کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟
سلام بچه ها کسی هست زود بگه که یلدا از کدوم سایت می تونه چک کنه که کلیر شده یا نه؟ازدواجی هست.
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، girl ، Tomas ، dinadino228 ، ارکیده
جوابشو توی پیغام خصوصی دادم بچه ها
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: سانازی ، girl ، Tomas ، shinna ، dinadino228 ، ارکیده
(2013-03-02 ساعت 20:03)alisarvareharchiabi نوشته:  
(2013-03-02 ساعت 15:03)arian307 نوشته:  علی جان شما الان چند سالته برادر؟

24 سال ...

شنیده بودم میشه به روشهایی شناسنامه رو عوض کرد و تاریخ تولد رو بالا پایین کرد... یه مشاور این و بن گفت.. کاش اون موقع میتونستی یه خورده بیاری پایین سنت رو
کتگوری: k1
مصاحبه: ژانویه 2013 یروان
کلیر: ۲۶ اپریل (۹۱ روز)
ویزا : 10 می//ورود به امریکا:26 می//انگشت نگاری هفته دوم//اجازه کار 2 ماه بعد از انگشت نگاری//گرین کارت 3 ماه بعد از پست کردن مدارک

سفرنامه ی ویزا


مصاحبه گرین کارت
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، سانازی ، shabnam.84 ، battosai ، girl ، dinadino228 ، ارکیده
این کارا خطرناکه حسن Big Grin
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، NedaE ، girl ، kamela ، dinadino228 ، ارکیده
بچه ها یه مطلب شوک آور در سفرنامه یکی از بچه های لاتاری دیدم. گفتم بهتره شما هم بخونید. تا آخرشو بخونید تا ببینید ماجرا چی بوده. درضمن من سفرنامه شونو خلاصه کردم:

ایشون گفتن که ویزای شما قبول شده و یک برگ دادن بهم که روش ثبت نام در سایت CSC رو نوشته بود که من برگه کانفیرمیشن ثبت نامو نشون ایشون دادن و گفتن بله درسته و برگه ثبت نام CSC رو دیگه به من ندادن و گفت که پاسپورت شما روز پنجشنبه در دبی به دستتون میرسه برید و بگیرید که من گفتم زود تر نمیشه که جواب ایشون منفی بود. منم خوشحال و خندان از ایشون تشکر کردم و از در خارج شدم و همراه با خانومی که با هم به سفارت رفته بودیم برگشتیم به سمت دبی. من در راه برگشت یک دفعه به ذهنم اومد که آفیسر یادش رفت که زیر فرم 230 رو به من برای امضاء بده. توی ذهنم گفتم شاید لازم نبوده. طرفای ساعت 3:00 امیر مهاجر با وایبر تکست دادن که چی شد و من به ایشون گفتم که یک ضرب گرفتم و ایشون گفتن که در سایت اعلام میکنن. ساعت 6:00 بعد از ظهر به صورت اتفاقی ایمیلم رو چک کردم و دیدم که ایمیلی از سفارت برام اومده مبنی بر اینکه مصاحبه دومی برای شما تدارک دیده شده و جهت مصاحبه باید روز سه شنبه ساعت 11 به ابوظبی بیاید در ضمن هیچ مدرکی با خودتون لازم نیست بیارید جز پرینت این ایمیل برای وارد شدن به سفارت. بعد از خوندن ایمیل تقریباً مطمئن بودم که برای گرفتن امضاء که آفیسر فراموش کرد از من بگیره به سفارت خونده شدم.

مصاحبه دوم :

خلاصه دوباره سه شنبه صبح ساعت 7:00 صبح به با اتوبوس هایی که در ایستگاه الغبیبه مترو (خط سبز مترو) هستش به سمت ابوظبی حرکت کردم. زمان طی مسیر از ایستگاه الغبیبه تا ترمینال اتوبوس های ابوظبی حدود 2 ساعت هستش و کرایه اتوبوس هم 25 درهم هستش. ساعت 9 به ابوظبی رسیدم و با تاکسی به سمت سفارت حرکت کردم. مسافت ترمینال تا سفارت حدود 10 الی 15 دقیقه هستش و کرایه تاکسی هم حدود 20 درهم میشه. حدود ساعت 9:30 جلوی سفارت بودم و بعد از طی تشریفات خودشون وارد سفارت شدم (البته به غیر از پرینت اون ایمیل سفارت کپی پاسپورتم همراهم بردم که اونم خواستن برای تطبیق هویت). این دفعه آخرین شماره به من افتاد (شماره 15) و تا ساعت 12 هم جهت مصاحبم روی صندلی های سالن محل مصاحبه صبر کردم. حدود ساعت 12 توسط همون آقای آمریکایی به همون اتاق قبلی برده شدم و مصاحبه دوم من شروع شد. دوباره ابتدا از من قسم گرفت که هر چی میگم راست باشه. بعد فرم 230 رو به من داد که زیرشو امضاء کنم و عذر خواهی کرد بابت اینکه دوباره به مصاحبه دعوت شدم و گفت ولی این بهتر بود که تا شما اینجایی به مصاحبه دعوت شدی و اگه ایران رفته بودی خیلی برات سخت میشد. گفت یه چند تا سوال دیگه هم هست که میخوام ازت بپرسم. من تو دلم گفتم خودش یادش رفته بود امضا بگیره از من حالا واسه اینکه من خیلی شاکی نشم 2 تا سوال مسخره میخواد بپرسه که بگه الکی تا اینجا و به خاطر سوتی خود من نکشوندیمت.
قبل از اون بگم من یه دوست دختر دیونه داشتم که بعد از قبولی من ایشون هزار جور منو تهدید کرد که باید منو عقد کنی با خودت ببری و الا لاتاریتو به هم میزنم و اینا و این مسئله رو به صورت مختصر فقط امیر اطلاع داشت. خلاصه آفیسر برگشت به سمت من و زل زد تو چشمام و پرسید شما اخیراً کارتون به قانون و دادگاه و ... رسیده یا دستگیر شدید، اینجا بود که شصت من خبردار شد که بله اون خانوم کار خودشو کرده و نامه ای فرستاده که لاتاری منو به هم بزنه، تو اون لحظه آدم تمام کارهای بدی که تو عمرش کرده یه لحظه میاد جلوی چشمش، حتی تو بچگی که زنگ در خونه همسایه رو زده و فرار کرده. من 2 3 ماه قبل به علت دعوایی که این خانوم با من کرده بود و سر و صدا تو خیابون کرده بود با این خانوم به کلانتری برده شدم و من در اون لحظه گفتم که حتماً ایشون این مسئله رو گفته و من از اونجایی که نمی خواستم به هیچ عنوان دروغ بگم گفتم من یک بار به علت همین قضیه لاتاری با این خانوم دعوام شد و به کلانتری رفتم و به خاطر شکایتی که هر دو از هم کردیم به دادگاه رفتیم و 100 درصد اون خانوم مقصر شناخته شد. بعد پرسید شما محکوم شدید در دادگاه؟ که من جواب دادم به هیچ عنوان و اگه بخواید براتون گواهی عدم سوء پیشینه هم میتونم بیارم. بعد پرسید شما به یک خانوم زدید و فرار کردید؟؟؟ من با تعجب جواب دادم نه به هیچ عنوان!!! و بعد گفتم که هر مسئله ای هست از طرف همین خانوم هستش که منو تهدید کرد که به صورت سوری ازدواج کنیم تا ایشون هم بتونه بیاد که معنی سوری رو پرسید که به انگلیسی گفتم. ایشون پرسید اون خانوم آمریکایی بودن و من جوابم منفی بود و اسم و فامیل اون خانوم رو گفتم بهشون که ایشون صد در صد ایرانی هستن و درخواست ویزای این خانوم بارها از طرف سفارت آمریکا رد شده. ایشون تو کل این مدت بسیار عصبی و عصبانی بود و حتی بعضی جا ها سوئیچ میکرد رو انگلیسی و انگلیسی ازم سوال میکرد. کاملاً مثل یک بازجویی بود و در تمام لحظات با عصبانیت زل زده بود تو چشمای من. در آخر پرسید شما در هیچ دادگاهی محکوم شدید که من محکم جواب دادم خیر و این سوالو 2 بار تکرار کرد و هر بار جواب من منفی بود. بعد شروع کرد به تایپ با سرعت زیاد در کامپیوتر و من تقریباً مطمئن شدم که به علت مخفی کردن این موضوع پاسپورتمو بر میگردونه بهم و میگه شما برای همیشه از ورود به آمریکا محروم شدی. حدود 1 الی 2 دقیقه داشت تایپ میکرد و این زمان برای من طولانی ترین و زجر آورترین زمان زندگیم بود به طوری که تو این 2 دقیقه اندازه تمام کسانی که 80 روز و 90 روز منتظر کیلیرشون بودن گذشت و من استرس کشیدم. بعد از این ایشون با عصبانیت گفت ویزای شما قبول شده و این صحبت ایشون مثل آب سردی بود که رو بدن من ریختن. من به ایشون همون لحظه گفتم که من فقط مشکلی که دارم چون اقامتم تو هتلم تموم شده تو گرفتن هتل به خاطر اینکه پاسپورتم دست شماس به مشکل خوردم و ایشون گفتن که من تنها کاری که برای شما میتونم بکنم اینه که پنجشنبه خودت بیای و پاسپورت و ویزا رو بگیری. اینو گفت و یک تیکه مقوای صورتی رنگ رو که روش نوشته شده بود جهت دریافت پاسپورت ساعت 2 روز پنجشنبه مراجعه کنید. و من اینو از ایشون گرفتم و بعد از تشکر از اینکه به من اعتماد کردن از اتاق خارج شدم. خاطرم هست که بعد از خروج از سفارت تا 2 ساعت تو حال خودم نبودم و همش داشتم فکر میکردم یه آدم تا چقدر میتونه پست و از خدا نترس باشه که فقط به خاطر اینی که من حاظر نشدم ایشون رو عقد سوری کنم تا بیاد آمریکا با سرنوشت و آینده من بازی کنه.



روز دریافت ویزا :

از سه شنبه تا پنجشنبه هم با این حال که آفیسر گفته بود ویزای شما قبول شده باز برای من سخت گذشت و استرس اینکه نکنه تصمیمش عوض بشه رو داشتم. البته از طریق سایت با شماره کیس نامبرم روز چهارشنبه دیدم که به حالت Issued در اومده و نوشته که ویزای شما پرینت شده ولی با این حال باز استرس داشتم. روز پنجشنبه ساعت 2 به سفارت رفتم و بعد از وارد شدن به سفارت شماره گرفتم و وقتی شمارمو صدا کردن رسید مقوایی رو دادم و ویزا و یک پاکت که کنارش اریب بازه رو بهم دادن که توش تمام مدارک خودم و ترجمه هام بود بعلاوه اون نامه کذایی. وقتی اون نامه رو از کنار اون قسمتی از پاکت که باز بود خوندم متوجه شدم ایشون نامه رو 3 هفته بعد از اعلام نتایج لاتاری یعنی حدود 9 ماه پیش زده به KCC و در اون منو متهم کرده که من یک نفرو به علت سرعت بالا در رانندگی زیر گرفتم و فرار کردم و خودشو یک شهروند ایرانی آمریکایی ساکن نیویورک معرفی کرده و ادعا کرده که منو از سال دوم راهنمایی میشناسه و تو نامش گفته بود که اینی که تو مملکت خودش یکی رو زیر میگیره و فرار میکنه آمریکا بیاد میخواد چیکار کنه. اونجا بود که من فهمیدم چرا آفیسر در باره زیر گرفتن یک آدم ازم سوال میکرد و من اصلاً لازم نبود اون اتفاقی رو که 2 3 ماه پیش افتاده بودو براش تعریف کنم و فقط تنها چیزی که بود اون نامه صد در صد کذب و خیالی اون خانوم روان پریش بوده که اونم تاریخش واسه 9 ماه قبله. به هر حال با تمام این تفاسیر من ویزا رو با کلی استرس گرفتم.

اینارو من گفتم که بگم اونی که اون اوایل می اومد و میگفت از قبول شدنتون در لاتاری پیش هیچ کس چیزی نگید حرفش باید با طلا نوشته بشه. حتی به نظر من تا قبل از گرفتن ویزا هم به کسی چیزی نگید چون من بعد از مصاحبه اولم خبر قبولی در مصاحبه رو به خانوادم و همین طور امیر که اونم اومد و به شما گفت رو گفتم و فکر اینکه دوباره بخوای به همه بگی نه نشد هم عذاب آوره واقعاً. وقتی ویزا رو در پاستون با دست لمس کردید اون موقع بشینید و فکر کنید که کی بگید به اطرافیان و چجوری مسئله رو عنوان کنید و به چه کسانی هم نگید کلاً. این مسئله لاتاری بسیار حسادت بر انگیزه و متاسفانه انسانهای بیمار و عقده ای و حسود اطراف هممون به وفور پیدا میشن.
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: سانازی ، shabnam.84 ، arian307 ، battosai ، NedaE ، girl ، kamela ، Tomas ، dinadino228 ، saba.m ، ارکیده
wow!
وای خدای من مغزم سوت کشید .عجب ادمایی پیدا میشن ها!
پاسخ
تشکر کنندگان: arian307 ، shabnam.84 ، NedaE ، الهه سابق ، girl ، dinadino228 ، ارکیده
واقعا عجب آدمای بیماری پیدا میشن. ببین تا کجا پیش رفته که کسی رو نابود کنه چون حاضر نشده باهاش ازدواج کنه
واقعا نباید به قول این دوستمون تا ویزا رو نگرفتیم و کارمون 100% درست نشده حرفی زد. مخصوصا تو جمع دوستان. همکارها. ما فکر میکنیم
همه مثل خودمون خوب به آدما و مهاجرتمون نگاه میکنن و خوشحال میشن اما بعضی ها فقط تظاهر میکنن که خوشحالن و همونا زندگی آدم و بهم میریزن
الهه جون مرسی بابت این متن



غمم از وحشت پوسیدن نیست/
غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است...
پاسخ
تشکر کنندگان: arian307 ، NedaE ، الهه سابق ، girl ، dinadino228 ، saba.m ، ارکیده
پناه میبریم به شیطان از دست این ادم های بیشرف و بی همه چیز... آخ اگه این دختره دست من میوفتاد.. به خدا بر میگشتم ایران به یکی پول میدادم تا زیر بگیرتش.. منتها یه جوری که نمیره.. فقط فلج بشه... بعد من بلیطم رو میگرفتم و میرفتم پیشش و یه لبخند بش میزدم و ویزارم رو نشون میدادم و همون موقع میرفتم فرودگاه... تا اخر عمرم هم مثل بابای اون دختره تو سریال fringe یه کارت یاد بود تو سالگرد تولدش از امریکا براش میفرستادم و بش میگفتم ( به یادت هستم )
بی شرفففففففففففف
کتگوری: k1
مصاحبه: ژانویه 2013 یروان
کلیر: ۲۶ اپریل (۹۱ روز)
ویزا : 10 می//ورود به امریکا:26 می//انگشت نگاری هفته دوم//اجازه کار 2 ماه بعد از انگشت نگاری//گرین کارت 3 ماه بعد از پست کردن مدارک

سفرنامه ی ویزا


مصاحبه گرین کارت
پاسخ
تشکر کنندگان: NedaE ، الهه سابق ، girl ، shabnam.84 ، mhy_1985 ، dinadino228 ، ارکیده
آرین هنوز کلیر نشدی مادر؟
بقیه بچه ها خوبن؟
بچه ها کسی میدونه از یک نوع قرص چند تا میتونیم با خودمون ببریم؟ من یه قرصی رو روزی 3 بار میخورم.حالا نامزدم شاید بیاد ترکیه دوباره.میخوام قرصم رو تا ماکزیمم مقدار مجاز بدم با خودش ببره. کسی میتونه منو راهنمایی کنه؟ اینم بگم که قرصش تو خانواده مسکن ها نیست.
نوع ویزا: k1
دریافت مدارک توسط USCIS : دسامبر 24 ،2012
دریافت receipt number:ژانویه 3 ،2013
سرویس سنتر: California
اپروو :21 مه‌ 2013
پاسخ
واااای چه عدمی‌ مریضی پیدا میشن!!! اگه ویزامو نگرفته بودم حالا استرس می‌گرفتم نکنه یکی‌ با منم دشمنی کنه Sad
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb


خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی‌، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ می‌شه!
پاسخ
آره منم خیلی استرس گرفتم جودی جون. منم فراووون دشمن دارم تو فامیل
ندا جان شوهر من 300 تا کلونازپام گذاشت توی چمدونش و مشکلی هم پیش نیومد واسش. قرصهای غیر مسکن که اصلا مهم نیستن فقط بهتره توی چمدن باشه نه توی کیف دستی. البته اگه با پرواز امارات کسی بخواد بره آمریکا، اونوقت خیلی مشکل زاست. استامینوفن کدئین توی فرودگاه دبی ببینن میگیرنت و شنیدم حتی زندانی هم داره! کلا قرص بردن با هواپیمایی اماراتو فراموش کن. با ترکیش یا ایرلاینهای دیگه برو
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: mhy_1985 ، girl ، kamela ، arian307 ، Tomas ، dinadino228 ، سانازی ، NedaE ، shabnam.84 ، ارکیده
سلام دوباره
همین الان رسیدم که بیام اینجا؛ هنوز هیچی نخوندم ... تازه صفحه رو باز کردم و اولین چیزی که خوندم این سفرنامه یه دوست برنده لاتاری بود
چشمام داره از حدقه درمیاد
عجب ادمهایی پیدا میشن
واقعا به هیچکس نمیشه اعتماد کرد.
ناخودآگاه رو باید تربیتش کرد
هر آنچه دلش بخواد فکر می کنه و عملی می کنه
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره Cool
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، mhy_1985 ، girl ، shabnam.84 ، kamela ، arian307 ، Tomas ، dinadino228 ، سانازی ، NedaE ، payamkj ، ارکیده
آره مرسده جان. مردم دور از جون شماها خیلی روانی و عقده ای شدن این روزا
حال و احوالت چطوره عزیزم؟ نامزدت خوبه؟ خوش میگذره؟
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: mhy_1985 ، girl ، shabnam.84 ، kamela ، mercedeh2011 ، Tomas ، dinadino228 ، سانازی ، NedaE ، ارکیده
(2013-03-03 ساعت 02:04)NedaE نوشته:  آرین هنوز کلیر نشدی مادر؟
بقیه بچه ها خوبن؟
بچه ها کسی میدونه از یک نوع قرص چند تا میتونیم با خودمون ببریم؟ من یه قرصی رو روزی 3 بار میخورم.حالا نامزدم شاید بیاد ترکیه دوباره.میخوام قرصم رو تا ماکزیمم مقدار مجاز بدم با خودش ببره. کسی میتونه منو راهنمایی کنه؟ اینم بگم که قرصش تو خانواده مسکن ها نیست.

اسم قرصتو بنویس تا بهت بگم
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، girl ، kamela ، dinadino228 ، NedaE ، payamkj ، ارکیده
(2013-03-03 ساعت 01:37)arian307 نوشته:  پناه میبریم به شیطان از دست این ادم های بیشرف و بی همه چیز... آخ اگه این دختره دست من میوفتاد.. به خدا بر میگشتم ایران به یکی پول میدادم تا زیر بگیرتش.. منتها یه جوری که نمیره.. فقط فلج بشه... بعد من بلیطم رو میگرفتم و میرفتم پیشش و یه لبخند بش میزدم و ویزارم رو نشون میدادم و همون موقع میرفتم فرودگاه... تا اخر عمرم هم مثل بابای اون دختره تو سریال fringe یه کارت یاد بود تو سالگرد تولدش از آمریکا براش میفرستادم و بش میگفتم ( به یادت هستم )
بی شرفففففففففففف

تقصیر پسره ست که رفته با این خانم رفیق شده!

آدمهای بدزیادن توجامعه. آرین جان عوض زیر گرفتن شون با ماشین، بنظر من باید دور شیم ازشون/

با خلق زمانه سلامی و والسلام/

موفق باشی.
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، girl ، shabnam.84 ، kamela ، arian307 ، dinadino228 ، سانازی ، NedaE ، ارکیده




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان