ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-08 ساعت 00:18
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-08 ساعت 17:48 توسط shabnam.84.)
برای خیلی ها اینطوریه بچه ها. منم واقعا گاهی این حس بهم دست میده. احساس میکنم یه دفعه یه چیزی تو درونم میریزه و از هم میپاشه
بعد پشت سرش یه حس ناامیدی شدید به همه چیز. درسته سخت میگذره اما آخرش روشنه و خوب آرین اگه قرار بود رد بشی همونجا برگه رو میدادن
دستت که ریجکت شدی. فقط تو این تقریبا دو ماه آدم کلافه میشه از بیکاری. اما عوض فکرای بد کم کم جمع و جور کن برای رفتن
الهه جونم تو هم همینطور. چشم بهم بزنی آپریل میشه و رفتی مصاحبه. شاید هم زودتر عزیزم.
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 347
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-08 ساعت 00:35
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-08 ساعت 00:39 توسط ارکیده.)
وای بچه ها استرس گرفتم چیکار کنم؟یعنی تا حالا اتفاق افتاده که کسی واسه داشتن اینجور کارا اصلا نتونه بره؟آرین حالا چرا همش شکلات می خوری؟
جدی میگییییییییییی؟چیکار کنم حالا؟خوب اونا از کجا می فهمن ما سر کار می رفتیم؟بد بخت شدم فردا زنگ بزنم شوهرم بیاد اصلا نخواستم برم آمریکا ....وایییییییشششششششششششششششش حرصم در میاد......ایشالا بمیرن....
ویزا: CR1•اولین اقدام: 18 جولای 2012•اپروو: 22 ژانویه•nvc و دریافت کیس نامبر: 5 مارچ 2013•تکمیل مدارک: 8 می 2013•وقت مصاحبه: 12جون 2013•دریافت ویزای یکضرب: 17 جون 2013، ابوظبی•ورود به امریکا: 30 جولای 2013 سفرنامه
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 347
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-08 ساعت 00:53
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-08 ساعت 00:56 توسط ارکیده.)
خوب بابا همچین نا امیدی فکر کردم کلا شک داری که اصلا نمی تونی بری. بالاخره کارت که درست می شه...بعدشم نگران قولیم که به خودت دادی من نظرم اینه که به جای این همه شکلات همون سیگار بکشی ضررش کمتره...بعدشم بچه های اینجا چرا برنامه میتینگ ترتیب نمی دید که هم حوصلمون سر نره هم بهمون خوش می گذره چون همه یه وجه اشتراک داریم اونم اینه که همه می خوایم بریم وقتیم با هم هستیم همش از هم نمی پرسیم چی شد نرفتی آمریکا؟
راستی من خاله شادونه نبودم اون آدمه بودم که عروسک خونه مادر بزرگه رو می چرخوند(((:
ویزا: CR1•اولین اقدام: 18 جولای 2012•اپروو: 22 ژانویه•nvc و دریافت کیس نامبر: 5 مارچ 2013•تکمیل مدارک: 8 می 2013•وقت مصاحبه: 12جون 2013•دریافت ویزای یکضرب: 17 جون 2013، ابوظبی•ورود به امریکا: 30 جولای 2013 سفرنامه
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارکیده نکنه مخمل و میچرخوندییییییییییی؟ ) دوستش دارم
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 347
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
رتبه:
23
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آره منم عاشق مخملم شخصیتش خیلی احمق بود....من کلا همه عروسکارو می چرخوندم اون یکی که تموم می شد مپریدم اون سمت صحنه اون مرغه رو که 2 تا جوجه داشت می گرفتم دوباره میپریدم اون یکی رو می گرفتم خلاصه اون روزا سخت کار می کردم یادش به خیر...
ویزا: CR1•اولین اقدام: 18 جولای 2012•اپروو: 22 ژانویه•nvc و دریافت کیس نامبر: 5 مارچ 2013•تکمیل مدارک: 8 می 2013•وقت مصاحبه: 12جون 2013•دریافت ویزای یکضرب: 17 جون 2013، ابوظبی•ورود به امریکا: 30 جولای 2013 سفرنامه
ارسالها: 1,021
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-08 ساعت 01:17
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-08 ساعت 01:22 توسط kamela.)
ارین جان کار دولتی داشتی که چک خوردی؟دلیلش چی بود؟
هاهاهااا.ارین منم هروقت اعصاب ندارم میرم رانندگی میکنم و یکی 2 تا سیگار و کلیییییی حالم خوب میشه....چه دوست نابابی هستمااا..ولی به خدا تفریحی..هاهاهااا
سانازی جون من دیکشنری گویا دارم..انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی...خیلی خوبه..من به عنوان یادگیری ازش استفاده نمیکنم..ولی اگه ادم جایی گیر کنه خیلیییی توپه....اصلا مگه امریکا هم داره فارسی به انگلیش؟
ارسالها: 1,021
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
اااا نکنه همسایه ایم؟؟؟؟خیلی شبا توچالم اخه..خونمونم ولنجکه
ارسالها: 1,021
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-08 ساعت 02:04
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-08 ساعت 02:05 توسط kamela.)
باباااااااا.منم باشگاه انقلاب عضوم..اکثرا اونجام..توچال هم زیااد میرم..بعضی دوستام باشگاه عضو نیستن به خاطر اونا میرم توچال..ولی اکثرا با دوستام باشگاهیم..ببین ما باشگاه خیلی ببخشیییید کردیم این کار خلاف رو ولی کسی چیزی نگفته..حتی توی رستوران
جو توچال 4 سالی هست که بهم خورده...از کجاها پامیشن میان..ولی ما 3شنبه ها که میریم بهتر از روزای دیگست..هرچند روزای دیگه تازهگیها با جمعه ها فرقی نداره..فقط 1 ساعت درگیر جای پارکیم