کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟
یاسمن موضع گیری تند نکرده. شهرزاد یه چیزی گفته یه چیزی هم شنیده. من خودم این وسط چرا جواب ندادم برای اینکه از نظر روحی تو شرایط مناسبی نیستم و نخواستم یه موقع یه چیزی بگم که بعدن نشه جمعش کرد. منتها خیلی دلم میخواد ایشون هم بیان و جواب سوالات منو بدن. به ویژه منظورش از اینکه هدف من چیه! واقعا سر در نمیارم چه فکری میکنن و چطور میتونن راجع به دو نفری که هیچ چیزی راجع به زندگیشون نمیدن اینجوری قاطعانه حرف بزنن و درست مثل اکثریت ایرانی ها بلافاصله دست به تخریب شخصیتی طرف مقابل بزنن.
یعنی من به اندازه ی کافی هم تحت فشار هستم و هم اعصابم خورد هست. شما فکر کنید من میگم داغونم و در جواب با این جمله مواجه میشم که "من واقعا خوشحالم برات". من نمیگم شهرزاد منظور بدی داره از گفتن این حرف اما کجای دنیا در جواب به کسی که میگه حالش اصلا خوب نیست حالا به هر دلیلی اینو میگن؟ من بازم در جواب به این حرف چیزی نگفتم و فقط به این بسنده کردم که کردم که "الان چرا یه حس بدی دارم؟!" و بازم در جواب اینو شنیدم که "اصلا حس بدی نداشته باشه . اگه هم دوست داری فقط برات دلسوزی کنیم و بگیم "آخی "حاضرم همینجا تموم کنم حرفم رو ". خوب ببینین من اینا رو نیومدم بگم که دلسوزی بشنوم. شاید همدردی آره اما دلسوزی نه. مگه نه این که اسم این تاپیک بر ما چه گذشته؟ اینم چیزایی هست که بر من گذشته. من دوباره اومدم تا هم رفیق نیمه راه نشم و هم اینکه اگه زبونم لال این بلا سر یکی دیگه اومد اون هم بدونه و بخونه و چه میدونم شاید کمکی باشه براش. اومدم تا از گرل و الهه بی خبر نباشم و حداقل دلم به این خوش باشه که اگه کار من راه نیفتاد کار اینا که راه افتاد. تا امیدوار بشم به اینکه دنیا برای همه ی آدما سخت نمیگیره و بتونم ادامه بدم. وگرنه حس خوبی نیس بیای ببینی همه ی آدما به آرزوهاشون میرسن بجز تو! درسته خوشحال میشم برای بقیه اما به همون اندازه هم ناراحت میشم که آخه چرا فقط من نه؟ من از دوستی با دوست پسرم هدف نداشتم و فکر رفتن از ایران بعد از آشناییم با اون به فکرم رسید. تازه بعد اینکه عاشقش شدم نه از همون اول. من میگم که امید و آرزوهام به باد فنا رفت و نمیدونم چرا برداشت میشه که امید و آرزوهای من خلاصه شده به رفتن ایران و یا "شوهر کردن"! دوست پسرم رو دوست نداشتم چون آمریکایی بوده! دوستش داشتم چون اون بوده. بچه که نیستم. کم با خودم کلنجار نرفتم که ملیتش در تصمیم گیریم تاثیر نذاره و حتی اینجا هم قبلا نوشتم که کاش میشد میومد ایران. حالا نه بخاطر عرق ملی و این چیزا فقط به خاطر مادرم. داستان زندگیم رو به دو نفر گفتم و یکیشون یه کوچولو بیشتر از اون یکی میدونه. اونم به خاطر سنش و هم اینکه مدت زمان بیشتری هست همو میشناسیم و هم اینکه خوب منم خیلی بیشتر از زندگی اون میدونم. یادم نمیاد اومده باشم چیزی رو به صورت عمومی فریاد زده باشم اینجا که بشنوم "خیلی حرص می خوردم از تصمیمت و با اینکه چند بار هم اشاره کردم اما به نظرم اشتباه بزرگی می کردی . از ترس اینکه یه چیزی بهت بگم اصلا تو این تاپیک نمیومدم." خوب مگه شما چند درصد در مورد من و دوست پسرم اطلاعات داشتین که بخوانی چیزی بهم بگین آخه؟ هر تصمیمی که گرفته بودم حتما دلیلی داشتم. از کجا معلوم که اگه شما شرایط منو داشتین کارای منو نمیکردین؟ آخه "مطمئنم این دوستی اقلا تاثیر خوبی برای زبانت داشته " یعنی چی؟ یعنی من داشتم ازش سواستفاده میکردم که زبانم خوب بشه؟ کسی که این حرفو زده حتی نمیدونسته من تحصیلاتم در چه زمینه ای هست و بعد در مورد تصمیم من قضاوت میکنه! من همینجا چند بار به گرل عزیز گفتم که تصمیم آخر رو خودت بگیر؟ شما بگید، من یک بار نگفتم برو بهش اینو بگو اونو بگو و یا این کار رو بکن و اون کار رو بکن. هر چی هم گفتم همیشه گفتم که این نظر شخصیه منه. آخه من که تو زندگی شما نیستم که بدونم چه خبره و مهم تر از اون اینکه من شما نیستم. ما آدمای مختلفی هستیم و واکنش هر کدوممون یک جوره. این کاملا طبیعیه. ما آدما کپی هم که نیستیم که بخوای یک رفتار رو از خودمون نشون بدیم.
یعنی طوری شد که من میومدم اینجا حالم بهتر میشد اما از دیشب برعکس شده! کم بدبختی ندارم که اینو هم بهش اضافه کنم. یعنی فقط فکر کنیم 1% و فقط و فقط 1% هم اگه ما آشتی کردیم من با این شرایط دیگه روم نمیشه بیام و بگم!
در مورد دانشگاه هم عرض بشه خدمتون که بعد از سیتیزن شدن هست که فایننشال اید میدن به شما و با ویزای دانشجویی شما دانشجوی بین المللی محسوب میشین و باید خیلی بیشتر از بقیه پول بدین. تحصیل در مقطع دکتری هم گرون تره. حتی من یک بار با یکی از این آژانسهایی که دانشجو میبرن خارج از ایران هم تماس داشتم و اونجا گفت که برا رشته ی من در آلمان و اتریش میتونم رایگان درس بخونم اما خرج و مخارج هر ماه من حدود 800 یورو میشه! البته اینم گفت که هفته ای میتونم 20 ساعت کار بکنم. اما دیگه نگفت با این 20 ساعت کار چقدر میشه در آورد. پدر و مادر دوست پسر من از این خونواده هایی هستن که دانشجوها میرن و با اونا زندگی میکنن و یعنی من کلی دانشجوی کره ای و چینی و ژاپنی میشناسم که آمریکا درس خوندن. اینا اغلب یا آدمای پولداری هستن و یا دانشگاه های کشور خودشون اینا رو بورس کرده و فرستاده آمریکا! و هزینه ی سکونت با یه خونواده که از خوابگاه و جاهای دیگه ارزونتر هست هم ماهی حدود 600 دلار بود. (این عدد اصلا الان یادم نیست و شاید دارم اشتباه میکنم اما خود دوست پسرم هم میگفت که ایتس ایکسپنسیو). یکی از دلایل دیگه که برای مقطع دکتری گرون هست اینه که کامیونیتی کالج ها که ارزون تر از یونیورسیتی ها هستن فوقش دیگه لیسانس دارن و برای دکتری باید یونیورسیتی رفت که گرون تره بسیار.
پاسخ
تشکر کنندگان: girl ، golbano ، pr.kia
(2012-09-15 ساعت 13:18)Yasaman3 نوشته:  اين أيدى پس ورد من نميدونم چرا كار نميكنه.الهه جان فاندمون كجا بود،در بهترين شرايط يه دانشجو بورسيه ميگره،كه اين بورسيه شامل كتاب و خوراك و پوشاك و چه و چه نميشه،فايننشال ايد يا همون فاند فقط و فقط به كسانى كه گرين كارت و سيتيزن شيپ دارن تعلق ميگيره،و تازه كلى حساب كتاب داره.اين وسط هيچ پولى به دست دانشجو نميرسه،دولت و دانشگاه باهم دست به دست ميكنن.تازه اين پول يه وامه كه تا پرداختش نكردى كرديتت داغونه.خانوم شهرزاد شما چرا انقدر چيزاى نا مربوط ميگين؟ مگه همه ماهايى كه داريم خارج إز ايران ازدواج ميكنيم چندبار تا قبل إز اينكه با همسرمون اشنا باشيم خارج رفته بوديم يا چند تا خارجى رو ميشناختيم؟اينا چه ربطى داره به طرز تفكر دو نفر؟من خودم تا قبل از همسر كاملا امريكاييم نه از ايران خارج شده بودم نه با يه امريكايى از نزديك روبه رو شده بودم،الان هم از زندگيم ماشاالاله بى نهايت راضيم.من اگر ميخواستم به حرف كسايى مثل شما گوش كنم و به اونى كه دارم قانع بأشم،تا الان دو شكم زاييده بودم و از شوهر معتادم هم جدا شده بودم.نا سلامتى شما بزرگترين (احتمالا) با تجربه ترين،عوض اينكه بهش اميد بدين كه به كسى كه ميخواد ميرسه، انقدر تو دلشو خالى ميكنن؟چرا فقط مردا بايد بتونن از يه مليت خاص زن يا دوست دختر بگيرن،ولى وقتى يه دخترى ميگه فقط مرد المانى يا هندى يا عرب يا امريكايى همه ميگن خوب تو حالا هدفت چيه؟شما اگر ناراضى بودن از رابطه نيلوفر اگر از اول بهش ميگفتين خيلى بهتر بود تا اينكه حالا كه بهم خورده بياين اينجورى نظر بدين

من نمیگم با کسی موافق یا موافقم.....ولی اینو باید بگم که کاملا با این موضوع موافقم که زندگی کردن با یک زن یا مرد کاملا امریکایی(اگر طرف ایرانی باشه)واقعا وحشتناکه.....من از فکرش هم بدم میاد...فرهنگ ما زمین تا اسمون با امریکایی ها فرق داره و چه بخایم چه نخایم این موضوع ازارمون میده...کسایی هم که میگن دارن با یک امرکایی زندگی میکنن و هیچ مشکلی ندارن واقعا خودشون رو گول میزنن.....من ماهها در خانواده امرکایی زندگی کردم که جوان دختر و پسر داشتن...حتی حرکات و رفتارشون باعث ازار ادم است....چندین خانواده رو دیدم که از فرهنگهای متفاوت بودن و بعد از چند سال جدا شدن.....هر ادم عاقلی اگر کمی فکر کنه(لا اقل به تفاوتها که از کودکی هم ما هم یک امرکایی با اون خو گرفته)میفهمه ادم در زندگی با یک فرهنگ دیگه نمیتوووونه که خوشبخت بشه.....فقط چند نمونه بهتون میگم.....فکر کنید همسر شما بخاد گربه و سگ رو در رخت خوابش بیاره پیش شما بخابونه که این عادت تمام امرکایی هاست....اونوقط شما چه میکنید؟.....فکر کنید همسر شما بره دستشویی و خودش رو نشوره و شلوارش رو بکشه بالا بیاد پیشتون....اونوقت چه میکنید؟؟؟امریکایی ها اصلااااا اعتقادی به محبت به پدر یا مادر یا فرزندی که بزرگ شده ندارن و اونها رو 6 ماه یک بار میبینن و به قول خودشون یک هاگ (بغل)کوچولو میکنن و میره تا 6 ماه دیگه....به شما چه حسی دست میده؟؟؟؟من فقط چیزای کوچیک رو براتون گفتم.......مگر اینکه کسی که با یک امریکایی ازدواج کنه و اونقدر در ایران در محرومیت بوده باشه که خودش و فرهنگش رو فراموش کنه و بخاد ادای امرکایی ها رو در بیاره تا بتونه شاییید خودش رو به خوشبختی بزنه....تازه اونم ته دلش همیشه نارضایتی هست...
پاسخ
تشکر کنندگان: peimaneh ، vanima
(2012-09-15 ساعت 17:39)manoun نوشته:  یاسمن موضع گیری تند نکرده. شهرزاد یه چیزی گفته یه چیزی هم شنیده. من خودم این وسط چرا جواب ندادم برای اینکه از نظر روحی تو شرایط مناسبی نیستم و نخواستم یه موقع یه چیزی بگم که بعدن نشه جمعش کرد. منتها خیلی دلم میخواد ایشون هم بیان و جواب سوالات منو بدن. به ویژه منظورش از اینکه هدف من چیه! واقعا سر در نمیارم چه فکری میکنن و چطور میتونن راجع به دو نفری که هیچ چیزی راجع به زندگیشون نمیدن اینجوری قاطعانه حرف بزنن و درست مثل اکثریت ایرانی ها بلافاصله دست به تخریب شخصیتی طرف مقابل بزنن.
یعنی من به اندازه ی کافی هم تحت......
خوب عزیزم...نمیتونی باهاش اشتی کنی؟؟؟اینهمه ادم با دوستش قهر میکنه و باز اشتی میکنه!!!!!مگه اینقدر شدید بوده دعوای شما؟سر چی اصلا؟مگه نه اینکه اون هم عاشق شما بوده.....پس شاید اون هم منتظر خبری از شما باشه و بخاد شما پا پیش بگذاری!!!!!باهاش اشتی کن و خیلی زود اقدامتون رو برای گرینکارت شروع کنید.......مشکل چی مگه؟...به خدا من با شوهرم 20 بار قهر اساسی کردم قبل از ازدواج...یک بار که قهر کردیم خدا شاهده 8 ماه بعد اشتی کردیم....الانم زن و شوهریم.....زود خودتو نکش عقب....اگه واقعااااا همدیگرو دوست دارین راحت کنار نرو و باز تلاش کن.
پاسخ
تشکر کنندگان: manoun ، tamanna ، *ROYA*
دعوا سر هیچی بوده. یعنی یک بهانه های الکی که اصلا نگو نپرس. من متاسفانه از اوناشم که ول کن نیس. یعنی میدونی معتقدم اگه دوستی زود به هم بخوره ازدواج هم میتونه زود به هم بخوره و آدم باید سرسخت باشه. تا الان ما هم چند بار قهر و آشتی داشتیم برا همین گفتم اگه 1% ما دوباره آشتی کردیم چی! البته هیچ کدوم از دعواهامون مثل اینبار نبوده که به بی احترامی به هم ختم بشه. برا همین این یکی همچین یه خرده وحشتناکتره. حالا باز میگم یکم آبا از آسیاب بیفته تا بعد. فشار هم که گفتم روم هست از بابت مامانمه. این از یه طرف و مامانم هم از یه طرف. یک سری جوک داره تحویلم میده و مثلا میگه اگه آشتی کردی خودت تنهایی میری دنبال کارات و دور من و بابات خط میکشی! همه رو از رو دلسوزی میگه ها اما داره آتیش به جونم میزنه بدتر. مادر دیگه.
مرسی از بابت پیشنهادتون. امیدوارم دیگه هرگز دعوا نکنین. Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: tamanna ، girl
دیدین این کتاب زبان ها چه شکلین؟ از بچگی که با اون کتابا بزرگ میشی فرهنگ ایرانیت یادت میره! راستش من شخصا معتقدم فرهنگ یه چیز اکتسابیه. یعنی اینکه خودمون میتونیم فرهنگ خودمون رو داشته باشیم. و از یه چیزی خوشمون نیاد و یا بیاد. من شخصا با فرهنگ ایرانی خیلی مشکل دارم. ببینید پایان نامه ی من روی یک رمان به اسم "سه گانه ی نیویورک" کار شده. از اسمش معلوم شد که نویسندش هم آمریکاییه و روی عناصر فرهنگی متمرکز بوده کارم. عناصر فرهنگی به هر تفاوتی که به ذهنتون برسه گفته میشه. از کراوات زدن بگیر بیا به مذهب برس تا سگ و گربه و غذا و کار و تفریح و ... . یعنی من همینجوری از رو هوا حرف نمیزنم. بعضی از آدما فلکسیبل هستن در مورد فرهنگشون و بعضی ها نیستن. و خودمو جز دسته ی اول میدونم. تازه کسی که داره با یه زن/شوهر خارجی ازدواج میکنه میدونه که این بشر ممکنه تفاوت هایی با من داشته باشه. اما قرار نیست ما سر این تفاوت ها جنگ راه بندازیم و مثلا من بگم بیخود میکنی خودتو نمیشوری تو دستشویی! یا اون بگه خودت بیخود میکنی که خودتو میشوری! خوب با این موضوع ها فقط باید کنار اومد. یکی اون یکی تو. به همین سادگی. سگ هم بیاره رو تخت مشکلی نیست.
فکر نکنم اینکه بگیم یکی میگه خوشبخته خودشو گول میزنه درست باشه. قبلا هم گفتم آدما متفاوتن. حالا من که نه رفتم و نه دیدیم اما دست کم با چشم خودم دیدین که یاسمن مشکل فرهنگی نداره! داری یاسی؟
پاسخ
تشکر کنندگان: pr.kia
(2012-09-15 ساعت 19:07)Yasaman3 نوشته:  
(2012-09-15 ساعت 18:03)kamela نوشته:  [quote='Yasaman3' pid='214046' dateline='1347698924']
اين أيدى پس ورد من نميدونم چرا كار نميكنه.الهه جان فاندمون كجا بود،در بهترين شرايط يه دانشجو بورسيه ميگره،كه اين بورسيه شامل كتاب و خوراك و پوشاك و چه و چه نميشه،فايننشال ايد يا همون فاند فقط و فقط به كسانى كه گرين كارت .....

من نمیگم با کسی موافق یا موافقم.....ولی اینو باید بگم که کاملا با این موضوع موافقم که زندگی کردن با یک زن یا مرد کاملا آمریکایی(اگر طرف ایرانی باشه)واقعا وحشتناکه.....من از فکرش هم بدم میاد...فرهنگ ما زمین تا اسمون با آمریکایی ها فرق داره و چه بخایم چه نخایم این موضوع ازارمون میده...کسایی هم که میگن دارن با یک امرکایی زندگی میکنن و هیچ مشکلی ندارن واقعا خودشون رو گول میزنن......
دوست عزيز،من الان كه دارم اينو مينويسم.......

نيلوفر جون من نميگم ازدواجم عالى بوده،چون اصولا و اساسا دو كلمه ازدواج و عالى رو نميشه توى يه جمله به كار برد،ولى مشكلات من و شوهرم به قدرى واضح بوده كه ميدونم ازتفاوت فرهنگى نبوده
منم همینو گفتم خواهر. هپیلی اور افتر میدونم که تو قصه هاس. هر زندگی سختی ها و خوشی های خودشو داره. اگی رو ببوس.

راستی یادم رفت بگم من سر مرگ دریک اینقدر زار زدم که چشام داشت از حدقه در میومد! ادا هم نیست این کارام. آدم الکی که نمیتونه گریه کنه.
پاسخ
تشکر کنندگان: girl
چقدر منو امثال من امیدوار شدیم با این حرفاتون!!!!!! نیلو جان بخاطر کسی که دوست داری هر کاری میتونی بکن که یه روزی خودتو ملامت نکنی که من کم گذاشتم و از این فکرا که مثل خوره میافتن به جون ادم.
نوع ویزا:CR1/اپروال:jun.2011/تکمیل:november.2012/مصاحبه:13.feb.2013/دریافت ویزا:16.feb


خدا جون خوش به حالت که همه جا هستی‌، ما که هرجا هستیم دلمون واسه یه جا دیگه تنگ می‌شه!
پاسخ
تشکر کنندگان: manoun ، mercedeh2011 ، الهه سابق
والا فعلان که عقلم به جایی قد نمیده. تا ببینیم چی میشه. ای خدا الان به جای اینکه فکر این باشم که روز دفاع میخوام چی بگم. ببین فکر چی ام! غذا هم از گلوی محترم پایین نمیره. از گرسنگی معده درد دارم اما نمیتونم غذا بخورم! روزگاره داریم؟!
پاسخ
تشکر کنندگان: girl ، mercedeh2011 ، kamela ، tamanna
کاملا جان در مورد پشت نویسی عکس، من خودم تا حالا نمیدونستم که باید پشت نویسی بشه. البته من پشت عکسام کیس نامبرمو نوشتم. یه ایمیل به وکیل بزنو بگو که یادت رفته پشت نویسی کنی
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: kamela
دوستان عزیز لطفا حرمت سایت رو حفظ کنید. هرکسی حق داره نظرشو بگه، شهرزاد، کاملا، یاسی و نیلو. هر کدوم سبک زندگی و تفکر خاص خودتونو دارید و نباید به همدیگه حمله کنید.
سوای اینکه به عنوان انسان وظیفه داریم حرمت همو نگه داریم، طبق قوانین سایت هم ارسالهای تنش آمیز میتونه توسط مدیریت حذف بشه.
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: tamanna ، manoun ، *ROYA* ، pr.kia ، kamela ، sayeh_m ، girl
دوستای من
یکی کوتاه بیاد اخه.به خدا دنیا ارزش نداره.
اینجا قراره از دلتنگیا گفته بشه قرار نیست به کسی توهین بشه.خواهش میکنم تمومش کنین.همه ی ادما که مثل هم نیستن.نظرا فرق میکنه.این که میگن ی گوش در باشه ی گوش دروازه واسه همین موقع هاست دیگهShy
روی ماه تک تکتونو میبوسم و خواهش میکنم هر چی که بودرو فراموش کنین.
پاسخ
تشکر کنندگان: manoun ، pr.kia ، الهه سابق ، girl ، sara mas
از همه دوستان میخوام قبل از اینکه بن بشین، پستهایی که توهین مستقیم یا غیر مستقیم داره رو سریعاً حذف کنین.
برنده گرین کارت لاتاری 2010.
ساکن لوس آنجلس، کالیفرنیا.
پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، Ali Sepehr
یه جمله هست خیلی سادس که میگه: آدما با هم فرق دارن". حتی یه ضرب المثل هم داریم که "5 تا انگشت دست یکی نیستن". حالا این تفاوت ها نه به خوب بودن کسی ربط داره و نه به بد بودن. نه به درست بودن یکی و غلط بودن دیگری. فقط آدما با هم فرق دارن. هر کسی تو یه شرایطی یه واکنشی از خودش نشون میده. من یاسمن رو میشناسم. مامانشو میشناسم. شوهرشو میشناسم. دوستاش و حتی سگاش رو هم میشمناسم. دیدم واکنش مامانش و معلم با سگش چی بوده که میگم میشناسم. باور کنین اینا نه از خودشون در اومدن و نه چیزی. خیلی هم انسان های خوبی هستن. ببینید این که میگم راجع به هم قضاوت نکنیم همینه. تو شرایطی که یاسمن داره اگه سگ نمیاورد خونه دیونه میشد. آدما تو شرایط مختلف واکنش های مختلف نشون میدن. حالا این هزار بار. حالا یاسمن رو حذف میکنم از این بحث و خودم رو مثال میزنم. ببینید من ایران دنیا اومدم. ایران بزرگ شدم. بنا به هر دلیلی از اینجا دل آرزدم. به ویژه تو این چند سال اخیر. من اینجا نه آزادی دارم ، نه خوشی، نه پول و نه آینده ی کاری. (خودم و گفتم ها شاید برا کس دیگه اینجوری نباشه). من از فرهنگ ایران دل خوشی ندارم. ما یه درسی داریم به اسم "فرهنگ و جامعه شناسی" که از بخت بد من همه ی درسامون یک مقایسه هست بین فرهنگ ما و غرب. یه استادی داریم خیلی با نمکه یهو گفت این که میگن فرهنگ ایران منظورشون چیه؟ کدوم فرهنگ؟ فرهنگ دله دزدی؟ فرهنگ دروغ گویی؟ فرهنگ زورگویی؟ من از ایران اینا رو میبینم. من هر با دیدین پلیس به جای آرامش هفت ستون بدنم میلرزه. (تازه من در حد تیم ملی ساده پوشم و از آرایشم خوشم نمیاد). دانشگاهی از اینجا یادم میاد که با دیدن مدیر حراستش هر چی ددرس خوندم از ذهنم میپره. از اینجا آدما ی دروغ گویی و پر ادعایی یادم میاد که وقتی میری خونشون دل درد میگیری بس که جلو زبونتو نیگه میداری که چیزی نگی بهشون. قانونی رو میشناسم که دخترخاله ی نامزدم الان دو ساله نمیتونه از شوهرش که بعد عقد دیدیم مشکل ذهنی داره جدا بشه و همینجور الکی داره جونیش به باد فنا میره. بدتر از همه ی اینا هم این جمله مثل پتک تو سرم فرو میاد که "وای نه اون موقع مردم چی میگن؟" ایران برای من اینه. شاید دارم بی انصافی میکنم. اما در همین حده برا من. حالا شاید برا کاملا اینجوری نیس. شاید اگه منم آمریکا دنیا میومدم دلم برا به اصطلاح "وطنم" میلرزید. وقتی آدم دو تا حق انتخاب داره خیلی خوشبخته. کاملا مجبور نیست سختی های ایران رو بپذیره و هر موقع خواست میره و دو روز بعدش فراموش میکنه اینجا چی شد. ببینید خود من اون موقع ها که حرف از رفتنم بود اینجا خیلی قابل تحمل تر بود برام. حالا چرا نمودنم واقعا! آدما ادا در نمیارن. من حتی اگه ایران هم بمونم تا ابد قصد ندارم مثل گذشتگانم زندگی کنم. این میشه فرهنگ زندگی من.
حالا هم یه صلوات (!!!) بفرستسن تموم شه. Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: tamanna ، *ROYA*
بچه‌ها حالا باید اینکه این بحث‌ها تموم شن می‌شه یه کلاس خوب برای TOEFL به من معرفی‌ کنین؟

من زبانم خوبه چند سال پیش هم IELTS دادم و نمره‌ای که میخواستمو گرفتم، ولی‌ الان میشنوم که با کلاس‌های بیرون نمی‌شه نمرهٔ بالا گرفت. می‌خواستم از دوستانی که اطلاع دارن کمک بگیرم
K1
اقدام: جولای۲۰۱۲
اپروال: دسامبر۲۰۱۲
مصاحبه: ابوظبی-فوریه۲۰۱۳
اقدام برای AOS: جون ۲۰۱۳
انگشت نگاری: جون ۲۰۱۳
دریافت نامه مصاحبه AOS: جولای ۲۰۱۳
مصاحبه AOS: آگوست ۲۰۱۳
دریافت گرین کارت: آگوست ۲۰۱۳





پاسخ
تشکر کنندگان: الهه سابق ، girl
(2012-09-16 ساعت 10:20)sara mas نوشته:  بچه‌ها حالا باید اینکه این بحث‌ها تموم شن می‌شه یه کلاس خوب برای TOEFL به من معرفی‌ کنین؟

من زبانم خوبه چند سال پیش هم IELTS دادم و نمره‌ای که میخواستمو گرفتم، ولی‌ الان میشنوم که با کلاس‌های بیرون نمی‌شه نمرهٔ بالا گرفت. می‌خواستم از دوستانی که اطلاع دارن کمک بگیرم
من نمیدونم شما کدوم شهری. اما هر جا که باشین میتونین برین دانشگاه ها و از استاد هاشون کمک بخواین. تو تبریز هم یک استاد گرامر زبان میشناسم که بهش میگیم خدای گرامر اسمش خانوم "چهره" هست. فکر کن از استادای شهرتون کمک بخواین بهتره. ولی پیشنهاد منم اینه که اگه زبانتون خوبه چرا میخواین این همه هزینه کنید؟ مثلا اگه گرامرتون خوب نیست برین کلاس گرامر و یا اگه ریدینگتون خوب نیشت برین کلاس ریدینگ. اینجوری هم تو وقت صرفهجویی میشه و هم تو هزینه.
پاسخ
تشکر کنندگان: sara mas




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان