ارسالها: 475
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
واو
میبینم فردای روشن قدم رنجه کردن .... سلام عزیزم ؛ خوبی؟ خوش میگذره؟ بچه ها هم خوبن؛ منم به نوبه خودم بدک نیستم... تنکیو
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
ارسالها: 293
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 01:40
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 01:50 توسط NedaE.)
(2013-01-18 ساعت 23:38)shabnam.84 نوشته: (2013-01-18 ساعت 16:37)NedaE نوشته: هر کی یه جوری درگیر شده با این مسئله.جودی تو گفتی و دچار این مشکلات شدی،منم یه جورِ دیگه.من نگفتم که مثلا دچار این حرف و حدیث ها و فضولی ها نشم،ولی حالا بعد از 3 سال دوستی،هر چی به ازدواج نزدیک تر میشیم،مشغولیت ذهنی منم بیشتر میشه که چجوری به فامیل و دوستان بگم.لابد میخوان برگردن بگم یکی رو تو 2 3 ماه دیدی چطوری سریع جواب بله دادی،لابد میگن به خاطر آمریکا رفتن بوده و .... :|
از طرفی میدونم که جلوی حرف مردم رو در هیچ شرایطی نمیشه گرفت و نباید اهمیت داد ولی در عمل نمیشه با این فامیل و دوستان درگیر نشد.متنفررررم از این ارتباط ها و دخالت های بی جایی که تو فرهنگ ما هستش.
من الان واقعا موندم که چجوری باید به خاله،عمه،عمو ... بگم که کمترین اذیت رو بشم از حرف های بعدش!
ندا جان دقیقا وضع من و داری. اما من به هیچ کس نمیگم. ایشالا همه چیز خوب پیش بره میگم پدیرش تحصیلی گرفتم. کی میخواد تحقیق کنه که چیکار میکنی.
اسم یه کالجی هم میگی.اونجا هم رسیدی بعد چندماه میگی با یکی آشنا شدی و قصد ازدواج دارین. کاری که من خودم میخوام انجام بدم. به هیچ کس هم نمیگم و میرم....
ایووول شبنم تا الان راحت ترین چیزی که به ذهن من رسیده هم همینه،آخه بدبختی یکی دو تا نیست که! من وقتی به نامزدم میگم نمیدونم به فامیلم چی بگم،اصلا منو نمیفهمه.اصلااا هم روم نمیشه بهش بگم میخوام فلان دروغ رو بگم،خیلی به نظرش دروغ گفتن مخصوصا واسه این چیزا ضایع است.بعدشم اگر هم دروغ بگم میدونم وقتی بیایم ایران،آقا سوتی میده ) عجببببب بدبختی داریم ما !!!
اِ من برای اولین بار فردا رو دیدم.هی فکر میکردم کسی که این تاپیک رو درست کرده کجاست )
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه 2013
ارسالها: 1,159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
رتبه:
33
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
کجاییی فردا جووووووووون؟ دلمون تنگ شده واست
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb
خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ میشه!
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 02:07
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 02:08 توسط الهه سابق.)
جودی جونم شمارتو توی اون سایته وارد میکنی ببینی الان چه پیغامی میده؟
اصلا میخوام ببینم درست کار میکنه خیر سرش یا نه
مرسی گلم
https://ceac.state.gov/CEACStatTracker/S...MWCuebHqOw==
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 1,159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
رتبه:
33
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
Processing at NVC
این پیغام رو میده عزیزم
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb
خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ میشه!
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 02:16
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 02:17 توسط الهه سابق.)
خوب پس کلا دیوونست
جودی جونم این عکستو خیییلییی دوس دارم. اون عکس قبلیه که جودیو کنار پنجره نشون میداد که داره ناامیدانه انتظار میکشه رو دوس نداشتم اصلا
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 1,159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
رتبه:
33
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 02:17
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 02:21 توسط girl.)
اره. بهش توجه نکن. البته من تا اخر عمرم Processing at NVC میمونم
اره عزیزم. اونو موقعی گذاشتم که واقعا اون حال رو داشتم.. حالا کلی عکس جودی دانلود کردم که تو مناسبتای مختلف پروندم میذارم
بیکارم دیگه میشینم از این کارا میکنم
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb
خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ میشه!
ارسالها: 426
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
رتبه:
15
تشکر: 1
2 تشکر در 2 ارسال
فردای عزیز سلام، من هم خوبم و سخت مشغول زندگی. ولی سرم بره، خسته و هلاک هم باشم، شام شب نداشته باشم اول می یام به اینجا یه سری می زنم که عقب نمونم. لول
فردای روشن رو کی انتخاب کرده؟ بسیار برازنده و آهنگین هست. برای همتون آرزوی بهترین ها رو دارم. با شماها من اینجا کمتر احساس تنهایی می کنم!
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 04:56
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 04:58 توسط الهه سابق.)
من انتخاب کردم. به مرسده گفتم. اونم به مدیرا گفت واسش عوض کنن
نگی جان دوست داری یه اسمی واسه شما بذاریم؟
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 168
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
12
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-01-19 ساعت 04:56)الهه سابق نوشته: من انتخاب کردم. به مرسده گفتم. اونم به مدیرا گفت واسش عوض کنن
نگی جان دوست داری یه اسمی واسه شما بذاریم؟
الهه جون مخفف اسم خودم نوشي ، ولي شوكا هم جالبه
نا امیدی
همان امید است
که بوی "نا" میگیرد
از بس که میماند ته دل...
ارسالها: 1,159
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
رتبه:
33
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-01-19 ساعت 13:03
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-01-19 ساعت 13:09 توسط girl.)
نگی موفق
بچه ها میخوام حسی که دارم رو بهتون بگم و ببینم این حس و حال فقط مال منه یا شما هم اینجوری هستید.
روزی که نامه مصاحبه رو گرفتم خیییییییییلیییی خوشحال شدم چون واقعا دوری از همسرم اذیتم میکرد و دیگه تحملش برام سخت شده بود ولی این خوشحالی زیاد فقط 2-3 ساعت بود! از اون 2-3 ساعت به بعد همش دلهره دارم استرس دارم, میترسم. ترسم از اینه که نکنه این راه اشتباه باشه!! از اینده خیلی میترسم و حتی به اینم فکر کردم که نرم!!!!! میگم نکنه همسرم تو اون کشور یه جور دیگه باشه و اونی نباشه که من انتخاب کردم!
این فکرا خیلی منو اذیت کردن این 2-3 روز. فکر میکردم تو این روزا هیچ چیزی نمیتونه منو ناراحت کنه ولی اینطور نشد. میخوام بدونم شماهایی که به رفتن نزدیک شدید شما هم این حس رو تجربه کردید یا من مشکل دارم؟!!!
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb
خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ میشه!
ارسالها: 1,021
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
گرل جون..این احساست کاملا طبیعی هست...من فکر میکنم همه کسایی که مصاحبه میخان برن یا حتی ویزا گرفتن خیلی هم خوشحال نیستن و به قول تو خوشحالیش چند ساعته..تا قبلش فقط استرس دوری از همسر و ویزام چی شد و وقت ندادن بهم و ایناس...ولی وقتی وقت میگیری و بدتر وقتی ویزا میگیری به جای اون استر ها چیزای دیگه اضافه میشه..من همیشه به خودم میگم حالا فکر کن الان شوهرم ویزاشم گرفت..واااای که چه راهی در پیش داریم..مهاجرت واقعااااااااااااا سخته...من اینو قلبا قبول دارم که همین الانی که دلم داره شور پروندمون رو میزنه و دلم شور ویزای همسرم رو میزنه بهتررررین روزاست..چون میدونم که کلی سختیهای بیشتر در راهه..همیشه هم به خودم میگم فوقش اینه که میبینیم اونجا به دردمون نخوردو بر میگردیم....خلاصه عزیزم و فکر کنم 100%همه مثل تو هستن..ولی فکر بد نکن.چرا باید شوهرت اونی نباشه که بوده؟؟اگه ادما با اصالت باشن هرجا که برن اون اصالت رو حفظ میکنن..من میگم فعلا هیچ فکر بدی نکن و اینا رو بزار که وقتی رفتی اونجا از نزدیک ببینی...ببین من که خیلی دلم به زندگیت روشنه و میدونم که شوهرت هم فقط یک ادم زحمت کش هست که الان داره کار میکنه و خوشحال از رفتن تو هست..ولی 1% هم اگر زبونم لاااال اینجور باشه که میگی دیگه بالاتر از سیاهی رنگی نیست...برش میگردونی باهم میاین ایران..توهم گرینکارتت رو گرفتی...ولی اینجور نیست که میگی و به شوهرت اعتماد داشته باش
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2007
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام
اگر پدر و مادر داراي گرين كارت باشند و به دليل مواردي خارج از امريكا به سر ببرند و در اين مدت داراي فرزندي شو ند يعني فرزند در ايران متولد شود ، آيا شرايط گرين كارت براي فرزند نيز صدق ميكند ؟ چه مراحلي بايد انجام گيرد كه داراي امكان سفر فرزند به امريكا وجود داشته باشد؟ ممنون ميشوم راهنمايي كنيد .
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
0
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
با سلام
سوالی داشتم که نیاز به راهنمایی فوری شما دارم خواهش می کنم منو راهنمایی کنید.
نامزدم چند ماه در ترکیه برای گرفتن ویزای کانادا ساکن هست . الان به صورت اضطراری باید ازدواج کنیم اما پاسپورت ایشون تحویل سفارت کانادا هست و می گویند تا آمدن ویزا باید منتظر بمونه تا پاسپورت رو بهش بدهند. لطفا راهنمایی کنید آیا واقعا راهی برای اینکه چند روز بتونه به ایران بیاد و دوباره برگرده وجود نداره و چطور میشه برای چند روز به ایران بیاد.
خواهش می کنم راهنماییمون کنید.
ممنونم