بر ما چه گذشت، چه می گذرد؟

[آناهيتا]

خوب پسر هم ميخواد دختر رو خوشبخت كنه خوشبخت كردن كه دليل نميشه
بعد هم مگه ماها واسه خانواده شوهرامون زندگي ميكنيم كه حرف اونا واسمون مهم باشه ؟؟؟ اونم تو يه جايي مثل آمريكا
نميدونم اين نظر منه شايدم اشتباه ميگم

---

ما دخترهايي كه اينجا هستيم هممون نانجيب و بيخانواده نيستيم پوران جان .... و اگه فكر ميكني چون خانوادتو ميذاري مياي بايد در قبالش مهريه بگيري خوب اين انتخابيه كه خودت كردي عزيزم

[shadzad]

ارکیده جان معلومه که با حرف من و تو این رسم و رسوما عوض نمی شه، اصلن چرا بشه؟ وقتی هنوز اکثر مردم می خوان اینجوری ازدواج کنن. ولی اینکه ماها که با بیشتر مردم فرق داریم به خاطر حرف مردم کارایی کنیم که بهش اعتقاد نداریم اصلن درست نیست، وقتی اعتماد به نفس باشه این ترسا از حرف مردم جایی نداره، اعتماد به نفسی که می گم یه کلمه نیستا دنیاییه واسه خودش، یعنی تک تک کارایی که می کنی، هر قدمی که برمی داری محکم و مطمئن برداری، اون عده ای که ممکنه حرف بزننم خب یه نگا به سطح تو و خانوادت بندازن می فهمن عیب و ایرادی نداشتی و این فقط روش زندگی و اعتقادته، چه بسا چون قبولت دارن تو الگو شی واسه این مدل ازدواج تو فامیلت.
پوران جون من ازت یه سوال دارم، پس اگه شرایط تو و نامزدت برعکس بود و اون قرار بود از خانواده و همه چیزش تو ایران دست بکشه اون موقع تو باید مهریه می دادی یا طلاهای گرون قیمت؟ که خیالش راحت شه بعدها ضرر نکرده؟ یا اصلن یه سوال دیگه ماها ازدواج واسمون چه معنی ای داره؟ اینکه یکی حمایت مالیمون کنه؟ پس بقیه دخترای دنیا که نه مهریه دارن نه جهیزیه نه هیچ کدوم این رسما همه بدبخت میشن و پسرا با زرنگی تمام به زندگی و شادی ادامه می دن؟ حرفم اینه که بجای نگرانیا و توهما و به تبعش این محکم کاریا (که ته تهش هیچ وقت جلوی طلاق عاطفیو نمی تونه بگیره) باید چشامونو باز کنیم و انتخابمونو دقیق تر کنیم. و یه توصیه خواهرانه دارم اگه می خواید همیشه آرامش داشته باشید و نگران اینده نباشید همیشه و در هر شرایطی روی پای خودتون بایستید، همه اینها به کنار، زنان مستقل همیشه برای مردشان هم جذابیت بیشتری دارند(این یک بحث روانشناسی ست).

[MONA FB]

وای که چقدر من از این بحث ها خوشم نمیاد .
ول کنید بابا
هر کس یه نظری داره .
من خودم مهریه کم ، جشن ساده ، و جهیزیه معمولی . و زندگیم هم با همسرم با هم دوتایی میسازیم و واقعا احساس خوشبختی میکنم .چون همسرم هم خیلی خوبه ، هم من عاشقشم .
و انتخاب خودم بوده و پای بد و خوبش هستم .
فقط اینکه از تمام چیزی که اینجا دارم و خانوادم میگذرم ولی اینا قابل ارزش گذاری نیست . قضیه احساسیه . که اونم باید تحمل کرد .
و اینکه در این بین من احساس و عشقی رو که گذاشتم خیلی مهم میدونم و توقع دارم همسرم قدر شو بدونه .
و فکر کنم این واسه خیلیا همینطور باشه .

---

البته معمولا در عمل نشون میده زیاد حرفی نیس . برعکس من .

[poram]

منا جون قربونت برم ، والا

آناهیتا جون سوء برداشت نکن عزیزم منظورم همه دخترای ایرانی بود ، اینجا و اونجا و این حرفاش فرقی نمیکنه . من همه دختر عمو هام اونجان و از خانمی هیچی که کم ندارن هیچ خیلی هم دخترای صادق و پاکین

شادزاد جان بحث استقلال رو موافقم . اما موضوع دختری که به تنهایی مهاجرت میکنه ، به هر حال توی محیط جدیدی قرار میگیره و حداقل تا یه مدت نیاز به ساپرت داره هر چقدر هم که مثل ما آدم مستقل ای باشه .و متاسفانه امکان اینکه مدت طولانی رو با نامزدش زیر یه سقف یا حداقل توی یه شهر باشه تا به شناخت 100% برسه هم نداشته ، بحث جداگانه ایه . بعدش هم شما ها چرا موضع میگیرین . من بحث رو مطرح کردم تجربیات و نقطه نظراتمون رو با هم به اشتراک بگذاریم. در هر صورت از نظرات ممنونم

[MONA FB]

خوبه که بچه ها همه منطقی هستن .

[ارکیده]

مونا راست میگه بچه ها هر کدوم از ما توی یه خانواده با طرز فکر متفاوتی بزرگ شدیم....هر کسی اعتقادات مربوط به خودش رو داره و نباید به دیگری تحمیل کنه..من به طرز فکر همه چه سنتی چه مدرن چه با مهریه چه بی مهریه چه با طلا چه بی طلا احترام میذارم....ولی تو زندگیم طرز فکر خودم رو پیاده می کنم....پس بیاید بحث رو عوض کنیم....بچه ها کیا برای رفتنشون می خوان مهمونی بگیرن؟؟؟؟؟من چون جشن عروسی و عقد نگرفتم میخوام یه پارتی دوستانه کوچولو بگیرم دوست دارم توی باغ باشه کسی از قیمتای ورودی باغ برای یه مهمونی کوچیک خبر داره؟؟؟

[shabnam.84]

ارکیده جون الان که همه چیز گرونه اونجوری کلی برات خرج بر میداره. تو خونه بگیری و محدودش کنی به خودمونی ها خوبه.

---

خیلی ممنون که سوال های منو جواب دادین........ سوال های منم افتاد بین بحث مهریه

چه دختراییییی بدی شدین امشب. فکر آفتابه لگن بودیناااااا

تا کتک نخوردین جواب منو دقیق بدین جلو مردم آبروم میره )

[girl]

کلا من یه چیزیرو فهمیدم.. اگه دوستان محترم و خانواده‌های محترم بزارن همه چیزو به عهده خود عروسو داماد هیچکس تو خرج نمیفته.. ایران که بودم هرکی‌ می‌خواست جشن بگیر همش تو فکر این بود که فلانی‌ بید ببین چی‌ میگه .. اگه عروسی‌ کم خرج باشه خانواده‌ام ناراحت میشن و این حرفای بیهوده.. خود من وقتی‌ سکه نخواستم دوستم به قدری رفتن رو اسبم که همین باعث شد به من بگن عشق شوهر ))))))

دوستای صمیمیم میگفتن از ترس اینکه پسر بپره مهریه نخواست و همین باعث شد قطع رابطه کنم که ناراحتم نکنن. آخه همشون بالای ۲۰۰۰ تا سکه زده بودن.

حالا که اومدم آمریکا میبینم همین فشار جشن عروسی‌ روی عروس و خانوادشه.. اینجا هم خانواده عروس باید جشن بگیرن و کلی‌ باید حواسشون باشه چیزی کم نیاد که خانواده داماد قر قر نکنان.. خوب این چیزا همه جای دنیا هست و به قول شیما هیچکس نمیتونه تغییرشون بده چون تعداد طرفداراشون خیلی‌ بیشتر از مخالفاس.

ولی‌ خوب اینجا یه چیزی حل شدس کسی‌ هم دربارش چونهٔ نمی‌زنه اونم مهریس.

[MONA FB]

بچه ها منم میخوام مهمونی بگیرم و مخصوصا حالا که مامان شکوه اینجاست چندتا از فامیلای بابی هم میخوام دعوت کنم .
منم یه جای خوب میخوام چون تو خونه خودمون نمیشه . آپلرتمان نشینیه دیگه /

[girl]

شبنم جونم میتونه اسپانسر بگیره و قبل از مصاحبه بره اونجا خون بگیره اجاره خون یا قبض رو بده نامزدش بباره مصاحبه یا اینکه یکم زودتر بره کار بگیر و فیش هقوقیشو هم بفرسته ولی‌ وقتی‌ اسپانسر دارن کاری بهش ندران فقط باید ثابت کنه اونجا می‌خواد بمونه

[MONA FB]

ع ع ع ع ع ع اسم شوهرمو فهمیدین lol
من فقط اسم آقای آنا رو میدونیم .

[girl]

اینم بگم بهتون تنها دوست من که موافق بود با مهریه نخواستنه من خانمی بود که ۲ بار ازدواج نائا موفق داشت و هر ۲ بار به تعداد سال تولدش سکه زده بود ولی‌ به من گفت وقتی‌ شکست می‌خوری دلت می‌خواد فقط از این زندگی‌ بکّنی.. میگفت من بدون هیچ چشم داشتی میرفتم می‌گفتم نمی‌خوام حتا ۱ لحظه ببینمش فقط طلاق می‌خوام. منم باهاش موافقم واقعا پول سکه و این چیزا زندگی‌ خوبو تضمین نمی‌کنه

[ارکیده]

آره توی خونه نمی شه آخه ما میخوایم اون یه شب رو خوش باشیم همش باید بترسیم ساعت 12 هم جمش کنیم کوفتمون می شه توی خونه...یه باغ دوست دارم بگیرم که همه راحت باشن البته سالن اجتماعات خونه جدیدمون هم میشه ولی بازم میترسم همسایه ها کوفتمون کنن.ولی اصلا از قیمت باغ خبر ندارم ..عروسی یکی از فامیلامون تو یه باغ بود توی شهریار خییییییییییییلییییییییی خوب بود و خیلی فضای قشنگی داشت ولی فهمیدن اونجا مراسم مختلط می گیرن درشو تخته کردن: D جای دیگهای نمی شناسم..ولی از قیمتها هم اصلا خبر ندارم....

[MONA FB]

شبنم :
تو این موارد بهتره وکیل بگیرن به نظر من
ولی هم میتونن برن ترکیه با هم مدارک بدن فکر کنم همین جا تو مهاجرسرا خوندم و اسپانسر بگیرن و به هر حال کسی که سیتیزن هست و یا گرین کارت داره و میخواد یه روزی بالاخره سیتیزن بشه باید تکس فایل کنه حتی با درامد صفر
و اونوقت که درامد کم باشه کواسپانسر میگیره

---

قیمتا بالاست
بابا من کلا شاید 70-80 نفر دعوت کنم پر پرش 100 تا
اون باغا خیلی زیاه فضاش

---

عاقا من همش اینجام
یکی به من بگه بچه جون برو اطلاعات واسه سفر ترکیه ات جمع کن از تاپیکای دیگه

[آناهيتا]

ع ع ع ع ع ع اسم شوهرمو فهمیدین lol
من فقط اسم آقای آنا رو میدونیم .

هاهاهاها مونا جون عزيزم خيلي باحال بود .... از دهنت پريد ديگه و من رو تخت بيمارستان منفجر شدم از خنده همه يه جور نگام كردن ))