ANKARA
تاریخ کارنت شدن: Aug 2010
تاریخ مصاحبه: 2 Sep
تاریخ دریافت ویزا: Sep 4
جمع هزینه ها: 3.5 میلیون برای دو نفر
ورود به آمریکاBig Grinec 10
ایالت:ویرجینیا-حومه واشینگتون دی سی

پاسخ
تشکر کنندگان: ronmony
هنر خار شد جادویی ارجمند..................نهان راستی اشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز.................به نیکی نرفتی سخن جز به راز

دیگه از این بهتر چطور باید فردوسی میگفته.
1000 سال پیش گفته ولی یه جورایی مصداق....!!!!
شماره کیس: 2011AS000007xx
تاریخ دریافت نامه قبولی: 3خرداد 89
محل دریافت نامه: اصفهان،دم در خونه!
کنسول: آنکارا
ارسال فرمهای اول:10 خرداد
کارنت :11 AUG
نامه دوم: 5 SEP
مصاحبه: 7 OCT
دریافت ویزا: 7 OCT
GOD BLESS AMERICA
پاسخ
تشکر کنندگان: mavarfan ، AmericanHamid
Smile
سلام عزیزان
آیا در جاهایی از تگزاس هم کوهستانهای بلند و برف گیر و یا جنگلهای انبوه و سرسبزی های وسع و چشم نواز هست.
لطفا آدرس دهی لازم را به جهت های رسمی اعلام دارید نه محل و شهر
امام راحل یه جمله جالبی داشت می فرماید" انشاله خدا همه ما را آدم کند" !
آمین رو بلند بگو ! Big Grin
Lol Wink
پاسخ
تشکر کنندگان: ronmony
(2010-02-02 ساعت 12:27)nicole.gemini نوشته:  تاریک ترین زمان شب درست قبل از سحر است.

آفرین جمله قشنگیه همه باید بدونیم که جایی که داریم میریم جهنم نیست باید تلاش کرد خوش روزی خودش به شما رو میکنه

پاسخ
تشکر کنندگان:
ممنون از این دوست عزیز و خوش ذوق و البته آریایی پرست بابت این متن زیباشون !

این هم یه شعر که سروده خودم هست و تقدیم میکنم به تمام مهاجرسرایی های عزیز

آسمان آبی بود
جنگل سبز خیالم که چه سبز می روئید
ذهن من مست ز عطر خوش لبخند خداست
لب من در گروی منحنی عشق خداست
همه جا بوی خداست
همه جا سخن از عشق، محبت، نیکی ست
که چه زیبا گفته است
نیک را در سه سخن پاک بدار
نشود تا کسی از رفتار تو غمگین بشود ... نیک بباش
نشود تا کسی از کردار تو غمگین بشود ... نیک بکن
نشود تا کسی از گفتار تو غمگین بشود ... نیک بگو

کم کمک بوی نسیم، عطر خدا، سبزی دست محبت به سر ذهن خیال، دستهای توانمند خدا
همه با هم به یکجا گم شد ...
به کجا رفت نمیدانم من !!! فقط این را دانم که هنوز
بوی عطر خوش آن
در سحرگاه نیاز، به مشامم آید

من نگویم که چه خوب است و چه بد
من فقط این گویم
ذهن من عطر خدا می خواهد نه خرافات و محال
دست من دست یارای خدا میخواهد نه دستی که بر آن بوسه ی بسیار زنند
دل من تا دل تو راه بسیار ندارد ... اندکی با من باش


شرمنده یه ذره آماتوری بود :دی

به آرزوم میرسم، شک ندارم Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: ابی22 ، nahid.t ، ساری ، maria2000 ، aazitaa
متاسفانه من/ما هم ادامه دهنده همین راه خرافه و جهل هستیم فقط به شکل خوشگلترش
وقتی که توی اینترنت یا فیس.بوک یا حتی جامعه نه تنها تولید محتوایی صورت نمیگیره بلکه به شکلی محتواهای پیشتر نیز مورد تمسخر قرار میگیره، جامعه میره به سمت بی فرهنگی و خرافه و دروغ...
کجای این محیط بزرگ مجازی هست که بها بده به تمامی بزرگان ادب و معرفت این مملکت؟
وقتی میریم توی ایمیلمان پره از بهترین عکس سال، یا فلان جمله از گاندی، شده یه دفعه یه ایمیلی دریافت کنیده که یه خط نوشته باشه از منطق الطیر عطار با توضیح دکتر عبدالحسین زرین کوب
شده توی فیس.بوک یک خط از مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری رو شیر کنیم و لایک بزنیم؟
یه زمانی این مملکت تولید محتواش دست دولتش بود و تمام، ولی از 5 سال پیش ما هم خودمان دارای این قدرت شدیم که محتوا تولید کنیم، یا نه! محتواهای قبلی رو بازخوان و نشر کنیم.... به شخصه نکردم اینکارو
خلاصه حرفم اینه که قسمتی از این خرافه پرستی تقصیر من و شما و پدر و مادر های ماست، و متاسفانه من هم دارم این خطا رو به فرزندم به ارث میزارم وقتی که بلد نباشم شاهنامه بخوانم، حافظ بخوانم، ندونم کتاب کوچه شاملو برای چه هست!
(پ.ن: من باب مثال از یه تولید محتوای غلط شاید شما هم این ایمیل رو گرفته باشید یا همین الان با سرچ در گوگل به مطلب زیر میرسید که واژه پدر.سوخته وقتي‌که در زمان يزدگرد عرب‌ها به ايران حمله‌کردند و ايران رو فتح‌کردند، مردم ايران رو که داراي دين زرتشت بودند و آتش‌پرست و کافر ناميدند و اونهارو مجبورکردندکه به دين اسلام روي‌بياورند.
در اين‌ميان گروهي خودشان به دين‌اسلام گرويدند و گروهي هم از ترس مسلمان شدند، چون مي‌ديدندکه افرادي‌که مسلمان نشوند را مي‌کشند.
اعراب افرادي را که مسلمان نمي‌شدند، مردها و سرپرست‌خانواده را در آتش مي‌سوزاندند تا ديگران ياغي‌گري‌نکنند، و زنان آنها را به کنيزي و بچه‌ها را براي نوکري و کلفتي مي‌بردند.
اين بچه‌ها بزرگ شدند و در خانه اعراب کارمي‌کردند و خود اعراب هم بچه‌هائي هم‌سن اونها داشته‌اند، وقتي از صاحب‌خانه مي‌پرسيدندکه اين بچه تو است (کلفت و نوکرها)، مي‌گفته:
نه، اين پدر سوخته است. يعني بچه ما نيست، نوکر و کلفتي است که پدرش در جريان فتح ايران سوزانده‌شده‌است و به اين نوکر و کلفت‌ها مي‌گفته‌اند: پدر.سوخته
معنی در لغت نامه دهخدا:پدرسوخته.(پ ِ دَ ت َ / ت ِ ) (ص مرکب ) دشنامی است . و مجازاً در تداول عامیانه بمردم خبیث و بدسرشت گویند.در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام می‌گرفت و بدهکار می‌شد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمی‌پرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود پدرسوخته نامیده می شد. کم کم این اصطلاخ به سایر ممالک و ایران هم رسید.
معنی در کتاب کوچه شاملو: به حدس دکتر باستانی پاریزی، این لغت در زمان شاه اسماعیل صفوی وقتی عده ای از سنی های اصفهان را زنده در آتش سوزاند باب شد)
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، Linspire ، ساری
منم چند نکته درباره ی شهر لوس انجلس مینویسم.

لس آنجلس Los Angeles

.لُس‌آنجـِلِس (به انگلیسی: Los Angeles که [lɒs ˈændʒəˌlɪs] تلفظ می‌شود و به اسپانیایی [los ˈaŋxeles] لس آنخلس خوانده می‌شود) بزرگترین شهر ایالت کالیفرنیای ایالات متحده آمریکا و دومین شهر پرجمعیت ایالات متحده آمریکا پس از نیویورک است. اغلب به صورت خلاصه LA و با لقب شهر فرشتگان یاد می‌شود. لس آنجلس در مساحتی بالغ بر ۱۲۹۰٫۶ کیلومتر مربع از جنوب کالیفرنیا گسترده شده‌است.

چگونه شهر فرشتگان{لوس آنجلس}به وجود آمد؟

چهارم سپتامبر سالروز استقرار ۴۴ مهاجر اسپانیایی زبان در «دره دود» در جوار یك دهكده سرخپوستی در جنوب كالیفرنیا در سال ۱۷۸۱ است كه نامش را لس آنجلس گذاشتند.

لس انجلس در ۱۷۸۱ توسط فرماندار اسپانیایی فیلیپ د'نو ایجاد شد. او ابتدا این شهر را «El Pueblo de Nuestra Señora la Reina de los Angeles de Porciúncula» به معنای «روستای بانوی ما ،ملکه فرشتگان پورسی اونکالا» نامید.
لس آنجلس که در زبان اسپانیایی معنای «شهر فرشتگان» را دارد از شهرهای غربی کشور آمریکا است. این شهر شمار فراوانی مهاجر از تمام نقاط جهان را در خود گنجانده‌است که ایرانیان مقیم آمریکا یکی از این گروه‌ها هستند.
شهر لس‌آنجلس در سال‌های ۱۹۳۲ و ۱۹۸۴ میزبان بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۳۲ و بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۸۴ بود. این شهر در آخرین آمارها مساحتی برابر ۴۸۰۰ كیلومتر داشته و سومین شهر بزرگ دنیا بعد از نیویورك و توكیو می باشد.


ویکیپدیا
پاسخ
تشکر کنندگان: shahrzad_a ، SH1A2R3 ، maaref ، maxsupermax ، humsun ، Afies
اطلاعات اندکی در مورد ایالت تگزاس (ایالت تک ‌ستاره)

تگزاس یا تکزاس (به انگلیسی: Texas) یکی از ایالات کشور آمریکا است. پایتخت آن آستین (به انگلیسی: Austin) و لقب این ایالت، «ایالت تک‌ستاره» است.

با مساحتی نزدیک به ۶۹۶٬۲۴۱ کیلومتر مربع، تگزاس دومین ایالت بزرگ آمریکاست.
نام:
نام تگزاس بطور دقیق «تک‌ساس» تلفظ می‌گردد، و منشعب از کلمهٔ Tejas است که نامی سرخپوستی است.این واژه اشاره به نام بومیان اولیه این منطقه دارد و بمعنای «دوست» می‌باشد.


آب و هوا:

طبیعت تگزاس را می‌توان در هیل کانتری آن دید.آب و هوای تگزاس در شرق مرطوب و شرجی، در غرب خشک و بیابانی، و در شمال قاره ایست. در غرب ایالت رشته کوههایی ارتفاعاتی را بوجود می‌آورند، و رودخانه ریوگراند مرز بین آمریکا و کشور مکزیک است.
تگزاس حاوی چندین دریاچه پهناور مصنوعی همانند دریاچه آمیستاد نیز می‌باشد.
در باب حوادث طبیعی، تگزاس تقریبا عاری از مناطق زلزله‌خیز است. در عوض نواحی شرق مجاور خلیج مکزیک هر ساله در اواخر فصل تابستان شاهد تردد سیستم‌های پرفشاری همچون توفندهای سهمگین هستند که می‌توانند باعث ایجاد خساراتی فراگیر گردند. توفند آیک و توفند ریتا دو نمونه توفند در سالهای اخیرند که در تگزاس خرابی ببار آوردند. در نواحی شمال ایالت در عوض تعدد پیچندها بیشتر دیده می‌شود.

شهرهای تگزاس:
شهرهای مهم تگزاس دالاس، سن‌آنتونیو، فورت وورث، آستین، ال پاسو، سن مارکوس، ویکو، کورپوس کریستی، آماریلو، میدلند، لاباک، و هیوستن هستند.

شهرهای هوستون، سن‌آنتونیو، و دالاس به ترتیب چهارمین، هفتمین، و نهمین بزرگ ‌ترین شهرهای آمریکا از لحاظ جمعیتی می‌باشند. اما با احتساب مناطق حومه ای، دالاس-فورت وورث بزرگ ترین کلان شهر ایالت و چهارمین کلان شهر بزرگ ایالات متحده آمریکا است.
شهر هیوستون مرکز تأسیسات نفتی آمریکا و ششمین بندر دنیا از لحاظ حجم مبادلات بشمار می‌رود.

دوستان امیدوارم کمک کنه.منتظر اطلاعات درباره ی سایر ایالتها باشید.


ویکیپدیا
پاسخ
تشکر کنندگان: maxsupermax ، aadine ، Afies ، MPU
دوستان سلام باز هم با اطلاعات اندکی آمدم امید وارم بدردتون بخورد.

نیویورک پرجمعیت‌ترین شهر ایالت نیویورک و ایالات متحده آمریکاست که از ۵ ناحیه شامل برانکس، بروکلین، منهتن، کوینز و استاتن آیلند تشکیل شده‌است. این شهر یکی از قطب‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان است. عده‌ای به دلیل اهمیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منحصر به فرد نیویورک، این شهر را پایتخت جهان نامیده‌اند.

ابرشهر نیویورک با مساحت ۸۷۰۰ کیلومتر مربع، وسیعترین شهر جهان است. در میان شهرهای بزرگ جهان، تولید ناخالص داخلی نیویورک در زمره بیشترین‌ها قرار دارد که از نظر ارزش اسمی، می‌توان به تنهایی آنرا با کشور بزرگی مثل روسیه مقایسه کرد.

شهر نیویورک با داشتن بیش از ۵۳ آسمانخراش با ارتفاع بیش از ۲۰۰ متر، بیشترین تعداد آسمانخراش را در میان شهرهای دنیا داراست.[۴] برج آزادی، اولین بنایی خواهد بود که در مکان مرکز تجارت جهانی نیویورک ساخته خواهد شد. گفته می‌شود تا سال 2012 ساخت این بنا به اتمام خواهد رسید. مطابق آمار سال ۲۰۰۷ نیویورک با احتساب حومه جمیعیتی قریب به ۲۰ میلیون نفر دارد. قطار شهری نیویورک که در سال ۱۹۰۴ افتتاح شد، طولانی‌ترین خط متروی جهان است. بازار بورس نیویورک، بزرگترین بازار بورس جهان در معاملات دلاری است که در خیابان وال استریت قرار دارد.
مرکز اصلی سازمان ملل متحد در کلان‌شهر نیویورک و همچنین مجسمه آزادی، مهم‌ترین نماد ایالات متحده آمریکا در نیویورک واقع شده‌است.

تاریخ شهر نیویورک

آغاز جنگ جهانی دوم مقدمات رشد همه جانبه نیویورک را فراهم کرد، در پی ممنوعیت آفرینش‌های هنری در کشورهای دیکتاتوری اروپایی هنرمندان به سمت غرب گریختند، این مهاجرت اجباری موقعیت مناسبی را برای انتقال مرکز هنری از پاریس به شهر نیویورک فراهم کرد، موقعیتی که تسلط قاطع ایالات متحده را تا اواخر دهه ۱۹۷۰ بر جریانات عمده هنری حفظ کرد [۵]، جنگ دوم بین‌الملل و خرابی‌های گسترده در سراسر اروپا منجر به جذب سرمایه‌های جدید و سرگردان و نیروی کار فراوان به این شهر شد عاملی که به توسعه اقتصادی و رونق صنایع و کارخانجات نیویورک انجامید، در سال ۱۹۵۲ و با احداث مقر دائمی سازمان ملل متحد در نیویورک این شهر عملاً به مهم‌ترین شهر در عرصه دیپلماسی بین‌المللی تبدیل شد.

در سال‌های بعد نیز این شهر شاهد اتفاقاتی تاریخ ساز بود، نیویورک و برج‌های تجارت جهانی مهم‌ترین اهداف حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ بودند، واقعه‌ای که در سال‌های بعد نیز تاثیرات خود را بر مناسبات جهانی نشان داد.

کلان‌شهر نیویورک بر سه ایالت کنتیکت، نیویورک، و نیوجرسی گسترده شده‌است.
جاذبه‌های فرهنگی
پارک مرکزی نیویورک نخستین پارک مدرن ایالات متحده آمریکاشهر نیویورک جاذبه‌های فرهنگی در سطح جهانی بسیاری دارد. مجسمه آزادی هدیه‌ای است که از طرف کشور فرانسه به این شهر داده شد هر ساله پذیرای بسیاری جهانگرد است. پارک مرکزی نیویورک محلی‌ست که شاید گرانترین زمین‌های شهر نیویورک در دور تا دور آن قرار دارند. پارک مرکزی نیویورک با مساحت 342 هکتار از بزرگترین پارک‌های درون شهری جهان است که سالانه حدود 25 میلیون نفر از آن دیدن می‌کنند. این پارک بزرگ محل برگزاری مسابقات و نمایشهای زیادی در طول سال نیز می‌باشد. در نزدیکی پارک ساختمان داکوتا دارای سابقه‌ای تاریخی برای فرهنگ کشور آمریکا قرار دارد. کتابخانه عمومی شهر نیویورک از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های عمومی جهان است و موزه گوگنهایم، موزه تاریخ طبیعی آمریکا، و موزه متروپولیتن نیویورک که در مجاورت پارک قرار دارد محتویاتی دارند که در جهان نظایرشان را نمی‌توان یافت. همچنین از موزه هنر مدرن که در بخش منهتن قرار دارد، به عنوان تاثیرگذارترین، موزه مرتبط با هنرهای مدرن در جهان یاد می‌شود.


نمای داخلی موزه گوگنهایماما سالن اپرای متروپولیتن نیویورک یکی از دوازده موسسه بزرگ فرهنگی مرکز هنرهای نمایشی لینکلن در نیویورک می‌باشد. اما بسیاری از گردشگران روز را در تایمز اسکویر و نمایش‌های خیابان برادوی سپری می‌کنند و شب را به تماشای مسابقات تیم هاکی نیویورک رنجرز و تیم بسکتبال نیویورک نیکز درون مدیسون اسکویر گاردن و یا نیویورک یانکیز درون استادیوم یانکی سپری می‌کنند. البته «کلوپ‌های شبانه» و استادیوم‌های ورزشی شهر نیویورک به وفور شاهد برگزاری کنسرت‌های فراوانی از گروه‌های مشهور موسیقی آمریکایی و جهانی است. به دلیل وفور آسمانخراش و افق معروف شهر، بسیاری از فیلم‌های هالیوودی در این شهر فیلمبرداری می‌شود. پیتزای نیویورکی از غذاهای محبوب نیویورکی‌ها است. اما با اینهمه شهر نیویورک از لحاظ تنوع شهری بینظیر است. در این شهر جمعیت قابل توجهی از ایرانیان نیز زندگی می‌کنند.

ویکیپدیا
پاسخ
تشکر کنندگان: aadine ، Afies
(2009-12-06 ساعت 01:13)pegah نوشته:  بله اینجا خیلی ها هستند که از این امکانات استفاده میکنند. ولی اگر دولت بفهمد که کسی که داره از این امکانات استفاده میکند، براستی کم درامد نیست و یه جورایی به دولت دروغ گفته آنوقت جریمه و دادگاهی داره. این افراد باید ثابت کنند مثلا کار ندارند و یا درامدشون پایینه. غیر از این گردش پولی شون بعد از یک مدت همه چیز را نشون میده. مثلا اگر شما بروید 1 سطل ماست از فروشگاه بخرید، دولت میفهمه! چون از حساب کردیت یا دبیت خرج میکنید و ذولت هم چرخه گردش پولتونو از بانک میخواهد. شاید خنده دار باشه ولی واقعیت داره.SadBig Grin
در مورد خانمهای باردار هم اینجا بیمه هایی هست که ماهی 10 دلار باید بپردازید. و شامل همه جور امکانات در دوران بارداری است. اینجا بچه داری زیاد خرج نداره. پدر و مادرها مشکلی از بابت هزینه بچه داری ندارند، مشکلی که دارند مربوط به وقتی میشه که باید برای تربیت و بزرگ کردن بچه و همیطور سرویس دادن به بچه ( کلاس و....) بگذارند. اینجا هم که هم پدر و هم مادرها کار میکنند، واقعا وقت کم میاورند.

سلام دوست عزیز.میتونم بپرسم اسم این بیمه چی هست که خانوم های باردار میتونن استفاده کنن؟
ارسال مدارک F2A (همسرم): 4Sep ,2013, رسید مدارک: 9Sep, 2013,  اپرو: 9Oct, 2013 , دریافت کیس نامبر (سفارت ابوظبی): 18Nov, 2013
پرداخت 22Nov, 2013: DS 261 $88  ,پرداخت 230$ :2013, Dec 11, ارسال مدارک: 2013, 19 Dec , تکمیل پرونده: 2014, 27 NVC) Jan). تاریخ مصاحبه 2015, Jun 3 , کلیر 1Sep, 2015Big Grin، تاریخ ویزا 2015, 9Sep
سفرنامه
لیست تمام مدارک ارسالی به USCIS , NVC ,و مدارک مدیکال و روز مصاحبه ویزای ازدواج Interview Questions+


پاسخ
تشکر کنندگان:
****پیشنوشت: بعد از مدتها و اصلن بگو ماهها و شاید هم سالها خدمتتون دوباره سلام عرض میکنم. آخرین نوشته هایی که داشتم دیگه خواننده ای نداشت و همین سبب شد پناه ببرم به وبلاگ. ولی الان بعضی دوستان اعتراض دارند چرا توی این مکان نمی نویسم. والله هم وقت ندارم هم سواد کافی. با اینحال اجازه بدید با این نوشته شروعی دوباره داشته باشم تا ببینیم چی میشه: طبق معمول دوستان مدیر در ویرایش یا هرگونه تغییر و تحول این نوشته اختیار دار کامل هستند و مهم سرپا بودن این مکان به این خوبی و مفیدی است. ممنونم

در هرکشوری که دیکتاتوری و فضای غیر مهربان حاکم باشه؛ گریز نسل جوانش به خارج از کشور زیاد میشه. با این جمله ی کوتاه دلم میخواد باور کنید که بخدا قسم! عده ی بسیار زیادی از جوانانی که به خارج از کشور مهاجرت کردند؛ برای فرنگی و قرتی بازی و یا از سر دوست نداشتن مام وطن نبوده و نیست. برای یک مهاجرت عوامل زیادی وجود داره ولی از اصلی ترین اونها میشه نبود یا کمبود آزادیهای فردی، اندیشه، حرمت انسانی و بخصوص آزادی بیان رو برشمرد. البته شنیده ام که در توصیه ی بزرگان دینی نیز آمده: «وقتی دینتان به خطر افتاد مهاجرت کنید.» بمانه که این روزها در داخل مملکتمون دین که چه عرض کنم خیلی چیزهای دیگه هم در حال برباد رفتنه. (هرچند که گفته اند:« از بیغو له های تنگ، از کاخ ریاکاری/ و از شهر پر از دود و پر از غوغای خاموشی/ازدرون گرد و خاک جهل، از دشت فراموشی/ و از آلوده هرزآب فساد و خود پرستیها … هجرت باید کرد» ولی بحث سر اینکه پس چه کسی باید بایسته و بجنگه و بسازه؟ بمانه برای بعد.)

افسوس که گاهی مواقع این مهاجرتها بدون پیش بینی لازم و بقول معروف «بی گــُـدار به آب زدن» انجام میشه و بعضی ها با بنیه ی روانی و مالی و … ناکافی و بدون داشتن پول، پذیرش، زبان، تخصص، دوست و آشنا و … راهی غربت میشند. در حالیکه باید بسیار آماده باشند چرا که مشکلات بزرگی رو سرراهشون خواهند داشت و از عمده مواردش اینه که در شش ماه اول مهاجرت که شخص از رحم وطن و فرهنگ خودش بیرون افتاده و نوعی فرهنگ برهـنگی (رهاشدگی فرهنگی) رو تجربه می کنه باید ابزار و امکانات کافی برای جاانداختن خودش در فرهنگ و جامعه ی کشور مقصد داشته باشه.

برای اینکه سخنم رو بهتر متوجه بشید بد نیست بدونید که مهاجر در یک مهاجرت از چند مرحله عبور می کنه:
مرحله ی یک: جا انداختن خودش در فرهنگ میزبان که نیاز به امکاناتی مثل مالی و تحصیلی و شغلی و زبان و … داره. دوم: نفوذ در جامعه ی میزبان و پیدا کردن جایگاه خودش در محیط جدید.(که شکر خدا ایرونیها در این زمینه آنچنان بلند نظرند که بیشترشون در همه جای دنیا از موفق ترین مهاجران در هر زمینه بوده اند.) سوم: ایرونی تر از هر ایرونی داخل ایران میشند و حکایت شعر«هرکسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش» و یا «خودم اینجا، دلم اونجا» و یا «بشنو از نی چون حکایت می کند/ وز جدایی ها شکایت می کند». اونوقته که یا عده ی بسیار کمشون هنوز نمی خوان بپذیرند و سرجنگ با خودشون و تقدیرشون و زندگی جدیدشون دارند و تا آخر عمرشون همینطور میخواند غــُر بزنن و حتی آلبالو گیلاسهای وطن رو آه حسرت بکشند و یا میفتند توی فاز مثبت دیدن خوبی های فرهنگ گذشته شون و افتخار به اون و فعالیتهای موسیقی و فیلم و تئاتر و ادبیات و وبلاگنویسی و امور فرهنگی و هنری و ایران شناسی.

درکل یه مهاجر باید پی(صابون) سختی های بسیاری رو به خودش بماله و بدونه که تصویرهای کارت پستالی از مهاجرت غلطه و اینکه به محض پا گذاشتن در کشور مقصد، بطور شانسی استعدادهاش کشف یشه و ای بسا خارجی ها با جن و پری ارتباط داشته و یا علم غیب دارند و اتفاقی کشف می کنند که اون یه پارچه دکتر و دانشمند و نوازنده و مهندس و جـرّاح و خواننده و مغز اقتصادی و بازیگر هالیوود و فرار مغزها و … هست و یک شبه ره صد ساله میره و یهو به اوج قـُـلــّه ی شکوه و ثروت میرسه اشتباهه. عزیزانم … هرکشوری بافت اقتصادی و فکری و فرهنگی و سیاسی خاص خودش رو داره که ما مهاجران در مرحله ی اول مهاجرتمون در حاشیه ی اون قرار می گیریم که اگه آمادگی این دوران رو نداشته باشیم دچار افسردگی کوتاه مدت (که معمولن طبیعی هم هست) خواهیم شد. در مرحله ی دومه که فرصت داریم تا بنا به هوش و زیرکی مون با تغیراتی که در افکار و رفتار و فرهنگ و عادتهایی که از کشورمون آوردیم؛ خودمون رو وارد بافت کشور مقصد کنیم و استعدادهامون رو شکوفا کنیم و اونی که فکر میکنیم هستیم و یا میتونیم باشیم!!؟ بشیم البته اگه بشیم!!!؟ وگرنه مثل من هویج هم نمیشید Rolleyes .... در نوشتن مطلب فوق از یکی از مصاحبه های خانم دکتر نهضت فرنودی استفاده شده است... موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود .... دوستدار همگی شما حمید نجف آبادی میزوری
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
حمید جان
خیلی وقت بود که دیگر کسی از این جور نوشته ها برایمان نمینوشت.آرش هم که دیگر ما را فراموش کرده.Sad
کاش این کارتان ادامه پیدا کند.
بخدا کاربران مهاجرسرا دعایتان خواهند کرد.Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، frozen mind ، ensan ، ASALI ، siralex ، Omidooo ، الهه سابق ، rs232 ، arman_m ، ساری ، aazitaa
(2012-08-31 ساعت 23:31)masih sh نوشته:  حمید جان
خیلی وقت بود که دیگر کسی از این جور نوشته ها برایمان نمینوشت.آرش هم که دیگر ما را فراموش کرده.Sad
کاش این کارتان ادامه پیدا کند.
بخدا کاربران مهاجرسرا دعایتان خواهند کرد.Smile

دوست عزیز
قبل از هر چیزی از بابت مشارکت در نظرنویسی و نیز تشویقهاتون تشکر می کنم.
در مورد دوست خوبمون آرش هم گفتنیه که ... بالاخره هرکسی مشغولیات و گرفتاریهای خاص زندگی خودش رو داره. آری ... واقعن هم زمانی این مکان چنان پر شور و پویا بود که حد نداشت. بقول معروف آنچنان «مستمع با حرارت بود که صاحب سخن بر سر ذوق میومد» و همینطور به نوشتن ادامه میداد. ولی میبینی که این روزها بسیاری فقط دنبال پیدا کردن راهی برای خروج از کشور هستند در حالیکه نمیدونند چقققققققدررررر باید اطلاعاتشون رو برای بعد از ورود به کشور مقصد بالا برده باشند تا به شکست برنخورند و دچار مشکل نباشند.

بهرحال تلاشمون رو می کنیم و اگر دوستان مشارکت داشتند و باعث شدند تا خود بنده هم در طی گفتگوها و ابراز نظرها چیزی بر دانسته هام اضافه بشه که چه بهتر، وگرنه مثل دفعه ی قبل. فعلن که تا بشه در خدمت شما هستم.
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh ، frz61 ، ASALI ، الهه سابق ، rs232 ، arman_m ، houmanes ، ساری ، MPU ، sam11 ، nora ، aazitaa
با تجربه‌ای که من در مورد بعضی‌ از ایرانیها دارم در همین یکسالی که اومدم خیلی‌ متاسف میشم که بیشترشنو خیلی‌ ناا امید میبینم، من در این حد نیستم که بخوام کسی‌ و پند بدم یا نصیحت کنم فقط می‌تونم چندتا توصیه دوستانه به دوست هایی که قصد آمدن دارن بکنم

۱- به هیچ وجه موقیعیت که اینجا پیدا خواهید کرد را با موقعیتتون تو ایران مقایسه نکنید، با روز اولی‌ که میخواستید وارد بازار کار یا وارد دانشگاه بشید مقایسه کنید به علاوه اینکه با ندانستن زبان و آشنا نبودن با فرهنگ اینجا کار شما سختتر می‌شه.

۲-شما برای رسیدن به یک زندگی‌ نرمال احتیاج به گذر از یک برهه زمانی‌ ۲ تا ۴ سال را دارید پس خیلی‌ با آرامش به خودتون زمان بدید تا همه چی‌ آروم آروم بهتر بشه .

۳- با آدم‌های منفی‌ نگار به هیچ وجه رفت و آمد نکنید که خیلی‌ انرژی و انگیزتونو خواهند گرفت.

۴- سعی‌ کنید اگه هم پولی‌ از ایران آوردید و وضع مالیتون خوبه تو یکی‌ دو ساله اول زندگیتونو در سطح متوسط نگه دارید واسه خرج کردن پول همیشه وقت خواهید داشت. بیشتر ایرانی‌ هایی که اینجا پولشو از دست دادن تو همون یکساله اول بوده.

۵- و مهم‌ترین مساله اینکه قبل از از ورود به اینجا خودتونو واسه یک سال سخت آماده کنید نه واسه ورود به یک بهشت ، اینجا بهشت نیست ولی‌ می‌تونه جأی باشه که می‌شه توش خیلی‌ راحت به بیشتر آرز‌وهاتون برسید ولی‌ به شرطی که انتظار نداشته باشید تو همون ساله اول و دوم به همشون برسید

برای همتون آرزوی موفقیت می‌کنم
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh ، frz61 ، الهه سابق ، laili ، ParsTrader ، el333 ، wushu kung fu ، lexington ، ASALI ، Rainy ، rs232 ، nahid.t ، houmanes ، ساری ، vroom ، MPU ، آرشا ، nora ، bayat_r ، hana_fd ، cchico ، maria2000
بابا آرش فعلا درگیر اقدامات مقتضیه Big Grin. دیگه بچمون از صبح تا شب تو بازار داره آینه شمعدونو طلا جواهرو ..... میخره Big Grin
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh ، Danoosh ، laili ، el333 ، rs232 ، lexington ، ساری




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان