ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-18 ساعت 23:20
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-18 ساعت 23:23 توسط payamkj.)
(2013-01-18 ساعت 15:59)NedaE نوشته: (2013-01-18 ساعت 15:29)payamkj نوشته:
ندا جون من اصلا به دوستام نگفتم ، یعنی راستش هنوز به خیلی از فامیلام هم نگفتم ، نامزدم هم هی غر میزنه که چرا اونو مخفی میکنم ، فکر میکنه شاید بازم خواستگار دارم یا ........... نمیدونم چی تو ذهنشه ، بهش حق میدم ولی انقدر از دوست و فامیل بهم ضربه خورده که اینبار گفتم میرم اونجا ازدواج کردم به مامانم میگم به بقیه اونایی که نمیدونن بگه همونجا یکی رو دید و ازدواج کرد ، از دوستای خوبم هم که نگم بهتره ، به ظاهر همه آرزوی خوشبختیت رو دارن ولی به محض اینکه میفهمن خوشحالی و داری به خوشبختی نزدیک میشی .........................
ای وای از این روزگار بد
.........................................
ایشون دوست من نیستند،دوست نامزدمه.
منم به بیشترِ دوستام و فامیل هنوز نگفتم ولی از طرفی هم هرچی فکر میکنم نمیشه از اون روش استفاده کنم که برم و... بعدا خانواده ام به بقیه همینجوری بگن همونجا یکی رو دید ازدواج کرد. به قول rs عزیز،فقط کافیه مثلا بگی پذیرش دانشگاه گرفتی،ملت همه کار و زندگی رو رها میکنن میگردن ببینن اسمت تو کدوم دانشگاه است!! )
من واقعا هنوز هیچ ایده ای ندارم که چجوری بگم بهتره. آخه فامیلای نزدیکمم اکثرشون ببخشید فضول هستند و به همه کارری کار دارن :| شرایط بدی شده که توضیحشم سخته!
من خودم هم هنوز دقيق نميدونم جي بايد به فاميل بكم از دست اين اطرافيان فضول ولكن نيستن كه ، خسته شدم نميدونم به درد خودم برسم يا جواب دادن به اين فضول هااااااا
(2013-01-18 ساعت 16:11)girl نوشته: ما هم مچبور بودیم به همه بگیم و واقعااااا دیوونم کردن تو این 2 سال. اول که نامزد شدیم همه گفتن بخاطر آمریکا شوهر کرد بعد که شوهرم رفت برای من اپلای کنه گفتن ولش کرد رفت و دیگه نمیاد و چقدرررر با تمسخر با من حرف زدن چقدر حرف شنیدم.. حرفایی که یه زندگی رو از هم میپاشه, ناراحتم میشدم گریه میکردم ولی هدف داشتم و اونم این بود که یه زندگی خوب با شوهرم داشته باشم.. هیچوقت اون حرفارو بهش انتقال ندادم ولی خوب اخلاقم باهاش تغییر میکرد ودست خودمم نبود.. ولی میگذره. فقط تنها کاری که باید کنید اینه که بزنید تو پرشون و در جواب حرفاشون ناراحتشون کنید.. مثلا خاله من هر بار منو میدید ازم میپرسید شوهرت دوست داره؟ حالا فکر میکنی رفتی اونجا میتونی دووم بیاری تنهات نمیذاره شوهرت؟ یبار بهش گفتم خاله من تا حالا تو زندگی شما دخالت کردم؟ سؤال شما خیلی خصوصیه و من به مامانم اجازه پرسیدن همچین سؤالی نمیدم... خیلی بهش بر خورد ولی از اون به بعد دیگه هیچی نپرسید و من دیگه از دیدنش ناراحت نمیشدم..
اجازه ندید چیزی یا کسی از اینی که هستید بیشتر ناراحتتون کنه.. الان به اندازه کافی همه دارید فشار دوری رو تحمل میکنید.
واي جودي عجب جواب باحالي دادي اي ول خوشم اومد .
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-01-18 ساعت 22:03)الهه سابق نوشته: مرسی پیام جان ؟(خیلی سخته آدم به یه دختر بگه پیام )
نداجان مطالب خوبی گفتی عزیزم
دینا جان K3 همون قدر زمان میبره که نامزدی زمان میبره. عین همن. تازه اداره مهاجرت ممکنه به نامزدی گیر بده و مدارک بیشتر بخواد ولی از k3 معمولا چنین چیزایی نمیخوان. به مدت زمانی هم که از ازدواج میگذره، نداره
اره راست ميكي الهه جان ، هر كار كردم نشد اسمم رو عوض كنم ، خودم هم اينجورس سختمه نميدونم جي كار كنم
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-01-18 ساعت 16:37)NedaE نوشته: هر کی یه جوری درگیر شده با این مسئله.جودی تو گفتی و دچار این مشکلات شدی،منم یه جورِ دیگه.من نگفتم که مثلا دچار این حرف و حدیث ها و فضولی ها نشم،ولی حالا بعد از 3 سال دوستی،هر چی به ازدواج نزدیک تر میشیم،مشغولیت ذهنی منم بیشتر میشه که چجوری به فامیل و دوستان بگم.لابد میخوان برگردن بگم یکی رو تو 2 3 ماه دیدی چطوری سریع جواب بله دادی،لابد میگن به خاطر آمریکا رفتن بوده و .... :|
از طرفی میدونم که جلوی حرف مردم رو در هیچ شرایطی نمیشه گرفت و نباید اهمیت داد ولی در عمل نمیشه با این فامیل و دوستان درگیر نشد.متنفررررم از این ارتباط ها و دخالت های بی جایی که تو فرهنگ ما هستش.
من الان واقعا موندم که چجوری باید به خاله،عمه،عمو ... بگم که کمترین اذیت رو بشم از حرف های بعدش!
ندا جان دقیقا وضع من و داری. اما من به هیچ کس نمیگم. ایشالا همه چیز خوب پیش بره میگم پدیرش تحصیلی گرفتم. کی میخواد تحقیق کنه که چیکار میکنی.
اسم یه کالجی هم میگی.اونجا هم رسیدی بعد چندماه میگی با یکی آشنا شدی و قصد ازدواج دارین. کاری که من خودم میخوام انجام بدم. به هیچ کس هم نمیگم و میرم....
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-01-18 ساعت 22:12)poram نوشته: (2013-01-18 ساعت 16:47)NedaE نوشته: (2013-01-18 ساعت 16:42)girl نوشته: مجبور نیستی یهو بگی من دارم ازدواج میکنم! اول بگو یه خاستگار دارم که شرایطش اینه دارم فکر میکنم ولی نظر کسی رو نپرس. بعد بگو میخوام قبول کنم.. کم کم بگو بهشون که شوک نشن.. فراموش نکن که تو و نامزدت از همه مهمترین و اصلا اصلا مهم نیست اونا چه فکری میکنن
آخه طرف که نمیتونه ویزای ایران رو بگیری،چجوری بگم اومده خواستگاری
2 ساله دارم خودمو میکشم بازم نتونستیم کاری کنیم ویزا بگیره.همش مجبور بودیم جاهای دیگه همدیگرو ببینیم.که تااااااازه از هییییچ کدوم از اون سفر های من هم خبر ندارن فامیل و دوستان ))
اصن یه وضی کاراگاه بازی شده!
بچه ها دختر عمو و دختر خاله همسن و سات من از وقتی شنیدن دوستیشون رو بطور کامل با من قطع کردن!! دو تا دختر همو هم تو آمریکا دارم ، اونام باهام حرف نمیزنن!!!!!!!!! اصن یه وضی شده .... هه
داستان منم يه جوارايي درهم برهم شده دارم با يه اقليت ازدواج ميكنم البته ايرانيه ولي هم واسه مذهبش هم نميخوام فعلا فاميل فكر كنن واسه امريكا رفتن حاضر شدم باهاش ازدواج كنم به كسي نكفتم اصلا نميخوام فكر كنم بعدا جي بايد بهشون كًفت ، خودم به اندازه كافي مشكلات دارم
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
پیام جان یه اسم مستعار روت میذاریم.
مثلا شوکا، خوبه؟
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 92
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ندا جان دقیقا وضع من و داری. اما من به هیچ کس نمیگم. ایشالا همه چیز خوب پیش بره میگم پدیرش تحصیلی گرفتم. کی میخواد تحقیق کنه که چیکار میکنی.
اسم یه کالجی هم میگی.اونجا هم رسیدی بعد چندماه میگی با یکی آشنا شدی و قصد ازدواج دارین. کاری که من خودم میخوام انجام بدم. به هیچ کس هم نمیگم و میرم....
[/quote]
فک میکردم فقط منم که این مشکلو با فامیل دارم.
منم با مامانم اینا صحبت کردم که همینو بگن. البته وقتی من رفتم. فقط 2 تا از دوستام میدونن به اونا هم گفتم پسر همکار قدیمی بابامه.
نوع ویزا: k1. سرویس سنتر: ورمونت
ارسال مدارک: 22 ژانویه 2013-دریافت رسید نامبر:26 فبریه -اپرووال: 25 جولای-کیس نامبر: 14 آگوست- مصاحبه: آخر اکتبر، آنکارا
ارسالها: 414
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2012
رتبه:
21
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه هاماهاهمه درگير ور رفتن فك و فاميل هستيم همسر منم اقليت مذهبيه اگه اسمشو ببرم عموهام قطعا ميرن راپورت ميدن بعدششششم فاميل شوهرم از اونا بدتر ، تماااااام فك و فاميل شوهرم امريكان يه حرفايي بارمون ميكنن منو يكي از جاريام نسبت خيليييي نزديك داريم با اونم عمو عمه هاي همسرم قطع رابطه كردن اما بكنن زندگيمون آرومتر ميشه گرگ از ما دور باشه خوراكش دنبه باشه
ازدواجی
ارسال مدارك٢٧ آگوست
اپروال٣٠ نوامبر
دريافت كيس نامبر ٣ ژانويه
تكميل مدراك در nvc ١١اپريل
گرفتن وقت مصاحبه ٢٩ اپريل
ابوظبي ٢٥ جون ويزاي يه ضرب ال اي
ارسالها: 92
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
2
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-01-18 ساعت 18:33)girl نوشته: حتما عزیزم. الهه جان اونا واسشون خیلی راحت که از طریق اینترنت ازدواج کنن.. یه سایت خیلی معتبر دارن که اونجا میرن برای همسر یابی و اصلا دیدشون به این کار مثل ایران نیست. برادر همسر من از این طریق ازدواج کرده و خیلی زندگیشون خوبه. ایرانیا اگه یکی اینجوری ازدواج کنه میگین ترشیده بود یا عشق شوهر رفت تو اینترنت شوهر پیدا کرد !!! ولی اونجا میگن با دید باز همسرمو انتخاب کردم.
نامزد منم با اینکه ایرانیه میگه تو این سایتا خیلی دنبال همسر مورد نظرش بوده ولی خوب .... قسمت این بوده که، اینقد باید میگشته تا منو پیدا کنه
نوع ویزا: k1. سرویس سنتر: ورمونت
ارسال مدارک: 22 ژانویه 2013-دریافت رسید نامبر:26 فبریه -اپرووال: 25 جولای-کیس نامبر: 14 آگوست- مصاحبه: آخر اکتبر، آنکارا
ارسالها: 220
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
رتبه:
8
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 00:24
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 00:26 توسط فردا.)
سلام سلام.شرمنده من نمیرسم زیاد بیام سر بزنم.
خب یکی یه گزیده خبر ها بده من هم ببینم اینجا چه خبر؟
چقدر صفحای این موضوع زیاد شدِ.خوبه دیگه این موضوع آزادی مطلق داره.نمونه دموکراسی نوین !
همه ،همه چی می تونن توش بنویسن.چه خوب شد که این جوری شد.
دلم واسه همتون خیلی تنگ شده.ولی دیگه زیاد فرصت ندارم که هر روز چک کنم.
اعضای جدید هم که داریم.خوش اومدید.
الهه،جودی، شبنم ،مرسده ،نگی و بقیه دوستام همه خوبین؟؟؟؟؟
مررررررررسی از اسمی که بهم دادید.خیلی قشنگه.
واقعن دوستش دارررررم.
ویزا: CR1/ ارسال مدارک : جون۲۰۱۱ /مصاحبه،آنکارا : ۱۸ جون ۲۰۱۲ /کلیرنس: ۳۱ جولای 2012 /دریافت ویزا : ۱۵ آگوست تاریخ ورود به آمریکا :۱۳ سپتامبر ۲۰۱۲
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 00:31
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 03:45 توسط shabnam.84.)
همه خوبیم عزیزم. خبرای خوب هست. مرسده ویزا گرفت. جودی ماه دیگه مصاحبه داره. الهه هم به زودی وقت مصاحبه میگیره. کاملا هم
بقیه بچه ها هم همینطور.منم ایشالا به زودی. به ترتیب کارا درست میشه.
خودت چطوری عزیزم؟ زندگی رو به راهه؟ امیدوارم زندگیت آروم و خوب باشه همیشه خوشحال شدم کامنتت رو خوندم. :*
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
فردا جان خوبی؟ سعی کن بیشتر سر بزنی و از تجربیات دنیای تازه واسمون بگی
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی