ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-16 ساعت 21:41
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-16 ساعت 21:44 توسط shabnam.84.)
آرین جان پسرم یکم مرتب میکردی بعد عکس مینداختی حالا ایرادی نداره هااا اینجا همه خودمونی هستیم. خوبه تاپیک دیگه ای نگذاشتی )
بچه ها یکی از من سوالی کرده من گفتم اینجا از شما بپرسم بعد جواب بدم یه وقت اشتباه نگم جلوی مردم ضایع بشم
اگر کسی بخواد نامزدی اقدام کنه اما نامزدش اینجا باشه میتونه؟ نامزدش سالی یکبار میره آمریکا و تازه پاسپورت گرفته گویا.درضمن اونجا تاحالا کار نکرده و هیچ تکسی پرداخت نکرده.
با این اوضاع میتونه نامزدی اقدام کنه و زودتر ببره نامزدش رو؟ نمیخوان اینجا فعلا ازدواج کنن و یا مراسمی بگیرن.
هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
مرسی پسرم میخواد وقتی که کارای نامزدش درست شد باهم برن. قبل اون نمیخواد بره. اسپانسر رو میتونه جور کنه چون خیلی از فامیل هاشون اونجا هستن. اما حتما باید خونه اجاره کنه؟ بچه ها غیر از آرین کسی نظر دیگه ای داره بهم بگه لطفا
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 293
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
16
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-02-17 ساعت 00:43
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-02-17 ساعت 00:43 توسط NedaE.)
1-آرین مردم از خنده بابت دخیل بستن.
2-عکس آخر خدا بودا. به عمرم شفاژ به اون کوچیکی ندیده بودم =))
مرسییی فکر کنم همینو بگیریم ما هم،در مقایسه با بقیه خونه هایی که آمارشونو گرفتم این یکی از همه تمیز تر به نظر میاد!
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه 2013
ارسالها: 673
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
28
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
باهات موافقم محمد. دلگیر بود امشب. کلا برای من که چند روزه اینجوریه. امیلی کوچولو چطوره؟
غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
ارسالها: 475
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
وای بچه ها یه رتبه جدید
دینا جونم مرسی قربونت برم بابت رتبه؛ تو لطف داری ...
برای تک تک شما دوستای عزیزم بهترین آرزوها رو دارم
منم در لحظه لحظه زندگیم دعای خیرتون رو میخوام ... ممنون
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
ارسالها: 2,356
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Mar 2012
رتبه:
49
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
آرین آره از هموناس که چراغ قوه داره
شبنم جان فکر نکنم سیتیزنی که ساکن ایرانه بتونه واسه نامزد ایرانیش اقدام کنه. خوب فلسفه ویزای نامزدی اینه که چون دونفر پیش هم نیستن و خیلی کم همو ملاقات میکنن، ویزا میگیرن که برن اونجا و اگه توافق حاصل شد عقد کنن. اگه ایشون ایرانن که آفیسر میگه خوب عقد کنید دیگه، ویزای نامزدی به چه دردتون میخوره. مطمئن مطمئن نیستما ولی اینطور فکر میکنم
محمد منم که رو شاخشه 6 ماه یه بار برگردم. تازه بعد از اتمام درس شوهرم که حتما برمیگردیم
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
ارسالها: 475
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2011
رتبه:
22
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها همه اینایی که شماها میگید قبول دارم؛ شاید منم برگردم
ولی روز آخری که دیگه میخواستم بیام اینجا صبح زودش تجریش کار داشتم ساعت 8 کارم تموم شد و خواستم برگردم مسیر خونه ما تا تجریش همیشه نیم ساعته ... انقدر ترافیک بود؛ انقدر این مسیر بزرگراه صدر رو بسته بودن و من گیر کردم که ساعت 11 صبح با سردرد و حالت تهواع رسیدم خونه
و متاسفانه بعدازظهرش هم باید می رفتم دوباره بیرون که بازم 3 ساعت تو ترافیک بودم.
یعنی هرموقع که میگم برگردم تهران یاد شلوغی؛ دود؛ ترافیک و تمام این اعصاب خردیها میفتم که روزی که راه افتادم و اومدم احساس کردم که دارم فرار می کنم هرچند که همین الانشم دلم برای خونوادم یه ذره شده ولی هروقت به برگشتن فکر می کنم یاد اون روز میفتم.
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
ارسالها: 313
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2013
رتبه:
20
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-02-17 ساعت 09:16)mercedeh2011 نوشته: بچه ها همه اینایی که شماها میگید قبول دارم؛ شاید منم برگردم
ولی روز آخری که دیگه میخواستم بیام اینجا صبح زودش تجریش کار داشتم ساعت 8 کارم تموم شد و خواستم برگردم مسیر خونه ما تا تجریش همیشه نیم ساعته ... انقدر ترافیک بود؛ انقدر این مسیر بزرگراه صدر رو بسته بودن و من گیر کردم که ساعت 11 صبح با سردرد و حالت تهواع رسیدم خونه
و متاسفانه بعدازظهرش هم باید می رفتم دوباره بیرون که بازم 3 ساعت تو ترافیک بودم.
یعنی هرموقع که میگم برگردم تهران یاد شلوغی؛ دود؛ ترافیک و تمام این اعصاب خردیها میفتم که روزی که راه افتادم و اومدم احساس کردم که دارم فرار می کنم هرچند که همین الانشم دلم برای خونوادم یه ذره شده ولی هروقت به برگشتن فکر می کنم یاد اون روز میفتم.
بچه ها هیچ کدومتون بر نخواهید گشت، به خاطر خانواده سر می زنید ولی دلتون برای هیچ چیز ایران جز خانواده تنگ نمی شه، یعنی یاد هر چیز زندگی تو این جا بیفتین، همونطوری که مرسده جون گفت مثلا ترافیک و رانندگی و هوای آلوده تهران، فرهنگ غالب، ما ها که خانمیم ۱۰۰ دلیل اضافه بر آقایون هم داریم تازه، مصمم تر می شید که بر نگردید، همه هوم سیک می شن ولی دورش که بگذره آروم آروم میشید. اگه میگین اونور گرونیه کار کنید، معلومه پول اینجا اونور ارزش نداره، ولی اگه اونجا کار کنید و خرج کنید رفاهتون اونجا چندین برابره، و از همه مهم تر آرامشه که مرسده اشاره کرد. و همینطور آرامش زندگی رو به عنوان یه زن تو غرب حس می کنید، وقتی حس کنید چه شکلیه وقتی باهاتون مثل یه انسان یه ایندیویجوال تو جامعه برخورد می شه، نمی خواید و نمی تونید دیگه اینجا زندگی کنید. حسیه که تا تجربه نکنید درک نمی کنید، چون تو ایران فرصت تجربش رو نداشتیم هیچ وقت.
نوع ویزا: K1
اولین اقدام: انتهای مارچ ۲۰۱۲
اپرووال: ابتدای سپتامبر ۲۰۱۲
مصاحبه: ابتدای مارچ ۲۰۱۳(آنکارا)- ویزا یک ضرب
مقصد: سن فرنسیسکو