ارسالها: 574
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2013
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-05-17 ساعت 14:14
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-05-17 ساعت 14:17 توسط MONA FB.)
ارکیده جان ایشاللا بهتر بشی . قرص هاتو بخور و زیاد به مصاحبه فکر نکن .
سیمی چی شده مگه ؟ من در جریان نبود م .
بچه ها من با نظر فردا موافقم .
من خودم میخوام یک سال اول زبان بخونم و بعدش برم برای ادامه تحصیل . البته نمیخوام رشته ای که اینجا داشتم رو ادامه بدم . حالا که یه فرصت جدیده میخوام برای وکالت درس بخونم . همسرم هم خیلی موافقه . البته میگفت حسابداری چون چن تا اشنا تو بانک داره میتونه منو بفرسته بانک کار کنم . برای چند وقت اول هم که تازه میرم شوهرم چندتا از کارهای خودش رو میخواد به من محول کنه مثلن یکی از کارهاش فروش اینترنتی تابلو هست که از طریق اینترنت و ایمیل انجام میشه . و چند تا کار خورده ریز دیگه .
ما خودمون نمیخوایم زود بچه دار بشیم و شوهرم میگه باید 3-4 سال صبر کنیم اما اینجا همه از جمله خانواده خودش به من میگن زود بچه دار شین . اما من خودم هم دوست ندارم اخه باید کلی با همدیگه بریم بگردیم و خوش باشیم . بعدا نینی دار شیم .
بچه ها من اینجا اصلن زبان نمیخونم خیلی تنبل شدم .
CR1
ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2013-05-17 ساعت 02:32)فردا نوشته: سلام دوستای خوب.
داشتم صفحات اولیه این تاپیک رو می خوندم.
می خواستم ازتون یک خواهشی کنم.امیدوارم مقبول بیفته !
وقتی این تاپیک رو درست کردم چندتا هدف داشتم که یکی از اونا درد دل کردن و شرح دادن وضعیت مون بود.اما اهداف دیگه ای هم بود که به مرور زمان وجودشون توی این تاپیک کمتر شد و محدود شد به درد دل و شرح وضعیت.البته خیییییییییییلی خوشحالم که این اتفاق می افته ولی حالا که چند ماه توی آمریکا زندگی می کنم به نظرم میاد بهتر ِتوی این تاپیک روی چیزهای دیگه هم کار کنیم.
در اولین پستم توی صفحه اول نوشتم که خوبه از تصمیماتمون برای زندگی در آمریکا بگیم. بااااااااااوووووور کنید خیلی مهمه ! اگر با خودتون فکر می کنید : حالا می ریم تا ببینیم چی میشه یا اینکه همین که داریم از ایران می ریم کافیه ، در اشتباه بزرگی به سر می برید. بهتر از حالا بدونید قصد انجام چه کار هایی رو دارید. در غیر این صورت محیط جدید به سرعت تازگی هاش رو از دست می ده و شما می مونید و روزمرگی و سرزمینی که اطلاعات کافی از شیوه زندگی در اون ندارید. اون وقت هی دلتون واسه مامان تون تنگ میشه، هی یاد خاطرات دانشگاه می کنید، به همسرتون گیر می دید و بهانه می گیرید و بعد از یه مدت می شید یک افسرده واقعی که با آلبوم و دفتر خاطراتش زندگی می کنه و دستی دستی ، خودتون گ... میزنید به فرصت جدید زندگی تون.
برای خودتون برنامه ریزی کنید اون هم از نوع واقع بینانه.مثلن بگید می خوام بچه دار بشم و بعدش ادامه تحصیل بدم یا بر عکس،یا می خوام فلان رشته رو بخونم و هر تصمیمی که می گیرید با جزییاتش بررسی کنید.تاکید می کنم با جزییاتش.یعنی سعی کنید مراحل و چگونگی پیش رفتن توی اون مسیر و بشناسید. اگه هدفتون ادامه تحصیل ِبدونید که قصد رفتن به کالج دارید یا دانشگاه،نیاز به تافل دارید یا نه و ... اغلب این اطلاعات رو به وسیله اینترنت می تونید به دست بیارید.البته که زحمت هم داره ! با خیالات هم پیش نرید که مثلن من فوق لیسانس دارم الان میرم بعد از رد شدن از فرش قرمزی که برام پهن کردن، دانشجوی پی اچ دی می شم و .... سعی کنید اطلاعات واقعی بدست بیارید نه اون اطلاعاتی که باب میل تون ِ و شما رو راضی می کنه.
بچه ها باور کنید این شیوه خیلی به آدم کمک می کنه.اگه می خواین اینجا به مرور زمان ادم موفقی بشید باید بدونید می خواین چی کار کنید.
بعدش بیاین توی تاپیک اون چیز هایی رو که تو ذهنتون دارید با بقیه به اشتراک بذارید .این کار فوایدی داره از قبیل اینکه وقتی یک چیزی رو برای دیگران تعریف می کنید، در واقع در ذهن خودتون دارید اون رو دوره می کنید و این کار بهتون کمک میکنه تا ذهتنون شروع به اصلاح مسیر تصمیم گیری شما کنه و دنبال اطلاعات مناسب تر بگرده. در عین حال دوستانی هم که تصمیمات شما رو می خونن می تونن نظر بدن .این نظر می تونه موافق یا مخالف باشه یا اطلاعات جدیدی رو در اختیار شما بذاره و البته ذهن شما هم همچنان داره پردازش می کنه. برای همین ِکه می بینید ذهنیت مون از یک جایی شروع میشه ولی به جایی ختم می شه که خیلی برامون قابل پیش بینی نبود.ولی وقتی مسیر فکری تون رو دوره می کنید متوجه می شید تصمیم نهایی تون خیلی هم با تصمیم ابتدایی تون بی ربط نبوده.این خاصیت ذهن ماست که اگه تمرینش بدید، یاد می گیره حتی در کوتاه ترین لحظه بهترین تصمیم رو به نفع شما بگیره.
تصمیمات تون رو اینجا به اشتراگ بذارید و از هم دیگه کمک بخواین.به خصوص از بچه هایی که اومدن آمریکا و شرایط اینجا رو از نزدیک دیدن.
یک خواهش دیگه ! پرسش های مربوط به ویزا ، سفر برای مصاحبه ، و هر چیزی که مربوط به این امور میشه رو لطفن توی تاپیک خودش مطرح کنید که هم قوانین سایت رعایت بشه و هم بقیه دوستان بتونن استفاده کنن.
ممنون از همتون و ببخشید واسه زیاده گویی.
Big like فردا جااااااااان.
ممنون از حرفای قشنگت
نوع ویزا: K1
اولین اقدام: نوامبر2012
نقص مدارک: 17 می
اپرووال: 12 جولای
کیس نامبر: 29 جولای
تعیین تاریخ مصاحبه: 15 آگوست
مصاحبه: ابوظبی، نوامبر2013, یه ضرب
ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
ارسالها: 765
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
52
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام بچه ها امروز آنکارا آپدیت شد.ولی بازم قاصدکها برام خبر خوش نیاوردن.
ارکیده حون خیلی مراقب خودت باش عزیزم.حتما از دونوشهای گیاهی که استرسو کم می کنن استفاده کن.باید برای زندگی خودتو قوی کنی دوستم.
مونا جون منم می خوام ادامه تحصیل بدم شروع کردم تافل می خونم اما من برسم باید اول نی نی بیارم چون سنم می ره بالا ودیگه حوصلم کم میشه .این طوری این مدت هم جا می افتم .زبانمو قوی می کنم .تا بعدش برم دانشگاه .اولش هم منم می خوام با همسرم برم سر کار با سبک اداری اونجا آشنا می شم .این خیلی کمک می کنه.
خدایا فقط به تو پناه میارم خودت دستمو بگیر .آمین
ارسالها: 1,021
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2011
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
یلدا جون خیلی ناراحت شدم...چقدر طولش میدن اینا..میخان تحقیق کنن یا هر کار دیگه یعنی اینهمه طول میکشه؟من واقعا فکر میکردم ایندفعه کلیر بشی...انشاالاه ایندفعه حتمااااااااا کلیر میشی عزیزم..
ارکیده جون امیدوارم استرس هات کم و کمتر بشه و حالت خوب بشه عزیزم.
بچه ها منم برم امریکا یکی از کارایی که همون اول باید انجام بشه نی نی دوم هست...من اصلا 1بچه دوست ندارم.الانم کلی دارم غصه میخورم که فاصله سنیشون داره زیاد میشه.بعد از نی نی دوم ببی سیتر میگیرم اولی رو هم میزارم مهد و میرم سر کار....منم قراره با شوهرم کار کنم...ما هم سالهاست در مورد کارمون داریم حرف میزنیم.خداروشکر کار شوهر من جوری هست که مرکزش امریکاست...ولی شوهر من باید با ایران هم زیاااااااد کار کنه.
ارسالها: 765
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2013
رتبه:
52
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
2013-05-17 ساعت 22:22
(آخرین تغییر در ارسال: 2013-05-17 ساعت 22:31 توسط yalda91.)
[quote='tondar' pid='339417' dateline='1368812485']
سلام بچه ها من برگشتم همه خوبن صفحه ها انقد زياد شده وقت نميشه همه شو خوند
سلام .خوش اومدید مگه کجا رفته بودید؟بله همه خوبن آرین جان ویزاشو گرفته داره آماده رفتن میشه.شیما جون همسرش داره می یاد که بره.دینا جان آنکاراس برای مصاحبه که خبر نداد ه چی شده. ارکیده ومونا جون وقت مصاحبه گرفتن .سیمی جون اپرو شده.من وکاملیا جان منتطر کلیر شدن هستیم .این کوتاه ترین خبر از همه بچه ها
بچه ها 78 روز شد.دیگه کم کم دارم صبرمو از دست می دم .همسر که خیلی عصبی شده.همش دعا می کنم که تا 90 روز کلیر بشم.امروز آنکارا که آپدیت شد خیلی از بچه های پیشکسوت لاتاری بیش از 100 روز از مصاحبشون می گذشت کلیر شدن خیلی خوشحال شدم.خدا کنه برای من به 100 روز نرسه واقعا دیونه می شم.برام دعا کنید لطفا
خدایا فقط به تو پناه میارم خودت دستمو بگیر .آمین
ارسالها: 574
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2013
رتبه:
24
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
بچه ها سال اول که میریم تحصیل واقعا پر هزینست و نمیشه کالج یا دانشگاه ثبت نام کرد اما بعد از یک سال میشه و حتی وام دانش اموزی هم میدن .
سال اول فقط میشه رفت مدارسی که برای مهاجرین اموزش زبان میذارن با یه هزینه جزیی .
CR1
ارسالها: 69
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2013
رتبه:
6
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
سلام . مونا جان می شه بگی مشخصات پشت نویسی عکسها رو چی باید بنویسم